پرش به محتوا

سریه امام علی در یمن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
Baradaran (بحث | مشارکت‌ها)
ایجاد مدخل سریه امام علی در یمن
 
Baradaran (بحث | مشارکت‌ها)
افزودن برچسب ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[خرداد]]|روز=[[۲۴]]|سال=[[۱۴۰۲]]|کاربر=Baradaran  }}
{{جعبه اطلاعات جنگ
{{جعبه اطلاعات جنگ
| جنگ= سریه امام علی(ع) در یمن
| جنگ= سریه امام علی(ع) در یمن

نسخهٔ ‏۱۴ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۳۸

سریه امام علی(ع) در یمن
زمانسال هشتم یا سال دهم هجری
مکانیمن
نتیجهمسلمان شدن قبیله همدان و مذحج
علت جنگدعوت به اسلام و قضاوت
جنگندگان
طرفین جنگمسلمانان
قبایل یمن
فرماندهان
فرماندهان جنگامام علی(ع)
رؤسای قبایل همدان و مذحج
نیروها
۳۰۰ نفر
نامشخص
تلفات
خساراتنامشخص
حدود بیست نفر


سَریه امام علی(ع) در یمن، ماموریتی از سوی پیامبر اسلام(ص) برای گسترش اسلام در این منطقه بود. برخی گزارش‌ها از دو یا سه سفر به یمن برای امام علی(ع) سخن گفته‌اند. امام در این سفرها موفق شد تا نظر قبایل همدان و مذحج را برای پذیرفتن اسلام جلب کند که زمینه مسلمان شدن کل قبایل یمن فراهم کرد. بعدها همدانیان و مذحجیان به یاران وفاداری برای امام علی(ع) و حسنین تبدیل شدند.

در جریان تقسیم غنایم این سریه، برخی از لشکریان امام علی(ع) از عملکرد او در نزد پیامبر اسلام(ص) شکایت کردند که با واکنش پیامبر و بیان فضایل امام علی(ع) همراه شد. برخی از مورخان اهل‌سنت بر این باورند که خطبه غدیر در پاسخ به این شکایات ایراد شد. در جواب، برخی از محققان از تغایر‌های زمانی، مکانی، محتوایی و سببی بین سخنان پیامبر در دفاع از امام علی(ع) و خطبه غدیر سخن گفته‌اند.

پیامبر اسلام(ص)، در جریان یکی از این سفرها و یا در ماموریتی مستقل از امام علی(ع) خواست تا در بین مردم یمن به قضاوت بپردازد و توصیه‌هایی به او در این زمینه داشت.

معرفی اجمالی

سریه امام علی(ع) در یمن، مأموریتی از جانب پیامبر اسلام(ص) برای دعوت اهالی یمن به اسلام دانسته شده است.[۱]ابن‌هِشام و ابن‌سَعْد از دو مأموریت برای امام در یمن سخن گفته‌اند.[۲] برخی از متأخران تعداد این سفرها را سه مرتبه دانسته‌اند که اولی برای دعوت قبایل یمنی به اسلام و سفر دوم به جهت قضاوت در بین قبایل و سفر سوم برای جمع‌آوری زکات این منطقه بوده است.[۳]

دعوت قبایل یمنی به اسلام

به گزارش طبری، پیامبر اسلام(ص) ابتدا خالد بن ولید را به سرزمین یمن فرستاد؛ اما پس از شش ماه ناکامی، در رمضان سال دهم هجری قمری، امام علی(ع) را به همراه نامه‌ای به این سرزمین فرستاد و دستور داد تا خالد بن ولید و همراهانش برگردند؛ اما اگر کسی خواست، می‌تواند علی(ع) را همراهی کند.[۴] زمانی‌که امام علی(ع) به یمن رسید، مردم منطقه به نزد او آمدند و امام نامه پیامبر را برای آنها قرائت کرد. پس از آن، تمامی قبیله همدان در همان روز مسلمان شدند.[۵] بعضی از محققان، تاریخ این سفر را در سال هشتم هجری دانسته‌اند.[۶]

برخی از مورخان همچون واقدی[۷] و ابن‌سعد[۸] دیگران[۹] به سریه‌ای اشاره کرده‌اند که پیامبر اسلام(ص)، امام علی(ع) را با سیصد سوار به یمن فرستاد که امام در ابتدا با قبیله مذحج روبرو شد و آن‌ها را به اسلام دعوت کرد. این موضوع با مخالفت آن‌ها مواجه شد؛ اما بعد از درگیری مختصری که منجر به کشته شدن حدود بیست تن از آنان شد، دعوت مجدد امام علی(ع) را پذیرفته و مسلمان شدند. تاریخ این سریه نیز در رمضان سال دهم گزارش شده است.[۱۰]

