اقسام حدیث

مقاله متوسط
عدم رعایت شیوه‌نامه ارجاع
کپی‌کاری از منابع خوب
شناسه ارزیابی نشده
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از حدیث عزیز)

اقسام حدیث تقسیم بندی‌هایی در علوم حدیث است که برای فهم بهتر سند یا متن روایات به کار می‌رود.

این تقسیمات عبارتند از:

تقسیم بر اساس تعدد سند: خبر واحد، مُسْتَفیض، غریب، عزیز و خبر متواتر

تقسیم بر اساس اعتبار سند: صحیح (و اقسام آن: صحیح مُضاف، متفق‌ٌعلیه، اعلا، اوسط، ادنی)، حَسَن، موثوق، قوی، ضعیف (و اقسام آن: مُدْرَج، مشترک، مُصَحَّف، مؤتلف و مختلف،...)

تقسیم بر اساس اتصال یا قطع سند: مُسنَد، مُتَّصِل، مَرفوع، موقوف، مَقطوع، مُرْسَل، مُنْقَطِع، مُعْضَل یا مشکل، مُضْمَر، مُعَلَّق، مُعَنْعَن، مُهْمَل.

تقسیم بر اساس متن: نَصّ، ظاهر، مُؤَوَّل، مُطلَق و مُقَید، عام و خاص، مُجْمَل و مُبَین، مُکاتَب و مکاتِبه، مشهور، متروک، مطروح، حدیث قدسی، شاذ، مقلوب، متشابه.

تقسیم بر اساس عمل به روایت: حجت و لاحجت، مقبول، ناسخ و منسوخ.

تقسیم احادیث بر اساس سند داشتن

الف) حدیث مسند

خبر یا حدیث مُسنَد یعنی خبری که دارای سند بوده و در سند آن اسامی همه راویان از زمان معصوم تا زمان مکتوب شدن در کتابهای معتبر و مشهور معلوم باشد. اصالت داشتن کتاب‌های مشهوری مانند کتب اربعه از جهت تاریخی و کتابشناسی قابل اثبات است.

حدیث مسند اقسامی دارد:

مُعَنْعَن

حدیثی است که بدون ذکر الفاظِ «أخبَرَنی» «حَدَّثَنی» یا «سَمعتُ» در سلسله سند آن، واژه «عَن» تکرار شده باشد،[۱] مانند: «احمد بن ادریس، عن محمد بن حسّان، عن أبی محمد الرازی، عن سیف بن عمیره، عن اسحاق بن عمار، قال: قال ابو عبدالله علیه‌السلام...».[۲]

عالی و نازل

عالی خبری است که در مقایسه با اخبار دیگر دارای واسطه کمتری باشد، و راوی با واسطه‌های کمتری حدیث را از معصوم نقل کرده باشد.

نازل، خبری است که برعکس عالی، تعداد راویان و واسطه‌ها بیشتر باشد.[۳]

برخی محدثان امامیه نیز مجموعه‌هایی به منظور گردآوری احادیث عالی السند با اسانید کوتاه تا ائمه(ع) با عنوان مشترک «قُرب الاسناد» تألیف کرده‌اند؛ از جمله: قرب الاسناد عبدالله بن جعفر حمیری.

مُضْمَر

روایتی است که به جای ذکر نام معصوم در آن از ضمیر استفاده شده است، مثل آنجایی که راوی بگوید: «سألته علیه‌السلام...» که نشان می‌دهد راوی از معصوم روایت کرده، ولی نمی‌دانیم نام آن معصوم چه بوده است.

مُعَلَّق

خبری است که در یک جا محدِّث آن را با تمام سند نقل می‌کند و در جای دیگر همه یا بخشی از ابتدای سند را حذف می‌کند و در حقیقت سند آن را معلق بر نقل پیشین می‌نماید.

