محمد بن عمر جعابی
محدث و رجالی امامی | |
اطلاعات فردی | |
---|---|
نام کامل | ابوبکر محمد بن عمر بن محمد تمیمی |
لقب | اِبْن جِعابی |
تاریخ تولد | ۲۸۴ قمری |
زادگاه | بغداد |
تاریخ وفات | ۳۵۵ق |
شهر وفات | بغداد |
اطلاعات علمی | |
استادان | ابومحمد یوسف بن یعقوب • عبدالله بن محمد دینوری و ... |
شاگردان | حاکم نیشابوری • علی بن عمر دارقطنی • عمر بن احمد شاهین • هارون بن موسی تلعکبری • حسین بن عبیدالله غضائری • هلال بن محمد حفار و ... |
محل تحصیل | بغداد • اصفهان • شام • مصر |
تألیفات | الشیعة من اصحاب الحدیث و طبقاتهم • من حدث هو و ولده (ابوه) عن النبی(ص) • من روی حدیث غدیرخم و ... |
ابوبکر محمد بن عمر بن محمد تمیمی (۲۸۴- ۳۵۵ق)، معروف به اِبْن جِعابی، محدث و رجالی امامی بود. وی در کتب رجالی شیعه مورد مدح قرار گرفته است، [۱] و در بعضی نسخ الفهرست شیخ طوسی توثیق شده است.
زندگی
ابنندیم[۲] نام وی را عمرو بن محمد و شیخ طوسی[۳] عمر بن محمد ثبت کرده است. بنابر بعضی نسخ الفهرست طوسی[۴] ابنعبدون نیز مرتکب همین اشتباه شده است. ابنجعابی احتمالاً در بغداد زاده شد.[۵] و در همین شهر از دنیا رفت.[۶]
او در دهه آخر قرن سوم هجری قمری در بغداد مشغول تحصیل بوده و این مطلب از حضور وی نزد مشایخی چون قاضی ابومحمد یوسف بن یعقوب (درگذشت۲۹۷ق) و برخی دیگر روشن میشود.
از زندگی وی در فاصله ۳۰۰-۳۳۰ق /۹۱۲-۹۴۲م اطلاع چندانی در دست نیست، جز اینکه وی برای استماع از عبدالله بن محمد دینوری به دینور سفری داشته است.[۷] بسیار محتمل است که سفر او به موصل و تصدی منصب قضا در آنجا[۸] مربوط به همین دوره باشد.
ابنجعابی در دوران حکومت اِخشید (۳۲۴-۳۳۴ق) سفری به مصر کرد و با او دیدار کرد.[۹] وی مدتی را نیز نزد سیف الدوله، حاکم شیعی حلب (۳۳۳-۳۵۶ق) گذراند.[۱۰] ابنجعابی بجز حلب به دیگر نقاط شام از جمله دمشق و منطقه ساحلی مدیترانه نیز سفر کرد.[۱۱]
گر چه روایات در مورد ترتیب این سفرها کمی با هم اختلاف دارند، ولی شاید بتوان همه سفرهای مذکور به مصر و شام را متصل به یکدیگر و کمی قبل یا بعد از ۳۳۳ق /۹۴۵م دانست. به هر حال وی به بغداد بازگشت.[۱۲] حاکم نیشابوری بین سالهای ۳۴۱-۳۴۳ق[۱۳] و ابنعیاش[۱۴] پس از ۳۴۰ق از شاگردان او در این دوره بودهاند.
ابنجعابی در ۳۴۸ق در ارجان نزد ابنعمید، وزیر مشهور آل بویه بوده[۱۵] و ظاهراً کمتر از یک سال بعد همراه او به بغداد بازگشت، [۱۶] اما در آنجا درنگ نکرد و در ۳۴۹ق روانه اصفهان شد.[۱۷] اطلاعات درباره ابنجعابی در مورد سالهای ۳۴۹-۳۵۳ق اندک است، ولی دانسته شده که وی در ۳۵۳ و ۳۵۴ق در بغداد بوده و شیخ مفید[۱۸] و ابنبابویه[۱۹] در آنجا از او استماع کردهاند. ابنجعابی در طول حیات خود حداقل یک بار به کوفه[۲۰] و دو بار به رقه[۲۱] سفر کرده است که از تاریخ آنها خبری در دسترس نیست.
