ثقه
ثِقه واژهای در علم رجال که نشانگر مورداعتمادبودن راوی است. برخی از رجالشناسان، آن را به معنای راویای دانستهاند که امامی، عادل و هچنین ضابط است؛ یعنی توانایی بهیادسپاری روایات را دارد. واژه ثقه، در زمینه شناخت و تفکیک راویان مورداعتماد از راویان دروغین و جاعلان حدیث کاربرد دارد. کلمه ثقه، در کلام معصومان و همچنین در سخنان مُحَدِّثان همعصر با امامان معصوم، برای معرفی راویان مورد اعتماد، به کار رفته است.
ملاکهایی برای اثبات وثاقت، یعنی مورداعتمادبودن راوی بیان شده است؛ از جمله سخن صریح یکی از معصومان یا یکی از عالمان رجالشناس متقدم یا متأخر درباره وثاقت راوی. کلماتی مانند «ثقه»، «جلیل القدر» و «ثقةٌ، عَینٌ، صدوقٌ»، نشانه وثاقت راوی دانسته شده است.
ثقهخواندن راویان، گاه اشاره به یک راوی مشخص دارد که در آثار رجالی، توثیق خاص نام گرفته است و گاه اشاره به گروهی از افراد است که توثیق عام خوانده میشود. توثیق همه راویان در تفسیر قمی، نمونهای از توثیق عام است.
مفهومشناسی
واژه ثقه یکی از واژههای پرکاربرد در منابع رجالی است که در وصف راویان معتبر به کار رفته و نشانگر مورد اعتماد بودن راوی است.[۱] واژه شناسان، ثقه را به معنای اطمینان و اعتماد داشتن[۲] و یا محل اعتماد و معتمد بودن[۳] معنا کردهاند.
ابن غضائری، از عالمان رجالی شیعه در قرن پنجم هجری، مورد اعتماد بودن فرد را به تنهایی برای وثاقت وی کافی ندانسته و بر این باور است که ثقه در علم رجال تنها به فردی گفته میشود که امامیمذهب و راستگو باشد و همچنین ضابط یعنی توانا در بهیادسپاری روایات باشد.[۴]
در مقابل، ابوعلی حائری (۱۱۵۹-۱۲۱۵ق) و محمدآصف محسنی، رجالشناس، معتقدند مقصود از وثاقت در کلام رجالیان، شروطی کلی از جمله اسلام، بلوغ، عقل، عدالت، و ایمان است و به روایان راستگو و مورد اعتماد که از دانش کافی در شناخت روایات برخوردارند، ثقه گفته میشود.[۵] برخی دیگر نیز وثاقت را فراتر از صداقت دانستهاند و راوی را در صورتی مورد اعتماد میدانند که شرایط متعدد روایتگری در او جمع شده باشد؛ از جمله صداقت، ضابط بودن، علم به تقیه، آگاهی از اسرار درون گروهی، وابستگیهای مذهبی و مانند آن.[۶] با این حال برخی از محققان معاصر با اتکا به شواهدی معتقدند که اکثر محدثان و رجالیان، واژه ثقه را در معنای لغوی خود یعنی فرد مورد اعتماد استعمال کردهاند و این واژه در علم رجال هیچ معنایی فراتر از معنای لغوی ندارد.[۷]
شکلگیری عنوان ثقه
واژه ثقه در بیانات و یا تقریرات امامان معصوم(ع) در ارتباط با برخی از راویان به کار رفته است[۸] و در موارد فراوانی راویان مورد وثوق خود را به مردم معرفی کردهاند.[۹] برخی با توجه به این روایات، معنای ثقه را به معنای امین و عالم در علوم اهلبیت(ع) دانستهاند.[۱۰] در نامهای از امام زمان(عج) نیز ثقات به کسانی اطلاق شده است که حاملان اسرار ائمه هستند که سخنان آنها همسان سخنان امام عصر(عج) است و حجیت دارد.[۱۱]
