پرش به محتوا

اذن دخول: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
Roohish (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جز منابع: اصلاح ناوبری
خط ۳۸: خط ۳۸:
*کفعمی، ابراهیم بن علی، المصباح، قم، دارالرضی، ۱۴۰۵ق.
*کفعمی، ابراهیم بن علی، المصباح، قم، دارالرضی، ۱۴۰۵ق.
* مجلسی، محمدباقر، بیروت، داراحیاءالتراث العربی، ۱۴۰۳ق.
* مجلسی، محمدباقر، بیروت، داراحیاءالتراث العربی، ۱۴۰۳ق.
{{دعاها و زیارت ها}}
{{زیارت}}


[[رده:آداب زیارت]]
[[رده:آداب زیارت]]
[[رده:آداب معاشرت]]
[[رده:آداب معاشرت]]

نسخهٔ ‏۱۶ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۲۳

اِذن دُخول یا اذن ورود به معنای اجازه ورود خواستن، از آداب معاشرت و همچنین از آداب زیارت بزرگان دینی به ویژه معصومان است.

آداب معاشرات

اذن دخول به معنای اجازه خواستن برای ورود به ملک دیگری، از آداب معاشرت است. در سوره نور از ورود بدون اذن به خانه‌های دیگران نهی شده است.[۱] همچنین قرآن از ورود بدون اجازه به خانه پیامبر(ص‌) نهی کرده است.[۲] گفته شده جبرئیل هنگامی که می‌خواست خدمت پیامبر(ص) برسد، کنار در خانه او می‌ایستاد و از او اجازه ورود می‌گرفت. برخی باب الجبرئیل در مسجدالنبی را همان مکانی می‌دانند که جبرئیل در آنجا می‌ایستاد و از پیامبر اذن ورود می‌گرفت.[۳]

آداب زیارت

شیعیان اذن دخول را از آداب زیارت می‌دانند. آنان هنگام ورود به حرم بزرگان خود به‌ویژه معصومان دعایی را می‌خوانند که به اذن دخول مشهور است. بر اساس این دعاها، ارواح معصومان، زائران را می‌بینند و اعمال آنان را مشاهده می‌کنند.[۴] در کتاب‌های دعا و زیارت برای زیارت معصومان آدابی ذکر شده که اذن دخول از جمله آنهاست. شیخ عباس قمی دعاهایی را به نقل از کفعمی[۵] و مجلسی[۶] در مفاتیح الجنان آورده است.

دعای اذن دخول

در دعاهایی که به نام اذن دخول مشهور است زائر از خدا، پیامبر، امامان، فرشتگان مقرب و صاحب قبر اجازه ورود می‌گیرد معمولا این دعاها بر ورودی زیارتگاه‌ها حک یا نصب شده و زائران پس از خواندن آن وارد بقعه می‌شوند.

