عالم لاهوت
عالَم لاهوت جهان مختص به خداوند و مرتبه ذات پروردگار است. از دیگر اسامی آن جهان معنا، عالم امر، عالم غیب، عالم اسما و صفات الهی و... است که یکی از عوالم چهارگانه محسوب میشود. از جمله ویژگیهای لاهوت در اندیشه اسلامی، خالق و روح عالم ناسوت و منشا عقل و حکمت بودن است. گروهی از مفسران قائلند برخی از آیات قرآنی به عالم لاهوت اشاره دارد. این عالم یکی از مقاصد سفرهای عرفانی سالک معرفی شده و بازتاب فراوانی در عرفان و ادب و شعر داشته است.
مفهوم شناسی
لاهوت کلمهای مشتق از «لاه»[۱] به معنای الله بوده است که واو و تاء برای مبالغه و تأکید به آن اضافه شده است[۲] که در اصل به معنای «لا هو إلّا هو»[۳] یعنی جهانی مختص به خداوند میباشد و در لغت به همین معنی یعنی خدای تعالی[۴]و عالم خداوند آمده است؛[۵] هرچند برخی این لغت را با ریشهای عبرانی دانستهاند.[۶]
جهان لاهوت نیز بر همین اساس به معنای عالم اختصاصی خداوند[۷] و مرتبه ذات پروردگار است[۸] که به معنای جهان معنا و عالم امر و غیب هم آمده است[۹] و حتی از آن به بهشت ذات خداوند[۱۰] و یا نور ذاتی او[۱۱] نیز تعبیر شده است. از دیگر تعابیری که برای مفهوم شناسی این جهان به کار رفته است میتوان به عالم اعیان ثابته[۱۲] و یا عالم اسماء و صفات[۱۳] هم اشاره کرد.
اسامی و ویژگیها
لاهوت با نامها و استعارههای گوناگونی چون عالم سرمد،[۱۴] عالم ربوبی،[۱۵] بارگاه الَست،[۱۶] حَظیره قُدس،[۱۷] خانِه بَقاء،[۱۸] دُبِّ اصغَر،[۱۹] سَراپرده راز،[۲۰] صَوامِع،[۲۱] مَجْمَعِ لاهوت،[۲۲] مَنْزِل قُرب،[۲۳] جانان،[۲۴] مونس آباد قدس[۲۵] و میخانه[۲۶] آمده است؛ حتی یکی از نامهای هابیل پسر آدم را نیز لاهوت گفتهاند؛ چرا که به عالم الوهیت رجوع خواهد کرد.[۲۷]
برای عالم لاهوت ویژگیهایی بیان شده است که برخی از آنان عبارتند از: عالم وحدت،[۲۸] منشاء عقل و حکمت،[۲۹] خالق و روح ناسوت[۳۰] و دارای حجابهای نهگانهای چون بقاء، فردانیت، سلطنت، عزت، احدیت، سرمدیت، کبریاء، عظمت و رحمت است.[۳۱] عدم ادراک توسط عقول جزییه [۳۲] درک اینگونه موارد نیازمند لاهوتی شدن[۳۳] یعنی علم به لاهوت است که تا حدی به معنای خداشناسی[۳۴] و یا تحلیل پدیدارهای طبیعی با اسباب غیبی است؛[۳۵] لذا گاهی خداشناسی تنزیهی هم عنوان «لاهوت سلبی» به خود گرفته است.[۳۶]
جایگاهشناسی
لاهوت یکی از جهانهای چهارگانه[۳۷] و یا پنجگانه[۳۸] است که جزئی از جهان سبحانی است[۳۹] و بر تمام جهانهای دیگر مثل ملکوت، جبروت و ناسوت که به نوعی جزء عالم خلق یعنی مخلوقات خدا هستند،[۴۰] احاطه دارد.[۴۱] این عالم اصل عوالم دیگر[۴۲] و نگهدارنده آنها[۴۳] و حاکم بر دیگر جهانها[۴۴] و در یک کلام، بالاتر از تمامی آنهاست.[۴۵] شاید به همین جهت آن را جزئی از «ما فی السماء» یعنی عالمهای فوقانی دانستهاند.[۴۶]
