میرزا حسینعلی نوری

از ویکی شیعه
میرزا حسینعلی نوری
بنیانگذار آیین بهائیت
اطلاعات کلی
لقب/کنیهبهاءالله
زادروز۲ محرم سال ۱۲۳۳ق (۱۱۹۷ش)
زادگاهتهران
وفات۲ ذی‌القعده سال ۱۳۰۹ق (۲۹ مه ۱۸۹۲م)
محل دفنعکا، فلسطین اشغالی
اطلاعات علمی
آثارکتاب اقدس • کتاب ایقان • کلمات مکنونه مبین و ...
اطلاعات دیگر
فعالیت‌هااز نخستین گروندگان به بابیت • پایه‌گذاری بهائیت • ادعای نبوت • ادعای الوهیت و خدایی و ...


میرزا حسینعلی نوری (۱۲۳۳-۱۳۰۹ق) معروف به بهاءالله بنیانگذار آیین بهائی است. او نخست از پیروان بابیه بود، اما در سال ۱۸۶۳م و در بغداد به صورت خصوصی ادعای موعود و مقام «مَن یُظْهِرُه الله» (کسی که خدا او را آشکار می‌کند) کرد و پس از تبعید به اِدِرْنَه (از شهرهای ترکیه) ادعای خود را آشکار کرد. پس از آن پیروان وی به بهائی معروف شدند. میرزا حسینعلی ادعاهای زیادی در نوشته‌ها و آثار خود دارد که ادعای موعود و مَن یُظْهِرُه اللهی، الوهیت، نبوت از جمله آنهاست. وی با نگارش کتاب اقدس، اسلام را منسوخ اعلام کرد و احکام جدید برای بهائیان ارائه کرد. به ادعاهای وی انتقادات متعددی وارد شده است.

از میرزا حسینعلی آثار متعددی به جا مانده که در مجموعه‌های گوناگون چاپ شده است. از جمله مهم‌ترین آثارش کتاب اقدس، ایقان و کلمات مکنونه است.

وی در دوم ذی‌القعده سال ۱۳۰۹ق در سن ۷۵ سالگی در عَکّا واقع در فلسطین اشغالی درگذشت و در باغ بهجی همان شهر دفن شد. مقبره وی که به «روضه مبارکه»، معروف است،‌ قبله و زیارت‌گاه بهائیان و روز اعلام دعوت بهاءالله، تولد و درگذشت وی نیز از روزهای مقدس و تعطیل بهائیت به شمار می‌رود.

زندگی‌نامه

میرزا حسینعلی نوری، فرزند میرزا عباس نوری،‌ از منشیان دربار محمدشاه قاجار، در دوم محرم سال ۱۲۳۳ق (۱۱۹۷ش) در تهران به دنیا آمد.[۱] وی خواندن و نوشتن را نزد پدر آموخت،[۲] این در حالی است که خود میرزا حسینعلی و بهائیان درصدد اثبات امی بودن حسینعلی[۳] و در پی آن اثبات علم لدنی و پیامبرانه او[۴] بودند.

او پس از ادعای بابیت توسط سید علی‌محمد شیرازی در سال ۱۸۴۴م، از نخستین گروندگان به باب بود و به ترویج بابی‌گری،[۵] به ویژه در نور و مازندران پرداخت.[۶] برخی از برادرانش، از جمله میرزایحیی معروف به «صبح ازل»، بر اثر تبلیغ او به بابیه پیوستند.[۷]

بهاءالله به دلیل تلاش برای رهایی زرین تاج قزوینی معروف به قرة العین، تنها زن عضو «حروف حی»[یادداشت ۱] از زندان، شرکت در اجتماع بَدَشت[یادداشت ۲] و تأمین مخارج مالی آن، جایگاهی معتبر نزد بابیان یافت.[۸] وی بعد از اعدام علی محمد شیرازی و به دستور امیرکبیر به منظور جلوگیری از آشوب‌های احتمالی، به همراه تعدادی از پیروان باب، در شعبان یا شوال[۹] ۱۲۶۷ق به کربلا تبعید شد؛[۱۰] اما پس از قتل امیر کبیر دوباره به تهران بازگشت[۱۱] و در تیراندازی بابیان به سوی ناصرالدین شاه قاجار در شوال ۱۲۶۸ق دستگیر و به زندان افتاد.[۱۲] او پس از چهارماه حبس با حمایت سفیر روسیه آزاد شد[۱۳] و برای بار دوم در ۱ ربیع‌الاول ۱۲۶۹ق به عراق (بغداد) تبعید شد[۱۴] و به عنوان منشی میرزا یحیی صبح ازل، برادر وی، در میان بابیان به فعالیت پرداخت.[۱۵]

