عقائد النساء (کتاب)
اطلاعات کتاب | |
---|---|
نویسنده | آقا جمالالدین خوانساری |
موضوع | طنز |
زبان | فارسی |
مجموعه | یک جلد |
عَقایدُ النّساء یا کُلْثومنَنه کتابی طنزآمیز در نقد باورهای خرافی زنان دورهٔ صفویه است. این کتاب به زبان فارسی و به قلم آقا جمالالدین خوانساری، دینداری عامیانه را به نقد کشیده است. عقاید النساء را قدیمیترین سند مکتوب درباره اخلاق و آداب و رسوم زنان عامی ایران میدانند. هرچند انگیزهٔ نوشتن کتاب، خرافهستیزی بوده، امروزه آگاهی از فرهنگ عامیانه در دورهٔ نگارش آن، اهمیت بیشتری یافته است. کتاب به زبانهای انگلیسی، فرانسوی و ترکی آذربایجانی ترجمه شده است.
نویسنده
جمالالدّین محمد بن حسین بن محمد معروف به آقا جمال خوانساری (درگذشت ۱۱۲۵ق)، از شاگردان مجلسی اول و از علمای شیعه در قرن دوازدهم قمری. از وی آثاری در علوم مختلف از جمله فقه و کلام بر جای مانده است، اما کتاب کلثوم ننه در میان مردم مشهورتر است. آقا محمد اکمل اصفهانی، ابن میثم بحرانی و ملا رفیع مشهدی از شاگردان او بودهاند.
انگیزه تالیف
عقایدالنساء به شیوه رساله مراجع تقلید نوشته شده. به نظر محمود کتیرایی، مصحح این کتاب، هدف نویسنده، گردآوری فرهنگ توده نبوده؛ بلکه ریشخندکردن خرافات و معتقدات مردم روزگارش و به ویژه زنان اصفهانی و افرادی بوده که خودشان را عالم میدانستند، به خصوص با توجه به دوره زندگی نویسنده و مکان زندگی او.[۱]
روش
آقا جمال خوانساری کتاب خود را به شیوه و مانند یک کتاب فقهی (تا حدودی شبیه توضیح المسائل امروزی) و با ابوابی متناظر با آن به نگارش درآورده است. این کتاب بر اساس فتاوای علمائی است که در حقیقت تعدادی خاله خانباجی هستند و با قرار دادن اصطلاحات فقهی در دهان این افراد علاوه بر ایجاد فضای طنز و خنده نشان میدهد که چگونه برخی از این خرافات به راستی جای حلال و حرام خدا را گرفتهاند.[۲] برای مثال در مقدمه کتاب در نام بردن از علما و فضلا و فقها و فضیلت آنان آمده است:
- «بدان که افضل علمای زنان پنج نفرند: اول بیبی شاه زینب، دوم کلثوم ننه، سوم خالهجانآقا، چهارم باجی یاسمن، پنجم دده بزمآرا. و آنچه از اقوال آنها به دست بیاید، نهایت وثوق دارد و محل اعتماد است، و به غیر از این پنج نفر، بسیاری نیز هستند که ذکر آنها موجب طول کلام میشود. بدان که هر زنی که سنی داشته باشد و پیری و خُرافت او را دریافته باشد، دیگران به افعال او وثوق تمام دارند و هر زنی که خلاف فرموده ایشان کند، آثِم و گناهکار باشد».[۳]
ابواب کتاب
- مقدمه: درباره اهمیت و جایگاه زنان خرافهپرداز و اسامی برخی از آنان است.
- باب اول: خرافههای و بدعتهای رایج در باب غسل و وضو و تیمم.
- باب دوم: خرافههای رایج در نماز.
- باب سوم: خرافههای رایج در روزه.
- باب چهارم: خرافههای رایج در نکاح و ازدواج.
- باب پنجم: خرافههای رایج در شب زفاف.
- باب ششم: خرافههای رایج در زاییدن زنان و اوراد وارده در زائو.
- باب هفتم: خرافههای رایج در حمام رفتن.
- باب هشتم: در بیان سازها.
- باب نهم: خرافههای رایج در معاشرات زنان با شوهران خود.
- باب دهم: خرافههای رایج در غذاهای نذری.
- باب یازدهم: خرافههای رایج در تعویذها و بازوبندها.
- باب دوازدهم: خرافههای رایج در موضوع محرم و نامحرم.
- باب سیزدهم: خرافههای رایج در دعا.
- باب چهاردهم: خرافههای رایج در آداب مهمانی.
