محکم و متشابه

از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از آیات محکم و متشابه)
علم تفسیر
تفسیرهای مهم
شیعیتفسیر ابو الجارودتفسیر قمیکتاب التفسیر (عیاشی)تفسیر التبیانتفسیر مجمع البیانتفسیر الصافیتفسیر المیزان
سنیتفسیر جامع البيان (طبری)المحرر الوجیز (ابن عطیه)تفسیر الجامع لأحكام القرآن (قرطبی)تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)تفسیر جلالین (سیوطی)
گرایش‌های تفسیری
تفسیر تطبیقیتفسیر علمیتفسیر عصریتفسیر تاریخیتفسیر فلسفیتفسیر کلامیتفسیر عرفانیتفسیر ادبیتفسیر فقهی
روش‌های تفسیری
تفسیر قرآن به قرآنتفسیر رواییتفسیر عقلیتفسیر اجتهادی
شیوه‌های نگارش تفسیر
تفسیر ترتیبیتفسیر موضوعی
اصطلاحات علم تفسیر
اسباب نزولناسخ و منسوخمحکم و متشابهاعجاز قرآنجری و انطباقمکی و مدنی


مُحْکَم و مُتَشابه از اصطلاحات علوم قرآنی است. بر اساس آیۀ ۷ سوره آل عمران، آیات قرآن به دو دستۀ محکم و متشابه تقسیم می‌شوند. «محکم» به آیاتی از قرآن گفته می‌شود که معنای آنها به قدری روشن است که نمی‌توان معنای دیگری برای آن در نظر گرفت و «متشابه» آیه‌ای است که احتمالات مختلفی برای معنای ظاهری آن وجود دارد. گروهی از اهل سنت علم به متشابهات را مختص خداوند می‌دانند ولی بیشتر شیعیان معتقدند آیات مُتشابه را می‌توان با ارجاع به آیات محکم فهمید.

برای چرایی وجود آیات متشابه در قرآن دلایل مختلفی ذکر شده است.

معنای دو اصطلاح

بیشتر دانشمندان علوم قرآن معتقدند «محکم» به آیاتی از قرآن گفته می‌شود که معنای آنها به قدری روشن است که نمی‌توان معنای دیگری برای آن در نظر گرفت و «متشابه» آیه‌ای است که احتمالات مختلفی برای معنای ظاهری آن وجود دارد. این وضوح یا ابهام می‌تواند در یک کلمه یا جمله باشد.[۱]ناصر مکارم شیرازی، مفسیر شیعه، در توضیح محکم و متشابه می‌گوید مراد از «آیاتٌ مُحْکَماتٌ» آیاتی است که مفهوم آن به قدری وضوح دارد که جای گفتگو و بحث در آن نیست.[۲]. و منظور از متشابهات قرآن، یعنی آیاتی که معانی آن در بدو نظر پیچیده‌است، و در آغاز، احتمالات متعددی در آن می‌رود، اگر چه با توجه به آیات محکم، تفسیر آنها روشن است[۳]. پس فهم قرآن برای همه میسر نیست و باید به متخصص و مرجع برای توضیح و تبیین متشابهات و محکمات رجوع کرد.[۴].

در مورد معنای اصطلاحی محکم نظریه‌های دیگری هم وجود دارد:[۵]

  • آیات محکم آیاتی است که عهده‌دار بیان حلال و حرام و اوامر و نواهی هستند.
  • آیات محکم آیاتی است که مورد نسخ قرار نگرفته است و متشابه همان آیات منسوخ هستند.
  • محکم امری است که بر آن وعده ثواب یا عقاب داده شده است.
  • محکمات آیاتی است که الفاظ آن تکرار نشده است.

در معنای اصطلاحی «متشابه» نیز اقوال دیگری وجود دارد:[۶]

