کاربر:E.amini/صفحه تمرین
بمباران حرم امام رضا توسط قوای روس در سال ۱۲۹۱ خورشیدی برابر با ۱۳۳۰ ه.ق رخ داد. روسها به بهانه سرکوب شورشهای مشهد، مسجد گوهرشاد و حرم امام رضا را به توپ بستند. در این واقعه حدود ۵۰ تا ۵۵۰ نفر کشته و خسارات بسیاری به حرم وارد شد. منابع از غارت اموال حرم توسط روسها خبر دادهاند.
این هجوم که به بهانه سرکوب آشوبگران متحصن در حرم امام رضا صورت گرفت، به عقیده بسیاری از پژوهشگران، توطئه روسها برای ایجاد ناامنی در مشهد و اعلام بیکفایتی حکومت مرکزی ایران بود. طی این حمله، نیروهای روس حرم را از اطراف مختلف محاصره کردند و به سمت حرم و گنبد گلوله توپ شلیک کردند. توپها پس از اصابت به اماکن مختلف حرم، باعث کشته و زخمی شدن زائران شد. کمی بعد، قوای روس به داخل صحنها ورود کردند و با توپ درب صحن جدید را شکسته و از داخل شبکههای پنجره فولاد صحن عتیق، زائران در کنار ضریح را به گلوله بستند. پس از هجوم، به مدت ۴ روز حرم در دست قوای روس بود و جمع زیادی در روز اول، در حرم دستگیر شده بودند.
این رویداد، در فرهنگ عمومی ایرانیان، بزرگ جلوه کرد و به عنوان یک فاجعه دینی تلقی میشد. اشعار بسیاری در تقبیح این عمل سروده شد و تحقیقهای متعددی در اینباره نوشته شده است. پس از هجوم، متولی حرم و حاکم خراسان، به کمک نیکوکاران، اقدام به تعمیر خرابیهای به بار آمده کردند. میزان خسارتهای این هجوم به حرم، به طور مختلف گزارش شده است.
پیشزمینه تاریخی
پیشنه حملات به حرم امام رضا
حرم امام رضا، بارها مورد هجوم و حمله قرار گرفته است. قدیمیترین حملهها به این مکان، در سال ۵۴۸ ه.ق توسط ترکان غز صورت گرفت. آنان به مشهد و طوس حمله کردند و در طی آن عالمان شهر را کشته و شهر را به آتش کشیدند. در همین حمله به حرم نیز آسیبهایی وارد شد که بعدها توسط سلطان سنجر مرمت شد. پس از آن، در سال ۶۱۸ ه.ق مغولها به طوس حمله کردند و در پی حمله آنان نیز حرم دچار غارت و تخریب شد، اما به بنای اصلی صدمه وارد نشد.[۱] به گزارش پطروشفسکی، حرم در سال ۶۱۸ به دست مغولان تخریب شد. بعدها اولجایتو که مذهب شیعه پذیرفته بود، این حرم را بنا کرد.[۲] در سال ۹۹۷ ه.ق و مصادف با دومین سال سلطنت شاه عباس اول صفوی، مشهد مورد هجوم ازبکان قرار گرفت و در پی مقاومت مردم مشهد، عبدالله خان ازبک دستور قتلعام مردم مشهد را صادر کرد. مردمی که به حرم نیز پناهنده بودند در پی این حمله کشته شدند. سال بعد نیز عبدالمومن خان مجدد به مشهد حمله کرد و تمام سادات، عالمان و خادمانی که به حرم پناهنده بودند قتلعام کرد و جوی خون در حرم جاری کرد. پس از آن عبدالمومن خان دستور غارت حرم را داد و زنان و کودکان در حرم را به اسارت گرفت. در پی این حمله بود که شاه عباس به سال ۱۰۱۰ ه.ق پیاده به قصد زیارت حرم امام رضا به مشهد آمد و دستور بازسازی حرم را صادر کرد.[۳] در دوره محمدشاه نیز حسنخان مشهور به سالار به حکومت خراسان منصوب شد و علیه حکومت مرکزی شورید. او برای تأمین هزینهها سپاهیان خود، به اموال حرم دستبرد زد.[۴] این واقعه در سال ۱۲۳۶ رخ داد. حسنخان دستور داد تا طلاهای حرم را جمع کرده، ذوب نمایند و به نامش سکه ضرب کنند. او حرم را غارت کرد و چندی بعد پس از سرکوب قیامش، به سال ۱۲۶۸ مجدد دربهای حرم با طلای ضخیم پوشش یافت. در دوره پهلوی، ماجرای مسجد گوهرشاد شکل گرفت؛ پس از حضور جمعی از معترضان به تصمیمات حکومتی در حرم و مسجد گوهرشاد، به سال ۱۳۱۴ ه.ش جمعی از معترضان از جانب قزاقها مورد حمله قرار گرفتند و بر اثر تیراندازی صورت گرفته در مسجد گوهرشاد، بین دو تا پنج هزار نفر کشته شدند. گزارشها از دستگیری ۱۵۰۰ نفر میدهد. در ایام پایانی حکومت پهلوی نیز مسئله تیراندازی مأموران ساواک به چند فراری در آبان ۱۳۵۷ رخ داد که بر اثر آن چند گلوله به توحیدخانه و دیوارههای کفشداری گنبد اللهوردیخان اصابت کرد و مأموران در حرم گاز اشکآور شلیک کردند. در دوره جمهوری اسلامی نیز به سال ۱۳۷۳ ه.ش بمبی در حرم منفجر شد که بر اثر آن، ۲۷ نفر کشته و ۲۹۰ نفر مجروح شدند.[۵]
شرایط سیاسی پیش از حمله
در سال ۱۳۲۹ ه. ق، محمدعلیشاه به منظور اعاده سلطنت، از مرزهای شمالی وارد استرآباد شد، اما از قوای دولتی شکست خورد. پس از این شکست، اموال شعاعالسلطنه و سالارالدوله که از حامیان محمدعلیشاه بودند، توسط مجلس، مصادره شد. همین امر سبب شد تا روس و انگلیس، منافع خود را در خطر دیده و از ایران درخواست برکناری مورگان شوستر آمریکایی را بخواهند. مورگان در آن دوره، مسئول امور مالی و خزانهداری ایران بود. روسها با این بهانه که شعاعالسلطنه، به بانک استقراضی روس، بدهکار است، خواهان لغو این حکم شد.[۶]
از سوی دیگر، روسها که طی قرارداد ۱۹۰۷ میلادی، بر نواحی شمالی ایران تسلط داشتند، تعدادی از نیروهای نظامی خود را در منطقههای شمالی ایران از جمله خراسان، مستقر کردند. اقدام روسها سبب شد تا اعتراضهای مردمی بالا بگیرد. کنسولگری روسیه در مشهد با مدیریت دابیژا، به علت در خطر دیدن منافع روس در این منطقه، خواهان حضور تعدادی از نیروهای روس در مشهد شد.[۷] با ارسال تگرافی از جانب سرکنسولگری روسیه در مشهد به فرماندار ترکستان مبنی بر اعلام همبستگی و جهاد مردم مشهد؛[۸] در محرم ۱۳۳۰، قشون روس با ادعای حفظ اتباع خود، با توپخانه و تجهیزات کامل وارد مشهد شدند. رکنالدوله، فرماندار وقت خراسان نیز از آنان پذیرایی و شرایط اقامتشان را فراهم کرد.[۹] حضور نفرات بالای سپاه روس که به مشهد وارد شده بود، اعتراض بسیاری را در پیداشت و گروههای مختلفی از طریق تلگراف، به این موضوع واکنش نشاندادند، تا جایی که کنسولگری روس مجبور به توضیح شد که این حجم از سربازان برای حفظ مردم و امنیت به شهر وارد شدهاند و هدف دیگری در کار نیست.[۱۰]
