یحیی بن آدم بن سلیمان کوفی
شناسنامه | |
---|---|
نام کامل | ابو زکریا یحیی بن آدم بن سلیمان قرشی کوفی |
زادروز | حدود ۱۴۰ق |
شهر تولد | کوفه |
تاریخ درگذشت | ۲۰۳ق |
شهر درگذشت | فم الصلح (شهری قدیمی بر سر راه بغداد به واسط) |
دین | اسلام |
مذهب | زیدی |
اطلاعات علمی و مذهبی | |
اساتید | حمزه بن حبیب زیات، سفیان بن سعید ثوری، حسن بن صالح ثوری و... |
شاگردان | خلف بن هشام بزاز، احمد بن حنبل و.... |
تألیفات | کتاب الخراج، کتاب القراءات، مجرد احکام القرآن و الفرائض |
یحیی بن آدم بن سلیمان قرشی کوفی (درگذشت ۲۰۳ق/ ۸۱۸م)، معروف به اِبْن آدم ، فقیه، محدث شیعی که رجال نویسان اهل سنت در وثاقت و شخصیت برجسته علمی وی تردید ندارند. روایاتی که او نقل کرده، در کتب اربعه، رجال کشی و تفسیر قمی نیز آمده است. بعضی معتقدند مذهب ابنآدم زیدی بوده است. تنها اثر باقی مانده از او کتاب الخراج است.
معرفی
نسبت وی به قرشی از آن رو است که پدرش آدم، مولای خالد بن خالد بن عمارة بن ولید بن عقبة بن ابی معیط اموی و خود از روات موثق و معتبر حدیث بوده است، [۱] لیکن چنانکه ذهبی[۲] تصریح کرده، یحیی پدر خود را درک نکرد. در مورد تولد وی تاریخ مشخصی نقل نشده است، اما چون در میان مشایخ وی مسعر بن کدام در ۱۵۵ یا ۱۵۳ق و فطر بن خلیفه در ۱۵۵ق وفات یافتهاند، میتوان تولد او را در ۱۴۰ق /۷۵۷م و شاید قدری پیش از آن تخمین زد.[۳]
ابنآدم در کوفه که یکی از مهمترین مراکز علمی آن روزگار بود به دنیا آمد و به تحصیل قرآن، حدیث و فقه پرداخت.[۴]
وی در اواخر عمر به فم الصلح (شهری قدیمی بر سر راه بغداد به واسط) سفر کرد و در همانجا وفات یافت [۵] و حسن بن سهل سرخسی که مدتی وزارت مأمون را بر عهده داشت، بر جنازه وی نماز گزارد.[۶]
گرایش فکری ـ سیاسی
- در مورد گرایش فکری ـ سیاسی ابنآدم اگرچه در متون تاریخی مطلب قابل توجهی به چشم نمیخورد، لیکن با کنار هم آوردن برخی اطلاعات پراکنده میتوان نتیجه گرفت که وی به دور از جریانات سیاسی زمان خود نبوده است.
- اسناد کتاب الخراج او نشان میدهد که وی در میان استادان خود بیش از همه به حسن بن صالح ثوری نزدیک بوده و تحت تأثیر او قرار داشته است، چنانکه میتوان او را از خواص شاگردان وی به شمار آورد.
- با توجه به این که حسن بن صالح خود زیدی مذهب و در واقع از بانیان فرقه بتریه زیدیه بود، [۷] و نیز با توجه به این که عیسی بن زید علوی، از سران زیدیه، در فاصله سالهای ۱۴۵-۱۶۶ق به طور ناشناس با حسن بن صالح و در خانه او زندگی میکرد.[۸]
- از طرف دیگر نظر به اینکه حسن بن صالح در ۱۶۷ق وفات یافته، بنابراین یحیی بن آدم به طور حتم در همین فاصله ۱۴۵-۱۶۶ق نزد او آموزش دیده و از آنجا که خانه حسن بن صالح در آن زمان یکی از مهمترین کانونهای مبارزه علیه حکومت عباسی بوده است، با اطمینان میتوان ادعا کرد که یحیی بن آدم با توجه به رابطه بسیار نزدیک با حسن بن صالح نمیتوانسته با این جریان بیگانه باشد.
