مناقب‌خوانی (آیین)

از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از آیین مناقب خوانی)
مناقب‌خوانی (آیین)
مناقب‌خوانی
اطلاعات آئین
مکان برگزاریمعابر عمومی
گستره جغرافیاییایرانعراق عرب
اشیاء و نمادهانیزه • توق • چراغ
آیین‌های مهم
سینه‌زنیافطاریتشییع جنازهتعزیه خوانی
سایر آیین‌ها


مَناقِب‌خوانی آیین خواندن متون نظم و نثر درباره مناقب امامان شیعه(ع) با آواز بلند در معابر عمومی است. مناقب‌خوانی را عاملی برای گسترش تشیع دانسته‌اند. گسترش مناقب‌خوانی در قرن هشتم و نهم عاملی مهم در روی کار آمدن صفویان به‌قلم آمده است. کتاب نقض را نخستین و بهترین منبع درباره شناخت مناقب‌خوانی محسوب کرده‌اند. از نظر برخی محققان، مناقب‌خوانان ارتباط گسترده‌ای با فتوت داشته‌اند.

عبدالجلیل رازی در قرن ششم قمری تصریح کرده که مناقب‌خوانی سابقه‌ای قدیمی دارد. گفته شده که این آیین در عهد سامانیان ظهور کرده و در دوره غزنویان و سلجوقیان با وجود مخالفت‌های حکام فراگیر شده است. اوج شکوفایی این آیین در دوره آل‌بویه دانسته شده است. گفته شده که با رشد مناقب‌خوانیْ، اهل‌سنت «فضائل‌خوانی» را در مقابل آن ایجاد کردند.

سنائی غزنوی، ناصرخسرو قبادیانی، حسن کاشی، ابن‌یمین و ملاحسین واعظ کاشفی از جمله مناقب‌خوانان و مناقب‌سرایان به‌قلم آمده‌اند. مدح دوازده امام(ع)، ذکر مصیبت کربلا و خودستایی شاعر به‌دلیل تشیع و توفیق مدح معصومان(ع) از جمله مضامین پرتکرار مناقب‌خوانی دانسته شده است. تقوا، انجام طاعات بر اساس دستورات اهل‌بیت(ع)، عدم انجام منقبت‌خوانی برای مزد و عدم غلو در منقبت‌خوانی از جمله آداب این آیین خوانده شده است.

تعریف و جایگاه

مناقب‌خوانی یا منقبت‌خوانی را آیین خواندن اشعار یا متونی با موضوع بیان مناقب، احادیث، کرامات و القاب امامان شیعه(ع) و داستان‌های مربوط به آنان با آواز بلند در معابر عمومی تعریف کرده‌اند.[۱] گفته شده که گاه مناقب‌خوانی با بدگویی از برخی صحابه همراه بوده است.[۲] به اجراکننده این آیینْ، مناقبی، مناقب‌خوان و منقبت‌خوان می‌گفته‌اند.[۳] در برخی منابع، از مناقب‌خوانی با عنوان مداحی یاد شده است.[۴]

مناقب‌خوانی عاملی برای بقا و گسترش تشیع و افزایش نفوذ سادات و علویان دانسته شده است.[۵] برخی با استدلال به آیه ۲۳ سوره شوری، محبت اهل‌بیت(ع) را برای مسلمانان لازم دانسته و معتقدند کسی‌که دیگری را دوست دارد باید دائم به ستایش او بپردازد.[۶] بر این اساس، گفته شده که مناقب‌خوانان فقط خود را مداح اهل‌بیت(ع) می‌دانسته‌اند؛[۷] هرچند همه آنان شیعه نبوده‌اند.[۸] در برخی منابع، حکایاتی از توجه کرامت‌آمیز اهل‌بیت(ع) به مناقب‌خوانان نقل شده است.[۹] به‌نظر رسول جعفریان، گسترش مناقب‌خوانی در قرن هشتم و نهم قمری عاملی مهم در برآمدن صفویان و نشر تشیع در ایران بوده است.[۱۰] افندی جایگاه بعضی مناقب‌خوان در رواج تشیع در ایران را به اندازه علامه حلی و محقق کرکی دانسته است.[۱۱]

