قلقله
قَلقَله در علم تجوید به معنای اضطراب زبان در تلفظ برخی از حروف در حالت سکون و حرکت دادن حرف ساکن هنگام تلفظ است. حروف باء، جیم، دال، طاء و قاف دارای صفت قلقلهاند. از آنجا که حروف قلقله دو صفت جهر و شدت دارند، در صورت ساکن شدن، حرف در مخرج خود محبوس شده و تلفظ نمیگردد و برای آزاد شدن و تلفظ نیاز به صدایی اضافه دارد و آن صدای اضافه، به صورت فتحه یا کسره و یا ضمه بریده شده است.
اگر حروف قلقله ساکن، در آخر کلمه بیاید، شدت بیشتری دارد که به آن قلقله کبیره گفته میشود و اگر در وسط کلمه بیاید از شدت کمتری برخوردار است و به آن قلقله صغیره گفته میشود. واجب بودن یا نبودن رعایت قلقله در نماز اختلافی است.
معرفی اجمالی
قلقله یا لقلقه[۱] یا مضغوطه[۲] اصطلاحی در علم تجوید است که در بخش صفات غیر متضاد حروف [یادداشت ۱] بدان پرداخته میشود.[۳] در بیان لغتشناسان، قلقله به معنای فریاد شدید،[۴] اضطراب،[۵] جنبش[۶] و تزلزل[۷] است و در اصطلاح به معنای اضطراب زبان در تلفظ برخی از حروف در حالت سکون[۸] و حرکت دادن حرف هنگام تلفظ است.[۹] بدینگونه که مقداری از مخرج حرف رها شده تا صدای آن ظاهر گشته و به گوش شنونده برسد که در این صورت حرف از حالت سکون کامل خارج شده و اصطلاحا قلقله پیدا میکند.[۱۰]
برخی در بیان وجه نامگذاری این حروف معتقدند که در هنگام تلفظ این حروف در حالت ساکن، اضطراب و ضعفی در ظاهر شدن آنها رخ میدهد که سبب عدم تلفظ کامل آنها میشود؛ به گونهای که قابلیت ادا شدن را از دست میدهند؛[۱۱] به عبارتی دیگر، از آنجا که در قرائت قرآن علاقه شدیدی به آشکار کردن صداها وجود دارد و حروف قلقله دارای دو صفت جهر و شدتاند، ساکن شدن آنها سبب ضعیف شدنشان شده و شبیه آواهای غیر از خود میشوند و به نوعی حرف کاملاً در مخرج خود محبوس میشود؛ به همین جهت نیاز به آشکار شدن صدای آنهاست و این امر جز با آوردن صدایی اضافه، ممکن نیست.[۱۲] این صدای اضافه به صورت کسره، فتحه و ضمه بریده شده است و تلفظ کامل حرکت، اشتباه تجویدی محسوب میشود.[۱۳]
حروف قلقله
دربارهٔ این پرونده مثال برای تلفظ حرف قاف. راهنما·اطلاعات
حروف قلقله به پنج حرف باء، جیم، دال، طاء و قاف گفته میشود[۱۴] که برای فراگیری آسان با عنوان اختصاری «قُطب جَد» شهرت دارد.[۱۵] برخی همزه را به دلیل اینکه دارای صفت جهر است از حروف قلقله دانستهاند؛ ولی اغلب علمای علم قرائت آن را از حروف قلقله نمیدانند.[۱۶] همچنین برخی مانند سیبویه «تاء» را نیز شامل حروف قلقله دانسته و برخی دیگر حرف کاف را دارای چنین صفتی دانستهاند.[۱۷] برخی معتقدند که این صفت در اصل از آنِ قاف بوده است؛ زیرا تلفظ آن جز با آوردن صدایی اضافه، امکانپذیر نیست و این به سبب شدت استعلای آن است.[۱۸]