میرزا حسینعلی در این دوره، بسیاری از مخالفان خود را از میان برداشت.[۱۶] او به خاطر اختلاف با میرزا یحیی بر سر رهبری فرقه، از بغداد به کوه‌های سلیمانیه در کردستان عراق رفت و شاگردی دراویش نقشبندیه را در پیش گرفت.[۱۷] وی پس از دو سال در سال ۱۲۷۲ق دوباره به بغداد بازگشت.[۱۸] گفته شده بابیان به جهت برخی رفتارهای ناشایست در سال ۱۸۶۳م (۱۲۷۹ق) توسط حکومت عثمانی به استانبول و از آنجا به اِدِرْنه (از شهرهای ترکیه) تبعید شدند.[۱۹] بهاءالله و همراهانش پنج سال در ادرنه اقامت داشتند؛ اما با اوج گرفتن اختلافات و درگیری‌های میرزا حسینعلی و میرزا یحیی صبح ازل و طرفدارانشان،‌ دولت عثمانی میرزا یحیی را به جزیره ماغوسا (فاماگوستا) در قبرس و بهاءالله و پیروانش را در سال ۱۸۶۸م،[۲۰] به عَکّا،‌ یکی از شهرهای فلسطین اشغالی، تبعید کرد.[۲۱] بهاءالله باقی عمر خود را در عکا گذراند.[۲۲] او و پسرش عبدالبهاء در عکا، خود را متظاهر به احکام اسلامی نشان می‌دادند و حتی در نماز جماعت نیز شرکت می‌کردند.[۲۳]

درگذشت

میرزا حسینعلی در دوم ذی‌القعده سال ۱۳۰۹ق (۲۹ می ۱۸۹۲م) در سن ۷۵سالگی در شهر عَکّا، واقع در سرزمین‌های تحت اشغال اسرائیل، درگذشت.[۲۴] محل دفن او، در منزل مسکونی‌اش در باغ بَهْجی در شهر عکا است که به «روضه مبارکه» معروف بوده و قبله بهائیان به شمار می‌رود.[۲۵]

میرزا حسینعلی به بهاءالله مشهور است و با عناوین «جمال مبارک» و «جمال قِدَم» نیز مورد اشاره قرار می‌گیرد.[۲۶]

خانه بهاءالله در بغداد و مقبره وی در شهر عکّا از اماکن مقدس بهائیت[۲۷] و روز اعلام دعوت بهاءالله (اول عید رضوان)، درگذشت بهاءالله(۸ خرداد) و تولد بهاءالله (۲۱ آبان) از روزهای مقدس و تعطیل بهائیت به شمار می‌رود.[۲۸]

پایه‌گذاری بهائیت

میرزا حسینعلی نوری بنیان‌گذار بهائیت است و نام آیین بهاییت از لقب بهاءالله (به معنای عظمت و جلال خداوند) گرفته شده است.[۲۹] او در روزهای آخر خود در بغداد و قبل از سفر به استانبول، دوازده روز (از ۲۲ آوریل تا ۳ می ۱۸۶۳م) در باغ نجیبیه (نجیب پاشا) موسوم به باغ رضوان ساکن بود و در اولین روز آن، در میان جمعی از پیروان خود، ادعای موعود و مقام «مَن یُظْهِرُه الله» کرد[۳۰] و در ادرنه ادعای خود را رسماً و آشکارا اعلام کرد.[۳۱] پس از آن، بابیانی که ادعای میرزا حسینعلی را نپذیرفتند و بر جانشینی صبح ازل باقی ماندند، ازلیه[۳۲] و پیروان میرزا حسینعلی، بهائی خوانده شدند.[۳۳] مَنْ یُظْهِرُه الله، عنوانی است از علی‌محمد باب که اشاره دارد به فردی که پس از او ظهور کرده و به عنوان موعود، احکام بابیه را نسخ می‌کند.[۳۴] به عقیده باب، قیامت و کمال دین بابیه در ظهور من یظهره الله است.[۳۵]

مقبره بهاءالله در شهر عکّا (قبله بهائیان).

