آیه ۳ سوره تحریم

از ویکی شیعه
آیه ۳ سوره تحریم
مشخصات آیه
واقع در سورهتحریم
شماره آیه۳
جزء۲۸
اطلاعات محتوایی
شأن نزولبیان راز پیامبر به یکی از همسرانش
مکان نزولمدینه
آیات مرتبطآیه ۱ سوره تحریم، آیه ۲ سوره تحریم،
آیه ۴ سوره تحریم، آیه ۵ سوره تحریم


آیه ۳ سوره تحریم از رازی سخن گفته که رسول خدا(ص) آن را برای یکی از همسرانش بازگو کرد، ولی او این راز را فاش نمود.
برخی منابع، این راز را سوگند پیامبر بر ترک خوردن عسل دانسته و برخی، سوگند وی بر ترک نزدیکی با یکی از همسرانش به‌ نام ماریه قِبطیه. در بعضی تفاسیر نیز، این راز، خبرِ زمام‌داری ابوبکر و عمَر بعد از پیامبر عنوان شده است. همچنین بیشتر مفسرین، زنی که راز پیامبر را فاش نمود را حفصه یا عایشه دانسته‌اند.

معرفی

آیه سوم سوره تحریم که از آیات مدنی به شمار می‌رود،[۱] از رازی سخن گفته که پیامبر آن را برای یکی از همسرانش بازگو کرد، ولی او این راز را فاش نمود و پیامبر این خطایش را به وی گوشزد کرد.[۲]

«وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِیُّ إِلَیٰ بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِیثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَ أَظْهَرهُ اللَّهُ عَلَیْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ ۖ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنْبَأَکَ هَٰذَا ۖ قَالَ نَبَّأَنِیَ الْعَلِیمُ الْخَبِیرُ»


[هنگامی که پیامبر رازی را به یکی از همسرانش گفت و او آن‌را فاش کرد، خدا پیامبر را از افشای راز آگاه کرد، پیامبر بخشی از آن [راز فاش شده] را به آن زن گوشزد کرد و از گفتن بخشی دیگر [برای آنکه وی بیشتر شرمنده نشود] خودداری نمود. آن زن گفت: چه کسی افشای راز را به تو خبر داد؟ پیامبر گفت: خدای دانای آگاه، به من خبر داد.



سورهٔ تحریم، آیهٔ ۳، ترجمه انصاریان.


پیامبر چه رازی را با همسرش در میان نهاد؟

دربارهٔ شأن نزول و اینکه پیامبر چه رازی را با یکی از همسرانش در میان گذاشت، گزارش‌هایی - با نقل‌های متفاوت - در تفاسیر شیعه و سنی به چشم می‌خورد؛[۳] علامه طباطبایی معتقد است، این‌گزارش‌ها به روشنی بر آیات نخست این سوره منطبق نمی‌گردد.[۴]

ترک خوردن عسل

برخی تفاسیر راز پیامبر را سوگند وی بر نخوردن عسل دانسته‌اند؛ در مجمع البیان نقل شده که شخصی برای حفصه کوزه عسلی آورد و هرگاه پیامبر به دیدار او می‌رفت، با پذیراییِ عسل، رسول خدا را بیشتر نزد خود نگاه می‌داشت. عایشه از این موضوع ناراحت بود؛ ازاین‌رو با سایر همسران پیامبر نقشه کشید که وقتی رسول خدا نزد آنها آمد، بگویند ما از شما بوی مَغافیر (شیرهٔ بَدبوی نوعی درخت) می‌شنویم. پس پیامبر نزد هر یک از همسرانش که می‌رفت همین مطلب را می‌شنید. پیامبر که از داشتن بوی بد گریزان بود، نزد عایشه سوگند یاد کرد که برای همیشه عسل نخورد[۵] و از او خواست این سخن را به کسی نگوید.[۶] برخی مفسران خوردن عسل را در خانه زینب دختر جَحْش یا ام‌سلمه یا سوده دانسته و معتقدند عایشه و حفصه با هم این نقشه را کشیده و پیامبر نزد حفصه قسَم خورد.[۷] تفسیر نمونه، این گزارش را مشهورتر و مناسب‌تر ارزیابی کرده است.[۸]

