یعلی بن منیه
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | یعلی بن منیه بنت غزوان |
کنیه | ابا خالد |
لقب | ابو صفوان |
محل زندگی | مکه، یمن |
مهاجر/انصار | مهاجرین |
نسب/قبیله | قبیله بنی تمیم |
خویشاوندان | امیة بن ابی عبیده (پدر)، زبیر بن عوام |
درگذشت | سال ۳۷ق یا ۴۷ق |
مشخصات دینی | |
زمان اسلام آوردن | زمان فتح مکه |
حضور در جنگها | غزوات حنین و تبوک، طائف و در جنگ جمل بر علیه امام علی(ع) |
نقشهای برجسته | پشتیبانی مالی ناکثین |
دیگر فعالیتها | نقل روایت از پیامبر اکرم(ص)، حکمران مناطق مختلف در زمان خلفای سهگانه |
یَعْلَی بْنِ مُنْیَه یا یعلی بن اُمَیّه، از اصحاب پیامبر اکرم(ص) و از رهبران ناکثین بود. وی در زمان فتح مکه، مسلمان شد و در برخی غزوات پیامبر(ص) شرکت کرد. از او روایاتی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است. یعلی از ثروتمندان مکه و مردی سخاوتمند بود که بهواسطه حضور در کنار عثمان بن عفان، خلیفه سوم، و بهرهمندی از بذل و بخششهای او به ثروت زیادی دست یافت.
وی با خلفای سهگانه همکاری میکرد. او از جانب ابوبکر برای مقابله با اصحاب رده به برخی مناطق اعزام شد. یعلی مشاور عثمان بود و جایگاه بالایی نزد وی داشت.
یعلی در زمان رسول خدا(ص) و همچنین خلفای سهگانه، حاکم بخشهای مختلفی از یمن بود، اما امام علی(ع) پس از رسیدن به خلافت، او را از امارت یمن برکنار کرد. یعلی در واکنش به عزل خود، خراج یمن را با خود به مکه برد و به شورشیانی که بهبهانه خونخواهی عثمان قیام کرده بودند پیوست. او پشتیبانی سپاه شورشیان را به عهده گرفت و اموال فراوانی را برای سپاه خرج کرد. یعلی پس از شکست در جنگ جمل فرار کرد و تا اواخر حکومت معاویه زنده ماند؛ هر چند برخی معتقدند که او در جنگ صفین در کنار امام علی(ع) به شهادت رسید.
نام، نسب و کنیه
یعلی بن منیه و یا یعلی بن امیة بن ابیعبیدة[۱] از قبیله بنیتمیم بود[۲] و با لقب ابوصفوان[۳] و کنیه اباخالد از او یاد میشد.[۴] دلیل منسوب شدن او به دو نام این است که در برخی موارد به پدر و در موارد دیگر به مادر یا جدهاش منیه منسوب شده است.[۵] البته انتساب او به مادر یا جدهاش از شهرت بیشتری برخوردار است.[۶] چنانکه اختلاف منابع در ضبط نام او سبب شده که گاه او را با نام یعلی بن منبه نیز یاد کنند.[۷]
یعلی و پدرش در زمان جاهلیت از همپیمانان قبیله قریش بودهاند[۸] که البته برخی این همپیمانی را با خاندان عبدالمطلب[۹] یا نوفل بن عبد مناف[۱۰] و یا عبدشمس دانستهاند.[۱۱] او با قریشیان نسبت سببی نیز داشت؛ چرا که داماد زبیر بن عوام بود.[۱۲]
صحابی رسول خدا
یعلی بن منیه زمان رسول خدا(ص) را درک کرده و در هنگام فتح مکه، مسلمان شد.[۱۳] بنابر نقلی او همراه با پدر و برادر[۱۴] و خواهرش[۱۵] نزد پیامبر(ص) رفت و مسلمان شد؛ به همین روی خانواده او یعنی برادرانش سلمه[۱۶] و عبدالرحمن[۱۷] و خواهرش نفیسه از اصحاب پیامبر(ص) شمرده شدهاند.[۱۸]