از ویژگیهای مهم حروف قلقله داشتن دو صفت جهر و شدت است و از شروط مهم تحقق آن ساکن بودن آنهاست.[۱۹] خواه سکون آن لازمی باشد یا عارضی که در حالت وقف به وجود میآید؛ مانند بِربّ الفلقِ.[۲۰] یکی از نکات مهم این است که دیگر حروف ساکن چنین حالتی پیدا نمیکنند و با سکون کامل قرائت میشوند.[۲۱]
اقسام قلقله
برای صفت قلقله اقسام گوناگونی ذکر شده است که عبارتاند از:
کبیره: در صورتی که حروف قلقله در آخر کلمه قرار بگیرد قلقله آنها با شدت بیشتری تلفظ میشود؛[۲۲] مانند احد، صراط، فرق، عذاب، حج. اگر دارای تشدید نیز باشد قلقله آن از حالت قبل شدیدتر میشود؛[۲۳] چنانکه در حالت وقف نیز چنین است.[۲۴]
صغیره: اگر حروف قلقله در میان کلمه واقع شود، قلقله آن کمتر میشود؛ لذا به آن صغیره گفته میشود؛[۲۵] مانند ابکی، اجرا، ادبار، خلقنا، اطعام. برخی دیگر وجود حرف قلقله در میان جمله را نیز از این قسم دانستهاند؛ مانند قَد أَفلَحَ المؤمنون. [۲۶]
برخی دیگر از علمای علم تجوید مراتب آن را به سه قسم قلقله اکبر، قلقله کبری و قلقله صغری تقسیم نمودهاند و حرف قلقله همراه با تشدید را قلقله اکبر دانستهاند.[۲۷]
حروف قلقله با توجه به دارا بودن برخی از صفات حروف نیز به سه دسته تقسیم میشوند که قویترین آنها حرف طاء است که دو صفت استعلاء و اطباق را به همراه دارد و بعد از آن حرف قاف است که تنها دارای صفت استعلا است و سه حرف باء، جیم و دال از حروف استفال هستند.[۲۸] رعایت صفت قلقله در برخی موارد برای حروف قلقله، منع شده است از جمله در صورتی که حرف قلقله در حرف دیگری ادغام شده باشد؛ مانند اَحَطتُ.[۲۹]
احکام
برخی معتقدند که رعایت صفت قلقله در نماز، واجب است و عدم رعایت آن موجب بطلان نماز خواهد شد[۳۰] چنانکه برخی دیگر همچون آیتالله بهجت رعایت قلقله در نماز را واجب نمیدانند و عدم رعایت آن را سبب بطلان نماز ندانستهاند.[۳۱]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ شافعی، الوافی، بیروت، ص۸۴.
- ↑ کاتبی خویی، تحفة الاخوان، تهران، ص۱۹.
- ↑ الصراف، الجدید فی علم التجوید، ۱۴۲۸ق، ص۴۰.
- ↑ فراهیدی، العین، قم، ج۵، ص۲۶.
- ↑ شافعی، الوافی، بیروت، ص۸۴؛ العبد، المیزان فی احکام تجوید القرآن، ۲۰۱۰م، ص۸۰.
- ↑ حقیقی، شیوهای نو در آموزش درست خواندن قرآن، ۱۳۷۱ش، ص۷۹.
- ↑ کاتبی خویی، تحفة الاخوان، تهران، ص۱۸.
- ↑ العبد، المیزان فی احکام تجوید القرآن، ۲۰۱۰م، ص۸۰.
- ↑ حقیقی، شیوهای نو در آموزش درست خواندن قرآن، ۱۳۷۱ش، ص۷۹.
- ↑ سادات فاطمی، تجوید عمومی، ۱۳۸۳ش، ص۲۲.
- ↑ کاتبی خویی، تحفة الاخوان، تهران، ص۱۸.
- ↑ میرتقی، تجوید و آواشناسی، ۱۳۸۹ش، ص۱۲۹.
- ↑ برای اطلاعات بیشتر رجوع کن به: شافعی، الوافی، بیروت، ص۸۵؛ جمعیة المعارف الاسلامیه، تجوید القرآن الکریم، ۱۴۲۹ق. ص۴۴.
- ↑ شافعی، الوافی، بیروت، ص۸۴.
- ↑ حقیقی، شیوهای نو در آموزش درست خواندن قرآن، ۱۳۷۱ش، ص۷۹.