گفته شده در سفر اخیر، کعب الاحبار از دانشمندان یهودی زمان پیامبر اسلام(ص)، با امام علی(ع) روبرو شد و ضمن سؤالاتی از امام، درباره اسلام و پیامبر، در نهایت مسلمان شد و تلاش کرد تا علمای یهودی منطقه خود را هم به اسلام دعوت کند.[۱۱]

جمع‌آوری زکات

امام علی(ع) در جریان جنگ با مذحج، غنایمی به دست آورد و بعد از جدا کردن خمس غنائم، ما بقی را بین لشکریان تقسیم نمود.[۱۲] طبق سنت فرماندهان قبلی، عده‌ای از لشکریان، از امام خواستند تا بخشی از خمس را به آنان بدهد؛ اما امام نپذیرفت و گفت تمام خمس را نزد پیامبر اسلام(ص) که عازم حج است، خواهد برد تا او هر طور صلاح دانست، عمل کند.[۱۳] بر اساس گزارشی، امام علی(ع)، در نامه‌ای از عملکرد خود برای پیامبر نوشت و رسول خدا(ص) در جواب از امام خواست تا خود را به او رسانده و در مراسم حج شرکت کند.[۱۴]

امام علی(ع) پس از رسیدن به منطقه طائف، فرماندهی لشکر و مواظبت از خمس را به ابورافع سپرد و به پیامبر اسلام(ص) در مکه ملحق شد. برخی افراد از ابورافع خواستند تا مقداری از خمس را به آنها بدهد و او نیز موافقت کرد. امام در ملاقات مجدد با لشکریان، از تقسیم خمس بین آن‌ها مطلع شد و ضمن توبیخ ابورافع، اموال را از یارانش پس گرفت که این امر سبب ناراحتی آن‌ها و گلایه به پیامبر شد.[۱۵] گفته شده است که پیامبر اسلام(ص) به مذمت این افراد پرداخت و ضمن بیان فضایل امام علی(ع)، کارش را مورد تأیید قرار داد.[۱۶]

گزارشی از گلایه اطرافیان امام علی(ع) به پیامبر اسلام(ص)، بعد از اعزام به جای خالد بن ولید هم گزارش شده است که در آنجا هم پیامبر به دفاع از امام علی(ع) و بیان فضایل او پرداخت.[۱۷] ابن‌هشام جریان شکایت از امام علی(ع) و رد این موضوع توسط پیامبر اسلام(ص) را در پی مأموریت امام برای جمع‌آوری زکات منطقه نجران آورده است.[۱۸]

دستاوردها

برخی معتقدند سفر امام علی(ع) به یمن و اسلام آوردن همدانیان یا مذحجیان سبب شد تا قبایل دیگر یمن نیز به تبعیت از آنها، اسلام را بپذیرند.[۱۹] گفته شده، مردم یمن به‌ویژه قبیله همدان و مذحج از همان زمان به امام علاقه‌مند شدند و در کوفه در شمار نزدیک‌ترین یاران او قرار گرفتند[۲۰] و امام را در جنگ‌های صفین[۲۱] و نهروان[۲۲] همراهی کردند. آن‌ها بعدها نیز دست از یاری امام حسن(ع)[۲۳] و امام حسین(ع)[۲۴] برنداشته و تا آخرین لحظه از آن‌ها حمایت کردند. بعضی بر این باورند که فداکاری و پیروی خالصانه آنها نتیجه شناخت عمیق از اسلام و جایگاه معنوی امام علی(ع) از جمله ولایت و وصایت او بود.[۲۵]

ارتباط خطبه غدیر با شکایت از امام علی(ع)

احمد بن حسین بیهقی[۲۶]، ابن‌کثیر[۲۷] و دیگران،[۲۸] غرض پیامبر اسلام(ص) از ایراد خطبه غدیر را، پاسخ به شکایات برخی مسلمانان از امام علی(ع) در جنگ یمن دانسته و لذا بعضی معتقدند که این خطبه، ارتباطی با خلافت بلافصل علی(ع) ندارد.[۲۹] برخی از محققان در پاسخ به این شبهه گفته‌اند که این دو قضیه کاملاً مستقل بوده و هیچ‌گونه ارتباطی به لحاظ زمانی، مکانی، محتوایی و سببی ندارند.[۳۰]

