ایگْناس گُلدْزیهِر (۱۸۵۰–۱۹۲۱م) اسلامشناس، شیعهپژوه و شرقشناس مجارستانی که مشهورترین اسلامشناس یهودی خوانده شده است. او را استاد مسلم مطالعات اسلامی و دارای تأثیر گسترده بر پژوهشگران و پژوهشهای بعدی در این رشته دانستهاند.
گلدزیهر شخصیتی مشهور و در مجموع نامحبوب در جهان اسلام قلمداد شده است. انتشار آراء اسلامشناسانه و شیعهپژوهانه او در جهان اسلام با واکنش منفی و انتقادی همراه شد؛ به طوری که آثاری در نقد نظرات او در زمینههای مختلف نگاشته شد. اعتقاد به عدم جاودانگی دعوت اسلامی و عدم اصالت آن از جمله آراء اسلامشناسانه او تلقی شده است. در حوزه شیعهپژوهی، اعتقاد به اینکه شیعیان معتقد به تحریف قرآن هستند از جمله آراء او دانسته شده است.
گلدزیهر در رشتههای مختلفی چون فقه، حقوق، الهیات، عرفان و کلام اسلامی آثاری نوشته است. درسهایی دربارهٔ اسلام، گرایشهای تفسیری قرآن در میان مسلمانان و بررسیهای اسلامی از مهمترین آثار گلدزیهر محسوب شده است. برخی از این آثار به همراه نقدهایی به عربی و فارسی ترجمه شده است.
جایگاه و ویژگیها
ایگْناس گُلدْزیهِر (به مجاری: Ignác Goldziher) اسلامشناس، شیعهپژوه و مستشرق یهودی مجارستانی است[۱] که او را مشهورترین خاورشناس و اسلامشناس یهودی خواندهاند.[۲] بهگفته لویی ماسینیون، گلدزیهر به نظر همه خاورشناسان غربی استاد مُسَلَّم مطالعات اسلامی و دارای تأثیر گسترده بر پژوهشگران و پژوهشهای بعدی این رشته بوده است.[۳]
زمینههای اصلی فعالیتهای اسلامشناسی گلدزیهر، کلام اسلامی، فرق اسلامی (از جمله شیعه) و قرآنپژوهی دانسته شده است.[۴] گلدزیهر در آثار مختلف خود نظرات شیعهپژوهانهاش را درباره مباحثی چون پیدایش تشیع،[۵] عقاید شیعه،[۶] فرقههای آن[۷] و نگاه شیعیان به قرآن[۸] ارائه کرده است. همچنین، گلدزیهر در برخی آثارش تلاش کرده که بعضی عقاید ناصحیح درباره تشیع در میان غربیان را اصلاح کند.[۹]
بهرغم انتقادات واردشده بر گلدزیهر، او محققی پیشرو، نقاد، محتاط در نتیجهگیری، مسلط بر حوزه و منابع پژوهشی خود و دارای قدرت استدلال در پژوهش قلمداد شده است.[۱۰] از نظر سیاسی، گلدزیهر یکی از علاقمندان صلح میان یهودیان و مسلمانان، بهخصوص در فلسطین، برشمرده شده است.[۱۱] بهگزارش ماسینیون، در اواخر عمر گلدزیهر، زیادهروی صهیونیستها در دشمنی با مسلمانان و عدم امکان صلح میان یهودیان و مسلمانان برای او چنان یأسآور بود که گفته بود با کمال اشتیاق انتظار مرگ را میکشد.[۱۲]
نقش مُهْر شخصی گلدزیهر با عبارت قرآنی «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ» (آیه ۱۸ سوره یوسف).