- باب پانزدهم و شانزدهم: خرافههای مراسم خواهرخواندگی و آداب پس از آن.
- خاتمه: در خرافههای رایج در دعاها و اوراد و آداب و رسوم دیگر.[۴]
بخشهایی از کتاب
در بیان وضو و غسل و تیمم
«بدان که اجماع فتوای علماء زنان است که وضو و غسل، واجب است مگر در چندین موضع، وقتی که دست حنا یا نگار بسته باشد، یا ابرو گذارده باشد، یا بَزَک چسبانیده باشد، در این صورت ترک وضو و غسل واجب میشود و اکثر علمای مذکور، نگار را تا سه روز ساقط میدانند و میگویند که «بیبی شاه زینب» تا پنج روز یا شش روز وضو را ساقط میداند و همچنان قبل از بستن نگار تا هفت روز حرام است وضو ساختن و بعضی هم مکروه دانستهاند.».[۵]
در بیان نکاح
«واجب است تمام بندها را بگشاید، طشتی سرنگون گذاشته در زیر آن چراغی بسوزاند از روغن طعام و دختر بر روی زمین بنشیند و باجی یاسمن گفته هرگاه زین یافت نشود بالشی گذارد و روی آن نشیند و قدری نبات بر بند ازار خود گذارد و بیبی شاه زینب آن را واجب و دیگران مستحب میدانند؛ و کلثوم ننه گفته که هِل نیز در میان دست خود بگیرد و خالهجان آقا گفته که آن نباتی که بر بند ازار گذاشته در وقت بیرون آمدن به دست خود به دهن داماد گذارد که در نظر داماد بسیار شیرین مینماید. و این قول خالی از قوه نیست و دیگر چادری که داماد آورده در وقت عقد باید بر سر عروس انداخت و جمیع علما اتفاق دارند که هیچ یک از لباسهای عروس نباید گره داشته باشد زیرا که گره به کارش میافتد و ددهبزمآرا گفته که عروس در وقت عقد بر آینه نظر کند.»[۶]
در بیان مطبوخاتی که به نذر واجب میشود
«اول سمنو. بدان که در وجه تسمیه سمنو اختلاف است؛ بیبیشاه زینب و خاله جان آقا را اعتقاد آن است که وقتی سمنو را وضع کردهاند، سی من آرد و یک من گندم بوده است و آن دو نفر قائلند سه منو است که از کثرت استعمال سمنو شده است. چنانکه در رسالة جداگانه متن و حاشیه تصریح نمودهاند. کلثوم ننه گفته که سی من آرد و یک من گندم معلوم نیست و این سمنو بدون «ی» واقع شده است. و وجه تسمیه آن آنست که چون مصالح و اجزای آن سه چیز است که آن آرد و آب و گندم باشد؛ از این جهت سمنو گفته شده است. و بعضی بحث کردهاند که پنج چیز است و گردو و بادام نیز دارد و بعضی گفتهاند دو چیز، وقتی که واضع وضع کرده بود ندانسته بلکه در آخر تصرف کردهاند و ظاهراً این قول اصح است.
و جمیع علماء را اعتقاد آن است که از اعاظم نذورات، چهار چیز است: اول سمنو، و در هر وقت میشود پخت. دوم شلهزرد. و آن را باید در ماه محرم پخت گرچه برخی عقیده به تعیین وقت ندارند و به اجماع علماء هر وقت بخواهند توانند پخت. سوم حلوای سوهان، که از سمنو پخته میشود. و کلثوم ننه گفته که به بعضی میافتد خوب است و به بعضی نمیافتد بد است. چهارماش شلهقلمکار، و آن نیز مشهور است و احتیاج به ذکر ندارد.»