از نظر برخی محققان، از بعضی منابع ارتباط گسترده مناقب‌خوانان با تشکیلات فتوت روشن می‌شود.[۱۲] از نظر کاشفی در میان اهل فتوت هیچ گروهی بلندمرتبه‌تر از مناقب‌خوانان نیست.[۱۳] همچنین، او مناقب‌خوانان را نزدیک‌ترینِ اهل طریقت به پیامبر(ص) و اهل‌بیت(ع) به‌قلم آورده است.[۱۴] کاشفی مناقب‌خوانان را شایسته دعا، ثنا و عطا دانسته و این موارد را مستند به عمل پیامبر(ص)، امام علی(ع) و امام سجاد(ع) کرده است.[۱۵]

نقض نخستین و بهترین منبع اطلاع درباره مناقب‌خوانی در جوامع شیعی دانسته شده است.[۱۶]

تاریخچه

عبدالجلیل رازی، در نیمه قرن ششم قمری، تصریح کرده که مناقب‌خوانی آئینی با سابقه‌ قدیمی است.[۱۷] کاشفی مناقب‌خوانی را بازمانده از میکائیل و جبرئیل دانسته که اولین مداحان اهل‌بیت(ع) بوده‌اند.[۱۸] او در میان مسلمانان اولین مناقب‌خوان را حسان بن ثابت دانسته و مدح او درباره غدیر را نمونه آورده است.[۱۹] گفته شده که مناقب‌خوانی در عهد سامانیان ظهور کرد و در دوره غزنویان و سلجوقیان با وجود مخالفت‌های حکام فراگیر شد.[۲۰] اوج شکوفایی این آیین در دوره آل‌بویه دانسته شده است؛[۲۱] امری که با خشم حنبلیان بغداد و واکنش آنان همراه بوده است.[۲۲] عبدالجلیل رازی[۲۳] از رونق مناقب‌خوانی در قرن ششم در مناطق شیعی سخن گفته است.[۲۴] در متن کتاب نقض از برخوردهایی که از سوی حکومت با مناقب‌خوانان در این دوره می‌شده یاد شده است.[۲۵]

جعفریان معتقد است که در قرن هفتم، هشتم و نهم قمری، سرایش اشعار مناقب‌خوانی در میان شیعیان ایران بسیار اوج گرفت.[۲۶] به گفته او، بسیاری از این اشعار از میان رفته، اما همین اندازه که باقی مانده نشانه گستردگی آن است.[۲۷] به گفته او در این دوره، منقبت‌خوانی به‌صورت یک سنّت پایدار در بخش‌های شیعی و حتی میان سنیان دوازده‌امامی درآمده بود.[۲۸] در قرن هشتم قمری، دولت سربداران سبب رواج شعر مناقبی از سوی شاعرانی چون ابن‌یمین دانسته شده است.[۲۹] در قرن نهم، کتاب روضة الشهداء موجب تحول در مناقب‌خوانی به‌شمار رفته که پس از تألیف آن در دوره صفویه مناقب‌خوانی و روضه‌خوانی (خواندن روضة الشهداء) به‌هم درآمیخت.[۳۰]

گفته شده که در دوره صفویه مناقب‌خوانی بسیار رشد کرد و فتیان در ترویج محبت اهل‌بیت(ع) به یاری حکومت صفویه شتافتند.[۳۱] در این دوره، گروهی از مناقب‌خوانان (تَبَرّائیان) در معابر عمومی، ضمن گفتن منقبت امام علی(ع)، خلفای سه‌گانه را لعن می‌کردند.[۳۲] دوره صفویه، دوران آغاز زوال این آیین و جایگزین‌شدن آن با سایر آیین‌ها دانسته شده است.[۳۳] گفته شده که در دوره قاجار بیشتر مناقب‌خوانان از صوفیان طریقت‌های صوفیه شیعی بوده‌اند.[۳۴] در این دوره، درویشان مناقب‌خوان بیشتر از خاکساریه قلمداد شده‌اند.[۳۵] گفته شده که سرانجام مناقب‌خوانی در این دوره به مرور از تصوف جدا شد و به‌صورت یک حرفه در آمد و ادامه یافت.[۳۶]

