پرش به محتوا

القبسات (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
خط ۸۵: خط ۸۵:
[[en:Al-Qabasat_(book)]]
[[en:Al-Qabasat_(book)]]


[[رده:کتاب‌های فلسفی شیعه قرن11(قمری)]]
[[رده:کتاب‌های فلسفی شیعه قرن ۱۱ (قمری) ]]
[[رده:آثار میرداماد]]
[[رده:آثار میرداماد]]
[[رده:مقاله‌های بدون اولویت‏]]
[[رده:مقاله‌های بدون اولویت‏]]
[[رده:کتاب‌های عربی]]
[[رده:کتاب‌های عربی]]

نسخهٔ ‏۳۰ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۳۴

القبسات
اطلاعات کتاب
نویسندهمیرداماد (متوفای ۱۰۴۱ق)
موضوعحکمت، فلسفه ، کلام
سبکاستدلالی
زبانعربی
مجموعه۱ جلد
اطلاعات نشر
ناشرانتشارات دانشگاه تهران


القَبَسات از مهم‌ترین آثار میرداماد، از فیلسوفان مشهور دوره صفویه، است. نام کامل این کتاب در برخی از منابع "قبسات حق الیقین فی حدوث العالمْ" آمده است. میرداماد در این کتاب کوشیده است مساله قدیم بودن خداوند و حادث بودن جهان و چگونگی صدور آن از باری تعالی را به مدد اصول فلسفی و قواعد عقلی اثبات کند.

میرداماد کتاب قبسات را در ده باب تنظیم کرده و هر بابی را به عنوان "قَبَس" خوانده است. کلمة "قبس" به معنی "اخگر" یا "پارۀ آتش" است و از قرآن مجید اقتباس شده است. شرح ها و حاشیه های متعددی بر این کتاب نوشته شده است که نشان از اهمیت این کتاب در فلسفه اسلامی دارد.

مؤلف کتاب

مؤلف کتاب القبسات، میر محمدباقر بن محمد حسینی استرآبادی، (درگذشته ۱۰۴۱ق) مشهور به میرداماد از فیلسوفان بنام دوره صفویه است که به معلم ثالث نیز شهرت یافته است. شاگرد برجسته وی، ملاصدرا است.

نام کتاب

میرداماد خود در آغاز و پایان کتابش از آن با عنوان القبسات یاد کرده است؛[۱] اما در برخی از منابع کتاب شناختی، این کتاب با نام قبسات حق الیقین فی حدوث العالم معرفی شده است.[۲]

قبسات جمع قبس، به معنای پارۀ اخگر است.[۳] واژه «قبس» دو بار در قرآن آمده است که هر دوی آنها اشاره به داستان حضرت موسی (ع) دارد آنجا که به همراه خانواده‌اش در بیابان بودند و آتشی در دوردست دید و تصمیم گرفت به سمت آن رود تا شعله‌ای از آن بردارد. در آنجا بود که از طریق درختچه‌ای شعله‌ور با خدا سخن گفت.

کتاب قبسات، متشکل از فصولی به نام قبس است و هر قبس نیز به بخش‌های کوچکتری با عنوان ومضه یا ومیض (مشتق از ومض، به معنای درخشش برق) تقسیم شده است.[۴]

میرداماد این عنوان را – همانند عناوین بسیاری از سرفصلهای کتابهایش و نیز تخلص شعری‌اش، اشراق، که به نور اشاره دارد – تحت تاثیر شیخ اشراق و مقام فلسفی او برگزیده است.[نیازمند منبع]

محتوای کتاب

هدف میرداماد از نوشتن این کتاب اثبات این مساله است که خداوند پیوسته بوده، هست و خواهد بود و جهان با تمامی اجزایش حادث‌اند و نیستی و هلاک را در پیش رو دارند. وی در آغاز کتاب گفته است که یکی از شخصیتهای برجسته (که البته به نام او اشاره نکرده است)، از میرداماد خواسته کتابی بنویسد و در آن، با استفاده از اصول فلسفی و قواعد عقلی مساله قدیم بودن خدا و حادث بودن جهان را اثبات کند. میرداماد که از یک سو نمی توانست این درخواست را رد کند و از سوی دیگر می دید که متفکران پیشین ( چه موافق و چه مخالف) در این بحث صرفا به جدل پرداخته و از برهان عقلی استفاده نکرده اند، تصمیم گرفت این کتاب را در ده قبس (بخش) بنویسد.

در این کتاب ابتدا انواع حدوث مطرح شده و محل دقیق بحث مشخص شده و در ادامه، مساله قدیم بودن خدا و حادث بودن جهان اثبات شده است.