خصوصیات
ابنجعابی در حفظ و ضبط متون و اسناد احادیث توانا بود و علاوه بر نقل، به نقد حدیث نیز میپرداخت.[۲۲] ابنجعابی در احوال و انساب رجال اطلاعات وسیعی داشت، از بزرگترین مشایخ عصر خود در عراق، شام و مصر حدیث شنید، و اسانید اهل خراسان را نیز در اختیار داشت.[۲۳]
مشایخ و شاگردان
از جمله مشایخ وی میتوان ابوبکر محمد بن یحیی مروزی، ابوعمر محمد بن جعفر قتات، محمد بن حسن بن سماعه حضرمی، ابوبکر جعفر بن محمد فریابی، ابوبکر محمد بن محمد بن سلیمان باغندی، احمد بن محمد بن عقده همدانی، و ابومحمد هیثم بن خلف دوری را نام برد.[۲۴]
از شاگردان و راویان وی نیز میتوان از ابوالحسن علی بن عمر دارقطنی، ابوحفص عمر بن احمد شاهین، ابومحمد هارون بن موسی تلعکبری، ابو عبدالله حسین بن عبیدالله غضائری، ابوالفتح هلال بن محمد حفار، ابوعبدالله احمد بن عبدالواحد بن عبدون، بزاز، ابوطاهر عبدالله بن احمد خازن و ابونعیم احمد بن عبدالله اصفهانی نام برد.[۲۵]
مذهب
اینکه مذهب ابنجعابی امامی بوده، بارها توسط رجال نویسان مورد تأیید قرار گرفته است، [۲۶] اما در مورد وثوق وی اقوال اهل سنت مختلف است.
از دیدگاه علمای رجال
- دارقطنی در روایتی بر امانت او در روایت تأکید کرده، لیکن بعضی از معاصران وی او را مورد طعن قرار دادهاند.[۲۷]
- برخی رجال نویسان متأخر با تکیه بر این اتهامات ابنجعابی را در دین سست دانسته و فاسق شمردهاند، [۲۸] از عوامل تضعیف او توسط افراد یاد شده، تشیع ابنجعابی[۲۹] و همنشینی او با متکلمان[۳۰] قابل ذکر است.
- اما در کتب رجالی شیعه وی مورد مدح قرار گرفته است، [۳۱] حتی در بعضی نسخ الفهرست شیخ طوسی[۳۲] وی توثیق شده است.[۳۳]
آثار
به گفته خطیب بغدادی، [۳۴] ابنجعابی آثار زیادی در حدیث، تاریخ و علم رجال تألیف کرده است. برخی گفتهاند که او به هنگام احتضار دستور داده تا کتابهایش را بسوزانند، و در پی آن تلی از کتاب به آتش کشیده شد، [۳۵] پیش از آن نیز بخشی از کتابهایش در رقه از بین رفته بود، [۳۶] با این همه قسمتی از آثار وی تا مدتی پس از مرگش باقی بوده است. برخی از این آثار که در حال حاضر اثری از آنها در دست نیست عبارتند از:
- تسمیة من روی الحدیث و غیره من العلوم و من کانت له صناعة و مذهب و نحلة.[۳۷]
- الشیعة من اصحاب الحدیث و طبقاتهم، که بر اساس گزارش نجاشی[۳۸] این کتاب حداقل تا یک قرن پس از ابنجعابی باقی بوده است.
- من حدث هو و ولده (ابوه) عن النبی(ص)، ابنحجر[۳۹] آن را به وی نسبت داده و از آن نقل کرده است.