پس از میرزا حسینعلی و براساس وصیت وی، میرزا عباس نوری مشهور به عباس افندی و عبدالبهاء و فرزند ارشد حسینعلی، جانشین و رهبر بهائیت شد.[۳۶] بهائیان به او «مرکز میثاق» می‌گویند؛‌ ولی او خودش را عبدالبهاء نامید.[۳۷] عباس افندی نیز به جهت اینکه فرزند ذکور نداشت، نوه دختری‌اش، شوقی افندی را به جانشینی خود و رهبری بهائیان برگزید.[۳۸]

دستور تشکیل بیت العدل نیز توسط بهاءالله در کتاب اقدس صادر شد[۳۹] که امروزه مهم‌ترین مرکز بهائیت و اداره کننده و مرجع همه امور بهائیان به شمار می‌رود.[۴۰]

ادعاها

بهاءالله، ادعاهای متعددی داشت از جمله ادعای من یظهره اللهی، ادعای نبوت (بهاءالله خود را پیامبری صاحب شریعت می‌دانست) و ادعای الوهیت و خدایی.[۴۱] میرزا حسینعلی با نوشتن کتاب اقدس، شریعت باب[۴۲] و دین اسلام را نسخ کرد و دین جدید ارائه کرد.[۴۳]

برخی از ادعاهای بهاءالله عبارتند از:

الوهیت

به گفته عبدالبهاء در کتاب مکاتیب،‌ بهاءالله، فراوان اظهار الوهیت و ربوبیت کرده است و یک کتاب نیز در تفسیر صمد نوشته است که از عنوان کتاب تا پایانش، «إنّی أنَا الله» است.[۴۴] میرزا حسینعلی نوری در موارد مختلف، ادعای الوهیت و خدایی کرده و در منابع بهائی پس از او نیز ادعای او تکرار شده است.[۴۵] برخی از عبارات او چنین است: «لا إله إلّا أنَا المَسْجون الفَرِید؛ خدایی نیست جز من زندانی یکتا»، «آنکه جهان را برای خود آفرید، در خراب‌ترین مکان‌ها به دست ستمکاران، زندانی شده است»، «این‌گونه پروردگارت امر کرد، زمانی که در خراب‌ترین شهرها زندانی بود.»،[۴۶] «انّه لا إله إلا أنَا البَاقی الفَرْد القَدِیم... لا إله إلا أنَا الباقی الغَفُور الکَرِیم؛‌ خدایی نیست جز من که باقی و یکتا و قدیم هستم... خدایی جز من بخشنده و کریم نیست».[۴۷] وی درباره شب ولادتش می‌نویسد: «... وَ فیهِ وُلِدَ مَنْ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ؛ در این صبح زاده شد آنکه نه زاده شده است و نه می‌زاید».[۴۸]

میرزا حسینعلی نوری در قصیده ورقائیه:
کُلُّ الاُلوه من رَشح أمری تألّهتْو کُلُّ الرُبوبِ من طَفح حُکمی تَربَّت[۴۹]
همه خدایان از اثر فرمان من خدا شدندو همه پروردگاران از حکم من پروردگار شدند.

به گفته جی. ای. اسلمنت، مبلغ و نویسنده آمریکایی بهائی، در کتاب بهائیت و عصر جدید، بهاءالله گاه از جنبه بشری سخن می‌گوید و مقام خود را عبودیت و بندگی محض می‌داند و گاه از مقام الوهیت سخن می‌راند که در عباراتش، اثری از شخصیت انسانی او دیده نمی‌شود.[۵۰]

نبوت

گفته شده میرزا حسینعلی نوری بارها در کتاب‌هایش ادعای نبوت کرده و خود را پیامبر خدا خوانده است.[۵۱] از جمله در یکی از آثارش می‌گوید: «ای خدا! من آنان را دعوت نکردم جز به چیزی که تو مبعوثم کردی... اگر گفتم به سوی من به سوی من(إلیّ إلیّ)! نظر نداشتم جز چیزی که تو مرا به آن ظاهر ساختی و مبعوثم کردی!»[۵۲] عباس افندی،‌ فرزند بهاءالله و رهبر دوم بهائیان، نیز علی محمد باب را در ردیف پیامبرانی همانند حضرت ابراهیم(ع)، موسی(ع)، عیسی(ع) و محمد(ص) قرار داده و باب را مبشر ظهور پدر خود، بهاءالله می‌داند. از نظر او، بهاءالله در زمره آن پیامبران و حتی برتر از آنها است.[۵۳] با این وجود میرزا حسینعلی در برخی آثارش، خاتمیت پیامبر(ص) را پذیرفته است.[۵۴]