تأسیس فضائل‌خوانی سنی در معارضه با مناقب‌خوانی شیعی

گفته شده که مناقب‌خوانی شیعیان موجب خشم سنیان تندرو می‌شده است.[۳۷] جلال‌الدین محدث ارموی، براساس کتاب نقض[۳۸] علت این خشم را این دانسته که مناقب‌خوانی امر به مذهبی خاص بوده و در اذهان عمومی مؤثر بوده است.[۳۹] با تکیه بر گزارش کتاب نقض،[۴۰] گفته شده که با رشد مناقب‌خوانیْ، اهل‌سنت دست به کار مشابهی زدند؛ آنان به «فضائل‌خوانانی» را برای مقابله با شیعیان پرداختند تا فضائل مخالفان اهل‌بیت(ع) را منتشر کنند.[۴۱]

بنا بر تحلیل محمدجعفر محجوب (درگذشت: ۱۳۷۴ش)، ادیب و متخصص ادب عامه، از متن نقض[۴۲] برمی‌آید که فضائل‌خوانان در برابر مناقب امام علی(ع) کسانی از بددینان را جمع می‌کردند تا از داستان‌های پهلوانی ایران باستان در مجامع عمومی بخوانند.[۴۳] به‌گفته او، عبدالجلیل رازی شعرهایی که به‌عنوان مناقب‌سرایی از سنائی و قوامی رازی نقل کرده، اشعاری درجه اول هستند؛ اما آنچه از اشعار فضائلیان آورده بسیار سست و عامیانه هستند.[۴۴] عبدالجلیل رازی در برابر برخی رخدادهای کرامت‌آمیز در حق مناقب‌خوانان شیعه[۴۵] از رخدادهای نقمت‌آمیزی که برای فضائل‌خوانان رخ داده یاد کرده است.[۴۶]

کتاب فتوت‌نامه سلطانی نوشته ملاحسین کاشفی سبزواری که منبعی ارزنده برای آشنایی با مناقب‌خوانی و آداب آن دانسته شده است.[۴۷]

مناقبیان از مناقب‌خوان و مناقب‌سرا

رسول جعفریان، بُنْدار رازی (درگذشت: ۴۳۳ق) را یکی از نخستین شاعران شیعی مناقب‌سرا دانسته است.[۴۸] عبدالجلیل رازی از برخی شاعران مناقب‌سرا، از جمله کسایی و سنائی، یاد کرده است.[۴۹] پیش از سنائی، ناصرخسرو قبادیانی نیز از جمله مناقب‌سرایان تلقی شده است.[۵۰] از قرن ششم قمری، از مناقب‌سرایی قوامی رازی،[۵۱] عبدالملک بن بنان قمی[۵۲] و ابوالمفاخر رازی[۵۳] یاد شده است.

در قرن هفتم قمری، از مناقب‌سرایی و مناقب‌خوانی حسن کاشی یاد شده است. جعفریان او را چهره درخشان منقبت‌خوانی[۵۴] و سرحلقه مناقب‌خوانان[۵۵] برشمرده است؛ کسی که نقشش در رواج تشیع در ایران به اندازه علامه حلی و محقق کرکی دانسته شده است.[۵۶] گفته شده که از کاشی مناقب‌ بسیاری باقی مانده که مشهورترین آنها هفت‌بند اوست که سرمشق بسیاری از اشعار مناقب‌خوانی بوده است.[۵۷] در منابع آمده که کاشی غیر از مناقب ائمه(ع) چیزی نسروده است.[۵۸] کاشی در لباس درویشان سفر می‌کرده و در معابر منقبت امام علی(ع) می‌خوانده است.[۵۹] نقل شده که او در حرم رضوی(ع) مناقب‌خوانی می‌کرده است.[۶۰]

