پرش به محتوا

حسین وارث آدم (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
Hasanejraei (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
Hasanejraei (بحث | مشارکت‌ها)
جز اضافه کردن پانویس‌ها
خط ۱۷: خط ۱۷:
==محتوای کتاب==
==محتوای کتاب==
===حسین وارث آدم===
===حسین وارث آدم===
این بخش شامل مقدمه، متن و پاورقی است. متن و مقدمه توسط [[علی شریعتی|دکتر شریعتی]] در [[عاشورا|عاشورای]] سال ۴۹ تهیه شده است و پاورقی‌ها نیز توضیحاتی است که در حین ارائه متن اصلی، توسط نویسنده ارائه شده است. متن این بخش به دلیل نوشتاری بودن و نثر ادبی آن، برای خواننده معمولی سنگین است که گاه آن را از فهم معنای اصلی دور می‌سازد.
این بخش شامل مقدمه، متن و پاورقی است. متن و مقدمه توسط [[علی شریعتی|دکتر شریعتی]] در [[عاشورا|عاشورای]] سال ۴۹ش تهیه شده و پاورقی‌ها نیز در حین ارائه متن اصلی، توسط نویسنده ارائه شده است. متن این بخش به دلیل نوشتاری بودن و نثر ادبی، برای خواننده معمولی سنگین است و گاه خواننده را از فهم معنای اصلی دور می‌سازد.
شریعتی تلاش دارد از طریق ارتباط برقرار کردن بین گذشته، حال و آینده، حادثه [[عاشورا]] را تحلیل کند. وی [[واقعه کربلا]] را چکیده و خلاصه تمام درگیری‌های تاریخ از فرعون تا خود [[امام حسین]](ع) می‌داند که بر ضد تثلیث قارون و بلعم و باعور (زر و زور و تزویر) شوریده است. این بخش نوعی فلسفه تاریخ است، شریعتی با الهام از [[زیارت وارث]] به نوعی پیوستگی تاریخی معتقد است. از نظر او وراثت یک تعبیر ادبی نیست بلکه یک اصطلاح علمی تاریخی است. نویسنده تلاش دارد با استفاده از زیارت وارث، حوادث شخصی زمانه خویش را به حوادث تاریخی [[صدر اسلام]] گره بزند.
 
شریعتی معتقد است، آن گونه که [[دجله]] و [[فرات]] از یک منبع سرچشمه می‌گیرند و بر بستر تاریخ پیش می‌آیند، از هم دور می‌شوند و در پایان کار، به آرامش یکنواخت نخستین می‌رسند. آغاز تاریخ بشر، نیز در آغاز اشتراکیت و برابری است، سپس نابرابری و حق و باطل آغاز می‌شود و سر انجام به وحدت باز می‌گردد.
حسین وارث آدم، [[واقعه کربلا]] را چکیده و خلاصه تمام درگیری‌های تاریخ از فرعون تا خود [[امام حسین]](ع) می‌داند که بر ضد تثلیث قارون و بلعم و باعور (زر و زور و تزویر) شوریده است.<ref>شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۳۳.</ref> این بخش نوعی فلسفه تاریخ است. شریعتی با الهام از [[زیارت وارث]] به نوعی پیوستگی و وراثت تاریخی معتقد است.<ref>سوسن شریعتی، ناگفته‌های کتاب حسین وارث آدم پس از ۴۳ سال، در روزنامه آرمان روابط عمومی، ش ۲۰۶۵، ۱۱ آذر ۱۳۹۱، ص ۱۱.</ref> از نظر او وراثت یک تعبیر ادبی نیست بلکه یک اصطلاح علمی تاریخی است.<ref>شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۳۱.</ref> این کتاب، حوادث زمانه را با استفاده از زیارت وارث، به حوادث تاریخی [[صدر اسلام]] گره زده است.
دو بخش انسان، یعنی دو طبقه برخوردار و استعمارگر و فقیر و استثمار شده؛ طبقه حاکم و برخوردار سه چهره دارد: [[سیاست]]، [[اقتصاد]]، [[مذهب]]؛ یا صاحبان زر، زور و تزویر که اولی سر خلق را به بند می‌آورد، و دومی جیبش را خالی می‌کند، و سومی آرام و مهربان فریبش می‌دهد. از نظر شریعتی، قصر و دکان و معبد، سه شعبه یک بنگاه‌اند. تیغ و طلا و تسبیح یک کار می‌کنند. نظام حاکم بر تاریخ همواره همین بوده است و آنچه غیر از این بوده نهضت‌هایی بوده محکوم، قیام‌ها و انقلاب‌هایی بوده دلسوزانه و مذبوحانه.
 
