علی بن جعفر همانی

از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از علی بن جعفر همیناوی)
علی بن جعفر همانی
مشخصات فردی
نام کاملعلی بن جعفر همانی برمکی
لقبعلیل
محل زندگیسامرامکه
مشخصات دینی
از یارانامام هادی(ع) و امام عسکری(ع) و از وکلای سرشناس آن دو امام در سازمان وکالت
آثارمسائل ابی‌الحسن العسکری(ع)


علی بن جَعْفَرٍ الْهَمَانِی از اصحاب و وکلای امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) بود. او از وکلای امام هادی(ع) در سامرا و رابط شیعیان و وکلای نواحی مختلف با امام در سازمان وکالت بود و از طریق او وجوهات شرعی شیعیان برخی مناطق به امام می‌رسید. گفته شده سازمان وکالت به کمک او و اشخاص دیگری چون عثمان بن سعید عمری و ابوهاشم جعفری، یکی از دوره‌های فعال خود را پشت‌ سر گذاشت.

متوکل عباسی، علی بن جعفر را به اتهام وکالت امام هادی(ع) زندانی کرد؛ البته با دعای امام، اعجازگونه از زندان آزاد شد و با دستور امام به مکه رفت و پس از مرگ متوکل به سامرا بازگشت. علی بن جعفر در زمان امام عسکری(ع) نیز مورد عنایت امام قرار داشته و در سمت وکیل ارشد باقی ماند. علی بن جعفر از راویان نص بر امامت امام عسکری(ع) قلمداد شده است.

گزارش‌هایی در منابع وجود دارد که امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) به جایگاه والای او اشاره کرده و او را فردی مورد اعتماد معرفی نموده‌اند. رجالیان شیعه او را فردی ثقه معرفی کرده‌اند. کتابی با عنوان مسائل ابی‌الحسن العسکری(ع) به وی منتسب است.

معرفی

علی بن جعفر همانی یا همیثایی[۱] ملقب به علیل[۲] از اصحاب و وکلای سرشناس[۳] امامین عسکریین[۴] دانسته شده است. برخی از محققان به نام او لقب برمکی اضافه کرده[۵] و او را منسوب به برامکه دانسته‌اند.[۶] شیخ طوسی در کتاب رجال خود، او را وکیل امام هادی(ع)[۷] و قیم امام عسکری(ع)[۸] معرفی کرده است.[یادداشت ۱] نویسنده کتاب مستدرکات علم رجال الحدیث نیز با اشاره به وکالتش از جانب امام هادی(ع) او را از اصحاب امام حسن عسکری(ع)[۹] دانسته است.

گفته شده علی بن جعفر شخصی فاضل و مورد رضایت[۱۰] و ستایش امامان بوده[۱۱] و از مقام والایی نزد آنها برخوردار بود.[۱۲] طبق پاره‌ای از گزارش‌ها امام هادی(ع) عنایت ویژه به وی داشت.[۱۳] از او کتابی با عنوان مسائل ابی‌الحسن العسکری(ع) ذکر شده است.[۱۴] علی بن جعفر را از روستایی به نام همینیا در منطقه بغداد[۱۵] و یا بین بغداد و نعمانیه[۱۶] دانسته‌اند. گفته شده وی با توجه به علیل خوانده شدنش توسط امام هادی، فردی معلول بود؛[۱۷] عده‌ای معتقدند که در پاره‌ای از نسخه‌ها به جای علیل، عبارت «عامل» آمده است.[۱۸]

در منابع حدیثی، روایاتی از علی بن جعفر نقل شده است.[۱۹] وی را با توجه به یکی از روایات[۲۰] از راویان نص امام هادی(ع) بر امامت امام عسکری(ع) قلمداد کرده‌اند.[۲۱] راویانی چون احمد بن المعافی الثعلبی[۲۲] و موسی بن جعفر بن وهب[۲۳] از او روایت نقل کرده‌اند. برخی از محققان معتقدند درباره تاریخ وفات وی اطلاعاتی در دست نیست.[۲۴]

