پرش به محتوا

سید مجتبی نواب صفوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(←‏منابع: اصلاح ارقام، اصلاح نشانی وب، اصلاح نویسه‌های عربی)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۷: خط ۶۷:


===حکم ارتداد؛ اجتهاد یا تقلید===
===حکم ارتداد؛ اجتهاد یا تقلید===
از موارد قابل بحث درباره نواب صفوی، منشا اعتقاد وی به ارتداد کسروی است. در بازجویی‌هایی که از وی به عمل آمده نیز از او درباره این‎که این اعتقاد براساس اجتهاد شخصی بوده و یا تقلید از دیگر مراجع، سوال شده است.<ref>گلسرخی، خاطرات مشترک، ص۳۵.</ref> [[مهدی عراقی]] یکی از [[انقلاب اسلامی ایران|انقلابیون]] ایران این اعتقاد را نتیجه استفتاء نواب از حاج آقا حسین قمی و جواب او مبنی بر مرتد و واجب‌القتل بودن کسی مانند کسروی، می‌داند.<ref>ناگفته‌ها، مهدی عراقی، ص۲۲.</ref> بنابر نقلی که به نوعی تایید این نظریه است آیت الله قمی در جواب عده‌ای از نمایندگان دربار [[پهلوی]] که برای دیدار وی به [[نجف]] رفته بودند درباره اقدام به قتل کسروی می‌گوید: عمل آن‌ها (فدائیان اسلام) مانند نماز از ضروریات بوده و احتیاجی به فتوا نداشته زیرا کسی که به پیغمبر و ائمه اطهار جسارت و هتاکی کند قتلش [[واجب]] و خونش هدر است.<ref>خسروشاهی، فدائیان اسلام: تاریخ، عملکرد، اندیشه، ص۴۱.</ref>{{سخ}}
از موارد قابل بحث درباره نواب صفوی، منشا اعتقاد وی به ارتداد کسروی است. در بازجویی‌هایی که از وی به عمل آمده نیز از او درباره این‎که این اعتقاد براساس اجتهاد شخصی بوده و یا تقلید از دیگر مراجع، سوال شده است.<ref>گلسرخی و دیگران، خاطرات مشترک، ص۳۵.</ref> [[مهدی عراقی]] یکی از [[انقلاب اسلامی ایران|انقلابیون]] ایران این اعتقاد را نتیجه استفتاء نواب از حاج آقا حسین قمی و جواب او مبنی بر مرتد و واجب‌القتل بودن کسی مانند کسروی، می‌داند.<ref>ناگفته‌ها، مهدی عراقی، ص۲۲.</ref> بنابر نقلی که به نوعی تایید این نظریه است آیت الله قمی در جواب عده‌ای از نمایندگان دربار [[پهلوی]] که برای دیدار وی به [[نجف]] رفته بودند درباره اقدام به قتل کسروی می‌گوید: عمل آن‌ها (فدائیان اسلام) مانند نماز از ضروریات بوده و احتیاجی به فتوا نداشته زیرا کسی که به پیغمبر و ائمه اطهار جسارت و هتاکی کند قتلش [[واجب]] و خونش هدر است.<ref>خسروشاهی، فدائیان اسلام: تاریخ، عملکرد، اندیشه، ص۴۱.</ref>{{سخ}}
با توجه به موارد مذکور محققین درباره این که قتل کسروی با اجازه برخی مراجع وقت بوده است تردیدی نداشته و این اجازه را از جانب علمایی چون [[علامه امینی]]<ref> منظورالاجداد، فدائیان اسلام، ص۱۹۱.</ref>،  [[سید ابوالحسن اصفهانی]]، [[حاج آقا حسین قمی]]، شیخ محمد تهرانی، [[سید ابوالقاسم کاشانی]]، و حتی [[سید محمد بهبهانی]] ثابت می‎دانند.<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی و سیاسی ایران، ص۲۲۱.</ref>{{سخ}}
با توجه به موارد مذکور محققین درباره این که قتل کسروی با اجازه برخی مراجع وقت بوده است تردیدی نداشته و این اجازه را از جانب علمایی چون [[علامه امینی]]<ref> منظورالاجداد، فدائیان اسلام، ص۱۹۱.</ref>،  [[سید ابوالحسن اصفهانی]]، [[حاج آقا حسین قمی]]، شیخ محمد تهرانی، [[سید ابوالقاسم کاشانی]]، و حتی [[سید محمد بهبهانی]] ثابت می‎دانند.<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی و سیاسی ایران، ص۲۲۱.</ref>{{سخ}}
بنابر اسناد تاریخی موجود نواب صفوی خود در بازجویی هایش و در جواب این سوال که «شما روی چه عنوانی، و‌ به‌ اجازهء‌ کدام [[مجتهد]] این کارها را کرده‌اید؟ می‌گوید: اجازه مجتهد نمی‌خواهد، زیرا‌ ما‌ [[جهاد]] که نمی‌کنیم. اینها مهاجم هستند، و اگر کسی به‌ اسلام و ناموس مسلمین مهاجم بود، بر‌ هر‌ مسلمانی،واجب است دفاع کند. و چون‌ ما‌ قدرت داریم‌ و می‌توانیم، دفاع‌ می‌کنیم.»<ref> گلسرخی، خاطرات مشترک، ص۳۵.</ref>
بنابر اسناد تاریخی موجود نواب صفوی خود در بازجویی هایش و در جواب این سوال که «شما روی چه عنوانی، و‌ به‌ اجازهء‌ کدام [[مجتهد]] این کارها را کرده‌اید؟ می‌گوید: اجازه مجتهد نمی‌خواهد، زیرا‌ ما‌ [[جهاد]] که نمی‌کنیم. اینها مهاجم هستند، و اگر کسی به‌ اسلام و ناموس مسلمین مهاجم بود، بر‌ هر‌ مسلمانی،واجب است دفاع کند. و چون‌ ما‌ قدرت داریم‌ و می‌توانیم، دفاع‌ می‌کنیم.»<ref> گلسرخی و دیگران، خاطرات مشترک، ص۳۵.</ref>


