پرش به محتوا

سریه امام علی در یمن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
Sarsm (بحث | مشارکت‌ها)
تمیزکاری
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:
| یادداشت=
| یادداشت=
}}
}}
'''سَریّه امام علی(ع) در یمن'''، مأموریتی از سوی [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] برای گسترش [[اسلام]] در این منطقه بود. برخی گزارش‌ها از دو یا سه سفر به [[یمن]] برای [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] سخن گفته‌اند. امام در این سفرها موفق شد تا نظر قبایل [[قبیله همدان|هَمْدان]] و [[قبیله مذحج|مَذْحِج]] را برای پذیرفتن اسلام جلب کند که زمینه [[مسلمان]] شدن کل قبایل یمن فراهم کرد. بعدها همدانیان و مذحجیان به یاران وفاداری برای امام علی(ع) و [[حسنین|حسنین(ع)]] تبدیل شدند.
'''سَریّه امام علی(ع) در یمن'''، مأموریتی از سوی [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] به [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] برای گسترش [[اسلام]] در این منطقه بود. برخی گزارش‌ها از دو یا سه سفر به [[یمن]] برای [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] سخن گفته‌اند. امام در این سفرها موفق شد تا نظر قبایل [[قبیله همدان|هَمْدان]] و [[قبیله مذحج|مَذْحِج]] را برای پذیرفتن اسلام جلب کند که زمینه مسلمان‌شدن کل قبایل یمن را فراهم کرد. بعدها همدانیان و مذحجیان در زمره یاران امام علی(ع)، امام حسن و امام حسین(ع) قرار گرفتند.


در جریان تقسیم [[غنیمت|غنایم]] این [[سریه]]، برخی از لشکریان امام علی(ع) از عملکرد او در نزد پیامبر اسلام(ص) شکایت کردند که با واکنش پیامبر و بیان [[فضایل امام علی(ع)]] همراه شد. برخی از مورخان [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] بر این باورند که [[خطبه غدیر]] در پاسخ به این شکایات ایراد شد. در جواب، برخی از محققان از تغایر‌های زمانی، مکانی، محتوایی و سببی بین سخنان پیامبر در دفاع از امام علی(ع) و خطبه غدیر سخن گفته‌اند.
در تقسیم [[غنیمت|غنایم]] این سریه، برخی از لشکریان امام علی(ع) از عملکرد او در نزد پیامبر(ص) شکایت کردند که با واکنش پیامبر و بیان [[فضایل امام علی(ع)]] همراه شد. برخی از تاریخ‌نگاران [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] بر این باورند که [[خطبه غدیر]] در پاسخ به این شکایات ایراد شده است. در جواب، برخی از محققان از تغایر‌های زمانی، مکانی، محتوایی و سببی بین سخنان پیامبر در دفاع از امام علی(ع) و خطبه غدیر سخن گفته‌اند.


پیامبر اسلام(ص)، در جریان یکی از این سفرها و یا در ماموریتی مستقل از امام علی(ع) خواست تا در بین مردم یمن به [[قضاوت]] بپردازد و توصیه‌هایی به او در این زمینه داشت.
پیامبر اسلام(ص)، در یکی از این سفرها و یا در مأموریت دیگری از امام علی(ع) خواست تا در بین مردم یمن به [[قضاوت]] بپردازد.


==معرفی اجمالی==
==معرفی اجمالی==
سریه امام علی(ع) در یمن، مأموریتی از جانب پیامبر اسلام(ص) برای دعوت اهالی یمن به اسلام دانسته شده است.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۳۱-۱۳۲.</ref> تفاوت گزارش‌های منابع متقدم در مورد این مأموریت سبب شده تا [[عبدالملک بن هشام|ابن‌هِشام]] و [[محمد بن سعد بن منیع|ابن‌سَعْد]] از دو مأموریت برای امام در یمن سخن به میان بیاورند<ref>ابن‌هشام، السیرة النبویه، بی‌تا، ج۲، ۶۴۱؛ ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج‌۲، ص۱۲۸.</ref> و حتی برخی از متأخران تعداد این سفرها را سه مرتبه قلمداد کنند.<ref>رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)»، ص۸۵-۸۹.</ref>
سریه امام علی(ع) در یمن، مأموریتی از جانب پیامبر(ص) برای دعوت اهالی یمن به اسلام دانسته شده است.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۳۱-۱۳۲.</ref> [[عبدالملک بن هشام|ابن‌هِشام]] و ابن‌سَعْد از دو مأموریت جداگانه برای امام در یمن سخن به میان آورده‌اند<ref>ابن‌هشام، السیرة النبویه، بی‌تا، ج۲، ۶۴۱؛ ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج‌۲، ص۱۲۸.</ref> و برخی تعداد این سفرها را سه مرتبه نیز می‌دانند.<ref>رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)»، ص۸۵-۸۹.</ref>


== دعوت قبایل یمنی به اسلام ==
== دعوت قبایل یمنی به اسلام ==
در مورد سریه و یا سفر امام علی(ع) به یمن و دعوت یمنیان به اسلام، گزارش‌های متفاوتی وجود دارد که برخی از آنها در مواجهه با قبیله همدان<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۳۱-۱۳۲.</ref> و تعدادی دیگر با قبیله مذحج<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۷۹.</ref> است.
در مورد سفر امام علی(ع) به یمن و دعوت یمنیان به اسلام، گزارش‌های متفاوتی وجود دارد که برخی از آنها در مواجهه با [[قبیله همدان]]<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۳۱-۱۳۲.</ref> و تعدادی دیگر با [[قبیله مذحج]]<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۷۹.</ref> است.