مشهور ولی نامحبوب
گلدزیهر شخصیتی مشهور[۱۳] ولی در مجموع نامحبوب در جهان اسلام[۱۴] قلمداد شده است؛ غرضورزی و دشمنی با اسلام،[۱۵] ایفای نقشی پررنگ در ترویج شبهات درباره اسلام، پیامبر(ص)، قرآن و حدیث[۱۶] از جمله دلایل این عدم محبوبیت قلمداد شده است. در زمینه شیعهپژوهی، تأکید بر تشیع بهعنوان یک فرقه[۱۷] و بحث از تأثیرپذیری معارف آن از سایر ادیان و مذاهب[۱۸] از عمدهترین انگارههای او تلقی شده است. برخی معتقدند که محیط غربی و یهودی زندگی گلدزیهر، عدم دستیابی او به منابع اصیل و استادان شیعی و روش تاریخی او در تحلیل ادیان از جمله عواملی است که موجب شده تا نظراتش درباره تشیع مطابق با عقاید شیعیان نباشد.[۱۹]
انتشار آراء اسلامشناسانه و شیعهپژوهانه گلدزیهر در جهان اسلام با واکنش منفی و انتقادی همراه شد؛ به طوری که آثاری در نقد نظرات او در زمینههای مختلف نگاشته شد؛[۲۰] از جمله، مترجمان عربی کتاب درسهایی درباره اسلام ترجمههای خود را با نقدهای محتوایی کتاب همراه کردند.[۲۱] یادداشتهای انتقادی مترجمان این کتاب از نظر محمد غزالی (۱۹۱۷-۱۹۹۶م)، عالم سنی مصری، ناکافی به نظر رسید و در کتابی خود به رد آرای گلدزیهر پرداخت.[۲۲] کتاب غزالی در سال ۱۳۶۳ش توسط صدر بلاغی با عنوان محاکمهٔ گلدزیهر صهیونیست به فارسی ترجمه شد.[۲۳] صدر بلاغی، در پیشگفتار خود بر این ترجمه گلدزیهر را به جعل و تحریف علیه اسلام با انگیزههای استعماری متهم کرده است.[۲۴] همچنین، علینقی منزوی (درگذشت: ۱۳۸۹ش)، مترجم و کتابشناس، به توصیه پدرش، آقابزرگ تهرانی، برای پاسخگویی به گلدزیهر درسهایی درباره اسلام را به فارسی ترجمه و با نقدهایی بهچاپ رساند.[۲۵]
کتابی در نقد آراء گلدزیهر که نویسنده آن سنی و مترجم آن شیعه است.
آراء اسلامشناسانه و شیعهپژوهانه
آراء اسلامشناسانه و شیعهپژوهانه گلدزیهر در رئوسی کلی صورتبندی و توسط محققان اسلامی مورد نقد قرار گرفته است:
رسالت جهانی و جاودانی اسلام: اسلام رسالتی جاویدان ندارد، چون پیامبر(ص) از سرنوشت دعوت اسلامی و گسترش اسلام اطلاعی نداشته است؛ به همین دلیل، عقاید و احکامی که برای این دین وضع کرده مناسب وضعیت تاریخی و جغرافیایی این دین بعد از فراگیری نبوده است.[۲۶] در پاسخ به این نظر گفته شده که هم در قرآن (برای نمونه: آیه ۵۰ سوره نور و آیه ۹ سوره صف) و هم در سیره پیامبر(ص) (برای نمونه روایتی از پیامبر درباره فتح ایران در آینده) علائمی بر جهانی و جاودانی بودن دعوت اسلامی وجود دارد.[۲۷]
اصالت دعوتاسلامی: دعوت اسلامی بیش از آنکه متکی به اندیشههای اسلامی و قرآنی باشد متکی به آمیختهای از اندیشههای مذهبی و انسانی پیش از خود است.[۲۸] این اندیشهها با افکار و نظریات سیاسی در ایران باستان و آراء فلسفی هندی و نوافلاطونی آمیخته و ارائه شده است.[۲۹] در پاسخ گفته شده که این نظر زمانی قابل اتکاست که معارف اسلامی از اندیشهها و ادیانی که از آنها اخذ کرده ضعیفتر باشد؛ این در حالی است که معارف اسلامی در زمینههای متنوع عقاید، احکام و حقوق بسیار متنوعتر و پیشرفتهتر از ادیان و اندیشههای ادعایی است.[۳۰]
