قاعده حرمت تغریر جاهل

از ویکی شیعه

حرمت تغریر جاهل یا حرمت اِغراء به جهل قاعده‌ای فقهی که طبق آن پنهان‌کردن حقیقت یا گفتن خلاف آن برای فرد ناآگاه به حقیقت و به گناه کشاندن او حرام است. این قاعده در فقه و کلام مورد بررسی و استناد قرار گرفته و قواعد فقهی دیگر همچون وجوب ارشاد جاهل، نفی غرر در معاملات و حرمت اعانه بر گناه آن را تأیید و پشتیبانی می‌کند.

فقیهان شیعه در استنباط برخی احکام به حرمت تغریر جاهل استناد کرده‌اند. برای نمونه، فروشنده روغن نجس اگر بداند مشتری آن را برای خوردن استفاده می‌کند، لازم است نجس‌بودنش را اعلام کند، وگرنه مرتکب قاعده تغریر جاهل می‌شود. در دانش کلام هم برای اثبات برخی مسائل اعتقادی به قبح و ممنوعیت اغراء به جهل از سوی خدا استدلال می‌شود. از جمله لطف بر بندگان و نزدیک‌کردنشان بر اطاعت و دور‌کردن از گناه از سوی خدا لازم و حتمی است وگرنه اغرای آن‌ها به جهل و ارتکاب گناه خواهد بود که از نظر عقل مردود است.

فقیهان حرمت تغریر جاهل را متکی به برخی آیات قرآن، روایات و دلیل عقلی دانسته‌اند. از جمله روایتی که می‌گوید اگر کسی بدون علم فتوا دهد، گناه کسانی که به چنین فتوایی عمل کنند در نامه اعمال او نوشته می‌شود.

محقق اصفهانی بر این باور است که اغرای به جهل تنها در صورتی قبیح است که مصداق عنوان ظلم به دیگران باشد. به نظر او با توجه به اینکه توریه برای کنار‌زدن ستم ظالمان است، ظلمی در آن محقق نبوده و قاعده حرمت تغریر جاهل بر توریه تطبیق نمی‌شود.

اهمیت و جایگاه

حرمت تغریر جاهل یا حرمت اِغراء به جهل را در دانش‌های فقه[۱]، اصول فقه[۲] و کلام[۳] مورد بررسی و استناد قرار داده‌اند. این قاعده فقهی، مهم و مشهور توصیف شده و در ابواب مختلف فقه و مسائل مستحدثهٔ آن به کار می‌رود.[۴] گفته شده بسیاری از قواعد فقهی مانند وجوب ارشاد جاهل، حرمت کتمان حقیقت،[۵] حرمت تسبیب به حرام، وجوب اعلام جاهل در اعطاء، نفی غرر در معاملات و حرمت اعانه بر گناه این قاعده را همراهی و پشتیبانی می‌کند.[۶]

مفهوم‌شناسی

کلمه تغریر به معنای خدعه و نیرنگ‌زدن است. قاعده حرمت تغریر جاهل قاعده‌ای فقهی است که فریب‌دادن فرد ناآگاه به حقیقت و به گناه کشاندن او را حرام می‌داند. فرد جاهل را شامل فرد جاهل به حکم شرعی و جاهل نسبت به موضوع آن دانسته‌اند.[۷] فقیهان از این قاعده با اصطلاح اغراء به جهل نیز تعبیر می‌کنند.[۸] برخی محققان اغراء به جهل را خلاف واقع جلوه‌دادن قضیه و پنهان‌کردن حقیقت دانسته‌اند و این پنهان‌کاری می‌تواند با مطلع‌نکردن فرد دیگر از واقعیت باشد.[۹]

ممنوعیت اغراء به جهل در علم کلام نیز وجود دارد. بدین ترتیب که از دیدگاه عقلی قبیح و محال است که خدا حکم شرعی یا مسئله اعتقادی را که بیانش بر عهده او است، کتمان کند یا خلافش را بیان کند.[۱۰]

تطبیق قاعده در فقه

فقیهان شیعه در استنباط مواردی از احکام، قاعده حرمت تغریر جاهل را تطبیق کرده‌اند، از جمله:

  • جایز نیست مجتهدی که برخی شرایط مرجع تقلید مانند عدالت را ندارد، فتوا بدهد، زیرا چنین فتوایی مصداق اِغرای دیگران به جهل است. در این نمونه شخص مقلد یا شرط عدالت برای فتوا‌دهنده را نمی‌داند و جاهل به حکم است یا اینکه نمی‌داند این فرد عدالت ندارد و جاهل به موضوع می‌باشد.[۱۱]
  • خوراندن چیز نجس به کسی که علم به نجاست آن ندارد حرام است، چنانچه میزبان با غذای نجس از میهمان پذیرایی کند. قاعده حرمت تغریر جاهل از دلایل این حکم بیان شده است.[۱۲]
  • فروشنده روغن نجس اگر بداند به صورت عادی مشتری آن را برای خوردن می‌برد لازم است نجس بودنش را اعلام کند. دلیل این حکم را حرمت تغریر جاهل دانسته‌اند.[۱۳]

