خطابیه
خطّابيّه، فرقهای از غالیان زمان امام صادق (ع) به سرکردگی ابوالخطاب محمد بن ابی زینب بودند. اعضای این فرقه به حلول، بداء و نوعی باطنیگرایی معتقدند. شاخههای پدیدآمده از آنان را تا ۵۰ فرقه شمردهاند.
برخی از باورهای آنها عبارتند از: اعتقاد به الوهیت امام جعفر صادق (ع)، اعتقاد به نبوت ابوالخطاب، اعتقاد به تناسخ و اعتقاد به بداء.
ابوالخطاب
ارتباط امام صادق (ع) و ابوالخطاب
ابوالخطاب در ابتدا از یاران و نزدیکان امام صادق (ع) به شمار میآمد. بنا به نقل کلینی ابوالخطاب رابط امام(ع) و دیگر یاران ایشان بود[۱] و امام(ع) یاران خود را به دوستی با وی امر کرد.[۲] او قبل از سال ۱۳۰ق به دلیل عقاید غلوآمیزش مورد لعن و تکفیر امام صادق (ع) قرار گرفت.[۳]
ادعاهای ابوالخطاب
به گزارش ملل و نحلنویسان، ادعاهای ابوالخطاب در تغییر و تحول بود. او نخست ادعا کرد امام صادق(ع) وی را وصی خود کرده و اسم اعظم الهی را به او آموخته است.[۴] سپس از نبوت امامان سخن گفت[۵] که این خطا به تعبیر امام جواد(ع) ناشی از خلط میان محدث و نبی بوده است[۶] پس از آن، حضرت محمد (ص)، علی (ع) و دیگر امامان را خدا خواند و پس از آنکه امام صادق (ع) وی را طرد و لعن کرد، خود را خدا خواند.[۷]
کشته شدن ابوالخطاب
او پس از شکست در جنگ با عیسی بن موسی دستگیر شده و به دار آویخته شد.[۸] به عقیده برخی از پیروان ابوالخطاب، او و یارانش از دیدهها پنهان شدند و پس از این واقعه ابوالخطاب جزء فرشتگان قرار گرفت.[۹]
برخی باورهای آنان
ابوالخطاب، الهیت را نوری در نبوت و نبوت را نوری در امامت میدانست و معتقد بود زمین هرگز از این انوار خالی نخواهد بود.[۱۰] به اعتقاد او نور یا روح الهی در بدنهای امامان به ارث میرسد. او و پیروانش روزه ماه شعبان را واجب دانسته و ترک آن را موجب وجوب کفاره میدانستند.[۱۱]
امامت
خطابیان، فرزندان و شیعیان امام حسین(ع) را فرزندان و دوستان خدا میخواندند. آنان با تأویل آیه ۷۲ سوره ص عبادت و اطاعت ائمه را واجب میدانستند[۱۲] به عقیده آنان، امامان حجتهای خدا بر خلق و دانای همه علوماند.[۱۳] پیروان ابوالخطاب به رغم آنکه قائل به الوهیت امام صادق (ع) بودند، ابوالخطاب را برتر از ایشان و حضرت علی (ع) میدانستند[۱۴] همچنین مدعی بودند امام صادق کتابی به نام جفر، مشتمل بر همه علوم به آنها داده است که به سبب آن به همه چیز علم دارند.[۱۵]
امام صامت و ناطق
خطابیه، بر اساس آیه ۴۴ سوره مومنون در هر زمان به وجود دو امام، یکی ناطق و دیگری صامت معتقد بودند؛ به این ترتیب که در زمان حیات محمد(ص)، امام علی(ع) را امام صامت و پیامبر را امام ناطق میدانستند که پس از رحلت پیامبر، حضرت علی امام ناطق شد[۱۶]و همینطور دیگر امامان تا زمان امام صادق (ع) که وی را امام ناطق و ابوالخطاب را امام صامت برمیشمردند و معتقد بودند پس از امام صادق (ع)، ابوالخطاب امام ناطق است.[۱۷]
نگاه آنها به خلفا
خطابیه، ابوبکر، عمر، عثمان و بیشتر صحابه را به دلیل جلوگیری از امامت امام علی (ع) کافر شمرده و تعدادی از آنان مانند معاویه و عمروعاص را مصداق برخی واژههای قرآنی چون خمر، میسر، جبت و طاغوت معرفی میکردند.[۱۸]
حلول
آرای این فرقه درباره امامت، نبوت و الوهیت امامان و ابوالخطاب، و نیز ادعاهای ابوالخطاب مبنی بر ملک بودن و جعفر صادق بودن و اینکه به هر صورتی که بخواهد درمیآید، نشان از اعتقاد آنان به حلول دارد.[۱۹]
بداء
به نقل نوبختی به رغم وعده ابوالخطاب به پیروزی درجنگ با عیسی بن موسی پیروان ابوالخطاب، به جز یک تن در این جنگ کشته شدند و خود وی نیز دستگیر شد. او این شکست را به استناد وقوع بداء در علم الهی توجیه کرد.[۲۰]