«باجی یاسمن گفته که بر هر زنی واجب است که هفتهای یک مرتبه و اگر ممکن نشود ماهی یک مرتبه و اگر باز هم استطاعت نداشته باشد سالی یک مرتبه سمنو بپزد و اگر کسی ترک کند، مرتد و اگر العیاذبالله کسی در این امر عقیده سستی داشته باشد در حکم کفر او تأملی نیست و وارد شده: اترجو رحمةالله امرأةٌ تارکة الطبخ السمنو و کان لها استطاعة طبخه، فلا فلاح لها فیالدارین الی یومالقیامه[یادداشت ۱]؛ و نیز دیگر احادیث در این باب بسیار دیده شده اما به همین مختصر اکتفا شد. باجی یاسمن و خالهجان آقا گفتهاند، سایرین هم اختلاف ندارند که اگر زنی فندق سمنو را با خود دارد، ایمن شود از جمیع بلایا.»[۷]
نگاه برخی از نویسندگان
آقا بزرگ تهرانی گفته است کلثوم ننه یکی از چهار فقیه خیالی است [یادداشت ۲] که به خاطر جلالت و بزرگی او کتاب به نامش نامگذاری شده است. کتابی شریف و رمانی انتقادی، لطیف و خنده آور است. در این کتاب پایه مذاهب چهارگانه و بیپایگی پارهای از نظریههای متداول بین مردم تشریح شده است. و بسیاری از بدعتهایی را که نابه جا به دین نسبت داده میشود بیان داشته است.[۸] آیت الله سید علی خامنهای نیز با نام بردن از این کتاب -که با زبان طنز، معروفترین خرافات زمان خودش را به زبان فتوای فقهای زنان درآورده- خرافهستیزی علمای گذشته در مورد مسائل محرم و نامحرم، طهارت و نجاست و سایر مسائل مورد نیاز جامعه را یادآور شده و ضرورت مبارزه با خرافات و الگوپذیری از عملکرد عالمان مسئولیتشناس پیشین را مطرح کرده است.[۹] از نظر صادق هدایت کلثوم ننه تنها کتابی است که راجع به آداب و رسوم عوام نوشته شده است به نظر وی بعضی از مطالب آن اغراقآمیز به نظر میآید، زیرا بیشتر این عادات و خرافات امروزه منسوخ شده و از بین رفته است.[۱۰] علی اکبر دهخدا کتاب کلثوم ننه را در نقد خرافات و نوعی فکاهی میداند. محمد معین کتاب را در هزل و موضوع آن را مقابله با اختلافات فقها میداند.[۱۱] برخی از محققان کتاب عقائد النساء خوانساری را در حد کتاب اخلاق الاشراف عبید زاکانی دانسته که وی در آن اخلاقِ رایجِ روزگار خود، و به تبع آن بعضی رفتارهای اجتماعی را به سخره گرفته است.
ترجمه
این کتاب به زبانهای انگلیسی، فرانسوی و ترکی آذربایجانی ترجمه شده است.[۱۲]
پانویس
- ↑ ذوالفقاری، حسن، بهار ۱۳۹۳، ص۷-۲۶.
- ↑ ذوالفقاری، حسن، بهار ۱۳۹۳، ص۷-۲۶.
- ↑ کلثوم ننه، ص۲۴، نسخه الکترونیک؛ ذوالفقاری، حسن، بهار ۱۳۹۳، ص۷-۲۶.
- ↑ کلثوم ننه، ص۲۴، نسخه الکترونیک؛ ذوالفقاری، حسن، بهار ۱۳۹۳، ص۷-۲۶.
- ↑ کلثوم ننه، ص۲۷، نسخه الکترونیک.
- ↑ کلثوم ننه، ص۴۱، نسخه الکترونیک.
- ↑ کلثوم ننه، ص۸۳ و ۸۴، نسخه الکترونیک.
- ↑ ذوالفقاری، حسن، بهار ۱۳۹۳، ص۷-۲۶.
- ↑ «بیانات در دیدار روحانیون استان سمنان»، پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله خامنهای.
- ↑ کلثوم ننه، ص۲۴، نسخه الکترونیک؛ ذوالفقاری، حسن، بهار ۱۳۹۳، ص۱۳-۱۴.
- ↑ فصلنامه آیینه پژوهش.
- ↑ انواری روزیتا، معرفی کتاب کلثوم ننه، سایت انسانشناسی و فرهنگ.
یادداشت
- ↑ آیا زنی که میتوانسته سمنو بپزد ونپخته است امید به رحمت الهی دارد؟! هیچگاه در دو دنیا رستگار نخواهد شد.
- ↑ اقا جمال خوانساری در مقدمه کتابش می نویسد:«بدان که افضل علمای زنان پنج نفرند: اوّل بیبی شاه زینب، دوم کلثومننه، سوم خالهجانآقا، چهارم باجی یاسمن، پنجم دَدَه بزمآرا؛ و آنچه از اقوال آنها به دست بیاید، نهایت وثوق دارد و محلّ اعتماد است و به غیر از این پنج نفر بسیاری نیز هستند که ذکر آنها موجب طول کلام میشود»https://ltr.atu.ac.ir/article_8.html
منابع
- نسخه الکترونیکی کتاب کلثوم ننه
- ذوالفقاری، حسن، مجله متن پژوهی ادبی، بهار ۱۳۹۳، شماره ۵۹، ص۷-۲۶.
- فصلنامه آیینه پژوهش.