بیان الادیان (کتاب)

مقاله قابل قبول
پیوند کم
رده ناقص
عدم رعایت شیوه‌نامه ارجاع
کپی‌کاری از منابع خوب
شناسه ناقص
عدم جامعیت
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از بیان الادیان)
بیان الادیان
اطلاعات کتاب
نویسندهابوالمعالی
تاریخ نگارش۴۸۵ یا ۵۲۵ق
موضوعفرق و مذاهب
زبانفارسی
مجموعه۱ج


بَیانُ الْاَدیان کتابی به زبان فارسی درباره فرقه‌ها و مذاهب اسلامی و قبل از اسلام، تالیف ابوالمعالی محمد بن نعمت بن عبیدالله (درگذشته پس از ۴۸۵ق). بیان‌الادیان اولین اثری است که در آن از ناصرخسرو و فرقه ناصریه سخن به میان می‌آید. ابوالمعالی همچنین از حسن صباح و فرقه صباحیه سخن به میان می‌آورد، اما از قلعه الموت سخنی نمی‌گوید. وی در این کتاب آشکارا به مخالفت با اسماعیلیه می‌پردازد.

از مهمترین منابع ابوالمعالی برای نگارش بیان الادیان می‌توان به کتاب البدء و التاریخ مقدسی، الامد علی الابد ابوالحسن عامری، آراء الهند ابوریحان بیرونی، المقالات ابوعیسی وراق، المقالات ابوالقاسم بلخی، کامل مبرد و المقنع فی الغیبة اثر سید مرتضی علم الهدی اشاره نمود.


نویسنده

ابوالمعالی، محمد بن نعمت بن عبیدالله، از سادات علوی است و نسبش به امام زین العابدین(ع) می‌رسد. او از عالمان قرن پنجم هجری قمری و مطالعاتش در زمینه فِرَق و مذاهب است. کتاب بیان الادیان تنها اثر باقیمانده از اوست که به معرفی ادیان و مذاهب پیش و پس از اسلام می‌پردازد.

تاریخ نگارش

ابوالمعالی خود تاریخ تألیف کتاب را ۲۳۰ سال پس از ولادت امام دوازدهم(عج) شیعه گزارش کرده و باتوجه به اینکه سال ولادت آن امام را سال ۲۵۵ق می‌داند[۱] بیان‌الادیان می‌بایست در ۴۸۵ق تألیف شده باشد، اما به گزارش فتح‌الله مجتبایی، در نسخه‌ای خطی از بیان‌الادیان موجود در هندوستان، سال تألیف آن ۵۲۵ق یاد شده است. ظاهراً این نسخه همان نسخه لاهور است که محمدتقی دانش‌‌پژوه آن را وصف کرده است.

با این وصف احتمالاً بیان الادیان قدیمی‌ترین کتابی است که اکنون درباره ملل و نحل به زبان فارسی در دست است.[۲]

البته در بخشی از کتاب السواد الاعظم تألیف حکیم سمرقندی(اواخر سدۀ ۳ و نیمۀ نخست سدۀ ۴ ق.[۳]) که ترجمه فارسی آن مربوط به قرن چهارم هجری قمری است[۴] سخن از ۷۳فرقه به میان آمده است.[۵] از این‌رو متن مذکور را باید مقدم بر بیان‌الادیان دانست، اما تمامی آن کتاب به ملل و نحل اختصاص ندارد.

مکان نگارش

ابوالمعالی در مقدمه کتابش به مجلس پادشاهی اشاره می‌کند که در آن از ادیان و مذاهب جاهلی و اسلامی و اعتقادات ایشان سخن گفته می‌شده[۶]و ظاهراً بیان‌الادیان به دنبال این مذاکرات نوشته شده است.

شِفِر باتوجه به برخی مطالب کتاب درباره شهر غزنه[۷] حدس می‌زند که بیان‌الادیان در این شهر نوشته شده و پادشاه مذکور کسی جز سلطان غزنوی مسعود بن ابراهیم نباشد.[۸]

اما با توجه به آنکه دوران سلطنت مسعود بن ابراهیم از ۴۹۲ق به بعد آغاز می‌شود و این امر با سال تألیف بیان‌الادیان در ۴۸۵ق هماهنگی ندارد، می‌توان گفت که حدس شفر درباره پادشاه مزبور اشتباه است و بیان‌الادیان در دوران ابراهیم بن مسعود (حکومت۴۵۱-۴۹۲ق) تألیف شده است.

