الامام علی صوت العدالة الانسانیة (کتاب)
اطلاعات کتاب | |
---|---|
نویسنده | جورج جرداق |
موضوع | تحلیلی از زندگی امام علی(ع) |
زبان | عربی |
مجموعه | ۵جلد |
اطلاعات نشر | |
ناشر | مختلف |
تاریخ نشر | سالهای مختلف |
الامام علی صوت العدالة الانسانیة کتابی پنججلدی از جورج جرداق، نویسنده مسیحی، درباره امام علی(ع).
نویسنده قبل از انتشار این پنج جلد، خلاصهای از آنها در یک جلد منتشر کرد و چون آن کتاب با تحسین و استقبال دانشمندان و مردم روبرو شد، مؤلف، متن اصلی کتاب را در ۵ جلد بزرگ و در بیش از ۱۳۰۰ صفحه منتشر ساخت.
نویسنده در جلد نخست به امام علی(ع) و حقوق انسان میپردازد و جامعه مطلوب نزد امام علی را جامعهای خالی از طبقات معرفی میکند. او در جلد دوم به اصول انسانی اشاره میکند که متجددین خصوصاً در انقلاب فرانسه مطرح کردهاند و آنگاه مدعی است که بسیاری از این اصول قرنها پیش از زبان امام علی بیان شده است. جلد سوم در مقایسه امام علی(ع) و سقراط، هدف هر دو را سعادت فرد و جامعه از طریق فضیلت میداند. در جلد چهارم از زاویهای اجتماعی به صدر اسلام و وقایع زندگی و حکومت امام علی نگاه میشود. جلد پنجم با عنوان علی و ملیت، روحیه انقلابیگری و تلاش برای اصلاح، مهمترین مسئلهای دانسته میشود که امام علی به ملیت عربی آموخته است.
اندیشمندان بسیاری از جمله سید محسن حکیم و سید عبدالحسین شرف الدین، کتاب و نویسندهاش را ستودهاند.
مقدمه کتاب
نویسنده در مقدمه ادبی آغازین کتاب بر این باور است که در تاریخ شرق، بلکه تاریخ کل بشر، جنگجویان، تبهکاران، نادانان و فرومایگانی بودند که منطق روزگار گذشته، در پی این بوده است که در زمان حیاتشان از آنان پادشاهان و رهبرانی بسازد و پس از مرگشان، از آنان، بزرگان و قهرمانانی بسازد. از این رو، نویسنده، این کتاب را نگاشته تا در برابر آنان، یک شخصیت بزرگ و حقیقی را معرفی و ثابت کند که در تاریخ، صفحات درخشانی از درخشندگی انسان بزرگی هست که موجب افتخار عرب شده است و به تاریخ بشریت، شرافت و عظمت تازهای بخشیده است. وجود چنین صفحات درخشانی در تاریخ، ما را شایسته آن میکند که نگاهی دوباره به خود داشته باشیم و بسیاری از زنجیرههایی را که در روزگاران طولانی و تاریک بر دست و پای ما بسته شده است، به کنار نهیم؛ در همین راستا به ستایش از قهرمانی واقعی میپردازیم که الگویی برای افراد و نسلهای همه انسانیت است.[۱]
جلد ۱: علی و حقوق انسان
نویسنده، پژوهش خود را در بخش «علی و حقوق بشر»، با تکیه بر پارهای متون آغاز کرده که امام خود آن را مطرح کرده است و در ادامه، از وجود طبقه بندی مادی بین مردم سخن گفته و یادآور شده است که در نگاه امام علی(ع)، طبقاتی بودن جامعه، در نهایت به اهدافی ناشایست از قبیل جمود فکری، خباثت نفس، زورگویی و ستم، ظلم در حکومت و تبهکاری زشت از سوی کسانی منجر میشود که بر مقام و ثروت چنگ زدهاند و با کینه و حسد، همه تلاش و دسترنج دیگران را به کام خود سرازیر میکنند؛ و در هر دو سو، عواملی به وجود میآید که در نهایت، به از بین رفتن جامعه منجر میشود. دو طبقه، گویی دو سنگ آسیابی هستند که در بین آن دو، حقوق و وظایف، از بین میروند و قربانیان، له میشوند.
