پرش به محتوا

آقا محمدخان قاجار: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۴۲: خط ۴۲:


==در دربار زندیه==
==در دربار زندیه==
منابع حاکی است که همه آنها در دربار زند با احترام روزگار می‎گذراند و حسینقلی‎خان به دستور [[کریم‎خان]] به حکومت دامغان منصوب گردید. وی پس از چندی از محل حکومت خود به مازندران و گرگان رفت و با جمع کردن سپاهیانی از ترکمانان و قاجاریان، با نام جهانسوزشاه ادعای سلطنت کرد و بارفروش (بابل) را مرکز حکومت خویش ساخت، اما در برابر لشکریان زند شکت خورد و گروه بسیاری از مردم مازندران به دستور [[زکی‎خان زند]] (پسرعموی کریم‎خان) کشته شدند. حسینقلی‎خان که او را «‌پادشاه بی‎تخت و تاج‌» نامیده‎اند، در ۱۱۸۱ق/۱۷۶۷م توسط دو تن از غلامان خود کشته شد و این امر موجب شد که برادرش آقامحمدخان برای مدتی در دربار کریم‎خان در شیراز تحت مراقبت شدیدتری قرار گیرد.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ص۴۷۶.</ref>
منابع حاکی است که همه آنها در دربار زند با احترام روزگار می‎گذراند و حسینقلی‎خان به دستور [[کریم‎خان]] به حکومت دامغان منصوب گردید. وی پس از چندی از محل حکومت خود به مازندران و گرگان رفت و با جمع کردن سپاهیانی از ترکمانان و قاجاریان، با نام جهانسوزشاه ادعای سلطنت کرد و بارفروش (بابل) را مرکز حکومت خویش ساخت، اما در برابر لشکریان زند شکست خورد و گروه بسیاری از مردم مازندران به دستور [[زکی‎خان زند]] (پسرعموی کریم‎خان) کشته شدند. حسینقلی‎خان که او را «‌پادشاه بی‎تخت و تاج‌» نامیده‎اند، در ۱۱۸۱ق/۱۷۶۷م توسط دو تن از غلامان خود کشته شد و این امر موجب شد که برادرش آقامحمدخان برای مدتی در دربار کریم‎خان در شیراز تحت مراقبت شدیدتری قرار گیرد.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ص۴۷۶.</ref>


آقامحمدخان نزدیک به ۱۶ سال (۱۱۷۷-۱۱۹۳ق/۱۷۶۴-۱۷۷۹م) در شیراز به سر برد.<ref>سپهر، ناسخ التواریخ، ۱۳۵۸ق، ج۱، ص۳۴</ref> کریم‎خان با مهربانی بسیار با وی رفتار می‎کرد. وکیل به او اجازه داده بود که به شکارهای جرگه چندروزه برَوَد و او بیشتر با یکی از دو برادرش، جعفرقلی یا مهدیقلی، به شکار می‎رفت. کریم‎خان‌گاه در کارهای سیاسی با وی مشورت می‎کرد و با نوعی کنایه او را «‌پیران ویسه‌» (وزیرِ افراسیاب) خطاب می‎کرد. اعتماد وکیل به او تا انجا بود که می‎خواست وی را برای سرکوب کردن شورش حسینقلی‎خان به مازندران بفرستد. <ref>ملکم، تاریخ ایران، ۱۳۰۳ق، ج۱، ص۳۳۷.</ref>
آقامحمدخان نزدیک به ۱۶ سال (۱۱۷۷-۱۱۹۳ق/۱۷۶۴-۱۷۷۹م) در شیراز به سر برد.<ref>سپهر، ناسخ التواریخ، ۱۳۵۸ق، ج۱، ص۳۴</ref> کریم‎خان با مهربانی بسیار با وی رفتار می‎کرد. وکیل به او اجازه داده بود که به شکارهای جرگه چندروزه برَوَد و او بیشتر با یکی از دو برادرش، جعفرقلی یا مهدیقلی، به شکار می‎رفت. کریم‎خان‌گاه در کارهای سیاسی با وی مشورت می‎کرد و با نوعی کنایه او را «‌پیران ویسه‌» (وزیرِ افراسیاب) خطاب می‎کرد. اعتماد وکیل به او تا انجا بود که می‎خواست وی را برای سرکوب کردن شورش حسینقلی‎خان به مازندران بفرستد. <ref>ملکم، تاریخ ایران، ۱۳۰۳ق، ج۱، ص۳۳۷.</ref>
۱۷٬۵۱۵

ویرایش