دابیژا در حمایت از محمدعلیشاه، گروهی را اجیر کرد و آنان را بر ضد مشروطه شوراند. همین امر سبب شد تا یوسفخان هراتی، سرکده اوباش و محمد یزدی معروف به طالب الحق، به حمایت از محمدعلیشاه و نفی مشروطه، در نقاط مختلف شهر، اجتماعاتی را برپا کنند. این آشوبها به جهت بیتوجهی والی خراسان و تولیت وقت حرم امام رضا، به «فتنهای عظیم» تبدیل شد. با گسترش اعتراضات و آشوبها، جمعیت به حرم وارد شدند و مسجد گوهرشاد و صحن انقلاب، محل حضور جمعیت معترض به مشروطه شد. صحنهای آزادی به تصرف نیروهای یوسفخان هراتی درآمد و صحن انقلاب و مسجد گوهرشاد به دست طالب الحق و علیاکبرخان نوقانی بود. در ۱۷ ربیعالاول نیز محمد قوشآبادی، از دیگر اشرار مشهد، شبانه خود را وارد حرم کرد و به یوسفخان پیوست. با این اقدامات، امنیت شهر به کلی به هم ریخته بود و نیروهای روس نیز در تمام نقاط شهر مستقر شده بودند.[۱۱][۱۲] روسها با ترس از وقوع انقلابهایی همچون انقلاب مردم تبریز و گیلان، قوای زیادی را وارد مشهد کرد.[۱۳]
در روز چهارم ربیعالثانی، افراد یوسفخان، رئیس کمیسری نوغان را به قتل رساندند. بعدازظهر همان روز نیز به کمیسریهای پایینخیابان و عیدگاه و سرشور حمله کردند و جمع دیگری کشته شدند. با وقوع این حوادث، جمعی از کنسولگری روس تقاضای اجرای امنیت کردند. کنسول روس، با احضار والی خراسان، از او تقاضای ایجاد امنیت کرد، اما والی، استعفا نمود. پس از استعفای او، ردکو، فرمانده قشون روس، مأمور انتظامات شهر مشهد شد. ۲ روز بعد، ردکو، تمام قوای نظمیه را خلع سلاح کرد و اداره کامل شهر را به دست گرفت. ردکو، در هشتم ربیعالثانی، طی اعلامیه به متحصنین، ۴۸ ساعت فرصت داد تا متفرق شوند، اما تحصن شکسته نشد.[۱۴]
شرح واقعه
بمباران حرم امام رضا توسط قوای روس به سال ۱۳۳۰ قمری مصادف با ۹ اسفند ۱۲۹۰ خورشیدی رخ داد.[۱۵][۱۶] ساعت این گلولهباران، سه بعدازظهر روز شنبه، دهم ربیعالاول عنوان شده است.[۱۷]
با عدم شکست تحصن حاضرین در حرم امام رضا، در دهم ربیعالثانی و پایان ۴۸ ساعت مهلت ردکو، فرمانده قشون روس و فرماندار مشهد، روسها که در مکانهای از پیش تعیین شده مستقر بودند، حرم امام رضا را به توپ بستند.[۱۸] یکی از شاهدان ماجرا، آرایش روسها را چنین ترسیم کرده است: «چهار اراده توپ مسلسل در پشتبام بانک خودشان (روسها) که پنجاه قدم از مسجد گوهرشاد فاصله داشت، سه عراده توپ مسلسل در پشتبام مدرسه سلیمانخان، چهار عراده توپ مسلسل در پشتبام کاروانسرای ملک، چهار عراده توپ چهارتیره و پنجتیره در پشتبام نظمیه، سه عراده توپ شرپنل در میدان ارگ، سه عراده توپ شرپنل در گلختمی، دو عراده توپ شرپنل بزرگ در دامنه سنگی غربی، چند عراده توپ مسلسل در پشتبام کاروانسرای حاجی اللهوردی، دو عراده توپ شرپنل در اراضی متصل شرقی شهر، دو عراده توپ شرپنل در اراضی محرابخان شمالی شهر و تعداد بسیاری دیگر توپ در نقاط مختلف…»[۱۹] روسها قصد داشتند تا با گلولهباران گنبد حرم امام رضا، سبب متفرق کردن متحصنان را فراهم آورند و برای این منظور، گنبد از جهتهای مختلف، هدف توپ قرار گرفت.[۲۰]
زمان آغاز حمله، دو ساعت و نیم به غروب بود و تا نیم ساعت از شب رفته، ادامه داشت. روسها توانستند مسجد جامع گوهرشاد را از جنوب و صحن کهنه (صحن انقلاب کنونی) را از شمال تصرف کنند و در نهایت به داخل روضه وارد شوند. در طی این تصرفهاف زائران و مردمان بسیاری کشته شدند و در نهایت با فریادهای امانخواهی مردم، شلیکها متوقف شد.[۲۱] به گزارش یکی از شاهدان، نیم ساعت از نیمهشب که گذشته بود، قزاقهای روس به داخل صحن عتیق وارد شدند و از مقابل پنجره فولاد، افراد در گرداگرد ضریح را به گلوله بستند. پس از ورود به روضه، از ضریح بالا رفته و جواهر روضه را غارت کردند و پس از آن بازارهای یورش بردند و مغازههایی نیز غارت شدند. درب صحن جدید که بسته شدهبود نیز با توپ شکسته شد و حجرات در مدرسههای اطراف حرم نیز مورد غارت قرار گرفت.[۲۲]
اسیران این حادثه، در صحن کهنه جمع شدند و دستور جمعآوری کشتگان داده شد. حرم به مدت چهار روز در تصرف قشون روس بود. در روز چهارم، متولی حرم احضار شد و از او دستخطی مبنی بر کاسته نشدن چیزی از حرم گرفتند.[۲۳] روسها در مدت حضور در حرم، اسبها و ادوات نظامی خود را در صحنها نگهداری میکردند و در همان مکان، مشروب میخوردند.[۲۴]
فردای آن روز، اسیران آزاد شدند و طی اطلاعیهای که در شهر منتشر شد، روسها قصد برقرای امنیت و سرکوب آشوبگران را داشتند. سرآخر در ۱۲ ربیعالثانی، اجازه دفن کشتگان صادر شد. از میان سران شورشیان، تنها محمد طالبالحق دستگیر شد و باقی آنان متواری شدند.[۲۵] بنابر ادعای برخی منابع، سران آشوبگری که مورد حمایت روسها بودند، از تاریکی شب استفاده کرده و از دروازهای که در تصرف قشون روس بود، گریختند.[۲۶]
خسارات و تلفات
تعداد کشتگان این حادثه را تا ۸۰۰ نفر نیز ذکر کردهاند، اما قول مشهور، ۶۰ الی ۷۰ نفر است.[۲۷] یکی از شاهدان عینی ماجرا، تعداد کشتگان را به قدری زیاد گزارش میکند که پس از دو روز جمعآوری اجساد، هنوز جسد ۲۰۰ نفر در جایجای حرم رها مانده بود.[۲۸] وزارت امور خارجه ایران در نامهای، تعداد کشته شدگان این هجوم را ۵۵۰ نفر گزارش کرد. در تلگراف سرکشیک آستان نیز تعداد کشتگان ۵۰ نفر و تعداد مجروحان ۳۱ نفر و تعداد اسیران ۲۳ نفر عنوان شده است.[۲۹]
در این حمله ۹۲ عدد گلوله شرپنلی و ۲۰۰ عدد گلوله توپ بزرگ به سمت حرم شلیک شدند. بیشتر گلولهها به گنبد سبز مسجد برخوردند کردند و چند گلوله ای به گنبد طلایی حرم اصابت کرده است. ایوانها، گنبد حرم، رواقها حجرههای کناری حرم، گلدستهها و گنبد مسجد گوهرشاد در این حمله آسیب دیدند. متولی حرم تعداد گلولههای توپ برخورد کرده با ابنیه حرم را ۲۴ عدد و ملاهاشم خراسانی ۱۸ عدد گزارش کرده است. در آخرین تلگرافی که از جانب سرکشیک آستان به تهران ارسال شده است، عنوان میشود که پس از تحقیقات بسیار، ۴۵۰ گلوله توپ و ۸۶ تیر شلیک شده که نوزده عدد از آنها به گنبد اصابت کرده است. سردر ایوان ساعت و سردر ایوان آزادی نیز دچار خرابی شده بود. علاوه بر آسیب ناشی از شلیک توپها، تعدادی از درهای حجرههای هر صحن نیز شکسته شدند.[۳۰]