ب) حدیث مُرسَل

حدیثی است که یا سند ندارد یا در سند آن، نام همه راویان ذکر نشده باشد. اقسام خبر مرسل عبارتند از:

مَرفوع

خبری است که نام برخی از راویان ابتدای سند ذکر شده و راوی آخر بدون ذکر نام واسطه‌های خود تا معصوم، نقل حدیث کند: «رفعه إلی المعصوم».

در نزد اهل سنت حدیث مرفوع است که منتسب به پیامبر اکرم(ص) باشد نه صحابه (حدیث موقوف) یا تابعین (حدیث مقطوع).[۴]

موقوف

موقوف دو اصطلاح دارد:

الف: خبری که سلسله سند آن به معصوم برسد ولی نام معصوم برده نشده باشد و معروف باشد که راوی آن خبر از غیر معصوم نقل حدیث نمی‌کند.

ب: روایتی که سلسله سند آن به صحابی پیامبر(ص) یا مصاحب امام(ع) منتهی شود. روایت موقوف به دلیل اعتبار صحابه در بسیاری از موارد از نگاه اهل سنت حجت است، اما محدثان شیعه روایت موقوف را تنها زمانی که صدور آن از طریق شواهدی از معصوم ثابت شود، معتبر می‌دانند.

مقطوع

حدیثی را گویند که بعض راویان آن ناشناخته باشند یا اتصال اسناد آن به معصوم معلوم نباشد. در اصطلاح اهل سنت حدیث مقطوع به هر حدیثی که بیانگر گفتار یا کردار تابعین باشد، گفته می‌شود. حدیث مقطوع مانند موقوف به رغم اتصال سند، از نظر محدثان شیعه فاقد حجیت است.[۵]

تقسیم احادیث بر اساس شمار راویان

خبر متواتر

خبر متواتر روایتی است که راویان آن در هر طبقه پُرشمار باشند(تعدد سند)، به حدی که تبانی آنها بر دروغ‌بافی ممکن نباشد، به همین دلیل اطمینان داریم این احادیث از معصوم صادر شده است. اینگونه روایات هم در اعتقادات و هم در فقه معتبر هستند.

خبر واحد

اگر روایتی ویژگی بالا را نداشته باشد خبر واحد حساب می‌شود.

خبر مُستَفیض

اگر در خبر واحد، در هر طبقه از سند حداقل سه راوی وجود داشته باشد، به آن خبر مستفیض گفته می‌شود.

خبر عزیز

اگر در خبر واحد در هر طبقه از سند حداقل دو راوی وجود داشته باشد، خبر عزیز گفته می‌شود.

خبر غریب

اگر در خبر واحد در هر طبق از سند تنها یک راوی وجود داشته باشد، خبر غَریب گفته می‌شود.

تقسیم احادیث بر اساس اعتبار سند

محدثان اهل سنت از دیر زمان، حدیث را به سه نوع اصلی تقسیم می‌کردند: صحیح، حَسَن و ضعیف.

محدثان شیعه، احادیث را بر اساس اعتبار سند آنها به پنج دسته تقسیم می‌کنند. البته این تقسیم‌بندی در دوره‌های گذشته متفاوت بوده است. عالمان شیعه در قرن‌های آغازین، روایات را به دو دسته صحیح و غیرصحیح تقسیم کرده[۶] و برای صحیح شرایطی قرار داده بودند: روایتی را که افراد مورد اطمینان (ثقه) نقل کنند یا قرینه‌ای در متن حدیث یا حواشی آن باشد که با وجود آنها مطمئن می‌شدند روایت از معصوم نقل شده را صحیح می‌دانستند. این تقسیم‌بندی در قرن‌های بعدی به اضافه قسم چهارمی به نام مُوَثَّق، از زمان سید بن طاووس (۶۶۴ق)[۷] بین امامیه نیز معمول گردید و شهید ثانی و شیخ بهایی قسم پنجمی بر این اقسام افزوده‌اند و آن حدیث قوی است.