شریعتی معتقد است آنگونه که [[دجله]] و [[فرات]] از یک منبع سرچشمه می‌گیرند و بر بستر تاریخ پیش می‌آیند، از هم دور می‌شوند و در پایان کار، به آرامش یکنواخت نخستین می‌رسند، آغاز تاریخ بشر نیز در آغاز، اشتراک و برابری است، سپس نابرابری و حق و باطل آغاز می‌شود و سرانجام به وحدت بازمی‌گردد.<ref>شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۴۴ و ۴۵.</ref>
 
در این کتاب، انسان دو گونه است؛ طبقه برخوردار و استعمارگر، و فقیر و استثمار شده. طبقه حاکم و برخوردار سه چهره دارد: [[سیاست]]، [[اقتصاد]]، [[مذهب]]؛ یا صاحبان زر، زور و تزویر که اولی سر خلق را به بند می‌آورد، دومی جیبش را خالی می‌کند، و سومی آرام و مهربان فریبش می‌دهد.<ref>شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۶۸.</ref>  از نظر شریعتی، قصر و دکان و معبد، سه شعبه یک بنگاه‌اند.<ref>شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۶۳.</ref> تیغ و طلا و تسبیح یک کار می‌کنند.<ref>شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۶۸.</ref> نظام حاکم بر تاریخ همواره همین بوده است و آنچه غیر از این بوده نهضت‌هایی بوده محکوم، قیام‌ها و انقلاب‌هایی بوده دلسوزانه و مذبوحانه.<ref>شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۷۶.</ref>


===ثار===
===ثار===
شریعتی در این بخش از کتاب به تحلیل واژه '''ثار''' می‌پردازد و می‌گوید: ثار واژه‌ای است که معنای آن فراتر از محدوده وجودی خود کلمه است. وی معتقد است که [[پیامبر اسلام]] (ص) در بسیاری موارد فرهنگ و سنت رایج جامعه‌اش را گرفته و در درون آن، یک محتوای نوِ علمی، انقلابی و انسانی ریخته است؛ ثار نیز از این نمونه است که [[رسول اکرم]] (ص) خونخواهی و ثار قبیله‌ای را به یک ثار ایدئولوژیک، یک ثار انسانی تبدیل کرده است.
شریعتی در بخش ثار کتاب حسین وارث آدم، واژه ثار را تحلیل می‌کند و معنای آن را فراتر از محدوده وجودی خود کلمه می‌داند.<ref>شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۹۶.</ref> وی معتقد است که [[پیامبر اسلام]] (ص) در بسیاری موارد فرهنگ و سنت رایج جامعه‌اش را گرفته و در درون آن، یک محتوای نوِ علمی، انقلابی و انسانی ریخته است؛ ثار نیز از این نمونه است که [[رسول اکرم]] (ص) خونخواهی و ثار قبیله‌ای را به یک ثار ایدئولوژیک، یک ثار انسانی تبدیل کرده است.<ref>شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۹۹.</ref>
از نگاه شریعتی، بین وراثت و ثار رابطه‌ای وجود دارد، که این دو مفهوم، [[فلسفه تاریخ]] انسان را در [[اسلام]] می‌سازند و معنی می‌کنند؛ در فلسفه تاریخ [[شیعه]]، بر اساس مفهوم وراثت [[امام حسین]](ع) به عنوان یک حلقه از این زنجیر طولانی که از [[آدم]] تا [[آخر الزمان]] به هم پیوسته است، مطرح است. آری تاریخ بشر با ثار شروع می‌شود و تداوم و توسعه پیدا می‌کند، تا وقتی که به انفجار می‌رسد، و انفجار یعنی گرفتن انتقام از فرزندان طاغوت؛ و در آنجاست که بشر به نجات، صلح و عدالت می‌رسد و تا آن روز تمام داستان زندگی انسان، داستان تلاش برای خونخواهی است.
 
