طوبی
طوبی (طوبا) یا شجره طوبی نام درختی در بهشت که بر اساس روایات خداوند آن را با دست خویش خلق نمود. اصل و ریشه این درخت در خانه پیامبر(ص) و شاخههای آن در خانههای مؤمنان است.
جایگاه و مفهومشناسی
کلمه طوبی در قرآن یکبار در آیه ۲۹ سوره رعد ذکر شده است: «الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ طُوبی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَاب»
واژه " طوبی" را اصلاً عربی نمیدانند؛ طبق نظر ابن عباس طوبی نام بهشت به زبان حبشی است و سعید بن جبیر طوبی را نام بهشت به زبان هندی دانسته است.[۱]
برخی مفسران منظور از کلمه طوبی در قرآن را مفاهیمی غیر از نام درختی خاص ذکر کردهاند،[یادداشت ۱] ولی در روایات شیعه و اهل سنت،[یادداشت ۲] از طوبی به عنوان درخت یاد شده است. برخی معتقدند خداوند برخی از اصطلاحات سنگین و مفاهیم نامأنوس با ذهن بشری، مانند حقیقت «طوبی» را در قالب مفاهیم قابل فهمِ بشر بیان کرده، و نباید در این موارد حقیقت معنا را همین درختهای دنیوی تصور کرد.
طوبی در روایات
مجلسی اول با توجه به مضمون روایات، درخت طوبی را اینگونه توصیف میکند: درختی است در بهشت و همانگونه که نور خورشید در همه خانهها وارد میشود، شاخههای آن در خانه همه بهشتیان کشیده شده است، در هر شاخهای از آن میوهها و نعمتهایی است که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه در خاطر کسی خطور کرده است. آن درخت را خداوند با دست قدرت خود آفریده است و آن را جانی داده است که شیعیان و درجات آنها را میشناسد، و بهشتیان هر گونه زینتی که بخواهند و هر نوع میوه که تمایل داشته باشند از آن درخت بچینند و این درخت ثمره محبت اهل بیت(ع) است.»[۲]
|
|
حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۱۲ق، ج۲۴، ص۳۲۴ |
در حدیثی از امام علی(ع)، در اول شعبان به امر خداوند در بهشت گشوده شده و به درخت طوبی فرمان میدهد تا شاخههایش را بر روی دنیا بگسترد، اعمال این ماه، مانند چنگ زدن به شاخههای این درخت بوده و شخص را بهشتی میکند.[۳]
بر اساس روایات درخت طوبی یکی از چند چیزی است که خداوند با دست قدرت خویش آنها را خلق نموده است.[۴]
در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) در مورد درخت طوبی پرسش شد. حضرت فرمود اصلِ آن درخت در خانه من است و فرع آن بر اهل بهشت. دقایقی بعد شخص دیگری همین سؤال را پرسید و حضرت فرمود: طوبی در خانه علی(ع) است. حاضرین با تعجب علت تفاوت پاسخ را پرسیدند، پیامبر(ص) فرمود: خانه من و علی(ع) در بهشت در یک مکان است.[۵]
- در روایات است که رسول خدا (ص) فاطمه را زیاد میبوسیدو چون به نظر عايشه بوسیدن فاطمه امری نامتعارف بود، رسول خدا (ص) به عایشه گفت: هنگامی كه مرا در واقعه اسراء به آسمان بردند، وارد بهشت شدم، جبرئیل مرا نزدیک درخت طوبی برد و از میوههای آن به من داد و من خوردم. خداوند آن را تبديل به آب در پشت من كرد. وقتی به زمین نزد خديجه آمدم، او به فاطمه حامله شد، هیچ زمانی فاطمه را نبوسیدم مگر این كه بوی همان درخت طوبی را از او استشمام کردم.[۶]
شرح روایت
سید محمدحسین حسینی تهرانی در شرح این روایت میگوید: «طوبی» از مادّۀ طابَ به معنای پاک و طَیِّب و پاکیزه است و از آنجاکه بهشت محلّ پاکی و طهارت، و جای طیب و پاکیزه، و مکان ورودِ پاکان و طیبان است، شَجَرۀ طوبی در بهشت است. حقیقت طوبی، همان نَزاهت و قداست است، و چون دارای فروع و شاخههائی است و طهارت و قداست به انواع و اشکالی متحقّق میگردد، در آخرت نیز بصورت درختی است که دارای شاخه و فروع نیکو و با ثمر است.[۷]
بر اساس روایات، اصل درخت طهارت و قداست، ولایت است که از آن هر خوبی و هر خیری پدید میآید و بدون ولایت که ناشی از محبّت است هیچ چیز دارای ارزش نیست، پس ریشه و اصل این درخت در خانۀ ولایت است و شاخههای آن که طهارت و رحمت و عافیت، ایثار و إنفاق، عبادت و جهاد، نماز و روزه، و سائر افعال و صفات پسندیده است، همه از این تنه و ریشه منشعب میگردد، و هر شاخهای از این ریشه نیرو میگیرد و رشد پیدا میکند.[۸]
ولادت حضرت فاطمه(س)
از امام صادق(ع) روایت شده است که پیامبر(ص)، فاطمه(س) را زیاد میبوسید. عایشه این کار را ناپسند شمرد! پس رسول خدا(ص) گفت: ای عایشه! هنگامی که مرا به معراج بردند، داخل بهشت شدم. جبرئیل مرا به نزدیک «طوبی» برد و از آن درخت، سیبی به من داد و خوردم. از این سیب، نطفهای تولید شد که پس از بازگشت به زمین با همسرم خدیجه درآمیختم و او به فاطمه باردار شد. اکنون هر گاه اشتیاق بهشت پیدا میکنم، دخترم را میبوسم و چون او را میبوسم، بوی درخت طوبی را استشمام میکنم.[یادداشت ۳]
در ادبیات
پانویس
- ↑ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۳۱۶.
- ↑ مجلسی، لوامع صاحبقرانی، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۳۲
- ↑ مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۴، ص۶۱
- ↑ الحر العاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۱۲ق، ج۲۴، ص۳۲۴
- ↑ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۸۸
- ↑ قمی، تفسیر قمی،۱۴۰۴ ق، ج۱، ص۲۲.
- ↑ تهرانی، معاد شناسی، ۱۴۲۷ق، ج۱۰، ص۱۴۲
- ↑ تهرانی، معاد شناسی، ۱۴۲۷ق، ج۱۰، ص۱۴۲
یادداشت
- ↑ قیل فی معناه عشرة أقوال: أحدها: لهم بطیب العیش. و ثانیها: قال ابن عباس: معناه فرح لهم تقرّبه أعینهم. و ثالثها: قال قتادة: معناه الحسنی لهم. و رابعها: قال عکرمة: نعم ما لهم. و خامسها: قال الضحاک: غبطة لهم. و سادسها: قال ابراهیم: کرامة لهم من اللَّه. و سابعها: قال مجاهد: الجنة لهم. و ثامنها: قال ابو هریرة: طوبی شجرة فی الجنة. و تاسعها: قال الجبائی: تأنیث الأطیب من صفة الجنة، و المعنی إنها أطیب الأشیاء لهم. و عاشرها: قال الزجاج: المعنی العیش الأطیب لهم. و هذه الأقوال متقاربة المعنی. طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۲۵۰
- ↑ مسند احمد بن حنبل: قال النبی(ص): طوبی لمن رآنی و آمن بی، و طوبی ثم طوبی ثم طوبی لمن آمن بیو لم یرنی. قال له رجل: و ما طوبی؟ قال: «شجرة فی الجنة مسیرتها مائة عام ثیاب أهل الجنة تخرج من أکمامها». و روی البخاری و مسلم جمیعا عن إسحاق بن راهویه، عن مغیرة المخزومی عن وهیب عن أبی حازم، عن سهل بن سعد رضی اللّه عنه أن رسول اللّه صلی اللّه علیه و سلم قال: «إن فی الجنة شجرة یسیر الراکب فی ظلها مائة عام لا یقطعها» به نقل از ابن کثیر دمشقی، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۳۹۲
- ↑ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یکثِرُ تَقْبِیلَ فَاطِمَةَ ع فَأَنْکرَتْ ذَلِک عَائِشَةُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص یا عَائِشَةُ إِنِّی لَمَّا أُسْرِی بیإِلَی السَّمَاءِ دَخَلْتُ الْجَنَّةَ فَأَدْنَانِی جَبْرَئِیلُ مِنْ شَجَرَةِ طُوبَی وَ نَاوَلَنِی مِنْ ثِمَارِهَا فَأَکلْتُهُ فَحَوَّلَ اللَّهُ ذَلِک مَاءً فِی ظَهْرِی فَلَمَّا هَبَطْتُ إِلَی الْأَرْضِ وَاقَعْتُ خَدِیجَةَ فَحَمَلَتْ بِفَاطِمَةَ فَمَا قَبَّلْتُهَا قَطُّ إِلَّا وَجَدْتُ رَائِحَةَ شَجَرَةِ طُوبَی مِنْهَا. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۶
منابع
- ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، به کوشش یوسف مرعشلی، بیروت، دار المعرفة، چاپ سوم، ۱۴۰۹ق.
- حر العاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، قم، مؤسسه اهل البیت (علیهم السلام)، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- طباطبایی، سید محمدحسین ، المیزان فی تفسیرالقرآن، بیروت، اعلمی، چاپ سوم، افست قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۹۳ق.
- تهرانی، سید محمد حسین، معاد شناسی، مشهد، نشر علامه طباطبائی، ۱۴۲۷ق.
- طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی تا.
- قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، قاهره، دار الكاتب العربی للطباعة و النشر، چاپ سوم، ۱۳۸۷ق.
- قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی،ناشر: دار الكتاب، قم، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
- مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدُرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، سوم، ۱۴۰۳ق.
- مجلسی، محمدتقی، لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه، قم، مؤسسه اسماعیلیان، ۱۴۱۴ق.