معانی این پنج اصطلاح طبق تقسیم بندی رایج چنین است:

حدیث صحیح

حدیث صحیح خبری است که سلسله سند آن توسط راویانی ثقه (قابل اعتماد) و امامی مذهب به معصوم متصل گردد.

حدیث مُوَثَّق

حدیث مُوَثَّق خبری است دارای سند کامل که نسبت به کلیه افراد سلسله سند در کتابهای رجال شیعه[۸] تصریح به وثاقت شده باشد، اگر چه بعضی از افراد زنجیره حدیث، غیر امامی باشند، مانند علی بن فضال و ابان بن عثمان.

گاهی از روایت موثق به قوی تعبیر شده است.

الفاظ؛ ثقه، عین، وجه، مشکور، شیخ الطائفه و حجت نشانگر وثاقت راوی‌اند.

حدیث حَسَن

حدیث حَسَن خبری است که سند آن متصل بوده و تمامی راویان آن امامی مذهب و ممدوح باشند. (الفاظ مفید مدح: مُتقن، حافظ، ضابط، مشکور، زاهد، قَریب الامر)

روایت حسن از آن جهت اینگونه نام‌گذاری شده که نسبت به سند آن حسن ظن داریم.

حَسَن کالصحیح، روایتی است که راجع به راویان آن مدحی که نزدیک به وثاقت است ذکر شده باشد یا راوی از اصحاب اجماع باشد.

حَسَنُ الاسناد، روایتی است که سند آن حسن باشد، ولی متن حدیث به واسطه شُذوذ یا علت، حَسَن نباشد.

حسن به اصطلاح اهل سنت خبر مُسندی است که راویان آن، نزدیک به درجه وثاقت باشند یا حدیث مرسلی است که مُرْسِل آن ثقه باشد، ولی در هر حال باید خالی از شذوذ و علت باشد.[۹]

حدیث قوی

حدیث قوی به سه معنا آمده است:[۱۰]

  1. حدیثی که راویان آن شیعه دوازده امامی باشد، لیکن مدح و ذمّی از او نشده باشد. حدیث قوی در این کاربرد از اقسام حدیث ضعیف شمرده شده است.
  2. مرادف حدیث موثق.[۱۱]
  3. مرادف حدیث صحیح.[۱۲]

حدیث ضعیف

حدیث ضعیف روایتی که شروط یکی از اقسام «صحیح، حسن، موثق» در آن جمع نباشد. یعنی اگر حتی یک راوی (در صورتی که تنها یک راوی در آن طبقه باشد) شرایط اطمینان آور را از دست بدهد، آن روایت ضعیف خواهد بود.[۱۳] گاهی ضعیف بر روایت مجروح نیز اطلاق شده است.

ضعیف به اصطلاح اهل سنت، حدیثی است که صحیح و حسن نباشد.

تغییر معیار حدیث ضعیف در نزد قدما و متاخران

باید دانست که برخی از احادیثی که قدما آنها را صحیح به شمار می‌آوردند،‌ طبق اصطلاح محدثان متأخر (عالمان قرن هفتم به بعد) ضعیف به حساب می‌آیند؛ زیرا قدما ملاک صحت را وثوق و اعتماد به صدور حدیث از معصوم می‌دانستند و برخی روایات با اینکه در سند قابل خدشه هستند ولی با وجود قرائن متنی یا خارجی اطمینان به صدور آنها از معصوم ایجاد می‌شده، چرا که قدما در زمانی می‌زیستند که به عصر معصومان نزدیکتر بوده و به کتابهای روایی اصحاب ائمه دسترسی بیشتری داشتند و یکسری قرینه‌هایی در اختیار آنها بود که از آنها اطمینان به صدور روایت از معصوم پیدا می‌کردند ولی این قرینه‌ها در اختیار عالمان قرن‌های متأخر قرار نگرفت.