در قرن نهم قمری، یکی از بزرگ‌ترین منقبت‌سرایان ابن‌حسام خوسفی به‌شمار آمده که آثار او نشان از عمق تفکر تاریخی شیعی او دانسته شده است.[۶۱] در همین دوره، در فتوت‌نامه سلطانی نام چند مناقب‌خوان گمنام سیاهه شده است: سید حمزه کوچک، درویش محمدعلی غَرّاخوان طبرسی، سید امیرحاج آملی، صاحب‌شاه خرقانی و اخی‌علی تونی.[۶۲] همچنین، در این دوره ملا حسین واعظ کاشفی از مناقب‌خوانان به‌شمار رفته است.[۶۳] در دوره‌های بعد محتشم کاشانی، همای شیرازی، سید کاظم بلبل کابلی و براتعلی زابلستانی در زمره مناقب‌خوانان مناقب‌سرایان به‌قلم آمده‌اند.[۶۴]

ساختار و محتوا

عبدالجلیل رازی محتوای مناقب‌خوانی را توحید و زهد به قلم آورده است.[۶۵] به‌گزارش محدث ارموی، محتوای مناقب‌خوانی‌ها مضامین حکیمانه، از قبیل پند و دعوت به خداپرستی و اثبات عدل و رد بر جبرگرایی بوده است.[۶۶] همچنین، شرح بی‌اعتباری دنیا و ترغیب به آخرت و شکر بر تشیع با یاد کرد از نام ائمه(ع) و شرایط امامت از قبیل نص، علم و عصمت بوده است.[۶۷] مضامین پرتکرار در متون مناقب‌خوانان چنین سیاهه شده است: مدح دوازده امام،[۶۸] ذکر مصیبت کربلا،[۶۹] خودستایی شاعر به‌دلیل توفیق تشیع و مدح معصومان،[۷۰] تحقیر شاعری و شاعران و رقابت با آنان به‌خصوص با فردوسی،[۷۱] یادکرد از شاهنامه[۷۲] و استفاده از نام و صفت پهلوانان شاهنامه در متون مناقب‌خوانی.[۷۳]

به‌گزارش محجوب، از کتاب نقض درباره محتوای مناقب‌خوانی‌ها چنین به‌دست می‌آید که از منظر اهل‌سنت غلوآمیز و همراه با افسانه‌سرایی تلقی می‌شده است.[۷۴] به گفته او، در برخی متون مناقب‌خوانی داستان‌های اغراق‌آمیز و بی‌اصل هم می‌آمده است[۷۵] برخی محققان، با استفاده از متنی از دولتشاه سمرقندی[۷۶] گفته‌اند که برخی متون نظم مورد استفاده مناقب‌خوانان ولایت‌نامه خوانده می‌شده است.[۷۷] گفته‌ شده که ولایت‌نامه به منظومه‌هایی گفته می‌شده که درباره قهرمانی‌ها و کرامت‌های امام علی(ع) سروده می‌شده و غالباً افسانه‌آمیز بوده است.[۷۸] برخی گفته‌اند که از دیرباز سخنان مناقب‌خوانان آمیخته به افسانه و مطالب بی‌اساس بوده که مورد قبول عالمان شیعه نبوده است.[۷۹]

آداب و ابزار

از کتاب نقض چنین برداشت شده که مناقب‌خوانان در معابر عمومی می‌گشته‌اند و مناقب می‌خوانده‌اند.[۸۰] گفته شده که آنان توسط هم‌کیشان شیعه خود دوره می‌شدند و توسط آنان تأمین مالی می‌شده‌اند.[۸۱] به‌گفته برخی، گاهی مناقب‌خوانان به‌جای گردش در معابر در جای ثابتی معرکه‌ می‌گرفته‌اند.[۸۲] مناقب‌خوانان دارای پوشش و روش خاص بودند که برای تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب تلقی شده است.[۸۳] کاشفی انواع مناقب‌خوانی را چنین دانسته است: آنان که فقط شعر می‌خوانند که ساده‌خوان گفته می‌شدند؛ آنان که فقط مناقب به‌نثر می‌خوانند و غَرّاخوان خوانده می‌شدند؛ مُرَصَّع‌خوان که نثر و نظم را به‌هم می‌آمیختند و از دو گروه دیگر برتر بود.[۸۴]