جامعه، در نگاه علی بن ابی طالب(ع)، بر پایه گزارش این کتاب، یک پیکر است که نمیتواند متناقضها را در خود گرد آورد و بر پایه تفاوت در حقوق و وظایف، استقرار یابد. در جامعه علی بن ابی طالب(ع)، عضوی گرفتار پرخوری و عضو دیگری اسیر گرسنگی نمیشود، و نباید عضوی کار کند و دسترنج او، روزی عضوی باشد که دست به کار نمیزند.[۲]
جلد ۲: علی و انقلاب فرانسه
مقایسه اصول انقلاب فرانسه و آنچه این انقلاب درباره ارکان حقوق بشر، در خود داشت، با آموزههای امام علی(ع) و آنچه در این آموزهها یاد شده است، موضوع این جلد است. نویسنده در فصلهای نخستین این جلد، گزارشی از حرکت انسانیتِ کهن، میانه و جدید، در روند کند و استوار به سوی حمایت انسان از ستم و بردگی و چگونگی آزادی انسان، ارائه داده است. نویسنده روشن میکند که مبادی و اصولی که ادیبان انسانی با آن اصول زندگی کرده و شکل کامل آن را در اندیشه و قلب ادیبان انقلاب بزرگ فرانسه یافتهاند، دقیقاً همان اصول و مبانیای است که چهارده قرن قبل، نابغه خرد عربی، علی بن ابی طالب(ع)، به آنها اندیشیده و در قالبی روشن و واضح ریخته است که همواره همان مفهوم را مینمایاند و در بسیاری موارد، متن و بیان صریحی در آن مبانی وجود دارد.[۳]
جلد ۳: علی و سقراط
نویسنده در این جلد، با یاد کرد اصل محوری در مبانی و اصول امام علی(ع) و سقراط، به سنجش بین آن اصول میپردازد و گونههای شباهت بین دو شخصیت را در دو بخش اصلی؛ شباهتهای عام و شباهتهای خاص، مورد بررسی قرار میدهد. وی پس از پژوهشی طولانی، در نهایت به این نتیجه میرسد که فضیلتها در مکتب دو حکیم، حکیم یونان و حکیم کوفه، دارای یک هدف اساسی است و آن، به سعادت و خوشبختی رساندنِ فرد و جامعه و بنیان نهادنِ روش جدیدی از زندگی انسان، بر پایه اصول ثابت شناخت حقی است که پایه هر نوع فضیلت و راهنمای هر نوع خیر است.[۴]
جلد ۴: علی و روزگار او
در این جلد دسیسهگری امویان علیه امام علی(ع) نشان داده میشود و سنجشی جدی بین سرشت امویان و مخالفانشان انجام میشود که دو پایه اساسی درگیریهای آن زمان بودند.[۵]
از جمله مهمترین مباحث این جلد، ارزیابی است که جورج جرداق، برای حقیقت اسلام، از زاویه اجتماعی و موضع گیری انقلابی آن در برابر نظام آن روز و اوضاع استبدادگران و اشراف و مستضعفان و نیازمندان، ارائه میکند. نویسنده بر این باور است که اسلام، جامعه عرب را که در طول نسلهای بسیار، در غفلت و فراموشی زندگی میکرد، ناگهان به بیداری عظیمی رهنمون کرد. وجه پیروزی اسلام، در وهله نخست این بود که انقلابی اجتماعی بود. مهمترین نکته در اسلام، نگاهی بود که به اوضاع برخورداران و نیازمندان، ستمکاران و ستمدیدگان داشت و در نتیجه، ابزار تفاوتهای طبقاتی را به مقداری که مرحله تاریخی آن روز و موقعیت مکانی آن اجازه میداد، از بین برد. در نگاه نویسنده، روزگار کوتاه و نخستین اسلام، بین دورههای گوناگون حاکمیت اسلام، در زمینه شرافت جان و وجدان، از غنیترین روزگاران بود؛ همچنین در احساس زندهای که انسانیت را موجودی کامل و یگانه میدید که حس میکند، میاندیشد، میگوید، عمل میکند و این همه را جز موجودی یگانه و تجزیه ناپذیر، نمیدید؛ و نیز در اخلاص نسبت به اصول انقلاب اجتماعی یاد شده که در بسیاری موارد، به مرحله جانفشانی میرسید از غنیترین دورهها بود.