این واژه در کلمات محدثان عصر امامان معصوم(ع) و دوران نزدیک به آن در معرفی روایان نیز دیده میشود؛ همانطور که در کتاب رجال کشی ۳۵ مرتبه، در رجال طوسی ۲۴۸ مرتبه، و در رجال نجاشی ۵۳۳ مرتبه در وصف راویان به کار رفته است.[۱۲] کلمات همخانواده این واژه مانند ثقات و ثقتی در منابع رجال متقدم بسیار ذکر شده است.[۱۳]
ملاکها
با توجه به وجود روایتهای مجعول، رجالیان برای روشن شدن روایات صحیح، روشهایی برای تعیین راویان ثقه و تشخیص روایات صحیح، برشمردهاند.[۱۴] وحید بهبهانی، فقیه و اصولی برجسته شیعه، ۳۹ راه را برای اثبات وثاقت راوی ذکر کرده است.[۱۵] برخی از مهمترین آنها عبارتاست از: «تصریح وثاقت شخص توسط یکی از معصومان»، «تصریح یکی از رجالشناسان متقدم [یادداشت ۱] یا متأخر»، [یادداشت ۲] ادعای اجماع بر وثاقت شخص، وکالت از یکی از امامان معصوم، روایة الثقه، شیخوخة الاجازه و کثرت روایت.[۱۶]
شیوههای توثیق
توثیق، یعنی مورداعتماددانستن راویان، گاه شخصی و با ذکر نام راوی است و گاه عمومی است. بر این اساس، اگر یک راوی در روایتی ثقه دانسته شود و به اصطلاح رجالی، توثیق شود،[۱۷] و به عبارت دیگر، اگر توثیق، به شخصی خاص اشاره داشته باشد،[۱۸] در آثار رجالی، به آن توثیق خاص گفته میشود. بیشتر راویان در منابع رجالی نیز به همین شیوه توثیق شده و مورداعتماد دانسته شدهاند.[۱۹] برخی از رجالشناسان همچون نجاشی و شیخ طوسی، کتاب خود را بر پایه توثیق خاص نوشتهاند.[۲۰]
علامه حلی در توثیق و تضعیفها بر اساس مبانی مختلفی عمل نموده است که یکی از آنها این است که در صورت وجود توثیق خاص نسبت به شخصی معین، ضعف عدم امامیه بودن آن جبران میشود.[۲۱]
اگر گروهی از راویان با ضابطه و قاعدهای خاص توثیق شده و مورد اعتماد تلقی شوند،[۲۲] توثیق مذکور، توثیق عام خوانده میشود.[۲۳] با این حال رجالشناسان درباره مصادیق توثیق عام دچار اختلاف شدهاند.[۲۴]
برخی از مصادیق توثیقهای عام عبارتند از: توثیق تمام راویان موجود در کتاب تفسیر قمی، راویان کتاب کامل الزیارات، مشایخ مذکور در کتاب رجال نجاشی، تمام راویان ذکر شده در سند روایات بنی فضال،[۲۵] مشایخ اصحاب اجماع،[یادداشت ۳] «وکیلان ائمه(ع) یا تمامی اصحاب امام صادق(ع)،[۲۶] [یادداشت ۴] و یا قاعده «انهم لایروون و لایرسلون الا عن ثقه» که در مورد برخی اشخاص چون ابن ابی عمیر، صادق است.[۲۷]
قابل ذکر است تا زمانی که در مورد شخصی، توثیق خاص وجود دارد، به توثیق عام نیازی نیست.[۲۸]
الفاظ توثیق