همچنین در دانش اصول فقه بیان شده سخن‌گفتن به‌گونه‌ای که متکلم بدون آوردن قرینه، معنای مجازی و خلاف ظاهر کلامش را اراده کند قبیح است. دلیل آن اغرای مخاطب به جهل در این حالت می‌باشد.[۱۴]

تطبیق در کلام

در دانش کلام برای اثبات برخی مسائل اعتقادی به قاعده قبح اغراء به جهل از سوی خدا استناد شده است، از جمله؛

  • لطف بر بندگان و نزدیک‌کردنشان بر اطاعت و دور‌کردن از گناه از سوی خدا لازم و حتمی است وگرنه اغرای آن‌ها به جهل و ارتکاب گناه خواهد بود که از نظر عقل مردود است.[۱۵]
  • فرستادن پیامبران ؛رسیدن انسان به کمال هدف خدا از آفرینش انسان است. انسان با ویژگی اختیار خود برای رسیدن به کمال نیازمند شناخت بوده و علوم تجربی و عقل برای شناخت همه جنبه‌های مادی و معنوی زندگی کافی نیست. در نتیجه خدا باید با فرستادن افرادی انسان را با روشی غیر از روش عقلی و تجربه راهنمایی کند. اگر این افراد ارسال نشوند اغراء به جهل لازم می‌آید که بر خدا قبیح و محال است.[۱۶]

همچنین در باورهایی چون عصمت امامان،[۱۷] لزوم تکلیف خدا بر انسان، ضرورت نصب امامان، اعتقاد به عصمت پیامبران، دلالت معجزه بر راستگویی پیامبران و مسائل دیگر از قاعده قبح اغراء به جهل استفاده می‌شود.[۱۸]

مستندات

قاعده حرمت تغریر جاهل را با استناد به دلایلی حجت دانسته‌اند، از جمله:

  • آیات: گفته شده در آیات ۱۴۴ انعام، ۲۵ نحل و ۶ لقمان از گمراه‌کردن دیگران از حقیقت و گفتن خلاف واقع نسبت به انسان نهی شده که از اقسام تغریر جاهل به شمار می‌رود.[۱۹]

به گفته شیخ انصاری و دیگران بسیاری از روایات پراکنده در ابواب مختلف فقهی بر حرمت تغریر فرد جاهل به حکم یا موضوع در میان امور حرام‌ اشاره دارد.[۲۰] از جمله؛

  • روایاتی که می‌گوید اگر کسی بدون علم فتوا دهد، گناه کسانی که به چنین فتوایی عمل کنند در نامه اعمال او نوشته می‌شود.[۲۱]
  • در دسته‌ای از احادیث درباره حکم افتادن موش در روغن از امام صادق(ع) سوال شده است. ایشان در بخشی از پاسخ تصریح دارد که در صورت مایع‌بودن و فروش چنین روغنی باید افتادن موش به خریدار اعلام شود تا آن را نخورد و در روشنایی استفاده کند. حرمت تغریر فرد جاهل به نجاست روغن مایع از این احادیث استفاده شده که به ضمیمه الغای خصوصیت از موضوع این احادیث بر حرمت تغریر جاهل دلالت می‌کند.[۲۲]
  • امام صادق(ع) در حدیثی خوراندن و نوشانیدن چیز حرام به حیوانات را ناپسند دانست.[۲۳] شیخ انصاری از این روایت حرام‌بودن چنین کاری نسبت به انسان‌های مکلف دیگر را برداشت کرده است.[۲۴]

گفته شده دلیل عقلی هم به صورت قطعی به قبح و مذمت اغرای به جهل حکم می‌کند.[۲۵]

نسبت توریه با تغریر جاهل

محقق اصفهانی اغرای به جهل را دارای قبح ذاتی نمی‌داند. وی بر این باور است که اغرای به جهل تنها در صورتی قبیح است که مصداق و فردی از افراد عنوان ظلم به دیگران باشد. تحقق ظلم در این قاعده هنگامی درست است که اغرای دیگری به جهل موجب از بین‌رفتن غرض یا فرو‌افتادن او در مفسده و ضرر شود. با توجه به اینکه خود توریه برای کنار‌زدن ستم ظالمان است، ظلمی در آن محقق نبوده و قاعده حرمت تغریر جاهل بر توریه تطبیق نمی‌شود.[۲۶] برخی پژوهشگران فقهی اغراء به جهل را به دو قسم حرام و جایز تقسیم کرده و با اشاره به دیدگاه محقق اصفهانی تنها مورد جایز را به توریه اختصاص داده‌اند.[۲۷]

