پرش به محتوا

امر به معروف و نهی از منکر

مقاله نامزد خوبیدگی
از ویکی شیعه

امر به معروف و نهی از منکَر به‌معنای وادارکردن افراد به انجام کارهای پسندیده و بازداشتن از کارهای زشت و گناه است. این کار از مهم‌ترین واجبات دینی به شمار می‌آید و در قرآن و روایات بر آن تأکید شده است. از دیدگاه فقهای شیعه، امر به معروف و نهی از منکر واجب کفایی است؛ یعنی اگر گروهی از مردم به انجام آن اقدام کنند، وجوب آن از دیگران برداشته می‌شود. امر به معروف و نهی از منکر در فقه شیعیان‌امامی جزو فروع دین محسوب می‌شود؛ در حالی که در برخی دیگر از فرق اسلامی مانند معتزله و زیدیه، به‌عنوان یکی از اصول اعتقادی شناخته می‌شود.

فقها چهار شرط را برای واجب‌شدن آن ذکر کرده‌اند: آگاهی امرکننده و ناهی از حکم شرعی مربوط به معروف و منکر، احتمال تأثیر امر یا نهی در فرد مخاطب، اطمینان از قصد تکرار منکر توسط فرد و عدم وجود ضرر جانی، مالی یا آبرویی برای امرکننده یا دیگر مؤمنان.

برای اجرای امر به معروف و نهی از منکر نیز سه مرحله مشخص شده است: نخست، انکار قلبی و ابراز نارضایتی از طریق رفتارهای غیرکلامی؛ در صورت عدم تأثیر، امر و نهی زبانی انجام می‌شود؛ اگر دو مرحله قبلی مؤثر نباشد، اقدامات عملی مجاز است، که باید با رعایت تدریج و با اجازه امام یا نایب امام انجام شود.

اهمیت

امر به معروف و نهی از منکر را یکی از مهم‌ترین و بزرگ‌ترین واجبات دینی به شمار آورده‌اند[۱] که در روایات امامان معصوم(ع) به اهمیت آن تأکید شده است.[۲] در کتاب‌های فقهی، بخش مستقلی به امر به معروف و نهی از منکر، اختصاص دارد.[۳] در کتاب اللمعة الدمشقیة به عنوان بخش مستقلی ذیل مباحث کتاب جهاد آمده است.[۴] در کتاب‌های حدیثی مانند کتاب الکافی نیز در بخش مستقلی، روایات امر به معروف و نهی از منکر ذکر شده است.[۵] حر عاملی، محدث شیعه، بخشی از کتاب حدیثی وسائل‌الشّیعه را به این موضوع اختصاص داده و در ۴۱ عنوان، روایات مختلفی دربارهٔ احکام، ضوابط و شرایط آن گرد آورده است.[۶] در کتاب‌های کلامی نیز امر به معروف و نهی از منکر را از مصادیق لطف بر شمرده‌اند[۷] و در اینکه آیا این عمل واجب عقلی است یا واجب شرعی، بحث کرده‌اند.[۸]

در آیاتی از قرآن درباره امر به معروف و نهی از منکر سخن آمده است.[۹] در برخی از آیات، به عنوان وظیفه‌ای ویژه برای امت پیامبر(ص) یاد شده و در کنار باورهایی چون ایمان به خدا و معاد یا اعمالی چون نماز و زکات آمده است.[۱۰] از امام علی(ع) نقل شده همه کارهای نیک و حتی جهاد در راه خدا، در برابر آن، همچون آب دهان در برابر دریای پهناور است.[۱۱] در روایتی نیز به نقل از امام صادق(ع) درباره اهمیت امر به معروف و نهی از منکر چنین گزارش شده است که سایر واجبات به‌وسیله آن بر پا می‌شوند، در پرتو آن راه‌ها اَمْن می‌گردد، کسب‌وکار مردم حلال می‌شود و حقوق افراد تأمین می‌گردد، و زمین‌ها آباد می‌شود و از دشمنان انتقام گرفته می‌شود.[۱۲]

