کاربر:A.m.parsa/صفحه تمرین۳
نعمت به معنای سودی است که با قصد خیر از کسی به دیگری برسد و با واژگان آلاء، احسان، فضل و مَنّ از نظر معنا نزدیک است.
مفسران، بر این باورند که نعمت خداوند تنها به چیزی گفته میشود که در مسیر کمال انسان و تحت دین و ولایت الهی باشد. ایشان معتقدند، با توجه به قرآن کریم، نعمت خداوند مخصوص مؤمنان بوده و کافران به برکت وجود مؤمنان، روزی میخورند.
محققان برای نعمتهای خداوند تقسیماتی نظیر نعمت مادی و نعمت معنوی ونیز نعمت دنیوی و نعمت اخروی قائلند.
در روایات شیعه، اشارات بسیاری به نعمتهای خداوند شده و اهل بیت (ع) را مصداق نعمتی دانستهاند که داشتن ولایت، شکر آن به حساب میآید.
قرآن کریم، به یادآوری نعمتهای خداوند دستور داده و کفران نعمت را مورد نکوهش قرار داده است.
محققان بر این باورند که گاهی فراوانی نعمت امتحان الهی بوده و در صورتی که با شُکر و استفاده صحیح همراه نباشد، عذاب استدراج به حساب می آید.
حدود معنایی واژه نعمت
لغتشناسان، نعمت را به خوشگواری زندگی،[۱] مال[۲] و هر حالتی که انسان از آن لذت ببرد، تعریف کردهاند[۳] و در اصطلاح به معنای منفعتی است که کسی به قصد نیکی به دیگری میرساند.[۴]
این واژه از نظر معنا با واژگان آلاء، احسان، فضل و مَنّ نزدیک است؛[۵] با این تفاوت که «آلاء» ناظر به نعمتهای ظاهری بوده،[۶] «احسان» اعم از نعمت است و شامل نعمت به خود نیز میشود[۷] و «فضل»، بخششی خاصتر و فراتر از نعمت است که فرد مستحق آن نیست.[۸] هر چند علامه طباطبایی، این تفاوت میان فضل و نعمت را قبول ندارد.[۹] «مَنّ» نیز در خصوص نعمتهای بسیار با ارزش به کار رفته و از نظر معنا خاصتر از واژه نعمت است.[۱۰]
عبدالله جوادی آملی معتقد است که واژه نعمت در مواردی استفاده میشود که دریافت کننده آن باشعور باشد، چرا که تنها چنین موجودی است که قدرت تشخیص امور سودمند از زیان بار را دارد.[۱۱]
چیستی نعمت خداوند
از نظر لغتدانان، نعمتهای خداوند به معنای هر چیزی است که از جانب خداوند به بندگانش داده شده است[۱۲] به طوری که هیچ موجود دیگری توان دادن آن را نداشته باشد.[۱۳]
مفسران بر این باورند که تنها، چیزی را میتوان نعمت خداوند نامید که موافق با هدف خداوند در کمال انسان،[۱۴] تحت ولایت الهی و در پرتو دین باشد[۱۵] و قرآن کریم، برخی از نعمتها را به اوصافی نامطلوب همچون «مایه عذاب»،[۱۶]«کالای کم ارزش»[۱۷] و «بازیچه»[۱۸] وصف کرده است.