از نگاه شریعتی، بین وراثت و ثار رابطه‌ای وجود دارد، که این دو مفهوم، [[فلسفه تاریخ]] انسان را در [[اسلام]] می‌سازند و معنی می‌کنند؛ در فلسفه تاریخ [[شیعه]]، بر اساس مفهوم وراثت [[امام حسین]](ع) به عنوان یک حلقه از این زنجیر طولانی که از [[آدم]] تا [[آخر الزمان]] به هم پیوسته است، مطرح است.<ref>شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۱۰۲.</ref> تاریخ بشر با ثار شروع می‌شود و تداوم و توسعه پیدا می‌کند، تا وقتی که به انفجار می‌رسد، و انفجار یعنی گرفتن انتقام از فرزندان طاغوت؛ و در آنجاست که بشر به نجات، صلح و عدالت می‌رسد و تا آن روز تمام داستان زندگی انسان، داستان تلاش برای خونخواهی است.<ref>شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۱۰۵ و ۱۰۶.</ref>


===شهادت===
===شهادت===
نویسنده در این بخش به تحلیل [[شهادت]] اختصاص می‌پردازد، [[علی شریعتی|شریعتی]] معتقد است که عظمت [[امام حسین(ع)]] از یکسو و شخص بینی ما از سوی دیگر موجب شده است که از آن چه که حسین(ع) به خاطر آن سخاوت مندانه خود را قربانی کرد، یاد نکنیم. شهادت در فرهنگ [[شیعه]]، مرگ تحمیلی و تراژدی نیست، بلکه یک درجه است. وسیله نیست، خود، هدف است؛ شهادت مرگ دلخواهی است که مجاهد با همه آگاهی و همه منطق و شعور و بیداری و بینایی خویش، خود انتخاب می‌کند.
نویسنده در این بخش به تحلیل [[شهادت]] می‌پردازد. [[علی شریعتی|شریعتی]] معتقد است که عظمت [[امام حسین(ع)]] از یک سو و شخص‌بینی مردم از سوی دیگر، موجب شده است که از آن چه که حسین(ع) به خاطر آن سخاوتمندانه خود را قربانی کرد، یاد نکنیم.<ref>شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۱۰۹.</ref> شهادت در فرهنگ [[شیعه]]، مرگ تحمیلی و تراژدی نیست، بلکه یک درجه است. وسیله نیست، خود، هدف است؛ شهادت مرگ دلخواهی است که مجاهد با همه آگاهی و همه منطق و شعور و بیداری و بینایی خویش، خود انتخاب می‌کند.<ref>شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۱۸۰.</ref>
حسین، از شهر خویش بیرون می‌آید، زندگیش را رها می‌کند تا بمیرد! زیرا جز این سلاحی، برای مبارزه ندارد، اگر نمی‌تواند دشمن را بشکند، لا اقل به این وسیله رسوا کند، اگر نمی‌تواند قدرت حاکم را مغلوب سازد آن را محکوم کند.
 
حسین، از شهر خویش بیرون می‌آید، زندگیش را رها می‌کند تا بمیرد! زیرا جز این سلاحی، برای مبارزه ندارد، اگر نمی‌تواند دشمن را بشکند، لا اقل به این وسیله رسوا کند، اگر نمی‌تواند قدرت حاکم را مغلوب سازد آن را محکوم کند.<ref>شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۱۷۷.</ref>


