پرش به محتوا

ابوعیسی وراق: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
imported>Alipour
imported>Alipour
خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:
[[رده:متکلمان شیعه قرن ۳ (قمری)]]
[[رده:متکلمان شیعه قرن ۳ (قمری)]]
[[رده:مستبصرین]]
[[رده:مستبصرین]]
[[رده:مقاله‌های بدون اولویت]]

نسخهٔ ‏۱۱ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۷:۵۹

اطلاعات کلی
نامابوعیسی وراق
مذهبشیعه
محل زندگیبغداد
اطلاعات علمی
آثارکتاب الامامه، کتاب السقیفه
اطلاعات دیگر
پیشهنویسنده،‌ کتابفروش


محمد بن هارون بغدادی معروف به ابوعیسی وراق متکلم قرن سوم هجری. او ایرانی و محل زندگیش در بغداد بوده و در سال ۲۴۷ و یا ۲۴۸ق از دنیا رفته است. بنابر گزارش منابع، حرفه‌ی وی در بغداد نویسندگی و کتابفروشی بوده است. او از معتزلیانی بوده که بعدها شیعه می‌شود، البته در چگونگی اعتقادات و مذهب او بحث بسیار است. شیخ مفید و سید مرتضی، او را شیعه دانستند و از او و آثاری مانند کتاب الامامه و کتاب السقیفه که درباره اعتقادات شیعه نوشته، دفاع کردند اما در منابع اهل سنت او را معتقد به عقاید خداناباوری دانستند. آثار و دیدگاه‌‌های علمی وراق مورد توجه بوده و او را جزو منتقدان جدی باورهای معتزلی نیز دانستند. از جمله شاگران وراق، ابن راوندی بوده که بعدها او نیز با استاد خود مخالفت می‌کند و او را زندیق می‌خواند. نجاشی، برای ابوعیسی کتاب‌های متعددی را نام برده‌ از جمله کتاب‌های معروف او، کتاب المقالات درباره ملل و نحل بوده است.

زندگینامه

محمد بن هارون بغدادی معروف به ابوعیسی وراق از متکلمان نیمه اول سده سوم هجری است. او ایرانی و در بغداد ساکن بوده و در سال ۲۴۷ق و یا ۲۴۸ق از دنیا رفته است.[۱]

مهم‌ترین ویژگی علمی وراق، رویارویی وی با اندیشه‌های معتزلی است. او منتقد بنیاد معرفتی معتزله، یعنی اندیشه‌های توحیدی آنها بود. برخی گفته‌اند به همین دلیل، معتزله نیز او را همفکر مشرکان دانستند.[۲] رویکردها و دیدگاه‌های کلامی او در دوره خود، مورد توجه علما و بزرگان عصرش بوده است.[۳] ابن‌ندیم او را از جمله متکلمان صاحب نظر شمرده است.[۴]

او و کسانی که معتزله را رها کرده‌اند، معروف هستند به مُخلِط یعنی کسانی که اول معتزله بوده‌اند، بر اثر اظهار عقاید تازه از اعتزال خالص بیرون آمده و به اصول مکتب و گروه اعتقادی خود وفادار نمانده و هر کدام راهی جداگانه در پیش گرفته‌اند.[۵]

عقاید

مذهب اعتقاىي ابوعيسي از مباحث مناقشه برانگیز بوده است. بر پایه گزارش‌های معتزلیان، وی نخست معتزلی بود و سپس از معتزلیان جدا شد.[۶] برخی می‌گویند به همین دلیل، اظهار نظرهای تند معتزلیان درباره او وجود داشته است.[۷]عده‌ای از معتزله، گرایش او به شیعه را واقعی ندانستند اما در عین‌حال تصریح می‌کنند وراق در این مسیر خدماتی را به مذهب جدیدش نموده‌است.[۸]

خویی می‌نویسد، ابوعیسی برای دفاع از خود، درباره ثنویت کتابی نوشت. ولی ظاهرا این کتاب موثر نبود و حتی شاگردش ابن راوندی به او نسبت بی‌دینی داده است. اما شیخ مفید و سید مرتضی، او را به جهت تالیف کتاب‌هایی درباره امامت و دفاع از مذهب شیعه از خود دانسته‌ و از وی دفاع کرده‌اند.[۹]

برخی بر این اعتقادند، به دلیل نبود هیچ یک از آثار وراق، اظهارنظر قطعی درباره عقاید، آراء و مذهب کلامی واقعی او، دشوار است.[۱۰] اما ابن ندیم،‌ او را از کسانی که در ظاهر اسلام آورده بودند ولی در باطن اعتقادی به اسلام نداشتند دانسته‌ است.[۱۱]

آثار

نجاشی، وراق را متکلمی اندیشه‌نگار و مشهورترین اثرش را مقالات می‌داند.[۱۲] او علاوه بر این کتاب که در آن به آراء و دیدگاه‌های گروه‌های مختلف شیعی اشاره کرده، در آثار بعدی نیز این اندیشه بازتاب داده شده است. از جمله آن آثار، کتابی است با نام اختلاف شیعه که در آن به اندیشه‌های کلامی شیعه پرداخته است.[۱۳] در منابع رجالی و غیره، کتاب‌های دیگری نیز برای او یاد کرده‌اند از جمله المجالس و برخی کتاب‌های دیگر مانند کتاب الامامة الکبیر و کتاب الامامة الصغیر، نقض العثمانیه، اقتصاص مذاهب اصحاب الاثنین و الرد علیهم.[۱۴] کتاب السقیفه،[۱۵]