تغایر زمانی و مکانی

بنا به گفته بعضی محققان، در گزارش‌های شکایت سپاه یمن چنین آمده که پیامبر اسلام(ص) بلافاصله به شکایت‌کنندگان در همان زمان و با صراحت پاسخ داد و هیچ مورد مبهمی را باقی نگذاشت تا در واقعه بعدی برای جبران، خطبه‌ای را به آن اختصاص دهد؛[۳۱] چنان‌که گفته شده مکان وقوع دو واقعه غدیر خم و شکایت سپاه یمن، با یکدیگر مطابق نیست. از آنجا که واقعه غدیر به نقل تمامی مورخین و محدثین، در منطقه‌ای بین مکه و مدینه واقع شده است؛[۳۲] در حالی که برخی روایات، مکان شکایت را مدینه و برخی دیگر، مکه اعلام کرده‌اند.[۳۳]

تغایر محتوایی و سببی

گفته شده که این واقعه به لحاظ محتوایی نیز، ارتباطی با شکایت سپاه یمن ندارد؛ زیرا در محتوای حدیث غدیر، هیچ اشاره‌ای به شکایت نشده است؛ اما در گزارش‌های سفر امام علی(ع) به یمن، عباراتی از پیامبر اسلام(ص) که حاوی کلمه شکایت است، مانند«لاتشکوا علیاً...» آمده است.[۳۴] چنان‌که اقرار گرفتن پیامبر از مردم، مبنی بر صاحب‌اختیار بودن خویش نسبت به مؤمنان، با اعلان عدم شکایت از امام علی(ع) و دوست داشتن او تناسب ندارد. درضمن، گزارش‌های تبریک حاضران به امام و سلام به او با عبارت «امیرالمؤمنین» و بیعت با وی، گویای این مسأله دانسته شده که فهم مخاطبان از کل سخنرانی پیامبر، مسئله‌ امامت و جانشینی بود.[۳۵]

از تغایر سببی نیز در مورد هر دو واقعه سخن گفته شده است. از آنجا که جملات پیامبر اسلام(ص) در مدح امام علی(ع) به سبب شکایت از او بود؛ اما بنا بر نظر شیعه و حتی بسیاری از محدثان اهل‌سنت، خطبه غدیر بعد از نزول آیه تبلیغ ایراد شد و بعد از آن هم آیه اکمال نازل گردید.[۳۶]

قضاوت در یمن

احمد بن حنبل و حاکم نیشابوری و دیگران به ماموریتی اشاره کرده‌اند که پیامبر اسلام(ص) از امام علی(ع) خواست تا به یمن رفته و به قضاوت در بین مردم بپردازد. امام در این‌باره اظهار نگرانی کرد که آنان به واسطه جوانی او، قضاوت‌هایش را نپذیرند که پیامبر ضمن توصیه‌هایی به امام علی(ع)، برای استواری او در این کار دعا کرد.[۳۷] برخی این مأموریت در قالب یکی از سفرها برای دعوت قبیله همدان و مذحج دانسته‌اند[۳۸] و بعضی احتمال داده‌اند که این ماموریت به هدف جنگ نبوده و در بین سال‌های هشتم و نهم اتفاق افتاده است و با توجه به قضاوت‌های متعدد نقل شده از امام علی(ع) در یمن، وی مدت درازی را در یمن به سر برده است.[۳۹]