اسوگی اخلاقی پیامبر(ص): اسلام توانایی ارائهٔ الگویی اخلاقی برای پیروی مسلمانان را ندارد و پیامبر(ص) خود چنین صفاتی را در خود نمیدیده است؛ بعداً در تفاسیر کلامی و عرفانی برای پیامبر(ص) این ویژگی لحاظ شده است.[۳۱] در پاسخ این نظر گفته شده که، بر خلاف نظر گلدزیهر درباره آیاتی چون آیه ۲۱ سوره احزاب، این آیات دقیقاً به اُسوگی پیامبر(ص) دلالت دارند و این برداشت گلدزیهر ناشی از عدم تسط به زبان عربی و سایر آیاتی است که پیامبر(ص) را بهعنوان الگو معرفی میکنند.[۳۲]
قرآن: وحدت نظر ظاهری مسلمانان دربارهٔ متن قرآن با نگاهی دقیقتر به پراکندگی غیرقابل وحدت تبدیل میشود؛ زیرا مسلمانان دربارهٔ متن قرآن وحدت نظر ندارند و قائل به قرائات مختلف هستند.[۳۳] در پاسخ گفته شده که تعدد قرائات قرآن همه به تعدد قرائت پیامبر(ص) مستند شده و از سوی عالمان اسلامی نظاممند و تأیید شده و خود از جنبههای اعجاز قرآن است.[۳۴]
شیعه و تفسیر قرآن: در میان مذاهب اسلامی، شیعیان اولین گروه بودند که دست به تفسیر فرقهای از قرآن زدند.[۳۵] آنان اهداف سیاسی و فرقهای خود را از این راه تأمین میکنند.[۳۶] در پاسخ گفته شده که همه مذاهب اسلامی برای اثبات عقاید دینی و سیاسی خود به تفسیر قرآن پرداختند و این کار برای شیعه هم امری طبیعی بوده و علاوه بر آن شیعه در مواردی در مقام دفاع از خود این کار را انجام داده است.[۳۷]
ترجمه فارسی کتاب گرایشهای تفسیری قرآن در میان مسلمانانشیعه و تحریف قرآن: شیعه معتقد به تحریف قرآن است.[۳۸] در جواب گفته شده که اجماع عالمان شیعه بر عدم تحریف قرآن است و وجود برخی روایات مجعول درباره تحریف قرآن در برخی منابع شیعی نمیتواند عاملی برای اثبات این نظر نزد شیعه باشد.[۳۹]
مهدویت: عقیدهٔ مهدویت در اسلام برگرفته از عقاید یهودی، مسیحی و زرتشتی در این زمینه است.[۴۰] در پاسخ گفته شده که در این ادیان الهی عقاید بسیاری وجود دارد که دارای شباهت به عقاید اسلامی هستند که این موضوع از منشأ الهی واحد آنان سرچشمه میگیرد.[۴۱]
آثار
آثار گلدزیهر در رشتههای مختلفی چون الهیات یهودی، لغت عرب و فقه، حقوق، الهیات، عرفان و کلام اسلامی سیاهه شده است.[۴۲] او از نویسندگان دایرةالمعارف اسلام نیز بود؛ مقالات «احمد بن حنبل»، «جمالالدین افغانی (اسدآبادی)»، «فقه» و «استصحاب» از جمله مقالات او در این دانشنامه است.[۴۳] مهمترین آثار گلدزیهر، از نظر تأثیر و معرکهآرایی، چنین گزارش شده است:[۴۴]
درسهایی دربارهٔ اسلام (۱۹۱۰م): برخی این کتاب را کاملترین، مشهورترین و مؤثرترین اثر گلدزیهر دانستهاند.[۴۵] بهگفته ماسینیون، این کتاب طرحی کلی دربارهٔ اسلامشناسی است که در شش درس ارائه شده است.[۴۶] محتوای این کتاب توسط ماسینیون چنین گزارش شده است: چگونگی شخصیت پیامبر(ص)، مفهوم توحید در قرآن، فقه اسلامی، مراحل تکوین اصول عقاید اسلامی، پیدایش و تطور عرفان اسلامی، مذاهب اسلامی چون خوارج، شیعه و اسماعیلیه و گرایشهای نوپدید وهابیت، بابیت، بهائیت و قادیانیه.[۴۷] گزارش شده که این کتاب پس از انتشار در کشورهای اسلامی مورد توجه قرار گرفت، آنچنان که تحت عنوان العقیدة و الشریعة فی الاسلام به عربی ترجمه شد.[۴۸]
