حروف یرملون: تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۷ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۵۴
حروف یَرْمَلون نامی است که در علم تجوید برای اشاره به شش حرف «یاء»، «راء»، «میم»، «لام»، «واو» و «نون» به کار میرود. در علم قرائت هرگاه یکی از این حروف، پس از نون ساکن یا تنوین قرار بگیرد، با آن ادغام میشود. یعنی تنوین یا نون ساکن خوانده نمیشود و حرف یرملون با تشدید ادا میگردد. دلیل این ادغام نزدیکی مخارج حروف و برای سهولت در تلفظ دانسته شده است. برخی فقیهان شیعه رعایت ادغام یرملون در نماز را لازم نمیدانند؛ ولی عدهای دیگر حکم به احتیاط واجب داده و عدم رعایت آن را سبب بطلان نماز میدانند.
معرفی
حروف یرملون یا قاعده یرملون[۱] اصطلاحی در علم تجوید است و در باب احکام نون ساکن و تنوین از آن سخن به میان آمده است.[۲] هرگاه بعد از نون ساکن و تنوین در ابتدای کلمه بعد، یکی از شش حرف «یاء»، «راء»، «میم»، «لام»، «واو» و «نون» که در اصطلاح به حروف یرملون شهرت دارد، [۳] قرار بگیرد با این حروف ادغام میشود.[۴] این امر مورد اتفاق عموم قاریان دانسته شده است.[۵]
ادغام نون ساکن و تنوین در حروف یرملون به معنای داخل شدن نون ساکن یا تنوین در یکی از حروف یرملون دانسته شده است[۶] بدین صورت که دو حرف به صورت یک حرف شده و همچون حرف دوم تلفظ و به صورت مشدّد ادا میشود.[۷] مانند مَنْ یقُول، مَنْ رَحِم، مَنْ مَعِی، مِنْ لَدُن، مِنْ وَلَد و َ إِنْ نَشَأ[۸] که در این موارد حرف «نون» تلفظ نشده و حرف بعدی با تشدید ادا میشود.[۹]
گفته شده است نون ساکن و تنوین در مجاورت بیست و هشت حرف زبان عربی قرار بگیرد به چهار شکل ادغام، اظهار، اقلاب و اخفا تلفظ میشود.[۱۰]
برخی برای سهولت یادگیری اقسام مذکور، آن را در قالب شعر بیان کردهاند:
خطای لوآ در mw.text.lua در خط 25: bad argument #1 to 'match' (string expected, got nil).
الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:بالگو:پایان شعر
حکم فقهی در نماز
از حروف یرملون در مبحث قرائت نماز در فقه سخن به میان آمده است.[۱۱] برخی فقها رعایت نکات تجویدی از جمله رعایت تنوین و نون ساکن در نماز را واجب نمیدانند[۱۲] هرچند رعایت آن را سزاوار دانستهاند.[۱۳] عدهای از آنها چون صاحب جواهر، رعایت کردن آن را از مُحَسنات کلام قلمداد کردهاند.[۱۴]
برخی دیگر از فقها رعایت آن را در نماز مستحب دانستهاند.[۱۵] سید علی خامنهای[۱۶] و دیگران[۱۷] ادغام نون ساکن و تنوین در حروف یرملون را در نماز لازم نمیدانند؛ هرچند رعایت آن را احتیاط مستحب قلمداد کردهاند. ناصر مکارم شیرازی رعایت آن را در نماز بهاندازهای لازم دانسته که به آن عربی صحیح صدق کند.[۱۸]
تعدادی از فقها ادغام کردن تنوین و نون ساکن در حروف یرملون را در نماز احتیاط واجب دانسته[۱۹] و حتی در «واو» و «یاء» تأکید بیشتری به رعایت آن به همراه غنه شده است.[۲۰] این دسته از فقها یادگیری قرائت درست را برای کسانیکه نمیدانند، واجب دانسته[۲۱] و اشتباه از روی جهل یا عمد را سبب بطلان نماز میدانند.[۲۲]