فرمانهای الهی[۴۷] و رحمت او از این عالم صادر میگردد[۴۸] و به نوعی مغز و همه چیز هستی را در خود فراگرفته است؛[۴۹] بدین سبب برخی تمام آنچه مشاهده میشود را پرتویی از نورهای هفتگانه و ازلی میدانند که در عالم لاهوت وجود دارد.[۵۰][یادداشت ۱]
پیش از اسلام
اگر از تعداد اندکی که دست به انکار لاهوت و مجردات زدهاند، بگذریم،[۵۱] توجه به لاهوت از قدیم الایام و در ادیان قبل از اسلام و حتی مسیحیت نیز وجود داشته و جوامعی چون روم، هند، چین و مصر که برخی بتپرست نیز بودهاند به لاهوت و ادغام آن در ناسوت در برخی از اساطیرشان باور داشتهاند؛[۵۲] البته بارزترین شکل این اعتقاد یعنی اتحاد ناسوت و لاهوت، مربوط به باورهای مسیحیان است[۵۳] و حتی این اعتقاد در برخی فرقههای اسلامی نیز اثر گذار بوده است.[۵۴]
لاهوت در اندیشه اسلامی
باور به لاهوت بهعنوان سرچشمه و مبدأیی برای ناسوت بخشی از اعتقادات اسلامی است[۵۵] و حتی گفته شده است که جایگاه اولیه قرآن در لاهوت بوده[۵۶] و در بردارنده اسرار آن است[۵۷] که گاه برخی از آیات قرآنی نیز در کلام مفسران به عالم لاهوت اشاره دارد.[۵۸] برخی معتقدند که پیامبر الهی در هنگام نزول وحی از جایگاهی لاهوتی برخوردار بوده[۵۹] و اساسا نَفَس الهی در گفتار اهلبیت(ع) ریشهای لاهوتی دارد[۶۰] و لذا در برخی از احادیث برای امیرمؤمنان(ع) منزلتی از عالم لاهوت ذکر شده است؛[۶۱] چنانکه برخی مصداق بارز ولی خدا در قرآن را کسی میداند که بتواند با گذر از لباس بشری، به قدس لاهوت برسد.[۶۲][یادداشت ۲][۶۳]
در عرفان و ادب
آثار عرفانی از لاهوت مکرر یاد کرده و یکی از مقاصد سفرهای عرفانی یک سالک را رسیدن به لاهوت و سپس بازگشت از آن به سوی خلق و ناسوت میدانند.[۶۴] این مسئله تا آنجا پیش رفته که برخی حتی این اصطلاح را جزء واردات اهل تصوف از اسرائیلیات میدانند؛[۶۵] چنانکه این واژه در سرودههای شعرای فارسیزبان و بالاخص شاعرانی با گرایشهای صوفیانه زیاد به چشم میخورد.[۶۶]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ جوهری، الصحاح،۱۳۷۶ق، ج۶، ص۲۲۴۹؛ طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ش، ج۶، ص۳۶۱؛ ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۱۳، ص۵۳۹.
- ↑ عمید، فرهنگ فارسی عمید، ۱۳۶۰ش، ج ۲، ص۱۷۱۱؛ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۳۷۷ش، ج۱۳، ص۱۹۵۸۰.
- ↑ تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱۹۹۶م، ج۱، ص۵۴۹.
- ↑ زبیدی، تاج العروس، بیتا، ج۳، ص۱۲۸.
- ↑ دهخدا، لغتنامه دهخدا،۱۳۷۷ش، ج۱۳، ص۱۹۵۸۰.
- ↑ کاشفی، رشحات عین الحیاة، ۱۳۵۶ش، ج۱، ص۳۵۷؛ خفاجی، شفاء القلیل، بیتا، ص۲۶۴؛ خفاجی، عنایة القاضی، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۳۹۱.
- ↑ طیب، اطیب البیان، ۱۳۶۹ش، ج۵، ص۱۱۸.