===پس از شهادت===
===پس از شهادت===
شریعتی در این بخش به مسئولیت‌های سنگینی پس از [[شهادت]]، اشاره می‌کند و می‌گوید: اکنون [[شهید|شهیدان]] کارشان را به پایان برده‌اند، و خاموش رفته‌اند. این‌ها دو کار کردند، یکی به ما آموختند که باید: چگونه زندگی کنیم- اگر می‌توانیم- و چگونه بمیریم- اگر نمی‌توانیم. دیگر آن که با خون خویش در محکمه تاریخ انسان شهادت دادند.
شریعتی در این بخش به مسئولیت‌های سنگین پس از [[شهادت]] اشاره می‌کند و می‌گوید: اکنون [[شهید|شهیدان]] کارشان را به پایان برده‌اند، و خاموش رفته‌اند. این‌ها دو کار کردند، یکی به ما آموختند که باید چگونه زندگی کنیم اگر می‌توانیم و چگونه بمیریم اگر نمی‌توانیم. دیگر آنکه با خون خویش در محکمه تاریخ انسان شهادت دادند.<ref>شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۱۸۶ و ۱۸۷.</ref>
 
[[حسین(ع)|حسین]] با ناتمام گذاشتن [[حج]]، آموخت که اگر [[امامت]] نباشد، هدف نباشد، چرخیدن بر گرد [[خانه خدا]]، با خانه بت مساوی است.<ref>شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۱۹۰ و ۱۹۱.</ref> [[زینب]] رسالت رساندن پیام شهیدان را به دوش گرفته است و اگر زینب پیام [[کربلا]] را به تاریخ بازنگوید، کربلا در تاریخ می‌ماند، و کسانی که به این پیام نیازمندند از آن محروم می‌مانند. رسالت زینب ابلاغ پیام کربلا است به همه انسان ها، به همه کسانی که بر مرگ حسین می‌گریند.<ref>شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۱۹۲ و ۱۹۳.</ref>


[[حسین(ع)|حسین]] با ناتمام گذاشتن [[حج]]، آموخت که اگر [[امامت]] نباشد، هدف نباشد، چرخیدن بر گرد [[خانه خدا]]، با خانه بت مساوی است. [[زینب]] رسالت رساندن پیام شهیدان را به دوش گرفته است و اگر زینب پیام [[کربلا]] را به تاریخ باز نگوید، کربلا در تاریخ می‌ماند، و کسانی که به این پیام نیازمندند از آن محروم می‌مانند. رسالت زینب ابلاغ پیام کربلا است به همه انسان ها، به همه کسانی که بر مرگ حسین می‌گریند.
به گفته شریعتی، ما وارث عزیز‌ترین امانت‌هایی هستیم که با [[جهاد]]ها و [[شهادت]]‌های انسان‌های بزرگ در تاریخ [[اسلام]] فراهم آمده است، و ما مسئول آن هستیم که امتی بسازیم از خویش، تا برای بشریت نمونه باشد.<ref>شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۱۸۵.</ref> آن‌ها که رفتند، کاری حسینی کردند، و آن‌ها که ماندند، باید کاری زینبی کنند، و گرنه یزیدی‌اند!<ref>شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۱۹۴.</ref>
ما وارث عزیز‌ترین امانت‌های هستیم که با [[جهاد]]ها و [[شهادت]]‌های انسان‌های بزرگ در تاریخ [[اسلام]] فراهم آمده است، و ما مسئول آن هستیم که امتی بسازیم از خویش، تا برای بشریت نمونه باشد. آن‌ها که رفتند، کاری حسینی کرند، و آن‌ها که ماندند، باید کاری زینبی کنند، و گرنه یزیدی اند!


===بینش تاریخی شیعه===
===بینش تاریخی شیعه===

نسخهٔ ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۰۷

حسین وارث آدم، کتابی از علی شریعتی، حاوی هشت سخنرانی در سال‌های ۱۳۴۹ و ۱۳۵۰ شمسی از او. عنوان کتاب، از زیارت وارث الهام گرفته شده است. مرتضی مطهری، انتقادهایی جدی به تحلیل شریعتی از واقعه کربلا وارد کرد و این کتاب را نوعی روضه مارکسیستی خواند.