=== دعوت قبیله همدان به اسلام ===
=== دعوت قبیله همدان به اسلام ===
به گزارش [[تاریخ طبری (کتاب)|تاریخ طبری]]، [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] ابتدا [[خالد بن ولید]] را به سرزمین [[یمن]] فرستاد؛ اما پس از شش ماه ناکامی، در [[رمضان]] [[سال ۱۰ هجری قمری]]، [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] را به همراه نامه‌ای به این سرزمین فرستاد و دستور داد تا خالد بن ولید و همراهانش برگردند؛ اما اگر کسی خواست، می‌تواند علی(ع) را همراهی کند.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۳۱-۱۳۲.</ref> زمانی‌که امام علی(ع) به یمن رسید، مردم منطقه نزد او آمدند و امام، نامه پیامبر را برای آنها قرائت کرد. پس از آن، تمامی [[قبیله همدان]] در همان روز [[مسلمان]] شدند.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۳۱-۱۳۲؛ مسعودی، التنبیه و الاشراف، قاهره، ص۲۳۸.</ref> بعضی از محققان، تاریخ این سفر را در [[سال ۸ هجری قمری]] دانسته‌اند.<ref>دحلان، السیرة النبویه، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۳۷۱.</ref>
به گزارش [[تاریخ طبری (کتاب)|تاریخ طبری]]، [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] ابتدا [[خالد بن ولید]] را به [[یمن]] فرستاد؛ اما پس از شش ماه ناکامی، در رمضان [[سال ۱۰ هجری قمری|سال ۱۰ق]]، [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] را به همراه نامه‌ای به این سرزمین فرستاد و دستور داد خالد بن ولید و همراهانش برگردند؛ اما اگر کسی خواست، می‌تواند علی(ع) را همراهی کند.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۳۱-۱۳۲.</ref> زمانی‌که امام علی(ع) به یمن رسید، نامه پیامبر را برای مردم قرائت کرد و تمامی [[قبیله همدان]] در همان روز [[مسلمان]] شدند.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۳۱-۱۳۲؛ مسعودی، التنبیه و الاشراف، قاهره، ص۲۳۸.</ref> بعضی از محققان، تاریخ این سفر را در [[سال ۸ هجری قمری|سال ۸ق]] دانسته‌اند.<ref>دحلان، السیرة النبویه، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۳۷۱.</ref>


=== دعوت قبیله مذحج به اسلام ===
=== دعوت قبیله مذحج به اسلام ===
برخی از مورخان همچون [[محمد بن عمر واقدی|واقدی]]<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۷۹.</ref> و ابن‌سعد<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج‌۲، ص۱۲۸-۱۲۹.</ref> دیگران<ref>مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۹۵-۹۶؛ صالحی، سبل الهدی، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۲۳۸.</ref> به [[سریه|سریه‌ای]] اشاره کرده‌اند که پیامبر اسلام(ص)، امام علی(ع) را با سیصد سوار به یمن فرستاد که امام در ابتدا با [[قبیله مذحج]] روبرو شد و آن‌ها را به [[اسلام]] دعوت کرد. این موضوع با مخالفت آن‌ها مواجه شد؛ اما بعد از درگیری مختصری که منجر به کشته شدن حدود بیست تن از آنان شد، دعوت مجدد امام علی(ع) را پذیرفته و مسلمان شدند. تاریخ این سریه نیز در رمضان سال دهم گزارش شده است.<ref>ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۵.</ref>
[[محمد بن عمر واقدی|واقدی]]،<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۷۹.</ref> ابن‌سعد<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج‌۲، ص۱۲۸-۱۲۹.</ref> و تاریخ‌نگارانی دیگری<ref>مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۹۵-۹۶؛ صالحی، سبل الهدی، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۲۳۸.</ref> به [[سریه|سریه‌ای]] اشاره کرده‌اند که پیامبر(ص)، امام علی(ع) را با سیصد سوار به یمن فرستاد که امام در ابتدا با [[قبیله مذحج]] روبه‌رو شد و آن‌ها را به [[اسلام]] دعوت کرد. این موضوع با مخالفت آن‌ها مواجه شد؛ اما بعد از درگیری‌ای که منجر به کشته‌شدن حدود بیست تن از آنان شد، دعوت مجدد امام علی(ع) را پذیرفته و مسلمان شدند. تاریخ این سریه نیز در رمضان سال دهم گزارش شده است.<ref>ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۵.</ref>


گفته شده در سفر اخیر، [[کعب الاحبار]] از دانشمندان یهودی زمان پیامبر اسلام(ص)، با امام علی(ع) روبرو شد و ضمن سؤالاتی از امام، درباره اسلام و پیامبر، در نهایت مسلمان شد و تلاش کرد تا علمای یهودی منطقه خود را هم به اسلام دعوت کند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۸۳؛ ابن‌حجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۴۸۲.</ref>
گفته شده در این سفر، [[کعب الاحبار]] از دانشمندان یهودی، با امام علی(ع) روبه‌رو شد و ضمن سؤالاتی از امام، درباره اسلام و پیامبر، در نهایت مسلمان شد و تلاش کرد تا علمای یهودی منطقه خود را هم به اسلام دعوت کند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۸۳؛ ابن‌حجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۴۸۲.</ref>


== تقسیم غنائم ==
== تقسیم غنائم ==
[[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع]]) در جریان جنگ با مذحج، [[غنیمت|غنایمی]] به دست آورد و بعد از جدا کردن [[خمس]] غنائم، ما بقی را بین لشکریان تقسیم نمود.<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج‌۲، ص۱۲۸- ۱۲۹.</ref> طبق سنت فرماندهان قبلی، عده‌ای از لشکریان، از امام خواستند تا بخشی از خمس را به آنان بدهد؛ اما امام نپذیرفت و گفت تمام خمس را نزد پیامبر اسلام(ص) که عازم [[حج]] است، خواهد برد تا او هر طور صلاح دانست، عمل کند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۷۹.</ref> بر اساس گزارشی، امام علی(ع)، در نامه‌ای از عملکرد خود برای پیامبر نوشت و رسول خدا(ص) در جواب از امام خواست تا خود را به او رسانده و در مراسم حج شرکت کند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۸۱-۱۰۸۲.</ref>
[[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع]]) در جنگ با مذحجیان، [[غنیمت|غنایمی]] به دست آورد و بعد از جداکردن [[خمس]] غنائم، ما بقی را بین لشکریان تقسیم نمود.<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج‌۲، ص۱۲۸- ۱۲۹.</ref> طبق سنت فرماندهان قبلی، عده‌ای از لشکریان، از امام خواستند تا بخشی از خمس را به آنان بدهد؛ اما امام نپذیرفت و گفت تمام خمس را نزد پیامبر(ص) که عازم [[حج]] است، خواهد برد تا او هر طور صلاح دانست، عمل کند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۷۹.</ref> بر اساس گزارشی، امام علی(ع)، در نامه‌ای از عملکرد خود برای پیامبر نوشت و رسول خدا(ص) در جواب از امام خواست تا خود را به او رسانده و در مراسم حج شرکت کند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۸۱-۱۰۸۲.</ref>