ترک رابطه با ماریه

در برخی گزارش‌ها راز پیامبر، سوگندِ او بر ترک آمیزش با ماریهٔ قِبطیه، آمده است؛ شیخ طبرسی نقل می‌کند روزی پیامبر(ص) در غیاب حفصه و در خانه او با ماریه قبطیه نزدیکی داشت. وقتی حفصه از موضوع مطلع شد، به پیامبر اعتراض کرد و او برای جلب رضایتش قَسم خورد که دیگر با ماریه همبستر نشود و از حفصه خواست که کسی از این سوگند با خبر نشود.[۹]براساس برخی گزارش‌ها پیامبر(ص) به درخواست حفصه و یا تهدید عائشه که دیگر به پیامبر نگاه نمی‌کند؛ آمیزش با ماریه را برخود حرام کرد. [۱۰]

زمام‌داری ابوبکر و عمر

برخی منابع، راز پیامبر را خبرِ وی بر زمام‌داری ابوبکر و عمَر عنوان کرده‌اند؛ علی بن ابراهیم قمی از محدّثان و مفسران شیعه، در کتاب تفسیرش می‌نویسد: پیامبر پس از سوگند بر ترک نزدیکی با ماریه قبطیه، رازی را به حفصه گفت و آن اینکه: پس از وی، ابوبکر و سپس عمر خلافت را بدست خواهند گرفت و از حفصه خواست این راز را افشا نکند، ولی او همان لحظه به عایشه خبر داد و بدین ترتیب ابوبکر و عمر نیز خبردار شده و نقشهٔ خوراندن سم به پیامبر را کشیدند، که این آیات نازل شد.[۱۱]

بعضی از مفسران دربارهٔ «عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ» (پیامبر بخشی از آن راز را آشکار کرد و از گفتن بخشی دیگر خودداری نمود) معتقدند، پیامبر فاش کردنِ ماجرای ماریه قبطیه توسط حفصه را به وی گوشزد کرد و فاش کردن ماجرای خلافت توسط او را مخفی نمود و این رفتار پیامبر را نشان از بزرگواری وی دانسته‌اند.[۱۲] علامه طباطبایی این تفسیر را نپذیرفته و آن را خلاف بزرگواری می‌داند؛ چراکه در واقع لازم بود، موضوع ماریه قبطیه [که یک امر خصوصی است] مخفی بماند و امر خلافت [که یک مسئله اجتماعی است] آشکار گردد.[۱۳] علامه، این گزارش‌ها را به روشنی بر آیات نخست سوره تحریم منطبق نمی‌داند.[۱۴]

پانویس

  1. معرفت، آموزش علوم قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۱۶۸.
  2. سوره تحریم، آیه ۳، ترجمه انصاریان.
  3. برای نمونه، رجوع کنید به طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۸۲ش، ج۱۰، ص۴۷۱؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۶۲-۵۶۳؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۲۳۹؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۴، ص۲۷۱.
  4. طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۳۳۷-۳۳۸.
  5. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۸۲ش، ج۱۰، ص۴۷۱.
  6. تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۴، ص۲۷۱.
  7. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۸۲ش، ج۱۰، ص۴۷۱؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۶۳؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۲۳۹؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۴، ص۲۷۱.
  8. تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۴، ص۲۷۱.
  9. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۸۲ش، ج۱۰، ص۴۷۱-۴۷۲.
  10. طباطبایی، المیزان، منشورات اسماعيليان، ج۱۹، ص۳۳۸.
  11. قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۳۷۵-۳۷۶.
  12. طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۳۳۸.
  13. طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۳۳۹.
  14. طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۳۳۷-۳۳۸.

منابع

  • قرآن کریم، ترجمه حسین انصاریان.
  • زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، دار الکتاب العربی، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق.
  • سیوطی، عبدالرحمن، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، کتابخانه عمومی حضرت آیت الله مرعشی نجفی(ره)، قم، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
  • طباطبایی، سید محمدحسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی‏، چاپ پنجم‏، ۱۴۱۷ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، با مقدمهٔ محمد جواد بلاغی‏، ، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش.
  • قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح: سید طیب موسوی جزائری،‏ قم، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.
  • معرفت، محمدهادی، آموزش علوم قرآن، قم، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.