بسیاری از اموال نفیس و کتابهای کتابخانه، مفقود شد.[۳۱] به گزارش عین السلطنه، روسها اموال و گنجینه حرم را غارت کردند و یکی از گلدستههای حرم به وسیله توپ تخریب شد. سایکس گزارش میکند که اموال بسیاری از خزانه حرم توسط روسها به بانک روسیه منتقل شد و برخی از آنها به ایران بازپس داده شد. متولیباشی حرم، میزان خسارت وارده را در تلگرافی به تهران ۴۸ هزارتومن برآورد کرده است و برخی از خسارات را غیرقابل جبران توصیف میکند، اما همو، این خسارت را برای روسها ۱۰ هزارتومان اعلام کرده است. این تفاوت سبب تحقیق تهران از متولیباشی شد. چنین تحلیل شده است که وی، توسط روسها تحت فشار قرار گرفته بود. در تاریخ ۲۳ جمادیالثانی همان سال، وزارت خارجه اموال مفقوده از حرم را چنین لیست کرده است: «جعبه نقره، زنجیرهای نقره، درهای صحنین، طوق بالای ضریح با بیست و هفت عدد جواهر شامل یک قطعه زمرد، جیقه منقوش و بعضی از چراغدانها». در تلگراف کارگزاری مشهد به تهران نیز میزان خسارت بیشتر از ۴۸ هزارتومان عنوان شده و از نارضایتی روسها از این مبلغ خبر میدهد. در این تلگراف آمده که روسها در بازدید خود از حرم، میزان خسارت را ۱۲ هزارتومان میدانند.[۳۲]
پیامدها
روسها بعدها منکر آسیب رساندن به حرم و سرقت اموال حرم شدند. به گفته حسنآبادی، برآورد خسارتهای ورده به حرم تا سال ۱۳۳۷ به جهت ضعف حکومت مرکزی به تأخیر افتاد. با این وجود بر طبق اسناد وزارت خارجه، این وزارتخانه در سال ۱۳۳۰ کیفیت و میزان خسارت و تلفات این بمباران را مورد بررسی قرار داده است. با این وجود، حکومت ایران برای جلوگیری از تشویش اذهان عمومی و نگرانی از بروز جنبشهای اجتماعی، از بیان جزئیات حادثه در مطبوعات جلویگری کرد. در مقابل در مطبوعات خارجه به این واقعه با جزئیات پرداخته شده بود.[۳۳]
روسها تا مدتها پس از حادثه، با اسب و به صورت پیاده در صحنهای حرم و مساجد عبور میکردند و فرمانده روسی، طی اعلامیه اعلام کرده بود تا حدود بست توسط تهران مشخص نشود، غیر از صحنها، روسها میتوانند در همه جا حاضر باشند. سرآخر با گفتگوهای تهران با سران روس، نامهای برای روسهای ساکن در مشهد فرستاده شد تا در حفظ رسوم بست و ممنوعیت ورود غیر مسلمانان به حرم، خلافی صورت نگیرد. با این وجود کنسولگری روس، تنها صحنها و مساجد را جزئی از بست به حساب میآورد و بازار و اطراف حرم، احکام بست و سنت مسلمانان اجرا نمیشد.[۳۴]
برخی پژوهشگران از نقش مزورانه انگلیسیها در این حادثه سخن گفتهاند و تمام منابع از نقش دولت روس و ارتباط با آشوبگران یاد کردهاند.[۳۵] به عقیده رسول جعفریان، این رویداد از دو منشأ منازعات روس و انگلیس، رویدادهای مربوط به مشروطه ریشه گرفته است.[۳۶] بعدها با شِکوِه یوسف هراتی به سفارت بریتانیا در خصوص حقناشناسی کنسولگری روس در موضوع آشوب مشهد، دست داشتن روسها در این آشوب فاش شد و سرآخر منجر شد تا یوسف هراتی توسط عوامل حکومتی و با تشویق روسها، کشته شود. طالب الحق نیز بعدها در کربلا توسط عثمانیها دستگیر و به جرم همکاری و جاسوسی برای روسها، اعدام شد. بر اساس تحلیلها، روسها با هدف بیان ضعف حکومت مرکزی در تأمین امنیت، به چنین اقدامی دستزدند.[۳۷]
پس از به بارآمدن خرابیها، میرزا نیرالدوله، والی خراسان، با کمک نیکوکاران، اقدام به رفع خرابیها کرد.[۳۸][۳۹] در کتیبه این واقعه، از کمکهای مرتضیقلیخان نائینی، متولی وقت حرم، برای بازسازی یاد شده است.[۴۰] با وجود مرمتها، اکنون هم از درون گنبد جای اصابت گلولهها قابل رویت است.[۴۱]
در فرهنگ، هنر، ادبیات و رسانه
در منابع نزدیک به واقعه، از این عبارت با عنوانهای «فتنه کبری» و «آشوب آخرالزمان» و «عاشورای ثانی» یاد کردهاند.[۴۲] این واقعه تأثیر عمیقی بر روح، فکر و جان ایرانیان مسلمان گذاشت و تا دست کم ۲۰ سال بعد از واقعه، مردم از این واقعه با عنوان فاجعهای دینی یاد و یادش را با سرودن اشعار و برگزاری مراسم سینهزنی و مراسمهای نوحهخوانی حفظ میکردند.[۴۳] پس از این واقعه، سنگی حجاری شد و رویدادها و عوامل و افراد درگیر در این واقعه یا پس از آن را به صورت شعر، دربر گرفت تا بر دیوار حرم امام رضا نصب گردد. این سنگ عرض ۷۵ و طول ۱۴۶ سانتیمتر دارد و در سال ۱۳۳۰ حجاری شده است. خط آن نستعلیق، کاتب آن غلامحسین کیمیاقلم و شاعر شعر آن هاشم هاشمنسب است.[۴۴]
اشعار بسیاری با موضوع این واقعه سروده شده است که در چند شماره از نشریه حبلالمتین به چاپ رسیده است. ملکالشعراء بهار از جمله شاعرانی است که چندبندی را در این واقعه سروده است که به نام مصائب رضویه مشهور شد.[۴۵] دو قصیده شکوائیه و تشکریه، نیز دو قصیده تاریخی در این زمینه هستند که توسط جلالالدین محمد شیرازی ملقب به جلالالمحققین سروده شده است. قصیده اول در شکایت از واقعه حرم امام رضا بود و در آن خطاب به حجت بن الحسن از انتقام این رویداد سخن گفته شده است. در قصیده دوم که بعدها سروده شده است، تشکر از بابت انتقامی است که از نظر شاعر، توسط حجت بن الحسن گرفته شده است. منظور از انتقام در این شعر، بروز جنگ جهانی بوده است. این دو قصیده به زبان عربی و توامان با ترجمه فارسی منتشر شده است.[۴۶] نسیم شمال در ماجرای بمباران حرم امام رضا توسط قوای روس، شعری با مطلع «با آل علی هر که درافتاد برافتاد» را سرود:[۴۷]
کتابشناسی
رسول جعفریان در مقاله سندی ادبی از حمله روسها به حرم مطهر امام رضا به بررسی اشعار دربارهٔ این بمباران پرداخته است. ابراهیم زنگنه نیز در مقاله حرم مطهر رضوی و رویدادهای مهم آن، به بررسی تاریخچه حرم از دیلمیان تا به امروز پرداخته است. مقاله دیگر در اینباره متعلق است به ابوالفضل حسنآبادی با مقاله بررسی اسنادی از برآورد خسارت وارده به حرم رضوی در بمباران ۱۳۳۰ قمری. مقاله سنگ یادمان واقعه توپ بستن حرم امام رضا دیگر مقاله در این زمینه است که توسط میثم جلالی تدوین شده است. عکسهایی که سایکس از گنبد و باقی ابنیه حرم که با گلولههای توپ دچار آسیب شدهاند، هماکنون موجود است.[۴۸] نشریه دیگری که با موضوع این واقعه در کرمان چاپ شده است، مصیبتنامه نام دارد که در سال ۱۳۴۶، یعنی ۱۶ سال پس از واقعه بمباران حرم، منتشر شده است. در نشریه حبلالمتین نیز گزارشهایی از این رویداد به چاپ رسیده است.[۴۹]
برای مطالعهٔ بیشتر
- اشعار موسوم به مصیبتنامه در وصف ماجرای هجوم به حرم امام رضا (انتشار یافته در نشریه مشکات)
پانویس
ارجاعات
- ↑ زنگنه، «حرم مطهر رضوی و رویدادهای مهم آن»، مشکوة.