در آثار رجالی، برای توثیق و مورد اعتماد شمردن راویان، الفاظی بهکار رفته که برخی نشانگر معتبر بودن روایات شخص است و به سخن او اعتبار میبخشد و برخی در مقام تضعیف روایتگری یک راوی است.[۲۹] برخی واژهها گرچه حاوی وصف ثقه نیستند، اما فراتر از وثاقت دانسته شدهاند و عموما درباره بزرگان شیعه به کار رفتهاند؛ واژههایی مانند «کبیر الشأن»، «جلیل القدر»، «عظیم المنزله»، «اوثق الناس عند الخاصه»، و «فضله اشهر من ان یوصف».[۳۰] برخی دیگر از الفاظ، نشانه تأکید بر وثاقت است؛ مانند «ثقة ثقة»، «ثقة عین صدوق»، «ثقة جلیل»، و «ثقة مُعتَمد علیه». برخی از واژههایی که تنها دلالت بر وثاقت راوی دارد، عبارتند از: «ثقه»، «عدل»، «صدوق»، «صحیح الحدیث»، و «مأمون».[۳۱]
گروهی از الفاظ، گرچه دلالت بر حُسن راوی دارد، اما نشانه وثاقت وی نیست؛ هرچند میتواند سبب تقویت سند حدیث شود؛ الفاظی از جمله «خیر»، «صالح»، «صالح الحدیث»، «حَسَن»، «معتمد علیه»، و «من خواص الامام».[۳۲] در همین زمینه، برخی واژهها درباره راویان، حاکی از ضعف آنهاست و اعتبار و حجیت روایات نقلشده از یک راوی خاص را از بین میبرد؛ واژههایی که نشاندهنده ضعف حدیثپژوهی شخص، فساد مذهب، ضعف شخصیتی یا ویژگیهای رفتاری ناصحیح راوی است.[۳۳]
مطالعه بیشتر
- توثیقات عام و خاص؛ در این کتاب مباحثی همچون مفهوم توثیق عام و خاص و راههای اثبات هر یک مطرح شده است. نویسنده همچنین مصادیق توثیقات خاص و عام را بررسی کرده است. این کتاب را محمدکاظم رحمانستایش با همکاری سید کاظم طباطبایی به زبان فارسی تألیف کرده است.[۳۴]
- قواعد توثیق راویان؛ این کتاب به تبیین قواعد کلی توثیق میپردازد. راههای اثبات توثیق، توثیق راویان کتابها، توثیق مشایخ راویان، توثیق خاندانها و توثیق بر اساس مبانی خاص از عناوین آن است. این کتاب را محمدکاظم ستایش تألیف به شیوه آموزشی و به زبان فارسی تألیف کرده و انتشارات دار الحدیث آن را در سال ۱۳۹۶ش منتشر کرده است.[۳۵]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ مرعی، منتهی المقال فی الدرایه و الرجال، ۱۴۱۷ق، ص۸۳-۹۲؛ الفیروزآبادی، القاموس المحیط، بیروت، ج۳، ص۳۹۰.
- ↑ فیروزآبادی، القاموس المحیط، بیروت، ج۳، ص۳۹۰.
- ↑ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۳۷۷ش، ذیل واژه ثقه.
- ↑ ابن غضائری، الرجال، ۱۴۲۲ق، ص۲۳.
- ↑ مرعی، منتهی المقال فی الدرایه و الرجال، ۱۴۱۷ق، ص۸۳-۹۲؛ محسنی، بحوث فی علم الرجال، ۱۴۳۲ق، ص۱۸۷.
- ↑ غلامعلی، سندشناسی: رجال کاربردی با شیوه بررسی اسناد روایات، ۱۳۹۵ش، ص۲۶۳.
- ↑ غلامعلی، سندشناسی: رجال کاربردی با شیوه بررسی اسناد روایات، ۱۳۹۵ش، ص۲۶۳.
- ↑ نجاشی، رجال نجاشی، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۱۹۲ و ۴۹۰.
- ↑ صرامی، مبانی حجیت آرای رجالی، ۱۳۹۱ش، ص۳۶.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۱۲۶؛ طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۳۶۰؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۲۷، ص۱۳۸.