برخی بر این باورند که با توجه به آیات قرآن کریم[۱۹] نعمتهای خداوند در اصل برای مؤمنان است و افراد بیایمان به برکت مؤمنان روزی میخورند. مانند آبیاری باغچه که به هدف گلها انجام میشود اما علفهای هرز نیز بهرهمند میشوند.[۲۰]
اقسام نعمتهای خداوند
به تعبیر علامه طباطبایی، تمام اجزاء، اوصاف و احوال عالم که به هم مرتبط بوده و برهم اثر میگذارند، نعمتهای خداوند بوده و از همین رو قرآن کریم در آیه ۱۸ سوره نحل، آن را غیرقابل شمارش دانسته است.[۲۱]
با این حال، برخی نعمتهای الهی را از جهات مختلف تقسیم کردهاند:
- نعمت مادی (مانند آفرینش، خانواده، امنیت و …) و نعمت معنوی (مانند، ولایت، اتحاد و…)
- نعمت دنیوی (که مربوط به عالم دنیا و همگانی بوده) و نعمت اخروی (که در جهان پس از مرگ بهره مؤمنان میشود.)[۲۲]
به عنوان نمونه سوره الرحمن مجموعهای از نعمتهای خداوند در دنیا و آخرت را برمیشمرد که نعمتهایی همچون آفرینش انسان، جن، گیاهان، زمین و آسمان، از جمله نعمتهای دنیایی بوده و وجود باغها، چشمهها، میوهها، همسران زیبا و باوفا در بهشت، در شمار نعمتهای اخروی به حساب آمده است.[۲۳]
نعمت خداوند در روایات
امام صادق (ع):
«به خدا قسم! ما همان نعمت خدا هستیم که خدا به بندگانش عطا کرده و هرکس رستگار شد با پیروی از ما رستگار شده است..»
مجلسی،بحارالأنوار، ۱۴۰۴ق، ج۲۴، ص۵۱.
در منابع روایی شیعه، اشارات بسیاری به نعمتهای خداوند شده است که به عنوان نمونه امام علی (ع) هنگام شمارش نعمتهای خداوند بر خود، به مواردی چون زندگی، زیبایی چهره، تناسب قامت، قدرت درک، هدایت و تسخیر آسمان و زمین پرداخته و سپس ضمن بیان فراوان بودن نعمتهای خداوند، به غیرقابل شمارش بودن آنها اشاره میکند.[۲۴]
نمونه دیگر مربوط به مناجات الشاکرین در صحیفه سجادیه است که به آموزههایی نظیر غیرقابل شمارش بودن نعمتها، عجز از شکرگزاری، نعمتهای معنوی و این حقیقت که هر شکر نعمتی، خودش نعمتی است از جانب خداوند که شکرش لازم است، اشاره دارد.[۲۵]
در منابع روایی، در ذیل آیاتی چون آیه ۸۳ سوره نحل و آیه ۲۸ سوره ابراهیم که به کفر اکثر کسانی که به انکار نعمتهای خداوند میپردازند، اشاره میکند، روایاتی وجود دارد که این نعمت را به ولایت معصومین (ع) تفسیر کردهاند.[۲۶] در کتاب بحارالانوار نیز بابی وجود دارد که عنوان آن چنین است: «ائمه نعمت خدايند و ولايت داشتن شكر اين نعمت است و آنها فضل و رحمت اويند و نعيم همان ولايت است نعمت بزرگ خدا بر مردم بوسيله آنها است.»[۲۷]
وظیفه یادآوری نعمت
توجه به نعمتهای الهی و یادآوری آنها یکی از دستورات قرآن کریم به حساب آمده است.[۲۸]
از نظر جعفر سبحانی، این امر، یکی از اهرمهای تبلیغی پیامبران است که ایشان، در مرحله قبل از گرویدن مردم به دین حق و نیز در مرحله پس از گرایش و ایمان مردم، به آن تکیه میکردند.[۲۹] وی در تبیین خود از این تقسیم بندی، به مواردی نظیر توصیههای موسی (ع)، در آیه ۲۰ سوره مائده و نیز توصیههای نبی اکرم (ص)، در آیه ۱۱ سوره مائده اشاره میکند.[۳۰]
کفران نعمت
کفران نعمت در آیات متعددی از قرآن مورد نکوهش قرار گرفته و در مقابل شکر نعمت قرار داده شده است.[۳۱]
به تعبیر ناصر مکارم شیرازی، نعمتهای خداوند به سه صورتِ «بیاهمیت دانستن در قلب، بیاعتنایی در بیان و استفاده در مسیر باطل» قابل کفران است.[۳۲]
در متون دینی، برای کفران نعمت عواقب ناگواری نظیر عدم معرفت به خداوند، زوال نعمت، هلاکت و نابودی، عذاب دردناک اخروی، استدراج، ایجاد حسادت،[۳۳] بسته شدن راه خیر،[۳۴] عقوبت سریع در دنیا،[۳۵] سلب آرامش و عدم احساس خوشبختی،[۳۶] انزوای اجتماعی،[۳۷] عدم استجابت دعا[۳۸] و فشار قبر.[۳۹]