رویگردانی قدما از یک حدیث هرچند سند آن اشکالی نداشته باشد از عوامل ضعف روایت محسوب می‌شود.

اقسام خبر ضعیف عبارتند از:

مجهول

حدیث مجهول حدیثی است که یک یا چند راوی آن ناشناخته باشند یا در منابع رجالی (که راویان را معرفی می‌کنند) اظهار نظری که وثاقت یا ضعف او را ثابت نکند بیان نشده باشد.

مُهمَل

حدیث مُهمَل، یک نوع از خبر مجهول است؛ یعنی خبری که حداقل یک راوی مجهول و ناشناخته دارد که نامی از او در کتابهای رجالی نیامده یا آمدو ولی بیانی از روش، عقیده و مرام او نشده باشد.[۱۴]

موضوع

حدیث موضوع یا حدیث مجعول حدیثی است که راوی به دروغ مطلبی را به معصوم نسبت داده باشد.[۱۵]

مشترک

خبری است که راوی یا راویان آن بین ثقه و ضعیف، مشترک باشد و ما دلیلی در دست نداشته باشیم که منظور از آن، فرد ضعیف است یا موثق. این گونه، اخبار در مقام استنباط از اعتبار برخوردار نیست.

شاذ

حدیثی که راوی آن متهم به کم حافظه بودن در سراسر عمرش باشد.

مُختلِط

حدیثی که راوی متهم به کم حافظه بودن در پیری یا اوقات خاصی باشد.

مُنکَر

حدیثی که یکی از راویان آن متهم به کثرت خطای در نقل باشد.

متروک

حدیثی که یکی از راویان آن متهم به دروغگویی یا بدعت باشد، چه این روایت را به دروغ نقل کرده باشد یا خیر.

مطروح

خبری است که مضمون آن مخالف دلیل قطعی باشد و هیچ گونه تأویلی در مورد آن ممکن نباشد.

مُعَلَّل

خبری است که در سند یا متن آن خدشه‌ای است که صحت خبر را زیر سؤال می‌برد.

مُضطَرِب

خبری است که به دو گونه روایت شده باشد. مثلا در یک روایت، راوی با واسطه و در روایت دیگر بدون واسطه از کسی نقل حدیث کرده باشد که این اضطراب، اضطراب در سند نامیده می‌شود. گاهی اضطراب در متن حدیث است، به این گونه که راوی، حدیث را به دو شکل و با دو معنای متفاوت نقل کرده باشد که از این گونه حدیث به مختلف النسخه نیز تعبیر شده است.

مَقلوب

خبری است که در سند یا متن آن قلبی (جابجایی) صورت گرفته باشد. قلب در سند، مانند این که محمد بن الحسین، حسین بن محمد ذکر شده باشد، و معلوم نباشد کدامیک صحیح است. قلب در متن، یعنی کلمات در دو متن جابجا نقل شده باشند.

مُصَحَّف

خبری است که در عبارت متن یا سند آن نقطه‌هایی جا به جا شده باشد، ولی این جا به جایی ضرری به حدیث وارد نیاورد، که معمولا این گونه جا به جایی از تصحیف و نسخه برداری و تألیف پدید می‌آید. مانند «ابن مراجم» که در برخی نوشته‌ها «ابن مزاحم» ضبط شده است. این گونه روایات اگر مطابق موازین علم رجال و درایه دارای شرایط قبولی باشد مورد استفاده قرار می‌گیرند و گر نه نمی‌توان آنها را در مقام استنباط مورد استناد قرار دارد.[۱۶]

مؤتلف و مختلف

حدیثی که در سلسله سند آن اسم کسی نقل شود که به دو گونه ممکن است خوانده شود ولی در کتابت یکسان نوشته می‌شود. این قسم از انواع مُصحف است.

مُدَلَّس

خبری است که تلاش شده عیب سند در آن مخفی شود به گونه‌ای که حدیث مقبول جلوه داده شود.