فقیهان دیگری چون ابوالقاسم خویی بین آن دسته از احکام و قواعد تجوید که در شکلگیری و طبیعت کلمه نقش دارند با آن دسته که چنین نقشی ندارند، فرق گذاشتهاند.[۲۳] گفته شده است شهید ثانی علم تجوید را ساخته و پرداخته عالمان علم قرائت و قاریان دانسته و ترک آن را شایستهتر میداند.[۲۴]
نزدیکی مخارج حروف
دلیل ادغام نون ساکن و تنوین در حروف یرملون، نزدیکی مخارج حروف به هم عنوان شده است.[۲۵] در توضیح گفته شده است نون ساکن با سه حرف «یاء»، «راء»، «لام» قریب المخرج هستند و با دو حرف «م» و «و» که از حروف شفوی هستند از نظر مخرج چندان نزدیک نیست؛ اما در بیشتر صفات اصلی چون جهر، میان شدت و رخوت، انفتاح و استفال متحد و مشترکاند و بدین سبب ادغام میشود.[۲۶] این کار برای سهولت در تلفظ انجام میشود؛[۲۷] بنابراین گفته شده است که ادغام در کلام مانند نمک در غذا است.[۲۸]
گفته شده است که یکی از شرایط ادغام قرار گرفتن نون ساکن و حروف یرملون در دو کلمه است. اگر نون ساکن با حروف یرملون در یک کلمه واقع شود ادغام صورت نمیگیرد مانند صِنْوان، قِنْوان، دُنْیا و بُنْیان که در این موارد نون ساکن به صورت کامل اداء میشود.[۲۹] دلیل آن را ترس از اخلال در معنای کلمه در هنگام ادغام عنوان شده است.[۳۰] برخی معتقدند که تنها در همین چهار کلمه اظهار واجب است.[۳۱]
انواع ادغام
محققان ادغام نون ساکن و تنوین در حروف یرملون را به دو دسته ادغام کامل و ناقص تقسیم کردهاند.[۳۲]
ادغام کامل
گفته شده است ادغام در دو حرف «راء» و «لام» به علت شدت نزدیک بودن مخارج حروف[۳۳] بدون غُنّه خواهد بود.[۳۴] به این نوع ادغام، ادغام کامل گفته میشود[۳۵] مانند هُدی لِلْمُتَّقین، که هُدَ لِّلْمُتَّقین و یا مِنْ رَسُول که مِرَّسُول خوانده میشود.
ادغام ناقص
در چهار حرف دیگر «یاء»، »نون«، »میم«، »واو« که به آن در اصطلاح «یمون»[۳۶] یا «ینمو» گفته میشود با غُنِّه همراه خواهد شد.[۳۷]
به این نوع ادغام، به جهت آنکه به صورت کامل ادغام نشده و برخی صفات حرف اول باقی میماند، ادغام ناقص گفته میشود.[۳۸] مانند مَنْ یقُول و مِنْ وال.
برخی از محققان «میم»، «واو» و «نون» را به خاطر آنکه از مخرج خیشوم تلفظ میشود از انفیات دانسته و ادغام نون در آنها را با بقای غنه امری طبیعی عنوان کرده و آن را ادغام تام نامگذاری کردهاند؛[۳۹] بنابراین ادغام در نون ساکن و تنوین را به سه دسته ادغام کامل بدون غنه، ادغام کامل به غنه و ادغام ناقص به غنه تقسیم کردهاند.[۴۰] گفته شده است که قسم دوم و سوم در داشتن غنه با هم اشتراک دارند و در کامل بودن یا نبودن با هم اختلاف دارند.[۴۱]
بین محققان در اینکه آیا غنهای که در حالت ادغام نون ساکن و تنوین در حرف میم ظاهر میشود از آن نون است یا میم، اختلاف وجود دارد. برخی معتقدند که غنه برای نون است و برخی دیگر با استدلال به اینکه نون به هنگام ادغام از بین میرود و به میم تبدیل میشود، غنه را برای میم دانستهاند.[۴۲]
نحوه علامتگذاری در قرآن
