ولدنی ابوبکر مرتین

از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از اولدنی ابوبکر مرتین)
ولدنی ابوبکر مرتین
ولدنی ابوبکر مرتین
اطلاعات روایت
نام‌های دیگراولدنی ابوبکر مرتین، قد ولدنی ابوبکر مرتین
موضوعانتساب امام صادق(ع) از جانب پدربزرگ و مادربزرگ مادری به ابوبکر
صادره ازامام صادق(ع)
اعتبار سندمرسل
منابع شیعهکشف الغمه، عمدة الطالب
منابع سنیتاریخ مدینة دمشق، تهذیب الکمال، سیر اعلام النبلاء
احادیث مشهور
حدیث سلسلةالذهبحدیث ثقلینحدیث کساءمقبوله عمر بن حنظلةحدیث قرب نوافلحدیث معراجحدیث ولایتحدیث وصایتحدیث جنود عقل و جهلحدیث شجره


وَلَدَنی ابوبکر مَرَّتَیْن عبارتی منسوب به امام صادق(ع) به معنی «ابوبکر دو بار مرا به دنیا آورده» که مبتنی بر انتساب امام صادق(ع) از جانب پدربزرگ و مادربزرگ مادری به ابوبکر است. برخی از علما و محققان شیعه سند روایت را براساس منابع رجالی اهل‌سنت نقد کرده‌اند و آن را ازنظر معنایی صرفاً بیانگر امر واقع در ارتباط نَسَبی امام صادق(ع) با ابوبکر یا صدور آن را از سر تقیه دانسته‌اند.

براساس منابع، عبارت «ولدنی ابوبکر مرتین» در منابع روایی اصلی و قدیمی شیعه نیامده است؛ محققان قدیمی‌ترین منبع شیعی این روایت را کتاب کَشف الغُمه دانسته‌اند. این روایت در این کتاب به‌صورت مُرسل از منابع اهل‌سنت نقل شده است. بعضی عالمان اهل‌سنت، این روایت را دلیلی بر فضیلت ابوبکر، اثبات ارادت ائمه(ع) به او و بی‌اعتباری ادعای شیعه درباره دشمنی ائمه(ع) با خلفای سه‌گانه به شمار برده‌اند.در منابع اهل‌سنت، این روایت به‌ دو صورت مسند و بدون سند آمده است.

جایگاه و ویژگی‌ها

عبارت «ولدنی ابوبکر مرتین»، به‌معنای «ابوبکر دو بار مرا به دنیا آورده است»، به امام صادق(ع) نسبت داده شده است.[۱] این عبارت از سوی اهل‌سنت دلیلی بر فضیلت ابوبکر[۲] ارادت ائمه شیعه به او[۳]، بی‌اعتباری ادعای شیعه مبنی بر دشمنی ائمه(ع) با خلفای سه‌گانه و عصبانیت امام صادق(ع) از شیعه، به خاطر بی‌احترامی به جدش،[۴] قلمداد شده است. جعفر مرتضی عاملی و برخی دیگر از عالمان شیعه سند این روایت را، بنا بر منابع رجالی اهل‌سنت، مورد نقد قرار داده‌اند و صدور آن از امام صادق را نفی کرده‌اند.[۵]

بعضی عالمان شیعه، با قطع نظر از صحت سندی این روایت، دلالت این روایت بر معانی مورد نظر اهل‌سنت را نفی کرده‌اند؛ آنان برای این روایت دو معنای دیگر را محتمل دانسته‌اند:

  • صرفاً بیانگر امر واقع در ارتباط نسبی امام صادق(ع) به ابوبکر باشد؛ بدون اینکه از آن ستایش یا نکوهشی اراده شده باشد.[۶]
  • امام صادق(ع) در حال تقیه این عبارت را گفته[۷] و با اتکای به آن ادعای کسی که او را متهم به دشنام‌گویی به ابوبکر کرده را رد کرده[۸] یا ظلم را از مستضعفان شیعه دفع کرده باشد.[۹]