اصل هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، به امر به معروف و نهی از منکر اختصاص دارد. بنا بر این اصل، امر به معروف و نهی از منکر وظیفه‌ای همگانی است.[۱۳] همچنین در ایران در دوره جمهوری اسلامی سازمانی به نام ستاد امر به معروف و نهی از منکر برای ترویج این آموزه تأسیس شده است.[۱۴]

امر به معروف و نهی از منکر از مشترکات مسلمانان

امر به معروف و نهی از منکر از مشترکات فرق اسلامی به شمار می‌رود.[نیازمند منبع] معتزله آن را اصل پنجم از اصول اعتقادی خود می‌دانند[۱۵] و بر این باورند که مسلمان باید امر به معروف و نهی از منکر را نسبت به کافر و فاسق اجرا کند.[۱۶] گفته می‌شود زیدیه نیز آن را پنجمین اصل اعتقادی خود می‌دانند؛[۱۷] به‌گونه‌ای که زید بن علی، اولین پیشوای این فرقه، قیام خود را بر مبنای آن بنیاد نهاد.[۱۸] در مقابل امامیه امر به معروف و نهی را از فروع دین می‌شمارند.[۱۹]

تعریف فقهی

«امر به معروف» به معنای وادارکردن مردم بر انجام کاری پسندیده و مشروع و «نهی از منکر» به معنای منع‌کردن از کاری زشت و گناه است.[۲۰] امر یا وادارکردن و نهی یا منع‌کردن اعم است از اینکه زبانی باشد یا غیرزبانی باشد و با انجام‌دادن کاری صورت بگیرد.[۲۱]

سید علی سیستانی، از مراجع تقلید، درباره معنای «معروف» گفته که به معنای کار نیکی است که عقل خوبی آن را درک می‌کند یا شارع ما را به خوب‌بودن آن راهنمایی کرده است. «منکَر» نیز به معنای کار زشت و ناپسند است که عقل بدبودن آن را درک می‌کند یا شارع انسان را از ناپسندبودن آن آگاه کرده است.[۲۲]

فقیهانی مثل محقق حلی و علامه حلی قید دیگری به این تعریف افزوده‌اند. به‌باور آنها، «معروف»، هر کار نیکی است که علاوه‌بر نیک‌بودن، انجام‌دهنده‌اش نیز آن را به وصف نیکی بشناسد و «منکَر» هر کار بدی است که علاوه‌بر بدبودن آن، انجام‌دهنده‌اش نیز آن را به بدی بشناسد.[۲۳]

حکم فقهی

محمدحسن نجفی معروف به صاحب‌جواهر:

از بزرگ‌ترین، عالی‌ترین و محکم‌ترین مراتب امر به معروف و نهی از منکر از نظر تأثیر، به‌ویژه در میان رؤسای دین، این است که لباس خوبی‌ها را خواه واجب باشد و خواه مستحب، بر تن کنند و لباس زشتی‌ها را خواه حرام باشد و خواه مکروه، از تن بیرون کنند و خودشان را به اخلاق نیکو کامل کنند و از اخلاق زشت پاک سازند. چنین کاری سبب سوق‌دادن مردم به انجام نیکی‌ها و ترک محرمات می‌شود؛ مخصوصا اگر با اندرزهای نیک و تشویق‌کننده و هشداردهنده تکمیل نمایند؛ چراکه هر مقامی گفتاری خاص و هر دردی داروی ویژه‌ای دارد و درمان روح‌ها و عقل‌ها، به‌مراتب، بسیار بالاتر از درمان بدن‌ها است.

نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۳۸۲-۳۸۳.