در برخی از نسخههای قرآن، برای راهنمایی قاری در رعایت ادغام نون ساکن و تنوین در حروف یرملون، نون ساکن بدون علامتِ سکون و تنوین را به طور نامساوی قرار دادهاند و روی چهار حرف «راء»، «لام»، «میم» و «نون» علامت تشدید گذاشته شده است تا دلالت بر ادغام کامل کند؛ اما در دو حرف «واو» و «یاء» بدون علامت تشدید آورده شده تا دلالت بر ادغام ناقص کند.[۴۳]
در برخی از رسم الخطهای قرآن، نون ساکن و تنوین با حروف یرملون به صورت ترکیب شده آمده و تنها مدغم فیه نگاشته شده است. مانند فَإِنْ لَمْ یسْتَجیبُوا که فَإِ لَّمْ یسْتَجیبُوا و یا أَن لَّنْ نَجْمَع که أَلَّنْ نَجْمَع نگارش شده است.[۴۴]
ابن جزری در کتاب النشر پس از ذکر ادغام در حروف یرملون آورده است که نون ساکن در حرف واو در عبارات قرآنی «یس وَ الْقُرْآنِ الْحَکیم» و «ن وَ الْقَلَمِ» در صورتی که حروف مقطعه به حرف اول آیه بعد وصل شوند به هر دو صورت ادغام و اظهار روایت شده است.[۴۵]
پانویس
منابع
- ابن جزری، محمد، النشر فی القرائات العشر، تصحیح علی محمد ضباع، انتشارات جعفری، بیتا.
- ابن جزری، محمد، درآمدی بر علم تجوید، ترجمه ابوالفضل علامی و صفر سفیدرو، قم انتشارات حضور ۱۳۷۶ش.
- اصفهانی، محمدتقی، رساله صلاتیه، قم، انتشارات ذوی القربی، ۱۴۲۵ق.
- امام خمینی، روحالله، تحریر الوسیله، تهران، موسسه مطبوعات دارالعلم، بیتا.
- انصاری، مرتضی بن محمد امین صراط النجاة (محشّی)، قم، کنگره جهانی بزرگداشت شیخ اعظم انصاری، ۱۴۱۵ق.
- بیگلری، حسن، سرالبیان فی علم القرآن، تهران، انتشارات سنایی، چاپ هشتم، ۱۳۶۳ش.
- جمعی از پژوهشگران زیر نظر شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهلبیت(ع)، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت(ع)، اول، ۱۴۲۶ق.
- حبیبی، علی، محمدرضا شهیدی، روانخوانی و تجوید قرآن، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۴ش.
- حیدری، محمدرضا، حسن القرائه، قم، نشر نصایح، ۱۳۸۹، ص۵۳.
- «رعایت احکام تجوید در نماز»، پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، تاریخ بازدید: ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ق.
- «رعایت قاعده یرملون در نماز»، پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیتالله مکارم شیرازی. تاریخ بازدید: ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ش.
- زکریا العبد، فریال، المیزان فی احکام تجوید القرآن، اسکندریه، دارالایمان، ۲۰۱۰م، ص۱۱۶.
- شهید ثانی، الروضة البهیه فی شرح اللمعة الدمشقیه، قم، کتابفروشی داوری، ۱۴۱۰ق.
- شیرازی، ناصر مکارم، استفتاءات جدید، قم، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۴۲۷ق.
- صافی گلپایگانی، لطف الله، هدایة العباد، قم، دارالقرآن الکریم، ۱۴۱۶ق.
- صدر، سیدمحمد، ماوراء فقه، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۲۰ق.
- الصراف، الحاج مصطفی، الجدید فی علم التجوید، کربلا، مکتبة العلامه ابن الفهد الحلی، چاپ ششم، ۱۴۲۸ق.
- طباطبایی بروجردی، حسین، نهایة التقریر، بیتا.
- فیاض کابلی، محمد اسحاق، تعالیق مبسوطة علی العروة الوثقی، قم، انتشارات محلاتی، بیتا.
- گیلانی شفتی، سید محمدباقر، تحفة الأبرار الملتقط من آثار الأئمة الأطهار، اصفهان، انتشارات کتابخانه مسجد سید، ۱۴۰۹ق.