پانویس

  1. مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۵ش، ج۶، ص۲۱۴.
  2. برای نمونه نگاه کنید به: حائری اصفهانی، الفصول الغرویة، ۱۴۰۴ق، ص۲۳۰؛ موسوی عاملی، مدارک الاحکام، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۷۲.
  3. متقی نژاد، «قاعده قبح اغراء به جهل و کاربست آن در علم کلام»، ص۱۳۹؛ علامه حلی، ألفین، ۱۴۰۲ش، ص۲۲۵.
  4. محمودی، «بررسی قاعده فقهی حرمت تغریر جاهل»، ص۱۰۱ ـ ۱۰۲.
  5. «قاعده‌ اغراء به جهل و مستثنیات آن در انجام فعالیت‌های اطلاعاتی با بهره‌گیری از سنت و سیره‌ معصومان»، سایت طیبات؛ محمودی، «بررسی قاعده فقهی حرمت تغریر جاهل»، ص۱۰۲.
  6. محمودی، «بررسی قاعده فقهی حرمت تغریر جاهل»، ص۱۰۲.
  7. مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۵ش، ج۶، ص۲۱۴.
  8. مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، موسوعة الفقه الاسلامی، ۱۴۳۱ق، ج۱۵، ص۱۹۷ ـ ۱۹۸؛ مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۵ش، ج۶، ص۲۱۴.
  9. مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، موسوعة الفقه الاسلامی، ۱۴۳۱ق، ج۱۵، ص۱۹۷.
  10. متقی نژاد، «قاعده قبح اغراء به جهل و کاربست آن در علم کلام»، ص۱۳۹.
  11. مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۵ش، ج۶، ص۲۱۵.
  12. شیخ انصاری، المکاسب المحرمه، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۷۴.
  13. مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۵ش، ج۶، ص۲۱۵.
  14. طباطبایی، مفاتیح الاصول، ۱۲۹۶ق، ص۳۱؛ موسوی عاملی، مدارک الاحکام، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۷۲.
  15. متقی نژاد، «قاعده قبح اغراء به جهل و کاربست آن در علم کلام»، ص۱۳۹.
  16. متقی نژاد، «قاعده قبح اغراء به جهل و کاربست آن در علم کلام»، ص۱۴۰.
  17. علامه حلی، ألفین، ۱۴۰۲ش، ص۲۲۵.
  18. محمودی، «بررسی قاعده فقهی حرمت تغریر جاهل»، ص۱۰۳.
  19. محمودی، «بررسی قاعده فقهی حرمت تغریر جاهل»، ص۱۰۵.
  20. شیخ انصاری، المکاسب المحرمه، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۷۳؛ محمودی، «بررسی قاعده فقهی حرمت تغریر جاهل»، ص۱۰۵.
  21. حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۲۷، ص۲۰؛ شیخ انصاری، المکاسب المحرمه، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۷۴.
  22. محمودی، «بررسی قاعده فقهی حرمت تغریر جاهل»، ص۱۰۵ ـ ۱۰۷.
  23. حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۲۵، ص۳۰۹.
  24. شیخ انصاری، المکاسب المحرمه، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۷۴.
  25. محمودی، «بررسی قاعده فقهی حرمت تغریر جاهل»، ص۱۱۸؛ مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۵ش، ج۶، ص۲۱۶.
  26. اصفهانی، حاشیه کتاب مکاسب، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۴۴.
  27. مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، موسوعة الفقه الاسلامی، ۱۴۳۱ق، ج۱۵، ص۱۹۷ و ۱۹۹.

منابع

  • اصفهانی، محمد‌حسین، حاشیه کتاب مکاسب، تحقیق: عباس محمد آل سباع، قم، انوار الهدی، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
  • حائری اصفهانی، محمدحسین، الفصول الغرویة فی الأصول الفقهیة، قم،‌ دار احیاء العلوم الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
  • حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آل البیت(َع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • شیخ انصاری، مرتضی، المکاسب المحرمه، قم، کنگره جهانی بزرگداشت شیخ انصاری، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
  • طباطبایی، محمد بن علی، مفاتیح الاصول، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، ۱۲۹۶ق.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، الألفین فی امامة امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب(ع)، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۲ش/۱۹۸۲م.
  • «قاعده‌ اغراء به جهل و مستثنیات آن در انجام فعالیت‌های اطلاعاتی با بهره‌گیری از سنت و سیره‌ معصومان»، سایت طیبات، تاریخ بازدید: ۲۷ آبان ۱۴۰۳ش.
  • مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، قم، مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، ۱۳۹۵ش.
  • مؤسسه دائرة معارف الفقه اسلامی، موسوعة الفقه الاسلامی طبقا لمذهب اهل البیت(ع)، قم، مؤسسه دائرة معارف الفقه اسلامی، ۱۴۲۴ق/۲۰۰۳م.
  • متقی نژاد، مرتضی، «قاعده قبح اغراء به جهل و کاربست آن در علم کلام»، در فصل‌نامه پژوهش‌های اعتقادی کلامی، شماره ۳۰، تابستان ۱۳۹۷ش.
  • محمودی، اکبر، «بررسی قاعده فقهی حرمت تغریر جاهل»، در فصل‌نامه فقه، شماره ۹۹، مهر ۱۳۹۸ش.
  • موسوی عاملی، محمد بن علی، مدارک الأحکام فی شرح شرائع الإسلام، مشهد، مؤسسة آل البیت لإحیاء التراث، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۰م.