==نواب و مصدق از پیمان تا زندان==
==نواب و مصدق از پیمان تا زندان==
خط ۸۸: خط ۸۸:
در کنار این جریانات، خاطرات مختلفی درباره کمک‌های مالی آیت الله بروجردی به فدائیان و به خصوص نواب صفوی وجود دارد.<ref>بدلا، چشم و چراغ مرجعیت، ص۱۱۹-۱۲۰.</ref> آیت الله بروجردی در ابتدا به حمایت از فدائیان می‌پرداخت و حتی از طریق سیدحسین بُدَلا(۱۲۸۶-۱۳۸۲ش) که جزو شورای استفتای ایشان و عموزاده [[عبدالحسین واحدی]] بود، به فدائیان کمک مالی می‌کرد.<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی سیاسی ایران، ۱۳۸۹ش، ص۲۴۰.</ref> اما از بهار ۱۳۲۹ش اختلاف‌ها با فدائیان بالاگرفت و در نهایت منجر به مهاجرت تعدادی از طلاب طرفدار فدائیان از قم به تهران شد.<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی سیاسی ایران، ۱۳۸۹ش، ص۲۳۷ تا ۲۴۰.</ref>  
در کنار این جریانات، خاطرات مختلفی درباره کمک‌های مالی آیت الله بروجردی به فدائیان و به خصوص نواب صفوی وجود دارد.<ref>بدلا، چشم و چراغ مرجعیت، ص۱۱۹-۱۲۰.</ref> آیت الله بروجردی در ابتدا به حمایت از فدائیان می‌پرداخت و حتی از طریق سیدحسین بُدَلا(۱۲۸۶-۱۳۸۲ش) که جزو شورای استفتای ایشان و عموزاده [[عبدالحسین واحدی]] بود، به فدائیان کمک مالی می‌کرد.<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی سیاسی ایران، ۱۳۸۹ش، ص۲۴۰.</ref> اما از بهار ۱۳۲۹ش اختلاف‌ها با فدائیان بالاگرفت و در نهایت منجر به مهاجرت تعدادی از طلاب طرفدار فدائیان از قم به تهران شد.<ref>جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی سیاسی ایران، ۱۳۸۹ش، ص۲۳۷ تا ۲۴۰.</ref>  


نواب در یکی از بازجویی‌ها با اذعان به اعلمیت آیت الله بروجردی، درباره عدم اقدام سیاسی توسط وی می‌گوید: «من سرباز اسلام هستم و آقای بروجردی افسر هستند. و تا زمانی که‌ سرباز‌ هست، افسر به میدان نمی‌رود. ایشان، مقامشان عالی‌تر است و از طرفی، ما هستیم. اگر ما نبودیم، ایشان اقدام‌ می‌فرمودند. با‌ وجود‌ ما، لازم‌ نیست‌ که ایشان اقدام بکند.»<ref>گلسرخی، خاطرات مشترک، ص۳۷.</ref>
نواب در یکی از بازجویی‌ها با اذعان به اعلمیت آیت الله بروجردی، درباره عدم اقدام سیاسی توسط وی می‌گوید: «من سرباز اسلام هستم و آقای بروجردی افسر هستند. و تا زمانی که‌ سرباز‌ هست، افسر به میدان نمی‌رود. ایشان، مقامشان عالی‌تر است و از طرفی، ما هستیم. اگر ما نبودیم، ایشان اقدام‌ می‌فرمودند. با‌ وجود‌ ما، لازم‌ نیست‌ که ایشان اقدام بکند.»<ref>گلسرخی و دیگران، خاطرات مشترک، ص۳۷.</ref>
آیت الله بروجردی در قضیه اعدام نواب صفوی و فدائیان اسلام دخالتی نکرد که البته این را ناشی از اطمینان وی به عدم اعدام آنان توسط رژیم می‌دانند.<ref>سلطانی طباطبائی، چشم و چراغ مرجعیت،ص۵۵-۵۶.</ref>
آیت الله بروجردی در قضیه اعدام نواب صفوی و فدائیان اسلام دخالتی نکرد که البته این را ناشی از اطمینان وی به عدم اعدام آنان توسط رژیم می‌دانند.<ref>سلطانی طباطبائی، چشم و چراغ مرجعیت،ص۵۵-۵۶.</ref>


confirmed، protected، templateeditor
۱٬۸۱۱

ویرایش