متن ترجمه
اللَّهُمَّ إِنِّي وَقَفْتُ عَلَى بَابٍ مِنْ أَبْوَابِ بُيُوتِ نَبِيِّكَ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ قَدْ مَنَعْتَ النَّاسَ أَنْ يَدْخُلُوا إِلا بِإِذْنِهِ فَقُلْتَ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ اللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَقِدُ حُرْمَةَ صَاحِبِ هَذَا الْمَشْهَدِ الشَّرِيفِ فِي غَيْبَتِهِ كَمَا أَعْتَقِدُهَا فِي حَضْرَتِهِ وَ أَعْلَمُ أَنَّ رَسُولَكَ وَ خُلَفَاءَكَ عَلَيْهِمُ السَّلامُ أَحْيَاءٌ عِنْدَكَ يُرْزَقُونَ يَرَوْنَ مَقَامِي وَ يَسْمَعُونَ كَلامِي وَ يَرُدُّونَ سَلامِي وَ أَنَّكَ حَجَبْتَ عَنْ سَمْعِي كَلامَهُمْ وَ فَتَحْتَ بَابَ فَهْمِي بِلَذِيذِ مُنَاجَاتِهِمْ وَ إِنِّي أَسْتَأْذِنُكَ يَا رَبِّ أَوَّلا وَ أَسْتَأْذِنُ رَسُولَكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ثَانِيا وَ أَسْتَأْذِنُ خَلِيفَتَكَ الْإِمَامَ الْمَفْرُوضَ [الْمُفْتَرَضَ ] عَلَيَّ طَاعَتُهُ فُلانَ بْنَ فُلانٍ(به جای نام صاحب قبر را بگوید) وَ الْمَلائِكَةَ الْمُوَكَّلِينَ بِهَذِهِ الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ ثَالِثا أَ أَدْخُلُ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ أَدْخُلُ يَا حُجَّةَ اللَّهِ أَ أَدْخُلُ يَا مَلائِكَةَ اللَّهِ الْمُقَرَّبِينَ الْمُقِيمِينَ فِي هَذَا الْمَشْهَدِ فَأْذَنْ لِي يَا مَوْلايَ فِي الدُّخُولِ أَفْضَلَ مَا أَذِنْتَ لِأَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ فَإِنْ لَمْ أَكُنْ أَهْلا لِذَلِكَ فَأَنْتَ أَهْلٌ لِذَلِكَ

بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي وَ ارْحَمْنِي وَ تُبْ عَلَيَّ إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ[۷]


خدایا بر دری از درهای خانه‌های پیامبرت، ایستاده‌ام تو مردم را از اینکه بدون اجازه‌اش وارد شوند منع کرده‌ای و در قرآن فرموده‌ای: ای کسانی که ایمان آورده‌اید، به خانه‌های پیامبر وارد نشوید مگر به شما اجازه دهند.

خدایا من حرمت صاحب این زیارتگاه را در غیابش همانند حضورش باور دارم و می‌دانم که رسولت و جانشینانت همواره زنده‌اند، و نزد تو روزی می‌خورند محل ایستادنم را می‌بینند و سخنم را می‌شنوند و به سلامم پاسخ می‌دهند اما تو گوشم را از شنیدن کلامشان محجوب کرده‌ای و فهم مرا به چشیدن لذت مناجاتش باز کرده‌ای. از تو ای پروردگارم اجازه می‌خواهم اولا و از پیامبرت اجازه می‌خواهم ثانیا و از خلیفه‌ات، امامی که اطاعتش را بر من واجب کرده‌ای و فرشتگان گماشته شده به این بارگاه مبارک، اجازه می‌خواهم، ثالثا، آیا وارد شوم ای رسول خدا، آیا وارد شوم ای حجت خدا، آیا وارد شدم ای فرشتگان مقرب خدا که در این زیارتگاه اقامت دارید؟ پس مرا برای وارد شدن ای مولایم اجازه بده به بهترین اجازه‌ای که به یکی از دوستانت داده‌ای هر چند من شایسته آن اجازه نیستم اما تو لایق آنی.

به نام خدا و به خدا و در راه خدا، و بر آیین رسول خدا، خدایا مرا بیامرز و به من رحم کن و توبه‌ام را بپذیر، زیرا تو بسیار توبه‌پذیر و مهربانی.


پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • کفعمی، ابراهیم بن علی، المصباح، قم، دارالرضی، ۱۴۰۵ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بیروت، داراحیاءالتراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  1. سوره نور، آیات۲۶-۲۸.
  2. سوره احزاب، آیه ۵۳.
  3. مجله فرهنگ زیارت، فروردین ۱۳۸۸، ش۱، انتشار: ۵ اردیبهشت ۱۳۹۴، بازبینی: ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۶ش.
  4. کفعمی، المصباح، ۱۴۰۵ق، ص۴۷۲-۴۷۳.
  5. کفعمی، المصباح، ۱۴۰۵ق، ص۴۷۲-۴۷۳.
  6. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۷، ص۳۷۱.
  7. کفعمی، المصباح، ۱۴۰۵ق، ص۴۷۲-۴۷۳.