تفاوت القاب در منابع

در تعدادی از کتب رجالی از علی بن جعفر بدون لقب «همانی»[۲۵] و یا با القاب دیگر یاد شده که سبب اختلاف‌نظر در بین رجالیان شده است و در اینکه علی بن جعفر مذکور، یک یا چند نفر بود و اینکه در صورت چند نفر بودن، کدام ثقه و کدام غیر ثقه بود، مباحثی مطرح شده است.[۲۶] نمازی شاهرودی معتقد است که احتمالا منظور رجالیان از ذکر علی بن جعفر بدون لقب «همانی»، علی بن جعفر مذکور است.[۲۷] در تعدادی منابع حدیثی از علی بن جعفر با لقب همدانی نیز یاد شده[۲۸] که طبق باور برخی محققان، منظور همان لقب «همانی» بوده است.[۲۹]

گفته شده ممکن است او همان علی بن جعفر الوکیل باشد که در کتب رجالی از آن یاد شده است.[۳۰] در پاره‌ای از گزارش‌ها به علی بن جعفر هرمزانی نیز اشاره شده که عده‌ای احتمال داده‌اند که همان علی بن جعفر همانی بوده و یکی از این لقب‌ها تحریف دیگری است؛[۳۱] هرچند برخی معتقدند علی بن جعفر هرمزانی شخصی با لقب ابوالحسن قمی است و او را شخصی ضعیف عنوان کرده‌اند.[۳۲] عده‌ای با استناد به شیخ طوسی، کشی و نجاشی قول صحیح را یکی دانستن همه آنها عنوان کرده‌اند.[۳۳]

از سران سازمان وکالت

علی بن جعفر همانی از وکلای برجسته امام هادی(ع) در سامرا و مکه دانسته شده است.[۳۴] وی در کنار عثمان بن سعید عمری و فارس بن حاتم بن ماهویه قزوینی به‌عنوان رابط بین شیعیان و وکلای نواحی مختلف در سازمان وکالت شناخته می‌شد.[۳۵] وکلای مناطق دیگر از طریق او و فارس بن حاتم وجوه شرعی را به امام می‌رساندند.[۳۶]

گفته شده سازمان وکالت در زمان حضور بیست ساله امام هادی(ع) در سامرا به کمک او و اشخاصی دیگری چون عثمان بن سعید عمری و ابوهاشم جعفری یکی از فعال‌ترین دوره‌های خود را پشت‌ سر گذاشت.[۳۷] وی به‌عنوان یکی از وکلای قابل اعتماد، مورد توجه مخصوص ائمه(ع) بود؛ به گونه‌ای که مبالغ زیادی در اختیارش قرار می‌گرفت.[۳۸]

علی بن جعفر پس از شهادت امام هادی(ع) در سال ۲۵۴ق و به امامت رسیدن امام عسکری(ع)، همچنان در سِمَت وکیل ارشد در سامرا باقی ماند و حلقه ارتباطی بین وکلای سایر نواحی و امام عسکری(ع) بود. وی در این زمان نیز مورد توجه و عنایت امام عسکری(ع) قرار داشت.[۳۹]

دستگیری و زندانی

متوکل عباسی در یکی از اقدامات خود بر علیه شیعیان، نزدیکان و دستیاران امام هادی(ع) را زندانی و شکنجه کرد.[۴۰] در این میان علی بن جعفر نیز به اتهام وکالت برای امام هادی(ع) توسط متوکل دستگیر و زندانی شد. او مدت طولانی در زندان بود و پس از ناامیدی برای رهایی، نامه‌ای به امام نوشت و از امام خواست تا برای او چاره کند. امام در جواب نامه او فرمود که برای او دعا خواهد کرد. فردای آن روز متوکل مریض شد و در آستانه مرگ قرار گرفت. او به وزیرش عبیدالله بن خاقان دستور داد تا زندانیان از جمله علی بن جعفر را آزاد کرده و از او طلب حلالیت بگیرد. علی بن جعفر پس از آزادی به دستور امام هادی(ع) به مکه رفت و متوکل نیز پس از مدتی بهبود یافت.[۴۱] وی در مکه نیز امور وکالت این ناحیه را برعهده داشت.[۴۲]

گفته شده او تا سال ۲۴۷ق همزمان با مرگ متوکل در مکه ماند و پس از مناسب شدن زمینه، به سامرا بازگشت.[۴۳] کشی با ذکر جریان دستگیری و حبس او توسط متوکل به جرم وکالت امام هادی(ع) وکالتش را اثبات کرده است؛[۴۴] بنابراین برخی وکالت او را برای امام قطعی[۴۵] و از مسلمات تاریخی دانسته‌اند.[۴۶]