نویسنده، تاریخ دقیق و فراگیری از دسیسه در تاریخ اسلام ارائه میکند، از پدیده کشته شدن عثمان بن عفان، تحلیل تاریخی موشکافانهای انجام میدهد و داستان دسیسه بزرگ بر ضد امام علی(ع) را به تفصیل میآورد.
نویسنده، پیدایش این تفکر در جهان عرب را که حوادث بزرگ و فراگیری را که با سرشت جامعه و پایههای نظام اقتصادی-اجتماعی، پیوندی استوار دارد، وابسته به اراده فردی میکند، خطری بزرگ بر ضد تفکر سالم نسبت به تاریخ اسلام میداند و در این راستا از برخی نویسندگان انتقاد میکند.
در پایان این جلد، جریان به شهادت رسیدن امام علی(ع) با روشی حماسی و زیبا بازگو میشود.[۶]
جلد ۵: علی و ملیت عربی
به باور نویسنده، بزرگترین چیزی که امام علی(ع) به جامعه عربی تقدیم کرده است، سوق دادن سیاست، در راستای مصلحت توده است و نخستین اصل علوی که به ملیت عربی خدمت کرده و در همه روزگاران برای او سودمند بوده، از بین بردن هر اصل و اندیشهای بود که در نهایت به استبداد میانجامید.
در نظر جرداق، زیباترین چیزی که امام علی(ع) به قومیت عربی بخشیده، کشف اصل انقلابی بودن زندگی و توانایی و قابلیت زندگان برای تحول و انتقال از حالی به حال دیگر، تعبیر صریح و تأویل ناپذیر از این اصل و کار بر پایه همین اصل است. با توجه به این دیدگاه انقلابی، همه عقاید و دیدگاهها، فلسفهها، نظامها، شرایع و معارف که نزد انسانیت وجود دارد، به منزله مراحل آموزشی برای بعد از خودشان است و نمیتواند ویژگی دوام مطلق و بقای جاودان داشته باشد. زیباترین و درخشانترین چیز در این اصل که نویسنده، آن را در وجود شخصیت علی ابن ابی طالب(ع) کشف کرده است، آن است که این ویژگی انقلابی و تحول آفرین، انقلابی خیرخواهانه است که همواره انسان را از شرایطی به شرایط بهتر رهنمون میکند. این اصل، از نظر معنا و روح، با انقلابی بودن زندگی، نیکی و خیر زندگی، یگانه است و در یک جمله؛ انقلاب، در اصل علوی که نویسنده آن را کشف کرده است، تحولی آرام ناپذیر در راه خداست.