امام علی(ع) پس از رسیدن به منطقه [[طائف]]، فرماندهی لشکر و مواظبت از خمس را به [[ابورافع]] سپرد و به پیامبر اسلام(ص) در [[مکه]] ملحق شد. برخی افراد از ابورافع خواستند تا مقداری از خمس را به آنها بدهد و او نیز موافقت کرد. امام در ملاقات مجدد با لشکریان، از تقسیم خمس بین آن‌ها مطلع شد و ضمن توبیخ ابورافع، اموال را از یارانش پس گرفت که این امر سبب ناراحتی آن‌ها و گلایه به پیامبر شد.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۷۹؛ مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۹۶.</ref> گفته شده است که پیامبر(ص) به مذمت این افراد پرداخت و ضمن بیان [[فضایل امام علی(ع)]]، کارش را مورد تأیید قرار داد.<ref>ابن‌هشام، السیرة النبویه، بی‌تا، ج۲، ص۶۰۳؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۶۳۱. برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به: حسینی تهرانی، امام شناسی، ۱۴۲۶ق، ج۶، ص۸۶-۸۷.</ref> {{یاد| بر اساس برخی گزارش‌ها سپاهیان که در غیاب امام علی(ع) تحت فرماندهی ابورافع بودند پارچه‌هایی که بر اساس قرار داد روز [[مباهله پیامبر(ص) با مسیحیان نجران|مباهله]] از قوم [[نجران]] گرفته بودند را به عنوان لباس احرام استفاده کرده و امام پارچه‌ها را از آنان پس گرفت و چون با اعتراض و برخورد شدید امام مواجه شدند به پیامبر(ص) از این برخورد حضرت شکایت کردند و رسول خدا نیز در حمایت از امام علی(ع) به یکی از یاران خود فرمان داد که در میان افراد شاکی برخیزد و پیام زیر را از طرف او به آنان برساند و بگوید: از بدگویی درباره علی علیه‌السلام دست بردارید. او در اجرای دستور خدا بی‌پروا است و اهل تملق و مداهنه نیست.«ارفعوا ألسنتکم عن علی بن أبی طالب فإنه خشن فی ذات الله عزوجل، غیر مداهن فی دینه» مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۲۱، ص۳۸۵؛ سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ص۹۲۷.}}
امام علی(ع) پس از رسیدن به [[طائف]]، فرماندهی لشکر و مواظبت از خمس را به [[ابورافع]] سپرد و به پیامبر(ص) در [[مکه]] ملحق شد. برخی افراد از ابورافع خواستند تا مقداری از خمس را به آنها بدهد و او نیز موافقت کرد. امام در ملاقات مجدد با لشکریان، از تقسیم خمس بین آن‌ها مطلع شد و ضمن توبیخ ابورافع، اموال را از یارانش پس گرفت که این امر سبب ناراحتی آن‌ها و گلایه به پیامبر شد.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۷۹؛ مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۹۶.</ref> گفته شده است که پیامبر(ص) به مذمت این افراد پرداخت و ضمن بیان [[فضایل امام علی(ع)]]، کارش را مورد تأیید قرار داد.<ref>ابن‌هشام، السیرة النبویه، بی‌تا، ج۲، ص۶۰۳؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۶۳۱. برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به: حسینی تهرانی، امام شناسی، ۱۴۲۶ق، ج۶، ص۸۶-۸۷.</ref> {{یاد| بر اساس برخی گزارش‌ها سپاهیان که در غیاب امام علی(ع) تحت فرماندهی ابورافع بودند پارچه‌هایی که بر اساس قرار داد روز [[مباهله پیامبر(ص) با مسیحیان نجران|مباهله]] از قوم [[نجران]] گرفته بودند را به عنوان لباس احرام استفاده کرده و امام پارچه‌ها را از آنان پس گرفت و چون با اعتراض و برخورد شدید امام مواجه شدند به پیامبر(ص) از این برخورد حضرت شکایت کردند و رسول خدا نیز در حمایت از امام علی(ع) به یکی از یاران خود فرمان داد که در میان افراد شاکی برخیزد و پیام زیر را از طرف او به آنان برساند و بگوید: از بدگویی درباره علی علیه‌السلام دست بردارید. او در اجرای دستور خدا بی‌پروا است و اهل تملق و مداهنه نیست.«ارفعوا ألسنتکم عن علی بن أبی طالب فإنه خشن فی ذات الله عزوجل، غیر مداهن فی دینه» مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۲۱، ص۳۸۵؛ سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ص۹۲۷.}}


گزارشی از گلایه اطرافیان امام علی(ع) به پیامبر اسلام(ص)، بعد از اعزام به جای [[خالد بن ولید]] هم گزارش شده است که در آنجا هم پیامبر به دفاع از امام علی(ع) و بیان فضایل او پرداخت.<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۱۰ق، ج۷، ص۴۴؛ صالحی شامی، سبل الهدی، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۲۳۵.</ref> [[ابن‌هشام]] جریان شکایت از امام علی(ع) و رد این موضوع توسط پیامبر اسلام(ص) را در پی مأموریت امام برای جمع‌آوری زکات [[نجران|منطقه نجران]] آورده است.<ref>ابن‌هشام، السیرة النبویه، بی‌تا، ج۲، ص۶۰۲-۶۰۳.</ref>
گزارشی از گلایه اطرافیان امام علی(ع) به پیامبر(ص)، بعد از اعزام به جای [[خالد بن ولید]] هم گزارش شده است که در آنجا هم، پیامبر به دفاع از امام علی(ع) و بیان فضایل او پرداخت.<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۱۰ق، ج۷، ص۴۴؛ صالحی شامی، سبل الهدی، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۲۳۵.</ref> [[ابن‌هشام]] جریان شکایت از امام علی(ع) را در پی مأموریت امام برای جمع‌آوری زکات [[نجران|منطقه نجران]] آورده است.<ref>ابن‌هشام، السیرة النبویه، بی‌تا، ج۲، ص۶۰۲-۶۰۳.</ref>