مدح امام هادی(ع) و امام عسکری(ع)

طبق پاره‌ای از گزارش‌ها اختلافی بین علی بن جعفر و فارس بن حاتم از وکلای دیگر امام هادی(ع) شکل گرفت که موجب تنش و دلسردی در جامعه شیعه شد و شیعیان موقتا از پرداخت وجوهات شرعی خودداری کردند.[۴۷] بزرگان شیعه از امام کسب تکلیف کردند. امام جایگاه علی بن جعفر را والا دانسته و شک و تردید در مورد او را رد کرد و فارس بن حاتم را قابل مقایسه با او ندانست. امام از بزرگان خواست تا در صورت نیاز به علی بن جعفر مراجعه کرده و شیعیان نقاط مختلف را برای رفع نیازشان نزد او بفرستند و از فارس بن حاتم دوری کنند.[۴۸] گفته شده این گزارش نشان از جایگاه رفیع علی بن جعفر بوده[۴۹] و امام سعی در تطهیر چهره او نزد شیعیان داشت.[۵۰]

در گزارشی از امام هادی(ع) او به همراه ایوب بن نوح، ابراهیم بن محمد همدانی، احمد بن حمزه و احمد بن اسحاق، ثقه معرفی شد.[۵۱]

امام حسن عسکری(ع) نیز توجه و عنایت ویژه‌ای به علی بن جعفر داشت.[۵۲] در گزارشی آمده است که علی بن جعفر به همراه ابوطاهر بن بلال، وکیل دیگر امام به سفر حج رفت و در این سفر اموال فراوانی را خرج می‌نمود که این امر سبب اعتراض ابوطاهر و شکایت او نزد امام شد. امام ابوطاهر را مذمت کرد و فرمود: «ما ابتدا صد هزار دینار به وی دادیم و سپس همان اندازه را مجددا به او عرضه کردیم؛ ولی برای رعایت جانب ما، از قبول آن امتناع نمود. مردم را چه کار به‌دخالت در آنچه که به آنان مربوط نیست و آنان را مأمور به دخالت در آن امور نکردیم؟» نقل شده که امام سی هزار دینار دیگر به علی بن جعفر پرداخت کرد.[۵۳] به باور برخی از محققان، این گزارش‌ها جلالت و بزرگی او را اثبات کرده[۵۴] و مورد وثوق بودن وی نزد امام در مصارف مالی و عدم اسراف و تبذیر از جانب وی را می‌رساند.[۵۵]

وثاقت

در مورد ثقه بودن علی بن جعفر اتفاق نظر وجود دارد.[۵۶] شیخ طوسی او را پس از معرفی به‌عنوان اصحاب امام هادی(ع)، ثقه معرفی کرده[۵۷] و رجال‌شناسان به تبعیت از او به وثاقتش اذعان کرده‌اند.[۵۸] عالمان علم رجال به گزارش‌هایی اشاره کرده‌اند که دلالت بر توثیقش می‌کند؛[۵۹] چنان‌که در گزارشی او به همراه عده‌ای توسط امام هادی(ع)، ثقه معرفی شد.[۶۰]

نجاشی از رجالیان متقدم شیعه در معرفی علی بن جعفر آورده که او روایات ناشناخته را نیز نقل می‌کرد.[۶۱] رجالیان بعد از او نیز به این نکته اشاره کرده‌اند.[۶۲] مامقانی ضمن نقل گفته نجاشی، معتقد است، مضمون احادیثی که در زمانی جزء احادیث ناشناخته به‌حساب می‌آمدند، ممکن است امروزه از ضروریات شیعه به‌شمار بروند، لذا این موضوع را نمی‌توان به‌عنوان دلیل بر مذمت علی بن جعفر برشمرد.[۶۳] مامقانی احتمال داده است که دو نفر به این نام بودند که یکی از آنها، معروف به این لقب و مجهول الحال بوده و وکیل امام نیست و روایات ناشناخته دارد و دیگری کسی است که به این لقب شهرت ندارد؛ اما وکیل و ثقه است؛[۶۴] هرچند شیخ طوسی در کتاب الغیبه، علی بن جعفر با لقب «همانی» را وکیل امام و ثقه دانسته است؛ چنانکه در نامه اباطاهر به امام عسکری(ع) نیز به این لقب اشاره شده است.[۶۵]