عذاب استدراج و آزمایش انسان با فراوانی نعمت
در آیه ۱۵ سوره فجر به این تصور اشتباه انسان، اشاره دارد که هنگام فراوانی نعمت گمان میکند مقرب درگاه خداوند شده است، در حالی که این فراوانی نعمت آزمایش او است.[۴۰] بر این اساس، علامه مجلسی بر این مطلب تصریح کرده است که اگر دین به کسی داده شود، یقینا محبوب و برگزیده خداست و مال و مقام، دلالتی بر محبوبیت نزد خداوند ندارد.[۴۱]
قرآن کریم، در برخی از آیات، فراوانی نعمتها را نشانه عذاب استدراج دانسته[۴۲] و در خصوص چگونگی این عذاب از امام صادق(ع) نقل شده است که نعمتهای پیاپی برای گناهکاران سبب غفلت ایشان از استغفار میشود.[۴۳] به عقیده مرتضی مطهری، اگر فراوانی نعمت، با شکر و استفاده مناسب همراه باشد، نشانگر عذاب استدراج نیست.[۴۴]
پانویس
- ↑ ابن فارس، معجم مقائیس اللغه، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۴۴۶؛ ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۰۵ق، ج۱۲، ص۵۸۰ و ۵۸۲.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۵۷۹؛ جوهری، الصحاح تاج اللغه و صحاح العربیه، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۲۰۴.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات غریب القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۸۱۴.
- ↑ ابن عاشور، التحریر و التنویر، بی تا، ج۲۱، ص۱۱۷.
- ↑ برای این منظور نگاه کنید به مصطفوی زاده، بررسی واژه نعمت از منظر تأویل در قرآن و روایات معصومین، ۱۳۹۲ش، ص۱۷.
- ↑ طریحی، مجمع البحرین، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۹۷و ج۴، ص۳۳۷.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۰۵ق، ج۱۳، ص۱۱۷؛ مصطفوی زاده، بررسی واژه نعمت از منظر تأویل در قرآن و روایات معصومین، ۱۳۹۲ش، ص۱۸.
- ↑ ابن عاشور، التحریر، بی تا، ج۱، ص۴۶۶؛ ابوحیان، البحر المحیط فی التفسیر، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۳۰۵.
- ↑ نگاه کنید به علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۶۲.
- ↑ فریدونی، علل زوال و افزایش نعمت از دیدگاه قرآن کریم، ۱۳۹۲ش، ص۳۰.
- ↑ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۵۱۶.
- ↑ ابن فارس، معجم مقائیس اللغه، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۴۴۶.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۰۵ق، ج۱۲، ص۵۸۰.
- ↑ علامه طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۱۸۰؛ شریعتی، خلافت و ولایت از نظر قرآن و سنت، ۱۳۵۱ش، ج۲، ص۸۰.
- ↑ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۵ش، ج۲۱، ص۸۲ و ص۵۹۷–۵۹۸؛ علامه طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۱۸۱.
- ↑ آیه ۱۷۸ سوره آلعمران
- ↑ آیات ۱۹۶–۱۹۷ سوره آلعمران
- ↑ آیه ۶۴ سوره عنکبوت
- ↑ نظیر آیه ۱۶۸ سوره بقره و آیه ۵۷ سوره بقره و آیه ۳۲سوره اعراف
- ↑ تفسیر آموزشی قرآن، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۳۳۶.
- ↑ علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۲، ص۶۰.
- ↑ برای این منظور نگاه کنید به مصطفوی زاده، بررسی واژه نعمت از منظر تأویل در قرآن و روایات معصومین، ۱۳۹۲ش، ص۲۵.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۳، ص۹۱.
- ↑ طوسی، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۹۲.
- ↑ مصباح، سجادههای سلوک، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۳۵–۴۱۲.
- ↑ مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۱ش، ج۶، ص۳۸۷.