- ↑ کشی، رجال کشی، ۱۴۰۹ق، ص۵۳۶؛ شیخ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ص۴۸۳، مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۰، ص۳۱۸.
- ↑ غلامعلی، سندشناسی: رجال کاربردی با شیوه بررسی اسناد روایات، ۱۳۹۵ش، ص۲۶۳.
- ↑ غلامعلی، سندشناسی: رجال کاربردی با شیوه بررسی اسناد روایات، ۱۳۹۵ش، ص۲۶۳.
- ↑ ربانی، سبکشناسی دانش رجال حدیث، ۱۳۸۵ش، ص۱۷۷.
- ↑ ایروانی، دروس تمهیدیه فی القواعد الرجالیه، ۱۴۳۱ق، ص۱۰۹.
- ↑ ایروانی، دروس تمهیدیه فی القواعد الرجالیه، ۱۴۳۱ق، ص۱۰۹-۱۶۸؛ ربانی، سبکشناسی دانش رجال حدیث، ۱۳۸۵ش، ص۱۸۰-۱۸۸.
- ↑ ایروانی، دروس تمهیدیه فی القواعد الرجالیه، ۱۴۳۱ق، ص۳۳.
- ↑ سبحانی، کلیات فی علم الرجال، ۱۴۱۰ق، ص۲۰۵.
- ↑ غلامعلی، سندشناسی: رجال کاربردی با شیوه بررسی اسناد روایات، ۱۳۹۵ش، ص۲۶۶؛ ایروانی، دروس تمهیدیه فی القواعد الرجالیه، ۱۴۳۱ق، ص۳۳.
- ↑ ایروانی، دروس تمهیدیه فی القواعد الرجالیه، ۱۴۳۱ق، ص۳۳.
- ↑ رحمان ستایش، آشنایی با کتب رجالی شیعه، ۱۳۸۵ش، ص۱۵۶.
- ↑ سبحانی، کلیات فی علم الرجال، ۱۴۱۰ق، ص۲۰۵.
- ↑ ایروانی، دروس تمهیدیه فی القواعد الرجالیه، ۱۴۳۱ق، ص۳۳ و ۱۷۱.
- ↑ برای نمونه رجوع کنید به: ایروانی، دروس تمهیدیه فی القواعد الرجالیه، ۱۴۳۱ق، ص۳۷.
- ↑ ایروانی، دروس تمهیدیه فی القواعد الرجالیه، ۱۴۳۱ق، ص۳۳-۳۸.
- ↑ غلامعلی، سندشناسی، رجال کاربردی با شیوه بررسی اسناد روایات، ۱۳۹۵ش، ص۲۶۶.
- ↑ سیفی مازندرانی، مقیاس الرواه، قم، ص۳۴۱.
- ↑ غلامعلی، سندشناسی، رجال کاربردی با شیوه بررسی اسناد روایات، ۱۳۹۵ش.
- ↑ مرعی، منتهی المقال فی الدرایه و الرجال، ۱۴۱۷ق، ص۹۳-۱۰۵؛ سیفی مازندرانی، مقیاس الرواه، قم، ص۲۱۸.
- ↑ غلامعلی، سندشناسی: رجال کاربردی با شیوه بررسی اسناد روایات، ۱۳۹۵ش، ص۲۶۸-۲۷۰.
- ↑ غلامعلی، سندشناسی، رجال کاربردی با شیوه بررسی اسناد روایات، ۱۳۸۵ش، ص۲۷۰-۲۷۲.
- ↑ غلامعلی، سندشناسی: رجال کاربردی با شیوه بررسی اسناد روایات، ۱۳۹۵ش، ص۲۷۲-۲۷۳.
- ↑ غلامعلی، سندشناسی: رجال کاربردی با شیوه بررسی اسناد روایات، ۱۳۹۵ش، ص۲۷۶-۲۸۷.
