عمرو بن سعید بن عاص

از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از عمرو بن سعید اشدق)
عمرو بن سعید بن عاص
مشخصات فردی
نام کاملعمرو بن سعید بن عاص بن امیة بن عبدشمس
کنیهابا امیه
لقبأشدق
نسب/قبیلهقریش
خویشاوندانخالد بن سعیدابان بن سعیدمروان بن حکم
درگذشتدمشق
مشخصات دینی
دلیل شهرتفرمانداری مدینه در زمان یزید و مأمور به قتل امام حسین(ع)
دیگر فعالیت‌هاولایتعهدی موقت عبدالملک بن مروان


عَمْرو بن سعید بن عاص (درگذشت: ۷۰ق) ملقب به اَشْدَق فرماندار مکه و مدینه در دوره بنی‌امیه بود. وی را از صحابه، بزرگان قریش و شخصیتی محبوب در میان مردم شام دانسته‌اند. اَشدق از سوی یزید مأمور به قتل امام حسین(ع) در مکه شد؛ ولی با خروج زودهنگام امام از مکه موفق به این کار نشد.

عمرو بن سعید پس از شنیدن خبر شهادت امام حسین(ع) دستور داد تا آن را میان مردم مدینه جار بزنند. او با شنیدن صدای گریه و عزای زنان بنی‌هاشم، آن را انتقام روز گریه زنان بر قتل عثمان دانست.

یزید در ذی‌الحجة سال ۶۱ق، عمرو را از حکومت مدینه عزل کرد. اَشدق در اوایل خلافت دایی خود، مروان بن حکم همراه و همرزم او در دفع شورشیان و برپایی حکومت بود. وی به ولایت‌عهدی عبدالملک بن مروان نیز برگزیده شد، ولی در نهایت به دست عبدالملک کشته شد.

معرفی

عَمْرو بن سعید‌(درگذشت: ۷۰ق) با نام کامل عمرو بن سعید بن عاص بن امیة بن عبدشمس اشدق، فرماندار مکه و مدینه در سال ۶۰ق از سوی معاویه و پسرش یزید بود.[۱] وی به دلیل فصاحت در سخن با لقب اَشدق (کام‌گشاده) شناخته شد.[۲] برادران وی خالد بن سعید، ابان بن سعید و عتبة بن سعید نام داشته و به نظر شیخ طوسی همگی در شمار صحابه پیامبر بودند.[۳] عاص بن سعید برادر دیگرش بود که مسلمان نشد و به دست امام علی(ع) در جنگ بدر کشته شد.[۴] مروان بن حکم را دایی او بود.[۵]

نقش اشدق در واقعه کربلا

زمانی که معاویه از مردم برای یزید بیعت می‌گرفت، اَشدق به درخواست او خطابه‌ای در ستایش یزید خواند و مردم را به بیعت با وی تشویق کرد.[۶] همچنین اَشدق را از بزرگان قریش و شخصیتی محبوب در میان مردم شام دانسته‌اند.[۷] یزید بر ضعف مدیریت و تسامح ولید بن عتبه در برخورد با امام حسین(ع) اطلاع یافت.[۸] سپس به گزارش تاریخ طبری (تألیف: ۳۰۳ق) و دیگران در رمضان سال ۶۰ق او را از امارت مکه کنار گذاشت و مکه و مدینه[۹] را به عمرو بن سعید سپرد.[۱۰] آن گاه اَشدق را همراه با سپاهی به مکه فرستاد و در موسم حج او را امیر الحاج قرار داد. همچنین یزید به او توصیه کرد هر جا به امام حسین(ع) دست یافت، او را بکشد.[۱۱] به نقل سید عبدالرزاق موسوی مقرم موقعی که امام حسین(ع) از این نقشه قتل آگاه شد، برای این که حرمت خانه خدا با ریختن خونش شکسته نشود، به عمره اکتفا کرد و از مکه بیرون رفت.[۱۲]

بر اساس گزارشات تاریخی، هنگامی که عبیدالله بن زیاد، سر امام حسین(ع) را برای یزید فرستاد، عبدالمَلِک بن ابی‌حُدَیث سُلَمی[یادداشت ۱] را احضار کرد. سپس او را به مدینه نزد عمرو بن سعید فرستاد تا خبر شهادت امام حسین(ع) را بدهد. عمرو بن سعید پس از شنیدن خبر به قاصد دستور داد تا آن را میان مردم مدینه فریاد بزند.[۱۳] وقتی قاصد به دار الإماره برگشت عمرو خندید و بعد از خواندن بیتی از اشعار در کنایه به صدای عزا و گریه زنان بنی‌هاشم در مقابل گریه زنان عزادار عثمان گفت: این شیون مردم در برابر شیون در روز کشته‌شدن عثمان است.[۱۴] وی با اجتماع مردم بر منبر رفت و بعد از اعلام خبر، در حق یزید دعا کرد.[۱۵]