کاشفی درباره آداب مناقب‌خوانی چنین گفته است: اول، مناقب‌خوان در تقوا و طهارت چنان باشد که شرمنده ارواح معصومان(ع) نباشد؛ دوم آنکه طریقه طاعت و عبادت را بر اساس دستور اهل‌بیت(ع) انجام دهد؛ سوم، آنکه منقبت را برای مزد نخواند؛ چهارم، آنکه در مدح غلو نکند.[۸۵] او برای مناقب‌خوانان بیست صفت لازم برشمرده است؛ چون راستی و زهد.[۸۶] از نظر او مناقب‌خوانان باید از ۳۰ صفت دور باشند؛ از جمله دروغ و ظلم.[۸۷] ابزار کار مناقب‌خوانان نیزه، توق، شَدّه، سفره، چراغ و تبرزین برشمرده شده است.[۸۸] کاشفی برای علت انتخاب‌شدن برخی از این ابزارها داستانی از زندگی معصومان(ع) آورده است.[۸۹] به‌گزارش او، توق نیزه‌ای با پارچه‌ای در بالای آن برای نشان‌دادن حدود معرکه هر مناقب‌خوان بوده است.[۹۰] شدّه تبرکی بوده بر آستانه یکی از ائمه(ع) که بر توق می‌بستند. او واضع شَدّه را امام علی(ع) در جنگ احد بر می‌شمرد.[۹۱]