عده‌ای معتقدند که ذکر روایات ناشناخته با ثقه بودن شخص منافات ندارد[۶۶] چنان‌که گفته شده تعارضی بین ذم نجاشی و توثیق شیخ طوسی نیست؛ زیرا قول نجاشی ناظر به روایت و قول شیخ طوسی ناظر به شخص است و ممکن است شخص ثقه روایتی ناشناخته داشته باشد.[۶۷] شوشتری از عالمان علم رجال معتقد است که مدح شیخ طوسی، کشی و علامه حلی بر قول نجاشی در صورت اتحاد همه کسانی که در منابع به این نام خوانده شده‌اند، مقدم است و به نظر نجاشی توجهی نمی‌شود.[۶۸]

پانویس

  1. مجمع الرجال، ۱۳۶۴ش، ج۴، ص۱۶۹.
  2. جباری، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه(ع)، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۵۳۹.
  3. جباری، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه(ع)، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۷۶.
  4. حسینی حلی، زبدة الاقوال، ۱۴۲۸ق، ص۴۶۷؛ مازندرانی حائری، منتهی المقال، ۱۴۱۶ق، ج۷، ص۴۷۹؛ خاقانی، رجال الخاقانی، ۱۳۶۲ش، ص۱۷۳.
  5. علامه حلی، ترتیب خلاصة الأقوال، ۱۳۶۱ش، ص۲۹۶؛ علیاری تبریزی، بهجة الآمال، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۳۸۹؛ مامقانی، تنقیح المقال، بی‌تا، ج۲، القسم الاول، ص۲۷۳؛ قهپایی، مجمع الرجال، ۱۳۶۴ش، ج۴، ص۱۷۱.
  6. مامقانی، تنقیح المقال، بی‌تا، ج۲، القسم الاول، ص۲۷۳.
  7. شیخ طوسی
  8. شیخ طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۴۰۰.
  9. نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۳۱۶.
  10. شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۳۵۰؛ حسینی حلی، زبدة الاقوال، ۱۴۲۸ق، ص۴۶۷؛ مازندرانی حائری، منتهی المقال، ۱۴۱۶ق، ج۷، ص۴۷۹.
  11. علیاری تبریزی، بهجة الآمال، ۱۴۱۲ق، ج۷، ص۶۳۶-۶۳۹.
  12. جباری، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه(ع)، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۲۱۳.
  13. نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۳۱۶.
  14. نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۲۸۰؛ علامه حلی، ترتیب خلاصة الأقوال، ۱۳۶۱ش، ص۲۹۶ِ؛ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۲۰، ص۳۳۴؛ بروجردی، طرائف المقال، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۳۲۷.
  15. تقی الدین حلی، الرجال الحلی، ۱۳۴۲ش، ق۲، ص۴۸۲؛ شیخ طوسی، الفهرست و بذیله کتاب نضد الإیضاح، بی‌تا، ص۲۱۳؛ نراقی، شعب المقال، ۱۴۲۲ق، ص۲۸۸.
  16. مامقانی، تنقیح المقال، بی‌تا، ج۲، القسم الاول، ص۲۷۳.
  17. مازندرانی حائری، منتهی المقال، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۲۰۲.
  18. امین، أعیان الشیعة، ج۲، ص۲۲۴؛ استرآبادی، منهج المقال، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۳۶۱.
  19. کلینی، الکافی، ۱۴۲۹ق، ج۴، ص۱۰۳؛ ابن‌قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۱۸۶؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، ج۱۴، ص۴۸۶.
  20. کلینی، الکافی، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص: ۱۱۴؛ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۱۵؛ طبرسی، إعلام الوری، ۱۳۹۰ق، ص۳۶۸؛ شیخ حر عاملی، إثبات الهداة، ۱۴۲۵ق، ج۵، ص۳. روی محمد بن یعقوب، عن محمد بن علی، عن موسی بن جعفر بن وهب، عن علی بن جعفر، قال: «کنت حاضرا أبا الحسن(ع) لما توفی ابنه محمد، قال للحسن: یا بنی أحدث لله شکرا، فقد أحدث فیک أمرا».
  21. ابن‌شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۲۲.
  22. خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱۲، ص۳۱۹-۳۲۰.
  23. ساعدی، الضعفاء من رجال الحدیث، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۳۷۹.
  24. جباری، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه(ع)، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۵۴۰.
  25. کشی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۸۶۵؛ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۳۸۸.
  26. خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱۲، ص۳۲۲-۳۲۳.
  27. نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۳۱۶.
  28. برای نمونه نگاه کنید به: ابن‌شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۹، ۴۲۴.
  29. نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۳۲۱.
  30. تفرشی، نقد الرجال، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۲۳۷؛ مازندرانی حائری، منتهی المقال، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۳۶۵؛ شوشتری، قاموس الرجال، ۱۴۱۰ق، ج۷، ص۳۸۹.
  31. شوشتری، قاموس الرجال، ۱۴۱۰ق، ج۷، ص۳۹۰.
  32. ابن‌غضائری، الرجال ابن‌الغضائری، ۱۴۲۲ق، ص۸۲؛ حر عاملی، الرجال، ۱۴۲۷ق، ص۱۷۳.
