سید محمد بادکوبهای
اطلاعات فردی | |
---|---|
تاریخ تولد | ۱۲۸۵ق |
محل زندگی | بادکوبه، مشهد، اصفهان، نجف، اردبیل، قم، تبریز |
تاریخ وفات | ۸ جمادی الثانی سال ۱۳۸۹ق |
محل دفن | وادی رحمت آباد تبریز |
شهر وفات | تبریز |
اطلاعات علمی | |
استادان | سید حسین بادکوبهای، فتح الله اصفهانی، سید ابوالحسن اصفهانی، آخوند خراسانی، سید محمدکاظم طباطبایی یزدی |
شاگردان | سید مهدی دروازهای، میرزا عمران علیزاده، میرزا علی اکبر برازنده |
محل تحصیل | مشهد، اصفهان، نجف |
تألیفات | حاشیه بر عروه الوثقی و حاشیه بر شرح تجرید علامه حلی |
سایر | تدریس و تربیت شاگردان |
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی | |
سیاسی | مقابله با بلشویکهای روسیه، تبعید به سیبری، زندانی در شوروی، مقابله با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، تبعید به تبریز، حمایت از نهضت امام خمینی، اعلام حمایت از فلسطین و دشمنی با اسرائیل |
اجتماعی | تأسیس حوزه علمیه در بادکوبه، |
سید محمد بادکوبهای (۱۲۸۵ - ۱۳۸۹ق) از علمای باکو و تبریز. وی پس از طی تحصیلات در مشهد، اصفهان و نجف به باکو بازگشت و به خاطر حضور بلشویکها در این منطقه، به ایران تبعید شد. وی پس از آن به تبریز رفت و در آنجا حوزه علمیهای تأسیس کرد و به تربیت شاگردان پرداخت. مهمترین رویدادهای سیاسی زندگی وی، مقابله با بلشویکهای روسیه، تبعید به سیبری، زندانی شدن در شوروی، مقابله با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، تبعید به تبریز، حمایت از نهضت امام خمینی، اعلام حمایت از فلسطین و مبارزه با اسرائیل است. وی در مقبره وادی رحمت شهر تبریز مدفون است.
زندگینامه و تحصیلات
سید محمد بادکوبهای در سال ۱۲۸۵ق در روستای مشقطع[۱] از توابع باکو به دنیا آمد. پدر وی میر جبار مصطفی یوف، فردی متدین و دیندار بود.
سید محمد در سنین کودکی به مکتبخانه رفت و دروس مقدماتی را از اساتید محلی فرا گرفت. پس از آن برای تکمیل تحصیلات، از طریق عشق آباد راهی مشهد شد و ادبیات فارسی، ادبیات عرب، فقه و اصول را در این شهر آموخت و پس از آن عازم حوزه علمیه اصفهان شد. منطق، فلسفه و کلام را در مدت کوتاهی از استادان بزرگ حوزه علمیه اصفهان فرا گرفت و به مقام استادی رسید.[۲]
سید محمد پس از تحصیل در اصفهان راهی عتبات عالیات عراق شد و سالهای متمادی از محضر استادان بزرگ حوزه کهن نجف، علوم معقول و منقول را فرا گرفت.
استادان
استادان سیدمحمد بادکوبهای عبارتند از:
- سید حسین بادکوبهای (۱۲۹۳-۱۳۵۸ق)
- فتح الله غروی اصفهانی (۱۲۶۶-۱۳۳۹ق)
- سید ابوالحسن اصفهانی (۱۲۸۴-۱۳۶۵ق)
- محمد کاظم خراسانی
- سید محمدکاظم طباطبایی یزدی (۱۲۴۸-۱۳۳۷ق)
بازگشت به بادکوبه
آیتالله بادکوبهای پس از تحصیل و رسیدن به مدارج عالی علمی به شهر بادکوبه بازگشت. بازگشت وی به بادکوبه هم زمان با حکومت تزاری روسیه بر سرزمین آذربایجان بود. او با وجود سختگیریها و آزار و اذیتهای موجود، به تبلیغ احکام الهی و ترویج شریعت نبوی پرداخت.[۳]
تأسیس حوزه علمیه
از جمله اقدامات آیتالله بادکوبهای در بادکوبه تأسیس حوزه علمیهای در این شهر بود. وی با وجود فشار و سختگیریهای ضد دینی بلشویکها، حوزه علمیهای در این شهر تأسیس کرد و شاگردانی را نیز پرورش داد.[۴]
علامه امینی در این باره میگوید:
- «از خدمات علامه سید محمد (بادکوبهای) یکی تأسیس دانشسرای دینی بود که تعداد زیادی دانشجو داشت و خود در آن تدریس میکرد و علیرغم حمله ضد دینی بلشویکها رونق روز افزون یافت.»[۵]
تبعید به سیبری
در سال ۱۹۳۶ میلادی، جمهوری آذربایجان به اتحاد جماهیر شوروی پیوست. در خلال این سالها آزار و اذیت مسلمانان افزایش یافت و بسیاری از مساجد، اماکن مذهبی و مدارس علمیه تخریب گردید. حکومت وقت بسیاری از مخالفین دولت و مبارزین را به قتل رساند و یا تبعید کرد.