- من روی حدیث غدیرخم.[۴۰] ابنشهر آشوب احتمالاً این کتاب را دیده بوده است. وی متذکر شده که ابنجعابی حدیث غدیر را از ۱۲۵ طریق گرد آورده است.[۴۱] هفت طریق از طرق مزبور را ابنبابویه در معانی الاخبار[۴۲] نقل کرده است.
پانویس
- ↑ نجاشی، جال، ص ۳۹۴
- ↑ ابنندیم، الفهرست، ص ۲۴۷.
- ↑ طوسی، الفهرست، چ نجف، ص ۱۱۴.
- ↑ طوسی، الفهرست، چ نجف، ص ۱۱۴.
- ↑ ر.ک: خطیب، تاریخ بغداد، ج ۳، ص ۲۶.
- ↑ سمعانی، الانساب، ج ۳، ص ۲۸۷.
- ↑ ر.ک: خطیب، تاریخ بغداد، ج ۳، ص ۲۹.
- ↑ ر.ک: خطیب، تاریخ بغداد، ج ۳، ص ۳۰.
- ↑ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۱۶، ص ۹۲.
- ↑ ابنندیم، الفهرست، ص ۲۴۷.
- ↑ مفید، الامالی، ص ۳۱۱
- ↑ خطیب، تاریخ بغدادی، ج ۳، ص ۲۷؛ ذهبی، تذکرة الحفاظ، ج ۳، ص ۹۵۳.
- ↑ ر.ک: فارسی، ص۶.
- ↑ ابنعیاش، مقتضب الاثر، صص ۸، ۲۲.
- ↑ خطیب، تاریخ بغدادی، ج ۳، ص ۳۰.
- ↑ سمعانی، الانساب، ج ۳، ص ۲۸۶
- ↑ ابونعیم، حلیة الاولیاء، ج ۲، ص ۲۸۷.
- ↑ مفید، الامالی، ص ۱۰۹- ۱۱۰.
- ↑ ابنبابویه، امالی، ص ۳۸۶.
- ↑ مفید، الامالی، ص ۳۱۸.
- ↑ خطیب، تاریخ بغداد، ج ۳، ص ۲۸.
- ↑ خطیب، تاریخ بغداد، ج ۳، ص ۲۷- ۲۸؛ طوسی، الفهرست، چ نجف، ص ۱۵۱.
- ↑ ر.ک: خطیب، تاریخ بغداد، ج ۳، ص ۲۸.
- ↑ مفید، الامالی، صص ۲۱، ۲۵۱، ۳۳۲؛ خطیب، تاریخ بغداد، ج ۳، ص ۲۶- ۲۷.
- ↑ ابنرستم طبری، دلائل الامامة، ص۹۳؛ طوسی، الفهرست، چ نجف، صص ۱۱۴، ۱۵۱؛ طوسی، رجال، ص ۵۰۵؛ طوسی، امالی، ج ۱، ص ۳۶۱- ۳۶۵؛ خطیب، تاریخ بغداد، ج ۳، ص ۲۶.
- ↑ ابنندیم، ص۲۴۷؛ خطیب، تاریخ بغدادی، ج ۳، ص ۲۶، ۳۰
- ↑ خطیب، تاریخ بغداد، ج ۳، ص ۳۰- ۳۱؛ ذهبی، تذکره الحفاظ، ج ۳، ص ۹۵۳؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۱۶، ص ۹۱.
- ↑ ذهبی، میزان الاعتدال، ج ۳، ص ۶۷۰.
- ↑ ر.ک: خطیب، تاریخ بغداد، ج ۳، ص ۳۱.
- ↑ ر.ک: ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۱۶، ص ۹۱.
- ↑ نجاشی، رجال، ص ۳۹۴.
- ↑ طوسی، الفهرست، چ نجف، ص ۱۱۴.
- ↑ ر.ک: حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۲۸۳؛ اردبیلی، جامع الرواة ج ۱، ص ۶۳۷؛ قهپایی، مجمع الرجال، ج ۴، ص ۲۶۳؛ قس: طوسی، الفهرست، چ کلکته، ص ۲۳۹؛ علامه حلی، رجال، ص ۱۱۹؛ ابنداوود، ص۲۶۰.