پانویس

  1. قوامی رازی، دیوان قوامی رازی، ۱۳۷۴ق، مقدمه محقق، ص یط؛ رضایی، «مناقب خوانی»، ص۴۶۷-۴۶۸.
  2. ایزدی و زیرکی، «مناقب‌خوانی در دوره آل بویه»، ص۲۵.
  3. رضایی، «مناقب خوانی»، ص۴۶۸.
  4. قوامی رازی، دیوان قوامی رازی، ۱۳۷۴ق، مقدمه محقق، ص یز؛ افشاری، «جست‌وجویی در تاریخ مناقب‌خوانی و اشاره‌هایی به منظومه علی‌نامه»، ص۱۰.
  5. جعفریان، «مروری بر منقبت امامان علیهم السلام در شعر فارسی»، ص۸۸؛ ایزدی و زیرکی، «مناقب‌خوانی در دوره آل بویه»، ص۴۶.
  6. برای نمونه نگاه کنید: کاشفی سبزواری، فتوت‌نامه سلطانی، ۱۳۵۵ش، ص۲۸۰.
  7. کاشی، تاریخ محمدی، مقدمه محقق، ۱۳۷۷ش، ص۱۵.
  8. محجوب، «از فضایل و مناقب‌خوانی تا روضه‌خوانی»، ص۱۲۲۷؛ رضایی، «مناقب خوانی»، ص۴۶۸.
  9. برای نمونه نگاه کنید به: ياقوت حموی، معجم الادباء، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۱۷۸۹.
  10. جعفریان، «مروری بر منقبت امامان علیهم السلام در شعر فارسی»، ص۱۰۰.
  11. افندی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج۱، ۳۰۸.
  12. برای نمونه نگاه کنید: افشاری، «جست‌وجویی در تاریخ مناقب‌خوانی و اشاره‌هایی به منظومه علی‌نامه»، ص۱۰.
  13. کاشفی سبزواری، فتوت‌نامه سلطانی، ۱۳۵۵ش، ص۲۸۰.
  14. کاشفی سبزواری، فتوت‌نامه سلطانی، ۱۳۵۵ش، ص۲۸۱.
  15. کاشفی سبزواری، فتوت‌نامه سلطانی، ۱۳۵۵ش، ص۲۸۳.
  16. محجوب، «از فضایل و مناقب‌خوانی تا روضه‌خوانی»، ص۱۲۰۹؛ افشاری، «جست‌وجویی در تاریخ مناقب‌خوانی و اشاره‌هایی به منظومه علی‌نامه»، ص۸.
  17. عبدالجلیل رازی، نقض، ۱۳۵۸ش، ص۷۷.
  18. کاشفی سبزواری، فتوت‌نامه سلطانی، ۱۳۵۵ش، ص۲۸۲.
  19. کاشفی سبزواری، فتوت‌نامه سلطانی، ۱۳۵۵ش، ص۲۸۲-۲۸۳.
  20. رضایی، «مناقب خوانی»، ص۴۶۸.
  21. رضایی، «مناقب خوانی»، ص۴۶۸.
  22. برای نمونه نگاه کنید: تنوخی، نشوار المحاضرة، ۱۳۹۱ق، ج۲، ص۲۳۳.
  23. عبدالجلیل رازی، نقض، ۱۳۵۸ش، ص۷۷.
  24. رضایی، «مناقب خوانی»، ص۴۶۸.
  25. قزوینی رازی، نقض، ۱۳۵۸ش، ص۱۰۸.
  26. جعفریان، «مروری بر منقبت امامان علیهم السلام در شعر فارسی»، ص۸۹.
  27. جعفریان، «مروری بر منقبت امامان علیهم السلام در شعر فارسی»، ص۸۹.
  28. جعفریان، «مروری بر منقبت امامان علیهم السلام در شعر فارسی»، ص۹۱-۹۲.
  29. جعفریان، «مروری بر منقبت امامان علیهم السلام در شعر فارسی»، ص۹۸.
  30. افشاری، «جست‌وجویی در تاریخ مناقب‌خوانی و اشاره‌هایی به منظومه علی‌نامه»، ص۱۲.
  31. افشاری، «جست‌وجویی در تاریخ مناقب‌خوانی و اشاره‌هایی به منظومه علی‌نامه»،ص۱۲.
  32. افشاری، «جست‌وجویی در تاریخ مناقب‌خوانی و اشاره‌هایی به منظومه علی‌نامه»،ص۱۲.
  33. رضایی، «مناقب خوانی»، ص۴۶۸.
  34. افشاری، «جست‌وجویی در تاریخ مناقب‌خوانی و اشاره‌هایی به منظومه علی‌نامه»، ص۱۵.
  35. افشاری، «جست‌وجویی در تاریخ مناقب‌خوانی و اشاره‌هایی به منظومه علی‌نامه»، ص۱۴.
  36. افشاری، «جست‌وجویی در تاریخ مناقب‌خوانی و اشاره‌هایی به منظومه علی‌نامه»، ص۱۷.
  37. قوامی رازی، دیوان قوامی رازی، ۱۳۷۴ق، مقدمه محقق، ص یط؛ جعفریان، «مروری بر منقبت امامان علیهم السلام در شعر فارسی»، ص۸۸.
  38. قزوینی رازی، نقض، ۱۳۵۸ش، ص۷۷.
  39. قوامی رازی، دیوان قوامی رازی، ۱۳۷۴ق، مقدمه محقق، ص یط.
  40. قزوینی رازی، نقض، ۱۳۵۸ش، ص۶۴-۶۵.
  41. جعفریان، «مروری بر منقبت امامان علیهم السلام در شعر فارسی»، ص۸۸؛ افشاری، «جست‌وجویی در تاریخ مناقب‌خوانی و اشاره‌هایی به منظومه علی‌نامه»، ص۸.
  42. قزوینی رازی، نقض، ۱۳۵۸ش، ص۶۷.
  43. محجوب، «از فضایل و مناقب‌خوانی تا روضه‌خوانی»، ص۱۲۱۴.
  44. محجوب، «از فضایل و مناقب‌خوانی تا روضه‌خوانی»، ص۱۲۱۱.
  45. قزوینی رازی، نقض، ۱۳۵۸ش، ص۱۰۹-۱۱۰.