آیتالله بادکوبهای نیز از جمله تبعید شدگان بود که علت آن ترویج تعالیم الهی و نشر معارف اسلامی و افشای ماهیت رژیم کمونیستی بود. وی به مدت ۱۵ سال با اعمال شاقه به سیبری غربی تبعید شد. در مدت تبعید هر روز به همراه زندانیان دیگر به مقدار معین به حفر کانال میپرداخت. اما در اثر همکاری و علاقه دوستداران خود، مدت مذکور در طول ۵ سال سپری گردید. خود آیتالله در مورد همکاری زندانیان میگوید: «هر زندانی روزانه چند بیل خاک برمیداشت و میگفت: «بودا آخوند آقانین پاییدی» (یعنی «این هم سهم آقای آخوند است».) ایشان با سپری نمودن ایام تبعید، به بادکوبه بازگشت و فعالیتهای خود را از سر گرفت.[۶]
اتهام
با گسترش فعالیتهای سیاسی و فرهنگی آیتالله بادکوبهای، مخالفان بار دیگر نتوانستند وجود وی را نادیده بگیرند و این بار به اتهام همکاری با حزب مساوات[۷] به مدت نه ماه در زیرزمین مخوف سازمان اطلاعات شوروی زندانی شد، اما پس از مدتی تبرئه و آزاد شد.[۸]
هجرت به اردبیل
بعد از آزادی از زندان، دوستان آیتالله بادکوبهای وسایل سفر وی و خانوادهاش را به اردبیل فراهم نمودند. آیتالله همزمان با حکومت رضاخان وارد اردبیل شد و فعالیتهایش را آغاز کرد. در مدت اقامت دو ساله در اردبیل در خانه خویش به تدریس و تربیت طلاب پرداخت.[۹] وی در یکی از مساجد معروف اردبیل به نام مسجد «سرچشمه» به اقامه نماز جماعت میپرداخت.[۱۰]
تبعید به تبریز
در پی اجرای سیاستهای غربی رضاشاه، آیتالله بادکوبهای به مخالفت و اعتراض برخاسته و در نتیجه به تبریز تبعید میگردد و به اجبار در مدرسه طالبیه اقامت میگزیند. اقامت اجباری وی در مدرسه طالبیه با وساطت برخی از دوستان، از جمله آقای احمد وهابزاده و آقای سطوه السلطنه به پایان میرسد و ایشان در منزل خویش در تبریز سکنی میگزیند.[۱۱]
سید محمد بادکوبهای به لهجه ترکی قفقازی سخن میگفت و به جای کلمه «نه ایچون» یعنی چرا؟ از کلمه «نشون» استفاده میکرد. به همین دلیل در تبریز به «نشون آقا» شهرت داشت.[۱۲]
همگان با امام
آیتالله بادکوبهای از آغاز نهضت امام خمینی در سال ۱۳۴۲ش در ردیف روحانیون مبارز قرار گرفته و حمایت و پشتیبانی خویش را از حرکتهای انقلابی حضرت امام اعلام کرد.[۱۳] این عالم بزرگ با سخنرانیهای خود در آگاهی مردم تبریز نقش اساسی داشت.
مبارزه با انجمنهای ایالتی و ولایتی
با تصویب انجمنهای ایالتی و ولایتی و تبدیل «قسم به قرآن» به «قسم به کتاب آسمانی» و دخالت زنان در انتخابات و حذف قید اسلام، آیتالله بادکوبهای در کنار جامعه روحانیت آذربایجان در ۱۲ آبان ۱۳۴۱، با ارسال تلگرافی به آیتالله سید محمد بهبهانی خواستار لغو این تصویبنامه شد.
مبارزه با اسرائیل
- «برادران ایمانی، به منظور کمک به برادران مسلمان آسیب دیده، بازماندگان مقتولین در راه دفاع از حریم مقدس اسلام که از طرف حضرات آیات عظام و مراجع تقلید که اعلام فرمودهاند، امید است اهالی محترم آذربایجان از مساعدت دریغ نفرموده از کمک به برادران اسلامی به حساب شماره یک بانک صادرات شعبه قم از تادیه وجه خودداری نفرمایند که عند الله مأجور خواهند شد.»
تاریخ بایگانی، جلوه محراب، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ص۲۱۴
|پس از جنگ شش روزه بین اعراب و اسرائیل در خرداد سال ۱۳۴۶ش، آیتالله بادکوبهای تلاش و فعالیت بر ضد اسرائیل را آغاز کرد. در این زمینه از سوی علمای قم اعلامیهای در حمایت از اعراب و لزوم جمع آوری کمکهای مادی برای آسیب دیدگان و آوارگان فلسطینی صادر شد. آیتالله بادکوبهای همراه آیات عظام سید ابوالفضل خسروشاهی، سید مرتضی مستنبط غروی، سید کاظم موسوی شبستری و شهید سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی، با صدور اعلامیهای در تبریز، برای کمک به آوارگان مسلمان فلسطینی مساعدت و یاری خواستند.[۱۴]
اخلاق
آیتالله بادکوبهای برای مراجع تقلید و عالمان، علاقه و احترام خاصی قائل بود و از آنان تجلیل مینمود. همیشه از حاج میرزا فتاح شهیدی یاد میکرد و میفرمود: «تبریز بعد از آیتالله العظمی حاج میرزا صادق آقا مجتهد یک مجتهد دیده است و آن هم آقا میرزا فتاح است و بس.»