- این امکان نیز وجود دارد که ابنآدم با حسین بن زید علوی برادر عیسی و فرزند زید شهید در ارتباط بوده و از وی حدیث شنیده باشد.[۹]
- همچنین ابنآدم در موارد متعددی به نقل اقوال و روایات فقهی اهل بیت(ع) پرداخته و در روایاتی که از طریق وی نقل شده است نیز احادیث متعددی به چشم میخورد که حکایت از حب اهل بیت(ع) دارد.[۱۰]
زیدی مذهب بودن ابنآدم
- با توجه به ارتباط ابنآدم با فرزندان زید شهید و ارتباط نزدیک او با حسن بن صالح زیدی بتری و همچنین با مقدم داشتن نام علی(ع) بر نام عمر در ۱۰ مورد از کتاب خود[۱۱] و نیز ذکر علیهالسلام پس از نام علی(ع) در موارد بسیار و بالاخره ذکر یکی از بدعتهای عثمان در مخالفت با کردار پیامبر(ص) و علی(ع) و شیخین، [۱۲] میتوان احتمال زیدی بودن ابنآدم را براینکه از اهل سنت بوده است، ترجیح داد.
- با فرض صحت این احتمال باید گفت ابنآدم یکی از معدود فقها و محدثین فرقه زیدیه در قرن ۲ق است که اثری از آنان باقی مانده است. از این جهت مطالعه اثر موجود وی، الخراج و جوانب مختلف شخصیت او میتواند در ارائه نکات روشنتر از تاریخ نسبتاً تاریک فرهنگی زیدیه در سده ۲ق، بسیار مؤثر باشد.
از دیدگاه عالمان رجال
از دیدگاه علمای اهل سنت
صداقت و شخصیت برجسته علمی ابنآدم در میان رجال نویسان اهل سنت محل تردید نبوده است. از آن میان:
- ابنسعد، [۱۳] ابنمعین، ابوحاتم، [۱۴] عثمان بن ابی شیبه، [۱۵] نسائی، یعقوب بن شیبه، [۱۶] عجلی، [۱۷] و ابنحبّان[۱۸] وی را توثیق کردهاند.
- بخاری، مسلم و ابنماجه، حدیث وی را در صحاح خود نقل کردهاند.[۱۹]
- علی بن مدینی، ابنآدم را همراه با ابنمبارک و عبدالرحمان بن مهدی تنها وارثین علم در عصر خود شمرده است.[۲۰]
از دیدگاه علمای شیعه
در کتب رجال شیعه اگرچه در مورد وثوق او سخنی به میان نیامده، لیکن حدیث وی در کتب اربعه و رجال کشی و نسخه اصح تفسیر قمی وارد شده است.[۲۱]
علوم قرآنی
اساتید
ابنآدم نزد حمزه بن حبیب زیات آموزش دیده [۲۲] و چنانکه شاکر[۲۳] گفته است چون حمزه یکی از قرّاء سبعه بود، میتوان حدس زد که ابنآدم نزد او به آموختن قرائات پرداخته باشد. مدتی نیز نزد کسائی، یکی دیگر از قرّاء سبعه قرائت قرآن آموخت و جز مواردی اندک به روایت قرائت کسائی نپرداخت.[۲۴] ابنآدم علم قرائت را از ابوبکر بن عیاش روایت کرده است و او که خود قرائت قرآن را از عاصم بن بَهْدَلَه (درگذشت۱۲۷ق) فرا گرفته بود، در کنار حفص یکی از دو راوی عمده قرائت عاصم کوفی به شمار میرود.