- ↑ کاشفی، رشحات عین الحیاة، ۱۳۵۶ش، ج۱، ص۳۵۷؛ خاتمی، فرهنگ علم کلام، ۱۳۷۰ش، ص۱۵۶؛ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۱۲۳۰ و ج۳، ص۱۶۳۲.
- ↑ معین، فرهنگ فارسی معین، ۱۳۸۲ش، ج۳، ص۲۴۲۷.
- ↑ نریمانی، تفسیر عرفانی اشراق، بیتا، ص۵.
- ↑ موسوی خلخالی، شرح مناقب محیالدین عربی، ۱۳۲۲ه، ص۲۷۲.
- ↑ سبزواری، اسرار الحکم، ۱۳۸۳ش، ص۶۴۸؛ سبزواری، شرح مثنوی، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۳۲۵.
- ↑ سجادی، فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، ۱۳۷۹ش، ص۴۳۰؛ ظباظبایی، رسائل توحیدی، ۱۳۸۸ش، ص۱۵۸؛ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۱۶۳۲؛ سبزواری، شرح مثنوی، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۳۲۵.
- ↑ سجادی، فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، ۱۳۷۹ش، ص۳۲۴؛ خاتمی، فرهنگ علم کلام، ۱۳۷۰ش، ص۱۵۶؛ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳، ج۲، ص۱۲۳۰.
- ↑ بحرالعلوم، رساله سیر و سلوک(تحفه الملوک فی السیر و السلوک)، ۱۴۲۵ق، ص۱۰۱.
- ↑ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۳۷۶.
- ↑ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۷۴۱.
- ↑ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۷۸۶.
- ↑ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۸۴۴.
- ↑ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۹۹۳.
- ↑ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۱۱۲۰.
- ↑ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۱۶۹۸.
- ↑ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۱۹۲۱.
- ↑ بحرالعلوم، رساله سیر و سلوک، ۱۴۲۵ق، ص۵۷.
- ↑ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۱۹۶۷.
- ↑ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۱۹۷۰؛ تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱۹۹۶، ج۲، ص۱۶۷۲؛ عراقی، کلیات عراقی، ۱۳۶۳ق، ص۴۱۶.
- ↑ سبزواری، هادی المضلین، ۱۳۸۳ش، ص۲۹۶.
- ↑ همدانی، تمهیدات، ۱۳۴۱ش، ص۳۷۹؛ مجهول، اصطلاحات صوفیان مرآت عشاق، ۱۳۸۸ش، ص۴۶.
- ↑ سبزواری، أسرار الحکم، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۳۲۲؛ سبزواری، شرح المنظومة، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۴۴.
- ↑ صلیبا، فرهنگ فلسفی، ۱۳۶۶ش، ص۵۵۰.
- ↑ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۱۲۲۵.
- ↑ «سبزواری»، «پاورقی» در اسفار، ۱۹۸۱م، ج۶، ص۲۵.
- ↑ عمید، فرهنگ فارسی عمید، ۱۳۶۰ش، ج۲، ص۱۷۱۱.
- ↑ صلیبا، فرهنگ فلسفی، ۱۳۶۶ش، ص۵۵۰؛ عمید، فرهنگ فارسی عمید، ۱۳۶۰ش، ج ۲، ص۱۷۱۱.
- ↑ صلیبا، فرهنگ فلسفی، ۱۳۶۶ش، ص۵۵۱.
- ↑ صلیبا، فرهنگ فلسفی، ۱۳۶۶ش، ص۵۵۱.
- ↑ سبزواری، أسرار الحکم، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۶۴۸؛ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۱۳۵۲؛ کاشفی، رشحات عین الحیاة، ۱۳۵۶ش، ج۱، ص۳۵۷؛ شیروانی، بستان السیاحه، ۱۳۱۵ش، ص۲۸۶؛ سبزواری، شرح مثنوی، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۳۲۵؛ طباطبایی، رسائل توحیدی، ۱۳۸۸ش، ص۱۵۸؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۶۹ش، ج۱۱، ص۱۶۵؛ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۴۹۳.