- ↑ پطروشفسکی، اسلام در ایران، ۲۱۷.
- ↑ زنگنه، «حرم مطهر رضوی و رویدادهای مهم آن»، مشکوة.
- ↑ سیدبنکدار و محمدیآیین، «بررسی علل و پیامد تهاجم روسیه به حرم امام رضا»، پژوهشنامه تاریخ.
- ↑ زنگنه، «حرم مطهر رضوی و رویدادهای مهم آن»، مشکوة.
- ↑ سوهانیان حقیقی، «توپبندی حرم»، دایرةالمعارف آستان قدس.
- ↑ سوهانیان حقیقی، «توپبندی حرم»، دایرةالمعارف آستان قدس.
- ↑ سیدبنکدار و محمدیآیین، «بررسی علل و پیامد تهاجم روسیه به حرم امام رضا»، پژوهشنامه تاریخ.
- ↑ سوهانیان حقیقی، «توپبندی حرم»، دایرةالمعارف آستان قدس.
- ↑ سیدبنکدار و محمدیآیین، «بررسی علل و پیامد تهاجم روسیه به حرم امام رضا»، پژوهشنامه تاریخ.
- ↑ سوهانیان حقیقی، «توپبندی حرم»، دایرةالمعارف آستان قدس.
- ↑ سیدبنکدار و محمدیآیین، «بررسی علل و پیامد تهاجم روسیه به حرم امام رضا»، پژوهشنامه تاریخ.
- ↑ سیدبنکدار و محمدیآیین، «بررسی علل و پیامد تهاجم روسیه به حرم امام رضا»، پژوهشنامه تاریخ.
- ↑ سوهانیان حقیقی، «توپبندی حرم»، دایرةالمعارف آستان قدس.
- ↑ سوهانیان حقیقی، «توپبندی حرم»، دایرةالمعارف آستان قدس.
- ↑ سیدبنکدار و محمدیآیین، «بررسی علل و پیامد تهاجم روسیه به حرم امام رضا»، پژوهشنامه تاریخ.
- ↑ جعفریان، «حرکات اسلامیت بر باد کن دولت روس»، پیام بهارستان.
- ↑ سوهانیان حقیقی، «توپبندی حرم»، دایرةالمعارف آستان قدس.
- ↑ جعفریان، «حرکات اسلامیت بر باد کن دولت روس»، پیام بهارستان.
- ↑ سیدبنکدار و محمدیآیین، «بررسی علل و پیامد تهاجم روسیه به حرم امام رضا»، پژوهشنامه تاریخ.
- ↑ سوهانیان حقیقی، «توپبندی حرم»، دایرةالمعارف آستان قدس.
- ↑ جعفریان، «حرکات اسلامیت بر باد کن دولت روس»، پیام بهارستان.
- ↑ سوهانیان حقیقی، «توپبندی حرم»، دایرةالمعارف آستان قدس.
- ↑ سیدبنکدار و محمدیآیین، «بررسی علل و پیامد تهاجم روسیه به حرم امام رضا»، پژوهشنامه تاریخ.
- ↑ سوهانیان حقیقی، «توپبندی حرم»، دایرةالمعارف آستان قدس.
- ↑ سیدبنکدار و محمدیآیین، «بررسی علل و پیامد تهاجم روسیه به حرم امام رضا»، پژوهشنامه تاریخ.
- ↑ سوهانیان حقیقی، «توپبندی حرم»، دایرةالمعارف آستان قدس.
- ↑ جعفریان، «حرکات اسلامیت بر باد کن دولت روس»، پیام بهارستان.
- ↑ سیدبنکدار و محمدیآیین، «بررسی علل و پیامد تهاجم روسیه به حرم امام رضا»، پژوهشنامه تاریخ.
- ↑ سیدبنکدار و محمدیآیین، «بررسی علل و پیامد تهاجم روسیه به حرم امام رضا»، پژوهشنامه تاریخ.
- ↑ سوهانیان حقیقی، «توپبندی حرم»، دایرةالمعارف آستان قدس.
- ↑ سیدبنکدار و محمدیآیین، «بررسی علل و پیامد تهاجم روسیه به حرم امام رضا»، پژوهشنامه تاریخ.
- ↑ سیدبنکدار و محمدیآیین، «بررسی علل و پیامد تهاجم روسیه به حرم امام رضا»، پژوهشنامه تاریخ.
- ↑ سیدبنکدار و محمدیآیین، «بررسی علل و پیامد تهاجم روسیه به حرم امام رضا»، پژوهشنامه تاریخ.
- ↑ سوهانیان حقیقی، «توپبندی حرم»، دایرةالمعارف آستان قدس.
- ↑ جعفریان، «حرکات اسلامیت بر باد کن دولت روس»، پیام بهارستان.
- ↑ سیدبنکدار و محمدیآیین، «بررسی علل و پیامد تهاجم روسیه به حرم امام رضا»، پژوهشنامه تاریخ.
- ↑ عالمزاده، حرم رضوی به روایت تاریخ، ۷۴–۷۶.
- ↑ سجادی، «آستان قدس رضوی»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ جلالی، «سنگ یادمان واقعه توپ بستن حرم امام رضا»، مشکوة.
- ↑ عالمزاده، حرم رضوی به روایت تاریخ، ۷۴–۷۶.
- ↑ سوهانیان حقیقی، «توپبندی حرم»، دایرةالمعارف آستان قدس.
- ↑ جعفریان، «حرکات اسلامیت بر باد کن دولت روس»، پیام بهارستان.
- ↑ جلالی، «سنگ یادمان واقعه توپ بستن حرم امام رضا»، مشکوة.
- ↑ جعفریان، «حرکات اسلامیت بر باد کن دولت روس»، پیام بهارستان.
- ↑ جعفریان، «دو قصیده در واقعه حمله روسها به حرم امام رضا»، مقالات و رسالات تاریخی.
- ↑ خیری و اکبری، «مهدویت در اشعار مشروطه»، عصر آدینه.
- ↑ سیدبنکدار و محمدیآیین، «بررسی علل و پیامد تهاجم روسیه به حرم امام رضا»، پژوهشنامه تاریخ.
- ↑ جعفریان، «حرکات اسلامیت بر باد کن دولت روس»، پیام بهارستان.
منابع
- پطروشفسکی، ایلیاپاولویچ (۱۳۴۸). اسلام در ایران: از هجرت تا پایان قرن نهم هجری. ترجمهٔ کریم کشاورز. تهران: شرکت کتاب.