== قضاوت در یمن ==
== قضاوت در یمن ==
[[احمد بن حنبل]] و [[حاکم نیشابوری]] و دیگران به مأموریتی اشاره کرده‌اند که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] از [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] خواست تا به [[یمن]] رفته و به [[قضاوت]] در بین مردم بپردازد. امام در این‌باره اظهار نگرانی کرد که آنان به واسطه جوانی او، قضاوت‌هایش را نپذیرند که پیامبر ضمن توصیه‌هایی به امام علی(ع)، برای استواری او در این کار دعا کرد.<ref>ابن‌حنبل، مسند احمد، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۲۲۵؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۴۵؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۶۹۱.</ref> برخی این مأموریت را در قالب یکی از سفرها برای دعوت [[قبیله همدان]] و [[قبیله مذحج|مذحج]] دانسته‌اند<ref>جعفریان، سیره رسول خدا(ص)، ۱۳۸۳ش، ص۶۶۷.</ref> و بعضی احتمال داده‌اند که این ماموریت به هدف جنگ نبوده و در بین سال‌های [[سال ۸ هجری قمری|هشتم]] و [[سال ۹ هجری قمری|نهم]] اتفاق افتاده است و با توجه به قضاوت‌های متعدد نقل شده از امام علی(ع) در یمن، وی مدت درازی را در یمن به سر برده است.<ref>امین، فی رحاب ائمة اهل‌البیت(ع)، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۵۶-۲۵۷.</ref>
[[احمد بن حنبل]]، [[حاکم نیشابوری]] و دیگران به مأموریتی اشاره کرده‌اند که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] از [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] خواست تا به [[یمن]] رفته و به [[قضاوت]] در بین مردم بپردازد. امام در این‌باره اظهار نگرانی کرد که آنان به واسطه جوانی او، قضاوت‌هایش را نپذیرند که پیامبر ضمن توصیه‌هایی به امام علی(ع)، برای استواری او در این کار دعا کرد.<ref>ابن‌حنبل، مسند احمد، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۲۲۵؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۴۵؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۶۹۱.</ref> برخی این مأموریت را در قالب یکی از سفرها برای دعوت [[قبیله همدان]] و [[قبیله مذحج|مذحج]] دانسته‌اند<ref>جعفریان، سیره رسول خدا(ص)، ۱۳۸۳ش، ص۶۶۷.</ref> و بعضی احتمال داده‌اند که این مأموریت به هدف جنگ نبوده و در بین سال‌های [[سال ۸ هجری قمری|هشتم]] و [[سال ۹ هجری قمری|نهم]] اتفاق افتاده است و با توجه به قضاوت‌های متعدد نقل شده از امام علی(ع) در یمن، وی مدت زیادی را در یمن به سر برده است.<ref>امین، فی رحاب ائمة اهل‌البیت(ع)، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۵۶-۲۵۷.</ref>


==دستاوردها==
==دستاوردها==
طبق پاره‌ای از گزارش‌ها، سفر [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] به [[یمن]] و اسلام آوردن [[قبیله همدان|همدانیان]] یا [[قبیله مذحج|مذحجیان]] سبب شد تا قبایل دیگر یمن نیز به تبعیت از آنها، اسلام را بپذیرند.<ref>مسعودی، التنبیه و الاشراف، قاهره، ص۲۳۸؛ حجری یمانی، مجموع بلدان الیمن، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۵۳.</ref> گفته شده، مردم یمن به‌ویژه قبیله همدان و مذحج از همان زمان به امام علاقه‌مند شدند و در شمار نزدیک‌ترین یاران او در [[کوفه]] قرار گرفتند<ref>جعفریان، سیره رسول خدا(ص)، ۱۳۸۳ش، ص۶۶۶ – ۶۶۷.</ref> و امام را در جنگ‌های [[جنگ صفین|صفین]]<ref>منقری، وقعه الصفین، ۱۳۸۲ق، ص۲۵۲، ۴۳۶؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۲۰؛ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۳۸۹.</ref> و [[جنگ نهروان|نهروان]]<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۷۹.</ref> همراهی کردند. آن‌ها بعدها نیز دست از یاری [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|امام حسن(ع)]]<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، بیروت، ص۷۲.</ref> و [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]]<ref>منتظرالقائم، نقش قبیله همدان در تاریخ اسلام و تشیع، ۱۳۸۵ش، ص۱۹-۲۰.</ref> برنداشته و تا آخرین لحظه از آن‌ها حمایت کردند. بعضی بر این باورند که فداکاری و پیروی خالصانه آنها نتیجه شناخت عمیق از اسلام و جایگاه معنوی امام علی(ع) از جمله [[ولایت امام علی(ع)|ولایت]] و [[وصایت]] او بود.<ref>منتظرالقائم، نقش قبیله همدان در تاریخ اسلام و تشیع، ۱۳۸۵ش، ص۱۳-۱۴.</ref>
طبق پاره‌ای از گزارش‌ها، سفر [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] به [[یمن]] و اسلام آوردن [[قبیله همدان|همدانیان]] یا [[قبیله مذحج|مذحجیان]] سبب شد تا قبایل دیگر یمن نیز به تبعیت از آنها، اسلام را بپذیرند.<ref>مسعودی، التنبیه و الاشراف، قاهره، ص۲۳۸؛ حجری یمانی، مجموع بلدان الیمن، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۵۳.</ref> گفته شده، مردم یمن به‌ویژه قبیله همدان و مذحج از همان زمان به امام علاقه‌مند شدند و در شمار نزدیک‌ترین یاران او در [[کوفه]] قرار گرفتند<ref>جعفریان، سیره رسول خدا(ص)، ۱۳۸۳ش، ص۶۶۶ – ۶۶۷.</ref> و امام را در جنگ‌های [[جنگ صفین|صَفّین]]<ref>منقری، وقعه الصفین، ۱۳۸۲ق، ص۲۵۲، ۴۳۶؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۲۰؛ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۳۸۹.</ref> و [[جنگ نهروان|نهروان]]<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۷۹.</ref> همراهی کردند. آن‌ها بعدها نیز [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|امام حسن(ع)]]<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، بیروت، ص۷۲.</ref> و [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]]<ref>منتظرالقائم، نقش قبیله همدان در تاریخ اسلام و تشیع، ۱۳۸۵ش، ص۱۹-۲۰.</ref> را یاری کردند. بعضی بر این باورند که فداکاری و پیروی خالصانه آنها نتیجه شناخت عمیق از اسلام و جایگاه معنوی امام علی(ع) از جمله [[ولایت امام علی(ع)|ولایت]] و وصایت او بود.<ref>منتظرالقائم، نقش قبیله همدان در تاریخ اسلام و تشیع، ۱۳۸۵ش، ص۱۳-۱۴.</ref>