- ↑ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۱۳۵۲.
- ↑ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳، ج۱، ص۶۶۷.
- ↑ سجادی، فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، ۱۳۷۹ش، ص۳۱۷؛ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۱۲۲۷-۱۲۲۸.
- ↑ اسفراینی، أنوار العرفان، ۱۳۸۳ش، ص۴۱۴–۴۱۵؛ زرینکوب، سر نی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۵۵۳.
- ↑ اسیری لاهیجی، مفاتیح الإعجاز، ۱۳۱۲ش، ص۵۲؛ تهرانی، اللهشناسی، ۱۴۲۶ش، ج۱، ص۱۷۹.
- ↑ سمنانی، مصنفات فارسی سمنانی، ۱۳۸۳ش، ص۱۵۰.
- ↑ مجهول، اصطلاحات صوفیان، ۱۳۸۸ش، ص۲۰۹.
- ↑ همایی، مولوینامه، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۱۷؛ امین، مخزن العرفان، بیتا، ج۱۲، ص۲۳؛ بلاغی، حجة التفاسیر، ۱۳۸۶ش، ج۵، ص۱۷؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۶۹ش، ج۶، ص۴۴،ج۸، ص۸۳، ج۹، ص۴۵۲، ج۱۱، ص۲۸۴، ج۱۳، ص۸۹؛ صلیبا، فرهنگ فلسفی، ۱۳۶۶ش، ص۵۵۰.
- ↑ طیب، اطیب البیان، ۱۳۶۹، ج۹، ص۳۴۰.
- ↑ حسینی تهرانی، معاد شناسی، ۱۴۲۳ق، ج۵، ص۲۵۱-۲۵۲.
- ↑ مجهول، اصطلاحات صوفیان، ۱۳۸۸ش، ص۲۰۹؛ زرینکوب، سر نی، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۸۱۲.
- ↑ نریمانی، تفسیر عرفانی اشراق، بیتا، ص۳۹۵.
- ↑ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۳۲۷.
- ↑ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۱۴۳.
- ↑ طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۴۹۰-۴۹۶.
- ↑ جوینی، الإرشاد، ۱۴۱۶ق، ص۲۶؛ حسینی علوی، بیان الأدیان در شرح ادیان و مذاهب جاهلی و اسلامی، ۱۳۷۶ش، ص۳۰؛ حسنی رازی، تبصرة العوام، ۱۳۶۴ش، ص۲۴؛ صادقی، حوار بین الإلهیین و المادیین، ۱۴۰۷ش، ص۳۸۵، ص۳۸۷؛ کراجکی، کنز الفوائد، بیتا، ج۱، ص۲۳۵؛ کمرهای، گنجینه معارف شیعه امامیه، بیتا، ج۱، ص۲۸۰؛ قاضی عبدالجبار، المغنی فی أبواب التوحید و العدل، ۱۹۶۲م، ج۵، ص۱۴۹؛ حسنی واعظ، تفسیر شریف البلابل القلاقل، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۲۸۰؛ خفاجی، عنایة القاضی، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۳۹۱؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۷۰، ج۱۵، ص۵۱۳؛ مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ش، ج۷، ص۳۲۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۴۰؛ واعظزاده خراسانی، المعجم فی فقه لغة القرآن، ۱۳۸۸ش، ج۹، ص۵۹۰.
- ↑ حلبی، تاریخ علم کلام در ایران و جهان، ۱۳۷۶، ص۷۲؛ خاتمی، فرهنگ علم کلام، ۱۳۷۰ش، ص۱۳۲؛ مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۱۶۳؛ کاشفی، رشحات عین الحیاة، ۱۳۵۶ش، ج۱، ص۳۵۷.
- ↑ مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۱۹۴.
- ↑ امین، مخزن العرفان، بیتا، ج۱۱، ص۳۱۰.
- ↑ بلاغی، حجة التفاسیر، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۳۰.
- ↑ سلطان علیشاه، ترجمه تفسیر بیان السعادة، ۱۳۷۲ش، ج۱۳، ص۱۴ و ج۱۳، ص۲۹۲.