- ↑ توثیقات عام و خاص
- ↑ قواعد توثیق راویان
یادداشت
- ↑ تصریح علمای رجال متقدم، از عصر ائمه(ع) تا قرن ششم، به ثقهبودن راوی خاصی، دلیل بر وثاقت آن راوی است (ربانی، سبکشناسی دانش رجال حدیث، ۱۳۸۵ش، ص۱۷۹).
- ↑ بدین معنا که اگر امثال علامه حلی، ابن داود حلی، سید بن طاووس و محقق حلی به وثاقت یکی از راویان تصریح کنند، دلیل بر وثاقت او خواهد بود (ربانی، سبکشناسی دانش رجال حدیث، ۱۳۸۵ش، ص۱۷۷) درخصوص درستی این دیدگاه اختلافاتی وجود دارد. برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به: ایروانی، دروس تمهیدیه فی القواعد الرجالیه، ۱۴۳۱ق، ص۱۱۶-۱۲۲.
- ↑ منظور از توثیق اصحاب اجماع، نظریهای است که توسط برخی چون کشی مطرح شده است و آن سه گروه شش نفره از سه طبقه از اصحاب ائمه (ع) هستند. برای اطلاعات بیشتر رجوع کن به: رحمان ستایش، بازشناسی منابع اصلی رجال شیعه، ۱۳۸۴ش، ص۴۵۵.
- ↑ در مورد این موضوع که توسط شیخ طوسی بیان شده است، بین رجالیین اختلاف است؛ برای اطلاعات بیشتر رجوع کن به: رحمان ستایش، بازشناسی منابع اصلی رجال شیعه، ۱۳۸۴ش، ص۳۱۲.
منابع
- ابنغضائری، احمد بن حسین، الرجال، تحقیق: محمدرضا حسینی جلالی، قم، دار الحدیث، ۱۴۲۲ق.
- ایروانی، محمدباقر، دروس تمهیدیة فی القواعد الرجالیة، قم، انتشارات مدین، ۱۴۳۱ق.
- حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، قم، مؤسسة آلالبيت (ع)، ۱۴۰۹ق.
- ربانی، محمدحسن، سبکشناسی دانش رجال حدیث، قم، مرکز فقهی ائمه اطهار، ۱۳۸۵ش.
- رحمان ستایش، محمدکاظم، آشنایی با کتب رجالی شیعه، تهران، سمت، ۱۳۸۵ش.
- سبحانی، جعفر، کلیات فی علم الرجال، قم، حوزه علمیه قم، ۱۴۱۰ق.
- سیفی مازندرانی، علیاکبر، مقیاس الرواة، قم، مؤسسه نشر اسلامی، بیتا.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، تحقیق: علیاکبر غفاری، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۵ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، قم، دار المعارف الإسلامية، ۱۴۱۱ق.
- صرامی، سیفالله، مبانی حجیت آرای رجالی، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۱ش.
- غلامعلی، مهدی، سندشناسی: رجال کاربردی با شیوه بررسی اسناد روایات، قم، دارالحدیث، ۱۳۹۵ش.
- الفیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، بیروت، دارالکتب العلمیة، بیتا.
- «کتاب توثیقات عام و خاص»، پایگاه اطلاعرسانی حدیث شیعه(حدیث نت)، تاریخ بازدید: ۲ مهر ۱۳۹۷ش.
- «کتاب قواعد توثیق راویان»، پایگاه اطلاعرسانی حدیث شیعه(حدیث نت)، تاریخ بازدید، ۲ مهر ۱۳۹۷ش.
- کشی، محمد بن عمر، رجال کشی، مشهد، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، ۱۴۰۹ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، قم، دار الحدیث، ۱۴۲۹ق.
- علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- محسنی، محمدآصف، بحوث فی علم الرجال، قم، مرکز المصطفی العالمی للترجمة و النشر، ۱۴۳۲ق.
- مرعی، حسین عبدالله، منتهی المقال فی الدرایة و الرجال، بیروت، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق.
- نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۳۶۵ش.