بنابه نظر فقهای شیعه امر به معروف و نهی از منکر واجب است.[۲۴] برخی وجوب آن را از ضروریات دین دانسته و گفته‌اند اگر کسی از روی توجه وجوب آن را انکار کند، کافر می‌شود.[۲۵] همچنین فقها بر این نظرند در صورتی که معروف از امور مستحب و منکر از امور مکروه باشد، امر به معروف و نهی از منکر مستحب است.[۲۶]

واجب کفایی یا عینی؟

در اینکه امر به معروف و نهی از منکر واجب کفایی است یا واجب عینی، میان فقها اختلاف‌نظر وجود دارد.[۲۷] بسیاری از فقها آن را واجب کفایی می‌دانند که در این صورت اگر کسانی متصدی انجام آن شوند، از عهده دیگران ساقط می‌گردد.[۲۸] به‌گفته شهید ثانی، هدف شرعی از امر به معروف و نهی از منکر، این است که معروف انجام شود و منکر انجام نشود. بنابراین این تکلیف متوجه فرد معینی نیست؛ بلکه متوجه همه مکلفان است و چنانچه گروهی به انجام آن مبادرت ورزند، تکلیف آن از بقیه ساقط می‌گردد.[۲۹]

برخی فقهای شیعه مانند شیخ طوسی در کتاب النهایة،[۳۰] ابن‌حمزه در الوسیلة[۳۱] و محقق کرکی[۳۲] آن را واجب عینی به شمار آورده‌اند.

واجب عقلی یا واجب شرعی؟

در اینکه امر به معروف و نهی از منکر واجب شرعی است یا واجب عقلی، میان عالمان شیعه اختلاف‌نظر وجود دارد.[۳۳] بیشتر فقها و متکلمان شیعه آن را واجب شرعی به شمار آورده و برای اثبات آن، به ادله شرعی مانند آیات قرآن، روایات متواتر از امامان معصوم(ع) و اجماع استناد کرده‌اند.[۳۴]

برخی نیز به وجوب عقلی آن قائل شده و چنین استدلال کرده‌اند:

  • از باب قاعده لطف: امر به معروف و نهی از منکر، چون بنده را به طاعت نزدیک می‌کند، لطف است. لطف نیز عقلاً بر خداوند واجب است. پس جعل حکم وجوب برای امر به معروف و نهی از منکر از سوی او واجب است.[۳۵]
  • ترک امر به معروف و نهی از منکر احتمال واردشدن ضرر دنیوی و اخروی را در پی دارد و دفع ضرر محتمل نیز عقلاً واجب است. پس دفع ضرر حاصل از ترک امر به معروف و نهی از منکر نیز واجب است.[۳۶]

شرایط امر به معروف و نهی از منکر

بنابر فتوای فقیهان، امر به معروف و نهی از منکر شرایطی دارد که با وجود این شرایط، واجب می‌شود:[۳۷]

  • امرکننده به معروف و نهی‌کننده از منکر، به معروف و منکَر از دیدگاه شرع اسلام آگاهی داشته باشد؛
  • احتمال بدهد که امر و نهی او در آن فرد تأثیر داشته باشد؛
  • بداند فردی که منکر از او سر زده است بنای تکرار آن منکر را دارد و در صورتی که بداند آن فرد از انجام منکر پشیمان شده و بنای اصرار بر آن را ندارد، امر به معروف و نهی از منکر کردن او واجب نیست؛
  • امر به معروف و نهی از منکر کردن، برای او یا سایر مؤمنان، ضرر جانی، مالی و آبرویی در پی نداشته باشد و چنانچه احتمال حصول ضرر بدهد، وجوب آن برداشته می‌شود.[۳۸]

مراتب امر به معروف و نهی از منکر

فقهای شیعه برای اجرای امر به معروف و نهی از منکر مراحلی تعیین کرده‌اند و بر این باورند که این مراحل باید با رعایت شرایط و به ترتیب و به صورت تدریجی انجام شود:[۳۹]

انکار قلبی

مرحله اول، انکار با قلب است.[۴۰] در این مرحله شخص ناراحتی و نارضایتی خود را از رفتار منکر، با اقداماتی مانند ترش‌رویی، برهم‌نهادن چشم، اخم‌کردن، روگرداندن، کناره‌گیری‌‌کردن یا ترک رابطه نشان می‌دهد.[۴۱]