- جعفریان، رسول. «حرکات اسلامیت بر باد کن دولت روس، شامل گزارشهای خبری مربوط به واقعه حمله روسها به حرم امام رضا علیه السلام در دهم ربیع الثانی ۱۳۳۰». پیام بهارستان (تهران)، ش. ۶ (۱۳۸۸): ۱۵_۴۲— بازنشر توسط نورمگز.
- جعفریان، رسول. «دو قصیده در واقعه حمله روسها به حرم امام رضا (ع)». مقالات و رسالات تاریخی (تهران)، ش. ۴ (۱۳۹۶): ۲۶۵_۲۸۲— بازنشر توسط نورمگز.
- جلالی، میثم. «سنگ یادمان واقعه توپ بستن حرم امام رضا علیه السلام». مشکوة (مشهد)، ش. ۱۱۷ (۱۳۹۱): ۱۳۱_۱۳۶— بازنشر توسط نورمگز.
- خیری، ملیحه. «مهدویت در اشعار دوره مشروطه». عصر آدینه (قم)، ش. ۱۸ (۱۳۹۵): ۳۵_۶۶— بازنشر توسط نورمگز.
سجادی، صادق. «آستان قدس رضوی». در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی. به کوشش موسوی بجنوری، محمدکاظم. تهران: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۷. شابک ۹-۶۶-۷۰۲۵-۹۶۴-۹۸۷.
- سوهانیان حقیقی، محمد. «توپبندی حرم». محمدجواد مهدوی. در دایرةالمعارف آستان قدس رضوی. مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۹۳. شابک ۹۷۸۹۶۴۹۷۱۵۲۴۷.
- سیدبنکدار، مسعود و شهرزاد محمدیآیین. «بررسی علل و پیامد تهاجم روسیه به حرم مطهر امام رضا در سال ۱۳۳۰ ق/۱۹۱۲ م بر اساس اسناد نویافته». پژوهشنامه تاریخ اسلام، ش. ۲۳ (۱۳۹۵): ۸۷_۱۰۹.
- زنگنه، ابراهیم. «حرم مطهر رضوی و رویدادهای مهم آن». مشکوة (مشهد)، ش. ۵۷ و ۵۶ (۱۳۷): ۱۶۵–۱۸۸— بازنشر توسط نورمگز.
- عالمزاده، بزرگ (۱۳۹۴). حرم رضوی به روایت تاریخ. مشهد: به نشر. شابک ۹۸۷۹۶۴۰۲۲۲۷۰۶.
الگو:حرم امام رضا الگو:آستان قدس رضوی
استفاده:
{{پرسش | }}
الگو:جعبه اطلاعات کشور شیعهنشین
اَندونِزی با نام رسمی جمهوری اندونزی (به اندونزیایی:Republik Indonesia)، بزرگترین کشور مسلمان جهان است. اسلام از قرن چهارم هجری به این کشور وارد و در قرن ششم به شکل بسیار وسیع منتشر شدهاست.
معرفی
اندونزی کشوری در آسیای جنوب شرقی و اقیانوسیه است که بین اقیانوس هند و اقیانوس آرام قرار دارد. این کشور بزرگترین مجمعالجزایر دنیا و متشکل از ۱۷٬۵۰۸ جزیره که از این میان ۶۰۰۰ جزیره مسکونی و باقی، خالی از سکنه هستند[۱]. نظام سیاسی این کشور جمهوری با انتخابات مجلس و ریاست جمهوری میباشد. پایتخت اندونزی، جاکارتا است. سوماترا، کالیمانتان (بُورنِئُو)، سولاوِسی، و پاپوآ (گینة نو) دیگر جزایر بزرگ اندونزی هستند. جزیره جاوه نیمی از جمعیت اندونزی را در خود جای داده و قلب فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و تاریخی اندونزی محسوب میشود و موقعیت مرکزی را در مجمع الجزایر اندونزی دارد. جزیره سوماترا در معنای لغوی بهمعنی زمین است. این جزیره غربیترین جزیرهاندونزی محسوب میشود.
. اندونزی با جمعیت ۲۷۰ میلیون نفر، چهارمین کشور پرجمعیت دنیا استاندونزی با ۲۷۰ میلیون نفر جمعیت[۲] و با توجه به وجود اقوام و ادیان متفاوت در آن، به تنوع و گوناگونی موجود با شعار "وحدت در عین کثرت " احترام میگذارد.[۳] اندونزی در ۱۷ اوت ۱۹۴۵ از هلند استقلال یافت و استقلال آن در ۲۷ دسامبر ۱۹۴۹ به رسمیت شناخته شد. این کشور سرانجام بهمدت سه قرن و نیم تبدیل به مستعمره هلند شد، و بعداً پس از پایان جنگ جهانی دوم، اعلام استقلال کرد.
دین
۸۶٫۷ درصد از مردم اندونزی مسلمان، ۱۰ درصد مسیحی و بقیه هندو، بودایی و غیره هستند.[۴] این کشور با بیش از ۲۳۱ میلیون نفر مسلمان، پرجمعیتترین کشور مسلمان است.[۵]. در این کشور شش دین اسلام، مسیحیت، هندو، بودیسم و کنفوسیوس به رسمیت شناخته میشوند.[۶] اندونزی بیخدایی و ندانمگرایی را به رسمیت نمیشناسد و توهین به مقدسات ادیان غیرقانونی است.[۷]
تاریخچه اسلام در اندونزی
ورود اسلام به اندونزی
اندونزی بزرگترین مجمع الجزایر كره خاكی و چهارمین كشور پرجمعیت جهان میباشد و از این لحاظ بزرگترین كشور اسلامی بهشمار میرود. با آنكه اسلام دیرتر از بسیاری كشورهای مسلمان وارد این كشور شد، به تدریج سراسر جزایر مسكونی آنرا تحت پوشش قرار داد و البته ورود و گسترش آن نیز برخلاف برخی از نقاط، اسلام نه از راه لشكر كشی، بلكه بهگونه مسالمت آمیز و فرهنگی بوده است.[۸] نشر اسلام یکی از برجستهترین و در عین حال مبهمترین مراحل تاریخ اندونزی است. بازرگانان مسلمان، ظاهراً قرنها قبل از تثبیت اسلام در اجتماعات بومی در این کشور حضور داشتهاند. زمان و علت و چگونگی گرایش مردم اندونزی به پذیرش اسلام مورد بحث بسیاری از دانشمندان بوده و هست؛ و چون مدارک موجود در این زمینه بسیار اندک و اغلب نارسا است، وصول به نتایجی مشخص و قطعی امکان پذیر نیست. در این خصوص به نظر میرسد دو جریان کلی به وقوع پیوسته است؛ بدین ترتیب که از یک طرف بومیان اندونزی در تماس با اسلام واقع شده آن را پذیرفتهاند و از سوی دیگر بیگانگان مسلمان آسیایی (اعراب، هندیان، چینیان و...) در مناطقی از اندونزی سکنای دائم گزیده و با ازدواج جذب آداب و زندگی محلی شده و بهحدی با بومیان در آمیختهاند که سرانجام خود جاوهای یا ملایو و... شدهاند. این دو جریان شاید اغلب در اختلاط با یکدیگر واقع شده باشند و هر گاه سندی حاکی از این باشد که برای مثال سلسلهای از مسلمانان در منطقهای تأسیس شده، اغلب درک این قضیه دشوار است که کدام یک از دو جریانِ یاد شده در ایجاد آن مؤثرتر بودهاست.[۹]
لذا با توجه به توضیح بالا میتوان گفت که کشور اندونزی دراوایل قرن هفتم هجری (چهاردهم میلادی) با اسلام که از طریق جزیره سوماترا بهویژه شهر آچه، وارد آن شد، آشنا گشت و اسلام بهسرعت در آن توسعه یافت. برخی از مورخان میگویند اسلام در قرن سیزدهم میلادی وارد این کشور شده و برخی دیگر، همچون "دمشقی" و "مقریزی" تاریخ ورود اسلام را قرن اول هجری میدانند. دین اسلام توسط بازرگانان هندی، ایرانی و عرب در کشور اندونزی منتشر گردیده است.[۱۰] نام جاوه، نامی است که مسلمانان اندونزی بدان نام در جهان اسلام شناخته میشدند و از دیر باز حجاج جاوهای شهرتی در جهان اسلام داشتند. این نام، اختصاص به اصلیترین جزیره اندونزی دارد که شهر جاکارتا نیز در آن قرار دارد. در حال حاضر ۸۸ درصد از جمعیت این کشور مسلمان و اکثریت آنان بر مذهب شافعی هستند.[۱۱]
دوران استعمار
دوران پسااستعمار
اسلام در اندونزی
تجددگرایی
سنت گرایی
بنیادگرایی
افراط گرایی
سادات
سادات اندونزی از نسل علی بن جعفر عریضی هستند كه در قرن نهم با كشتی به اندونزی آمدهاند. در اندونزی به جای كلمه «سید» كلمه «حبیب» (حبائب یعنی سادات) را به كار میبرند.