==ارتباط خطبه غدیر با شکایت از امام علی(ع)==
==ارتباط خطبه غدیر با شکایت از امام علی(ع)==
[[احمد بن حسین بیهقی]]<ref>بیهقی، الاعتقاد، ۱۴۲۳ق، ص۴۷۷-۴۷۸.</ref>، ابن‌کثیر<ref>ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۲۰۸.</ref> و دیگران،<ref>حلبی شافعی، السیرة الحلبیة، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۳۸۴.</ref> غرض [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] از ایراد [[خطبه غدیر]] را، پاسخ به شکایات برخی [[مسلمان|مسلمانان]] از امام علی(ع) در جنگ یمن دانسته و لذا بعضی معتقدند که این خطبه، ارتباطی با خلافت بلافصل علی(ع) ندارد.<ref>بیهقی، الإعتقاد، ۱۴۲۳ق، ص۴۷۷-۴۷۸.</ref> برخی از محققان در پاسخ به این شبهه گفته‌اند که این دو قضیه کاملاً مستقل بوده و هیچ‌گونه ارتباطی به لحاظ زمانی، مکانی، محتوایی و سببی ندارند.<ref>رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)»، ص۸۹-۹۰.</ref>
[[احمد بن حسین بیهقی]]،<ref>بیهقی، الاعتقاد، ۱۴۲۳ق، ص۴۷۷-۴۷۸.</ref> ابن‌کثیر<ref>ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۲۰۸.</ref> و دیگران،<ref>حلبی شافعی، السیرة الحلبیة، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۳۸۴.</ref> هدف [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] از ایراد [[خطبه غدیر]] را، پاسخ به شکایات برخی [[مسلمان|مسلمانان]] از امام علی(ع) در جنگ یمن دانسته و لذا بعضی معتقدند که این خطبه، ارتباطی با [[ولایت امام علی(ع)|خلافت بلافصل علی(ع)]] ندارد.<ref>بیهقی، الإعتقاد، ۱۴۲۳ق، ص۴۷۷-۴۷۸.</ref> برخی از محققان در پاسخ به این شبهه گفته‌اند که این دو قضیه کاملاً مستقل بوده و هیچ‌گونه ارتباطی به لحاظ زمانی، مکانی، محتوایی و سببی ندارند.<ref>رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)»، ص۸۹-۹۰.</ref>


===تغایر زمانی و مکانی===
===تغایر زمانی و مکانی===
بنا به گفته بعضی محققان، در گزارش‌های شکایت سپاه [[یمن]] چنین آمده که پیامبر اسلام(ص) بلافاصله به شکایت‌کنندگان در همان زمان و با صراحت پاسخ داد و هیچ مورد مبهمی را باقی نگذاشت تا در واقعه بعدی برای جبران، خطبه‌ای را به آن اختصاص دهد؛<ref>رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)»، ص۹۲.</ref> چنان‌که گفته شده مکان وقوع دو [[غدیر خم|واقعه غدیر خم]] و شکایت سپاه یمن، با یکدیگر مطابق نیست. از آنجا که واقعه غدیر به نقل تمامی مورخین و محدثین، در منطقه‌ای بین [[مکه]] و [[مدینه]] واقع شده است؛<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بی‌تا، ج۲، ص۱۱۲</ref> در حالی که برخی روایات، مکان شکایت را مدینه و برخی دیگر، مکه اعلام کرده‌اند.<ref>رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)». ص۹۳.</ref>
بنا به گفته بعضی محققان، در گزارش‌های شکایت سپاه [[یمن]] چنین آمده که پیامبر(ص) بلافاصله به شکایت‌کنندگان در همان زمان و با صراحت پاسخ داد و هیچ مورد مبهمی را باقی نگذاشت تا در واقعه بعدی برای جبران، خطبه‌ای را به آن اختصاص دهد؛<ref>رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)»، ص۹۲.</ref> چنان‌که گفته شده مکان وقوع [[غدیر خم|واقعه غدیر خُم]] و شکایت سپاه یمن، با یکدیگر مطابق نیست. از آنجا که واقعه غدیر به نقل تاریخ‌نگاران، در منطقه‌ای بین [[مکه]] و [[مدینه]] واقع شده است؛<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بی‌تا، ج۲، ص۱۱۲</ref> اما برخی روایات، مکان شکایت را مدینه و برخی دیگر، مکه اعلام کرده‌اند.<ref>رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)». ص۹۳.</ref>


===تغایر محتوایی و سببی===
===تغایر محتوایی و سببی===
گفته شده که این واقعه به لحاظ محتوایی نیز، ارتباطی با شکایت سپاه یمن ندارد؛ زیرا در محتوای [[خطبه غدیر|حدیث غدیر]]، هیچ اشاره‌ای به شکایت نشده است؛ اما در گزارش‌های سفر [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] به یمن، عباراتی از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اکرم(ص)]] که حاوی کلمه شکایت است، مانند«لاتشکوا علیاً...» آمده است.<ref>رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)»، ص۹۴-۹۵.</ref> چنان‌که اقرار گرفتن پیامبر از مردم، مبنی بر صاحب‌اختیار بودن خویش نسبت به مؤمنان، با اعلان عدم شکایت از امام علی(ع) و دوست داشتن او تناسب ندارد. درضمن، گزارش‌های تبریک حاضران به امام و سلام به او با عبارت «امیرالمؤمنین» و بیعت با وی، گویای این مسأله دانسته شده که فهم مخاطبان از کل سخنرانی پیامبر، [[امامت|مسئله‌ امامت]] و جانشینی بود.<ref>رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)» ص۹۵.</ref>
گفته شده که این واقعه به لحاظ محتوایی نیز، ارتباطی با شکایت سپاه یمن ندارد؛ زیرا در [[خطبه غدیر|حدیث غدیر]]، هیچ اشاره‌ای به شکایت نشده است؛ اما در گزارش‌های سفر [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] به یمن، عباراتی از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] که حاوی کلمه شکایت است، مانند«لاتشکوا علیاً...» آمده است.<ref>رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)»، ص۹۴-۹۵.</ref> چنان‌که اقرارگرفتن پیامبر از مردم، مبنی بر صاحب‌اختیار بودن خویش نسبت به مؤمنان، با اعلان عدم شکایت از امام علی(ع) و دوست داشتن او تناسب ندارد. در ضمن، گزارش‌های تبریک حاضران به امام و سلام به او با عبارت «[[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین]]» و بیعت با وی، گویای این مسئله دانسته شده که فهم مخاطبان از کل سخنرانی پیامبر، [[امامت|مسئله‌ امامت]] و جانشینی بود.<ref>رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)» ص۹۵.</ref>