- ↑ میرتقی، تجوید و آواشناسی، ۱۳۸۹ش، ص۱۲۷.
- ↑ میرتقی، تجوید و آواشناسی، ۱۳۸۹ش، ص۱۲۸.
- ↑ میرتقی، تجوید و آواشناسی، ۱۳۸۹ش، ص۱۲۸.
- ↑ حقیقی، شیوهای نو در آموزش درست خواندن قرآن، ۱۳۷۱ش، ص۷۹؛ جمعیه المعارف الاسلامیه، تجوید القرآن الکریم، ۱۴۲۹ق، ص۴۳.
- ↑ کاتبی خویی، تحفه الاخوان، تهران، ص۱۸.
- ↑ سادات فاطمی، تجوید عمومی، ۱۳۸۳ش، ص۲۲.
- ↑ جمعیه المعارف الاسلامیه، تجوید القرآن الکریم، ۱۴۲۹ق، ص۴۴.
- ↑ حبیبی، شهیدی، روانخوانی و تجوید قرآن کریم، ۱۳۸۹ش، ص۱۰۳.
- ↑ میرتقی، تجوید و آواشناسی، ۱۳۸۹ش، ص۱۲۸.
- ↑ حقیقی، شیوهای نو در آموزش درست خواندن قرآن، ۱۳۷۱ش، ص۷۹؛ جمعیه المعارف الاسلامیه، تجوید القرآن الکریم، ۱۴۲۹ق، ص۴۳.
- ↑ سوره مؤمنون، آیه۱.
- ↑ العبد، المیزان فی احکام تجوید القرآن، ۲۰۱۰م، ص۸۱.
- ↑ العبد، المیزان فی احکام تجوید القرآن، ۲۰۱۰م، ص۸۳.
- ↑ العبد، المیزان فی احکام تجوید القرآن، ۲۰۱۰م، ص۸۳.
- ↑ نراقی، رسائل و مسائل، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۱۳۸.
- ↑ بهجت، استفتاءات، ۱۴۲۸ق، ج۲، ص۱۴۴.
یادداشت
- ↑ بدین معنا که برای این صفات، صفت ضدی که در تقابل با آن باشد، وجود ندارد. (العبد، المیزان فی احکام تجوید القرآن، ۲۰۱۰م، ص۷۹.)
منابع
- بهجت، محمد تقی، استفتاءات آیت الله بهجت، قم، دفتر حضرت آیة الله بهجت، ۱۴۲۸ق.
- جمعیه المعارف الاسلامیه، تجوید القرآن الکریم، بیروت، جمعیه المعارف الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۲۹ق.
- حبیبی، شهیدی، علی، محمدرضا، روانخوانی و تجوید قرآن کریم، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۹ش.
- حقیقی، رنجبر، شیوهای نو در آموزش درست خواندن قرآن و زیبا خواندن قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ش.
- سادات فاطمی، جواد، تجوید عمومی، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ سوم، ۱۳۸۳ش.
- شافعی، احمد محمود عبدالسمیع، الوافی فی کیفیة ترتیل القرآن الکریم، بیروت، دارالکتب العلمیة، بیتا.
- الصراف، مصطفی، الجدید فی علم التجوید، کربلا، مکتبه العلامه ابن فهد الحلی، ۱۴۲۸ق.
- العبد، فریال زکریا، المیزان فی احکام تجوید القرآن، اسکندریه، دارالایمان، ۲۰۱۰م.
- فراهیدی، خلیل بن احمد، قم، نشر هجرت، چاپ دوم، بیتا.
- کاتبی خویی، امین الله، تحفه الاخوان فی تجوید القرآن، تهران، انتشارات وفا، بیتا، ص۱۸.
- میرتقی، سیدحسین، تجوید و آواشناسی، قم، مشهور، ۱۳۸۹ش.
- نراقی، مولی احمد بن محمد مهدی، رسائل و مسائل، قم، کنگره نراقیین ملامهدی و ملااحمد، ۱۴۲۲ق.
پیوند به بیرون
- صفت قلقله (صدا)