باطنیگرایی و تأویل
خطابیه، واجبات و محرمات را نه افعال معین بلکه مراد از آن را انسانهایی میدانستند که دوستی با دسته اول(واجبات) و دشمنی با دسته دوم (محرمات) است[۲۱] امام صادق (ع) در نامهای به ابوالخطاب چنین سخنانی را باطل شمردند.[۲۲] به عقیده آنان، آنچه خداوند به وسیله پیامبرش بر بندگان واجب کرده، ظاهر و باطنی دارد. عباداتی که در کتاب و سنت آمده ظاهر عبادت است و نجات و سعادت در گرو عمل به باطن آنهاست.[۲۳]
شاخههای خطابیه
برخی منابع شاخههای پدید آمده از خطابیه را از زمان مرگ ابوالخطاب و برخی از زمان طرد او به دست امام صادق (ع) ذکر کردهاند.[۲۴] مقریزی شاخههای پدیدآمده از آنان را، تا پنجاه فرقه شمرده است.[۲۵]
- خطابیه مطلقه: آنان، پس از مرگ ابوالخطاب به اعتقادات سابق خود باقی ماندند و وجود جانشین برای ابوالخطاب را انکار کردند.[۲۶]
- مبارکیه: برخی خطابیان پس از ابوالخطاب به محمدبن اسماعیل گرویدند و به فرقه مبارکیه از فرقههای اسماعیلیه پیوستند.[۲۷]
- بزیغیه: پیروان بزیغ یا بزیع بن موسی که معتقد بودند امام صادق (ع) خدایی است که بزیغ را مانند ابوالخطاب به پیامبری فرستاده است.[۲۸]
- عمیریه یا عجلیه: پیروان عمیر بن بیان، که مانند بزیغیه امام صادق (ع) را خدا دانسته، میپرستیدند.[۲۹]
- پیروان سری اقصم: پیروان سری اقصم که معتقد بودند امام صادق (ع) وی را به عنوان رسولی قوی و امین فرستاده است[۳۰] او بارها مورد لعن امام صادق (ع) قرار گرفت.[۳۱]
- معمریه: پیروان معمربن احمر که به حلول و تناسخ و بهشت دنیایی و... معتقد بودند[۳۲] نام دیگر این فرقه یعمومیه است.[۳۳]
- مفضلیه: پیروان مفضل بن عمر جعفی که به پیروی از امام صادق (ع) از ابوالخطاب برائت جستند.[۳۴] روایات در تایید و تکفیر مفضل مختلفند.[۳۵]
- غرابیه: بنیانگذار این فرقه مشخص نیست. آنان معتقد بودند به سبب شباهت زیاد حضرت علی به پیامبر اکرم، جبرئیل به اشتباه رسالت الهی را به حضرت محمد (ص) ابلاغ کرد. از این رو جبرئیل را لعن میکردند و علی و فرزندانش را پیامبر میدانستند.[۳۶]
- مخمسه: پارهای از یاران ابوالخطاب مخمسه نام داشتند. اشعری در کتابش به تفصیل از آنان و عقایدشان یاد کرده است.[۳۷]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ کلینی، ج۵، ص۱۵
- ↑ کلینی، ج۱، ص۴۱۸؛ قاضی نعمان، دعائم الاسلام، ج۱، ص۴۹؛ مجلسی، ج۶۶، ص۲۲۰-۲۱۹
- ↑ مجلسی، ج۶۶، ص۲۲۰-۲۱۹
- ↑ سعدبن عبدالله اشعری، کتاب المقالات و الفرق، ص۵۱
- ↑ بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۲۴۷
- ↑ کلینی، ج۱، ص۲۷۰؛ مجلسی، ج۲۶، ص۶۷
- ↑ بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۲۴۷
- ↑ نک نوبختی، فرق الشیعة، ص۷۰
- ↑ نوبختی، فرق الشیعة، ص۷۱-۷۰
- ↑ شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۳۰۰
- ↑ طوسی، الاستبصار، ج۲، ص۱۳۸
- ↑ علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ص۱۱-۱۰؛ نشوان بن سعید حمیری، الحور العین، ص۱۶۶
- ↑ علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ص۱۰
- ↑ بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۲۴۷؛ تبصرة العوام، ص۱۷۱-۱۷۰
- ↑ مقریزی، کتاب المواعظ، ج۲،ص۳۵۲
- ↑ سعد بن عبدالله اشعری، کتاب المقالات و الفرق، ص۵۱
- ↑ بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۲۴۸
- ↑ ملطی شافعی، التنبیه و الرد علی اهل الاهواء و البدع، ص۱۵۴؛ بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۲۵۰؛ مقریزی، کتاب المواعظ، ج۲،ص۳۵۲
- ↑ سعد بن عبدالله اشعری، کتاب المقالات و الفرق، ص۵۱
- ↑ نوبختی، فرق الشیعة، ص۷۰