معرفی کتاب

کتاب حسین وارث آدم، مجموعه‌ای از سخنرانی‌ها و یادداشت‌های دکتر علی شریعتی است که در سال‌های ۱۳۴۹ و ۱۳۵۰ شمسی در مناسبت‌های مختلف ایراد شده است. این کتاب، هفت بخش و یک ضمیمه دارد:

  1. حسین وارث آدم: این بخش که شامل مقدمه و متن اصلی است، توسط علی شریعتی در عاشورای ۱۳۴۹ش (۱۳۹۱ق) نوشته شده و پیش از چاپ به همراه سخنرانی‌های دیگر، به صورت مستقل هم انتشار یافته و در جلد ۱۹ از مجموعه آثار دکتر شریعتی هم آمده است. در انتخاب نام آن از زیارت وارث الهام گرفته شده است.[۱] مرتضی مطهری، انتقادات جدی و بنیادینی به این بخش وارد کرده است.
  2. ثار: این بخش، از آخرین سخنرانی شریعتی در ماه محرم پیاده شده و مربوط به دی ۱۳۵۵ش است.[۲]
  3. شهادت: این متن از سخنرانی علی شریعتی در اسفند ۱۳۵۰ش در حسینیه ارشاد پیاده شده و مطالبی هم از سوی او و پیش از چاپ به آن اضافه شده است.[۳]
  4. پس از شهادت: این بخش، متن پیاده‌شده سخنرانی علی شریعتی در اسفند ۱۳۵۰ش است که در مسجد جامع نارمک ایراد شده است. او در این سخنرانی، تحت‌تاثیر کشته شدن ۱۰ تن از مبارزان مسلحانه با حکومت پهلوی، از جمله مسعود و مجید احمدزاده بوده است.[۴]
  5. بحثی راجع به شهید:
  6. بینش تاریخی شیعه: این بخش، متن پیاده‌شده سخنرانی در مسجد الجواد است که در شب ۱۴ اسفند ۱۳۴۹ ایراد شده و نام دیگر آن، «اسلام دین تاریخ» است.[۵]
  7. انتظار مذهب اعتراض: این بخش، متن پیاده‌شده سخنرانی در حسینیه ارشاد، در ۸ آبان ۱۳۵۰ش است.[۶]
  8. ضمیمه‌ها: این بخش حاوی دو مطلب است که اولی فلسفه تاریخ از دیدگاه اسلام نام دارد و سخنرانی آن در سال ۱۳۴۹ش در حسینیه ارشاد ایراد شده. مطلب دوم، متن مقدمه‌ای است که دکتر علی شریعتی بر کتاب حجر بن عدی، نوشته حسن اکبری مرزناک نگاشته است.[۷]

محتوای کتاب

حسین وارث آدم

این بخش شامل مقدمه، متن و پاورقی است. متن و مقدمه توسط دکتر شریعتی در عاشورای سال ۴۹ش تهیه شده و پاورقی‌ها نیز در حین ارائه متن اصلی، توسط نویسنده ارائه شده است. متن این بخش به دلیل نوشتاری بودن و نثر ادبی، برای خواننده معمولی سنگین است و گاه خواننده را از فهم معنای اصلی دور می‌سازد.

حسین وارث آدم، واقعه کربلا را چکیده و خلاصه تمام درگیری‌های تاریخ از فرعون تا خود امام حسین(ع) می‌داند که بر ضد تثلیث قارون و بلعم و باعور (زر و زور و تزویر) شوریده است.[۸] این بخش نوعی فلسفه تاریخ است. شریعتی با الهام از زیارت وارث به نوعی پیوستگی و وراثت تاریخی معتقد است.[۹] از نظر او وراثت یک تعبیر ادبی نیست بلکه یک اصطلاح علمی تاریخی است.[۱۰] این کتاب، حوادث زمانه را با استفاده از زیارت وارث، به حوادث تاریخی صدر اسلام گره زده است.