امر و نهی زبانی

مرحله دوم، امر به معروف و نهی از منکر زبانی است.[۴۲] اگر انکار قلبی تأثیر نداشته باشد، شخص باید با گفتار، ابتدا به‌صورت پند و نصیحتِ نرم، امر و نهی کند؛[۴۳]در صورتی که احتمال تأثیر در همین حد وجود داشته باشد، تجاوز از این مرحله جایز نیست.[۴۴]

اقدامات عملی

مرحله سوم، اقدامات عملی و استفاده از نیروی بازدارنده است.[۴۵] این مرحله تنها در صورتی مجاز دانسته شده که دو مرحله پیشین اثر نداشته باشد و باید به‌صورت تدریجی از درجات خفیف‌تر به شدیدتر انجام شود.[۴۶] اقدامات عملی شامل رفتارهایی مانند کتک‌زدن، محدودکردن یا بازداشت باشد، اما نباید به حدّی برسد که موجب جراحت، نقص عضو یا دیه و قصاص شود.[۴۷]

حکم مجروح‌کردن و کشتن

بر اساس نظر مشهور فقهای شیعه، وارد آوردن جراحت یا قتل در چارچوب امر به معروف و نهی از منکر تنها با اذن امام یا نایب او جایز است.[۴۸] برخی از فقیهان می‌گویند منظور از نایب امام در عصر غیبت، فقیه جامع‌الشرایط است.[۴۹] صاحبْ‌جواهر، فقیه قرن سیزدهم قمری نیز این محدودیت را برای جلوگیری از هرج‌ومرج و فساد ضروری می‌داند.[۵۰]

تفاوت امر به معروف و نهی از منکر با ارشاد جاهل

فرق امر به معروف و نهی از منکر با ارشاد جاهل چنین بیان شده است: ارشاد جایی معنا دارد که شخص به حکم یا موضوع یا هردو جاهل باشد؛ ولی در امر به معروف و نهی از منکر، شخص انجام‌دهندهٔ فعل به حکم آن آگاه است. برای مثال، در جایی که شخصی نمی‌داند خوردن شراب حرام است یا آنکه می‌داند حرام است، ولی نمی‌داند که این مایع، شراب است، آگاه‌سازی چنین فردی و منع‌کردن او از باب ارشاد جاهل است؛ اما اگر هم می‌داند که خوردن شراب حرام است و هم می‌داند مایعی که می‌خواهد بخورد شراب است، منع‌کردن او از باب نهی از منکر محسوب می‌شود.[۵۱]

کتاب‌شناسی

درباره موضوع امر به معروف و نهی از منکر آثار مستقلی به رشته تحریر درآمده که برخی به بیان زیر است:

  • کتاب «امر به معروف و نهی از منکر»، نوشته حسین نوری همدانی شامل درس‌گفتارهای او در حوزه علمیه قم است و ابتدا به عربی تألیف شده و سپس به فارسی ترجمه شده است.[۵۲]
  • کتاب «امر به معروف و نهی از منکر در اندیشه اسلامی»، نوشته مایکل آلن کوک، اسلام‌شناس اهل انگلستان: در این کتاب، دیدگاه فرقه‌های مختلف اسلامی در مسئله امر به معروف و نهی از منکر بررسی شده است. این کتاب به قلم احمد نمایی، از انگلیسی به فارسی ترجمه شده و در دو جلد به چاپ رسیده است.[۵۳]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. نوری همدانی، امر به معروف و نهی از منکر، ۱۳۷۷ش، ص۲۱.
  2. برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۱۶ق، ج۱۶، ص۱۱۹.
  3. برای نمونه نگاه کنید به محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۳۱۰؛ شهید ثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۴۰۹؛ خمینی، تحریر الوسیلة، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ج۱، ص۴۳۹.
  4. شهید ثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۴۰۹.
  5. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۵۵-۶۰.
  6. حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۱۶ق، ج۱۶، ص۱۱۵-۲۸۱.
  7. برای نمونه نگاه کنید به فاضل مقداد، إرشاد الطالبین إلى نهج المسترشدین، ۱۴۰۵ق، ص۳۸۰.
  8. برای نمونه نگاه کنید به علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۳۷ق، ص۵۷۸.
  9. برای نمونه نگاه کنید به سوره آل عمران، آیات ۱۰۴ و ۱۱۰؛ سوره حج، آیه ۴۱.
  10. برای نمونه نگاه کنید به سوره آل عمران، آیات ۱۰۴ و ۱۱۰؛ سوره حج، آیه ۴۱.
  11. نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، حکمت ۳۷۴، ص۵۴۲.
  12. حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۱۶ق، ج۱۶، ص۱۱۹.
  13. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل هشتم.
  14. «درباره ما»، وبگاه ستاد امر به معروف و نهی از منکر.
  15. مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۴۱۷-۴۱۸.
  16. مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۴۱۷-۴۱۸.
  17. آقاجانی قناد، «درآمدی بر بررسی تطبیقی امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه معتزله و دیگر فرق اسلامی (۱)»، ص۳۸.
  18. آقاجانی قناد، «درآمدی بر بررسی تطبیقی امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه معتزله و دیگر فرق اسلامی (۱)»، ص۴۲.
  19. مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۲۶، ص۲۵۷.
  20. علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۳۷ق، ص۵۷۸؛ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ج۱، ص۲۹۷-۲۹۸.
  21. فاضل مقداد، إرشاد الطالبین إلى نهج المسترشدین، ص۳۸۰.
  22. حسینی سیستانی، «معنای معروف و منکر»، سایت رسمی دفتر مرجع عالیقدر آقای سیدعلی حسینی سیستانی.
  23. برای نمونه نگاه کنید به محقق حلی، شرایع الاسلام، ج۱، ص۳۱۰؛ علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۱۴ق، ج۹، ص۴۳۷.
  24. برای نمونه نگاه کنید به شهید ثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۴۱۳؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۳۶۳؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ج۱، ص۴۳۹.
  25. امام خمینی، تحریر الوسیلة، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ج۱، ص۴۳۹.
  26. نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۳۶۳-۳۶۵؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ج۱، ص۴۴۰.
  27. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۱۴ق، ج۹، ص۴۴۲.
  28. برای نمونه نگاه کنید به محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۳۱۰؛ شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۱۰۱؛ شهید ثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۴۱۳؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ج۱، ص۴۳۹.
  29. شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۱۰۱.
  30. شیخ طوسی، النهایة، ۱۴۰۰ق، ص۲۹۹.
  31. ابن‌حمزه، الوسیلة، ص۲۰۷.
  32. محقق کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۴۸۵.
  33. علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۳۷ق، ص۵۷۸؛ علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۱۴ق، ج۹، ص۴۴۱.
  34. شیخ طوسی، الاقتصاد، ص۱۴۶؛ حلی، کتاب السرائر، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۱-۲۲.
  35. فاضل مقداد، إرشاد الطالبین إلی نهج المسترشدین، ۱۴۰۵ق، ص۳۸۰.
  36. شیخ طوسی، الاقتصاد، ۱۴۰۰ق، ص۱۴۷.
  37. برای نمونه نگاه کنید به علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۱۴ق، ج۹، ص۴۴۲-۴۴۳.
  38. حلی، السرائر، ج۲، ص۲۳؛ تذکرة الفقهاء، ۱۴۱۴ق، ج۹، ص۴۴۳؛ شهید ثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۴۱۴-۴۱۵؛ محقق کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۴۸۶؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ج۱، ص۴۴۲-۴۴۸.
  39. امام خمینی، تحریر الوسیلة، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ج۱، ص۴۵۳؛ نوری همدانی، امر به معروف و نهی از منکر، ۱۳۷۷ش، ص۲۸۱.
  40. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۱۴ق، ج۹، ص۴۴۳؛ شهید ثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۴۱۶؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۳۷۴.
  41. امام خمینی، تحریر الوسیلة، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ج۱، ص۴۵۳.
  42. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۱۴ق، ج۹، ص۴۴۴؛ شهید ثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۴۱۶؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۳۷۴؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ج۱، ص۴۵۴.
  43. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۱۴ق، ج۹، ص۴۴۴.
  44. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۱۴ق، ج۹، ص۴۴۴؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ج۱، ص۴۵۴.
  45. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۱۴ق، ج۹، ص۴۴۳؛ شهید ثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۴۱۶؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۳۷۴؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ج۱، ص۴۵۶.
  46. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۱۴ق، ج۹، ص۴۴۳؛ شهید ثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۴۱۶؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۳۷۴؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ج۱، ص۴۵۶.
  47. حسینی سیستانی، «مراتب امر به معروف و نهی از منکر»، سایت رسمی دفتر مرجع عالقدر آقای سیدعلی حسینی سیستانی.
  48. شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۱۰۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۳۸۳.
  49. شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۱۰۵؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ج۱، ص۴۵۸.
  50. نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۳۸۳.
  51. خوئی، موسوعة الامام الخوئی، مؤسسة الامام الخوئی، ج۴، ص۳۴۳.
  52. نوری همدانی، امر به معروف و نهی از منکر، ۱۳۷۷ش، ص۲۴.
  53. کوک، امر به معروف و نهی از منکر در اندیشه اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۱۰-۱۳.