سادات و هاشمیهای اندونزی که اغلب آنها سادات حضرمی (حضرموت یمن) هستند و طبقه اشرافی را در میان مردم اندونزی تشکیل میدهند، از احترام ویژهای در میان مردم برخوردارند و مردم برای احترام، دست آنها را میبوسند (چرا که بوسیدن دست برای احترام در میان آنها متداول نیست.) بعضی از سادات در پستهای مهمی در دولت به کار گماشته شدهاند. شمار سادات حدود نیم میلیون نفر برآورد شده است. سادات مورد نظر شامل سادات شیعی، شافعی و حتی نواصب میباشند. سادات اندونزی بهشدت علاقهمند به حفظ اصالت عربی و هاشمی خود هستند، از این رو، در یادگیری زبان عربی تلاش جدی دارند و ارتباط خود را با حضرموت همچنان حفظ کردهاند.[۱۲]
سازمانهای اسلامی
مجلس العلماء • نهضت العلماء • محمدیه • سازمانهای تندرو
فرهنگ اسلامی
اسلام و سیاست
تشیع در اندونزی
پیشینیه تشیع در اندونزی
تاریخ شیعه در این سرزمین به آغاز دعوت اسلامی و ورود مسلمانان به این مجمع الجزایر باز میگردد. بنا بر اسناد(از قبیل سنگ قبر، آثار قدیمی و باستانی)، جمعی از پژوهشگران بر این باورند که تاریخ تشیع در اندونزی نیز همراه با ورود اسلام به این کشور، به سدههای اولیه هجری باز میگردد. آثاری هم که از قبور مسلمین در این سرزمین بر جای مانده است؛ نشانگر این حقیقت است که حداقل از سده چهارم هجری، تشیع در آنجا وجود داشته است. اگر این مطلب با قرائن و شواهد محکم، تأیید و تثبیت گردد که علت رسوخ تشیع به اندونزی، فرار شیعیان علوی بهسمت مشرق جهت یافتن پناهگاهی امن بوده، میبایست قبول کرد که شمار شیعیان نیز در گذشتههای دور در این کشور قابل توجه بوده است.[۱۳]
پروفسور جایادیننگراد، تاریخ نگار سنی مذهب اندونزیایی و استاد دانشگاهاندونزی، عقیده دارد که دین اسلام توسط شیعیان به این سرزمین راه یافته است. گروهی از شیعیان امروز این کشور از نوادگان محمد بن علی و حسن بن علی بن جعفر الصادق(ع) هستند که برای حفظ جان خود از ممالک دیگر گریخته و در این سرزمین ساکن شدند. سردسته این مهاجران شیعه که پس از مبارزههای فراوان با خوارج اباضیه بهاندونزی، هند، فیلیپین، مالایا و جزایر سلیمان هجرت کردهاند، احمد بن عیسی بن محمد بن علی بن الامام جعفر صادق(ع)، ملقب به مهاجر قرار داشته است. برخی از آن مهاجران با دختران پادشاهان و حاکمان محلی ازدواج کرده و در پارهای موارد، به مراتب و مقامات عالی و حتی سلطنت رسیده بودند. خاندان این افراد که تا امروز در اندونزی ادامه دارد، همگی شیعه امامیه هستند. علاوه بر این، در سال ۷۱۷ ه.ق نیز یک گروه از کشتیهای تجاری ایرانی، که شامل سی و پنج کشتی بود، تعداد زیادی از مبلغان شیعه را در سواحل این کشور پیاده کرده و به بخشهای مختلف این سرزمین رسانده بود.
از مهمترین علویان مهاجر احمد بن عیسی بن محمد بن علی بن جعفر بن محمد(ع) است که در سال ۳۱۷ هجری وارد این منطقه شده است. او و دیگر مهاجران در جزایری که امروز معروف به مالایا، اندونزی، فیلیپین و جزایر سلیمان است وارد شدهاند. این افراد با ازدواج که با مردم این دیار داشتند، نفوذ خود را حفظ کرده، به موقعیت بالای اجتماعی دست یافتند، بهگونهای که هنوز هم خاندانهای آنها مشهور است.[۱۴]
آداب و رسوم شیعیان
از جمله مهمترین مراسمهای شیعیان، مراسم تابوت است. مسلمانان غیرشیعه نیز به این مراسم احترام میگذارند. مردم برخی از مناطق کشور هنوز پایبند مراسم عاشورای حسینی(ع) بوده، به این روز تاریخی husein hona (روز حسین) میگویند. همچنین بهمناسبت تاسوعا و عاشورا در بسیاری از شهرها تابوتی را با آداب خاصی حمل میکنند و به سوگواری میپردازند. یکی از دانشگاههای شهر را نیز "حوض شیعه" نام گذاشتهاند.
