تاریخ قم (حسن بن محمد قمی)

مقاله قابل قبول
پیوند کم
رده ناقص
عدم رعایت شیوه‌نامه ارجاع
کپی‌کاری از منابع خوب
شناسه ناقص
از ویکی شیعه
تاریخ قم
اطلاعات کتاب
نویسندهحسن بن علی
موضوعتاریخ قم
سبکتاریخی
زبانفارسی
مجموعه۱ جلد
اطلاعات نشر
ناشرتوس
تاریخ نشر۱۳۶۱ ش


تاریخ قم، ترجمه فارسی پنج بخش از کتابی به زبان عربی درباره تاریخ قم از حسن بن محمد بن حسن قمی، در قرن چهارم قمری است. این کتاب از آثار معتبر درباره تاریخ شهر قم محسوب می‌شود ولی متن اصلی و کامل آن، اکنون موجود نیست. حسن بن محمد در کتاب خود از منابع متعدد بهره برده و غالباً آن‌ها را نام برده است. تاریخ قم در بیست باب و پنجاه و یک فصل تألیف شده بوده است. تاریخ قم اطلاعات مفصل و معتبر درباره وضع مالک و زارع در ایران آن روزگار داده است.

حسن بن علی بن حسن بن عبدالملک متن عربی تاریخ قم را در ۸۰۵و۸۰۶ق به درخواست ابراهیم بن محمودبن محمدبن علی صفی به فارسی ترجمه کرد. متن موجود تاریخ قم را نخستین بار سید جلال‌الدین تهرانی در ۱۳۱۳ش در تهران از روی نسخه تحریر شده در ۱۰۰۱ق، منتشر کرد.

نام مولف و شرح زندگی

نام مؤلف در منابع به صورت‌های مختلف ذکر شده است؛ ابن طباطبا علوی اصفهانی (متوفی ۴۷۹ق)[۱] مؤلف را ابوعلی حسن بن محمد بن حسن بن سائب بن مالک اشعری قمی و افندی اصفهانی (متوفی ۱۱۳۰ق)[۲] حسن بن محمدبن حسین شانی یا شیبانی نامیده است؛ ولی در چند جای کتاب مؤلف خود را حسن بن محمد بن حسن قمی (یا حسن بن محمد) معرفی می‌کند.[۳] او از بزرگان علمای امامیه و از معاصران شیخ صدوق و از راویان برادر او و چه بسا خود او بوده است.[۴]

درباره شرح زندگی او اطلاعی در دست نیست و فقط بروکلمان[۵] تاریخ درگذشت او را ۴۰۶ق ذکر کرده است. جز این کتاب اثر دیگری از مؤلف موجود نیست ولی از مقدمه مؤلف برمی‌آید که وی دو مجموعه شعر از جعفربن محمدبن علی عطار برای صاحب بن عباد و ابوالفضل بن عمید تهیه کرده بوده است.[۶]

زمان و انگیزه تالیف

تاریخ قم، یا نام اصلی آن، کتاب قم،[۷] در زمان صاحب بن عباد (۳۲۶ـ۳۸۵)و به زبان عربی تألیف شده است.[۸] از آنجا که مؤلف در باب‌های یازده و سیزده تا پایان وقایع سال ۳۷۸ق را ذکر کرده است،[۹] سال تألیف کتاب باید ۳۷۸ یا ۳۷۹ق باشد.[۱۰]

مؤلف سه انگیزه برای تألیف شمرده است که مهمترین آنها فقدان کتابی درباره اخبار قم بوده است.[۱۱]

مترجم کتاب

متن عربی تاریخ قم را حسن بن علی بن حسن بن عبدالملک قمی در ۸۰۵ ـ۸۰۶ق به درخواست ابراهیم بن محمودبن محمدبن علی صفی به فارسی ترجمه کرد.[۱۲]

وجود اصل کتاب

ظاهراً بعد از قرن نهم، نشانه‌ای از متن عربی یافت نشده است؛ محمد باقر مجلسی نیز اظهار داشته که تهیه اصل کتاب برایش ممکن نبوده و از ترجمه آن بهره برده است.[۱۳]به نوشته نوری(درگذشت ۱۳۲۰ق)[۱۴] سیداحمد حسینی عاملی، نواده محقق کرکی و مؤلف منهاج الصفوی (سال تألیف : ۱۰۱۳) نسخه عربی کتاب را در اختیار داشته است. محمدعلی بهبهانی نیز در حاشیه بر نقد الرجال، از اصل تاریخ قم استفاده کرده است.[۱۵] به گزارش میرزا علی‌اکبر فیض قمی در تذکرة شعرای قم× نسخه‌ای از متن عربی تاریخ قم در دوره قاجاریه در اصفهان، کتابخانه میرزا سیدمحمد شهشهانی بوده است.[۱۶] همچنین سید محسن امین از وجود یک نسخه کتاب در کتابخانه حسینیه شوشتری‌ها در نجف خبر داده، که نسبت به عربی یا ترجمه بودن آن شک داشته است.[۱۷] در حال حاضر نسخه عربی کتاب در دست نیست و فقط به ترجمه فارسی آن در دسترس است.