منابع

  • ابن‌حمزه طوسی، محمد بن علی، الوسیلة إلی نیل الفضیلة‌، محقق و مصحح، محمد حسون‌، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۸ق.
  • امام خمینی، سید روح‌الله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، بی‌تا.
  • حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، تصحیح سید محمدرضا حسینی جلالی، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، ۱۴۱۶ق.
  • حسینی سیستانی، سیدعلی، «مراتب امر به معروف و نهی از منکر»، سایت رسمی دفتر مرجع عالقدر آقای سیدعلی حسینی سیستانی، تاریخ بازدید: ۲۰ فروردین ۱۴۰۴ش.
  • حسینی سیستانی، سیدعلی، «معنای معروف و منکر»، سایت رسمی دفتر مرجع عالیقدر آقای سیدعلی حسینی سیستانی، تاریخ بازدید: ۲۰ فروردین ۱۴۰۴ش.
  • حلی، ابن ادریس، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
  • خوئی، سید ابوالقاسم، موسوعة الامام الخوئی، قم، مؤسسة الامام الخوئی، بی‌تا.
  • «درباره ما»، وبگاه ستاد امر به معروف و نهی از منکر، تاریخ بازدید: ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
  • سجادی، سیدجعفر، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، نشر کومش، ۱۳۷۳ش.
  • شهید ثانی، زین الدین بن علی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، تعلیقه و تصحیح سیدمحمد کلانتر، قم، انتشارات داوری، ۱۴۱۰ق.
  • شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الافهام، قم، بنیاد معارف اسلامی، ۱۴۱۳ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، الاقتصاد الهادی الی طریق الرشاد، تهران، انتشارات نجاح، ۱۴۰۰ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، النهایة، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۰ق.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، قم، مؤسسة آل البیت(ع)، ۱۴۱۴ق.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۳۷ق.
  • فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، إرشاد الطالبین إلى نهج المسترشدین، قم، کتابخانه عمومی حضرت آيت الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۵ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۴۰۷ق.
  • کوک، مایکل آلن، امر به معروف و نهی از منکر در اندیشه اسلامی، ترجمه احمد نمایی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۸۴ش.
  • محقق حلی، جعفر بن حسن، شرایع الاسلام، قم، انتشارات اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
  • محقق کرکی، علی بن حسین، جامع المقاصد، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
  • نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، بیروت، دار احیاء تراث العربی، ۱۴۰۴ق.
  • نوری همدانی، حسین، امر به معروف و نهی از منکر، ترجمه محمد محمدی اشتهاردی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۷۷ش.
  • نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، قم، مرکز البحوث الاسلامیة، ۱۳۷۴ش.