الکَشْکول معروف به کَشْکول شیخ بهائی از مشهورترین تألیفات شیخ بهایی متوفای (۱۰۳۰ق) در سه جلد و به زبان عربی و فارسی است. اشعار گوناگون، فرازهایی حکیمانه و اشاره به جملات ناب و نغز حکما و عرفا و علمای اخلاق اسلامی، ایرانی و یونانی، بخش‌های مختلف کتاب را تشکیل می‌دهد.

کشکول شیخ بهائی
اطلاعات کتاب
نویسندهشیخ بهائی
موضوعموضوعات گوناگون
زبانعربی-فارسی
مجموعه۳ جلد


درباره مؤلف

محمد بن عزّالدین حسین (۹۵۳ق ۱۰۳۱/۱۰۳۰ق) متخلص به بهائی و معروف به شیخ بهائی و بهاءالدین عاملی، فقیه، محدث، حکیم، ریاضیدان و دانشمند ذوالفنون قرن ۱۰و ۱۱ق. شیخ بهائی دارای ۱۲۳ اثر در علوم دینی و شعر و ادبیات است.

معنای کشکول

معنای کشکول، کشیدن به دوش است. کَشْ به معنای کشیدن و کول، دوش و کتف را گویند و چون معمولا درویشان، زنجیر کشکول را روی دوش می‌انداختند، آن‌را کشکول خواندند.[۱] مردم در حد وُسع خود به آن‌ها کمک می‌کردند و هر کس چیزی در کشکول می‌انداخت و هر گاه کشکول را خالی می‌کردند، همه چیز در آن پیدا می‌شد. از این رو کتاب را کشکول می‌گفتند چون در بر دارنده هر نوع مطلبی بود. [۲]

انگیزه تألیف

نویسنده کتاب خواسته است تاریخ ادب دوران پس از عصر کلاسیک و پیش از عصر جدید را در ادب عرب که کمتر مورد تحقیق قرار گرفته، تا اندازه‌ای روشن کند.[۳]

شخ بهایی در مقدمه کشکول گفته که چون از تالیف کتاب مِخلاة(=توبره) فارغ شدم کتابی که از هر چیزی بهترین و شیرین ترینش را دربرداشت، استخاره نموده و از خداوند طلب خیر کرده و پس از آن کتاب دومی را تألیف کردم که دربردارنده مطالبی جدید باشد و چون فرصت تنظیم و دسته بندی را نیافتم به همان حال رهایش ساختم مانند ظرفی که در آن همه چیزباشد (پرارزش و کم‌ارزش) و مانند گردنبند گرانبهایی که نخش از هم گسسته و دانه‌هایش پخش شده به همین جهت اسمش را «کشکول» نهادم تا با نام برادرش(کتاب مِخلاة=توبره) هماهنگ باشد ...این دوکتاب را هم نشین تنهاییتان و مایه انس و آسودگی خاطر و رفیق سفر و همراه در وطن قرار بدهید که متواضعانه می‌آموزند و مانند گلشنی پر از گل می‌خرامند.[۴]

ساختار کتاب

کشکول، کتابی است مفصل و بدون نظم خاص که در آن، احادیث نبوی و تفاسیر قرآنی و قواعد نحوی با داستان‌های سرگرم‌کننده و براهین هندسی و اشعار منتخب، درهم آمیخته است. بی‌نظمی کتاب، استفاده از آن را مشکل کرده است. در مقدمه کتاب گفته شده، شیخ بهایی وقت گردآوری مطالب مرتب‌شده‌ای را نداشته و توضیح داده که آن‌ها را به همان حال که بوده، رها کرده است.[۵]بهایی درمقدمه تصریح کرده که صفخاتی از کتاب را به صورت سفید و خالی از نوشته رها کرده تا اگر درگذر ایام مطلب جدیدی یافت ضمیمه‌اش کند. [۶][یادداشت ۱]

محتوا

کشکول بهائی به سه جلد تقسیم شده که این تقسیم، هیچ دلالتی بر موضوع مجلدات ندارد. بر اساس تقسیم‌بندی‌هایی که محقق و مترجم این کتاب انجام داده، مطالب کتاب به بیست موضوع تقسیم می‌شود:

  • سکه اول: مناجات و تضرع
  • سکه دوم: معارف ناب
  • سکه سوم: ظرایف
  • سکه چهارم: تاریخ
  • سکه پنجم: بیانات تفسیری
  • سکه ششم: رسائل و نامه‌ها
  • سکه هفتم: علوم و فنون
  • سکه هشتم: گفتارهای حکمت‌آمیز
  • سکه نهم: اشارات اخلاقی
  • سکه دهم: خواب‌ها و منایا
  • سکه یازدهم: حکایات
  • سکه دوازدهم: ادب و ادبیات
  • سکه سیزدهم: احادیث
  • سکه چهاردهم: نصایح
  • سکه پانزدهم: عمل و عکس‌العمل
  • سکه شانزدهم: اعلام و مشاهیر
  • سکه هفدهم: گفتارهای بین‌الادیانی
  • سکه هجدهم: قصة العشق
  • سکه نوزدهم: غرایب
  • سکه بیستم: اشعار.[۷]
  • شیخ بهایی درکشکول تحت عنوان «سانحة» ضمن شکایت از حضور در غیر موطن خودش به سبب همراهی با پدرش در هجرت به شهرهای عجم و ارتباط با اهل دنیا و درگیرشدن به قیل و قال و مشاجرات ومعارضه با نادان و فرومایگان؛ ادعا کرده گه اگر پدرش او را از دیار عرب به دیگر شهرها نیاورده بود و او در دربار پادشاهان رفت و شد نداشت بی شک از پرهیزگارترین وعابدترین مردم بود. [۸]

[یادداشت ۲]

  • نخستین مطلب کشکول درباره ایاک نعبد وایاک نستعین است که چرا به صیغه جمع آمده است. شیخ بهایی توجیه پنجم فخر رازی در تفسیر کبیرش را از بهترین توجیهات دانسته و آن این است که اگر کسی اجناسی را به دیگری بفروشد که در آن سالم و خراب وجود داشته باشد خریدار حق انتخاب سالم را ندارد و فقط می‌تواند یا همه را رد کند و نخرد و یا همه را قبول کند و بخرد و نمازگزار هم چون می‌بیند عباداتش به تنهایی خالی از نقصان و کاستی نیست عبادتش را ضمیمه عبادت دیگر عبادت کنندگان( از پیامبران و اولیا و صالحان) کرده و می‌گوید: (ایا ک نعبد) تا خداوند در کنار عبادت‌های صحیح دیگران عبادات او را هم قبول کند. [۹]
  • پایان بخش کشکول شیخ هم این رباعی است که درباره جایگاه و جاودانگی نامش به عنوان نویسنده کتاب کشکول است:
لازال یعلـــــــو قــَـــــدرهُ دائمـــــــاً
إلی العــُلا صـــاحب هـــذا الکتـــاب
ماغَرَّدت وَرقـــاء فـــی دوحـــةٍ
وأضـــحک الـــروضَ بکـــاءُ الســـحاب

ترجمه: نویسنده این کتاب همواره برقدر و منزلتش افزوده می‌شود تا زمانی که بلبلی در لابلای درخت پرشاخ و برگی می‌خواند و بوستانی با بارش اشکِ ابرها می‌خندد.[۱۰]

پانویس

  1. لغت نامه دهخدا ذیل کشکول
  2. شیخ بهایی، کشکول، ج۱، ص۳، پاورقی انتشارات فراهانی
  3. دوین جی استوارت، شیخ بهائی و «کشکول» او، ۱۳۷۰ش.
  4. شیخ بهایی، کشکول، ج۱، ص۲و۳، انتشارات فراهانی
  5. دوین جی استوارت، شیخ بهائی و «کشکول» او، ۱۳۷۰ش.
  6. بهایی، کشکول، ج۱، ص۳.
  7. دائرةالمعارف اسلامی طهور.
  8. بهایی، کشکول، ج۱، ص۱۲۹.
  9. رازی، التفسیر الکبیر، ج۱، ص۲۱۳؛بهایی، کشکول، انتشارات فراهانی، ج۱، ص۳.
  10. بهایی، کشکول، انتشارات فراهانی، ج۳، ص۴۹۳.

یادداشت

  1. وتركت بعض صفحاته على بياضها لأقيد ما يسنح من الشوارد في رياضها كيلا يكون به عن سعة ذلك نكول
  2. سانحة لو لم يأت والدي قدس الله روحه من بلاد العرب إلى ديار العجم، ولم يختلط بالملوك لكنت من أتقى الناس وأعبدهم وأزهدهم، لكنه طاب ثراه أخرجني من تلك البلاد وأقام في هذه الديار فاختلط بأهل الدنيا واكتسبت أخلاقهم الردية واتصفت بصفاتهم الدنية.ثم لم يحصل لي في الاختلاط بأهل الدنيا إلا القيل والقال والنزاع والجدال وآل الأمر إلى أن تصدى لمعارضتي كل جاهر وجسر على مباراتي كل خامل.

منابع

  • دوین جی استوارت؛ مترجم: معصومی همدانی،حسین؛ شیخ بهائی و «کشکول» او، نشر دانش، فروردین و اردیبهشت ۱۳۷۰ - شماره ۶۳.
  • عاملی، بهاءالدین محمد، الکشکول، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۳ق.
  • عاملی، بهاءالدین محمد، کشکول، گروهی از مترجمان، قم، صبح پیروزی، ۱۳۸۸ش.
  • عاملی، بهاءالدین محمد، کشکول، ترجمه و تحقیق: کریم فیضی.