آنچه در زمان ما به امام علی(ع) و ملیت عربی به طور کلی مربوط میشود، نور درخشندهای است که شرایط کنونی، بر برجستگی خط علوی در زمینه مفهوم ملی-انسانی افکنده است؛ خطی که به ملیت عزت بخشیده و مفهوم درستی به آن داده است، و آن را چون سنگی، در کاخ بلند انسانیت، یا سیمای ملتی بین مجموعه ملتهای آشنا و برادر، قرار داده است؛ خطی که علی(ع)، آن را به ژرفترین چیزی که در شخصیت عربی و شخصیت انسانی هست و رفتارهای قهرمانانهای که از روح عربی مایه گرفته است، به هستی پیوند میخورد و «انسانیت» را جایگاه نمود آن میسازد، پیوند زده است.[۷]
دیدگاه اندیشمندان درباره کتاب
- سید محسن حکیم کتاب را شگفتانگیز توصیف کرده و معتقد است مهمترین و ظریفترین جنبه کتاب، جنبه عدالت و انصاف آن بود که بر دیگر جنبههای کتاب چیرگی داشت.[۸]
- سید عبدالحسین شرف الدین قلم و بیان نویسنده و کتاب را ستوده است.[۹]
- سید حسن امین معتقد است این کتاب، نگاه عربها را به گذشته و حالشان، تغییر جدی خواهد داد.[۱۰]
- سلیمان ظاهر برتری ارزشهای نویسنده این کتاب را بر همه کس، از عالمان و حکیمان عرب و نیز بر دانشمندان غرب، از گذشته و حال را گوشزد میکند.[۱۱]
- میخاییل نعیمه درباره این کتاب مینویسد: «افتخار به این اثر ادبی ارجمند، حق توست. خواننده، در هر فصل، احساس انقلاب در جان خود، بر ضد نظامهای فاسدی میکند که علی، یورشهای بنیانافکنی بر آنها داشت، ولی هنوز آن نظامها پابرجا هستند. برای کتاب تو، همین بس که بانگی بر ضد ستم و گواهی به عدالت را طنین افکن است. من یقین دارم این بانگ، در دنیای عرب، پژواکهای بسیاری خواهد داشت.»[۱۲]
- احسان توفیق شخصیت معرفی شده امام علی(ع) در این کتاب را، غیر از آن چیزی میداند که همه پیشینیان معرفی کردهاند.[۱۳]
ترجمه
- فارسی
- ترجمه ابوالحسن شعرانی (عنوان: ترجمه و انتقاد از کتاب الامام علی: ندای عدالت انسانیت) (۱۳۳۷ش.)[۱۴]
- ترجمه سید هادی خسروشاهی (۱جلدی) (۱۳۸۷۹ش.)[۱۵]
- ترجمه سیدهادی خسروشاهی (ترجمه و توضیحات در ۶جلد و ۳ مجلد)(۱۳۷۵ش.)(ج. ۲-۱. علی و حقوق بشر؛ صدای عدالت علی. ج. ۴-۳. علی و مبادی انقلاب فرانسه؛ مقایسهای بین علی و سقراط. ج. ۶-۵. علی و عصر او؛ علی و قومیت عربی)[۱۶]
- ترجمه و پاورقی از عطامحمد سردارنیا، سید هادی خسروشاهی (۶ جلدی در ۳ مجلد) (۱۳۷۹ش.) (ج. ۱. علی و حقوق بشر.-- ج. ۲. علی و انقلاب فرانسه.-- ج. ۳. علی(ع) و اعلامیه جهانی حقوق بشر.-- ج. ۴. علی(ع) و سقراط.-- ج. ۵. حوادث عصر خود.-- ج. ۶. علی و قومیت عربی.)[۱۷]
- ترجمه محمدعلی سلطانی (ترجمه ۵ جلد در ۲ مجلد)[۱۸]
- انگلیسی
این کتاب با عنوان the Voice of Human Justice توسط انتشارات انصاریان به زبان انگلیسی منتشر شده است.[۱۹]
- اندونزیایی
این کتاب با عنوان Suara Keadilan: Sosok Agung Ali bin Abi Thalib R.A توسط ابومحمد السجاد به زبان اندونزیایی ترجمه شده است.[۲۰]
- سوئدی
این کتاب از روی نسخه انگلیسی آن به صورت خلاصه شده توسط سازمان بلال مسلم میشن شعبه منطقه اسکاندیناوی به زبان سوئدی با عنوان Den Mänskliga Rättvisans Röst منتشر شده است.[۲۱]
پانویس
- ↑ گزارش کتاب در مجله الطلیعه مصر، شماره چهارم آوریل ۱۹۶۵، به نقل جرداق، امام علی(ع) صدای عدالت انسانی، ترجمه محمد علی سلطانی، ج۳-۵، ص۱۰۷۵؛ قسمتی از ترجمه فارسی خالی از اشکال نبود از این رو، با توجه به متن عربی ترجمه شده است: الامام علی صوت العدالة الانسانیة، ج۵، ص۲۵۵.