این عبارت درباره انتساب امام صادق(ع) از جانب پدربزرگ و مادربزرگ مادری به ابوبکر قلمداد شده است:[۱۰] ام فروة، مادر امام صادق(ع)، دختر قاسم بن محمد بن ابوبکر بوده است؛[۱۱] مادر ام فروة اسماء دختر عبدالرحمن بن ابوبکر بوده است.[۱۲]

قاضی نورالله شوشتری و محمدحسین مظفر در ردیه‌های خود بر کتاب ابطال نهج الباطل مدعی شده‌اند که فضل بن روزبهان خنجی، نویسنده این کتاب، لفظ صدیق را به‌عنوان جزئی از روایت قلمداد کرده و براساس آن استدلال کرده است.[۱۳]

منابع

محققان، منبع روایت «ولدنی ابوبکر مرتین» را منابع اهل‌سنت دانسته‌اند و معتقدند که این روایت از این منابع به منابع متأخر شیعی راه یافته است.[۱۴]

منابع اهل‌سنت

حدیث «ولدنی ابوبکر مرتین» به‌طور مسند در تاریخ مدینة دمشق ابن‌عساکر (۴۹۹-۵۷۱ق)[۱۵] و تهذیب الکمال مزی (۶۵۴-۷۴۳ق)،[۱۶] آمده است. محدثانی از اهل‌سنت، مانند شمس‌الدین ذهبی[۱۷] و جلال‌الدین سیوطی،[۱۸] این عبارت را بدون سند در آثار خود آورده‌اند. در بعضی از منابع اهل‌سنت، عبارت «ولدنی ابوبکر مرتین» به تنهایی آمده است؛[۱۹] اما در منابعی دیگر، به‌عنوان بخشی از یک روایت طولانی‌تر آمده که در آن امام صادق(ع) امید خود به شفاعت ابوبکر را بیشتر از امید خود به شفاعت امام علی(ع) برشمرده و عبارت «ولدنی ابوبکر مرتین» را به‌عنوان علتی برای این امیدواری بیان کرده است.[۲۰]

منابع شیعه

محمدهادی یوسفی غروی، تاریخ‌پژوه شیعه، قدیمی‌ترین کتاب شیعی که عبارت «ولدنی ابوبکر مرتین» در آن آمده را کشف الغمه نوشته علی بن عیسی اربلی دانسته است.[۲۱] اربلی این عبارت را از حافظ عبدالعزیز بن اخضر جنابذی (درگذشته ۶۱۱ق) نقل کرده است.[۲۲] محققان شیعه، این شخص را از اهل‌سنت دانسته‌اند[۲۳] و روایتی که او از امام صادق(ع) نقل کرده را مرسل قلمداد کرده‌اند.[۲۴] ابن‌عنبه، مورخ و نسب‌شناس شیعه، این عبارت را در عمدة الطالب آورده است؛[۲۵] این نقل ابن‌عنبه نیز مرسل تلقی شده است.[۲۶]

با اینکه بعضی منابع شیعی انتساب روایت «ولدنی ابوبکر مرتین» به امام صادق(ع) رد کرده‌اند،[۲۷] برخی عالمان شیعه این روایت را، بدون انتقاد به آن، پذیرفته و نقل کرده‌اند؛ از جمله این افراد می‌توان به ضامن بن شدقم،[۲۸] آقا محمدعلی بهبهانی،[۲۹] محی‌الدین مامقانی،[۳۰] محمدعلی مدرس تبریزی[۳۱] و مرتضی مطهری[۳۲] اشاره کرد. همچنین در بعضی متون فقهی شیعه، این عبارت به‌عنوان روایتی از امام صادق(ع) پذیرفته شده و در مباحث فقهی مورد استدلال قرار گرفته است.[۳۳]