قیامت

علی‌محمد باب در کتاب «بیان» گفته است با آمدن من قیامت مسلمانان برپا شد و تا من زنده‌ام، قیامت آنها باقی است و روزی که بمیرم، قیامت به پایان می‌رسد.[۵۵] از نظر حسینعلی بهاء نیز قیامت بابیان، با ظهور او برپا شد و با مرگ او نیز پایان می‌یابد.[۵۶]

احکام

به گفته بهائی‌پژوهان میرزا حسینعلی، براساس احکام باب در کتاب بیان و نسخ و اضافه برخی از احکام آن، کتاب اقدس را نوشت و احکام جدید برای بهائیت ارائه کرد.[۵۷] برای نمونه وی سه نماز بر بهائیان واجب کرده است: نماز صغری، وسطی و کبیر.[۵۸] نماز کبیر روزی یک مرتبه کافی است[۵۹] و کسی که این نماز را گذارد،‌ از دو نماز دیگر معاف است.[۶۰] بهاءالله یک نماز نُه رکعتی نیز نازل کرده[۶۱] و کیفیت آن را در ورقه دیگری نوشته بود؛ اما به گفته عبدالبهاء آن ورقه به سرقت رفت و کیفیت آن مشخص نیست.[۶۲] وی نماز جماعت را جز در نماز میت، ممنوع می‌دانست.[۶۳] او روزه را نیز در ماه العلاء (یکی از ماه‌های تقویم بدیع بهائیان که نوزده روز است) واجب کرد[۶۴] و عید نوروز را عید صیام (عید فطر) دانسته است.[۶۵] براساس کتاب اقدس، حج فقط بر مردان واجب است.[۶۶] حج بهائیان زیارت خانه علی‌محمد باب در شیراز یا منزل بهاءالله در بغداد است. هر یک از این دو زیارت شود،‌ کافی است.[۶۷]

انتقادات

به میرزا حسینعلی نوری و ادعاهای او انتقادات متعددی وارد شده است که برخی از آنها عبارتند از:

  • ادعای الوهیت: میرزا حسینعلی نوری در موارد مختلف، ادعای الوهیت کرده و در منابع بهائی پس از او نیز ادعای او تکرار شده است.[۶۸] ادعای الوهیت برخلاف آموزه‌های اسلام و به نوعی دعوت به بت‌پرستی و خرافه‌پرستی و جهالت و نادانی دانسته شده است.[۶۹] همچنین در بهائیت،‌ برخلاف آموزه‌های صریح اسلام، میرزا حسینعلی نوری معبود خوانده شده و عبادت او،‌ جزو وظایف بهائیان شمرده شده است.[۷۰]
  • معجزه بهاءالله: میرزا حسینعلی ادعای مقام نبوت داشت و از نظر او نبوت تنها نیازمند نزول آیات است. ازاین‌رو،‌ وی مطالب کتاب اقدس و دیگر الواح را که با ترکیب خاص کلمات و جملات و به تقلید از قرآن و پر از غلط‌های لفظی و معنوی و ادبی بسیار است، آیات آسمانی و به نوعی معجزه خواند.[۷۱] در نقد آیات بهائیت،‌ گفته شده در این صورت هر شخص عربی که با فصاحت و بلاغت صحبت می‌کند نیز می‌تواند ادعای پیامبری کند! همچنین کسانی همچون میرزا یحیی صبح ازل که آیاتی نظیر آیات بهاءالله صادر و ادعای نبوت کرده‌اند، مقام نبوت آنان نیز ثابت می‌شود.[۷۲]
  • ادعای موعود بودن: میرزا حسینعلی نوری، با اینکه نبوت خود را مسلم گرفته بود، خود را موعود و منتظَر نیز می‌خواند و در عین حال روایات مربوط به غیبت و ظهور و امام منتظر را ضعیف و موهوم معرفی می‌کند؛‌ در حالی که اگر این روایات ضعیف باشند، زمینه‌ای برای ادعای موعود و منتظَر بودن باقی نمی‌ماند.[۷۳] افزون بر این، با توجه به روایات و گفته علما و محدثین، ویژگی‌ها و علائم و اسم و نسب موعود و منتظَر واقعی با میرزا حسینعلی منطبق نیست.[۷۴] من یظهره الله و موعود باب نیز با حسینعلی مطابقت ندارد؛ زیرا براساس اظهارات باب در کتاب بیان، نام او محمد،‌ لقبش قائم و محل ظهورش مسجد الحرام است و این شرایط هیچ‌کدام در بهاء‌الله نیست.[۷۵] همچنین براساس اظهارات علی‌محمد باب، ظهور من یظهره الله ۱۵۱۱ یا ۲۰۰۱ سال پس از ظهور باب است.[۷۶]
  • تناقضات: نوشته‌ها و سخنان میرزا حسینعلی پر از تناقض و ضد و نقیض دانسته شده است.[۷۷] برای نمونه وی در برخی از آثارش قرآن را مصون از تحریف دانسته، اما در عین حال سخن علی‌محمد باب مبنی بر نسخ قرآن به دلیل تحریف را پذیرفته است.[۷۸]

