|
|
خط ۴: |
خط ۴: |
| قرض، اعطای مال به دیگری با تعهد گیرنده به بازپرداخت است. <ref>مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ج۶، ۱۳۹۵ش، ص۵۴۹.</ref> | | قرض، اعطای مال به دیگری با تعهد گیرنده به بازپرداخت است. <ref>مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ج۶، ۱۳۹۵ش، ص۵۴۹.</ref> |
|
| |
|
| ==در قرآن==
| | در آیاتی از قرآن کریم، تعبیر قرض الحسنه، به معنای قرض حسن و خوب به کار رفته است.<ref>نگاه کنید به: سوره بقره، آیه ۲۴۵؛ سوره مزمل، آیه ۲۰؛ سوره تغابن، آیه ۱۷؛ سوره حدید، آیه ۱۱ و ۱۸.</ref> بر این اساس، قرض حسن، قرضی است که از مال حلال باشد و با منتگذاری و آزار، ضایع نشود.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۵۰ش، ج۳، ص۷۲.</ref> با این حال، قرض الحسنه، به معنای فقهی، یعنی قرض بدون ربا هم به کار میرود.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۵ش، ج۱۱، ص۵۸۳.</ref> |
| در قرآن، آیات زیادی وجود دارد که در آنها کلمه قرض به صورت «قرض حسن» (قرض الحسنة) به کار رفته است.<ref>بقره، آیه ۲۴۵؛ مزمل، آیه ۲۰؛ تغابن، آیه ۱۷؛ حدید، آیه ۱۱ و ۱۸.</ref> قرض حسن (نیکو)، قرضی است که از مال حلال باشد و آن را با منّت گذاردن و اذیت، ضایع نکنند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۵۰ش، ج۳، ص۷۲.</ref> قرض الحسنه در فرهنگ و اصطلاح قرآنی، معنایی جامع دارد که شامل قرض الحسنة فقهی (قرض بدون ربا) نیز میشود.<ref>جوادی آملی، عبدالله؛ تسنیم، قم نشر اسراء، ۱۳۸۵ش، ج۱۱، ص۵۸۳.</ref>
| |
| | |
| برخی مفسران درباره این آیات معتقدند که منظور از قرض حسن همان قرض اصطلاحی است؛ زیرا قرض دادن به خداوند امکان ندارد، پس این آیات حمل بر قرض دادن به مومنان میشوند. اما به این برداشت اعتراض شده است براین اساس که قرض دادن به خدا در این آیات استعاره است برای اعمال صالح؛ زیرا اعمال صالحی که بنده مومن انجام میدهد، عوض آن در آخرت برای وی محفوظ است. بنابراین، این آیات دلالتی بر مشروعیت قرض به بندگان ندارند.<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ش، ج۴، ص۲۲۶.</ref> آنان قائلند که مراد از قرض دادن به خداوند در این آیات، [[انفاق]] و [[صدقه]] در راه خداست.<ref>طوسی، التبیان،دار احیاء التراث العربی، ج۲، ص۲۸۷؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۵۰ش، ج۳، ص۷۳، طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۲، ص۲۸۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۱۶۰.</ref>
| |
| | |
| برخی از علمای [[شیعه]] مانند [[محقق اردبیلی]] آیات را به صورتی عام معنا کردهاند، تا شامل قرض هم بشود. آنان مراد از قرض دادن به خدا را هرگونه انجام عمل نیک برای خدا میدانند چه با فدا کردن جان در [[جهاد]] یا تلاش در تحصیل علوم و واجبات دینی یا سعی در برآوردن نیاز افراد نیازمند و چه به صورت قرض یا غیر آن.<ref>مقدس اردبیلی، زبده البیان، مکتبة المرتضویة، ص۴۵۱.</ref>
| |
| | |
| اما یکی از مصادیق قرض در قرآن را واژه دینی که در طولانیترین آیه از قرآن بدان اشاره شده است میدانند:
| |
| :::«یا ایها الذین آمنوا اذا تداینتم بدین الی اجل مسمی فاکتبوه؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که بدهی مدت داری به یکدیگر پیدا کنید، آن را بنویسید.»<ref>بقره، آیه۲۸۲.</ref>
| |
| | |
| بنابر نظر برخی از فقها و مفسران این آیه هر دینِ مدت داری مانند قرض را شامل میشود. البته این آیه تنها بر جواز قرض دادن و قرض گرفتن دلالت دارد و نه بر استحباب آن.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۵۰ش، ج۳، ص۷۳؛ محقق اردبیلی، زبده البیان، مکتبة المرتضویة، ص۴۴۲؛ شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۴۵۵.</ref>
| |
|
| |
|
| ==اهمیت و جایگاه== | | ==اهمیت و جایگاه== |