- ↑ خطیب، بغدادی، ج ۳، ص ۲۶.
- ↑ خطیب، بغدادی، ج ۳، ص ۳۱؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۱۶، ص ۹۰.
- ↑ خطیب، تاریخ بغداد، ج ۳، ص ۲۸.
- ↑ طوسی، الفهرست، چ نجف، ص ۱۵۱.
- ↑ نجاشی، رجال، ص ۳۹۵.
- ↑ ابنحجر، الاصابة، ج ۱، ص ۳۸؛ ج ۲، ص ۳۲۰.
- ↑ نجاشی، رجال، ص ۳۹۵.
- ↑ ابنشهرآشوب، المناقب، ج ۳، ص ۲۵.
- ↑ ابنبابویه، الامالی، ص ۶۵ -۶۷.
یادداشت
منابع
- ابنبابویه، محمد، الامالی، بیروت، ۱۴۰۰ق /۱۹۸۰م.
- ابنبابویه، محمد، معانی الاخبار، به کوشش علی اکبر غفاری، بیروت، ۱۳۹۹ق /۱۹۷۹م.
- ابنحجر عسقلانی، احمد، الاصابة، قاهره، ۱۳۲۸ق /۱۹۱۰م.
- ابنرستم طبری، محمد، دلائل الامامة، نجف، ۱۳۸۳ق /۱۹۶۳م.
- ابنشهر آشوب، محمد، المناقب، قم، ۱۳۷۸ق.
- ابنعیاش جوهری، احمد، مقتضب الاثر، قم، ۱۳۷۹ق.
- ابنندیم، الفهرست.
- ابونعیم اصفهانی، احمد، حلیة الاولیاء، قاهره، ۱۳۵۷ق / ۱۹۳۸م.
- اردبیلی، محمد، جامع الرواة، بیروت، ۱۴۰۳ق /۱۹۸۳م.
- حر عاملی، محمد، وسائل الشیعة، بیروت، ۱۳۸۹ق /۱۹۶۹م.
- حلی، حسن، الرجال، به کوشش جلال الدین محدث، تهران، ۱۳۴۲ش.
- خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
- ذهبی، محمد، تذکرة الحفاظ، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۳-۱۳۳۴ق.
- ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۴ق /۱۹۸۴م.
- ذهبی، محمد، میزان الاعتدال، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۲ق /۱۹۶۳م.
- سمعانی، عبدالکریم، الانساب، به کوشش عبدالرحمان یمانی، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۳ق /۱۹۶۳م.
- طوسی، محمد، الامالی، بغداد، ۱۳۸۴ق / ۱۹۶۴م.
- طوسی، محمد، رجال، به کوشش محمد صادق آل بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۱ق / ۱۹۶۱م.
- طوسی، محمد، الفهرست، به کوشش محمد صادق آل بحرالعلوم، نجف، المکتبة الحیدریة.
- طوسی، محمد، الفهرست، به کوشش اشپرنگر، کلکته، ۱۲۷۱ق /۱۸۵۳م.
- علامه حلی، حسن، رجال، به کوشش محمد صادق آل بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۱ق /۱۹۶۱م.
- فارسی، عبدالغافر، تاریخ نیسابور المنتخب من السیاق، به کوشش محمد کاظم محمودی، قم، ۱۴۰۳ق /۱۹۸۳م.
- قهپایی، علی، مجمع الرجال، به کوشش علامة اصفهانی، اصفهان، ۱۳۸۴ق /۱۹۶۴م.
- مفید، محمد، الامالی، به کوشش استاد ولی و غفاری، تهران، ۱۴۰۳ق /۱۹۸۳م.
- نجاشی، احمد، رجال، به کوشش موسی شبیری، قم، ۱۴۰۷ق / ۱۹۸۷م.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله : دائره المعارف بزرگ اسلامی