آثار

آثار و نوشته‌های بهاءالله از نظر بهائیان مقدس است و در مجالس آنها قرائت می‌شود.[۷۹] آثار متعددی از وی در دست است که در مجموعه‌های گوناگون چاپ و منتشر شده است از جمله کتاب ‌های چاپی او عبارتند از:

  • کتاب اقدس،
  • کتاب ایقان،
  • هفت وادی،
  • کلمات مکنونه مبین،
  • اشراقات،‌
  • اقتدارات،
  • بدیع،
  • لوح ابن الذئب (لوح مبارک خطاب به شیخ محمدتقی نجلی)،
  • الواح سلاطین.[یادداشت ۳][۸۰]

کتاب اقدس، به گفته شوقی افندی، مهم‌ترین اثر بهاءالله و ام الکتاب بهائیت[۸۱] و به گفته عبدالبهاء، مهیمن بر جمیع کتب و صحف، ناسخ همه آنها و مرجع تمام احکام و اوامر و نواهی است.[۸۲] اقدس، دربرگیرنده احکام و آموزه‌های بهائیت است که در عَکّا نوشته شده است.[۸۳] بهائیان، کتاب بیان را ناسخ قرآن و کتاب اقدس را ناسخ بیان می‌دانند.[۸۴]

مجموع آثار و الواح بهاءالله در مجموعه‌ای با نام «آثار قلم اعلی» در شش جلد (تاکنون) به چاپ رسیده است.[۸۵]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۳۳؛ زاهدزاهدانی، بهائیت در ایران، ‌۱۳۸۸ش، ص۱۴۳ و ۱۴۴؛ روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۷۳.
  2. زاهدزاهدانی، بهائیت در ایران، ‌۱۳۸۸ش، ص۱۴۴؛‌ روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۷۳.
  3. عبدالبهاء،‌ مقاله شخصی سیاح، ص۶۲؛ اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۳۳؛ زاهدزاهدانی، بهائیت در ایران، ‌۱۳۸۸ش، ص۱۴۴.
  4. بخش تاریخ، «بهائیت»، دایره المعارف بزرگ اسلامی.
  5. اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۳۴.
  6. روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۷۴.
  7. روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۷۴.
  8. روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۷۴.
  9. اشراق خاوری، تلخیص تاریخ نبیل زرندی، ص۵۵۴.
  10. زاهدزاهدانی، بهائیت در ایران، ‌۱۳۸۸ش، ص۱۴۵ و۱۴۶؛ روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۷۴.
  11. اشراق خاوری، تلخیص تاریخ نبیل زرندی، ص۵۵۸؛ روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۷۴.
  12. اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۳۴ و۳۵؛ روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۷۴.
  13. افندی، قرن بدیع، ج۲،‌ ص۴۹؛ اشراق خاوری، تلخیص تاریخ نبیل زرندی، ص۵۸۱-۵۸۹؛ اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۳۶.
  14. اشراق خاوری، تلخیص تاریخ نبیل زرندی، ص۵۸۹؛ اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۳۶.
  15. روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۷۶؛‌ نجفی، بهائیان، ۱۳۸۳ش، ص۳۰۲.
  16. روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۷۷.
  17. نگاه کنید به افندی، قرن بدیع، ج۲،‌ ص۱۱۲؛ روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۷۸؛ زاهدزاهدانی، بهائیت در ایران، ‌۱۳۸۸ش، ص۱۴۹.
  18. عبدالبهاء، مقاله شخصی سیاح، ص۶۹؛ زاهدزاهدانی، بهائیت در ایران، ‌۱۳۸۸ش، ص۱۴۹.
  19. موسوی‌زاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۵۷و۵۸.
  20. اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۴۱.
  21. روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۷۹ ۸۰؛ موسوی‌زاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۶۴.
  22. روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۸۰.
  23. روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۸۰.
  24. اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۵۰؛ روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۸۰.
  25. روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۸۰.
  26. لاسون،‌ «بهاءالله»، ص۷۲۶.
  27. نیازی، گذرگاه تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۲۸۳.
  28. اسلمنت،‌ بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۲۰۴.
  29. صدری، «بهائیت»، ص۷۳۳؛ لاسون،‌ «بهاءالله»، ص۷۲۶.
  30. نوری، اشراقات، ص۹۹؛ اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۴۰.
  31. اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۴۱؛ موسوی‌زاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۵۸.
  32. صدری، «بهائیت»، ص۷۳۷.
  33. اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۴۱.