از تغایر سببی نیز در مورد هر دو واقعه سخن گفته شده است. از آنجا که جملات پیامبر اکرم(ص) در مدح امام علی(ع) به سبب شکایت از او بود؛ اما بنا بر نظر [[شیعه]] و حتی بسیاری از محدثان [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]]، خطبه غدیر بعد از نزول [[آیه تبلیغ]] ایراد شد و بعد از آن هم [[آیه اکمال]] نازل گردید.<ref>رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)» ص۹۵-۹۷.</ref>
از تغایر سببی نیز در مورد هر دو واقعه سخن گفته شده است. از آنجا که جملات پیامبر(ص) در مدح امام علی(ع) به سبب شکایت از او بود؛ اما بنا بر نظر [[شیعه]] و حتی بسیاری از محدثان [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]]، خطبه غدیر بعد از نزول [[آیه تبلیغ]] ایراد شد و بعد از آن هم [[آیه اکمال]] نازل گردید.<ref>رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)» ص۹۵-۹۷.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==

نسخهٔ ‏۳۱ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۴۶

سریه امام علی(ع) در یمن
زمانسال هشتم یا سال دهم هجری
مکانیمن
نتیجهمسلمان شدن قبیله همدان و مذحج
علت جنگدعوت به اسلام و قضاوت
جنگندگان
طرفین جنگمسلمانان
قبایل یمن
فرماندهان
فرماندهان جنگامام علی(ع)
رؤسای قبایل همدان و مذحج
نیروها
۳۰۰ نفر
نامشخص
تلفات
خساراتنامشخص
حدود بیست نفر


سَریّه امام علی(ع) در یمن، مأموریتی از سوی پیامبر(ص) به امام علی(ع) برای گسترش اسلام در این منطقه بود. برخی گزارش‌ها از دو یا سه سفر به یمن برای امام علی(ع) سخن گفته‌اند. امام در این سفرها موفق شد تا نظر قبایل هَمْدان و مَذْحِج را برای پذیرفتن اسلام جلب کند که زمینه مسلمان‌شدن کل قبایل یمن را فراهم کرد. بعدها همدانیان و مذحجیان در زمره یاران امام علی(ع)، امام حسن و امام حسین(ع) قرار گرفتند.

در تقسیم غنایم این سریه، برخی از لشکریان امام علی(ع) از عملکرد او در نزد پیامبر(ص) شکایت کردند که با واکنش پیامبر و بیان فضایل امام علی(ع) همراه شد. برخی از تاریخ‌نگاران اهل‌سنت بر این باورند که خطبه غدیر در پاسخ به این شکایات ایراد شده است. در جواب، برخی از محققان از تغایر‌های زمانی، مکانی، محتوایی و سببی بین سخنان پیامبر در دفاع از امام علی(ع) و خطبه غدیر سخن گفته‌اند.

پیامبر اسلام(ص)، در یکی از این سفرها و یا در مأموریت دیگری از امام علی(ع) خواست تا در بین مردم یمن به قضاوت بپردازد.

معرفی اجمالی

سریه امام علی(ع) در یمن، مأموریتی از جانب پیامبر(ص) برای دعوت اهالی یمن به اسلام دانسته شده است.[۱] ابن‌هِشام و ابن‌سَعْد از دو مأموریت جداگانه برای امام در یمن سخن به میان آورده‌اند[۲] و برخی تعداد این سفرها را سه مرتبه نیز می‌دانند.[۳]

دعوت قبایل یمنی به اسلام

در مورد سفر امام علی(ع) به یمن و دعوت یمنیان به اسلام، گزارش‌های متفاوتی وجود دارد که برخی از آنها در مواجهه با قبیله همدان[۴] و تعدادی دیگر با قبیله مذحج[۵] است.

دعوت قبیله همدان به اسلام

به گزارش تاریخ طبری، پیامبر(ص) ابتدا خالد بن ولید را به یمن فرستاد؛ اما پس از شش ماه ناکامی، در رمضان سال ۱۰ق، امام علی(ع) را به همراه نامه‌ای به این سرزمین فرستاد و دستور داد خالد بن ولید و همراهانش برگردند؛ اما اگر کسی خواست، می‌تواند علی(ع) را همراهی کند.[۶] زمانی‌که امام علی(ع) به یمن رسید، نامه پیامبر را برای مردم قرائت کرد و تمامی قبیله همدان در همان روز مسلمان شدند.[۷] بعضی از محققان، تاریخ این سفر را در سال ۸ق دانسته‌اند.[۸]

دعوت قبیله مذحج به اسلام

واقدی،[۹] ابن‌سعد[۱۰] و تاریخ‌نگارانی دیگری[۱۱] به سریه‌ای اشاره کرده‌اند که پیامبر(ص)، امام علی(ع) را با سیصد سوار به یمن فرستاد که امام در ابتدا با قبیله مذحج روبه‌رو شد و آن‌ها را به اسلام دعوت کرد. این موضوع با مخالفت آن‌ها مواجه شد؛ اما بعد از درگیری‌ای که منجر به کشته‌شدن حدود بیست تن از آنان شد، دعوت مجدد امام علی(ع) را پذیرفته و مسلمان شدند. تاریخ این سریه نیز در رمضان سال دهم گزارش شده است.[۱۲]

گفته شده در این سفر، کعب الاحبار از دانشمندان یهودی، با امام علی(ع) روبه‌رو شد و ضمن سؤالاتی از امام، درباره اسلام و پیامبر، در نهایت مسلمان شد و تلاش کرد تا علمای یهودی منطقه خود را هم به اسلام دعوت کند.[۱۳]

تقسیم غنائم

امام علی(ع) در جنگ با مذحجیان، غنایمی به دست آورد و بعد از جداکردن خمس غنائم، ما بقی را بین لشکریان تقسیم نمود.[۱۴] طبق سنت فرماندهان قبلی، عده‌ای از لشکریان، از امام خواستند تا بخشی از خمس را به آنان بدهد؛ اما امام نپذیرفت و گفت تمام خمس را نزد پیامبر(ص) که عازم حج است، خواهد برد تا او هر طور صلاح دانست، عمل کند.[۱۵] بر اساس گزارشی، امام علی(ع)، در نامه‌ای از عملکرد خود برای پیامبر نوشت و رسول خدا(ص) در جواب از امام خواست تا خود را به او رسانده و در مراسم حج شرکت کند.[۱۶]

امام علی(ع) پس از رسیدن به طائف، فرماندهی لشکر و مواظبت از خمس را به ابورافع سپرد و به پیامبر(ص) در مکه ملحق شد. برخی افراد از ابورافع خواستند تا مقداری از خمس را به آنها بدهد و او نیز موافقت کرد. امام در ملاقات مجدد با لشکریان، از تقسیم خمس بین آن‌ها مطلع شد و ضمن توبیخ ابورافع، اموال را از یارانش پس گرفت که این امر سبب ناراحتی آن‌ها و گلایه به پیامبر شد.[۱۷] گفته شده است که پیامبر(ص) به مذمت این افراد پرداخت و ضمن بیان فضایل امام علی(ع)، کارش را مورد تأیید قرار داد.[۱۸] [یادداشت ۱]