  • متشابه همان آیات منسوخه است که نباید بدان عمل کرد.
  • متشابه قصص و امثال است.
  • متشابه آن است که معنای واقعی آن را به خدا می‌گذاریم و به معنای ظاهری آن ایمان داریم.
  • متشابه همان فواتح سور و حروف مقطعه است.
  • متشابه آن است که جز با تأویل و انصراف از معنای ظاهری فهمیده نمی‌شود.
  • متشابه آن است که متضمن امور غیبی است و علم آن منحصراً نزد خدا است نظیر وقت قیامت، زمان نزول باران، زمان مرگ و مانند آن.
  • متشابه آن است که جز با عرضۀ آن به غیر فهمیده نمی‌شود یعنی وابسته به غیر است.
  • گفتنی است که افزون بر وجود آیات محکم و متشابه در قرآن کریم گاه به مجموع قرآن محکم به معنای متقن و منظم گفته شده چنان‌چه در آیه ۱ سوره هود آمده است: «الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ» و نیز به همه قرآن متشابه گفته شده به معنای مشابهت برخی از آیات با برخی دیگر از نظر بلاغت چنان‌چه در آیه ۲۳سوره زمر بدان تصریح شده است: «كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِيَ»، کتابی که آیاتش همه (در کمال فصاحت و اعجاز) با هم مشابه است. [۷]مصباح یزدی براین باور است که مقصود از احكام در آیه ۱ سوره هود، اتقان محتوای آیات و عدم امكان تحریف آن است؛ یعنی قرآن كریم در قالب بهترین بیان، نفوذناپذیر بوده و هیچ گونه شكستی در آن راه ندارد. [۸]

حکمت وجود متشابهات در قرآن

از آن جا که آیات متشابه می‌تواند دست آویزی برای فهم نادرست قرآن باشد این پرسش مطرح می‌شود که علت وجود آیات متشابه در قرآن چیست؟ در پاسخ به این پرسش نظریات متعددی مطرح شده است، از جمله:

  • دستۀ از متکلمان بر این عقیده‌اند که وجود متشابهات، زمینه‌ساز معرفت عمیق‌تر و دقت بیش‌تر در قرآن می‌باشد، چه این‌که، زمانی ضرورت به کارگیری عقل و مراجعه به عالمان احساس می‌شود که تشابهی در مطلب وجود داشته باشد.[۹]
  • برخی عارفان نیز معتقدند چون مراتب، درجات و احوال سالکان الی الله متفاوت است، برخی از مقام طبع گذشته به مقام نفس رسیده‌اند و عده‌ای از مقام نفس به مرتبۀ عقل و امثال آن نایل آمده‌اند. آیات قرآن نیز متناسب با درجات معرفت و مراحل نفس بندگان نازل گردیده است.[۱۰]
  • گروهی از فلاسفه گفته‌اند چون در بین مخاطبین قرآن مردمی هم هستند که از درک حقیقیت عوالم غیر مادی عاجزند در ابتدا آیاتی اوصاف و اعراض جسمانی را به خداوند نسبت می‌دهد و از الفاظی که متناسب با عالم وهم و خیال است استفاده می‌کند، اما در کنار این آیات، آیاتی نیز به عنوان محکمات، واقعیت امر را بیان کند. در این صورت عامۀ مردم،‌به تدریج از موجودی با مختصات اولی به موجود مجرد تامی که مبرا از صفات امکانی است منتقل می‌شوند.[۱۱]
  • محمد هادی معرفت قوی‌ترین دلیل بر ضرورت وجود متشابهات در قرآن را نارسایی الفاظ و واژه‌ها از رساندن دقیق مفاهیم دانسته که به همین جهت به ناچار باید از انواع مجاز، استعاره، کنایه و اشارات دقیق بهره برد و همین باعث می‌شودکه مفاهیم قرآنی از جهتی به سطح فهم عموم مردم نزدیک شود و از جهتی هم دور شود. نزدیکی به ذهن به جهت انس به الفاظ و ریخته شدن مفاهیم قرآنی در قالب‌های لفظی و دور شدن از ذهن به جهت والایی معانی نهفته در این تعابیر. [۱۲]

روش‌های تفسیر آیات متشابه

شیوۀ برخورد مفسران با آیات متشابه متفاوت است. ملاصدرا در رساله متشابهات القرآن چهار شیوه رایج تفسیری را برشمرده است:[۱۳]

  1. مسلک اهل لغت، اصحاب حدیث و حنابله: این گروه معتقدند الفاظ متشابه را باید بر معنا و مفهوم ظاهری آنها حمل کرد. تخلف از معنای ظاهری آیه حتی اگر مخالف قواعد عقلی باشد جایز نیست. در این بینش، هر نوع تأویلی نامقبول و ناپسند است.
  2. مسلک محققان و بیش‌تر متکلمان معتزله: این گروه، الفاظ متشابهات را تأویل نموده، بر معانی موافق قواعد عقل حمل می‌کنند. مبنای ایشان تنزیه حق تعالی از صفات امکانی و نقص است.
  3. مسلک اکثر اشاعره و برخی از معتزله: این گروه قایل به تفصیل شده، نسبت به برخی آیات و اخبار، روش تنزیه و نسبت به برخی دیگر، روش تشبیه و تنزیل را در پیش گرفته‌اند. آنچه مربوط به معاد است، بر ظواهر خود باقی گذارده، قایل به تشبیه شده‌اند.
  4. مسلک راسخان در علم. ملاصدرا این مسلک را چنین توضیح می‌دهد: راسخان، از راه کشف و شهود و اشراق باطن، مراد واقعی متشابهات را درک می‌کنند و از تنزیه صرف و تشبیه محض و خلط میان آن دو در امان‌اند. کشف معانی متشابهات از طریق نورانیت باطن و چراغ نبوت امکان‌پذیر است و انسان را نه به سوی ظاهرگرایی و تشبیه و تعطیل می‌کشاند و نه به دام تأویل می‌اندازد.