آمار شیعیان
گرچه آزادی دین در قانون اساسی اندونزی آمده است، اما دولت رسماً تنها شش دین را به رسمیت میشناسد: اسلام، پروتستان، آیین کاتولیک روم، هندوئیسم، بودیسم و کنفسیوس. اندونزی اگرچه دولتی اسلامی نیست؛ با این حال کشوری است با بیشترین جمعیت مسلمان. بیش از ۸۶/۱ درصد از کل جمعیت اندونزی مسلمان، ۸/۷ درصد مسیحی، ۳ درصد هندو و ۱/۸ درصد نیز به بوداییان و پیروان ادیان دیگر اختصاص دارد. بیشتر بوداییها در اندونزی معاصر چینیان بومیاند. اگرچه اکنون آیین هندو و بودا در اقلیت هستند، با اینحال تأثیرات قابل توجهی بر فرهنگ اندونزیایی گذاشتهاند. در قرن سیزده اولین دین پذیرفته شده از سوی اندونزیاییها تحت تأثیر تاجران شمال سوماترا اسلام بوده که در قرن ۱۶ دین مسلط در اندونزی گردید.[۱۵]
بر اساس گزارشهای رسمی، تعداد شیعیان در کشور اندونزی به چند میلیون نفر میرسد. بسیاری از شیعیان برای حفظ امنیت و سلامتی خانواده هایشان، مذهب خود را پنهان نگه میدارند. متأسفانه در دهههای گذشته، شیعیان در اندونزی با تبعیضهای شدیدی از جانب دولت این کشور روبهرو شدهاند. آمارهای غیر رسمی، هم حاکی از آن است که جمعیت شیعه در اندونزی، در حال حاضر بیش از ده میلیون نفر است که نیمی از آنها را شیعیان کاملاً اعتقادی تشکیل میدهند؛ یعنی از نظر اعتقادی مانند یک شیعه ایرانی هستند. بهعلاوه، گرایش به شیعه در اندونزی، روز به روز در حال افزایش است؛ تا جایی که نفوذ شیعه در بخشهای اقتصادی و سیاسی این کشور، کاملاً محسوس است.[۱۶]
با وجود اینکه از شمار شیعیان این کشور اطلاع دقیقی در دست نیست، اما با توجه به برخی شواهد قابل اطمینان تاریخی و قرائن زیادی که در جامعه کنونی مسلمانان اندونزی وجود دارد، میتوان پذیرفت که امروز در تمام جزایر مسکونی اندونزی تعداد زیادی شیعه وجود دارد. در این زمینه سه آمار وجود دارد:[۱۷]
جمعیت کل | کل مسلمانان | شیعیان | درصد شیعیان | سال | منبع |
---|---|---|---|---|---|
۲۲۱.۹۰۰.۰۰۰ | ۱۹۵.۳۷۲.۰۰۰ | ۱.۹۵۲.۷۲۰ | ۰.۹ درصد | ۲۰۰۸ | مجمع جهانی اهلبیت(ع) |
بیش از ۲۲۰.۰۰۰.۰۰۰ | ۲۰۲.۸۶۷.۰۰۰ | ۲.۰۲۸.۰۰۰ | کمتر از ۱ درصد | ۲۰۰۹ | انجمن دین و زندگی اجتماعی «مؤسسه PEW» از شیعیان اندونزی |
مؤسسات و سازمانهای فعال شیعی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، عالمان شیعی علناً مذهب تشیع را در میان مردم مطرح كردند و در حال حاضر كشور اندونزی شاهد حركت بزرگ مذهب تشیع است، بهنحوی كه جمعیت شیعیان امروز به چند میلیون نفر میرسد. شیعیان اندونزی مناطقی را برای زندگی کردن انتخاب كردهاند که برخی از آنها عبارتند از جاكارتا (پایتخت)، باندونگ، باغیلی، سورابایا، مالانخ، سوماترا، سولاوسی، سامرانخ، كالیمنتن، جمرو بانداوا. در همان شهرها مراكز مهمّ تشیع وجود دارد و شیعیان فعالیتهای مذهبی، برنامههای آیینی و تبلیغی خود را در آنها اجرا میكنند.[۱۸]
مرکز اسلامی جاکارتا
این مرکز توسط یک روحانی ایرانی به نام حکیم الهی در سال ۲۰۰۰ پایهگذاری شده است. این مرکز یکی از مراكز شیعی در اندونزی میباشد که جزء نهادهای دینی غیر دولتی بوده و توسط شیعیان اداره میگردد.
ترجمه کتابهای آموزشی، کتابفروشی، برقراری کتابخانه، برگزاری جلسات دعای کمیل، عزاداری و کمک به مبلغان و طلاب بومی از فعالیتهای این مرکز است. فعالیتهای این مرکز با حمایت دفترِ رهبر جمهوری اسلامی ایران آیت الله خامنهای و مجمع جهانی اهل بیت(ع) صورت میپذیرد.[۱۹]
سازمان اهل بیت اندونزی(ابی)
سازمان اهل بیت اندونزی یا شورای جامعه اهل بیت(ع) با نام اختصاری ایجابی، در جولای سال ۲۰۰۰ میلادی توسط پروفسور جلالالدین رحمت و هواداران وی در شهر باندونگ تأسیس شد و تاکنون نزدیک به سی شعبه در سراسر اندونزی دایر نموده. این سازمان از انسجام قویای برخوردار است و تقریبا تنها تشکلی است که بهصورت سازمان یافته و قانونی به فعالیتهای مذهبی میپردازد.
از جمله اهداف این سازمان براساس اساسنامه مدون آن، عبارت است از:
- روشنسازی اذهان مسلمانان نسبت به وقایع روز جهان اسلام
- دفاع از مستضعفان در مقابل ستمکاران
- ایجاد الفت بین قلوب مسلمانان
- حمایت از پیروان اهل بیت(ع) در مقابل دشمنان
- ترویج اندیشههای عقلی، عرفانی و اخلاقی
- تأمین نیازهای روحی و مادی زندگی مورخان.[۲۰]
سایر مؤسسهها
غیر از مؤسساتی که ذکر شد، مؤسسات فراوان دیگری نیز در اندونزی مشغول به فعالیت هستند که بزرگترین و فعالترین این مؤسساتی که میتوان از آن نام برد، عبارتند از:
- مؤسسه مطهری که توسط جلال الدین رحمت تأسیس شد.
- مؤسسه الهادی که توسط سید احمد بارقبه تأسیس شد.
- مؤسسه المعهد الاسلامی که توسط سید حسین حسینیالحبشی تأسیس گردید.
- مؤسسه اولوالالباب در شهر آچه که بهوسیله (سید زاهر یحیی)پایهگذاری شد.
- مؤسسه الکوثر در شهر مالانگ که یکی از فعالترین مؤسسات شیعی است.
- مؤسسه المنتظر(عج) در جاکارتا و...
این مؤسسات که ذکر شد خیلی فعال هستند.
درباره مراکز شیعی باید گفت که شیعیان معمولا در هر شهری که ساکن هستند، برای خودشان مرکزی تأسیس میکنند و این مراکز دارای مؤسسات آموزشی، خدماتی، فرهنگی و حتی بعضا ورزشی نیز میباشد؛ بنابراین در همه شهرهای کشور اندونزی، مؤسسات مذهبی شیعی با اسامی و نامهای گوناگون وجود داشته و فعالیت مینمایند.
ارتباطات علمی-فرهنگی با ایران
روابط جمهوری اسلامی با اندونزی در سالهای پس از انقلاب اسلامی ایران، از روند متعادل و روبه رشدی در تمام دورهها برخوردار بوده و در سالهای اخیر، گسترش چشمگیری داشته است. تشابه و نزدیکی مواضع دو کشور در قبال مسائل مختلف بینالمللی مانند حقوق بشر، استعمارزدایی، نژادپرستی، فلسطین، محیط زیست و... زمینهساز همکاریهای متقابل میان هیئتهای دوطرف در مجامع بینالمللی، مانند سازمان ملل متحد، جنبش عدم تعهد، سازمان کنفرانس اسلامی، کمیسیون حقوق بشر، و اوپک بوده است. این همکاریها آثار مثبتی در روابط سیاسی دوجانبه میان ایران و اندونزی بر جای نهاده است. نگاه مشترک دو کشور به خلع سلاح، و عدم اشاعه و فعالیتهای صلحآمیز هستهای، بستری مناسب برای پیگیری ایدههای مشترک در کنفرانس بازنگری NPT است.[۲۱]
انجمن دوستی ایران و اندونزی یک مؤسسه غیردولتی، غیرسیاسی، غیرانتفاعی و عامالمنفعه و متکی بر مشارکت اعضا میباشد که اهداف اصلی آن تحکیم و گسترش روابط دوستانه و برادری بین مردم جمهوری اسلامی ایران و اندونزی و پیشبرد اهداف مشترک دو کشور در زمینههای فرهنگی، ادبی، هنری، علمی، فنی، اقتصادی، بازرگانی، اجتماعی و ارتباطات است. در راستای گسترش مناسبتها و تبادلهای فرهنگی دو کشور، نخستین دوره آموزش زبان فارسی در ساختمان تحصیلات تکمیلی و مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه ملی اندونزی در سال جاری افتتاح شد.[۲۲]
همچنین میتوان به فعالیتهای فرهنگی ایران در اندونزی به شرح ذیل اشاره کرد:
- انتشار مجلهاندونزیایی زبان «یوم القدس» توسط سفارت جمهوری اسلامی ایران در جاکارتا
- برگزاری نمایشگاههای متعدد فرهنگی در جاکارتا
- اهدای مجموعه کتب مرجع شیعی به کتابخانه دانشگاه اسلامی شریف هدایت الله جاکارتا
- تأسیس «رادیو ملایو» در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.[۲۳]
پانویس
- ↑ [https://www.worldometers.info/world-population/population-by-country/ سایت ورلد مترز، تاریخ بازدید: ۱۵ بهمن ۱۳۹۹ش.