از مطالب دیگری که در این کتاب مورد بحث قرار گرفته، ماهیت قدرت و ارادۀ الهی [۵] و مراتب موجودات است.[۶]

مولف در این کتاب علاوه بر استفاده از روش های عقلی و فلسفی، در بخش چهارم از برخی آیات قرآن و روایات نبوی و ائمه علیهم‌السلام نیز به عنوان شاهدی بر مطالبش استفاده کرده است.[۷] همچنین در بخش پایانی کتاب، از چیستی قضا و قدر، مسئلۀ شرور و ارتباط آن با قضای الهی و جایگاه دعا بحث شده است.[۸]

شرح ها و حاشیه ها

به دلیل اهمیت قبسات ، شرح ها و حاشیه های متعددی، چه در زمان خود میرداماد چه پس از وی، بر این کتاب نوشته شده است. یکی از اولین شرح ها، شرح میر سید احمد علوی (داماد و پسر خالۀ میر داماد) است که به گفتۀ او، آن را به درخواست مکرر خود میرداماد، اما پس از درگذشت وی، نوشته است.[۹] این شرح، در واقع، حاشیه های مفصّل علوی به صورت «قال اقول» است که به تبیین مطالبی از متن قبسات می پردازد که البته جانبدارانه و همدلانه است. حامد ناجی اصفهانی شرح علوی را بر اساس سه نسخۀ خطی، تصحیح کرده است. این شرح در سال ۱۳۷۶ ش منتشرشده است.

در میان شرح های قبسات، شرحی از محمد بن علی رضا بن آقاجانی، از شاگردان ملاصدرا دیده می شود که برخلاف شرح جانبدارانه میر سید احمد علوی، انتقادی و تحلیلی است. این شرح که مفصّل‌ترین شرح قبسات است، در ۱۰۷۱ق به پایان رسیده است.[۱۰] بخشهای کوتاهی از این شرح را سید جلال آشتیانی تصحیح کرده، که در مجلد دوم منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران منتشر شده است.

متفکران صاحب نامی همچون صدرالمتألهین شیرازی[۱۱] و ملا اسماعیل خواجویی، [۱۲] و مدرسان مشهوری همانند میرزا ابوالحسن جلوه[۱۳] و سید ابوالحسن رفیعی قزوینی[۱۴] نیز شرح یا حاشیه هایی بر قبسات نگاشته اند.

تاریخ تألیف

بر اساس مادّه تاریخی که میرداماد در پایان کتاب آورده است،[۱۵] تالیف قبسات را در ربیع الاول سال ۱۰۳۴ق، مصادف با میلاد پیامبر گرامی، آغاز کرده و در شب چهارشنبه ششم شعبان همان سال به پایان رسانده است.[۱۶]

چاپ

قبسات تاکنون بارها منتشر شده است: نخست در سال ۱۳۱۵ش به صورت چاپ سنگی، سپس با تصحیح انتقادی به اهتمام مهدی محقق و با همکاری سید علی موسوی بهبهانی، توشی هیکو ایزوتسو و ابراهیم دیباجی در سالهای ۱۳۵۶ش و ۱۳۶۷ش به چاپ رسید.[۱۷]

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • میرداماد، کتاب القبسات، به اهتمام مهدی محقق، تهران۱۳۶۷ش.
  • القبسات، چاپ سنگی، تهران ۱۳۱۵ق.
  • سید جلال آشتیانی، منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، تهران۱۳۵۱ ـ ۱۳۵۴ش.
  • سید احمدعلوی، شرح القبسات، تحقیق حامد ناجی اصفهانی، تهران ۱۳۷۶ش.
  • تقویم الایمان مع شرحه کشف الحقائق مع تعلیقات الملا علی النوری، به اهتمام علی اوجبی، تهران ۱۳۷۶ش.
  • احمد رضا، معجم متن اللغة، بیروت۱۳۸۰ق.
  • محمد باقر خوانساری، روضات الجنات، قم۱۴۰۱ق.
  • آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، بیروت۱۴۰۳ق.
  • http://www.encyclopaediaislamica.com/
  • http://iistmu.ut.ac.ir
  • http://www.hawzah.net
  1. محقق، ص۲ و ص۴۸۴
  2. مقدمه، محقق، ص چهار، به نقل از عالم آرای عباسی
  3. احمد رضا، ج۴، ص۴۸۱
  4. اوجبی علی، قبسات، در دانشنامه جهان اسلامی؛ مدخل قبل از چاپ در پایگاه اینترنتی دانشنامه جهان اسلام
  5. همان، ص۲۷۹ ـ ۳۴۴
  6. همان، ص۳۴۵ ـ ۴۰۶
  7. همان، ص۱۲۱ ـ ۱۴۲
  8. همان، ص۴۰۷ ـ ۴۸۴؛ اوجبی علی، قبسات، در دانشنامه جهان اسلامی؛ مدخل قبل از چاپ در پایگاه اینترنتی دانشنامه جهان اسلام
  9. علوی، ص۸۹
  10. آقا بزرگ طهرانی ، ج۱۷ ، ص۳۱
  11. خوانساری، ج۴، ص۱۲۲؛ آقابزرگ طهرانی، ج۱۷، ص۳۲
  12. قبسات، ۱۳۱۵ق، ص۱۶۵
  13. قبسات، ۱۳۱۵ق، ص۱۴۹، ۱۵۲، ۱۶۱
  14. محقق، صفحۀ صد و پنجاه وهفت تا صد و شصت
  15. محقق ، ص۴۸۴
  16. اوجبی علی، قبسات، در دانشنامه جهان اسلامی؛ مدخل قبل از چاپ در پایگاه اینترنتی دانشنامه جهان اسلام
  17. همان