زیارت خرقه شریف
| اطلاعات اوليه | |
|---|---|
| بنيانگذار | تیمورشاه (حکومت:۱۱۸۶ ـ ۱۲۰۷ق) |
| تأسیس | ۱۱۹۰ق |
| کاربری | زیارتگاه • مسجد |
| مکان | قندهار، افغانستان |
| مشخصات | |
| وضعیت | فعال |
زیارت خرقه شریف یکی از زیارتگاههای اسلامی در شهر قندهار افغانستان است که خرقهای منسوب به پیامبر(ص) در آن نگهداری میشود. این خرقه در طول قرنها از شهرهای مختلفی مانند مدینه، بغداد، سمرقند، بلخ و کابل عبور کرده و در سال ۱۱۸۲ق بهدستور احمدشاه ابدالی به قندهار منتقل شده است. بنای زیارتگاه شامل یک مسجد، سالن گنبددار، صحن مرکزی و صندوقی پایهدار برای نگهداری خرقه است. معماری آن تلفیقی از سبکهای اسلامی و محلی بوده و در دورههای مختلف مورد مرمت و توسعه قرار گرفته است. خرقه شریفه در تاریخ سیاسی افغانستان نیز نقش داشته و در برخی دورهها، بیعت با رهبران سیاسی و مذهبی در کنار این خرقه انجام میشده است. برای نگهداری و اداره این زیارتگاه، وقفنامهها و فرمانهای متعددی از سوی پادشاهان و امیران صادر شده است.
جایگاه

زیارتگاه خرقه شریف قندهار، از مهمترین اماکن مذهبی افغانستان است که آثار منسوب به پیامبر(ص) را در آن نگهداری میشود. روایتهای مفصلی درباره چگونگی انتقال آن به قندهار وجود دارد. این خرقه درون صندوقی نفیس قرار دارد و جایگاه آن، همواره مورد احترام و زیارت مسلمانان بوده است.[۱]
بنای زیارتگاه خرقه شریفه قندهار، مجموعهای مذهبی و تاریخی است که از بخشهایی چون مسجد، سالن گنبددار و صحن یا حیاط تشکیل شده است. خرقه منسوب بهپ پیامبر(ص) درون صندوقی پایهدار در سالن مرکزی نگهداری میشود و سقف گنبدی این سالن با چلچراغهایی آراسته شده است. در منابع تاریخی افغانستان، فرمانها و وقفنامههایی از سوی امیران، بازرگانان و افراد نیکوکار درباره این زیارتگاه ثبت شده است. همچنین، تزیینات هنری و سنگنوشتههایی به مرور زمان به این مکان افزوده شده که بر اهمیت فرهنگی و مذهبی آن افزودهاند.[۲]
مشخصات خرقه
وکیلی پوپلزایی، نویسنده کتاب تاریخ خرقه شریف قندهار، این خرقه را از نزدیک مشاهده کرده است. به گفته او، خرقه لباسی پشمی و ضخیم است که از پشم نازک و خالص شتر بافته شده و رنگی آسمانی دارد. اندازه آن کوتاهتر از قامت یک انسان به نظر میرسد و آستینهایش نیز از حد معمول کوتاهتر است. جلوی لباس با رشتهای پشمی دوخته شده و در پایینِ دورِ لباس، نواری وجود ندارد. این لباس در گذر زمان دچار فرسودگی شده است.[۳]
تاریخ خرقه

بر اساس روایتهای تاریخی، خرقه منسوب به پیامبر(ص) از مدینه به یمن، سپس به مکه، بغداد، سمرقند، بخارا، بلخ، فیضآباد (جوزگون) در بدخشان، کابل و در نهایت به قندهار منتقل شده است.[۴]
عطار نیشابوری در اثر خود، تذکرةالاولیاء، نقل کرده است که پیامبر(ص) وصیت کرد مُرَقَعش (جامه آستیندار وصلهدار)[۵] به اویس قرنی سپرده شود تا برای امتش دعا کند. به گفته عطار، علی بن ابیطالب(ع) و عمر بن خطاب به وادی اویس رفتند و این لباس را به او تحویل دادند.[۶]