شریعتی معتقد است آنگونه که دجله و فرات از یک منبع سرچشمه می‌گیرند و بر بستر تاریخ پیش می‌آیند، از هم دور می‌شوند و در پایان کار، به آرامش یکنواخت نخستین می‌رسند، آغاز تاریخ بشر نیز در آغاز، اشتراک و برابری است، سپس نابرابری و حق و باطل آغاز می‌شود و سرانجام به وحدت بازمی‌گردد.[۱۱]

در این کتاب، انسان دو گونه است؛ طبقه برخوردار و استعمارگر، و فقیر و استثمار شده. طبقه حاکم و برخوردار سه چهره دارد: سیاست، اقتصاد، مذهب؛ یا صاحبان زر، زور و تزویر که اولی سر خلق را به بند می‌آورد، دومی جیبش را خالی می‌کند، و سومی آرام و مهربان فریبش می‌دهد.[۱۲] از نظر شریعتی، قصر و دکان و معبد، سه شعبه یک بنگاه‌اند.[۱۳] تیغ و طلا و تسبیح یک کار می‌کنند.[۱۴] نظام حاکم بر تاریخ همواره همین بوده است و آنچه غیر از این بوده نهضت‌هایی بوده محکوم، قیام‌ها و انقلاب‌هایی بوده دلسوزانه و مذبوحانه.[۱۵]

ثار

شریعتی در بخش ثار کتاب حسین وارث آدم، واژه ثار را تحلیل می‌کند و معنای آن را فراتر از محدوده وجودی خود کلمه می‌داند.[۱۶] وی معتقد است که پیامبر اسلام (ص) در بسیاری موارد فرهنگ و سنت رایج جامعه‌اش را گرفته و در درون آن، یک محتوای نوِ علمی، انقلابی و انسانی ریخته است؛ ثار نیز از این نمونه است که رسول اکرم (ص) خونخواهی و ثار قبیله‌ای را به یک ثار ایدئولوژیک، یک ثار انسانی تبدیل کرده است.[۱۷]

از نگاه شریعتی، بین وراثت و ثار رابطه‌ای وجود دارد، که این دو مفهوم، فلسفه تاریخ انسان را در اسلام می‌سازند و معنی می‌کنند؛ در فلسفه تاریخ شیعه، بر اساس مفهوم وراثت امام حسین(ع) به عنوان یک حلقه از این زنجیر طولانی که از آدم تا آخر الزمان به هم پیوسته است، مطرح است.[۱۸] تاریخ بشر با ثار شروع می‌شود و تداوم و توسعه پیدا می‌کند، تا وقتی که به انفجار می‌رسد، و انفجار یعنی گرفتن انتقام از فرزندان طاغوت؛ و در آنجاست که بشر به نجات، صلح و عدالت می‌رسد و تا آن روز تمام داستان زندگی انسان، داستان تلاش برای خونخواهی است.[۱۹]

شهادت

نویسنده در این بخش به تحلیل شهادت می‌پردازد. شریعتی معتقد است که عظمت امام حسین(ع) از یک سو و شخص‌بینی مردم از سوی دیگر، موجب شده است که از آن چه که حسین(ع) به خاطر آن سخاوتمندانه خود را قربانی کرد، یاد نکنیم.[۲۰] شهادت در فرهنگ شیعه، مرگ تحمیلی و تراژدی نیست، بلکه یک درجه است. وسیله نیست، خود، هدف است؛ شهادت مرگ دلخواهی است که مجاهد با همه آگاهی و همه منطق و شعور و بیداری و بینایی خویش، خود انتخاب می‌کند.[۲۱]

حسین، از شهر خویش بیرون می‌آید، زندگیش را رها می‌کند تا بمیرد! زیرا جز این سلاحی، برای مبارزه ندارد، اگر نمی‌تواند دشمن را بشکند، لا اقل به این وسیله رسوا کند، اگر نمی‌تواند قدرت حاکم را مغلوب سازد آن را محکوم کند.[۲۲]

پس از شهادت

شریعتی در این بخش به مسئولیت‌های سنگین پس از شهادت اشاره می‌کند و می‌گوید: اکنون شهیدان کارشان را به پایان برده‌اند، و خاموش رفته‌اند. این‌ها دو کار کردند، یکی به ما آموختند که باید چگونه زندگی کنیم اگر می‌توانیم و چگونه بمیریم اگر نمی‌توانیم. دیگر آنکه با خون خویش در محکمه تاریخ انسان شهادت دادند.[۲۳]