- محدث قمی، شیخ عباس، الغایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی، قم، منشورات صبح پیروزی، ۱۴۲۳ق.
- میرتقی، سیدحسین، تجوید و آواشناسی، قم، مشهور، ۱۳۸۹ش.
- نجفی، محمد حسن، مجمع الرسائل (محشّٰی)، مشهد، مؤسسه صاحب الزمان(ع)، ۱۴۱۵ق.
- نراقی، احمد بن محمدمهدی، رسائل و مسائل، قم، کنگره نراقیین، ۱۴۲۲ق.
- یزدی طباطبایی، سید محمد کاظم، العروة الوثقی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۹ق.
- یوسفی مقدم، محمدصادق، فقه قرائت فقه ادا و فقه موسیقی ادا، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۹۶ش.
- ↑ «رعایت قاعده یرملون در نماز»، پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیتالله مکارم شیرازی.
- ↑ حبیبی، شهیدی، روانخوانی و تجوید قرآن، ۱۳۸۴ش، ص۱۴۹؛ الصراف، الجدید فی علم التجوید، ۱۴۲۸ق، ص۴۰؛ بیگلری، سرالبیان فی علم القرآن، ۱۳۶۳ش، ص۱۹۱-۱۹۵.
- ↑ زکریا العبد، المیزان فی احکام تجوید القرآن، ۲۰۱۰م، ص۱۱۶؛ الصراف، الجدید فی علم التجوید، ۱۴۲۸ق، ص۵۱.
- ↑ ابن جزری، النشر فی القرائات العشر، ج۲، ص۲۲-۲۷؛ حبیبی، شهیدی، روانخوانی و تجوید قرآن، ۱۳۸۴ش، ص۱۵۰؛ زکریا العبد، فریال، المیزان فی احکام تجوید القرآن، ۲۰۱۰م، ص۱۱۶.
- ↑ بیگلری، سرالبیان فی علم القرآن، ۱۳۶۳ش، ص۱۹۳.
- ↑ زکریا العبد، المیزان فی احکام تجوید القرآن، ۲۰۱۰م، ص۱۱۶.
- ↑ ابن جزری، النشر فی القرائات العشر، انتشارات جعفری، ج۱، ص۲۷۴-۲۷۵؛ الصراف، الجدید فی علم التجوید، ۱۴۲۸ق، ص۵۱.
- ↑ برای مثالهای بیشتر رجوع کنید به: زکریا العبد، المیزان فی احکام تجوید القرآن، ۲۰۱۰م، ص۱۲۰-۱۲۱.
- ↑ حبیبی، شهیدی، روانخوانی و تجوید قرآن، ۱۳۸۴ش، ص۱۵۰
- ↑ حبیبی، شهیدی، روانخوانی و تجوید قرآن، ۱۳۸۴ش، ص۱۴۹؛ الصراف، الجدید فی علم التجوید، ۱۴۲۸ق، ص۴۰؛ بیگلری، سرالبیان فی علم القرآن، ۱۳۶۳ش، ص۱۹۱-۱۹۵.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهلبیت(ع)، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۲۹۵.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: نراقی، رسائل و مسائل، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۱۱۶؛ صافی گلپایگانی، هدیة العباد، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۳۱؛ یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۶۵۶، امام خمینی، تحریر الوسیله، تهران، ج۱، ص۱۶۷.
- ↑ فیاض کابلی، تعالیق مبسوطة علی العروة الوثقی، قم، ج۳، ص۲۴۲؛ محدث قمی، الغایة القصوی، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۴۱۴.
- ↑ یوسفی مقدم، فقه قرائت فقه ادا و فقه موسیقی ادا، ۱۳۹۶ش، ص۱۳۹-۱۴۱. به نقل از نجفی، رسائل فقهیه، نسخه خطی، ص۱۰۴.
- ↑ صدر، سیدمحمد، ماوراء فقه، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۲۹۸-۳۰۱، نراقی، رسائل و مسانل، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۱۱۶.
- ↑ «رعایت احکام تجوید در نماز»، پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری.
- ↑ خویی، منهاج الصالحین، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۶۵.
- ↑ شیرازی، ناصر مکارم، استفتاءات جدید، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۸۰.