به گزارش ابنعبدالبر در کتاب الإستیعاب فی معرفة الأصحاب، پیامبر(ص) تقاضای یعلی بن منیه و پدرش مبنی بر آنکه از مهاجران شناخته شوند را رد کرد؛[۱۹] با این حال بلاذری در انساب الاشراف، روایتی از پذیرفتهشدن درخواست آنان با شفاعت عباس بن عبدالمطلب، عموی پیامبر نقل کرده[۲۰] و ابناثیر نیز او را به همراه برادرش از مهاجران شمرده است.[۲۱] یعلی، از صحابه[۲۲] مشهور رسول خدا(ص)[۲۳] بوده که گفته شده شهرت صحابی بودن وی از پدرش بیشتر است.[۲۴]
یعلی از راویان حدیث بوده است[۲۵] از طریق او روایاتی از پیامبر(ص) نقل شده[۲۶] که تعداد روایات در برخی منابع ۲۸ مورد است و سه روایت از آنها، در صحیح بخاری و مسلم، معتبرترین منابع حدیثی اهل سنت آمده است.[۲۷] راویان متعددی نیز بهنقل از یعلی بن امیه روایات رسول خدا(ص) را نقل کردهاند.[۲۸]
شیخ طوسی، رجالی شیعه در قرن پنجم هجری، یعلی بن امیه را از اصحاب رسول خدا(ص) شمرده، اما توضیحی درباره او نداده است،[۲۹] ولی در منابع بعدی از او با عنوان «شرار اصحاب پیامبر(ص)» یاد شده است.[۳۰] در کتاب شرف النبی روایتی آمده که او شاهد معجزهای از رسول خدا(ص) بوده است.[۳۱]
حضور در غزوات
یعلی بن منیه از مجاهدان زمان پیامبر(ص) دانسته شده[۳۲] و در جنگهای تبوک،[۳۳] حنین و طائف در سپاه پیامبر(ص) حضور داشت.[۳۴] او همراهی خود با پیامبر(ص) در تبوک را از بهترین کارهای خود میداند؛[۳۵] چنانکه داستانهایی مربوط به حضور او در این جنگ و پرسشهای فقهی او از پیامبر(ص) در منابع منعکس شده است.[۳۶] ابن اثیر که او را از مهاجران شمرده، معتقد است که او در جنگ بدر نیز حضور داشته است.[۳۷]
همکاری با خلفای سهگانه و حکمرانی بر یمن
یعلی بن منیه پس از مرگ باذان به فرمان پیامبر(ص) حکمرانی بخشی از یمن را در دست گرفت.[۳۸] وی در زمان ابوبکر خلیفه اول، امارت منطقه خولان را به عهده داشت.[۳۹] او برای مقابله با اصحاب رده به منطقه حُلوان فرستاده شد[۴۰] و با شکست آنها غنائم و اسیرانی را بهدست آورد. [یادداشت ۱]
حکمرانی او در عهد عمر بن خطاب، خلیفه دوم نیز ادامه داشت[۴۱] و در این دوره فرماندار مناطقی چون نجران،[۴۲] طائف،[۴۳] صنعا،[۴۴] و یا دیگر مناطق یمن شد[۴۵] و حتی او را از همراهان خلیفه دوم در سفر به شام دانستهاند؛[۴۶] هرچند در اواخر خلافت عمر مورد غضب او قرار گرفت و برکنار شد، و عمر از او خواست تا با پای پیاده از یمن به سوی مدینه برگردد که بعد از پنج یا شش روز پیادهروی خبر مرگ عمر را شنید، سوار بر مرکب شد و خود را به عثمان بن عفان در مدینه رساند.[۴۷]
یعلی در دوره خلافت عثمان بن عفان نیز والی صنعا[۴۸] در یمن بود.[۴۹] او از جمله مشاوران عثمان نیز به شمار آمده[۵۰] و نزد او از جایگاهی رفیعی برخوردار بود.[۵۱] اما امام علی(ع) او را از امارت یمن عزل کرد، و به جای او عبیدالله بن عباس بهعنوان فرماندار یمن منصوب شد.[۵۲]
مورخان معتقدند که یعلی بن منیه در دوره حکمرانی بر یمن[۵۳] اولین کسی بود که از تاریخ هجری قمری در نامهها استفاده کرد.[۵۴] وی منصب قضاوت در یمن را نیز بر عهده داشت.[۵۵]
موقعیت اجتماعی