حسین با ناتمام گذاشتن حج، آموخت که اگر امامت نباشد، هدف نباشد، چرخیدن بر گرد خانه خدا، با خانه بت مساوی است.[۲۴] زینب رسالت رساندن پیام شهیدان را به دوش گرفته است و اگر زینب پیام کربلا را به تاریخ بازنگوید، کربلا در تاریخ می‌ماند، و کسانی که به این پیام نیازمندند از آن محروم می‌مانند. رسالت زینب ابلاغ پیام کربلا است به همه انسان ها، به همه کسانی که بر مرگ حسین می‌گریند.[۲۵]

به گفته شریعتی، ما وارث عزیز‌ترین امانت‌هایی هستیم که با جهادها و شهادت‌های انسان‌های بزرگ در تاریخ اسلام فراهم آمده است، و ما مسئول آن هستیم که امتی بسازیم از خویش، تا برای بشریت نمونه باشد.[۲۶] آن‌ها که رفتند، کاری حسینی کردند، و آن‌ها که ماندند، باید کاری زینبی کنند، و گرنه یزیدی‌اند![۲۷]

بینش تاریخی شیعه

نویسنده پیش از آنکه بینش تاریخی شیعه را معرفی کند، مقصود خودش از شیعه را بیان می‌کند وی دو چهره برای شیعه قایل است؛ چهره دروغین و قلابی که همان شیعه ابوسفیانی است، و دیگری چهره راستین و حقیقی که شیعه ابوذری است که همواره پرچمدار عدالت و آزادی بوده. او که معتقد به پیوستگی تاریخی است، نگاه مقطعی و بریده از حوادث گذشته و آینده را موجب فلج شدن بینش شیعی می‌داند؛ شریعتی می‌گوید: ما داستان کربلا را از زمینه تاریخی‌اش جدا کرده‌ایم و آن را از معنی انداخته‌ایم آن گونه که قلبی را از داخل بدن بیرون بکشیم که دیگر قلب نیست و از کارآیی می‌افتد. وی می‌گوید: عدل، خاتمیت نبوت و استمرار خط امامت از مهم‌ترین اصول بینشی تفکر شیعی است؛ از دیدگاه شریعتی؛ خاتمیت نبوت، غیر از خاتمیت نهضت انبیا است؛ در بینش تشیع، نبوت خاتمه یافته اما نهضت انبیاء به وسیله امامت ادامه دارد و سرانجام عدالت در جهان استقرار می‌یابد. از نگاه شریعتی این جبر تاریخ و فلسفه تاریخ است.

انتظار، مذهب اعتراض

انتظار، دو معنی دارد؛ یکی مثبت و دیگری منفی؛ یکی بزرگترین عامل انحطاط است و دیگری بزرگترین عامل حرکت و ارتقاء، یکی تن دادن به ذلت و توجیه وضع موجود است، و دیگری پیش رونده و آینده گرا.انتظار به معنای مثبت اش، نیرومند‌ترین سلاح برای نابودی فساد و بزرگترین ضربه برای درهم کوبیدن ظلم است. مهم‌ترین ویژگی‌های انتظار مثبت عبارتند از:

  1. انتظار هم یک اصل فکری اجتماعی وهم یک اصل فطری انسانی است به این معنی که اساسا انسان موجودی است منتظر.
  2. انتظار، سنتز تضاد میان دو اصل حقیقت و واقعیت است. این تضاد میان واقعیت باطل حاکم و حقیقت نجات بخش محکوم را جز انتظار نمی‌تواند حل کند. انتظار یعنی نه گفتن به آنچه که هست، انتظار یعنی اعتراض به وضع موجود.
  3. انسان منتظر هم از نظر فکری و هم از نظر عملی و مادی، یک انسان آماده است که هر لحظه منتظر حضور در انقلاب نهایی است و خودش را در برابر آن مسئول می‌داند.