ویژگی‌های اثر

بیان الادیان به نثر فصیح فارسی تألیف شده است.

از ویژگی‌های بیان‌الادیان اطلاعات و گزارش‌هایی است که مؤلف از برخی وقایع زمان خود به دست داده است. ابوالمعالی که معاصر ناصرخسرو بوده، از وی و فعالیت‌ها و آثارش بادشمنی یاد می‌کند.

بیان‌الادیان اولین اثری است که در آن از ناصرخسرو و فرقه ناصریه سخن به میان می‌آید و اطلاعاتی که مؤلف در این باره می‌دهد، با گزارش‌های خود ناصرخسرو هماهنگی دارد.[۹]

وی همچنین از حسن صباح و فرقه صباحیه سخن به میان می‌آورد، اما از قلعه الموت ذکری نمی‌کند.[۱۰]

تأثیر گزارش‌های ابوالمعالی درباره دو فرقه ناصریه و صباحیه را در منابع پس از او می‌توان مشاهده کرد.[۱۱]

ابوالمعالی آشکارا به مخالفت با اسماعیلیه می‌پردازد و در معرفی آنان، در مواردی تحت تأثیر منابع ضداسماعیلی است و در مواردی از کتب خود اسماعیلیان بدون اینکه صریحاً متذکر شود، بهره می‌گیرد. وی در این باره به خصوص آثار ناصرخسرو را مورد توجه قرار داده است.[۱۲]

ساختار

ابوالمعالی کتاب را به ۵ باب تقسیم کرده است:

  • «باب اول، در پیدا کردن آنکه در همه روزگارها و به همه اقلیم‌ها بیشتر خلق به صانع عزّوجلّ مقر بوده‌اند و مقرند.
  • باب دوم، در بیان مذهب‌ها که پیش از اسلام داشته‌اند.
  • باب سوم در بیان این خبر که پیغامبر(ص) گفت: امت من پس از من به ۷۳فرقه شوند و وجه و اسناد آن خبر و شرح و معنی آن.
  • باب چهارم، در بیان مذهب‌های اسلام و پیداکردن مقالت هر یکی و شرح القاب ایشان به استقصا.
  • باب پنجم، در پیداکردن حکایات و نوادر گروهی که بیرون آمدند و دعوی‌های محال کردند، گروهی دعوی خدایی و گروهی دعوی پیغامبری».[۱۳]
  • نویسنده کتابش را با مقدمه‌ای درباره انگیزه نگارش کتاب و این که علت نگارش تبیین حدیث نبوی است که فرمود: (امت من پس از من هفتاد و سه فرقه شوند و همه در آتش روند الّا یک گروه) و با یک بیت شعر عربی از عبدالله بن معاویه همراه با ترجمه‌اش به فارسی پایان داده است
عَينُ الرِضا عَن كُلِّ عَيبٍ كَليلَةٌ
وَلَكِنَّ عَينَ السُخطِ تُبدي المَساوِيا
چشم رضا بپوشد هر عیب را که دید
چشم حسد پدید کند عیب ناپدید[۱۴]
  • پایان بخش کتاب فصلی است با دو حکایت درباره کسانی که براثر خشک دِماغی ادعاهای عجیب و غریب کرده‌اند.[۱۵]

منابع اثر

ابوالمعالی درباره منابع کتاب خود می‌گوید:

«در این ابواب آنچه گفتیم و بنوشتیم، از خویشتن نگفتیم، بلکه از آموخته و خوانده گفتیم، چه آنچه پیش استادان و امامان خواندیم و چه آنچه به تلقّف یاد گرفتیم و چه آنچه از کتب معروفان التقاط کردیم و بیشتر از نام استادان و نام آن کتب یاد کردیم…».[۱۶]