یعلی بن منیه را دارای مرتبهای بزرگ[۵۶] و حتی صاحب فتوا در مکه دانستهاند.[۵۷] همچنین او از ثروتمندان ساکن مکه بوده[۵۸] که داراییش را به هنگام مرگ پنجاه هزار دینار و املاک فراوان ذکر کردهاند و ارزش بخشی از دارایی او تا سیصد هزار درهم گزارش شده است.[۵۹] او با استفاده از همین ثروت به بذل و بخشش به دیگران پرداخته است؛[۶۰] تا آنجا که یعلی را از سخاوتمندان زمان خود دانستهاند[۶۱] و حتی گزارشهایی درباره سوءاستفاده او از بیتالمال نقل شده است.[۶۲] عدهای معتقدند که این ثروت بهواسطه حضور در کنار عثمان بن عفان به دست آمده[۶۳] و بر همین اساس او در فهرست صحابهای آمده است که در زمان عثمان به ثروت زیادی رسیدند.[۶۴]
پشتیبانی از اصحاب جمل
یعلی بن منیه را از صحنهگردانان اصلی جنگ جمل[۶۵] در کنار طلحة بن عبیدالله، زبیر بن عوام، عبدالله بن عامر، سعید بن عاص، ولید بن عقبه و دیگر امویان دانستهاند که با بهانه خونخواهی عثمان[۶۶] و با توجه به علاقهمندی بصریان به خلیفه مقتول[۶۷] و پس از مشورت فراوان، غائله جمل را در بصره به راه انداختند.[۶۸]
یعلی به کسانی که برای انتقام خون عثمان قیام میکردند، وعده داده بود که سلاح در اختیار آنان قرار خواهد داد.[۶۹] وی در تشویق و تحریک عایشه برای تبری جستن از قاتلان عثمان و همراه شدن با شورشیان نقش داشت[۷۰] و در کنار عبدالله بن عامر، وظیفه پشتیبانی مالی سپاه جمل را بر عهده گرفت.[۷۱] یعلی بن منیه در این راه از خراج یمن بهره گرفت.[۷۲] وی پس از آنکه از سوی امام علی(ع) از حکومت یمن برکنار شد، خراج جمع شده را با خود برداشت و به مکه برد[۷۳] که میزان آن در حدود ۴۰۰[۷۴] تا ۶۰۰ شتر، و مبلغ ۶۰۰ هزار درهم برآورد شده است.[۷۵] وی با همین ثروت اموال فراوانی را برای سپاه خرج کرد[۷۶] و هفتاد نفر از قریش را تجهیز[۷۷] و به طلحه و زبیر کمکی چهارصد هزار درهمی کرد[۷۸] و سلاح و تجهیزات برای سپاهیان جمل فراهم نمود؛[۷۹] بهگونهای که هر جنگجویی را به سلاح و اسب مجهز ساخت و علاوه بر آن به هر رزمنده ۳۰ دینار بهعنوان مواجب پرداخت کرد.[۸۰] شتر عایشه در این جنگ که معروف به عسکر بود نیز توسط یعلی به مبلغ هشتاد[۸۱] یا دویست دینار خریداری شد.[۸۲]
به همین جهت در برخی از روایات منقول از امام علی(ع)، یعلی فردی خائن و فاجر[۸۳] و همچنین سریعترین مردم در فتنهانگیزی[۸۴] و پشتیبان مالی شورش معرفی شده است؛[۸۵] چنانکه امام علی(ع) در حدیثی دیگر در رابطه با جنگ جمل از یعلی یاد نموده و او را بهعنوان یکی از ثروتمندترین افراد نام برده و این مسئله را در کنار شجاعت زبیر بن عوام و سخاوت یا عبادت طلحة بن عبیدالله و البته محبوبیت عایشه، سبب دشواری شرایط خود در جنگ جمل دانسته است.[۸۶]
زمان مرگ
یعلی بن منیه پس از شکست در جنگ جمل فرار کرد و بنابر گفته برخی چون ذهبی، نویسنده کتاب تاریخ الاسلام، تا اواخر خلافت معاویة بن ابیسفیان زنده بود.[۸۷] ابنعبدالبر در الإستیعاب، نقلی را آورده است که بر اساس آن، یعلی بن منیه بهرغم آنکه در جنگ جمل در کنار عایشه و علیه امام علی(ع) جنگید، اما در جنگ صفین در کنار امام علی(ع) حضور داشت[۸۸] و در سال ۳۷ق[۸۹] یا ۳۸ق[۹۰] در رکاب علی بن ابیطالب(ع) کشته شد.[۹۱] بر این اساس برخی چون عبدالله مامقانی او را عاقبت بهخیر معرفی کردهاند.[۹۲] با این حال گزارشی نیز ذکر شده که بر اساس آن، یعلی بن منیه تا سال ۴۷ قمری زنده بوده است.[۹۳]
پانویس
- ↑ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۲، ص۱۴۵؛ ابناثیر، أسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۷۴۷.