- ↑ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۵۱۹؛ اصفهانی، رساله صلاتیه، ۱۴۲۵ق، ص۲۱۵.
- ↑ انصاری، صراط النجاة، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۸؛ نجفی، مجمع الرسائل، ۱۴۱۵ق، ص۲۵۸.
- ↑ انصاری، صراط النجاة، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۸؛ نجفی، مجمع الرسائل، ۱۴۱۵ق، ص۲۵۸.
- ↑ اصفهانی، رساله صلاتیه، ۱۴۲۵ق، ص۲۱۵.
- ↑ یوسفی مقدم، محمدصادق، فقه قرائت فقه ادا و فقه موسیقی ادا، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۹۶ش، ص۱۳۹-۱۴۱.
- ↑ یوسفی مقدم، فقه قرائت فقه ادا و فقه موسیقی ادا، ۱۳۹۶ش، ص۱۳۹-۱۴۱. به نقل از شهید ثانی، الروضة البهیه فی شرح اللمعة الدمشقیه، ج۱، ص۶۰۲.
- ↑ حیدری، حسن القرائه، ۱۳۸۹ش، ص۵۳؛ گیلانی، تحفة الأبرار، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۶۲.
- ↑ بیگلری، سرالبیان فی علم القرآن، ۱۳۶۳ش، ص۱۹۳.
- ↑ حبیبی، شهیدی، روانخوانی و تجوید قرآن، ۱۳۸۴ش، ص۱۳۶.
- ↑ الصراف، الجدید فی علم التجوید، ۱۴۲۸ق، ص۵۱.
- ↑ میرتقی، تجوید و آواشناسی، ۱۳۸۹ش، ص۱۵۰؛ حبیبی، شهیدی، روانخوانی و تجوید قرآن، ۱۳۸۴ش، ص۱۵۱؛ الصراف، الجدید فی علم التجوید، ۱۴۲۸ق، ص۵۳.
- ↑ الصراف، الجدید فی علم التجوید، ۱۴۲۸ق، ص۵۳.
- ↑ زکریا العبد، المیزان فی احکام تجوید القرآن، ۲۰۱۰م، ص۱۱۶.
- ↑ حیدری، حسن القرائه، ۱۳۸۹ش، ص۵۳.
- ↑ بیگلری، سرالبیان، ۱۳۶۳ش، ص۱۹۳.
- ↑ حیدری، حسن القرائه، ۱۳۸۹ش، ص۵۳.
- ↑ زکریا العبد، المیزان فی احکام تجوید القرآن، ۲۰۱۰م، ص۱۱۷.
- ↑ بیگلری، سرالبیان، ۱۳۶۳ش، ص۱۹۳.
- ↑ ابن جزری، النشر فی القرائات العشر، بیتا. ج۲، ص۲۲-۲۷؛ حبیبی، شهیدی، روانخوانی و تجوید قرآن، ۱۳۸۴ش، ص۱۵۰؛ حیدری، حسن القرائه، ۱۳۸۹، ص۵۳.
- ↑ الصراف، الجدید فی علم التجوید، ۱۴۲۸ق، ص۵۲.
- ↑ زکریا العبد، المیزان فی احکام تجوید القرآن، ۲۰۱۰م، ص۱۱۷.
- ↑ زکریا العبد، المیزان فی احکام تجوید القرآن، ۲۰۱۰م، ص۱۱۸.
- ↑ زکریا العبد، المیزان فی احکام تجوید القرآن، ۲۰۱۰م، ص۱۱۹.
- ↑ میرتقی، تجوید و آواشناسی، ۱۳۸۹ش، ص۱۵۰، زکریا العبد، المیزان فی احکام تجوید القرآن، ۲۰۱۰م، ص۱۱۷-۱۱۸.
- ↑ حبیبی، شهیدی، روانخوانی و تجوید قرآن، ۱۳۸۴ش، ص۱۵۰
- ↑ بیگلری، سرالبیان، ۱۳۶۳ش، ص۱۹۴.
- ↑ ابن جزری، النشر فی القرائات العشر، تهران، ج۲، ص۱۸.