نقد شهید مطهری بر کتاب

کتاب حسین وارث آدم، در تحلیل وقایع تاریخی از جمله واقعه کربلا رویکردی ویژه‌ای دارد که مرتضی مطهری برخی از محورهای اساسی آن را مورد نقد قرار داده است، مهم‌ترین نقدهای مطهری بر این کتاب عبارتند از:

  • ترویج مکتب مارکسیستی

مطهری معتقد است که این کتاب نوعی توجیه تاریخ بر اساس مکتب مارکسیستی است و نوعی روضه مارکسیستی برای امام حسین(ع) است که تازگی دارد. طبق این کتاب، آغاز تاریخ بشر اشتراکیت و برابری است، سپس نابرابری و حق و باطل یعنی مالکیت آغاز می‌گردد و از اینجا جامعه بشر دو بخش می‌شود؛ آنچنانکه دجله و فرات از یک سرچشمه می‌جوشند و سپس دو بخش می‌گردند و از یکدیگر جدا می‌شوند. سرنوشت دجله و فرات این است که در نهایت به دریا بریزند و آرامش یابند. سرنوشت بشریت و پایان تاریخ بشر نیز اشتراکیت و سوسیالیسم است و تنها در آن وقت است که بشر از بلای مالکیت و نظام طبقاتی نجات می‌یابد.

  • امام حسین مورد نظر کتاب، نقشی در تاریخ ندارد

امام حسین این کتاب همان امام حسین مظلوم و محکوم روضه خوان‌ها است که هیچ نقشی در تاریخ ندارد؛ با این تفاوت که امام حسین روضه خوانها لااقل سفره گریه‌ای برای توشه معاد یکی از اصول دین پهن کرده و امام حسین این جزوه به وسیله روضه‌ها و گریه‌ها ابزاری است در دست جناح حاکم برای بهره کشی طبقه محکوم.

  • معبد، قصر و روحانی

در این کتاب، معبد همیشه در کنار قصر و دکان، و روحانی همواره در کنار حاکم و سرمایه‌دار است و البته آنچه در کنار است معبد است نه خصوص کلیسا و یا دیر و صومعه و یا بتخانه که شامل مسجد هم می‌شود. طبعا تکلیف روحانی هم روشن است.[۲۸]

پانویس

  1. علی شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰، ص ۱۱.
  2. علی شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰، ص ۱۱.
  3. علی شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰، ص ۱۱.
  4. علی شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰، ص ۱۲.
  5. علی شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰، ص ۱۲.
  6. علی شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰، ص ۱۲.
  7. علی شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰، ص ۱۲ و ۱۳.
  8. شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۳۳.
  9. سوسن شریعتی، ناگفته‌های کتاب حسین وارث آدم پس از ۴۳ سال، در روزنامه آرمان روابط عمومی، ش ۲۰۶۵، ۱۱ آذر ۱۳۹۱، ص ۱۱.
  10. شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۳۱.
  11. شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۴۴ و ۴۵.
  12. شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۶۸.
  13. شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۶۳.
  14. شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۶۸.
  15. شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۷۶.
  16. شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۹۶.
  17. شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۹۹.
  18. شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۱۰۲.
  19. شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۱۰۵ و ۱۰۶.
  20. شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۱۰۹.
  21. شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۱۸۰.
  22. شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۱۷۷.
  23. شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۱۸۶ و ۱۸۷.
  24. شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۱۹۰ و ۱۹۱.
  25. شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۱۹۲ و ۱۹۳.
  26. شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۱۸۵.
  27. شریعتی، حسین وارث آدم، ۱۳۸۰ش، ص ۱۹۴.
  28. مطهری جلد ۱۷، ص ۶۷۱-۶۷۳

منابع

  1. شریعتی، علی، حسین وارث آدم (مجموعه آثار، ج ۱۹)، شرکت انتشارات قلم، تهران، ۱۳۸۰ش، نهم.
  2. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، جلد ۱۷، صدرا، تهران، ۱۳۹۰ش، چاپ پانزدهم.