- ↑ ابنعبدالبر، الإستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۸۶؛ ابنحزم، جمهرة أنساب العرب، ۱۴۰۳ق، ص۲۲۹؛ بغدادی، المنمق، ۱۴۰۵ق، ص۲۵۳.
- ↑ زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۱۹، ص۶۹۶.
- ↑ ابنعبدالبر، الإستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۸۵؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۴، ص۱۸۸.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۱۱، ص۵۵۴؛ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۶، ص۱۱؛ ابنحزم، جمهرة أنساب العرب، ۱۴۰۳ق، ص۲۱۳، ۲۲۹؛ ابناثیر، أسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۷۴۷.
- ↑ ابناثیر، أسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۷۴۷؛ مامقانی، تنقیح المقال، بیتا، ج۳، ص۳۳۲؛ شوشتری، قاموس الرجال، ۱۴۱۰ق، ج۱۱، ص۱۴۳.
- ↑ ابنقتیبة دینوری، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۲۰۸؛ ابنجوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۸۳.
- ↑ ابنعبدالبر، الإستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۸۶؛ ابنحجر، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۵۳۸.
- ↑ زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۱۹، ص۶۹۶.
- ↑ ابنعبدالبر، الإستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۸۶؛ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۶،ص۱۱، ابناثیر، أسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۷۴۷.
- ↑ بسوی، المعرفة و التاریخ، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۳۰۸.
- ↑ ابنعبدالبر، الإستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۸۷؛ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۲، ص۱۴۶؛ ابنقتیبة دینوری، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۲۷۶.
- ↑ ابنعبدالبر، الإستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۸۵؛ ابناثیر، أسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۷۴۷؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۲۶.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۶، ص۱۱.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۱۱، ص۵۵۴.
- ↑ ابناثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۲۷۲.
- ↑ ابنحجر، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۲۴۴.
- ↑ ابنعبدالبر، الإستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۹۱۹؛ ابناثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۲۸۳.
- ↑ ابنعبدالبر، الإستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۰۶.
- ↑ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۲، ص۱۴۵-۱۴۶.
- ↑ ابناثیر، أسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۲۷۲.
- ↑ ابنعبدالبر، الإستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۰۶؛ ابنحزم، جمهرة أنساب العرب، ۱۴۰۳ق، ص۲۱۳؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۴، ص۱۸۶؛ زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۸، ص۲۰۴.
- ↑ ابنحجر، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۶۸.
- ↑ ابنعبدالبر، الإستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۰۶؛ ابناثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۴۲.
- ↑ بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۶۶۴.
- ↑ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۴، ص۱۸۶؛ ابناثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۷۴۸؛ ابنحجر، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۶۸؛ بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۵، ص۲۰۴؛ صالحی الشامی، سبل الهدی، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۲۲۲، ۲۳۷.
- ↑ نووی، تهذیب الأسماء و اللغات، ۱۴۳۰ق، ص۳۶۴.
- ↑ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۲۶.
- ↑ شیخ طوسی، رجال طوسی، ۱۳۷۳ش، ص۵۱.
- ↑ نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۲۸۱.
- ↑ واعظ خرگوشی، شرف النبی، ۱۳۶۱ش، ص۱۷۰.
- ↑ ابنقتیبة دینوری، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۲۷۵.
- ↑ واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۱۲؛ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۶، ص۱۱.
- ↑ ابنعبدالبر، الإستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۸۵؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۱۱، ص۵۵۴؛ ابناثیر، أسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۷۴۷.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۶، ص۱۱؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۴، ص۱۸۷.