در قرائت کوفی
اهمیت ابنآدم در قرائت کوفی در این است که او و یحیی بن محمد علیمی تقریباً راویان منحصر به فرد ابوبکر بن عیاش هستند، زیرا روایت راویان دیگر ابنعیاش رواج ندارد، چنانکه در میان ۷۶ طریقی که در النشر به ابوبکر بن عیاش ختم میشود، ۵۸ طریق آن به یحیی بن آدم و ۱۸ طریق باقی به علیمی ختم میگردد. در بسیاری از کتب مهم علم قرائت، از جمله التیسیر ابوعمرو دانی، روایت یحیی بن آدم طریق منحصر به فرد روایت ابوبکر بن عیاش است.[۲۵]
شاگردان
از مهمترین شاگردان قرائت ابنآدم و کسانی که از وی روایت کردهاند میتوان از ابوبکر شعیب بن ایوب صریفینی، ابو حمدون طیب ابناسماعیل ذُهْلی، خلف بن هشام بزاز از قراء عشره، و احمد بن عمر وکیعی نام برد. بسیاری از افرادی که نام آنان در میان راویان حدیث ابنآدم خواهد آمد، چون احمد بن حنبل، و اسحاق بن راهویه نزد او علم قرائت نیز آموختهاند.[۲۶]
تالیفات
در مورد تألیفات ابنآدم در علوم قرآنی از دو اثر وی به نامهای القراءات و مجرد احکام القرآن یاد شده است که نشانی از آنها در دست نیست.[۲۷]
علوم حدیث
اساتید
چنانکه از تاریخ وفات مشایخ ابنآدم برمی آید، مدتی پیش از ۱۵۵ق به استماع حدیث پرداخت و از مشایخ بزرگ کوفه حدیث شنید. شاکر فهرستی از مشایخ وی را که خود در الخراج از آنان روایت کرده، گردآورده که بالغ بر ۷۳ تن است. وی نام ۱۷ تن دیگر از مشایخ او را نیز از منابع دیگر استخراج کرده است، [۲۸] که از آن میان میتوان از مسعر بن کدام عامری، فطر بن خلیفه مخزومی، سفیان بن سعید ثوری، حسن بن صالح ثوری، عبدالله بن مبارک، شریک بن عبدالله قاضی، محمد بن حسن شیبانی، ابوبکر بن عیاش، حفص بن غیاث قاضی و سفیان بن عُیینه نام برد.
شاگردان
ابنآدم شاگردان و راویان بسیاری داشت که از وی حدیث شنیدهاند. شاکر نام ۳۶ تن از شاگردان وی را ارائه داده است.[۲۹] ابنآدم فرزندی به نام حسن داشته که از پدر روایت کرده است.[۳۰]
اهمیت روایات ابنآدم
- روایات ابنآدم از حیث سند از دقت قابل توجهی برخوردار است. جمع آوری روایات مختلف از یک حدیث بااسناد مختلف و ضبطهای متفاوت که در موارد متعدد[۳۱] دیده میشود، شاید تنها با آثار نسایی و محدثین نظیر او قابل مقایسه باشد.
- ابنآدم تنها به روایت حدیث نپرداخته، بلکه در علم غریب حدیث نیز آگاه بوده و از بررسی الخراج هنگامی که به تفسیر کلمات یا ترکیبات غریب احادیث میپردازد، میزان اطلاع و تبحر وی در این فن آشکار میشود.[۳۲]
اطلاعات تاریخی ابنآدم
ابنآدم اطلاعات تاریخی وسیعی نیز داشت و این مطلب از طرفی از بخش مربوط به فتوح عراق در الخراج، و از طرف دیگر در روایات تاریخی فراوان نقل شده از وی در سایر کتب تاریخی آشکار میشود.[۳۳]
فقه
اساتید
- یحیی بن آدم نزد جمعی از فقهای کوفه فقه آموخت که در میان آنان باید از حسن بن صالح ثوری که بیشترین تأثیر را در آموزش فقه او داشته، و از عبدالله بن مبارک، شریک بن عبدالله قاضی و وکیع بن جراح نام برد.
- ابنآدم خود در درس ابوحنیفه و مالک بن انس حاضر نبوده، لیکن تعالیم آن دو را از طریق شاگردانشان فرا گرفته است.[۳۴]
- وی با نظرات امامان شیعه، امام باقر(ع) و امام صادق(ع)، از طریق شاگردان امام صادق(ع) آشنا بوده و در مواردی نظرات آنان را نقل کرده است.
- اگرچه ابنآدم چیزی از آرای فقهی زید بن علی در الخراج نقل نکرده، لیکن با توجه به رواج فقه زیدی در کوفه و رابطه نزدیک ابنآدم با زیدیان، بعید است که از فقه زیدی آگاه نبوده باشد.