همچنین با آیتالله شهید سید محمد علی قاضی طباطبایی رفیق بود. هر وقت او از تبعید برمیگشت دو ـ سه روز به بعد به منزل بادکوبهای میرفت و ساعتها با هم در خلوت صحبت میکردند.[۱۵]
نماز و منبر
آیتالله بادکوبهای در کنار کارهای سیاسی، علمی و اجتماعی، صبح و شام در مسجد «ویجویه» (ورجی)، و ظهرها در مسجد بازار کفاشان[۱۶] نماز جماعت اقامه میکرد.[۱۷] روزهای جمعه منبر میرفت و قرآن را در دست گشوده و از روی آن میخواند و تفسیر و موعظه میکرد. خود میگریست و دیگران را میگریاند.[۱۸]
شاگردان و آثار
آیتالله بادکوبهای علاوه بر تربیت شاگردانی چون: آیتالله سید مهدی دروازهای[۱۹] و استاد میرزا عمران علیزاده[۲۰] و حاجی میرزا علی اکبر برازنده، آثاری نیز به جای گذاشته است که از جمله آنها میتوان به حاشیه بر عروه الوثقی و حاشیه بر شرح تجرید علامه حلی اشاره کرد که هنوز به چاپ نرسیدهاند.[۲۱]
کتابخانه
آیتالله بادکوبهای کتابخانه بزرگی داشت که حاوی کتابهای نفیس چاپی و خطی بود. بنابر وصیتش همه کتابهای او به کتابخانه آیت الله مرعشی در قم انتقال یافت و در آنجا نگهداری میشود.[۲۲]
وفات
آیتالله سیدمحمد بادکوبهای، سه شنبه، ۷ جمادیالثانی ۱۳۸۹ق وفات یافت.[۲۳]پیکر وی پس از تشییع، در وادی رحمت شهرستان تبریز به خاک سپرده شد.[۲۴]
پانویس
- ↑ مشقطع در تلفظ کنونی «مشتقا» خوانده میشود و از توابع باکو محسوب میشود.
- ↑ زندگی نامه دستنوشت داماد آیتالله بادکوبهای.
- ↑ زندگی نامه دستنوشت داماد آیتالله بادکوبهای.
- ↑ زندگی نامه دستنوشت داماد آیتالله بادکوبهای.
- ↑ شهیدان راه فضیلت، علامه امینی، ص۵۴۵.
- ↑ زندگی نامه دستنوشت داماد آیتالله بادکوبهای.
- ↑ این حزب به نام «ینی مساوات» مساوات نوین از مؤتلفان جبهه خلق است. محمد امین رسول زاده در سال (۱۹۱۸ م) جمهوری آذربایجان را تأسیس نمود و پایه حزب مساوات را در سال (۱۹۱۱م) بنا نهاد. (جمهوری آذربایجان، بهناز اسدی کیا، ص۱۱۰ ـ ۱۱۱).
- ↑ زندگی نامه دستنوشت داماد آیتالله بادکوبهای.
- ↑ مصاحبه با آیتالله مفتی الشیعه.
- ↑ زندگی نامه دستنوشت داماد آیتالله بادکوبهای.
- ↑ زندگی نامه دستنوشت داماد آیتالله بادکوبهای.
- ↑ آثار باستانی آذربایجان، عبدالعلی کارنگ، ج۱، ص۳۲۴.
- ↑ اسناد انقلاب اسلامی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۰۳ و ۱۰۷.
- ↑ جلوه محراب، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ص۲۱۴.
- ↑ زندگی نامه دستنوشت داماد آیتالله بادکوبهای.
- ↑ هم اکنون هر دو مسجد به نام ایشان معروف است.
- ↑ خاطرات فقیه اخلاقی آیتالله احمدی میانجی، ص۱۳۳.
- ↑ نامداران تاریخ، میرزا عمران علیزاده، ج۲، ص۳۴۱.
- ↑ نامداران تاریخ، میرزا عمران علیزاده، ج۲، ص۲۸۳.
- ↑ نامداران تاریخ، میرزا عمران علیزاده، ج۲، ص۲۸۳.
- ↑ زندگی نامه دستنوشت داماد آیتالله بادکوبهای.
- ↑ زندگی نامه دستنوشت داماد آیتالله بادکوبهای.
- ↑ زندگی نامه دستنوشت داماد آیتالله بادکوبهای.
- ↑ زندگی نامه دستنوشت داماد آیتالله بادکوبهای.