پانویس

  1. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۳۷۴.
  2. موسوی، الشیعة و التصحیح، بی‌تا، ص۱۵۹-۱۶۰.
  3. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۰۵ق، ج۶، ص۲۵۵.
  4. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۰۵ق، ج۶، ص۲۵۵.
  5. عاملی، میزان الحق، ج۱، ۱۴۳۱ق، ص۳۴۴-۳۴۵؛ موسوی صافی، امهات الأئمة المعصومین(ع)، ۱۴۳۶ق، ج۲، ص۶۸-۶۹.
  6. شوشتری، احقاق الحق و ازهاق الباطل، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۶۷
  7. عاملی، میزان الحق، ج۱، ۱۴۳۱ق، ص۳۴۳-۳۴۵؛ شوشتری، احقاق الحق و ازهاق الباطل، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۶۸.
  8. شوشتری، احقاق الحق و ازهاق الباطل، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۶۸.
  9. عاملی، میزان الحق، ج۱، ۱۴۳۱ق، ج۱، ص۳۴۵.
  10. موسوی صافی، امهات الأمة المعصومین(ع)، ۱۴۳۶ق، ج۲، ص۶۷.
  11. مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۸۰.
  12. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۷۲.
  13. شوشتری، احقاق الحق و ازهاق الباطل، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۶۷؛ مظفر، محمدحسین، دلائل الصدق لنهج الحق، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۵.
  14. یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۶، ص۴۹۷.
  15. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۴، ص۴۵۴.
  16. مزی، تهذیب الکمال، ۱۴۰۰ق، ج۵، ص۸۲.
  17. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۰۵ق، ج۶، ص۲۵۵.
  18. سیوطی، ذهبی، طبقات الحفاظ، ۱۴۰۳ق، ص۷۹.
  19. ذهبی، تاریخ الاسلام، ۲۰۰۳م، ج۳، ص۸۲۸.
  20. مزی، تهذیب الکمال، ۱۴۰۰ق، ج۵، ص۸۲.
  21. یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۶، ص۴۹۷.
  22. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۳۷۴.
  23. موسوی صافی، امهات الأمة المعصومین(ع)، ۱۴۳۶ق، ج۲، ص۶۹.
  24. یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۶، ص۴۹۷.
  25. ابن‌عنبه، عمدة الطالب، ۱۴۱۷ق، ص۱۷۶.
  26. حسینی، الاجوبة الهادیة إلی سواء السبیل، ۱۴۲۹ق، ص۱۰۶.
  27. یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۶، ص۴۹۷؛ عاملی، میزان الحق، ج۱، ۱۴۳۱ق، ص۳۴۳-۳۴۵؛ حسینی، الاجوبة الهادیة إلی سواء السبیل، ۱۴۲۹ق، ص۱۰۷؛موسوی صافی، امهات الأمة المعصومین(ع)، ۱۴۳۶ق، ج۲، ص۶۷-۷۱.
  28. حسینی مدنی، تحفة الأزهار و زلال الأنهار، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۴۳.
  29. بهبهانی، مقامع الفضل، ج۲، ۱۴۲۱ق، ص۸۸.
  30. مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، تعلیقات و استدراکات، ج۱، ص۲۹۲.
  31. مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۸، ص۳۱۸.
  32. مطهری، بیست گفتار، ۱۳۷۴، ص۱۶۵.
  33. آملی، مصباح الهدی فی شرح العروة الوثقی، ۱۳۸۰ق، ج۱۱، ص۱۸۰؛ جواهری، الواضح فی شرح العروة الوثقی، بی‌تا، ج۶، ص۳۴۰؛ مؤسسة دائرة‌المعارف الفقه الإسلامی، موسوعة الفقه الاسلامی، ۱۴۲۵ق، ج۳، ص۹۷؛ بروجردی، المستند فی شرح العروه الوثقی، بی‌تا، ج۳، ص۳۱۷.