- ذهبی او را فقیهی مجتهد دانسته است [۳۵] و در مواردی چون اراضی مفتوح العنوه در کنار اصحاب رأی قرار میگیرد.[۳۶] ستایش فقاهت حسن بن زیاد اللؤلؤی شاگرد ابوحنیفه توسط ابنآدم نیز شاهدی بر این مدعاست.[۳۷]
از فقهای اصحاب حدیث
ابنآدم با بررسی تحلیل آرای فقهی که خود در الخراج (کتاب) ذکر کرده، میتوان نتیجه گرفت که وی همچون استادانش حسن بن صالح، سفیان ثوری، سفیان بن عُیینه، وکیع و ابنمبارک پیرو مکتب اصحاب حدیث بوده و به تبعیت حدیث بیش از رأی گرایش داشته است. ابنندیم[۳۸] نیز ابنآدم را در زمره فقهای اصحاب حدیث ذکر کرده است.
نزدیکی دیدگاه ابنآدم با قاضی ابو یوسف
مقایسه کتاب الخراج یحیی بن آدم با الخراج فقیه حنفی معاصرش قاضی ابو یوسف و نظرات فقهی آن دو در موضوعات مشابه نشان میدهد که تا چه حد نظرات دو فقیه، یکی از اصحاب حدیث و دیگری از اصحاب رأی، به یکدیگر نزدیک بوده است.
از پیشتازان فقه تطبیقی
یکی از کارهای جالبی که ابنآدم در الخراج انجام داده تعریفات مصطلحات فقهی مانند غنیمت، فی ء خراج، احیاء اراضی، تحجیر، زکات، عشر و نظایر آن است.[۳۹] و نیز بارها آرای فقهای مختلف چون ابوحنیفه، مالک، ابنابی لیلی، حسن بن صالح، شریک و دیگران را نقل کرده و در کنار هم قرار داده است. از این جهت وی را باید یکی از پیشتازان فقه تطبیقی به شمار آورد.
دیدگاههای ابنآدم در مسائل خراج
مسائل مورد توجه او بیشتر مربوط به زمین و آب و کشاورزی است. آرای فقهی او در مورد مسائل مربوط به خراج، مورد توجه خراج نویسان متأخر چون ابنرجب حنبلی[۴۰] بوده است. همچنین ابنمعین، [۴۱] یکی از شاگردان او متذکر شده که کسی را در فرایض (مواریث) آگاهتر از ابنآدم ندیده است. ابنندیم[۴۲] کتابی بزرگ با عنوان الفرائض به او نسبت داده که اثری از آن باقی نیست.
تالیفات
- بجز کتاب القراءات، مجرد احکام القرآن و الفرائض، ابنندی[۴۳] یک اثر دیگر با عنوان الزوال به وی نسبت داده که حتی عنوان آن ابهام دارد.
- تنها اثر باقی مانده از ابنآدم همان کتاب الخراج است که اول بار در ۱۳۱۴ق به کوشش دکتر جوینبول در لیدن به چاپ رسیده است. ترجمه انگلیسی آن توسط ابنشمش نیز در ۱۹۸۵م در لیدن منتشر شده است. با توجه با اینکه ابنآدم در الخراج از واقدی نقل حدیث کرده، و ملاقات وی با واقدی در ۱۸۰ق صورت گرفته، تألیف الخراج باید قدری پس از ۱۸۰ق بوده باشد، بنابراین الخراج ابنآدم با فاصلهاندکی پس از الخراج قاضی ابو یوسف تألیف شده است.