مکه و بغداد
فیض محمد، مورخ افغانستانی و نویسنده کتاب سراج التواریخ، نقل کرده است که پس از وفات اویس قرنی، خرقه منسوب به پیامبر(ص) در غار حرا قرار داده شد. سپس فردی به نام دوستمحمد، که از او با عنوان فردی صالح و زاهد یاد شده، این جامه را به بغداد، مرکز حکومت بنیعباس (دوره حکومت: ۱۳۲–۶۵۶ق)، منتقل کرد.[۷]
سمرقند و بخارا
در جریان حمله تیمور گورکانی (دوره حکومت: ۷۷۱–۸۰۷ق) به بغداد در سال ۷۹۵ق، او خرقه منسوب به پیامبر(ص) را همراه با متولیان آن، از جمله نوادگان دوستمحمد، به سمرقند، مرکز حکومت خود، منتقل کرد. تیمور برای نگهداری این لباس، مسجد و گنبدی ساخت و تولیت آن را به چند سید بخارایی سپرد. همچنین روستای دَه بید را بهعنوان وقف برای این مجموعه اختصاص داد.[۸]
پس از مرگ تیمور، خرقه به بخارا منتقل شد.[۹] در ادامه، برخی از تزیینات محل نگهداری خرقه در سمرقند، از جمله قندیلهای طلا، به ملایان و صوفیان اهدا شد.[۱۰]
بلخ
در سال ۱۰۷۴ق، ابوسعید اوغلان (ازبک)، حاکم بخارا، تصمیم گرفت خرقه منسوب به پیامبر(ص) را به خُتَن، مرکز ترکستان چین، منتقل کند. اما دو تن از صوفیان فرقه دَهبیدی، به نامهای شیخ آقامحمد و شیخ نظرمحمد، که با این اقدام مخالف بودند، خرقه را برداشتند و به بلخ بردند.[۱۱]
فیضآباد

بَدَخشی، نویسنده کتاب تاریخ بدخشان، روایت کرده است که در سال ۱۱۰۹ق، زمانی که سبحانقلی خان اشترخانی (دوره حکومت: ۱۱۰۹–۱۱۱۴ق) حاکم بلخ بود، دو صوفی به نامهای شیخ محمدضیاء و شیخ محمدنیاز قصد داشتند خرقه منسوب به پیامبر(ص) را از مسیر بدخشان به هندوستان منتقل کنند. اما میر یاربیگ، حاکم بدخشان، مانع این اقدام شد و خرقه را در قلعه جوزون/جوزگون، مرکز بدخشان، قرار داد. بهدلیل حضور این خرقه، نام آن منطقه به «فیضآباد» تغییر یافت.[۱۲]
در تاریخ احمدشاهی، اثر فیض محمد کاتب، آمده است که در سال ۱۱۸۱ق، احمدخان ابدالی، حاکم قندهار (دوره حکومت: ۱۱۵۹–۱۱۸۶ق)، فرمان داد تا سردار خود، ولیخان، به بدخشان حمله کند. پس از محاصره و تصرف منطقه، ولیخان در سال بعد، خرقه را به دستور احمدخان برای انتقال به قندهار، به کابل فرستاد.[۱۳]
کابل

خرقه منسوب به پیامبر(ص) پس از انتقال از بدخشان، در کابل و در دامنه کوهی مشرف به محله علیآباد قرار داده شد. در ابتدا قرار بود این خرقه، تنها چند روز در کابل باقی بماند، اما بهدلیل تکمیل نشدن گنبد محل نگهداری آن در قندهار، مدت اقامت خرقه در کابل به حدود هشت ماه کشیده شد. در این مدت، مردم کابل و نواحی اطراف برای زیارت خرقه به این مکان میآمدند.[۱۴]
چند روز پس از قرار گرفتن خرقه در کابل، برخی از حاملان آن ادعا کردند که دو شب پیاپی در خواب دیدهاند شخصی سبزپوش، با شمشیری که بر سنگی گذاشته بود، در کنار خرقه با گروهی نماز میخواند. آنان گفتند که وقتی از آن شخص پرسیدند کیست، او خود را امام علی(ع) معرفی کرد.[۱۵]