به‌گزارش طبری، یزید در اول ذی‌الحجه ۶۱ق عمرو را از حکومت مدینه عزل کرد.[۱۶]

مرگ عمرو بن سعید در زمان مروانیان

عمرو بن سعید در اوایل خلافت مروان بن حکم همراه و همرزم او در دفع شورشیان و برپایی حکومت بود.[۱۷] برای نمونه اَشدق در نزدیک فلسطین به مبارزه با سپاه مصعب بن زبیر رفت و او را شکست داد و مانع ورود آنان به شام شد.[۱۸] او از سوی مروان به ولایتعهدی پس از پسرش عبدالملک بن مروان برگزیده شد. اما وقتی عبدالملک به خلافت رسید خواست او را عزل کند.[۱۹] اَشدق از او فرار کرد تا هنگامی که عبدالملک برای جنگی دمشق را ترک کرد. در همان زمان اَشدق آن شهر را تصرف کرد و مردم به عنوان خلیفه با او بیعت کردند. سرانجام عبدالملک وارد دمشق شد و در فرصتی عمرو بن سعید را کشت.[۲۰] عبدالرحمن بن ام‌حکم ثقفی سر او را در میان مردم انداخت.[۲۱]

در کتاب تاریخ مدینه دمشق فرد دیگری همنام عمرو بن سعید معرفی شده که جزو صحابه بوده و در سال ۱۳ق در نبرد اجنادین میان مسلمانان و رومیان کشته شد.[۲۲]

پانویس

  1. زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۵، ص۷۸.
  2. زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۵، ص۷۸.
  3. خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۱۴۲.
  4. خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۱۴۲.
  5. ابن‌عساکر، تاریخ دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۶، ص۳۲.
  6. ابن‌قتیبه، عیون الأخبار، ۱۹۹۶م، ج۱، ص۹۵.
  7. ابن‌عساکر، تاریخ دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۶، ص۳۲.
  8. بیضون، موسوعة کربلاء، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۴۴۰.
  9. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۳۸۰.
  10. طبری، تاریخ طبری، بیروت، ج۵، ص۳۹۹، ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۶۳، ص۲۰۷.
  11. مقرم، مقتل الحسین، ص۱۶۵.
  12. مقرم، مقتل الحسین، الناشر: مؤسسة البعثة، ص۱۶۵.
  13. شیخ مفید، إرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۳؛ طبری، تاریخ طبری، بیروت، ج۵، ص۴۶۵ و ۴۶۶.
  14. شیخ مفید، إرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۳.
  15. شیخ مفید، إرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۳.
  16. طبری، تاریخ طبری، بیروت، ج۵، ص۴۷۴.
  17. طبری، تاریخ طبری، بیروت، ج۵، ص۵۴۰ـ۵۴۱.
  18. طبری، تاریخ طبری، بیروت، ج۵، ص۵۴۰.
  19. زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۵، ص۷۸.
  20. زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۵، ص۷۸.
  21. طبری، تاریخ طبری، بیروت، ج۶، ص۱۴۵.
  22. ابن‌عساکر، تاریخ دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۶، ص۲۳.

یادداشت

  1. تاریخ طبری نام او را عبدالملک بن أبی الحارث السُّلَمی ثبت کرده است.(طبری، تاریخ طبری، بیروت، ج۵، ص۴۶۵.)

منابع

  • ابن‌أثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۹۸۷م/۱۴۰۷ق.
  • ابن‌عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق و ذکر فضلها و تسمیة من حلها من الأماثل أو اجتاز بنواحیها من واردیها و أهلها، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
  • ابن‌قتیبه، عبدالله بم مسلم، عیون الأخبار، قاهره، دار الکتب و الوثائق الإعلامیه، ۱۹۹۶م.
  • بیضون، لبیب، موسوعة کربلاء، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۲۰۰۶م/۱۴۲۷ق.
  • خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، بی‌جا، بی‌نا، ۱۴۱۳ق/۱۳۷۲ش.
  • زرکلی، خیرالدین، الأعلام، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۸۹م.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، بیروت، بی‌نا، بی‌تا.
  • موسوی مقرم، سید عبدالرزاق، مقتل الحسین، ایران، مؤسسة البعثة، بی‌تا.