  46. قزوینی رازی، نقض، ۱۳۵۸ش، ص.۱۱۲
  47. محجوب، «از فضایل و مناقب‌خوانی تا روضه‌خوانی»، ص۱۲۰۹؛ جعفریان، «مروری بر منقبت امامان علیهم السلام در شعر فارسی»، ص۸۱.
  48. جعفریان، «مروری بر منقبت امامان علیهم السلام در شعر فارسی»، ص۸۴.
  49. قزوینی رازی، نقض، ۱۳۵۸ش، ص۲۳۱-۲۳۲.
  50. جعفریان، «مروری بر منقبت امامان علیهم السلام در شعر فارسی»، ص۸۶.
  51. قزوینی رازی، نقض، ۱۳۵۸ش، ص۲۳۲.
  52. قزوینی رازی، نقض، ۱۳۵۸ش، ص۲۳۰؛ قزوینی رازی، نقض، ۱۳۵۸ش، ص۵۰۴.
  53. جعفریان، «مروری بر منقبت امامان علیهم السلام در شعر فارسی»، ص۸۶.
  54. جعفریان، «مروری بر منقبت امامان علیهم السلام در شعر فارسی»، ص۹۰.
  55. جعفریان، «مروری بر منقبت امامان علیهم السلام در شعر فارسی»، ص۹۲.
  56. افندی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج۱، ۳۰۸.
  57. جعفریان، «مروری بر منقبت امامان علیهم السلام در شعر فارسی»، ص۹۰-۹۱.
  58. دولتشاه سمرقندی، تذکرةالشعراء، ۱۳۸۲ش، ص۲۹۷.
  59. افشاری، «جست‌وجویی در تاریخ مناقب‌خوانی و اشاره‌هایی به منظومه علی‌نامه»، ص۸-۹.
  60. کاتب، تاریخ جدید یزد، ۱۳۵۷ش، ص۷۹.
  61. جعفریان، «مروری بر منقبت امامان علیهم السلام در شعر فارسی»، ص۹۸؛ افشاری، «جست‌وجویی در تاریخ مناقب‌خوانی و اشاره‌هایی به منظومه علی‌نامه»، ص۹.
  62. کاشفی سبزواری، فتوت‌نامه سلطانی، ۱۳۵۵ش، ص۱۲۶.
  63. افشاری، «جست‌وجویی در تاریخ مناقب‌خوانی و اشاره‌هایی به منظومه علی‌نامه»، ص۱۲.
  64. رضایی، «مناقب خوانی»، ص۴۶۸.
  65. قزوینی رازی، نقض، ۱۳۵۸ش، ص۵۷۷.
  66. قوامی رازی، دیوان قوامی رازی، ۱۳۷۴ق، مقدمه محقق، ص کا.
  67. قوامی رازی، دیوان قوامی رازی، ۱۳۷۴ق، مقدمه محقق، ص کا.
  68. افشاری، «جست‌وجویی در تاریخ مناقب‌خوانی و اشاره‌هایی به منظومه علی‌نامه»، ص۲۲-۲۴.
  69. افشاری، «جست‌وجویی در تاریخ مناقب‌خوانی و اشاره‌هایی به منظومه علی‌نامه»، ص۲۴-۲۵.
  70. افشاری، «جست‌وجویی در تاریخ مناقب‌خوانی و اشاره‌هایی به منظومه علی‌نامه»، ص۱۸.
  71. افشاری، «جست‌وجویی در تاریخ مناقب‌خوانی و اشاره‌هایی به منظومه علی‌نامه»، ص۱۸-۱۹.
  72. افشاری، «جست‌وجویی در تاریخ مناقب‌خوانی و اشاره‌هایی به منظومه علی‌نامه»، ص۲۷.
  73. افشاری، «جست‌وجویی در تاریخ مناقب‌خوانی و اشاره‌هایی به منظومه علی‌نامه»، ص۲۱-۲۲.
  74. محجوب، «از فضایل و مناقب‌خوانی تا روضه‌خوانی»، ص۱۲۱۲-۱۲۱۳.
  75. محجوب، «از فضایل و مناقب‌خوانی تا روضه‌خوانی»، ص۱۲۲۳.
  76. دولتشاه سمرقندی، تذکرةالشعراء، ۱۳۸۲ش، ص۴۳۶-۴۳۷.
  77. افشاری، «جست‌وجویی در تاریخ مناقب‌خوانی و اشاره‌هایی به منظومه علی‌نامه»، ص۱۷.
  78. افشاری، «جست‌وجویی در تاریخ مناقب‌خوانی و اشاره‌هایی به منظومه علی‌نامه»، ص۱۷.
  79. افشاری، «جست‌وجویی در تاریخ مناقب‌خوانی و اشاره‌هایی به منظومه علی‌نامه»، ص۱۷.
  80. محجوب، «از فضایل و مناقب‌خوانی تا روضه‌خوانی»، ص۱۲۱۱؛ قوامی رازی، دیوان قوامی رازی، ۱۳۷۴ق، مقدمه محقق، ص یح.
  81. محجوب، «از فضایل و مناقب‌خوانی تا روضه‌خوانی»، ص۱۲۱۱.
  82. محجوب، «از فضایل و مناقب‌خوانی تا روضه‌خوانی»، ص۱۲۱۶؛ قوامی رازی، دیوان قوامی رازی، ۱۳۷۴ق، مقدمه محقق، ص یط.
  83. محجوب، «از فضایل و مناقب‌خوانی تا روضه‌خوانی»، ص۱۲۲۸.
  84. کاشفی سبزواری، فتوت‌نامه سلطانی، ۱۳۵۵ش، ص۲۸۶.
  85. کاشفی سبزواری، فتوت‌نامه سلطانی، ۱۳۵۵ش، ص۲۸۴.
  86. کاشفی سبزواری، فتوت‌نامه سلطانی، ۱۳۵۵ش، ص۲۸۴.
  87. کاشفی سبزواری، فتوت‌نامه سلطانی، ۱۳۵۵ش، ص۲۸۵.
  88. کاشفی، فتوت نامه سلطانی، ۱۳۵۵ش، ص۲۸۰.
  89. کاشفی سبزواری، فتوت‌نامه سلطانی، ۱۳۵۵ش، ص۲۸۶-۲۸۷.
  90. کاشفی سبزواری، فتوت‌نامه سلطانی، ۱۳۵۵ش، ص۲۸۸.
  91. کاشفی سبزواری، فتوت‌نامه سلطانی، ۱۳۵۵ش، ص۲۹۱