روش اهل بیت در تفسیر متشابهات

در عیون اخبار الرضا از امام رضا(ع) روایت شده است که: «مَنْ رَدَّ مُتَشَابِهَ الْقُرْآنِ اِلَی مُحكَمِهِ فَقَدْ هُدِی اِلَی صِراطِ مُسْتَقِیمٍ»( هر کس آیه متشابه قران را برای فهم، به محکم قرآن ارجاع بدهد بی شک به صراط مستقیم رهنمون گشته است.) [۱۴] آن‌گاه فرمود: در اخبار ما نیز متشابهاتی نظیر متشابهات قرآن وجود دارد پس شما باید که متشابهات اخبار را به محکماتش ارجاع دهید وتنها از متشابهاتش پیروی مکنید که گمراه خواهید شد. «فِی اَخْبَارِنَا مُتَشَابِهٌ كَمُتَشَابِهِ الْقُرْآنِ فَرُدَّوا مُتَشَابِهَها اِلَی مُحْكَمِهَا وَ لاتَتَّبِعُوا مُتَشَابِهَهَا دوُن مُحْكَمِهَا فَتَضِلُّوا».[۱۵] آن چه قابل توجه است این که همۀ قرآن حتی متشابهات، معنایی دست‌یافتنی دارند، ولی متشابهات می‌بایست در سایۀ محکمات معنا شود. برخلاف آن چه برخی از مذاهب معتقدند و علم متشابه را تنها مختص خدا می‌دانند در مکتب اهل بیت، امر به توقف در برابر متشابهات نمی‌شود.[۱۶]

علامه سید محمدحسین طباطبائی اُمّ بودن آیات محکم برای آیات متشابه به این معنی دانسته که همانگونه که فرزند از اُمّ(مادر) جدا شده و در دامان او رشد و پرورش می یابد آیات متشابه نیز در دامان آیات محکم تفسیر می شوند. [۱۷]

راسخون فی العلم

یکی از مباحثی که قرآن پژوهان در مسأله محکم و متشابه مطرح نموده‌اند آیه ۷ سوره آل عمران است: وَمَا یعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّـهُ وَ الرَّ‌اسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَ‌بِّنَا (با آنکه تأویلش را جز خدا و ریشه‌داران در دانش کسی نمی‌داند. [آنان که‌] می‌گویند: «ما بدان ایمان آوردیم، همه [چه محکم و چه متشابه‌] از جانب پروردگار ماست.) اگر در این آیه «وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ» عطف به «وَ ما یعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللهُ» باشد، راسخان در علم از تأویل متشابهات قرآن آگاه هستند، و اگر استیناف بوده و عطف به قبل از خود نشده باشد راسخان در علم تأویل متشابهات را ندانسته و صرفا به آن ایمان می‌آورند و می‌گویند: آمَنّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِندِ رَبِّنا.

بیشتر علمای اهل سنت قایلند که متشابه را تنها خدا می‌داند و باید در آیات متشابه توقف کرد و راسخان در علم، تنها علمشان به تأویل قرآن به این جا منتهی می‌شود که بگویند ما ایمان آوردیم.[۱۸]

اکثر عالمان شیعه و برخی عالمان اهل سنت [یادداشت ۱] «الراسخون فی العلم» را عطف به «الله» دانسته و آنها را عالم به تأویل متشابهات می‌دانند و استدلال کرده‌اند که اگر راسخان در علم مانند سایر مردم علم به تأویل نداشتند چرا قرآن آنها را تمجید کرده است. علامه سید محمدحسین طباطبائی واو را استیناف دانسته وگفته که آیه مردم را در برابر ایات متتشابه دو دسته کرده دسته‌ای که در دل هایشان زیغ(انحراف) است و فقط برای فتنه انگیزی از آیات متشابه پیروی می کنند و دسته‌ای که راسخان در علم هستند و در برابر آیات متشابه تسلیمند و به آنها ایمان دارند. و اگر این آیه دلالت بر علم راسخان به تأویل آیات متشابه نکند دلیل بر نفی علم آنها نیست و می تواند آیات دیگر این علم برای آنان اثبات کند.[۱۹] شیعیان بر اساس برخی احادیث درباره علم امام منظور از راسخان در علم را اهل بیت می‌دانند.[۲۰]