مُدَرَّج

خبری است که راوی در میان روایت، کلامی را از خود افزوده باشد به طوری که معلوم نباشد کدام کلام امام است و کدام کلام راوی.[۱۷]

مُعضَل یا مشکل

به دو معنا به کار می‌رود: یا حدیثی که فهم معنای آن دشوار است، و یا حدیثی که در سلسله سند آن دو راوی یا بیشتر حذف شده باشد.[۱۸]

تقسیم احادیث بر اساس متن روایت

نَصّ

روایتی که متن آن یک معنا بیشتر ندارد.

ظاهر

روایتی که در معنای متن آن احتمالات مختلفی داده می‌شود و یکی از معانی احتمال بیشتری دارد و همان معنا نیز مد نظر گوینده است.

مُؤَوَّل

روایتی که در معنای متن آن احتمالات مختلفی داده می‌شود و یکی از معانی احتمال بیشتری دارد ولی با وجود قرائنی معنای غیر ظاهر اراده شده است.

متشابه یا مُجْمَل

روایتی که در معنای متن آن احتمالات مختلفی داده می‌شود ولی هیچیک را نمی‌توان بر بقیه ترجیح دارد و لذا مقصود گوینده از آن معلوم نیست.[۱۹]

مشهور

مشهور حدیثی است که نزد محدثین شایع و مشهور و شناخته شده باشد مانند حدیث (انما الاعمال بالنیات).

شاذ و نادر

خبری است که مضمون آن مخالف حدیث مشهور باشد.

اصطلاح دیگری نیز دارد و آن روایتی است که راوی آن متهم به کم‌حافظه بودن در سراسر عمرش باشد.

مُکاتَب

حدیثی است که راوی آخرین طبقه آن را از نوشتۀ معصوم نقل کند، چه معصوم ابتداءً آن را مرقوم فرموده باشد و چه در جواب سؤال. برخی معتقدند که نگارش حدیث مکاتب باید به خط شریف معصوم(ع) باشد.[۲۰]

حدیث قُدسی

روایتی که مضمون آن بر معصوم وحی می‌شود و خود معصوم برای بیان آن معنا الفاظی را می‌سازد برخلاف قرآن که لفظ و معنا هر دو از سوی خداوند بر پیامبر(ص) وحی شده بود.

تقسیم بر اساس عمل به روایت

در اعتقادات دینی یقین لازم است، بنابراین تا از مجموع روایات یقین به موضوعی پیدا نشود، آن روایات ملاک اعتقاد نخواهند بود؛ ولی در بخش فروع فقهی با توجه به آیات و روایات و سنّت قطعی که به دست ما رسیده، عمل به خبر واحد اگر دارای شرایط حجیت باشد، لازم است و فقها به استناد این روایات فتوا می‌دهند، یعنی با توجه به آیات و روایات و شیوه اصحاب معصومین یقین داریم در فروع دین، وظیفه ما عمل کردن به مضمون روایاتی است که سند آنها ملاک صحت را دارد یا اطمینان به صدور آن از معصوم داریم.

امکان دارد حدیثی (گر چه از لحاظ سند صحیح باشد) به واسطه مخالفت با مضمون قرآن یا سنت قطعی یا اجماع یا به جهت رویگردانی اکثر علما از مضمون آن یا به واسطه معارضه با خبری قوی‌تر مردود گردد.

مقبوله

مقبول یا مقبوله به حدیثی گفته می‌شود که از لحاظ سند صحیح به حساب نمی‌آید ولی با وجود قرائنی، علما مضمون آن را قبول کرده و طبق آن عمل کرده‌اند.

ناسخ و منسوخ

حدیث منسوخ حدیثی است که حُکم آن توسط حکم حدیث ناسخ برداشته شده باشد.