- ↑ سعد بن عبدالله اشعری، کتاب المقالات و الفرق، ص۵۲-۵۱
- ↑ کشی، اختیار معرفة الرجال، ص۲۹۱
- ↑ نوبختی، فرق الشیعة، ص۵۷
- ↑ نوبختی، فرق الشیعة، ص۷۱ و بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۲۴۸
- ↑ مقریزی، کتاب المواعظ، ص۳۵۲
- ↑ بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۲۵۰
- ↑ حمیری، الحور العین، ص۱۶۸
- ↑ نک کشی، اختیار معرفة الرجال، صص ۳۰۵-۳۰۴؛ علی ابن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ص۱۲؛ سعد بن عبدالله اشعری، کتاب المقالات و الفرق، ص۵۲
- ↑ نک علی ابن اسماعیل اشعری، ص۱۳-۱۲؛ بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۲۴۹؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۳۰۲؛ نشوان بن سعید حمیری، الحور العین، ص۱۶۷
- ↑ نک سعدبن عبدالله اشعری، کتاب المقالات و الفرق، ص۵۲؛ نوبختی، فرق الشیعة، ص۴۴-۴۳
- ↑ کشی، اختیار معرفة الرجال، ص۳۰۵-۳۰۴
- ↑ نک سعدبن عبدالله اشعری، کتاب المقالات و الفرق، ص۵۳؛ علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ص۱۱؛ بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۲۴۸، نشوان بن سعد حمیری، الحور العین، ص۱۶۷؛ نوبختی، فرق الشیعة، ص۴۴
- ↑ علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ص۱۱
- ↑ نک علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ص ۱۳؛ بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۲۵۰-۲۴۹
- ↑ نک کشی، اختیار معرفة الرجال، ص۳۲۹-۳۲۱
- ↑ نک ابن حزم، الفضل فی الملل و الاهواء و النحل، ج۴،ص۱۸۳؛ نشوان بن سعید حمیری، الحور العین، ص۱۵۵؛ تبصرة العوام، ص۱۷۱
- ↑ سعدبن عبدالله اشعری، کتاب المقالات و الفرق، ص۵۹-۵۶
منابع
- ابن حزم، الفضل فی الملل و الاهواء و النحل، بیروت، ۱۹۸۳\۱۴۰۳.
- اشعری، سعدبن عبدالله، کتاب المقالات و الفرق، چاپ محمدجواد مشکور، تهران، ۱۳۶۱ش.
- اشعری، علی بن اسماعیل، کتاب مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۹۸۰\۱۴۰۰.
- بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره، بی تا.
- سید مرتضی بن داعی حسنی رازی، تبصرة العوام فی معرفة مقالات الانام، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران، اساطیر، ۱۳۶۴ش.
- شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، چاپ احمد فهی محمد، قاهره، ۱۳۶۸-۱۳۶۷، چاپ افست بیروت، بی تا.
- طوسی، محمد بن حسن، الاستبصار، چاپ حسن موسوی خراسان، تهران، ۱۳۹۰.
- قاضی نعمان، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، چاپ آصف بن علی اصغر فیضی، قاهره، ۱۹۶۵-۱۹۶۳، افست، قم، بی تا.
- کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، تلخیص محمد بن حسن طوسی، چاپ محمد حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
- کلینی.
- مجلسی.
- مقدسی، مطهر بن طاهر، کتاب البدء و التاریخ، چاپ کلمان هوار، پاریس، ۱۹۱۹-۱۸۹۹، چاپ افست، تهران ۱۹۶۲.
- مقریزی، احمد بن علی، کتاب المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار المعروف بالخطط المقریزیه، بولاق ۱۲۷۰، چاپ افست، بغداد، ۱۹۷۰.
- ملطی شافعی، محمد بن احمد، التنبیه و الرد علی اهل الاهواء و البدع، چاپ محمد زاهد کوثری، قاهره، ۱۳۶۹.
- حمیری، نشوان بن سعید، الحور العین، چاپ کمال مصطفی، چاپ افست، تهران ۱۹۷۲.
- نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعة، چاپ محمد صادق آل بحرالعلوم، نجف، ۱۳۵۵/۱۹۶۳.
- EL2, "Khattabiyya" (by W. Madelung).
پیوند به بیرون
- منبع مقاله : دانشنامه جهان اسلام
- دایرة المعارف بزرگ اسلامی