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • ابن‌جوزی، عبد الرحمن بن علی بن محمد، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۲ق.
  • ابن‌حجر، احمد بن علی، الاصابه فی تمییز الصحابه، تحقیق عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
  • ابن‌حنبل، أحمد بن محمد بن حنبل، مسند احمد، تحقیق شعیب الأرنؤوط و دیگران، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۲۱ق.
  • ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق.
  • ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق.
  • ابن‌هشام، عبدالملک بن هشام حمیری، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا.
  • ابوالفرج اصفهانی، علی بن الحسین، مقاتل الطالبیین، تحقیق سید احمد صقر، بیروت، دارالمعرفة، بی‌تا.
  • امین، سید محسن، فی رحاب ائمة اهل‌البیت(ع)، بیروت،‌دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۱۲ق.
  • بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، قاهره، وزارة الاوقاف، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
  • بیهقی، الاعتقاد و الهدایة إلی سبیل الرشاد علی مذهب السلف أهل السنة و الجماعة. تحقیق عبدالله محمد درویش، بیروت،‌دار الیمامة، ۱۴۲۳ق.
  • جعفریان، رسول، سیره رسول خدا(ص)، قم، دلیل ما، چاپ سوم، ۱۳۸۳ش.
  • حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۱ق.
  • حجری یمانی، محمد بن احمد، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، صنعا، دارالحکمه الیمانیه، چاپ دوم، ۱۴۱۶ق.
  • حسینی تهرانی، سید محمدحسین، امام شناسی، مشهد، علامه طباطبایی، چاپ سوم، ۱۴۲۶ق.
  • حلبی شافعی، ابوالفرج، السیرة الحلبیة، بیروت،‌دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، ۱۴۲۷ق.
  • دحلان، احمد بن زینی، السیرة النبویه، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۴۲۱ق.
  • ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
  • رضانژاد، عزّالدین و مهدی رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)»، در مجله کلام اسلامی، دوره ۲۱، شماره ۸۳، پاییز ۱۳۹۱ش.
  • صالحی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۴ق.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ق.
  • مسعودی، علی بن الحسین، التنبیه و الإشراف، تصحیح عبد الله اسماعیل الصاوی، قاهرة،دار الصاوی، بی‌تا
  • مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجرة، ۱۴۰۹ق.
  • مقریزی، أحمد بن علی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، تحقیق محمد عبد الحمید النمیسی، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۰ق.
  • منتظرالقائم، اصغر، نقش قبیله همدان در تاریخ اسلام و تشیع، قم، پژوهشگاه، حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۵ش.
  • منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، القاهرة، المؤسسة العربیة الحدیثة، چاپ دوم، ۱۳۸۲ق.
  • واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الأعلمی، چاپ سوم، ۱۴۰۹ق.
  • یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت،‌دار صادر، بی‌تا.
  1. طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۳۱-۱۳۲.
  2. ابن‌هشام، السیرة النبویه، بی‌تا، ج۲، ۶۴۱؛ ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج‌۲، ص۱۲۸.
  3. رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)»، ص۸۵-۸۹.
  4. طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۳۱-۱۳۲.
  5. طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۳۱-۱۳۲؛ مسعودی، التنبیه و الاشراف، قاهره، ص۲۳۸.
  6. دحلان، السیرة النبویه، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۳۷۱.
  7. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۷۹.
  8. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج‌۲، ص۱۲۸-۱۲۹.
  9. مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۹۵-۹۶؛ صالحی، سبل الهدی، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۲۳۸.
  10. ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۵.
  11. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۸۳؛ ابن‌حجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۴۸۲.
  12. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج‌۲، ص۱۲۸- ۱۲۹.
  13. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۷۹.
  14. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۸۱-۱۰۸۲.
  15. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۷۹؛ مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۹۶.
  16. ابن هشام، السیرة النبویه، بی‌تا، ج۲، ص۶۰۳؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۶۳۱. برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به: حسینی تهرانی، امام شناسی، ۱۴۲۶ق، ج۶، ص۸۶-۸۷.
  17. بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۱۰ق، ج۷، ص۴۴؛ صالحی شامی، سبل الهدی، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۲۳۵.
  18. ابن‌هشام، السیرة النبویه، بی‌تا، ج۲، ص۶۰۲-۶۰۳.
  19. مسعودی، التنبیه و الاشراف، قاهره، ص۲۳۸؛ حجری یمانی، مجموع بلدان الیمن، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۵۳.
  20. جعفریان، سیره رسول خدا(ص)، ۱۳۸۳ش، ص۶۶۶ – ۶۶۷.
  21. منقری، وقعه الصفین، ۱۳۸۲ق، ص۲۵۲، ۴۳۶؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۲۰؛ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۳۸۹.
  22. طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۷۹.
  23. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، بیروت، ص۷۲.
  24. منتظرالقائم، نقش قبیله همدان در تاریخ اسلام و تشیع، ۱۳۸۵ش، ص۱۹-۲۰.
  25. منتظرالقائم، نقش قبیله همدان در تاریخ اسلام و تشیع، ۱۳۸۵ش، ص۱۳-۱۴.
  26. بیهقی، الاعتقاد، ۱۴۲۳ق، ص۴۷۷-۴۷۸.
  27. ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۲۰۸.
  28. حلبی شافعی، السیرة الحلبیة، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۳۸۴.
  29. بیهقی، الإعتقاد، ۱۴۲۳ق، ص۴۷۷-۴۷۸.
  30. رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)»، ص۸۹-۹۰.
  31. رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)»، ص۹۲.
  32. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بی‌تا، ج۲، ص۱۱۲
  33. رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)». ص۹۳.
  34. رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)»، ص۹۴-۹۵.
  35. رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)» ص۹۵.
  36. رضانژاد و رادفرد، «حدیث غدیر و شبهه شکایت از امیرالمؤمنین(ع) نزد پیامبر اکرم(ص)» ص۹۵-۹۷.
  37. ابن‌حنبل، مسند احمد، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۲۲۵؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۴۵؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۶۹۱.
  38. جعفریان، سیره رسول خدا(ص)، ۱۳۸۳ش، ص۶۶۷.
  39. امین، فی رحاب ائمة اهل‌البیت(ع)، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۵۶-۲۵۷.