  33. ساعدی، الضعفاء من رجال الحدیث، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص: ۳۷۹
  34. جباری، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه(ع)، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۱۸۴.
  35. جباری، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه(ع)، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۹۵.
  36. جباری، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه(ع)، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۱۲۲.
  37. جباری، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه(ع)، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۹۶.
  38. جباری، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه(ع)، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۲۱۳.
  39. جباری، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه(ع)، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۵۴۰.
  40. جباری، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه(ع)، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۷۶.
  41. کشی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۸۶۵-۸۶۶؛ خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱۲، ص۳۲۰.
  42. جباری، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه(ع)، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۷۶.
  43. جباری، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه(ع)، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۵۳۹.
  44. کشی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۸۶۵.
  45. مامقانی، تنقیح المقال، بی‌تا، ج۲، القسم الاول، ص۲۷۴.
  46. جباری، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه(ع)، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۲۱۳.
  47. جباری، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه(ع)، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۵۳۹.
  48. کشی، رجال الکشی، ج۲، ص۸۰۷؛ خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲۱.
  49. جباری، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه(ع)، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۵۳۹.
  50. جباری، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه(ع)، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۱۸۴.
  51. کشی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۸۳۱.
  52. جباری، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه(ع)، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۵۴۰.
  53. شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۳۵۰Y استرآبادی، منهج المقال، ۱۴۲۲ق، ج۷، ص۳۴۴؛ علیاری تبریزی، بهجة الآمال، ۱۴۱۲ق، ج۷، ص۶۳۶.
  54. نراقی، شعب المقال، ۱۴۲۲ق، ص۲۸۹.
  55. جباری، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه(ع)، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۵۴۰.
  56. نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۳۱۶.
  57. شیخ طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۳۸۸.
  58. برای نمونه نگاه کنید به: علیاری تبریزی، بهجة الآمال، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۳۸۶؛ اردبیلی، جامع الرواة، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۵۶۰؛ نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۳۱۶.
  59. برای نمونه نگاه کنید به: خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱۲، ص۳۲۰-۳۲۱.
  60. کشی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۸۳۱؛ استرآبادی، منهج المقال، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۳۶۱.
  61. نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۲۸۰.
  62. برای نمونه نگاه کنید به: علامه حلی، رجال العلامة الحلی، ۱۴۰۲ق، ص۲۳۵؛ ترتیب خلاصة الأقوال، ۱۳۶۱ش، ص۲۹۶؛ استرآبادی، منهج المقال، ۱۴۲۲ق، ج۷، ص۳۴۳؛ تفرشی، نقد الرجال، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۲۳۷؛ مازندرانی حائری، منتهی المقال، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۳۶۴.
  63. مامقانی، تنقیح المقال، بی‌تا، ج۲، القسم الاول، ص۲۷۴.
  64. مامقانی، تنقیح المقال، بی‌تا، ج۲، القسم الاول، ص۲۷۴.
  65. مامقانی، تنقیح المقال، بی‌تا، ج۲، القسم الاول، ص۲۷۴؛ مازندرانی حائری، منتهی المقال، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۳۶۵.
  66. مرتضی، زبدة المقال، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۲۶.
  67. ساعدی، الضعفاء من رجال الحدیث، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۳۸۲.
  68. شوشتری، قاموس الرجال، ۱۴۱۰ق، ج۷، ص۳۸۹.