پانویس

  1. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، جلد ‌۳، صفحه ۲۷۵‌
  2. الکافی (کلینی) ۱/ ۱۱.
  3. الرعایة فی علم الدرایة، ص۱۱۲-۱۱۳
  4. عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، ج۱، ص۲۳، چاپ احمد عمر هاشم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹
  5. هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه، ج۳، ص ۲۷۵
  6. دانشمندان اعصار گذشته با چنین اصطلاحی آشنا نبودند، بلکه صحیح را به معنای لغوی آن به مفهوم کامل (در مقابل ناقص) یا سالم (در مقابل بیمار) به کار می‌بردند و آن را بر حدیثی اطلاق می‌کردند که صدور آن از معصوم به اثبات رسیده باشد؛ هر چند اثبات آن با حجت شرعی باشد، نه با قطع یا اطمینان. شبیری زنجانی، جرعه‌ای از دریا، ج۱، ص۱۸۰.
  7. . قواعد التحدیث، ص۷۹. تدریب الراوی، ص۱۴. و (به نقل شیخ بهایی در مشرق الشمسین)
  8. . قید مزبور (تصریح به وثاقت در کتب شیعه) از این لحاظ است که نسبت به بعض راویان حدیث در کتب رجال اهل سنت تصریح به وثاقت شده است، ولی از این رو که آنان کلیه صحابه را عادل می‌دانند و به جهات دیگر، این تعدیل از نظر امامیه معتبر نیست
  9. قواعد التحدیث، ص۱۰۲
  10. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، جلد ۳، صفحه ۲۶۸
  11. المهذّب البارع ۱/۶۶؛ مدارک الاحکام ۸/ ۴۷۹-۴۸۰.
  12. عوالی اللئالی ۴/۱۳۸.
  13. وصول الاخیار، ص۸۰
  14. درایه مروج، ص۱۰۳
  15. درایه شهید، ص۶۹
  16. اصول الحدیث و احکامه، ص۷۷
  17. جامع المقال، ص۴؛ درایة الحدیث، ص۶۳
  18. اصول الحدیث و احکامه، ص۹۶
  19. اصول الحدیث و احکامه،ص۸۱؛ اصول الحدیث و احکامه،ص۹۲؛ درایة الحدیث، ص۷۳
  20. اصول الحدیث و احکامه، ص۹۲؛ درایة الحدیث، ص۶۴

منابع

  • خطیب بغدادی، کفایه فی علم الروایة، چاپ احمد عمر هاشم، بیروت، ۱۴۰۶ق
  • محمد جمال الدین قاسمی، قواعد التحدیث من فنون مصطلح الحدیث، دار الکتب العلمیة - بیروت، ۱۳۹۹ق
  • عزالدین حسین بن عبدالصمد حارثی عاملی (۹۱۸-۹۸۴ق)، وصول الاخیار الی اصول الاخبار، قم، مجمع الذخائر الاسلامیة، ۱۴۰۱ق
  • سیوطی، جلال الدین عبدالرحمن، تدریب الراوی، تدریب الراوی، تحقیق: عبدالوهاب عبداللطیف، قاهرة: دار الکتب، بی‌تا
  • شبیری زنجانی، سیدموسی، جرعه‌ای از دریا، ج۱، قم: مؤسسه کتاب شناسی شیعه، ۱۳۹۲ش.
  • جعفر سبحانی، اصول الحدیث و احکامه، انتشارات امام صادق(ع)، قم، ۱۳۸۶ش
  • فخرالدین طریحی، جامع المقال، کتابفروشی جعفری تبریزی، بی‌تا
  • کاظم مدیر شانه چی، درایة الحدیث، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۳۶۴ ش
  • علی اکبر مروج الاسلام کرمانی، هدیة المحصلین (درایه مروج)، تهران، مؤسسه انتشارات جهاد دانشگاهی، ۱۳۷۳ ش
  • هاشمی شاهرودی، محمود،فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، موسسه دایره المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهلبیت علیهم السلام، مرکز پژوهش‌های فارسی الغدیر، قم، ۱۳۸۷ش.