به گفته آنان، پس از بیدار شدن از خواب، مشاهده کردند که سنگ مذکور به دو نیم شکافته شده است. این سنگ اکنون در دیوار شمالی زیارتگاه، در سمت کوه، قرار دارد و به «سنگ ذوالفقار» معروف است. پس از رسیدن حاملان خرقه به قندهار، این واقعه را برای احمدخان ابدالی نقل کردند. او دستور داد در همان مکان، زیارتگاهی به نام سخی، شاه مردان ساخته شود.[۱۶]
قندهار

کاروان حامل خرقه منسوب به یامبر(ص) پس از عبور از شهرهای مَیدان، غزنی، مُقُر، قلات (کلات) و شهر صفا، در ربیعالاول سال ۱۱۸۲ق وارد قندهار شد. در مدتی که خرقه بهطور موقت در کابل نگهداری میشد، احمدخان ابدالی، حاکم قندهار، دستور ساخت گنبدی بزرگ در این شهر را صادر کرد تا پس از وفات، خود در سرداب آن دفن شود و خرقه نیز در طبقه اول آن قرار گیرد.[۱۷]
با این حال، ساخت گنبد تا سال ۱۱۸۶ق، زمان درگذشت احمدخان، به پایان نرسید. در نتیجه، خرقه در مسجد زره/زاره (کهنه) قندهار، در کنار تار مویی منسوب به پیامبر، نگهداری شد.[۱۸] پس از احمدخان، فرزند و جانشین او، [تیمورشاه (دوره حکومت: ۱۱۸۶–۱۲۰۷ق)، آرامگاه پدرش را تکمیل کرد و بنایی مستقل شامل مسجد، گنبد و حیاط برای نگهداری خرقه در کنار آن ساخت. این خرقه تاکنون در همان بنا نگهداری میشود.[۱۹]
در قندهار، مسجدی دیگر نیز با نام «موی مبارک» وجود دارد که در آن، یک تار موی منسوب به پیامبر نگهداری میشود.[۲۰]
چگونگی انتقال
خرقه منسوب به پیامبر(ص) را بر پشت شتری حمل میکردند که در طول مسیر، هیچکس اجازه نداشت بر آن سوار شود یا جلوتر از آن حرکت کند. این شتر در هر منزل تعویض میشد و شتر قبلی آزاد میگردید. به گردن آن یادداشتی بسته میشد تا یابندهاش بتواند آن را بهعنوان صدقه دریافت کرده و ذبح کند؛ اما اجازه نداشت از آن برای سواری یا بارکشی استفاده کند.[۲۱]
در هر منزل، صندوق حامل خرقه را بر گلیم و قالین نو قرار میدادند. مبلغ قابل توجهی صدقه پرداخت میشد و چند گاو و گوسفند ذبح شده و میان مردم خیرات میگردید. هنگام عزیمت از آن منزل، محل قرارگیری صندوق را سنگچین میکردند و بیرقی میافراشتند تا کسی بر آن نقطه پا نگذارد و حرمت آن حفظ شود.[۲۲]
متولیان نخستین
در تاریخ ۲۶ محرم سال ۱۱۸۳ق، حاجی عبدالحق از قبیله یعقوبزایی و طایفه الکوزایی، به فرمان احمد ابدالی (احمدشاه درانی)، به تولیت خرقه شریفه منصوب شد. پس از درگذشت او در سال ۱۲۱۴ق، پسرش حاجی حفیظالله به فرمان زمانشاه (که در فاصله ۱۲۰۷ تا ۱۲۱۴ق حکومت میکرد)، مسئولیت تولیت خرقه را بر عهده گرفت.[۲۳]
اولین موقوفات
تیمورشاه، نهری را که پدرش احداث کرده بود و بعدها به «نهر شاهی» شهرت یافت، وقف زیارتگاه خرقه شریفه کرد.[۲۴] وی مقرر داشت که از درآمد این نهر، روزانه ده مَن نان برای تغذیه پنج ملا و پنج خادم زیارتگاه تأمین شود و همچنین ۴۰ مَن نان برای فقرا اختصاص یابد.[۲۵] در ادامه این سنت وقف، محمودشاه (حکومت: ۱۲۱۴–۱۲۱۶ق) نیز دو کاروانسرا و یک بازارچه را وقف زیارتگاه نمود تا منابع مالی پایدار برای نگهداری و خدمترسانی به زائران فراهم گردد.[۲۶]
وقایع تاریخی
برخی وقایع مهم مرتبط با خرقه شریفه قندهار به این شرح است:
- فتنه مذهبی در قندهار (اسفند ۱۲۹۷ش)
در جریان مبارزات استقلالطلبانه افغانستان علیه انگلیس، فرزند یکی از سادات اهل سنت قندهار که پدرش اعلام جهاد کرده بود، کشته شد. این واقعه به شیعیان نسبت داده شد و در پی آن، تعدادی از اهل سنت، چند تن از شیعیان را به قتل رساندند. در این میان، آخوندزاده، متولی خرقه شریفه، تلاش فراوانی برای توقف خشونت، ایجاد صلح و روشن شدن حقیقت ماجرا انجام داد.[۲۷]
- زیارتهای امانالله خان (۱۳۰۴–۱۳۰۷ش)
امانالله خان، شاه افغانستان، چندین بار به زیارت خرقه شریفه رفت. نخستین بار در ۱۹ مهر ۱۳۰۴ش، بههمراه مادرش حیات بیگم وارد قندهار شد. مادرش پارچهای نفیس برای پوشش صندوق خرقه اهدا کرد.[۲۸] او در مهر و آبان ۱۳۰۴ش و دی و بهمن ۱۳۰۷ش، مجموعاً پانزده نماز جمعه را در مسجد خرقه ادا نمود.[۲۹] همچنین پیش و پس از سفرش به ۱۲ کشور آسیایی و اروپایی (آذر ۱۳۰۶ تا تیر ۱۳۰۷ش)، به زیارت خرقه رفت.[۳۰]
- دیدار اقبال لاهوری (آبان ۱۳۱۲ش / اکتبر ۱۹۳۳م)
اقبال لاهوری، شاعر و روشنفکر مسلمان هندی، در آبان ۱۳۱۲ش از قندهار و زیارت خرقه شریفه دیدار کرد و شعری در وصف آن سرود.[۳۱]
- ملاعمر و بیعت با خرقه (فروردین ۱۳۷۵ش)
در فروردین ۱۳۷۵ش، ملاعمر، رهبر طالبان، در مراسمی با حضور صدها ملای سنی و اسامه بن لادن، خرقه شریفه را پوشید. در پی این اقدام، لقب امیرالمؤمنین به او داده شد و با وی بیعت کردند.[۳۴]
- اشرف غنی و آتشبس (۲۶ رمضان ۱۳۹۷ش / ۲۱ خرداد)
اشرف غنی، رییسجمهور وقت افغانستان، در ۲۶ رمضان ۱۳۹۷ش به زیارت خرقه رفت و پس از دعا برای صلح، صندوق آن را گشود. سپس به مناسبت عید فطر، آتشبسی پنجروزه با طالبان اعلام کرد.[۳۵]
مطالعه بیشتر
پانویس
- ↑ خرقه پیامبر (ص)؛ زیارتگاه مسلمانان در قندهار، سیستم معلوماتی گردشگری افعانستان؛ زیارتگاه خرقه پیامبر(ص) در قندهار، خبرگزاری میزان.
- ↑ وکیلی پوپلزایی، تاریخ خرقه شریفه قندهار، ۱۳۶۷ش، ص۵۵.
- ↑ وکیلی پوپلزایی، تاریخ خرقه شریفه قندهار، ۱۳۶۷ش، ص۱۲.
- ↑ خرقه پیامبر (ص)؛ زیارتگاه مسلمانان در قندهار، سیستم معلوماتی گردشگری افعانستان.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، لغت «مرقع».
- ↑ عطار، تذکرةالاولیاء، ۱۳۶۰ش، ص ۲۰–۲۲.
- ↑ کاتب، سراج التواریخ، ۱۳۳۱ش، ج۱، ص۲۸.
- ↑ کاتب، سراج التواریخ، ۱۳۳۱ش، ج۱، ص۲۷–۲۸.
- ↑ کاتب، سراج التواریخ، ۱۳۳۱ش، ج۱، ص۲۷–۲۸.
- ↑ وکیلی پوپلزایی، تاریخ خرقه شریفه قندهار، ۱۳۶۷ش، ص۱۳.
- ↑ کاتب، سراج التواریخ، ۱۳۳۱ش، ج۱، ص۲۷–۲۸؛ کریمی، دانشنامه جهان اسلام، ج۱۸، ص۴۲۲–۴۲۵.
- ↑ بدخشی، تاریخ بدخشان، ۱۳۶۷ش، ص۵–۶.
- ↑ حسینی، تاریخ احمدشاهی، ۱۳۸۶ش، ص۵۳۶.
- ↑ وکیلی پویلزائی، تاریخ خرقه شریفه، ۱۳۶۶ش، ص۲۸.
- ↑ بختیاری، شیعیان افغانستان، ۱۳۸۵ش، ص۳۸۰–۳۸۱.
- ↑ بختیاری، شیعیان افغانستان، ۱۳۸۵ش، ص۳۸۰–۳۸۱.
- ↑ کاتب، سراج التواریخ، ۱۳۳۱ش، ج۱، ص۲۷–۲۸.
- ↑ کاتب، سراج التواریخ، ۱۳۳۱ش، ج۱، ص۲۷–۲۸؛ وکیلی پوپلزایی، تاریخ خرقه شریف قندهار، ۱۳۶۷ش، ص۱۰۷.
- ↑ کاتب، سراج التواریخ، ۱۳۳۱ش، ج۱، ص۲۷–۲۸.
- ↑ وکیلی پوپلزایی، تاریخ خرقه شریفه قندهار، ۱۳۶۷ش، ص۴۱.
- ↑ وکیلی پوپلزایی، تاریخ خرقه شریفه قندهار، ۱۳۶۷ش، ص۳۴.
- ↑ وکیلی پوپلزایی، تاریخ خرقه شریفه قندهار، ۱۳۶۷ش، ص۳۴.
- ↑ وکیلی پوپلزایی، تاریخ خرقه شریفه قندهار، ۱۳۶۷ش، ص۱۳۷.
- ↑ وکیلی پوپلزایی، تاریخ خرقه شریفه قندهار، ۱۳۶۷ش، ص۹۲–۹۳.
- ↑ وکیلی پوپلزایی، تاریخ خرقه شریفه قندهار، ۱۳۶۷ش، ص۹۲–۹۶.
- ↑ وکیلی پوپلزایی، تاریخ خرقه شریفه قندهار، ۱۳۶۷ش، ص۱۰۰.
- ↑ وکیلی پوپلزایی، تاریخ خرقه شریفه قندهار، ۱۳۶۷ش، ص۱۱۲–۱۱۳.
- ↑ وکیلی پوپلزایی، تاریخ خرقه شریفه قندهار، ۱۳۶۷ش، ص۱۲۶.
- ↑ وکیلی پوپلزایی، تاریخ خرقه شریفه قندهار، ۱۳۶۷ش، ص۱۱۴–۱۲۵.
- ↑ وکیلی پوپلزایی، تاریخ خرقه شریفه قندهار، ۱۳۶۷ش، ص۱۲۸–۱۳۰.
- ↑ اقبال لاهوری، کلیات اشعار فارسی، ۱۳۷۰ش، ص۴۲۶–۴۲۷.
- ↑ سوره الرحمن، آیه ۲۰.
- ↑ اشاره به حدیث نبوی: لی خرقتان الفقر والجهاد: من دو خرقه دارم:خرقه فقر و خرقه جهاد.
- ↑ «بزرگترین تجمع ملاهای افغان در فتوای جهاد علیه ربانی»، شبکه اطلاعرسانی افغانستان.
- ↑ «نمایش عمومی خرقه مبارک؛ از ملاعمر تا اشرفغنی»، خبرگزاری جمهور.
منابع
- بختیاری، محمدعزیز، شیعیان افغانستان، قم، انتشارات شیعه شناسی، ۱۳۸۵ش.
- بدخشی، میرزا سنگمحمد، تاریخ بدخشان، تهران، مؤسسه جهانگیری، چاپ اول، ۱۳۶۷ش.
- حسینی، محمود بن ابراهیم، تاریخ احمدشاهی، تهران، نشر عرفان، ۱۳۸۶ش
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، تهران، مؤسسه لغتنامه دهخدا، ۱۳۷۷ش.
- کاتب، فیضمحمد، سراجالتواریخ، کابل، چاپخانه دارالسلطنه، ۱۳۳۱ش.
- کریمی، سعید، مدخل «دهبیدیه»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، ۱۳۹۲ش.
- لاهوری، اقبال، کلیات اشعار فارسی، تهران، کتابخانه سنایی، ۱۳۷۰ش.
- وکیلی پوپلزایی (فوفلزایی)، عزیزالدین، تاریخ خرقه شریفه قندهار، کابل، مرکز تحقیقات علوم اسلامی، ۱۳۶۷ش.
- «نمایش عمومی خرقه مبارک؛ از ملاعمر تا اشرفغنی»، خبرگزاری جمهور، نشر: ۲۲ خرداد ۱۳۹۷، بازدید: ۸ بهمن ۱۳۹۹ش.
- «بزرگترین تجمع ملاهای افغان در فتوای جهاد علیه ربانی»، شبکه اطلاعرسانی افغانستان، نشر: ۴ آبان ۱۳۹۸ش، بازدید: ۸ بهمن ۱۳۹۹ش.
- زیارتگاه خرقه پیامبر(ص) در قندهار، خبرگزاری میزان، تاریخ انتشار مطلب: ۶ فروردین ۱۳۹۷ش.
- خرقه پیامبر (ص)؛ زیارتگاه مسلمانان در قندهار، سیستم معلوماتی گردشگری افعانستان، تاریخ انتشار مطلب: ۳ ثور ۱۳۹۹ش.