منابع

  • آملی، محمدتقی، مصباح الهدی فی شرح العروة الوثقی، تهران، بی‌نا، ۱۳۸۰ق.
  • ابن‌عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، تحقیق علی شیری، بیروت،‌ دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
  • اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۵ق.
  • بروجردی، مرتضی، المستند فی شرح العروه الوثقی (تقریر الابحاث ابوالقاسم الموسوی الخوئی)، قم، مؤسسة احیاء آثارالامام الخوئی، بی‌تا.
  • جواهری، محمد، الواضح فی شرح العروة الوثقی، بی‌جا، العارف للمطبوعات، بی‌تا.
  • حسینی، عبدالله، الاجوبة الهادیة إلی سواء السبیل، تهران، نشر مشعر، ۱۴۲۹ق.
  • حسینی مدنی، ضامن بن شدغم، تحفة الأزهار و زلال الأنهار فی نسب ابناء الأئمة الأطهار علیهم صلوات الملک الغفار، تحقیق کامل سلمان الجبوری، کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران، ۱۳۷۸ش.
  • ذهبی، شمس‌الدین محمد بن احمد، تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق بشار عوّاد معروف، بیروت،‌ دار الغرب الإسلامی، ۲۰۰۳م.
  • ذهبی، شمس‌الدین محمد بن احمد، تذکرة الحفاظ، بیروت،‌ دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۹ق.
  • ذهبی، شمس‌الدین محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، تحقیق مجموعة من المحققین بإشراف الشیخ شعیب الأرناؤوط، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۰۵ق.
  • ذهبی، شمس‌الدین محمد بن احمد، الکاشف فی معرفة من له روایة فی الکتب الستة، تحقیق محمد عوامة و أحمد محمد نمر الخطیب، جدة، دارالقبلة للثقافة الإسلامیة مؤسسة علوم القرآن، ۱۴۱۳ق.
  • سخاوی، شمس‌الدین محمد بن عبد الرحمن، التحفة اللطیفة فی تاریخ المدینة الشریفة، بیروت، الکتب العلمیة، ۱۴۱۴ق.
  • سیوطی، جلال‌الدین عبدالرحمن بن ابی‌بکر، طبقات الحفاظ، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۳ق.
  • شوشتری، قاضی نورالله بن شریف الدین حسینی، احقاق الحق و ازهاق الباطل، تحقیق سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، قم، کتابخانه عمومی حضرت آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۹ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علی‌اکبر الغفاری و محمد الآخوندی، تهران،‌ دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.
  • عاملی سید جعفر مرتضی، میزان الحق: شبهات و ردود، بیروت، المرکز الإسلامی للدراسات، ۱۴۳۱ق.
  • مامقانی، عبدالله بن محمدحسن، تنقیح المقال فی علم الرجال، تحقیق و تعلیق و استدراک محیی‌الدین مامقانی و محمدرضا مامقانی، قم، موسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، ۱۴۳۱ق.
  • مؤسسة دائرة‌المعارف الفقه الإسلامی، موسوعة الفقه الاسلامی طبقاً لمذهب أهل البیت علیهم السلام، قم، مؤسسة دائرةالمعارف الفقه الاسلامی، ۱۴۲۵ق.
  • مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب، تهران، کتابفروشی خیام، ۱۳۶۹ش.
  • مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال فی أسماء الرجال، تحقیق بشار عواد معروف، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۰۰ق.
  • مطهری، مرتضی، بیست گفتار، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۷۴ش.
  • مظفر، ‌محمدحسین، دلائل الصدق لنهج الحق، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، ۱۴۲۲ق.
  • مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، تحقیق مؤسسة آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، قم، المؤتمر العالمی لألفیة الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
  • موسوی، موسی، الشیعة و التصحیح (الصراع بین الشیعة والتشیع)، تصحیح سعد بن عبدالرحمن الحصین، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
  • موسوی صافی، سید حسین، امهات الائمة المعصومین(ع)، کربلاء، قسم الشؤون الفکریة والثقافیة فی العتبة الحسینیة المقدسة، ۱۴۳۶ق.
  • یوسفی غروی، محمدهادی، موسوعة التاریخ الاسلامی، قم، مجمع الفکر الاسلامی، ۱۳۷۸ش.