- ↑ واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۱۲؛ صالحی الشامی، سبل الهدی، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۴۴۹.
- ↑ ابناثیر، أسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۷۴۷.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۳۱۸؛ مقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱۴، ص۲۲۵.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۴۲۷؛ ابنجوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۷۱.
- ↑ ابنعبدالبر، الإستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۸۶؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸ق، ص۱۰۵؛ ابنحجر، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۵۳۹.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۹۴؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۱۵۷؛ ابنجوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۸۳.
- ↑ ابنحجر، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۵۳۹؛ زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۸، ص۲۰۴.
- ↑ ابنکثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۶۱.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۲۴۱؛ ابنجوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۳۲۸.
- ↑ ابنعبدالبر، الإستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۸۶؛ ابناثیر، أسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۷۴۷.
- ↑ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۴، ص۱۸۶.
- ↑ ابنعبدالبر، الإستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۸۶؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۴، ص۱۹۱.
- ↑ ابنعبدالبر، الإستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۸۶؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۲۶.
- ↑ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۲، ص۱۴۷.
- ↑ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۲، ص۱۴۶.
- ↑ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۲، ص۱۴۶؛ شوشتری، قاموس الرجال، ۱۴۱۰ق، ج۱۱، ص۱۴۳؛ نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۲۸۱.
- ↑ بلعمی، تاریخنامه طبری، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۶۱۰.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۹۰؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۲۶.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۹۰؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، الناشر: دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، ج۱، ص۴۰؛ ابنکثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۰۷.
- ↑ ابنخیاط، تاریخ خلیفة، ۱۴۱۵ق، ص۱۰۷.
- ↑ ابنعبدالبر، الإستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۸۶.
- ↑ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۲، ص۱۴۶؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۴، ص۱۸۷؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۲۶.
- ↑ زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۸، ص۲۰۴.
- ↑ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۳۳۳.
- ↑ هاشمی خویی، منهاج البراعة، ۱۴۰۰ق، ج۱۶، ص۲۰۵.
- ↑ ابنعبدالبر، الإستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۸۷؛ ابناثیر، أسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۷۴۷.
- ↑ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۲۶.
- ↑ ابنعطیه، أبهی المداد، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۲۷۸؛ سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، قم، ج۵، ص۲۱.
- ↑ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۳۳۳.
- ↑ ابنحجر، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۵۳۹؛ زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۸، ص۲۰۴.
- ↑ ابناثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۲۰۷؛ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۲۲؛ ابنجوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۸۱.
- ↑ مقدسی، البدء و التاریخ، بیتا، ج۵، ص۲۱۱.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۴۵۰؛ ابنمسکویه، تجارب الأمم، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۴۶۹.
- ↑ ابنعبدالبر، الإستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۸۷؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۴، ص۱۹۰؛ شوشتری، قاموس الرجال، ۱۴۱۰ق، ج۱۱، ص۱۴۳.
- ↑ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۴، ص۱۸۹؛ شیخ مفید، الجمل، ۱۴۱۳ق، ص۱۶۳.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۴۵۱؛ ابنکثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۲۳۰.
- ↑ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۱۸۱؛ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۲۲؛ ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۶۰۷.
- ↑ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۱۸۱؛ ابنمسکویه، تجارب الأمم، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۴۶۵.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۴۵۲، بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۲۱؛ ابناعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۵۳.
- ↑ ابنمسکویه، تجارب الأمم، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۴۶۹؛ ابنکثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۲۳۰، ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۶۰۷.
- ↑ ابنمسکویه، تجارب الأمم، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۴۶۹؛ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۲۲؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۲۶.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۴۵۱؛ ابنقتیبة دینوری، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۲۷۶.
- ↑ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۱۸۱.
- ↑ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۳۵۷.
- ↑ زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۸، ص۲۰۴.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۴۵۲.
- ↑ ابنعبدالبر، الإستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۸۷؛ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۳۵۷؛ ابناعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۶۸؛ ابناثیر، أسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۷۴۷.
- ↑ شیخ مفید، الجمل، ۱۴۱۳ق، ص۱۶۷.
- ↑ زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۸، ص۲۰۴.
- ↑ ابنقتیبة دینوری، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۲۷۶؛ زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۸، ص۲۰۴.