  34. نجفی، بهائیان، ۱۳۸۳ش، ص۲۱۶و ۲۱۷؛ صدری، «بهائیت»، ص۷۳۶.
  35. نجفی، بهائیان، ۱۳۸۳ش، ص۲۱۷.
  36. نوری، کتاب عهدی، مصر، ص۳۹۹.
  37. عبدالبهاء، مکاتیب، ۱۹۲۱م، ج۱، ص۲۶۴.
  38. روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ‌۱۳۸۹ش، ص۸۸.
  39. نوری،‌ کتاب اقدس، ص۲۶،‌ بند۳۰؛ اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نشر مؤسسه ملی مطبوعات امری، ص۲۱۳-۲۱۶.
  40. اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نشر مؤسسه ملی مطبوعات امری، ص۲۱۶؛ روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت،‌۱۳۸۹ش، ص۱۷۲ و ۱۷۳؛ موسوی‌زاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۲۶۴ و ۲۶۵.
  41. نیازی، گذرگاه تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۲۳۲-۲۳۹.
  42. نوری،‌ اقتدارات، ص۱۰۳.
  43. زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران، ‌۱۳۸۸ش، ص۱۰۹.
  44. عبدالبهاء، مکاتیب، ۱۹۲۱م، ج۲، ص۲۵۴.
  45. برای نمونه نگاه کنید به نجفی، بهائیان، ۱۳۸۳ش، ص۴۰۲-۴۱۷؛ موسوی‌زاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۷۶-۸۱؛ روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۹۳-۹۸.
  46. نجفی، بهائیان، ۱۳۸۳ش، ص۴۰۲.
  47. نوری، کتاب اقدس، ص۸۴-۸۷.
  48. روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۹۴ و ۹۵.
  49. عبدالبهاء، مکاتیب، ۱۹۲۱م، ج۲، ص۲۵۵.
  50. اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۵۳-۵۵.
  51. موسوی‌زاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۸۶.
  52. نوری،‌ اقتدارات، ص۲۱۳ و ۲۱۴.
  53. موسوی‌زاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۸۶ به نقل از عبدالبهاء، مفاوضات، ص۱۲۴.
  54. نگاه کنید به نجفی،‌ بهائیان، ‌۱۳۸۳ش، ص۴۱۸-۴۲۰.
  55. موسوی‌زاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۱۰۶ به نقل از: علی‌محمد شیرازی، بیان، باب سابع از واحد ثانی.
  56. موسوی‌زاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۱۰۹.
  57. زاهدزاهدانی، بهائیت در ایران، ‌۱۳۸۸ش، ص۱۱۰؛ موسوی‌زاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۱۹۷.
  58. اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نشر مؤسسه ملی مطبوعات امری، ص۲۲ و۲۳.
  59. نوری، لوح اشراقات، اشراق هشتم، ص۳۲.
  60. اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نشر مؤسسه ملی مطبوعات امری، ص۲۳.
  61. نوری، کتاب اقدس، ص۶، بند ۶.
  62. اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نشر مؤسسه ملی مطبوعات امری، ص۳۰-۳۲.
  63. نوری، کتاب اقدس، ص۱۲، بند۱۲.
  64. نوری، کتاب اقدس، بخش یادداشت‌ها و توضیحات،‌ ص۱۲۱ و ۱۲۲.
  65. اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نشر مؤسسه ملی مطبوعات امری، ص۵۲.
  66. نوری،‌ کتاب اقدس، ص۲۷ و ۲۸، بند۳۲.
  67. اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نشر مؤسسه ملی مطبوعات امری، ص۶۷ و ۶۸.
  68. برای نمونه نگاه کنید به نجفی، بهائیان، ۱۳۸۳ش، ص۴۰۲-۴۱۷.
  69. مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۷۶-۷۹.
  70. نگاه کنید به مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۸۵.
  71. مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۶۰-۶۷.
  72. مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۶۲-۶۷.
  73. مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۴۹ - ۵۱.
  74. مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۵۶.
  75. زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۱۰۸ و ۱۰۹.
  76. نجفی، بهائیان، ۱۳۸۳ش، ص۲۱۸.
  77. مصطفوی، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ج۱، ص۲۱۲-۲۲۴.
  78. نجفی، بهائیان، ۱۳۸۳ش، ص۴۲۴ و۴۲۵.
  79. صدری، «بهائیت»، ص۷۴۲.
  80. زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران،‌۱۳۸۸ش، ص۱۵۱؛ روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۸۰ و ۸۱.
  81. نوری، کتاب اقدس، ص۲۳ (بخش توصیف کتاب اقدس بقلم حضرت ولی امرالله).
  82. عبدالبهاء، مکاتیب، ۱۹۲۱م، ج۱،‌ ص۳۴۳؛ فاضل مازندرانی، اسرار الآثار، مؤسسه ملی مطبوعات، ج۱، ص۱۶۱.
  83. اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نشر مؤسسه ملی مطبوعات امری، مقدمه، ص۳.
  84. نجفی، بهائیان، ۱۳۸۳ش، ص۴۲۴.
  85. «آثار قلم اعلی»،‌ وبگاه بهائی‌پژوهی.