پانویس
- ↑ ابنسعد، ج۶، ص۲۳۳، ۲۸۱؛ ابنحجر، ج۱، ص۱۹۶
- ↑ سیر، ۹/۵۲۳
- ↑ شاکر، ص۹-۱۲
- ↑ ر.ک:ابنسعد، ج۶، ص۲۳۳
- ↑ ابنسعد، ج۶، ص۲۸۱
- ↑ ابنقتیبه، ص۵۱۶
- ↑ ر.ک:نوبختی، ص۵۷؛ اشعری، ص۷۳؛ طوسی، اختیار، ص۲۳۳
- ↑ ر.ک:ابنسعد، ج۶، ص۲۶۱
- ↑ ابنآدم، ص۳۱
- ↑ ر.ک:بلاذری، انساب، ج۲، ص۳۵، ص۹۷، ص۱۱۷؛ طوسی، اختیار، ص۹۸؛ طوسی، تهذیب، ج۶، ص۳۸۷؛ کلینی، ج۲، ص۹۳
- ↑ حسن بن صالح زیدی، ص۱۵۵، ۱۶۸
- ↑ حسن بن صالح زیدی، ص۹۷
- ↑ ابنسعد، ج۶، ص۲۸۱
- ↑ ابنابی حاتم، ج۴ (۲)، ص۱۲۸-۱۲۹
- ↑ ابنشاهین، ص۳۵۷
- ↑ ذهبی، تذکرةالحفاظ، ج۱، ص۳۶۰
- ↑ ص ۴۶۸
- ↑ ابنحبان، ج۹، ص۲۵۲
- ↑ ابنقیسرانی، ج۲، ص۵۵۷ - ۵۵۸؛ ابنماجه، ج۱، ص۵۱۸
- ↑ ذهبی، تذکرةالحفاظ، ج۱، ص۳۶۰
- ↑ کلینی، ج۲، ص۹۳؛ طوسی، تهذیب، ج۶، ص۳۸۷؛ طوسی، اختیار، ص۳۴، ص۹۸؛ استرابادی، ج۱، ص۴۳۸
- ↑ ر.ک:ذهبی، سیر، ج۹، ص۵۲۳
- ↑ شاکر، ص۱۰
- ↑ ابنندیم، ص۳۲؛ ابنجزری، غایة النهایة، ج۲، ص۳۶۳
- ↑ ر.ک:ابنجزری، النشر، ج۱، ص۱۴۶-۱۵۱؛ دانی، ص۱۴
- ↑ ابنجزری، النشر، ج۱، ص۱۴۶-۱۴۹؛ ابنجزری، غایة النهایة، ج۲، ص۳۶۳
- ↑ ابنندیم، ص۳۸، ۴۱
- ↑ شاکر، ص۲۰۶-۲۱۰
- ↑ شاکر، ص۱۴-۱۵
- ↑ ابو نعیم، ج۷، ص۲۱۲
- ↑ ابنآدم، ص۸۴ - ۸۸، ۱۳۵- ۱۳۸
- ↑ ر.ک:ص ۱۷، ۲۲، ۲۳، جاهای مختلف
- ↑ ر.ک:بلاذری، انساب، به کوشش محمودی، ج۲/جاهای مختلف، ج۳، ص۱۶۳؛ بلاذری، انساب به کوشش گویتین، ج۵، ص۲۶۹، ۲۷۳؛ بلاذری، فتوح، جاهای مختلف؛ طبری، ج۱، ص۱۲، ص۳۳۳، ص۳۶۶، ج۲، ص۶۰۷، ص۶۴۹، ج۳، ص۱۵۸، ص۱۹۳، ج۴، ص۵۴۱
- ↑ ابنآدم، جاهای مختلف
- ↑ سیر، ج۹، ص۵۲۵
- ↑ ر.ک:ابنآدم، ص۱۸؛ قس: این هبیرة، ج۲، ص۴۳۵
- ↑ ابنندیم، ص۲۵۸
- ↑ ابنندیم، ص۲۸۳
- ↑ الخراج، ص۱۷- ۲۰، ۹۰، ۱۱۲
- ↑ ص ۱۵، جاهای مختلف
- ↑ ابنمعین، ج۱، ص۱۴۶
- ↑ ابنندیم، ص۲۸۳
- ↑ ابنندیم، ص۲۸۳
منابع
- ابنآدم، یحیی، الخراج، به کوشش احمد محمد شاکر، قاهره، ۱۳۴۷ق / ۱۹۲۸م.
- ابنابی حاتم، محمد، الجرح و التعدیل، حیدرآباد (دکن)، ۱۳۷۳ق / ۱۹۵۳م.
- ابنجزری، محمد، غایة النهایة، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق /۱۹۳۳م.
- ابنجزری، محمد، النشر فی القراءات العشر، به کوشش محمد ضباع، قاهره، کتابخانة مصطفی محمد.