زریاب خویی اشاره می‌کند، از کتاب‌ها و مقالات متعددی که به او نسبت می‌دهند. چیزی برجای نمانده و فقط منقولاتی در آثار دیگران مخصوصا مخالفان او باقی مانده است.[۱۶]خویی نقل می‌کند، در کتاب مروج الذهب که تقریبا یک سده پس از وراق نوشته شده، کتاب‌های ابوعیسی را زیاد و خوب وصف کرده و از کتاب‌های مقالات و المجالس وی نام برده است اما در این کتاب‌ها سخنی از اعتقاد‌های وراق نزده است.[۱۷]

کتاب الدیانات، الحدث و چندین اثر در رد مسیحیت و یهود نیز از جمله آثار وی به شمار آمده است.[۱۸]

اولین آثار درباره امامت

برخی از اهل سنت و معتزله ادعی کرده‌اند، شیعه قبل از ابو عيسى‏ وراق‏، ابن الراوندى و هشام بن حکم درباره امامت حضرت على، نص صريحى نداشته‏ است، و اين سه نفر اولین كسانى هستند كه بحث را مطرح کرده‌اند. اما متكلمان اماميه، این نظر را رد كرده و می‌‏گويند، كه قول به نص صریح از قديمی‌ترين عقايد شيعه است و در آثار آنها برای اولین بار به صورت مفصل بحث شده است.[۱۹]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. حسينى علوى‏، بيان الأديان، ۱۳۷۶ش، ص۹۹.
  2. میرزایی، «ابو عیسی وراق؛ از اعتزال تا گرایش به مدرسه کوفه»، ص۱۱۴.
  3. میرزایی، «ابو عیسی وراق؛ از اعتزال تا گرایش به مدرسه کوفه»، ص۱۱۳.
  4. زریاب خویی، «ابو عیسی وراق»، ج۶، ص۸۲.
  5. زریاب خویی، «ابو عیسی وراق»، ج۶، ص۸۲.
  6. خیاط، الانتصار، بی‌تا، ص۲۱۹ و ۲۲۴.
  7. میرزایی، «ابو عیسی وراق؛ از اعتزال تا گرایش به مدرسه کوفه»، ص۱۱۱.
  8. اشعری، مقالات الاسلامیین، ۱۴۰۰ق، ص۶۴.
  9. زریاب خویی، «ابو عیسی وراق»، ج۶، ص۸۲.
  10. زریاب خویی، «ابو عیسی وراق»، ج۶، ص۸۲.
  11. ابن ندیم، فهرست، درالمعرفه، ص۴۷۳.
  12. نجاشی، رجال، ۱۴۱۶ق، ص ۳۷۲.
  13. زریاب خویی، «ابو عیسی وراق»، ج۶، ص۸۷.
  14. زریاب خویی، «ابو عیسی وراق»، ج۶، ص۸۷.
  15. نجاشی، رجال، ۱۴۱۶ق، ص ۳۷۲.
  16. زریاب خویی، «ابو عیسی وراق»، ج۶، ص۸۲.
  17. زریاب خویی، «ابو عیسی وراق»، ج۶، ص۸۲.
  18. میرزایی، «ابو عیسی وراق؛ از اعتزال تا گرایش به مدرسه کوفه»، ص۱۱۳.
  19. خاتمی، تاريخ علم كلام، ۱۳۷۶ش، ص۵۸.

منابع

  • ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست لإبن الندیم، بیروت، نشر دار المعرفة، بی‌تا.
  • اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، تحقیق هلموت ریتر، بیروت، دارالنشر، چاپ سوم، ۱۴۰۰ق.
  • حسينى علوى‏، ابو المعالى محمد، بيان الأديان در شرح اديان و مذاهب جاهلى و اسلامى‏، تصحيح عباس اقبال و محمد تقى دانش پژوه‏، تهران،‏ انتشارات روزنه،‏ چاپ اول‏،1376 ش‏.
  • حلبى، علی اصغر، تاريخ علم كلام در ايران و جهان، تهران، انتشارات اساطیر، چاپ دوم، ۱۳۷۶ش.
  • خیاط، عبدالرحیم بن محمد، الانتصار، چاپ نیبرج، بیروت، بی‌تا.
  • زریاب خویی، عباس، «ابوعیسی وراق»، در دایرالمعارف بزرگ اسلامی، ج۶، تهران، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی،‌ ۱۳۷۳ش.
  • میرزایی، عباس، «ابو عیسی وراق؛ از اعتزال تا گرایش به مدرسه کوفه»، در مجله نقد و نظر، شماره ۱، بهار 1391.
  • نجاشی، احمد بن علی، الرجال نجاشی، تحقیق: موسی شبیری زنجانی، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۶ق.

پیوند به بیرون