یادداشت

  1. سید علی‌محمد باب، هجده نفر نخستین را که در آغاز ادعای بابیت به وی پیوستند، حروف حی نامید. وی مقامات تصور نکردنی به آنها نسبت داد به حدی که برخی از آنها، آن مقامات را انکار کرده و از باب فاصله گرفتند. میرزا حسین بشرویه، میرزا محمدحسن بشرویه، ملاعلی بسطامی، سید حسین یزدی، محمدعلی بارفروش و قرة العین از جمله حروف حی هستند.(روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۴۸-۵۰.)
  2. ماجرای بدشت یکی از وقایع مهم در تاریخ بابیت و بهائیت به شمار می‌رود. تعدادی از بابیان در تابستان ۱۲۶۴ق به منظور رهایی علی محمد باب از زندان ماکو، در بدشت، روستایی در هفت کیلومتری شاهرود، گردهم آمدند و سه هفته در آنجا حضور داشتند.(اشراق خاوری، تلخیص تاریخ نبیل زرندی، ص۲۶۰-۲۶۵.) سه اتفاق مهم در این ایام در بدشت واقع شد: عده‌ای از بابیان همچون محمدعلی بارفروش، میرزا حسینعلی نوری و قرة العین نسخ اسلام را اعلام کردند. از همین رو، قرة العین بدون حجاب و با آرایش به مجلس مردان وارد شد و خطاب به حاضران گفت: «امروز روزی است که قیود تقالید سابقه شکسته شد»؛ در پی اعلام نسخ اسلام، جمعی از بابیان برآشفته شدند و اعتراض عملی خود را اعلام کردند از جمله عبدالخالق اصفهانی با دست خویش گلوی خود را چاک زد و با گلوی آغشته به خون از آنجا دور شد؛ اهدای القاب از دیگر وقایع مهم ماجرای بدشت بود. محمدعلی بارفروش به «قدوس»، قرة العین به «طاهره» و میرزا حسینعلی به «بهاءالله» ملقب شدند.(روزبهانی، تحلیل و نقد بهاییت، ۱۳۸۹ش، ص۵۶ و۵۷.)
  3. نامه‌های میرزا حسینعلی به پیروانش یا خطاب به پادشاهان، در میان بهائیان به لوح مشهورند که گفته شده بیش از شانزده هزار است.(روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۸۱)