گرایشهای تفسیری قرآن در میان مسلمانان (۱۹۲۰م): ماسینیون این کتاب را از لحاظ اهمیت و جهتگیری علمیْ عالیترین اثر گلدزیهر برشمرده است.[۴۹] بهگزارش او، گلدزیهر در این کتاب مسائل شرعی و حقوقی اسلامی را آنچنان که در قرآن آمده مورد بحث قرار داده و شیوههای مختلف تفسیر و دشواریهای گوناگونی که مفسران قرآن با آن روبهرو شدهاند را بیان کرده است.[۵۰] او در ادامه، به اختلاف فکری و اهداف متفاوت مذهبی مفسران و تأثیر آن در محتوای تفسیری آنان پرداخته است.[۵۱] در آخر، از برخی مکاتب تفسیری جدید یاد کرده که در پی ایجاد آشتی میان معارف قرآن و یافتههای علوم جدید غربی هستند.[۵۲] علت نگارش این کتاب از نظر ماسینیون این دانسته شده که گلدزیهر، بر خلاف برخی مستشرقان که مناقشات مفسران اسلامی را بیهوده میدانستهاند، آنها را تمرین اندیشه و تلاش برای اثبات اصولی میدانسته که بنای اساسی اسلام و حتی زندگی هنری و اقتصادی مسلمانان بر آن قرار گرفته است.[۵۳] ترجمه کامل عربی این کتاب با نگارش حواشی انتقادی در سال ۱۹۵۴م در مصر منتشر شد.[۵۴]
بررسیهای اسلامی (۱۸۸۹–۱۸۹۰م): ماسینیون این کتاب را اثری دارای تأثیر عمیق بر سایر پژوهشهای اسلامشناسی برشمرده است.[۵۵] جلد اول این کتاب شرح آداب عربها در دوره جاهلیت در ذیل مفهوم «مروت» دانسته شده که بعداً در اسلام هم بهعنوان یک شایست اخلاقی و مذهبی معرفی شد.[۵۶] در جلد دوم، پیدایش علم حدیث، جعل احادیث، تشخیص حدیث درست از نادرست، روش جمعآوری و پژوهش در آن مورد مطالعه قرار گرفته است.[۵۷]
گلدزیهر در جوانی
زندگینامه
ایگناس گلدزیهر (۱۸۵۰–۱۹۲۱م) در خانوادهای یهودی در مجارستان بهدنیا آمد.[۵۸] او تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه بوداپِسْت، برلین و لایپْزیک در رشتههای الهیات اسلامی و زبانهای سامی پی گرفت[۵۹] و در سال ۱۸۷۰م از دانشگاه لایپزیک با درجه دکتری فارغالتحصیل شد.[۶۰] گلدزیهر پس از بازگشت به مجارستان، به دانشیاری دانشگاه بوداپست رسید.[۶۱] پس از مدت کوتاهی، برای پژوهش به شرق اسلامی فرستاده شد.[۶۲] او در این سفر در سوریه، فلسطین و مصر اقامت کرد.[۶۳] او در مصر از درسهای دانشگاه الأزهر استفاده کرد.[۶۴] گفته شده که با بازگشت گلدزیهر به مجارستان در سال ۱۸۷۳م، توجه او بیش از پیش معطوف به مطالعات عربی و اسلامی شد؛ توجهی که باعث رشد و شهرت او در مجامع علمی شد.[۶۵] گلدزیهر در سال ۱۸۹۲م به عضویت دائمی آکادمی علوم مجارستان و در سال ۱۸۹۴م به استادی زبانهای سامی در دانشگاه بوداپست رسید.[۶۶] او از این پس تا آخر عمر، به تألیف آثار و تربیت شاگردان در حوزهٔ مطالعات اسلامی پرداخت.[۶۷]
پانویس
↑حسینی طباطبایی، نقد آثار خاورشناسان، ۱۳۷۵ش، ص۹۹؛ «گلدزیهر/گولدتسیهر»، ص۱۹۲۰؛ رحیمی، «آموزههای تشیع در منظومه فکری گلدزیهر»، ص۲۴۲.
↑بارانی و تورگوت، «بررسی و تحلیل شخصیتهای برجسته و مراکز علمی شیعهپژوهان یهودی»، ص۲۴.