پانویس

  1. قرآن در آینه پژوهش، مقاله محکم و متشابه، پرتال جامع علوم و معارف قرآن.
  2. «محکمات و متشابهات قرآن»، پایگاه اطلاع رسانی آیت‌الله مکاری شیرازی.
  3. «محکمات و متشابهات قرآن»، پایگاه اطلاع رسانی آیت‌الله مکاری شیرازی.
  4. «محکمات و متشابهات قرآن»، پایگاه اطلاع رسانی آیت‌الله مکاری شیرازی.
  5. زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، دارالمعرفه، ج۲، ص۷۹.
  6. زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، دارالمعرفه، ج۲، ص۸۰.
  7. آلوسی، روح المعانی، ج۲، ص۸۰.
  8. مصباح یزدی، قرآن شناسی، ج۲، ص۱۷۳.
  9. قاضی عبدالجبار: المغنی، ج۱۶، ص۳۷۱ و ۳۷۲.
  10. به نقل از آشتیانی: متشابهات القرآن، ص۱۶۰ ـ ۱۶۱.
  11. به نقل از آشتیانی: متشابهات القرآن، ص۱۴۵.
  12. معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ۱۴۲۸ق، ج۳، ص۲۱.
  13. ملاصدرا: متشابهات القرآن، ص۷۶، ۷۷، ۷۹، ۹۰ و ۹۱.
  14. صدوق، عیون اخبار الرضا، نشر جهان، ج۱، ص۲۹۰.
  15. فیض کاشانی، نوادر الأخبار، ۱۳۷۱ش‌، ص۵۱.
  16. قرآن در آینه پژوهش، مقاله محکم و متشابه، پرتال جامع علوم و معارف قرآن.
  17. طباطبایی، المیزان، منشورات اسماعیلیان، ج۳، ص۴۳
  18. صبحی صالح، مباحث فی علوم القرآن، ص۲۸۲.
  19. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۷-۲۸، نشر اعلمی، بیروت، ۱۳۹۱ق.
  20. بحرانی، البرهان، الناشر: مؤسسة البعثة، ج۱، ص۵۹۷-۵۹۹.

یادداشت

  1. مانند مجاهد (م ۱۰۳) (قطان، مناع، مباحث فی علوم القرآن، ص۲۱۷) ابوالحسن اشعری (م ۳۶۰)، ابواسحاق شیرازی (م ۴۷۶) و امام الحرمین جوینی (م ۴۷۸). در قرون اخیر بسیاری از اهل سنت این نظریه را پذیرفته‌اند، (صبحی صالح، مباحث فی علوم القرآن، ص۲۸۲)

منابع

  • آلوسی،شهاب الدین، تفسیر روح المعانی، بی تا، بی جا، بی نا.
  • زرکشی: البرهان فی علوم القران، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالمعرفه.
  • قاضی عبدالجبار: المغنی فی ابواب التوحید و العدل، الجمهوریه العربیه المتحده، وزارة الثقافه.
  • سید جلال الدین آشتیانی: متشابهات القرآن، دانشگاه فردوسی، بی‌تا.
  • ملاصدرا: متشابهات القرآن، تصحیح آشتیانی،‌مشهد، دانشگاه فردوسی.
  • صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، نشر جهان.
  • نوادر الأخبار فیما یتعلق بأصول الدین، فیض کاشانی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۱ش‌.
  • صبحی صالح، مباحث فی علوم القران، انتشارات الشریف الرضی، قم ۱۳۷۲ش.
  • بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، انتشارات بعثت، قم.
  • قطان، مناع، مباحث فی علوم القرآن، مؤسسة الرساله، بیروت ۱۴۲۱ق.
  • سید محمدعلی ایازی، قرآن اثری جاودان، مؤسسه پژوهشهای قرآنی، ۱۳۸۱ش.
  • قرآن در آینه پژوهش، مقاله محکم و متشابه، پرتال جامع علوم و معارف قرآن.
  • مصباح یزدی، محمدتقی، قرآن شناسی، «درس هفتم: محكم و متشابه» ،https://mesbahyazdi.ir/node/4930/