ابوالمعالی در چند جای اثر خویش به نام کتاب‌ها یا نویسندگانی که از آنها نقل کرده است، اشاره می‌کند که از مهم‌ترین آنها می‌توان البدء و التاریخ مقدسی، الامد علی الابد ابوالحسن عامری، آراء الهند ابوریحان بیرونی، المقالات ابوعیسی وراق، المقالات ابوالقاسم بلخی، کامل مبرد و المقنع فی الغیبة اثر سید مرتضی علم الهدی نام برد.[۱۷]

نسخه‌ها و چاپ‌ها

نسخه ناقصی از بیان‌الادیان را که فاقد باب پنجم بود، نخستین بار شارل شفر در ۱۸۸۳م در مجموعه منتخبات فارسی۱ چاپ کرد. سپس در ۱۳۱۲ش، عباس اقبال با مقدمه و تعلیقاتی، آن را از روی نسخه ناقص شفر در تهران به چاپ رسانید.[۱۸]

«باب پنجم» کتاب را محمدتقی دانش‌‌پژوه یافت و در مجله فرهنگ ایران زمین منتشر کرد[۱۹]، و سرانجام در ۱۳۴۲ش، هاشم رضی هر ۵ باب کتاب را یک‌جا چاپ کرد.

نسخه‌های کاملی از بیان‌الادیان نیز در دست است که با نسخه به چاپ رسیده، تفاوت‌هایی دارد. در این میان نسخه وحید قریشی در شهر لاهور از اعتبار بیشتری برخوردار است.[۲۰]

ترجمه ها

از این کتاب ترجمه‌هایی به زبان فرانسوی به وسیله هانری ماسه[۲۱] و به زبان عربی به وسیله یحیی خشاب صورت گرفته است.[۲۲]

پانویس

  1. بیان الادیان چاپ اقبال، ص۴۴؛ بیان الادیان، ناشر روزنه، ص۵۸.
  2. مقدمه بر بیان الادیان، ص«ط»؛ Le Messianisme dans l heterodoxie musulmane، ص۱۴۷.
  3. https://www.cgie.org.ir/fa/article/224965/ابوالقاسم-حکیم-سمرقندی
  4. نک: مقدمه بر السواد الاعظم، ص۱۲.
  5. السواد الاعظم، ص۱۶۶-۱۹۰.
  6. بیان الادیان چاپ اقبال، ص۲.
  7. نک:بیان الادیان چاپ اقبال، ص۱۷ و ص۳۹.
  8. "Notice sur le kitab beian il-edian"، ص۱۳۳؛ قس: بیان الادیان چاپ اقبال، ص«ح»، که در این باره تردید کرده است.
  9. بیان الادیان چاپ اقبال، ص۳۹؛ مقدمه بر بیان الادیان، ص«ی» ؛ "Notice sur le kitab beian il-edian"، ص۱۳۳.
  10. بیان الادیان چاپ اقبال، ص۳۹.
  11. نک: فخرالدین،اعتقادات فرق المسلمین و المشرکین، ص۷۸؛ تبصرة العوام فی معرفة مقالات الانام، ص۱۸۳-۱۸۴.
  12. بیان الادیان چاپ اقبال، ص۳۶-۳۹.
  13. بیان الادیان چاپ اقبال، ص۲-۳.
  14. حسینی علوی، بیان الادیان، نشر روزنه، ۱۴۷۶ش، صص۱۷-۱۸.
  15. حسینی علوی، بیان الادیان، نشر روزنه، ۱۴۷۶ش، ص۹۴.
  16. بیان الادیان چاپ اقبال، ص۳.
  17. بیان الادیان چاپ اقبال، ص۵،۶،۸،۱۰،۴۱، بیان الادیان چاپ رضی، ص۵۳،۵۴.
  18. بیان الادیان چاپ اقبال، ص«ب».
  19. ص۲۸۷-۳۱۸.
  20. «از چند کتابخانه»، ص۲۸۱،۲۸۲؛ فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه مرکزی، ج۲، ص۱۶۱؛ فهرست نسخ مرعشی، ج۱۶، ص۹.
  21. La langue des plus anciens monuments de la prose persane، ص۱۱۶.
  22. فهرست مقالات ایران‌شناسی در زبان عربی، ص۲۰.