منابع

  • «آثار قلم اعلی»،‌ وبگاه بهائی پژوهی، تاریخ بازدید:‌ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ش.
  • ‌ اسلمنت، جی. ای. بهاءالله و عصر جدید، ترجمه ع. بشیر الهی، ه. رحیمی و ف. سلیمانی، برزیل، منشورات دار النشر البهائیة، ۱۹۸۸م.
  • ‌ اشراق خاوری، عبدالحمید، تلخیص تاریخ نبیل زرندی،
  • ‌ اشراق خاوری، عبدالحمید، گنجینه حدود و احکام، نشر مؤسسه ملی مطبوعات امری، نشر سوم، سال ۱۲۸ بدیع.
  • افندی، شوقی، قرن بدیع، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا. (از کتابخانه الکترونیکی جامع آثار بهائی)
  • بخش تاریخ، «بهائیت»، در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۳، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • روزبهانی، علیرضا، تحلیل و نقد بهاییت، قم، مرکز پژوهش‌های صدا و سیما، ۱۳۸۹ش.
  • «روزشمار جریان بابیت و بهائیت»، تاریخ معاصر ایران، شماره ۴۷ و ۴۸، پاییز و زمستان ۱۳۸۷ش.
  • زاهد زاهدانی، سید سعید، بهائیت در ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
  • صدری، محمود، «بهائیت»، در دانشنامه جهان اسلام (ج۴)، زیرنظر غلامعلی حدادعادل، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
  • عبدالبهاء،‌ عباس افندی، مقاله شخصی سیاح، مؤسسه مطبوعات امری آلمان، ۲۰۰۱م.
  • ‌ عبدالبهاء، عباس افندی، مکاتیب، به اهتمام فرج الله ذکی الکردی،‌ چاپ مصر،‌۱۳۴۰ق-۱۹۲۱م.
  • فاضل مازندرانی، اسدالله، اسرار الآثار، مؤسسه ملی مطبوعات، (۱۲۹ بدیع) ۱۳۴۶ش.
  • لاوسون، بی. تاد، «بهاءالله»، در دایرة المعارف جهان نوین اسلام‌ (ج۱)، ترجمه و تحقیق و تعلیق زیر نظر حسن طارمی، محمد دشتی و مهدی دشتی، تهران، نشر کتاب مرجع-نشر کنگره، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
  • مصطفوی، حسن، محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء،‌ تهران، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، بی‌تا.
  • ‌ موسوی‌زاده، سید حسین‌علی با همکاری پژوهشکده باقرالعلوم، منادیان تاریکی: افشای باورهای بهائیت، تهران، شرکت چاپ و نشر بین الملل، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
  • نجفی،‌ سید محمدباقر، بهائیان،‌ تهران، نشر مشعر،‌ چاپ اول، ‌۱۳۸۳ش.
  • نیازی، حامد، گذرگاه تاریکی: نقد و بررسی اسنادی و تصویری فرقه بهائیت، اصفهان، مرکز مدیریت حوزه علمیه اصفهان، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
  • ‌ نوری، لوح اشراقات، در کتاب اقدس، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.‌(از کتابخانه الکترونیکی مراجع و آثار بهائی)
  • نوری، میرزا حسینعلی، کتاب اقدس، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.‌ (این کتاب از انگلیسی ترجمه و با برخی الواح، ملحقات و توضیحات چاپ شده است.)
  • نوری، میرزا حسینعلی، اقتدارات و چند لوح دیگر، در مجموع الواح مبارکه حضرت بهاءالله، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا (از کتابخانه الکترونیکی مراجع و آثار بهائی).
  • نوری، میرزا حسینعلی، کتاب عهدی، در مجموع الواح بهاءالله، مصر، بی‌نا، ‌بی‌تا.