پیش‌نویس:اسلامی‌سازی علوم انسانی

از ویکی شیعه

اسلامی‌سازی علوم انسانی به بازسازی و تولید علوم انسانی بر اساس مبانی و اهداف دین اسلام اشاره دارد. این ایده به‌عنوان واکنشی به تعارض‌های مطرح شده میان علم و دین و سلطه علم سکولار غربی شکل گرفته است.

برخی تلاش برای اسلامی‌سازی علوم را به دوران صدر اسلام باز می‌گردانند. پس از رنسانس، برخی مسلمانان خواستار بازسازی علوم بر اساس ویژگی‌های اسلامی شدند. اسلامی‌سازی علوم انسانی توسط متفکرانی مانند سید جمال‌الدین اسدآبادی و محمد عبده آغاز شده و توسط شخصیت‌های دیگری همچون سید محمدباقر صدر و سید علی خامنه‌ای ادامه یافته است. پیشروان این حرکت بر این باورند که علم بر اساس جهان‌بینی اسلامی و با روش‌های غیرتجربی نیز باید توسعه یابد، زیرا علوم انسانی سکولار اهداف عالی انسان را تامین نمی‌کند. در مقابل مخالفان اسلامی‌سازی علوم انسانی معتقدند که این ایده غیرممکن یا بی‌فایده است. به باور آن‌ها، علوم انسانی باید به شکل تجربی و مستقل از اعتقادات دینی بررسی شود و تقسیم‌بندی به اسلامی و غیراسلامی در این علوم جایی ندارد.

موافقان اسلامی‌سازی علوم انسانی بر این باورند که برای موفقیت در این فرآیند باید به روش‌های پژوهشی متناسب با موضوع توجه کرد و از شتاب‌زدگی خودداری نمود. آن‌ها همچنین هشدار می‌دهند که اسلامی‌سازی علوم نباید به معنای تطبیق سطحی گزاره‌های دینی با یافته‌های علمی باشد.

مراکز مختلفی برای سیاست‌گذاری و تولید علوم اسلامی در سراسر جهان ایجاد شده‌اند، از جمله دانشگاه بین‌المللی اسلامی پاکستان و موسسه جهانی اندیشه اسلامی در آمریکا. وقوع انقلاب اسلامی در ایران نیز تاثیر مهمی در تحول علوم انسانی اسلامی داشته و منجر به ایجاد ساختارهای متعددی مانند فرهنگستان علوم اسلامی و دانشگاه امام صادق(ع) شده است. اگرچه گفته شده نتیجه قابل توجهی تا نیمه اول قرن ۱۵ قمری حاصل نشده است؛ اما موافقان اسلامی‌سازی علوم دلیل این مسئله را زمان‌بر بوده این فرایند یا نبودن دانشمندان اثرگذار در این عرصه دانسته‌اند.

معرفی و جایگاه

اسلامی‌سازی علوم انسانی به بازسازی و تولید علوم انسانی بر پایه‌ مبانی، روش‌ها، اهداف و مسائل دین اسلام گفته می‌شود.[۱] تعریف‌های مختلفی برای علوم انسانی وجود دارد.[۲] عبدالحسین خسروپناه (زاده: ۱۳۴۵ش) علوم انسانی را مجموعه‌ای از گفته‌ها و نظریه‌ها می‌داند که با استفاده از روش‌های تجربی و مبانی غیرتجربی، به بررسی و توضیح رفتارهای فردی و اجتماعی انسان‌ها می‌پردازند.[۳]

شکل‌گیری ایده علم اسلامی را واکنشی نسبت به تعارض‌های ادعایی میان علم و دین دانسته‌اند. برخی اندیشمندان با طرح این ایده گفته‌اند علم‌ورزی با توجه به مبانی دینی می‌تواند موجب شود ناسازگاری‌های ظاهری میان علم و دین از بین برود.[۴] یکی دیگر از عوامل شکل‌گیری علم دینی را سلطه جامعه سکولار غرب بر جوامع اسلامی دانسته‌اند. با رشد تکنولوژی و علم در غرب، جوامع اسلامی خود را وابسته به غرب دیدند. از این جهت گفتمانی میان مسلمانان مطرح گردید که می‌توان با تکیه بر میراث اسلامی و منبع دین علوم را بازسازی کرد.[۵]

تاریخچه

اصلاح باورها و علوم مطرح بر اساس تعالیم اسلامی را مسئله‌ای می‌دانند که ریشه در صدر اسلام دارد. با این حال گفته شده اولین رویارویی جدی تمدن اسلامی با تمدن‌های دیگر در عصر ترجمه[یادداشت ۱] شکل گرفته است.[۶] در دوران پس از رنسانس[یادداشت ۲] نیز سه گونه مواجهه با علوم جدید غربی در جامعه اسلامی وجود داشته است. دسته‌ای به صورت کلی هرگونه تعلیم و یادگیری این علوم را مصداق کفر دانسته و بر این باور بودند که اساسا این دانش‌ها نباید در جامعه اسلامی رواج یابد.[۷] در مقابل گروهی معتقد بودند که باید همه علوم جدید را پذیرفت و سرتاپا غربی شد.[۸] گروه سوم معتقد بودند که ضمن استفاده از دستاوردهای علمی دیگر تمدن‌ها باید این دانش‌ها را بر اساس ویژگی‌های جامعه اسلامی بازسازی کرد.[۹]

موافقان اسلامی‌سازی علوم انسانی

سید جمال‌الدین اسدآبادی (درگذشت: ۱۲۷۵ش) و محمد عبده (درگذشت: ۱۲۸۴ش) را از پایه‌گذاران اسلامی‌سازی علوم معرفی کرده‌اند.[۱۰] از دیگر شخصیت‌های موثر اهل سنت در این عرصه می‌توان به متفکر سوری شیخ عبدالرحمن کواکبی (درگذشت: ۱۲۸۱ش)، اندیشمندان پاکستانی اقبال لاهوری (درگذشت: ۱۳۱۷ش)، ابوالاعلی مودودی (درگذشت: ۱۳۵۸ش) و ضیاءالدین سردار (زاده: ۱۳۳۰ش)، مالک بن نبی (درگذشت: ۱۳۵۲ش) از الجزایر، سید قطب (درگذشت: ۱۳۴۵ش) و جمال‌الدین عطیه (درگذشت: ۱۳۹۵ش) متفکران مصری و سید محمد نقیب العطاس (زاده: ۱۳۱۰ش) اهل اندونزی اشاره کرد.[۱۱] از میان متفکران شیعه نیز افرادی همچون امام خمینی (درگذشت: ۱۳۶۸ش)، سیدعلی خامنه‌ای (زاده: ۱۳۱۸ش)، سید محمد باقر صدر (درگذشت: ۱۳۵۹ش)، مرتضی مطهری، عبدالله جوادی آملی، محمدتقی مصباح یزدی، علی شریعتی، سید منیرالدین حسینی، علی عابدی شاهرودی، سید حسین نصر، مهدی گلشنی، محمدمهدی میرباقری، علی‌اکبر رشاد، علیرضا اعرافی، حمید پارسانیا، حسین سوزنچی و عبدالحسین خسروپناه از جمله افرادی هستند که در زمینه تولید علم دینی و نهادسازی برای آن تلاش کرده‌اند.[۱۲]

دلایل ضرورت اسلامی‌سازی علوم

پیشروان اسلامی‌سازی علوم، برای اثبات ضرورت این مسئله به ارائه دلایلی پرداخته‌اند:

نقش جهان‌بینی در شكل‌گیری علم: مهدی گلشنی معتقد است كه هر علمی بر پایۀ یک جهان‌بینی و پیش‌فرض‌های متافیزیكی بنا می‌شود.[۱۳] با توجه به اینكه اسلام یک جهان‌بینی جامع ارائه می‌دهد، می‌توان علمی را بر پایه آن بنا نهاد.[۱۴]

اهمیت روش‌های غیرتجربی: به عقیده باورمندان به علم دینی، انحصار روش علم در تجربه صحیح نیست.[۱۵] گلشنی علاوه بر تأكید بر روش‌های تجربی، به نقش الهام و شهود در شكل‌گیری نظریه‌های علمی اشاره می‌كند و وحی را عالی‌ترین سطح شهود می‌داند.[۱۶]

پیوند واقعیت و ارزش در آموزه‌های دینی: ارزش‌های دینی بی‌ارتباط با واقعیت‌ها نبوده و بر اساس آ‌ن‌ها شکل می‌گیرند. بر این اساس علومی که از منابع دینی استنباط می‌شوند نیز همانند روش تجربی حکایت‌گر واقعیت‌ها هستند.[۱۷]

نارسایی علوم انسانی سكولار: معتقدان به علم دینی، علوم انسانی سکولار را متناسب با اهداف عالی انسان نمی‌دانند. به عقیده آن‌ها این علوم انسان را بریده از معنویت و صرفا مادی در نظر گرفته‌اند. از این جهت بازسازی این علوم بر پایه دین اسلام ضروری است.[۱۸]

مخالفان اسلامی‌سازی علوم انسانی

در مقابل موافقان ایده اسلامی‌سازی علوم انسانی، کسانی هستند که این ایده را غیر ممکن یا بی‌فایده معرفی می‌کنند. این افراد دلایلی را برای این مسئله ذکر کرده‌اند:

  • موضوع یکسان علوم انسانی: در علوم انسانی موضوع انسان است. نمی‌توان انسان را به انسان اسلامی و غیر اسلامی تقسیم کرد. پس علومی که مرتبط با انسان هستند نیز اسلامی و غیر اسلامی ندارند.[۱۹]
  • محدودیت قلمرو دین: به عقیده سروش دین در رابطه با اعتقادات و اخلاقیات و احکام به بیان امور ضروری حداقلی اکتفا کرده است. انتظار تبیین و حل مسائل مربوط به علوم انسانی فراتر از ظرفیت دین است.[۲۰] مصطفی ملکیان نیز معتقد است محتوای دین محتوای لازم برای شکل‌دادن به علوم انسانی را دارا نیست.[۲۱]
  • اسلامی‌سازی همان نقلی‌سازی است: براساس تحلیلی که عبدالکریم سروش ارائه می‌کند، آن‌چه مدافعان اسلامی‌سازی علوم به دنبال آن هستند استنباط علوم عقلی و تجربی از منابع نَقلی دین است. این رویکرد همراه با نفی علوم انسانی عقلی و تجربی است.[۲۲]
  • روش تجربی علوم انسانی: از نگاه سروش روش علوم انسانی تجربی است.[۲۳] نمی‌توان از روش تجربی خارج شد و با روش دیگری به این علوم پرداخت.[۲۴] مصطفی ملکیان نیز معتقد است حتی اگر در روش بتوان از متون دینی، علوم مختلف را استنباط کرد، در مقام عرضه و ارزیابی نمی‌توان تکیه بر متون دینی داشت؛ چرا که این متون مورد قبول همه مخاطبان نیست.[۲۵] بیژن عبدالکریمی، این تفاوت روشی در علم و دین را موجب تناقض‌نما شدن مفهوم «علم دینی» می‌داند. چرا که روش علمی تجربی است،‌ و روش دین غیر تجربی. در نتیجه علم دینی به معنای «علم تجربیِ غیر تجربی» خواهد بود.[۲۶]
  • جدا بودن حیطه ارزش‌ها و واقعیت‌ها: علم در پی بررسی واقعیت‌هاست. در صورتی که دین با ارزش‌ها گره خورده است. نمی‌توان با نگاه ایدئولوژیک وارد بررسی یک واقعیت شد. چرا که در این صورت به یک نسبیت خواهیم رسید. یعنی هر کسی واقعیت‌ها را بر اساس ارزش‌های ایدئولوژیک خود تفسیر خواهد کرد.[۲۷]

آسیب‌شناسی اسلامی‌‌سازی علوم انسانی

موافقان ضرورت اسلامی سازی علوم انسانی، آسیب‌هایی را برای اسلامی‌سازی مطرح کرده‌اند که باید در این فرایند مورد توجه قرار گیرد. توجه نداشتن به این آسیب‌ها موجب خواهد شد تا نتایج مطلوب از اسلامی سازی حاصل نگردد. یکی از این آسیب‌ها توجه داشتن ویژه به روش پژوهش متناسب با موضوع تحقیق است. در علوم انسانی مختلف ممکن است میزان توجه به روش عقلی یا تجربی یا نقلی متفاوت باشد.[۲۸]

همچنین نباید تصور شود که تطبیق گزاره‌های دینی با یافته‌های علوم تجربی به معنای اسلامی‌سازی آن علوم است. این روش در کوتاه مدت ممکن است موجب جلب نظرات شود اما پیامدهای بلند مدت خواهد داشت.[۲۹] شتابزدگی در فرایند اسلامی‌سازی یکی دیگر از آسیب‌های این عرصه است. باید توجه داشت که فرایند تحول در علوم، زمان‌بر است که با نظریه‌پردازی‌ها، نقدها و صرف هزینه و تلاش بسیار محقق می‌گردد.[۳۰]

آموزش‌محوری به جای پژوهش‌محوری، سطحی‌بودن پژوهش‌ها، خودباختگی علمی، مدرک‌گرایی و اهمال‌کاری نیز از دیگر آسیب‌هایی است که عامل اخلال در تولید علوم انسانی اسلامی دانسته شده است.[۳۱]

ساختارهای تشکیلاتی برای ایده اسلامی‌سازی علوم انسانی

چرا در زمینه‌ی علوم انسانی وقتی گفته میشود که بنشینیم فکر کنیم و علوم انسانیِ اسلامی را پیدا کنیم، یک عدّه‌ای فوراً برمی‌آشوبند که «آقا! علم است»؟ علم است؟ ... علم آن چیزی است که شما به آن دست پیدا کنید، بتوانید بفهمید آن را، از درون ذهن فعّال شما تراوش بکند. باید دنبال این باشیم که ما تولید علم بکنیم؛ تا کِی مصرف کنیم علم این‌وآن را؟ بله، مانعی ندارد که مثل کالایی که خودمان نداریم، دیگری دارد و از او می‌گیریم و استفاده میکنیم، از علم دیگران استفاده بکنیم امّا این نمی‌تواند دائمی باشد، این نمی‌تواند همیشگی باشد.[۳۲]

مراکزی جهت سیاست‌گذاری و تولید علوم اسلامی در مکان‌های مختلف ایجاد شده است. از جمله این مراکز و مجامع می‌توان به انجمن دانشجویان مسلمان ایالات متحده آمریکا (تاسیس: ۱۳۴۱ش)، دانشگاه بین‌المللی اسلامی پاکستان (تاسیس: ۱۳۵۹ش)، موسسه جهانی اندیشه اسلامی در ویرجینیای آمریکا (تاسیس: ۱۳۶۰ش) و دانشگاه بین‌المللی اسلامی مالزی (تاسیس: ۱۳۶۲ش)، اشاره کرد.[۳۳]

وقوع انقلاب اسلامی در ایران را اصلی‌ترین رویداد تحولی در فرایند تولید علم دینی می‌دانند. شکل‌گیری ساختار سیاسی برپایه مبانی معرفتی دینی موجب شده تا به صورت جدی و ضروری به اهمیت تحول در علوم انسانی پرداخته شود.[۳۴] از جمله ساختارهایی که بعد از انقلاب اسلامی در ایران با هدف تولید علوم انسانی اسلامی ایجاد شدند می‌توان به فرهنگستان علوم اسلامی (تاسیس: ۱۳۵۹ش)، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه (تاسیس: ۱۳۶۱ش)، دانشگاه امام صادق(ع) (تاسیس: ۱۳۶۱ش)، دانشگاه باقرالعلوم(ع) (تاسیس: ۱۳۶۴ش) و موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) (تاسیس: ۱۳۷۴ش) اشاره کرد.[۳۵]

همایش‌های برگزار شده در موضوع علوم انسانی اسلامی

همایش‌های بسیاری در راستای توسعه و ترویج اسلامی‌سازی علوم انسانی در کشورهای مختلف برگزار شده است. از جمله آن‌ها می‌توان به اولین کنگره جهانی اقتصاد اسلامی (عربستان، ۱۹۷۴م)، اولین کنگره جهانی اسلامی‌کردن دانش (سوییس، ۱۹۷۷م)، کنگره جهانی اسلامی‌سازی دانش (مالزی، ۱۹۸۴م)، اسلامی‌سازی آموزش و پرورش (سنتپترزبورگ، ۱۹۹۲م)، همایش بومی و اسلامی‌سازی علوم انسانی (پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۵ش)، همایش روش‌شناسی پژوهش در علوم انسانی با رویکرد اسلامی (موسسه امام خمینی(ره)، ۱۳۹۱ش) اشاره کرد.[۳۶]

نتایج تلاش‌های شکل گرفته

گفته شده با وجود تلاش‌های شکل گرفته در زمینه اسلامی‌سازی علوم، نتیجه چشمگیری نا نیمه نخست قرن ۱۵ قمری در این زمینه به دست نیامده است.[۳۷] با این حال مدافعان ایده اسلامی‌‌کردن دانش بر این باورند که فرایند شکل‌گیری دانش دینی طولانی است و عمر فعالیت‌های انجام شده در آن کوتاه است.[۳۸] همچنین برخی براین باورند که با وجود تلاش‌های صورت گرفته در این زمینه هنوز دانشمند تاثیرگذاری که بتواند جریان‌سازی اساسی انجام دهد در این عرصه ظهور پیدا نکرده است.[۳۹]

پانویس

  1. خسروپناه،‌ فلسفه علوم انسانی، ۱۳۹۲ش، ص۱۲۹؛ شریفی، روش‌شناسی علوم انسانی اسلامی، ۱۳۹۵ش، ص۴۹-۵۰؛ علوانی، إسلامیة المعرفة بین الأمس و الیوم،‌ ۱۴۱۷ق،‌ ص۱۹.
  2. خسروپناه،‌ فلسفه علوم انسانی، ۱۳۹۲ش، ص۲۰-۲۲.
  3. خسروپناه،‌ فلسفه علوم انسانی، ۱۳۹۲ش، ص۲۲.
  4. موحد ابطحی، تحلیل بر اندیشه‌های علم دینی در جهان اسلام، ۱۳۹۵ش، ص۱۲-۱۳.
  5. موحد ابطحی، تحلیل بر اندیشه‌های علم دینی در جهان اسلام، ۱۳۹۵ش، ص۱۳-۱۴؛ خسروپناه، در جستجوی علوم انسانی اسلامی، ۱۳۹۳ش ، ج۱، ص۳۳.
  6. موحد ابطحی، تحلیل بر اندیشه‌های علم دینی در جهان اسلام، ۱۳۹۵ش، ص۲۶.
  7. موحد ابطحی، تحلیل بر اندیشه‌های علم دینی در جهان اسلام، ۱۳۹۵ش، ص۳۴-۳۵؛ مرادی، اسلامی‌سازی معرفت، ۱۳۸۵ش، ص۴.
  8. موحد ابطحی، تحلیل بر اندیشه‌های علم دینی در جهان اسلام، ۱۳۹۵ش، ص۳۵؛ مرادی، اسلامی‌سازی معرفت، ۱۳۸۵ش، ص۴.
  9. موحد ابطحی، تحلیل بر اندیشه‌های علم دینی در جهان اسلام، ۱۳۹۵ش، ص۳۵-۳۶؛ مرادی، اسلامی‌سازی معرفت، ۱۳۸۵ش، ص۴-۵.
  10. موحد ابطحی، تحلیل بر اندیشه‌های علم دینی در جهان اسلام، ۱۳۹۵ش، ص۴۶.
  11. موحد ابطحی، تحلیل بر اندیشه‌های علم دینی در جهان اسلام، ۱۳۹۵ش، ص۴۶-۴۷.
  12. موحد ابطحی، تحلیل بر اندیشه‌های علم دینی در جهان اسلام، ۱۳۹۵ش، ص۴۷.
  13. گلشنی، الگوی اسلامی-ایرانی توسعه علم، ۱۳۸۸ش، ص۹۶.
  14. گلشنی، از علم سکولار تا علم دینی، ۱۳۸۵ش، ص۱۷۰-۱۷۵.
  15. برای نمونه نگاه کنید به: گلشنی، از علم سکولار تا علم دینی، ۱۳۸۵ش، ص۸۹.
  16. گلشنی، از علم سکولار تا علم دینی، ۱۳۸۵ش، ص۷۰.
  17. شه‌گلی، «ارزیابی ادلّۀ انکار علم دینی (بر اساس دیدگاه عبدالکریم سروش)»، ص۳۴۵.
  18. برای نمونه نگاه کنید به: خامنه‌ای، «بیانات در دیدار اساتید دانشگاه‌ها»، پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه‌ای؛ خسروپناه، در جستجوی علوم انسانی اسلامی، ۱۳۹۳ش ، ج۱، ص۴۰.
  19. سروش، « اسلام و علوم اجتماعی، نقدی بر دینی کردن علم»، ص۳۳۳-۳۳۴.
  20. سروش، «دین اقلی و اکثری»، ص۴-۵؛ سروش، « اسلام و علوم اجتماعی، نقدی بر دینی کردن علم»، ص۸۴-۱۱۲.
  21. ملکیان، «امکان و چگونگی علم دینی»، ص۱۱-۱۲.
  22. شه‌گلی، «ارزیابی ادلّۀ انکار علم دینی (بر اساس دیدگاه عبدالکریم سروش)»، ص۳۳۳.
  23. سروش، درس‌هایی در فلسفه علم الاجتماع، ۱۳۸۵ش، ص۱۷.
  24. سروش، درس‌هایی در فلسفه علم الاجتماع، ۱۳۸۵ش، ص۱۸.
  25. ملکیان، «امکان و چگونگی علم دینی»، ص۱۲-۱۳.
  26. عبدالکریمی، پایان تئولوژی، ۱۳۹۵ش، ج۱، ص۱۷۴-۱۷۵.
  27. سروش، «اسلام و علوم اجتماعی، نقدی بر دینی کردن علم»، ص۲۱۸.
  28. محیطی اردکان و مصباح، «بایدها و نبایدهاى اسلامى سازى علوم انسانى از دیدگاه علّامه مصباح»، ص۱۴۴-۱۴۵.
  29. محیطی اردکان و مصباح، «بایدها و نبایدهاى اسلامى سازى علوم انسانى از دیدگاه علّامه مصباح»، ص۱۴۶.
  30. محیطی اردکان و مصباح، «بایدها و نبایدهاى اسلامى سازى علوم انسانى از دیدگاه علّامه مصباح»، ص۱۴۶.
  31. جمشیدی، «موانع فرهنگی فرا روی تولید علوم انسانی اسلامی»، ص۴۰-۴۱.
  32. حسینی خامنه‌ای، «بیانات در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاه‌ها،‌ ۱۳۹۷/۳/۲۰»، پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله خامنه‌ای.
  33. موحد ابطحی، تحلیل بر اندیشه‌های علم دینی در جهان اسلام، ۱۳۹۵ش، ص۴۸.
  34. میرزایی و دیگران، «از جهان‌بینی اسلامی تا تولید علم دینی»، ص۴-۵.
  35. موحد ابطحی، تحلیل بر اندیشه‌های علم دینی در جهان اسلام، ۱۳۹۵ش، ص۴۸.
  36. موحد ابطحی، تحلیل بر اندیشه‌های علم دینی در جهان اسلام، ۱۳۹۵ش، ص۵۰-۵۱.
  37. موحد ابطحی، تحلیل بر اندیشه‌های علم دینی در جهان اسلام، ۱۳۹۵ش، ص۱۵.
  38. موحد ابطحی، تحلیل بر اندیشه‌های علم دینی در جهان اسلام، ۱۳۹۵ش، ص۱۶؛ برای نمونه نگاه کنید به: علوانی، إسلامیة المعرفة بین الأمس و الیوم،‌ ۱۴۱۷ق،‌ ص۱۱.
  39. موحد ابطحی، تحلیل بر اندیشه‌های علم دینی در جهان اسلام، ۱۳۹۵ش، ص۱۶.

یادداشت‌ها

  1. از زمان حکومت منصور عباسی تلاش‌هایی برای ترجمه متون بیگانگان به زبان عربی شکل گرفت. این دوره تاریخی تحولات علمی و فرهنگی زیادی را در جامعه اسلامی رقم زد که بعدها از آن به «عصر ترجمه» یاد شد. (ولایتی، فرهنگ و تمدن اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۳۱)
  2. رنسانس یا تولد دوباره دوره‌ای از حدود قرن ۱۵ الی ۱۷ میلادی در غرب است که دوران حاکمیت فکری و سیاسی کلیسا در غرب که از آن به عنوان قرون وسطی یاد می‌شود را پایان داده و دوران مدرن را شروع کرد. در دوره رنسانس، انسان‌محوری و فردیت در زمینه‌های مختلف به اوج رسید. ( راسل، تاریخ فلسفه غرب، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۶۸۲.)

منابع

  • جمشیدی، مهدی، «موانع فرهنگی فرا روی تولید علوم انسانی اسلامی»، مجله کیهان فرهنگی، سال۲۷، شماره ۲۹۰ و ۲۹۱، بهمن و اسفند ۱۳۸۹ش.
  • حسینی خامنه‌ای، سید علی، «بیانات در دیدار اساتید دانشگاه‌ها»، پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه‌ای، تاریخ درج مطلب: ۸ شهریور ۱۳۸۸ش، تاریخ بازدید: ۱۷ آذر ۱۴۰۳ش.
  • حسینی خامنه‌ای، سیدعلی، «بیانات در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاه‌ها»، پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه‌ای، تاریخ درج مطلب: ۲۰ خرداد ۱۳۹۷ش، تاریخ بازدید: ۱۷ آذر ۱۴۰۳ش.
  • خسروپناه، عبدالحسین، در جستجوی علوم انسانی اسلامی، قم، دفتر نشر معارف، ۱۳۹۳ش.
  • خسروپناه،‌ عبدالحسین، فلسفه علوم انسانی، تهران، سازمان بسیج اساتید، ۱۳۹۲ش.
  • راسل، برتراند، تاریخ فلسفه غرب، ترجمه نجف دریابندری، تهران، کتاب پرواز، ۱۳۷۳ش.
  • سروش، عبدالکریم، «دین اقلی و اکثری»، مجله کیان،‌ شماره ۴۱، ۱۳۷۷ش.
  • سروش، عبدالکریم، «اسلام و علوم اجتماعی، نقدی بر دینی کردن علم»، در علم دینی؛ دیدگاه‌ها و ملاحظات، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۵ش.
  • سروش، عبدالکریم، درس‌هایی در فلسفه علم الاجتماع، تهران، نشر نی، ۱۳۸۵ش.
  • شریفی، احمدحسین، روش‌شناسی علوم انسانی اسلامی، تهران، مرکز پژوهش‌های علوم انسانی اسلامی صدرا، ۱۳۹۵ش.
  • شه‌گلی، احمد، «ارزیابی ادلّۀ انکار علم دینی (بر اساس دیدگاه عبدالکریم سروش)»، فصلنامه مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی، پیاپی ۸۳، سال ۲۴، شماره ۲، تابستان ۱۳۹۹ش.
  • عبدالکریمی، بیژن، پایان تئولوژی، تهران، نقد فرهنگ، ۱۳۹۵ش.
  • علوانی، طه جابر فیاض، إسلامیة المعرفة بین الأمس و الیوم، قاهره، المعهد العالمی للفکر الإسلامی، ۱۴۱۷ق.
  • گلشنی، مهدی، از علم سکولار تا علم دینی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۵ش.
  • گلشنی، مهدی، الگوی اسلامی-ایرانی توسعه علم، تهران، مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، ۱۳۸۸ش.
  • محمد میرزایی و دیگران، «از جهان‌بینی اسلامی تا تولید علم دینی»،‌ مجله پژوهش‌های اجتماعی اسلامی، دوره ۲۵، شماره ۱۲۰، اسفند ۱۳۹۸ش.
  • محیطی اردکان، محمدعلی و علی مصباح، «بایدها و نبایدهاى اسلامى سازى علوم انسانى از دیدگاه علّامه مصباح»، مجله معرفت فلسفی، سال ۱۰، شماره ۱، پیاپی ۳۷، پاییز ۱۳۹۱ش.
  • مرادی، مجید، اسلامی‌سازی معرفت، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۵ش.
  • ملکیان، مصطفی، «امکان و چگونگی علم دینی»، روش شناسی علوم انسانی، شماره ۲۲، بهار ۱۳۷۹ش.
  • موحد ابطحی، محمدتقی، تحلیل بر اندیشه‌های علم دینی در جهان اسلام، قم، مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر المصطفی، ۱۳۹۵ش.
  • ولایتی، علی‌اکبر، فرهنگ و تمدن اسلامی، قم، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۶ش.