منابع

  • افشاری، مهران، «جست‌وجویی در تاریخ مناقب‌خوانی و اشاره‌هایی به منظومه علی‌نامه»، در ضمیمه آینه میراث، شماره ۲۰، ۱۳۸۹ش.
  • افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، قم، کتابخانه عمومی حضرت آيت‌الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۱ق.
  • ایزدی، حسین و مهدی زیرکی، «مناقب‌خوانی در دوره آل‌بویه»، در مجله تاریخ اسلام، شماره ۳۳-۳۴، بهار و تابستان ۱۳۸۷ش.
  • تنوخی، محسن بن علی، نشوار المحاضرة و اخبار المذاکرة، بی‌جا، بی‌نا، ۱۳۹۱ق.
  • جعفریان، رسول، «مروری بر منقبت امامان علیهم السلام در شعر فارسی»، در مجله مشکوة، شماره ۷، بهار ۱۳۸۲ش.
  • دولتشاه سمرقندی، دولتشاه بن علاءالدوله، تذکرةالشعراء، تحقیق ادوارد براون، تهران، اساطیر، ۱۳۸۲ش.
  • رضایی، امیرحسین، «مناقب‌خوانی»، در فرهنگ سوگ شیعی، زیر نظر محسن‌حسام مظاهری، تهران، خیمه، ۱۳۹۵ش.
  • قزوینی رازی، عبدالجلیل بن ابوالحسین، بعض مثالب النواصب فی نقض بعض فضائح الروافض، تحقیق میرجلال‌الدین محدث ارموی، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۸ش.
  • قوامی رازی، بدرالدین، دیوان شرف‌الشعراء بدرالدین قوامی رازی، تحقیق جلال‌الدین محدث ارموی، تهران، چاپخانه سپهر، ۱۳۷۴ق.
  • کاتب، احمد بن حسین، تاریخ جدید یزد، تحقیق ایرج افشار، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۷ش.
  • کاشفی سبزواری، حسین بن علی، فتوت‌نامه سلطانی، تحقیق محمدجعفر محجوب، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۰ش.
  • کاشی، حسن، تاریخ محمدی، تحقیق رسول جعفریان، قم، کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران، ۱۳۷۷ش.
  • محجوب، محمدجعفر، «از فضایل و مناقب‌خوانی تا روضه‌خوانی»، در ادبیات عامیانه ایران، به‌کوشش حسن ذوالفقاری، تهران، چشمه،‌ ۱۳۸۶ش.
  • ياقوت حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، تحقیق احسان عباس، بیروت، دارالغرب الاسلامی، ۱۴۱۴ق.