- ابنحبّان، محمد، الثقات، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۳ق /۱۹۸۳م.
- ابنحجر، احمد، تهذیب التهذیب، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۵ق /۱۹۰۷م.
- ابنرجب حنبلی، عبدالرحمان ابناحمد، الاستخراج لاحکام الخراج، بیروت، ۱۴۰۵ق / ۱۹۸۵م.
- ابنسعد، محمد، الطبقات الکبیر، به کوشش ادوارد زاخائو و دیگران، لیدن، ۱۹۰۴- ۱۹۱۵م.
- ابنشاهین، عمر، تاریخ اسماء الثقات، به کوشش امین قلعجی، بیروت، ۱۴۰۶ق /۱۹۸۶م.
- ابنقتیبه، عبدالله، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۰م.
- ابنقیسرانی، محمد، الجمع بین رجال البخاری و مسلم، بیروت، ۱۴۰۵ق /۱۹۸۵م.
- ابنماجه، محمد، سنن، به کوشش محمد فؤاد عبدالباقی، قاهره، ۱۳۷۳ق /۱۹۵۴م.
- ابنمعین، یحیی، معرفة الرجال، به کوشش محمد کامل القصّار، دمشق، ۱۴۰۵ق /۱۹۸۵م.
- ابنندیم، الفهرست؛ ابنهبیره، یحیی، الافصاح، حلب، ۱۳۶۶ق /۱۹۴۷م.
- ابو نعیم اصفهانی، احمد، حلیة الاولیاء، بیروت، ۱۳۸۷ق /۱۹۶۷م.
- استرابادی نجفی، شرف الدین علی، تاویل الا¸یات الظاهرة، به کوشش محمد باقر موحد ابطحی و دیگران، قم، ۱۴۰۷ق / ۱۹۸۷م.
- اشعری، سعد، المقالات و الفرق، به کوشش محمد جواد مشکور، تهران، ۱۳۶۱ش.
- بلاذری، احمد، انساب الاشراف، به کوشش محمدباقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۴-۱۳۹۷ق /۱۹۷۴-۱۹۷۷م؛ ج۲، ۳.
- بلاذری، احمد، انساب الاشراف، به کوشش عبدالعزیز الدوری، بیروت، ۱۳۹۸ق /۱۹۷۸م؛ ج۳.
- بلاذری، احمد، انساب الاشراف، به کوشش گویتین، بیت المقدس، ۱۹۳۶م، ج۵.
- بلاذری، احمد، فتوح البلدان، به کوشش محمد رضوان، بیروت، ۱۳۹۸ق / ۱۹۸۷م.
- جوهری، احمد، السقیفة و فدک، به کوشش محمد هادی امینی، تهران، ۱۴۰۱ق /۱۹۸۱م.
- خطیب بغدادی، احمد، شرف اصحاب الحدیث، به کوشش خطیب اوغلی، آنکارا، ۱۹۷۱م.
- دانی، عثمان، التیسیر، به کوشش اوتوپرتزل، استانبول، ۱۹۳۰م.
- ذهبی، محمد، تذکرة الحفاظ، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۳-۱۳۳۴ق.
- ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۶ق /۱۹۸۶م.
- شاکر، احمد محمد، مقدمه و مؤخره بر الخراج یحیی بن آدم.
- طبری، محمد، تاریخ الامم و الملوک، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۹۶۰- ۱۹۶۸م.
- طوسی، محمد، اختیار معرفة الرجال، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
- طوسی، محمد، تهذیب الاحکام، به کوشش حسن موسوی خرسان، تهران، ۱۳۹۰ق.
- عجلی، احمد، تاریخ الثقات، به کوشش امین قلعجی، بیروت، ۱۴۰۵ق /۱۹۸۴م.
- قمی، علی، التفسیر، نجف، ۱۳۸۷ق.
- کلینی، محمد، الکافی، به کوشش علیاکبر غفاری، بیروت، ۱۴۰۱ق.
- نوبختی، حسن، فرق الشیعة، به کوشش آل بحرالعلوم، نجف، ۱۳۵۵ق /۱۹۳۶م.
پیوند به بیرون
- منبع مقاله : دائرة المعارف بزرگ اسلامی