- ↑ سلطان علیشاه، ترجمه تفسیر بیان السعادة، ۱۳۷۲ش، ج۱۳، ص۴۳۹.
- ↑ حسینی تهرانی، معاد شناسی، ۱۴۲۳ق، ج۳، ص۱۶۰–۱۶۳، ج۱۰، ص۳۸۸؛ سجادی، فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، ۱۳۷۹ش، ص۴۰۹؛ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۲
- ↑ حسینی تهرانی، امام شناسی، ۱۴۲۶ق، ج۴، ص۸۵؛ حسینی تهرانی، معاد شناسی، ۱۴۲۳ق، ج۵، ص۱۴۳، ج۷، ص۳۱۲.
- ↑ مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دایرة المعارف قرآن کریم، ۱۳۸۲ش، ج۵، ص۷۲-۷۳.
- ↑ طهرانی، محمدحسین، امام شناسی، ج۵، ص۱۴۳.
- ↑ حسینی تهرانی، معاد شناسی، ۱۴۲۳ق، ج۸، ص۶۶؛ بحرالعلوم، رساله سیر و سلوک(تحفة الملوک فی السیر و السلوک)، ۱۴۲۵ق، ص۴۵، ص۱۰۱، ص۱۴۵؛ شهیدی، شرح مثنوی، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۴۷۵؛ تهرانی، آیت نور، ۱۴۲۷ق، ص۲۴۳؛ تهرانی، لُبّ اللباب در سیر و سلوک، ۱۴۱۹ق، ص۷۴؛ کاشفی، مواهب علیّه، بیتا، ص۲۴۰؛ نریمانی، تفسیر عرفانی اشراق، بیتا، ص۵ و معین، فرهنگ فارسی معین، ۱۳۸۲ش، ج۳، ص۲۴۲۷.
- ↑ زبیدی، تاج العروس، بیتا، ج۱۹، ص۹۱.
- ↑ حلاج، دیوان منصور حلاج، ۱۳۰۵ق، صص ۶۶، ۸۹، ۱۰۰، ۱۰۳؛ بحرالعلوم، رساله سیر و سلوک(تحفه الملوک فی السیر و السلوک)، ۱۴۲۵ق، ص۵۷؛ رهنما، ترجمه قرآن، ۱۳۵۴ش، ج۱، ص۳۷، ۴۲، ۴۴، ۴۷؛ مولوی، مثنوی معنوی، ۱۳۹۲ش، ص۳۵۲.
- ↑ سایت گنجور، قصاید سنایی، شماره۱۴۴
- ↑ سایت گنجور، شبستری، گلشن راز.
یادداشت
- ↑ انْوارِ ازَلِيَّه اصطلاحی فلسفى است که ناصر خسرو بكار برده است و در بيان آن گويد: بر اصل فلاسفه چون آنچه در اين عالم جسمانى موجود است ظل و پرتوى از موجودات علوى است از اين جهت گويند هفت سياره كه هفت اورنگ خوانند پرتوى از هفت نور ازلى است كه در عالم لاهوت است و آن هفت عبارتند از ابداع، جوهر عقلى، (عقل و عاقل و معقول) نفس، جد، فتح و خيال كه در شريعت جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل گويند و ستارههاى- هفتگانه آثارى از آن لطائفاند. سجادی، فرهنگ معارف اسلامى، ج۱، ص۳۲۷
- ↑ به اعتقاد سید محمدحسین حسینی تهرانی براساس آیه لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أحَد، تمام کثرات جهان هستی مظاهر و جلوههای ذات الهی هستند که به میزان ظرفیتشان قدرت و حیات و علم حقیقی که اختصاص به ذات اقدس حق دارد؛ درآنها ظهور کرده است.يعنی استقلال در وجود و حیات و علم و قدرت و سایر اسماء و صفات منحصر به ذات اقدس حقّ است، و در غير ذات حقّ، تَبَعی و عَرَضی است؛ در نتیجه در أرواح مجرّده، و نفوس قدسيّۀ فرشتگان بلندمرتبه، و نفوس ناطقۀ مطهرّۀ انبياء و أئمّۀ عليهم السّلام، و در حضرت مهدی قائم آل محمّد که سِعۀ وجودی آنها بيشتر است، صفات کمال الهی بيشتر ظهور و بروز نموده و اینان همچون آئينههایی بطور کامل حكايت از ذات و صفات اقدس حضرت حقّ می کنند.