منابع

  • ابن بابویه، محمد، معانی الاخبار، قم، ۱۹۷۱م.
  • ابن‌عنبه، احمد، عمدة الطالب، به كوشش محمد حسن آل طالقانی، نجف، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
  • ابوطالب مروزی، اسماعیل، الفخری فی انساب الطالبیین، به كوشش سیدمهدی رجایی، قم، ۱۴۰۹ق.
  • ابوالمعالی، محمد، بیان‌الادیان، به كوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۲ش.
  • همو، همان، به كوشش هاشم رضی، تهران، ۱۳۴۲ش.
  • اسفراینی، شهفور، التبصیر فی الدین، به كوشش محمدزاهد كوثری، قاهره، ۱۳۵۹ق/۱۹۴۰م.
  • افشار، ایرج، فهرست مقالات ایران‌شناسی در زبان عربی، تهران، ۱۳۵۶ش.
  • اقبال، عباس، مقدمه بر بیان الادیان (نكـ:همـ،ابوالمعالی).
  • برتلس، آ.ی.، ناصرخسرو و اسماعیلیان، ترجمه یحیی آرین‌پور، تهران،۱۳۴۶ش.
  • بغدادی، عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، به كوشش محمد محی‌الدین عبدالحمید، قاهره، مطبعة المدنی.
  • تبصرة العوام فی معرفة مقالات الانام، منسوب به مرتضی بن داعی حسنی رازی، به كوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۶۴ش.
  • حبیبی، عبدالحی، مقدمه بر السواد الاعظم (نكـ:همـ،حكیم سمرقندی).
  • حكیم سمرقندی، اسحاق، السواد الاعظم (ترجمه فارسی) ، به كوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۴۸ش.
  • خوارزمی،محمد،مفاتح العلوم،به كوشش ابراهیم ابیاری، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
  • دانش‌پژوه، محمدتقی، «از چند كتابخانه هند و سند» ، نشریه.
  • همو، «باب پنجم از كتاب بیان الادیان» ، فرهنگ ایران زمین، تهران، ۱۳۴۱ش، ج۱۰.
  • كتابخانه مركزی دانشگاه تهران، نسخه‌های خطی، تهران، ۱۳۵۸ش، دفتر۱۰.
  • صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، ۱۳۶۳ش.
  • صفی‌الدین بلخی، عبدالله، فضائل بلخ، ترجمه محمد حسینی بلخی، به كوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۵۰ش.
  • عضدالدین ایجی، عبدالرحمن، المواقف فی علم الكلام، بیروت، عالم الكتب.
  • فخرالدین رازی، محمد، اعتقادات فرق المسلمین و المشركین، به كوشش علی سامی نشّار، قاهره، ۱۳۵۶ق/۱۹۳۸م.
  • همو، الشجرة المباركة، به كوشش سید مهدی رجائی، قم، ۱۴۰۹ق.
  • قزوینی رازی، عبدالجلیل، نقض، به كوشش جلال‌الدین محدث ارموی، تهران، ۱۳۵۸ش.
  • كیاگیلانی، احمد، سراج‌الانساب، به كوشش سیدمهدی رجائی، قم، ۱۴۰۹ق.
  • مرعشی، خطی.
  • مركزی، میكروفیلم‌ها.
  • ناصرخسرو، وجه دین، به كوشش غلامرضا اعوانی، تهران، ۱۳۵۶ش.
  • هفتادوسه ملت، به كوشش محمدجواد مشكور، تهران، ۱۳۳۷ش.
  • Bausani,A.,"Religion in the Saljuq Period",The Cambridge History of Iran,Cambridge,۱۹۶۸,vol V.
  • Blochet,E.,Le Messianisme dans l heterodoxie musulmane,Paris,۱۹۰۳.
  • Iranica.
  • Lazard,G.,La langue des plus anciens monuments de la prose persane,Paris,۱۹۶۳.
  • Madelung,W.,Religious Schools and Sects in Medieval Islam,London,۱۹۸۵.
  • Schefer,Ch.,"Notice sur le kitab beian il-edian",Chrestomathie persane,Paris,۱۸۸۳,vol.I.
  • Tafazzoli,A.,"Some Middle Persian Quotations in Classical Arabic and Persian Texts",Memorial Jeande Menasce,Fondation Culturelle iranienne,۱۹۷۴.

پیوند به بیرون