یادداشت

  1. گفته شده عنوان قیم از تعابیر رایج درباره وکلا بوده است.(جباری، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه(ع)، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۵۳۸.)

منابع

  • آقابزرگ تهرانی، محمد محسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، قم، اسماعیلیان، ۱۴۰۸ق.
  • ابن‌شهرآشوب مازندرانی، المناقب، قم، علامه، ۱۳۷۹ق،
  • ابن‌قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، نجف، دارالمرتضویة، ۱۳۵۶ش.
  • ابن‌غضائری، احمد بن حسین، الرجال، قم، مؤسسه علمی فرهنگی‌ دارالحدیث، ۱۴۲۲ق.
  • استرآبادی، محمد بن علی، منهج المقال فی تحقیق أحوال الرجال، قم، موسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، ۱۴۲۲ق.
  • اردبیلی، محمد بن علی، جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الطرق و الأسناد، بیروت، دارالأضواء، ۱۴۰۳ق.
  • امین، محسن، أعیان الشیعة، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳ق.
  • بروجردی، علی اصغر، طرائف المقال فی معرفة طبقات الرجال، قم، مکتبة آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۱۰ق.
  • تفرشی، مصطفی بن حسین، نقد الرجال، قم، موسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، ۱۳۷۷ش.
  • تقی الدین حلی، حسن بن علی، الرجال، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۲ش.
  • جباری، محمد رضا، سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه علیهم السلام، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۸۲ش.
  • حر عاملی، محمد بن حسن، الرجال، قم، موسسه علمی فرهنگی‌ دارالحدیث، ۱۴۲۷ق.
  • حسینی حلی، حسین بن کمال الدین ابرز، زبدة الأقوال فی خلاصة الرجال، قم، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ۱۴۲۸ق.
  • خاقانی، علی بن حسین، رجال الخاقانی، قم، مکتب الإعلام الإسلامی، چاپ دوم، ۱۳۶۲ش.
  • خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، بی‌نا، بی‌جا، چاپ پنجم، ۱۴۱۳ق.
  • ساعدی، حسین، الضعفاء من رجال الحدیث، قم، موسسه علمی فرهنگی‌ دارالحدیث، ۱۴۲۶ق.
  • شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، قم، دارالمعارف الاسلامی، ۱۴۱۱ق،
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، الفهرست (و بذیله کتاب نضد الایضاح)، بی‌نا، بی‌تا.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
  • شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، بیروت، اعلمی، ۱۴۲۵ق.
  • شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، قم، مؤسسة آل البیت(ع)، ۱۴۰۹ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۰ق.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، ترتیب خلاصة الأقوال فی معرفة الرجال، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۸۱ش.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، رجال العلامة الحلی، قم، الشریف الرضی، چاپ دوم، ۱۴۰۲ق.
  • علیاری تبریزی، علی بن عبدالله، بهجة الآمال فی شرح زبدة المقال، تهران، بنیاد فرهنگ اسلامی کوشانپور، چاپ دوم، ۱۴۱۲ق.
  • قهپایی، عنایةالله، مجمع الرجال، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۳۶۴ش.
  • کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، قم، موسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، ۱۴۰۴ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی قم، ‌دار الحدیث، ۱۴۲۹ق.
  • مازندرانی حائری، محمد بن اسماعیل، منتهی المقال فی أحوال الرجال، قم، موسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، ۱۴۱۶ق.
  • مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال، رحلی، بی‌نا، بی‌جا، بی‌تا.
  • مرتضی، بسام، زبدة المقال من معجم الرجال، بیروت، دارالمحجة البیضاء، ۱۴۲۶ق.
  • مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
  • نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم، چاپ ششم، ۱۳۶۵ش.
  • نراقی، ابوالقاسم بن محمد، شعب المقال فی درجات الرجال، قم، کنگره بزرگداشت محققان ملا مهدی و ملا احمد نراقی، چاپ دوم، ۱۴۲۲ق.
  • نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، فرزند مؤلف، ۱۴۱۴ق.