منابع
- ابنمنظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
- اسفراینی، ملا اسماعیل، أنوار العرفان، تحقیق سعید نظری، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- اسیری لاهیجی، محمد، مفاتیح الإعجاز فی شرح گلشن راز، بمبئی، بینا، ۱۳۱۲ش.
- آلوسی، محمود بن عبدالله، روح المعانی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
- امین، نصرت بیگم، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، بیجا، بینا، بیتا
- بحر العلوم، محمدمهدی بن مرتضی، رساله سیر و سلوک (تحفه الملوک فی السیر و السلوک)، مشهد، ملکوت نور قرآن، چاپ هفتم، ۱۴۲۵ق.
- بلاغی، عبدالحجه، حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر، قم، حکمت، چاپ اول، ۱۳۸۶ق.
- تهانوی، محمدعلی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون، چاپ اول، ۱۹۹۶م.
- تهرانی، سید محمدحسین، الله شناسی، مشهد، انتشارات علامه طباطبایی، چاپ چهارم، ۱۴۲۶ق.
- تهرانی، سید محمدحسین، آیت نور، مشهد، انتشارات علامه طباطبایی، چاپ اول، ۱۴۲۷ق.
- تهرانی، سید محمدحسین، لب اللباب در سیر و سلوک، مشهد، انتشارات علامه طباطبایی، چاپ نهم، ۱۴۱۹ق.
- جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، تحقیق احمد عبد الغفور عطار، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ اول، ۱۳۷۶ق.
- جوینی، عبدالملک، الإرشاد إلی قواطع الأدلة فی أول الاعتقاد، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
- حسنی رازی، سید مرتضی بن داعی، تبصرة العوام فی معرفة مقالات الأنام، تصحیح عباس اقبال آشتیانی، تهران، اساطیر، چاپ دوم، ۱۳۶۴ش.
- حسنی واعظ، محمود بن محمد، تفسیر شریف البلابل القلاقل، تهران، احیا کتاب، ۱۳۷۶ش.
- حسینی علوی، ابو المعالی محمد، بیان الأدیان در شرح ادیان و مذاهب جاهلی و اسلامی، تهران، انتشارات روزنه، ۱۳۷۶ش.
- حسینی تهرانی، سید محمدحسین، امام شناسی، مشهد، علامه طباطبایی، چاپ سوم، ۱۴۲۶ش.
- حسینی تهرانی، سید محمدحسین، معاد شناسی، مشهد، نور ملکوت قرآن، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.
- حلاج، حسین بن منصور، دیوان منصور حلاج، بمبئی، چاپخانه علوی، ۱۳۰۵ق.
- حلبی، علیاصغر، تاریخ علم کلام در ایران و جهان، تهران، انتشارات اساطیر، چاپ دوم، ۱۳۷۶ش.
- خاتمی، سید احمد، فرهنگ علم کلام، تهران، صبا، چاپ اول، ۱۳۷۰ش.
- خفاجی، احمد بن محمد، حاشیة الشهاب المسماة عنایة القاضی و کفایة الراضی علی تفسیر البیضاوی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۷ق.
- خفاجی، احمد بن محمد، شفاء الغلیل، تحقیق کشاش محمد، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، بیتا
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهدا، تهران، انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ش
- رهنما، زینالعابدین، ترجمه قرآن، تهران، سازمان اوقاف، چاپ اول، ۱۳۵۴ش.
- زبیدی، محمد بن محمد، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت، دارالفکر، بیتا.
- زرینکوب، عبدالحسین، سر نی، تهران، اننتشارات علمی، چاپ هفتم، ۱۳۸۷ش.