- ↑ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۴ق، ج۲۴، ص۴۸.
- ↑ نگاه کنید به آیه ۷۴ سوره اعراف و آیه ۹ سوره احزاب
- ↑ منشور جاوید، ۱۳۹۰ش، ج۳، ص۵۴۳.
- ↑ منشور جاوید، ۱۳۹۰ش، ج۳، ص۵۴۳.
- ↑ آیه ۱۵۲ سوره بقره؛ آیه۷ سوره ابراهیم؛ آیه ۴۰ سوره نمل؛ آیه۱۲ سوره لقمان؛ آیه۱۵–۱۷ سوره سبا؛ آیه ۱۱۲ سوره نحل
- ↑ مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۸۷ش، ص۶۰
- ↑ مصباح الشریعه، ۱۴۰۰ق، ص۱۰۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴۷ ص۳۳.
- ↑ مفید، الامالی، ۱۴۱۳ق، ص۲۳۷؛ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۵۰.
- ↑ آیه ۱۵–۱۷ سوره سباء؛ آیه ۱۱۲ سوره نحل.
- ↑ مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۸ش، ج۳، ص۶۲.
- ↑ لیثی واسطی، عیون الحکم، ۱۳۷۶ش، ص۵۲۴.
- ↑ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۰۹.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۶، ص۴۶۲.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۴ق، ج۶۵، ص۲۰۲.
- ↑ معموری، «بررسی سنت استدراج در قرآن و میراث تفسیری»، ص۱۰۵.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۵۲.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۲۷، ص۶۲۶.
منابع
- ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، بیجا، بی تا.
- ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقائیس اللغة، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، مکتبة اعلام اسلامی، ۱۴۰۴ق.
- ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، قم، نشر ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
- ابوحیان اندلسی، محمدبن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، تحقیق صدقی، محمد جمیل، بیروت، دارالفکر، ۱۴۲۰ق.
- جوادی آملی عبدالله، تفسیر تسنیم، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۸۵ش.
- جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیة، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق صفوان عدنان داودی، بیروت، دارالعلم الدار الشامی، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- سبحانی تبریزی، جعفر، منشور جاوید، قم، مؤسسه امام صادق علیه السلام، ۱۳۹۰ش.
- شریعتی، محمدتقی، خلافت و ولایت از نظر قرآن و سنت، تهران، انتشارات حسینیه ارشاد، چاپ دوم، ۱۳۵۱ش.
- صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، قم، کتاب فروشی داوری، ۱۳۸۵ش.
- طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، تحقیق احمد حسینی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دوم ۱۴۰۸ق.
- طوسی، محمد بن الحسن، الأمالی، قم، دار الثقافة، ۱۴۱۴ق.
- علامه طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، مکتبه الانشر الاسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
- فریدونی، ابراهیم، علل زوال و افزایش نعمت از دیدگاه قرآن کریم، پایاننامه کارشناسی
ارشد دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم، قم، دانشکده علوم قرآنی، ۱۳۹۲ش.
- لیثی واسطی، علی بن محمد، عیون الحکم و المواعظ، مصحح حسین حسنی بیرجندی، قم، دار الحدیث، ۱۳۷۶ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، مؤسسة الوفاء، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
- محبی، صاحب علی، تفسیر آموزشی قرآن، قم، احسن الحدیث، ۱۳۹۰ش.
- مصباح الشریعه، منسوب به امام صادق علیهالسلام، بیروت، انتشارات اعلمی، ۱۴۰۰ق.
- مصباح یزدی، محمد تقی، سجادههای سلوک شرح مناجاتهای امام سجاد (ع)، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۹۰ش.
- مصطفوی زاده، سید محسن، بررسی واژه نعمت از منظر تأویل در قرآن و روایات معصومین (علیهم السلام)، پایاننامه کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث، تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، ۱۳۹۲ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، چاپ چهاردهم، ۱۳۹۰ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، انتشارات امام علی بن ابیطالب، ۱۳۷۸ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۸۱ش.
- مفید، محمد بن محمد، الأمالی، مصحح حسین استاد ولی و علی اکبر غفاری، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.