گزارشی از گلایه اطرافیان امام علی(ع) به پیامبر(ص)، بعد از اعزام به جای خالد بن ولید هم گزارش شده است که در آنجا هم، پیامبر به دفاع از امام علی(ع) و بیان فضایل او پرداخت.[۱۹] ابن‌هشام جریان شکایت از امام علی(ع) را در پی مأموریت امام برای جمع‌آوری زکات منطقه نجران آورده است.[۲۰]

قضاوت در یمن

احمد بن حنبل، حاکم نیشابوری و دیگران به مأموریتی اشاره کرده‌اند که پیامبر(ص) از امام علی(ع) خواست تا به یمن رفته و به قضاوت در بین مردم بپردازد. امام در این‌باره اظهار نگرانی کرد که آنان به واسطه جوانی او، قضاوت‌هایش را نپذیرند که پیامبر ضمن توصیه‌هایی به امام علی(ع)، برای استواری او در این کار دعا کرد.[۲۱] برخی این مأموریت را در قالب یکی از سفرها برای دعوت قبیله همدان و مذحج دانسته‌اند[۲۲] و بعضی احتمال داده‌اند که این مأموریت به هدف جنگ نبوده و در بین سال‌های هشتم و نهم اتفاق افتاده است و با توجه به قضاوت‌های متعدد نقل شده از امام علی(ع) در یمن، وی مدت زیادی را در یمن به سر برده است.[۲۳]

دستاوردها

طبق پاره‌ای از گزارش‌ها، سفر امام علی(ع) به یمن و اسلام آوردن همدانیان یا مذحجیان سبب شد تا قبایل دیگر یمن نیز به تبعیت از آنها، اسلام را بپذیرند.[۲۴] گفته شده، مردم یمن به‌ویژه قبیله همدان و مذحج از همان زمان به امام علاقه‌مند شدند و در شمار نزدیک‌ترین یاران او در کوفه قرار گرفتند[۲۵] و امام را در جنگ‌های صَفّین[۲۶] و نهروان[۲۷] همراهی کردند. آن‌ها بعدها نیز امام حسن(ع)[۲۸] و امام حسین(ع)[۲۹] را یاری کردند. بعضی بر این باورند که فداکاری و پیروی خالصانه آنها نتیجه شناخت عمیق از اسلام و جایگاه معنوی امام علی(ع) از جمله ولایت و وصایت او بود.[۳۰]

ارتباط خطبه غدیر با شکایت از امام علی(ع)

احمد بن حسین بیهقی،[۳۱] ابن‌کثیر[۳۲] و دیگران،[۳۳] هدف پیامبر(ص) از ایراد خطبه غدیر را، پاسخ به شکایات برخی مسلمانان از امام علی(ع) در جنگ یمن دانسته و لذا بعضی معتقدند که این خطبه، ارتباطی با خلافت بلافصل علی(ع) ندارد.[۳۴] برخی از محققان در پاسخ به این شبهه گفته‌اند که این دو قضیه کاملاً مستقل بوده و هیچ‌گونه ارتباطی به لحاظ زمانی، مکانی، محتوایی و سببی ندارند.[۳۵]

تغایر زمانی و مکانی

بنا به گفته بعضی محققان، در گزارش‌های شکایت سپاه یمن چنین آمده که پیامبر(ص) بلافاصله به شکایت‌کنندگان در همان زمان و با صراحت پاسخ داد و هیچ مورد مبهمی را باقی نگذاشت تا در واقعه بعدی برای جبران، خطبه‌ای را به آن اختصاص دهد؛[۳۶] چنان‌که گفته شده مکان وقوع واقعه غدیر خُم و شکایت سپاه یمن، با یکدیگر مطابق نیست. از آنجا که واقعه غدیر به نقل تاریخ‌نگاران، در منطقه‌ای بین مکه و مدینه واقع شده است؛[۳۷] اما برخی روایات، مکان شکایت را مدینه و برخی دیگر، مکه اعلام کرده‌اند.[۳۸]

تغایر محتوایی و سببی

گفته شده که این واقعه به لحاظ محتوایی نیز، ارتباطی با شکایت سپاه یمن ندارد؛ زیرا در حدیث غدیر، هیچ اشاره‌ای به شکایت نشده است؛ اما در گزارش‌های سفر امام علی(ع) به یمن، عباراتی از پیامبر(ص) که حاوی کلمه شکایت است، مانند«لاتشکوا علیاً...» آمده است.[۳۹] چنان‌که اقرارگرفتن پیامبر از مردم، مبنی بر صاحب‌اختیار بودن خویش نسبت به مؤمنان، با اعلان عدم شکایت از امام علی(ع) و دوست داشتن او تناسب ندارد. در ضمن، گزارش‌های تبریک حاضران به امام و سلام به او با عبارت «امیرالمؤمنین» و بیعت با وی، گویای این مسئله دانسته شده که فهم مخاطبان از کل سخنرانی پیامبر، مسئله‌ امامت و جانشینی بود.[۴۰]

از تغایر سببی نیز در مورد هر دو واقعه سخن گفته شده است. از آنجا که جملات پیامبر(ص) در مدح امام علی(ع) به سبب شکایت از او بود؛ اما بنا بر نظر شیعه و حتی بسیاری از محدثان اهل‌سنت، خطبه غدیر بعد از نزول آیه تبلیغ ایراد شد و بعد از آن هم آیه اکمال نازل گردید.[۴۱]