- سبزواری، ملا هادی، شرح مثنوی، تحقیق مصطفی بروجردی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، ۱۳۷۴ش.
- سبزواری، ملا هادی، اسرار الحکم، قم، مطبوعات دینی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- سبزواری، ملا هادی، شرح المنظومه، تصحیح و تعلیق از آیت الله حسن زاده آملی، تهران، نشر ناب، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- سیزواری، ملا هادی، «پاورقی»، در اسفار، ملاصدرا، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ سوم، ۱۹۸۱م.
- سبزواری، ملا هادی، هادی المضلین، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- سجادی، سید جعفر، فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۹ش.
- سجادی، سید جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش.
- سلطان علیشاه، سلطان محمد بن حیدر، ترجمه محمد رضاخانی، ترجمه تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة، تهران، سر الاسرار، ۱۳۷۲ش.
- سمنانی، علاء الدوله، مصنفات فارسی سمنانی، تحقیق نجیب مایل هروی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم، ۱۳۸۳ش.
- شهیدی، سید جعفر، شرح مثنوی (شهیدی)، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
- شیروانی، زینالعابدین، بستان السیاحه، تهران، چاپخانه احمدی، چاپ اول، ۱۳۱۵ش.
- صادقی، محمد، حوار بین الإلهیین و المادیین، بیروت، دار المرتضی، چاپ دوم، ۱۴۰۷ق.
- صلیبا، جمیل و منوچهر صانعی درهبیدی، فرهنگ فلسفی، تهران، انتشارات حکمت، چاپ اول، ۱۳۶۶ ش.
- طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۷۴ش.
- طباطبایی، سید محمدحسین، رسائل توحیدی، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش.
- طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، تحقیق احمد حسینی اشکوری، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
- طیب، عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم، ۱۳۶۹ش.
- عراقی، فخرالدین، کلیات عراقی، تهران، انتشارات سنائی، چاپ چهارم، ۱۳۶۳ق.
- عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۰ش.
- قاضی عبدالجبار، ابوالحسن، المغنی فی أبواب التوحید و العدل، قاهره، الدار المصریة، ۱۹۶۲م.
- قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
- کاشفی، حسین بن علی، تفسیر حسینی (مواهب علیه)، سراوان، کتابفروشی نور، چاپ اول، بیتا.
- کاشفی، حسین بن علی، رشحات عین الحیاة فی مناقب مشایخ الطریقة النقشبندیة، تهران، بنیاد نیکوکاری نوریانی، ۱۳۵۶ش.
- کراجکی، محمد بن علی، کنز الفوائد، بینا، بیتا.
- کمرهای، محمدباقر، گنجینه معارف شیعه امامیه، تهران، فردوسی، بیتا.
- اصطلاحات صوفیان مرآت عشاق، تصحیح مرضیه سلیمانی، تهران، شرکت انتشارات علمی فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
- مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دایرة المعارف قرآن کریم، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش.
- مشکور، محمدجواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ دوم، ۱۳۷۲ش.
- معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، تهران، سی گل، ۱۳۸۲ش.
- مغنیه، محمدجواد، التفسیر الکاشف، قم، دارالکتاب الاسلامی، ۱۴۲۴ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامی، ۱۳۷۱ش.
- موسوی خلخالی، صالح، شرح مناقب محیی الدین عربی، تهران، کتابخانه خورشید، چاپ اول، ۱۳۲۲ش.
- مولوی، جلالالدین بلخی، مثنوی معنوی، تهران، نگاه معاصر، ۱۳۹۲ش.
- نریمانی، علی، تفسیر عرفانی اشراق، قم، بینا، چاپ اول، بیتا.
- همایی، جلالالدین، مولوی نامه؛ مولوی چه میگوید؟، تهران، نشر هما، چاپ دهم، ۱۳۸۵ش.
- همدانی، عین القضات، تمهیدات، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۴۱ش.
- واعظزاده خراسانی، محمد، المعجم فی فقه لغه القرآن و سر بلاغته، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش.