آیه ۴ سوره تحریم

از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از آیه صالح المؤمنین)
آیه ۴ سوره تحریم
مشخصات آیه
واقع در سورهتحریم
شماره آیه۴
جزء۲۸
اطلاعات محتوایی
شأن نزولسفارشِ توبه نسبت به همسران پیامبر(ص) به جهت افشای راز حضرت
مکان نزولمدینه
آیات مرتبطآیه ۱ سوره تحریم، آیه ۲ سوره تحریم،
آیه ۳ سوره تحریم، آیه ۵ سوره تحریم


آیه ۴ سوره تحریم دو تن از همسران پیامبر(ص) را به دلیل افشای راز پیامبر(ص) سرزنش نموده و از آنها می‌خواهد توبه کنند. در ادامه آیه، آنها را تهدید کرده که اگر علیه پیامبر(ص) هم‌دست شده و دسیسه کنند، خدا، جبرئیل، صالح المؤمنین و فرشتگان از او پشتیبانی خواهند کرد. از تفاسیر اهل‌سنت نقل شده که این دو همسر که «اِن تتوبا» به آنها اشاره دارد، حفصه و عایشه بوده و منظور از صالح المؤمنین، امام علی(ع) است.
دربارهٔ افشای راز پیامبر(ص)، برخی کتاب‌های تفسیری آن راز را سوگند پیامبر بر نخوردن عسل و برخی دیگر، سوگندِ وی بر ترک آمیزش با همسرش ماریهٔ قِبطیه دانسته‌اند. برخی منابع نیز راز پیامبر را خبرِ وی بر زمام‌داری ابوبکر و عمَر عنوان کرده‌اند.

نکات کلی

آیه چهارم سوره تحریم که از آیات مدنی به شمار می‌رود،[۱] دو تن از همسران پیامبر(ص) را مورد سرزنش قرار داده و از آنها می‌خواهد که از کار خویش (یعنی افشای راز پیامبر که در آیه قبل بیان نمود) توبه نمایند.[۲] سپس آنها را تهدید می‌کند که اگر علیه پیامبر(ص) هم‌دست شوند خداوند، جبرئیل، صالح المؤمنین و فرشتگان از او پشتیبانی خواهند نمود.[۳] حسکانی از عالمان اهل‌سنت از ابن‌عباس نقل کرده که «اِن تتوبا» خطاب به حفصه و عایشه بوده و مراد از صالح المؤمنین، علی(ع) است.[۴]

﴿إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ ۝٤ [تحریم:4]
﴿اگر [شما دو زن] به درگاه خدا توبه کنید [بهتر است] واقعاً دلهایتان انحراف پیدا کرده است و اگر علیه او به یکدیگر کمک کنید در حقیقت‌خدا خود سرپرست اوست و جبرئیل و صالح مؤمنان [نیز یاور اویند] و گذشته از این فرشتگان [هم] پشتیبان [او] خواهند بود «۴» ۝٤



سوره تحریم: آیه ۴

شأن نزول

در کتاب‌های تفسیری آمده است، سفارش به توبه نسبت به همسران پیامبر، به جهت افشای راز پیامبر(ص) توسط آنها بود.[۵] اما اینکه آنها چه رازی از حضرتش را فاش نمودند، گزارش‌هایی - با نقل‌های متفاوت - در تفاسیر شیعه و سنی به چشم می‌خورد؛[۶] علامه طباطبایی معتقد است، این‌گزارش‌ها به روشنی بر آیات نخست این سوره منطبق نمی‌گردد.[۷]

ترک خوردن عسل

برخی تفاسیر راز پیامبر را سوگند وی بر نخوردن عسل دانسته‌اند؛ در مجمع البیان نقل شده که شخصی برای حفصه کوزه عسلی آورد و هرگاه پیامبر به دیدار او می‌رفت، با پذیراییِ عسل، رسول خدا را بیشتر نزد خود نگاه می‌داشت. عایشه از این موضوع ناراحت بود؛ ازاین‌رو با سایر همسران پیامبر نقشه کشید که وقتی رسول خدا نزد آنها آمد، بگویند ما از شما بوی مَغافیر (شیرهٔ بَدبوی نوعی درخت) می‌شنویم. پس پیامبر نزد هر یک از همسرانش که می‌رفت همین مطلب را می‌شنید. پیامبر که از داشتن بوی بد گریزان بود، نزد عایشه سوگند یاد کرد که برای همیشه عسل نخورد[۸] و از او خواست این سخن را به کسی نگوید.[۹] برخی مفسران خوردن عسل را در خانه زینب دختر جَحْش یا ام‌سَلَمه یا سوده دانسته و معتقدند عایشه و حفصه با هم این نقشه را کشیده و پیامبر نزد حفصه قسَم خورد.[۱۰] تفسیر نمونه، این گزارش را مشهورتر و مناسب‌تر ارزیابی کرده است.[۱۱]

ترک رابطه با ماریه

در برخی گزارش‌ها راز پیامبر، سوگندِ او بر ترک آمیزش با ماریهٔ قِبطیه، آمده است؛ شیخ طبرسی نقل می‌کند روزی پیامبر(ص) در غیاب حفصه و در خانه او با ماریه قبطیه نزدیکی داشت. وقتی حفصه از موضوع مطلع شد، به پیامبر اعتراض کرد و او برای جلب رضایتش قَسم خورد که دیگر با ماریه همبستر نشود و از حفصه خواست که کسی از این سوگند با خبر نشود.[۱۲] براساس برخی گزارش‌ها پیامبر(ص) به درخواست حفصه و یا تهدید عائشه که دیگر به پیامبر نگاه نمی‌کند؛ آمیزش با ماریه را برخود حرام کرد. [۱۳]

زمام‌داری ابوبکر و عمر

برخی منابع، راز پیامبر را خبرِ وی بر زمام‌داری ابوبکر و عمَر عنوان کرده‌اند؛ علی بن ابراهیم قمی از محدّثان و مفسران شیعه، در کتاب تفسیرش می‌نویسد: پیامبر پس از سوگند بر ترک نزدیکی با ماریه قبطیه، رازی را به حفصه گفت و آن اینکه: پس از وی، ابوبکر و سپس عمر خلافت را بدست خواهند گرفت و از حفصه خواست این راز را افشا نکند، ولی او همان لحظه به عایشه خبر داد و بدین ترتیب ابوبکر و عمر نیز خبردار شده و نقشهٔ خوراندن سم به پیامبر را کشیدند، که این آیات نازل شد.[۱۴]

پانویس

  1. معرفت، آموزش علوم قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۱۶۸.
  2. واحدی، اسباب النزول، ۱۳۸۳ش، ص۲۳۳؛ فیض‌الاسلام، ترجمه و تفسیر قرآن، ۱۳۷۸ش، ج۳، ص۱۱۱۶.
  3. فیض‌الاسلام، ترجمه و تفسیر قرآن، ۱۳۷۸ش، ج۳، ص۱۱۱۶-۱۱۱۷.
  4. حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۵۱.
  5. برای نمونه، رجوع کنید به ابن‌جزی غرناطی، محمد بن احمد، کتاب التسهیل، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۳۹۱؛مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۴، ص۲۷۰.
  6. برای نمونه، رجوع کنید به طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۸۲ش، ج۱۰، ص۴۷۱؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۶۲-۵۶۳؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۲۳۹؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۴، ص۲۷۱.
  7. طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۳۳۷-۳۳۸.
  8. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۸۲ش، ج۱۰، ص۴۷۱.
  9. تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۴، ص۲۷۱.
  10. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۸۲ش، ج۱۰، ص۴۷۱؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۶۳؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۲۳۹؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۴، ص۲۷۱.
  11. تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۴، ص۲۷۱.
  12. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۸۲ش، ج۱۰، ص۴۷۱-۴۷۲.
  13. طباطبایی، المیزان، منشورات اسماعیلیان، ج۱۹، ص۳۳۸.
  14. قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۳۷۵-۳۷۶.

منابع

  • قرآن کریم، ترجمه حسین انصاریان.
  • ابن‌جزی غرناطی، محمد بن احمد، التسهیل لعلوم التنزیل، تحقیق: دکتر عبدالله خالدی‏، بیروت، شرکت دار الارقم بن ابی‌الارقم، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
  • حسکانی، عبیدالله بن احمد، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق: محمدباقر محمودی‏، تهران، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
  • زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق.
  • سیوطی، عبدالرحمن، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، قم، کتابخانه عمومی حضرت آیت الله مرعشی نجفی(ره)، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
  • طباطبایی، سید محمدحسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی‏، چاپ پنجم‏، ۱۴۱۷ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، با مقدمهٔ محمد جواد بلاغی‏، ، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش.
  • فیض‌الاسلام اصفهانی، سید علی‌نقی، ترجمه و تفسیر قرآن عظیم، تهران، فقیه، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
  • قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح: سید طیب موسوی جزائری،‏ قم، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.
  • معرفت، محمدهادی، آموزش علوم قرآن، قم، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • واحدی نیشابوری، علی، اسباب النزول، ترجمه: علیرضا ذکاوتی، تهران، نشر نی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.