منابع مورد استفاده

مؤلف در کتاب خود از منابع متعدد بهره برده و غالباً آنها را نام برده است؛ ابوبکر صَوْلی، حمزة اصفهانی، ابن فقیه همدانی، ابوعبیده مَعْمَربن مثنی و ابوعبداللّه برقی مؤلفانی هستند که وی به آثارشان ارجاع داده و در این میان بیش از همه کتاب بنیان (یا البلدان؛ البلدان و المساحة) برقی محل مراجعه و استناد او بوده است.[۱۸]

افزون بر این، او شنیده‌های خود را از افراد مورد اعتماد و هر فاضل و بزرگی که خبری از اخبار شهر قم داشته است، به ویژه برادرش ابوالقاسم علی بن محمد، حاکم قم، و مشایخ علوی در کتاب گنجانده[۱۹] و نیز از برادر شیخ صدوق، حسین بن علی بن بابویه، روایت کرده است[۲۰] و در پاره‌ای از موارد بدون ذکر نام اشخاص و به صورت مبهم نقل کرده است.[۲۱] استناد او به مکتوبات و اسناد دیوانی نیز در سراسر کتاب مشهود است.[۲۲]

همچنین مؤلف در مقدمه[۲۳] به کتابی «مشتمل بر مجموع اخبار قم به نزدیک مردی از عرب که به شهر قم متوطّن بود» اشاره کرده و به نقل از راویان گفته که آن کتاب بر اثر ویرانی محل سکونت آن مرد، در ۲۳۸ق، از بین رفته است. از سعدبن عبداللّه اشعری (متوفی ح ۳۰۰) نیز به مناسبت ذکر «اخباری که در فضیلت قم آمده»، چند حدیث روایت کرده است،[۲۴] به ظن قوی این احادیث را از کتاب فضل قم و الکوفة او اخذ کرده است.

بر پایه فهرست باب‌های بیست گانه تاریخ قم می‌توان گفت که در میان کتاب‌هایی که درباره شهرهای ایران، از گذشته تا امروز، تألیف شده و مانده است، کم‌تر کتابی به این جامعیت وجود داشته است.

ابواب و فصول کتاب

تاریخ قم در بیست باب و ۵۱ فصل تألیف شده بوده، ولی ترجمه فارسی موجود فقط شامل پنج باب نخست این کتاب است و از سایر ابواب تنها از طریق فهرست مندرج در مقدمه مؤلف اطلاع داریم.[۲۵] با توجه به مطالب فهرست کتاب، گویا باب پنجم نیز کامل نیست. نسخه کامل ترجمه تاریخ قم ظاهراً تا اواخر دوره صفویه در دست بوده و افندی اصفهانی[۲۶] نسخه‌ای از آن را در قم دیده است. همچنین نوری[۲۷] و محمدعلی بن حسین[۲۸] نسخه‌هایی شامل هشت باب از ترجمه این کتاب را در قرن چهاردهم دیده‌اند. ترجمه دیگری از تاریخ قم وجود داشته که سیداحمد حسینی عاملی از آن نقل کرده است.[۲۹]

مؤلف در آغاز اشاره کرده که پیش از تألیف کتاب قم قصد تصنیف کتابی «مشتمل بر اخبار عرب اشعریه که به قم نزول کردند» و قم را «کوره» (استان) ساختند و برای آن بارو کشیدند، داشته است و چون کتاب قم را نوشته، بر آن شده است که آن مطلب را نیز در همین کتاب درج کند؛ بعلاوه گزارشی از سادات آل ابوطالب را نیز که به قم آمده‌اند، بر آن بیفزاید.[۳۰]

ازین رو کتاب قم، افزون بر موضوع اصلی آن، حاوی چند باب و فصل مرتبط نیز بوده است.

  • باب اول: باب اول در هشت فصل است شامل نامگذاری شهر قم، شماره راهها و دروازه‌ها و میدانها و مسجدها و حمامها، نخستین مسجد و منبر این شهر، شماره کاریزها و رودخانه‌ها و آسیاها و مزارع، آتشکده‌های پیرامون شهر، رستاقهایی که به قم افزوده شده و فضیلت آن شهر.
  • باب دوم: باب دوم در پنج فصل است و موضوع آن مسّاحیهای قم و آداب و وضع و تاریخ خراج این شهر و نامهای مزارع آن و احکام زمینهاست.
  • باب سوم: باب سوم در دو فصل در بارة مهاجران از آل ابوطالب به قم است که با تاریخچه‌ای از حضرت علی و حضرت فاطمه و یازده امام علیهم السلام آغاز شده و سپس شاخه‌های مختلف آل ابوطالب که نسبشان به هر یک از امامان می‌رسد به ترتیب نام امامان شناسانده شده‌اند. ابن طباطبا علوی در منتقلة الطالبیة[۳۱] این باب از کتاب قم را مورد استفاده قرار داده است.
  • باب چهارم: موضوع باب چهارم مهاجرت اشعریان، از خاندانهای مشهور عرب، به قم و آبه و چگونگی استقرار آنان در قم است که در پی تضییقات و آزارهای حجاج بن یوسف و کشته شدن محمدبن سایب اشعری به دست او روی داد؛[۳۲] این باب دو فصل دارد.
  • باب پنجم: این باب نیز دارای دو فصل است که در فصل اول در ادامه مباحث باب قبل، به اسلام آوردن اشعریان در عهد رسول اکرم و بیان مفاخر آنان و مشارکت برخی از ایشان در قیام مختار و سرانجام مهاجرتشان از کوفه اختصاص یافته و فصل دوم آن به فتح تستر (شوشتر) به دست ابوموسی اشعری پرداخته است.
  • ابواب دیگر: مهمترین مطالب پانزده باب دیگر کتاب به استناد فهرست آن عبارت است از ذکر قاضیان و والیان قم و کاتبان دیوان، آغاز ورود اسلام به قم، «کوره» شدن قم، علمای قم از شیعه و سنّی، ادیبان و فیلسوفان و مهندسان و نسخه پردازان و ورّاقهای قم، شاعرانی که در مدح قم شعر سروده‌اند، یهودیان و زردشتیان قم و بالاخره عجایب این شهر.[۳۳]

ویژگی‌های نثر کتاب

نمونه‌هایی از نثر قرن ششم در ترجمه به چشم می‌خورد. برای مثال، باء تأکید در جلو فعل نهی یا نفی[۳۴] و استفاده از کلمات مترادف.[۳۵]

همچنین برخی اصطلاحات فارسی در کتاب به کار رفته که همچنان میان کشاورزان رایج است.[۳۶][۳۷][۳۸][۳۹]

وجوه اهمیت تاریخ قم

از وجوه اهمیت این کتاب، دربرداشتن مطالب بسیاری درباره کشاورزی قم است که در منابع اصلی و قدیمی کمتر می‌توان بدانها دست یافت؛ از جمله چگونگی مسّاحی، نقاطی که نباید مساحت کرد و کیفیت تعیین خراج در هر چیز و چیزهایی که مشمول خراج نمی‌شده، نحوه تقسیم آب رودخانه و کاریز و چگونگی تهیه آب آشامیدنی، می‌باشد.

همچنین تاریخ قم مفصّلترین و معتبرترین سند درباره وضع مالک و زارع در ایران آن روزگار[۴۰] به شمار می‌آید. مجلسی[۴۱] نیز این کتاب را معتبر دانسته است.

اشتباهات اثر

کتاب خالی از اشتباه نیست که یا از خود مؤلف است و یا مترجم یا نسخه نویسان وارد متن کرده‌اند. برای مثال، ابوالحسن، حسین (یا علی)بن حسین بن حسین بن جعفربن محمدبن اسماعیل بن جعفر الصادق(ع)، فرزندزاده امام حسن عسکری علیه السلام نوشته شده است،[۴۲] در حالی که او نواده عموی امام حسن عسکری بوده است.[۴۳]

مورد دیگر موضوع اسارت احوص بن سعدبن مالک به دست حجاج بن یوسف، پس از قیام زید بن علی است[۴۴] که با توجه به اختلاف تاریخ فوت حجاج بن یوسف (۹۵ یا ۹۷) و قیام زید (۱۱۸ یا ۱۲۱) در زمان هشام بن عبدالملک، احوص نمی‌توانسته اسیر حجاج بوده باشد. این احتمال می‌رود که در اصل یوسف بن عمر ثقفی از خویشاوندان حجاج بوده، که زید را نیز او به قتل رساند.

متن موجود تاریخ قم را نخستین بار جلال الدین طهرانی از روی نسخة تحریر شده در ۱۰۰۱ق، در ۱۳۱۳ش در تهران منتشر کرد.