- ↑ Hasil Sensus Penduduk ,وبسایت سازمان آمار اندونزی، سرشماری سال ۲۰۲۰.
- ↑ ام. سی. ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ترجمه عبدالعظیم هاشمینیک، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی،۱۳۷۰، ص۷۴
- ↑ Statistik Umat Menurut Agama di Indonesia وبسایت وزارت دین جمهوری اندونزی.
- ↑ "PUSAT DATA KEMENTERIAN AGAMA RI"، وبسایت مرکز آمار وزارت دین جمهوری اندونزی.
- ↑ Dian A H Shah، Constitutions, Religion and Politics in Asia: Indonesia, Malaysia and Sri Lanka,
- ↑ "Report of the Office of the United Nations High Commissioner for Human Rights، وبسایت مرور دوره ای جهانی (UPR) متعلق به سازمان حقوق بشر.
- ↑ اسمیت دتیوس، سرزمین و مردم اندونزی، ترجمه پرویز داریوش، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، ۱۳۵۰، صص ۲۳ تا ۳۰
- ↑ مرتضی اسدی، جهان اسلام، تهران، مركز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۶، ص۵۱
- ↑ آشنایی با شیعیان اندونزی
- ↑ جعفریان، رسول، اطلس شیعه، ص۶۲۷
- ↑ آشنایی با شیعیان اندونزی
- ↑ منصوری خلیل، شیعیان اندونزی، تهران، مجله فرهنگ كوثر- شماره ۲۵، فروردین ۱۳۷۸
- ↑ آشنایی با شیعیان اندونزی
- ↑ اشرافی، مرتضی، «بررسی وضعیت شیعیان اندونزی»،
- ↑ اشرافی، مرتضی، بررسی وضعیت شیعیان اندونزی،
- ↑ سایت وضعیت شیعیان (اندونزی)
- ↑ اشرافی، مرتضی، بررسی وضعیت شیعیان اندونزی، قم، جامعهالمصطفی(ص)العالمیه، پژوهشگاه بینالمللی المصطفی(ص)، ۱۳۹۴
- ↑ مجله اخبار شیعیان و فصلنامه پژوهه / مرداد - آبان ۱۳۸۶، شماره ۲۵ و ۲۶
- ↑ مقاله آشنایی با شیعیان اندونزی؛ مجله اخبار شیعیان-فروردین و اردیبهشت سال ۱۳۹۰، شماره ۶۵-۶۶
- ↑ وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، کتاب سبز اندونزی، تهران، مرکز چاپ و نشر وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۷۵، ص۷۵-۷۸
- ↑ اشرافی، مرتضی، بررسی وضعیت شیعیان اندونزی، قم، جامعه المصطفی(ص) العالمیه، پژوهشگاه بین المللی المصطفی(ص)، ۱۳۹۴
- ↑ وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، کتاب سبز اندونزی، تهران، مرکز چاپ و نشر وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۷۵، ص۷۵-۷۸
یادداشت
منابع
- فصلنامه پژوهه / مرداد - آبان ۱۳۸۶، شماره ۲۵ و ۲۶
- رهاورد سفر به اندونزی
- آشــنایی با شـیعـیان اندونزی
- آمارهای موجود از شیعیان اندونزی
- معرفی مراکز اسلامی اندونزی
- طباطیایی مؤتمنی،منوچهر، آزادیهای عمومی و حقوق بشر، تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۹۰.
- اشرافی، مرتضی، بررسی وضعیت شیعیان اندونزی، قم، جامعه المصطفی(ص)العالمیه، پژوهشگاه بین المللی المصطفی(ص)، ۱۳۹۴
- زارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، کتاب سبز اندونزی، تهران، مرکز چاپ و نشر وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۷۵
- م. سی. ریكلفس، تاریخ جدید اندونزی، ترجمه عبدالعظیم هاشمی نیك، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، ۱۳۷۰
- اسمیت دتیوس ، سرزمین و مردم اندونزی، ترجمه پرویز داریوش، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، ۱۳۵۰
- مرتضی اسدی، جهان اسلام، تهران، مركز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۶
- منصوری خلیل ، شیعیان اندونزی، تهران، مجله فرهنگ كوثر- شماره ۲۵، فروردین ۱۳۷۸
- فاطمی زاده، محمد ، انقلاب اسلامی ایران و شیعیان جهان، تهران، دفتر مطالعات اجتماعی و فرهنگی ، ۱۳۷۹
- سایت حقوقی دادخواهی
- هاشمی، سید محمد،حقوق بشر وآزادیهای اساسی،تهران: میزان، 1384،--Rezapighan (بحث) ۱۶ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۲۰ (IRDT)--Rezapighan (بحث) ۱۶ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۲۰ (IRDT)
- «بازنشر استفتایی در مورد یک اثر سینمایی»، وبسایت مرکز آمار وزارت دین جمهوری اندونزی، تاریخ درج مطلب: ۸ دی ۱۳۹۹ش، تاریخ بازدید: ۱۰ دی ۱۳۹۹ش.
پیوند به بیرون
- دائرة المعارف بزرگ اسلامی
- رهاورد سفر به اندونزی
- آشنایی با شیعیان اندونزی
- آمارهای موجود از شیعیان اندونزی
- معرفی مراکز اسلامی اندونزی
- شیعه در اندونزی؛ سفرنامه حجت الاسلام رسول جعفریان
یادداشت های شخصی
وهابیها برای جلوگیری از رشد تشیع، تلاش زیادی دارند. حدود دو دهه پیش، آنان از دولت خواستند تشیع را مانند کشور مالزی، مذهبی ممنوع اعلام کند، اما عبدالرحمان وحید، این برخورد را مخالف با آزادی دانست. آنان کتابی با نام «چرا شیعه را نفی میکنیم» در این باره نوشتند.[۱]
آزادی عقیده و مذهب در قوانین داخلی اندونزی در مواد زیر منعکس شده است:
- در اصل ۲۷ قانون اساسی این کشور تأکید بر موضع و جایگاه برابر همه اتباع در برابر قانون و حکومت دارد، در بند ۲ همین ماده صراحتاٌ بیان داشته:”هر تبعه ایی حق کار و حیات شایسته انسان را دارد».
- در ماده ۲۹ در بند ۲ قانون اساسی اندونزی نیز قانون گذار به آزادیهای مذهبی پرداخته و اعلام داشته که: «دولت آزادی هرکس را به پیروی از دین و مذهب و اجرای مراسم و وظایف مذهبی خود تضمین میکند».
- در ماده ۳۱ بند ۱ قانون اساسی اندونزی حق تحصیل و برخورداری از آموزش برای اتباع این کشور بهرسمیت شناخته شده است.
حمله وهابیون به شیعیان سامبانگ
مستند ضد شیعه محرم ۲۰۲۰ و واکنش به آن
کتاب شیعه منحرف است و واکنش و کتاب پاسخ به آن
ویکی شیعه:هماهنگی میان زبانها
ویکی شیعه پروژهای چندزبانه برای گردآوری دانشنامهای جامع با موضوع شیعه است. این صفحه به منظور هماهنگی میان زبانها ایجاد شده است. بررسی اشکالات زبانها، اطلاعرسانی تغییرات محتوایی عمده و همچنین اطلاعرسانی بهبود و اصلاح ارجاعات از اهداف ایجاد این صفحه است.
هر کدام از زبانهای دانشنامه می بایست در این صفحه حداقل یک کاربرِ سفیر داشته باشند.
- ↑ اشرافی، مرتضی، بررسی وضعیت شیعیان اندونزی، قم، جامعه المصطفی(ص)العالمیه، پژوهشگاه بین المللی المصطفی(ص)، ۱۳۹۴