محمدجعفر شریعتمدار استرآبادی

از ویکی شیعه
اطلاعات فردی
نام کاملمحمدجعفر بن سیف‌الدین استرآبادی تهرانی
لقبشریعتمدار
تاریخ تولد۶ رمضان (۱۱۹۵ یا ۱۱۹۸ق)
تاریخ وفات۱۰ صفر سال ۱۲۶۳ق
محل دفننجف
اطلاعات علمی
استادانصاحب ریاض، بحرالعلوم و وحید بهبهانی
شاگردانمیرزا احمد تنکابنی،‌ سید نصرالله استرآبادی،‌ میرزا محمد اندرمانی، ملا محمدجعفر نوری
تألیفات«لب اللباب»، «دلائل المرام فی تفسیر آیات الاحکام»، «آب حیات»، «نخبة الزائر»، «موائد العوائد» و...
فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی
سیاسیاز پیشگامان مبارز علیه روس‌ها
اجتماعیمرجعیت دینی مردم تهران


محمدجعفر بن سیف‌الدین استرآبادی تهرانی (۱۱۹۵ یا ۱۱۹۸ق ـ ۱۲۶۳ق) معروف به شریعتمدار، عالم شیعی از شاگردان صاحب ریاض، بحرالعلوم و وحید بهبهانی و از پیشگامان مبارزه علیه روس‌هاست. او دارای تألیفات متعدد در موضوعات مختلف بود. مدفن او در نجف است.

زندگی‌نامه

محمدجعفر شریعتمدار فرزند سیف‌الدین در ۶ رمضان (بین سال‌های ۱۱۹۵ تا ۱۱۹۸ق) روستای نوکنده از توابع استرآباد، شهری ما بین ساری و گرگان در استان مازندران زاده شد[۱] و در شب جمعه ۱۰ صفر سال ۱۲۶۳ق در تهران‌ درگذشت و پیکرش بنا به گفته آقابزرگ تهرانی به نجف منتقل و در مکانی که خود از پیش معین کرده بود، به خاک سپرده شد.[۲]

همسر و فرزندان

همسر شریعتمدار، دختر محمدعلی خان بود که موقوفات زیادی در کربلا داشت.[۳] وی صاحب دو فرزند گردید:

فعالیت‌های علمی

اساتید

کتاب لب اللباب

شاگردان

کتاب البراهین القاطعه

آثار

ملا مهدی نراقی، او را فردی کثیر التألیف معرفی کرده است. شریعتمدار آثار مختلفی درباره فقه، اصول، کلام، فلسفه، تاریخ، علوم قران و حدیث، اخلاق، علم نجوم، رجال و درایه دارد.[۷] از او اشعاری نیز به جای مانده که نشان از ذوق وی در این حوزه دارد.[۸]

فعالیت‌های اجتماعی سیاسی

استرآبادی در دفاع از دین و جهاد علیه مخالفان پیش‌قدم بود. او در سال ۱۲۴۱ق با سید محمد طباطبایی معروف به سید مجاهد برای جهاد با قوای متجاوز روس راهی شد و چون از جنگ با روس‌ها بازگشت عازم حج شد و از طریق نجف بازگشته در کربلا ساکن شد تا اینکه در سال ۱۲۴۶ق برخی از خاندان او با بیماری طاعون از دنیا رفتند و وی پس از دو سال اقامت در کربلا به ایران بازگشت و بعد از اقامت در شهرهای مختلفی چون کرمانشاه، تهران و استرآباد به زیارت امام رضا(ع) رفت. پس از بازگشت محمد شاه قاجار از نبرد هرات و دیدارش با استرآبادی از او برای مراجعت دوباره به تهران دعوت کرد که مورد قبول استرآبادی قرار گرفت و در تهران، مرجعیت دینی را به عهده گرفت و ملقب به شریعتمدار شد.[۹]

پانویس

  1. استرآبادی، البراهین القاطعة، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۲۸.
  2. خوانساری، روضات الجنات، ج ۲، ص۲۰۷ - ۲۰۹؛ استرآبادی، البراهین القاطعة، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۲۸.
  3. حبیب‌آبادی، مکارم الآثار، ۱۳۶۴ش، ج ۱، ص۸۵.
  4. آقابزرگ، مصفی المقال، ص۱۳۶؛ استرآبادی، البراهین القاطعة، ۱۳۸۲ش، ج ۱، ص۳۰.
  5. استرآبادی، البراهین القاطعة، ۱۳۸۲ش، ج ۱، ص۲۹.
  6. حبیب‌آبادی، مکارم الآثار، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۹۱.
  7. حبیب‌آبادی، مکارم الآثار، ۱۳۶۴ش، ج ۱، ص۸۸ - ۹۰؛ خوانساری، روضات الجنات، ج ۲، ص۲۰۷ - ۲۰۹؛ استرآبادی، البراهین القاطعة، ۱۳۸۲ش، ج ۱، ص۳۴ - ۳۹؛ آقابزرگ تهرانی، مجلدات الذریعة.
  8. حبیب‌آبادی، مکارم الآثار، ۱۳۶۴ش، ج ۱، ص۸۸ و ۹۱.
  9. حبیب‌آبادی، مکارم الآثار، ۱۳۶۴ش، ج ۱، ص۸۵ و ۸۶.

منابع

  • آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة، بیروت،‌ دار الاضواء.
  • آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، تهران، عترت.
  • استرآبادی، محمدجعفر، البراهین القاطعه، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۸۲ش.
  • حبیب‌آبادی، محمدعلی، مکارم الآثار، اصفهان، نفایس مخطوطات اصفهان، ۱۳۶۴ش.
  • خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، قم، اسماعیلیان.