پانویس

  1. ص۲۵۵
  2. ج۱، ص۳۱۸ـ ۳۱۹
  3. ص۴، ۵۸،۹۱.
  4. مجلسی، ج۵۷، ص۲۲۱؛ افندی اصفهانی، ج۱، ص۳۱۸.
  5. ج۳، ص۲۹
  6. قمی، ص۱۱.
  7. قمی، ص۱۲
  8. قمی، مقدمه طهرانی، ص۱
  9. ص۱۷
  10. قس آقابزرگ طهرانی، ج۳، ص۲۷۸، که قول مشهور را ۳۷۸ نوشته است.
  11. ص۱۰ـ۱۲.
  12. کتاب قم، مقدمة حسن بن علی قمی، ص۲ـ۳؛ برای سا‌ل‌های دیگر رجوع کنید به بروکلمان، ج‌۳، ص۲۹؛ افندی اصفهانی، ج‌۱، ص۳۱۹؛ امین، ج‌۵، ص۲۴۶؛ برای سرگذشت ابراهیم صفی رجوع کنید به مدرسی طباطبائی، ص۲۶ـ۲۷
  13. ج‌۱، ص۴۲.
  14. ج‌۳، ص۳۶۹.
  15. متوفی ۱۳۲۰؛ ج‌۳، ص۳۶۹
  16. نسخه خطی کتابخانه عمومی مرعشی نجفی، ش ۱۴۵
  17. ج‌۵، ص۲۴۷
  18. برای تعیین این موارد رجوع کنید به فهرست اعلام، ذیل همین نامها، نیز رجوع کنید به ص۱۳.
  19. ص۱۱ـ۱۲، ۲۳۹
  20. ص۲۱۳
  21. برای نمونه رجوع کنید به ص۴۷، ۱۸۱ـ۱۸۲
  22. برای نمونه رجوع کنید به ص۱۳، ۵۱، ۱۰۷، ۱۳۳.
  23. ص۱۲
  24. رجوع کنید به ص۹۳ـ ۱۰۰
  25. ص۱۶ـ۱۹
  26. رجوع کنید به ج ۱، ص۳۱۹
  27. ۱۳۲۰؛ ج‌۳، ص۳۶۹
  28. مقدمه، ص۳
  29. نوری، ۱۳۲۰؛ ج‌۳، ص۳۶۹.
  30. تاریخ قم،ص‌۱۲ـ۱۳، ۲۴۰.
  31. تاریخ قم،ص ۲۵۵ـ۲۵۷
  32. تاریخ قم،ص ۲۴۰
  33. رجوع کنید به تاریخ قم،ص ص۱۶ـ۱۹.
  34. مانند بنماند و بنداند رجوع کنید به ص۷۰، ۸۷
  35. مانند حرب و جنگ رجوع کنید به ص۱۰۰.
  36. رجوع کنید به ص۴۲
  37. رجوع کنید به ص۳۳
  38. رجوع کنید به ص۴۲
  39. رجوع کنید به ص۲۹.
  40. رجوع کنید به ص۴۲ـ۴۳، ۱۰۱ـ ۱۰۸، ۱۱۲
  41. ج ۱، ص۴۲
  42. قمی، ص۲۱۱ـ ۲۱۲
  43. مجلسی، ج ۵۰، ص۳۲۳ـ۳۲۴.
  44. قمی، ص۲۴۵ـ۲۴۶

یادداشت

منابع

  • آقابزرگ طهرانی.
  • ابن طباطبا علوی اصفهانی، منتقلة الطالبیة، چاپ محمدمهدی حسن خرسان، نجف، ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
  • عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ـ۱۴۱۵ق.
  • امین.
  • کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج ۳، نقله الی العربیة عبدالحلیم نجار، قاهره، ۱۹۶۹م.
  • حسن بن محمد قمی، کتاب تاریخ قم، ترجمة حسن بن علی قمی، چاپ جلال الدین طهرانی، تهران، ۱۳۶۱ش.
  • مجلسی.
  • محمدعلی بن حسین، انوارالمشعشعین فی بیان شرافة القم و القمیین، چاپ سنگی تهران، ۱۳۲۷ش.
  • حسین مدرسی طباطبائی، قم نامه (مجموعة مقالات و متون در بارة قم): «خاندان صفی»، قم، ۱۳۶۴ش.
  • حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل، چاپ سنگی تهران ۱۳۱۸ـ۱۳۲۱ش، چاپ افست تهران، ۱۳۸۲ـ۱۳۸۳ش.

پیوند به بیرون