- ↑ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۲، ص۱۴۶.
- ↑ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۲۶.
- ↑ ابنعبدالبر، الإستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۸۷.
- ↑ نووی، تهذیب الأسماء و اللغات، ۱۴۳۰، ص۳۶۴.
- ↑ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۴، ص۱۹۲؛ ابنعبدالبر، الإستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۸۷.
- ↑ ابناثیر، أسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۷۴۷.
- ↑ مامقانی، تنقیح المقال، الفهرست، رحلی، ج۱، ص۱۶۸.
- ↑ ابنحجر، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۵۳۹.
یادداشت
منابع
- ابناثیر جزری، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق.
- ابناثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت،دار صادر، ۱۳۸۵ق.
- ابناعثم الکوفی، ابومحمد احمد، کتاب الفتوح، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء، ۱۴۱۱ق.
- ابنجوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۲ق.
- ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، الإصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
- ابنحزم، علی بن احمد بن سعید، جمهرة أنساب العرب، تحقیق لجنة من العلماء، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۳ق.
- ابنخلدون، عبدالرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و...، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
- ابنخیاط، خلیفة بن خیاط بن أبیهبیرة اللیثی، تاریخ خلیفة بن خیاط، تحقیق فواز، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
- ابنسعد، محمد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق.
- ابنعبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۲ق.
- ابنعساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
- ابنعطیه، جمیل حمود، ابهی المداد فی شرح مؤتمر علماء بغداد، بیروت، مؤسسة الأعلمی، ۱۴۲۳ق.
- ابنقتیبة دینوری، عبدالله بن مسلم، الإمامة و السیاسة معروف به تاریخ الخلفاء، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء، ۱۴۱۰ق.
- ابنقتیبة دینوری، عبدالله بن مسلم، المعارف، تحقیق ثروت عکاشة، قاهرة، الهیئة المصریة العامة للکتاب، چاپ دوم، ۱۹۹۲م.
- ابنکثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق.
- ابنمسکویه، ابوعلی مسکویه الرازی، تجارب الامم، تحقیق ابوالقاسم امامی، تهران، سروش، ۱۳۷۹ش.
- بسوی، یعقوب بن سفیان، کتاب المعرفة و التاریخ، تحقیق اکرم ضیاء العمری، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ دوم، ۱۴۰۱ق.
- بغدادی، محمد بن حبیب، کتاب المنمق فی اخبار قریش، تحقیق خورشید احمد فاروق، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۵ق.
- بلاذری، أحمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷ق.
- بلاذری، أحمد بن یحیی، فتوح البلدان، بیروت،دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۸م.
- بلعمی، تاریخنامه طبری، تحقیق محمد روشن، تهران، البرز، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
- بیهقی، ابوبکر، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة، دارالکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۰۵ق.
- ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
- زبیدی، محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۴ق.
- زرکلی، خیرالدین، زرکلی، الأعلام، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ هشتم، ۱۹۸۹م.
- سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، گوناگون.
- شوشتری، محمد تقی، قاموس الرجال، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۰ق.
- شیخ مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- صالحی الشامی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۴ق.
- طبری آملی کبیر، محمد بن جریر بن رستم، المسترشد فی إمامة علی بن أبی طالب(ع)، قم، کوشانپور، ۱۴۱۵ق.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد أبوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ق.
- طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
- مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال (رحلی)، چاپ اول، بینا، بیجا، بیتا.
- مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجرة، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
- مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بیتا.
- مقریزی، احمد بن علی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، تحقیق محمد عبدالحمید النمیسی، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۰ق.
- نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث،، تهران، فرزند مولف، ۱۴۱۴ق.
- نووی، یحیی بن شرف، تهذیب الأسماء و اللغات، دمشق،دار الرسالة العالمیة، ۱۴۳۰ق.
- هاشمی خویی، میرزا حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة و تکملة منهاج البراعة، تهران، مکتبة الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۰ق.
- واعظ خرگوشی، ابوسعید، شرف النبی، تحقیق محمد روشن، تهران، بابک، ۱۳۶۱ش.
- واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الأعلمی، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
- یعقوبی، احمد بن ابییعقوب، تاریخ یعقوبی، بیروت، دار صادر، بیتا.