پانویس

  1. طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۳۱-۱۳۲.
  2. ابن‌هشام، السیرة النبویه، بی‌تا، ج۲، ۶۴۱؛ ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج‌۲، ص۱۲۸.
  3. رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)»، ص۸۵-۸۹.
  4. طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۳۱-۱۳۲.
  5. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۷۹.
  6. طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۳۱-۱۳۲.
  7. طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۳۱-۱۳۲؛ مسعودی، التنبیه و الاشراف، قاهره، ص۲۳۸.
  8. دحلان، السیرة النبویه، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۳۷۱.
  9. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۷۹.
  10. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج‌۲، ص۱۲۸-۱۲۹.
  11. مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۹۵-۹۶؛ صالحی، سبل الهدی، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۲۳۸.
  12. ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۵.
  13. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۸۳؛ ابن‌حجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۴۸۲.
  14. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج‌۲، ص۱۲۸- ۱۲۹.
  15. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۷۹.
  16. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۸۱-۱۰۸۲.
  17. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۷۹؛ مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۹۶.
  18. ابن‌هشام، السیرة النبویه، بی‌تا، ج۲، ص۶۰۳؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۶۳۱. برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به: حسینی تهرانی، امام شناسی، ۱۴۲۶ق، ج۶، ص۸۶-۸۷.
  19. بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۱۰ق، ج۷، ص۴۴؛ صالحی شامی، سبل الهدی، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۲۳۵.
  20. ابن‌هشام، السیرة النبویه، بی‌تا، ج۲، ص۶۰۲-۶۰۳.
  21. ابن‌حنبل، مسند احمد، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۲۲۵؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۴۵؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۶۹۱.
  22. جعفریان، سیره رسول خدا(ص)، ۱۳۸۳ش، ص۶۶۷.
  23. امین، فی رحاب ائمة اهل‌البیت(ع)، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۵۶-۲۵۷.
  24. مسعودی، التنبیه و الاشراف، قاهره، ص۲۳۸؛ حجری یمانی، مجموع بلدان الیمن، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۵۳.
  25. جعفریان، سیره رسول خدا(ص)، ۱۳۸۳ش، ص۶۶۶ – ۶۶۷.
  26. منقری، وقعه الصفین، ۱۳۸۲ق، ص۲۵۲، ۴۳۶؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۲۰؛ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۳۸۹.
  27. طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۷۹.
  28. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، بیروت، ص۷۲.
  29. منتظرالقائم، نقش قبیله همدان در تاریخ اسلام و تشیع، ۱۳۸۵ش، ص۱۹-۲۰.
  30. منتظرالقائم، نقش قبیله همدان در تاریخ اسلام و تشیع، ۱۳۸۵ش، ص۱۳-۱۴.
  31. بیهقی، الاعتقاد، ۱۴۲۳ق، ص۴۷۷-۴۷۸.
  32. ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۲۰۸.
  33. حلبی شافعی، السیرة الحلبیة، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۳۸۴.
  34. بیهقی، الإعتقاد، ۱۴۲۳ق، ص۴۷۷-۴۷۸.
  35. رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)»، ص۸۹-۹۰.
  36. رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)»، ص۹۲.
  37. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بی‌تا، ج۲، ص۱۱۲
  38. رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)». ص۹۳.
  39. رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)»، ص۹۴-۹۵.
  40. رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)» ص۹۵.
  41. رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)» ص۹۵-۹۷.

یادداشت

  1. بر اساس برخی گزارش‌ها سپاهیان که در غیاب امام علی(ع) تحت فرماندهی ابورافع بودند پارچه‌هایی که بر اساس قرار داد روز مباهله از قوم نجران گرفته بودند را به عنوان لباس احرام استفاده کرده و امام پارچه‌ها را از آنان پس گرفت و چون با اعتراض و برخورد شدید امام مواجه شدند به پیامبر(ص) از این برخورد حضرت شکایت کردند و رسول خدا نیز در حمایت از امام علی(ع) به یکی از یاران خود فرمان داد که در میان افراد شاکی برخیزد و پیام زیر را از طرف او به آنان برساند و بگوید: از بدگویی درباره علی علیه‌السلام دست بردارید. او در اجرای دستور خدا بی‌پروا است و اهل تملق و مداهنه نیست.«ارفعوا ألسنتکم عن علی بن أبی طالب فإنه خشن فی ذات الله عزوجل، غیر مداهن فی دینه» مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۲۱، ص۳۸۵؛ سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ص۹۲۷.

منابع

  • ابن‌جوزی، عبد الرحمن بن علی بن محمد، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۲ق.
  • ابن‌حجر، احمد بن علی، الاصابه فی تمییز الصحابه، تحقیق عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
  • ابن‌حنبل، أحمد بن محمد بن حنبل، مسند احمد، تحقیق شعیب الأرنؤوط و دیگران، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۲۱ق.
  • ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق.
  • ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق.
  • ابن‌هشام، عبدالملک بن هشام حمیری، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا.
  • ابوالفرج اصفهانی، علی بن الحسین، مقاتل الطالبیین، تحقیق سید احمد صقر، بیروت، دارالمعرفة، بی‌تا.
  • امین، سید محسن، فی رحاب ائمة اهل‌البیت(ع)، بیروت،‌ دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۱۲ق.
  • بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، قاهره، وزارة الاوقاف، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
  • بیهقی، الاعتقاد و الهدایة إلی سبیل الرشاد علی مذهب السلف أهل السنة و الجماعة. تحقیق عبدالله محمد درویش، بیروت،‌ دار الیمامة، ۱۴۲۳ق.
  • جعفریان، رسول، سیره رسول خدا(ص)، قم، دلیل ما، چاپ سوم، ۱۳۸۳ش.
  • حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۱ق.
  • حجری یمانی، محمد بن احمد، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، صنعا، دارالحکمه الیمانیه، چاپ دوم، ۱۴۱۶ق.
  • حسینی تهرانی، سید محمدحسین، امام شناسی، مشهد، علامه طباطبایی، چاپ سوم، ۱۴۲۶ق.
  • حلبی شافعی، ابوالفرج، السیرة الحلبیة، بیروت،‌ دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، ۱۴۲۷ق.
  • دحلان، احمد بن زینی، السیرة النبویه، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۴۲۱ق.
  • ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
  • رضانژاد، عزّالدین و مهدی رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)»، در مجله کلام اسلامی، دوره ۲۱، شماره ۸۳، پاییز ۱۳۹۱ش.
  • سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۵ش.
  • صالحی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۴ق.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ق.
  • مسعودی، علی بن الحسین، التنبیه و الإشراف، تصحیح عبد الله اسماعیل الصاوی، قاهرة،‌ دار الصاوی، بی‌تا
  • مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجرة، ۱۴۰۹ق.
  • مقریزی، أحمد بن علی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، تحقیق محمد عبد الحمید النمیسی، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۰ق.
  • منتظرالقائم، اصغر، نقش قبیله همدان در تاریخ اسلام و تشیع، قم، پژوهشگاه، حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۵ش.
  • منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، القاهرة، المؤسسة العربیة الحدیثة، چاپ دوم، ۱۳۸۲ق.
  • واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الأعلمی، چاپ سوم، ۱۴۰۹ق.
  • یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت،‌ دار صادر، بی‌تا.