- ↑ گزارش کتاب در مجله الطلیعه مصر، شماره چهارم آوریل ۱۹۶۵، به نقل جرداق، امام علی(ع) صدای عدالت انسانی، ترجمه محمد علی سلطانی، ج۳-۵، ص۱۰۷۵
- ↑ گزارش کتاب در مجله الطلیعه مصر، شماره چهارم آوریل ۱۹۶۵، به نقل جرداق، امام علی(ع) صدای عدالت انسانی، ترجمه محمد علی سلطانی، ج۳-۵، ص۱۰۷۶.
- ↑ گزارش کتاب در مجله الطلیعه مصر، شماره چهارم آوریل ۱۹۶۵، به نقل جرداق، امام علی(ع) صدای عدالت انسانی، ترجمه محمد علی سلطانی، ج۳-۵، ص۱۰۷۶.
- ↑ گزارش کتاب در مجله الطلیعه مصر، شماره چهارم آوریل ۱۹۶۵، به نقل جرداق، امام علی(ع) صدای عدالت انسانی، ترجمه محمد علی سلطانی، ج۳-۵، ص۱۰۷۶.
- ↑ گزارش کتاب در مجله الطلیعه مصر، شماره چهارم آوریل ۱۹۶۵، به نقل جرداق، امام علی(ع) صدای عدالت انسانی، ترجمه محمد علی سلطانی، ج۳-۵، ص۱۰۷۷.
- ↑ گزارش کتاب در مجله الطلیعه مصر، شماره چهارم آوریل ۱۹۶۵، به نقل جرداق، امام علی(ع) صدای عدالت انسانی، ترجمه محمد علی سلطانی، ج۳-۵، ص۱۰۷۸.
- ↑ به نقل جرداق، امام علی(ع) صدای عدالت انسانی، ترجمه محمد علی سلطانی، ج۳-۵، ص۱۰۷۲.
- ↑ به نقل جرداق، امام علی(ع) صدای عدالت انسانی، ترجمه محمد علی سلطانی، ج۳-۵، ص۱۰۷۱.
- ↑ به نقل جرداق، امام علی(ع) صدای عدالت انسانی، ترجمه محمد علی سلطانی، ج۳-۵، ص۱۰۷۱.
- ↑ به نقل جرداق، امام علی(ع) صدای عدالت انسانی، ترجمه محمد علی سلطانی، ج۳-۵، ص۱۰۷۱.
- ↑ به نقل جرداق، امام علی(ع) صدای عدالت انسانی، ترجمه محمد علی سلطانی، ج۳-۵، ص۱۰۷۳.
- ↑ به نقل جرداق، امام علی(ع) صدای عدالت انسانی، ترجمه محمد علی سلطانی، ج۳-۵، ص۱۰۹۶.
- ↑ آدرس ثابت در سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران
- ↑ آدرس ثابت در سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران
- ↑ آدرس ثابت در سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران
- ↑ آدرس ثابت در سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران
- ↑ آدرس ثابت در سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران
- ↑ Voice of Human Justice، وبسایت al-Islam.org.
- ↑ Suara Keadilan، فهرست برخط دسترسی همگانی دانشگاه Politeknik Caltex Riau.
- ↑ Den Mänskliga Rättvisans Röst، وبسایت al-islam.org.
منابع
- جرداق، جورج، الامام علی صوت العدالة الانسانیة، بیروت:دار مکتبة الحیاة، ۱۹۷۰م.
- جرداق، جورج، امام علی(ع) صدای عدالت انسانی، ج۱و۲، ترجمه محمد علی سلطانی، تهران: مؤسسه نشر پنجره، ۱۳۸۹ش.
- جرداق، جرج، امام علی(ع) صدای عدالت انسانی، ترجمه و توضیحات: سیدهادی خسروشاهی، قم: بوستان کتاب، ۱۳۸۷ش.