حمیم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۰ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۴۵
حَمیم به معنای حرارت شدید است که در قرآن به معنای آب جوشانی که به جهنمیان خورانده میشود و نیز شخص نزدیک به انسان، بهکار رفته است. این واژه بیست مرتبه در قرآن بهکار رفته است. حمیم بيست مرتبه در قرآن بهكار رفته است.[۱] مفسران و قرآنپژوهان بر این باورند که حمیم در قرآن دو معنا دارد:
- آب داغ و جوشان[۲] که به اهل جهنم خورانده میشود.[۳] آیه ۵۷ سوره ص (هَذَا فَلْیَذُوقُوهُ حَمِیمٌ وَ غَساقٌ)[۴] و آیه ۴ سوره یونس (وَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِيمٍ وَ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ)[۵] بر این معنا دلالت دارند. فخر رازی در مفاتیح الغیب از برخی نقل کرده است که مقصود از حمیم در این آیات، مس ذوبشده است.[۶]
- شخصی که به انسان نزدیک است (قریب). آیه ۱۰۱ سوره شعراء (وَ لَا صَدِيقٍ حَمِيمٍ)[۷] و آیه ۱۰ سوره معارج (وَ لَا يَسْأَلُ حَمِيمٌ حَمِيمًا)[۸] بر این معنا دلالت دارند. مفسران، حمیم را در این آیات، به معنای قریب،[۹] قریب دلسوز و مهربان،[۱۰] قریبی که پیگیر مسائل و مشکلات انسان است[۱۱] و قریب حمایتگر[۱۲]دانستهاند.
به گفته حسن مصطفوی نویسنده کتاب التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، حمیم چند معنا دارد: حرارت شدید، سیاه شدن، نزدیکی و حضور، نوعی صدا و قصد که همه این معانی به حرارت شدید بر میگردند. به عنوان مثال اگر به برخی چشمهها حمیم میگویند به دلیل وجود آبِ دارای حرارت، در آن چشمهها است و اگر به کسی که به انسان نزدیک است حمیم گفته میگردد، به خاطر محبت و علاقه شدید به اوست. همچنین اگر درباره ذغال به کار برده میشود، به سبب آن است که چوب با حرارت شدید و آتش سیاه شده و تبدیل به ذغال شده است.[۱۳] بنابراین حمیم به معنای چیز داغ و با حرارت است، چه حرارت مادی مثل آب جوش و چه حرارت معنوی (در مثل دوست و ولیّ انسان).[۱۴]
جستارهای وابسته
پانویس
منابع
- قرآن کریم
- آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
- ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، زاد المسیر فی علم التفسیر، بیروت، دار الکتب العربی، ۱۴۲۲ق.
- ابن منظور، لسان العرب، بیروت، دار الفکر-دار صادر، ۱۴۱۴ق.
- ابن هائم، شهاب الدین احمد بن محمد، التبیان فی تفسیر غریب القرآن، بیروت،دار الغرب الاسلامی، ۱۴۲۳ق.
- اندلسی، ابن عطیة، المحرّر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۲ق.
- اندلسی، ابوحیان، البحر المحیط، بیروت، دار الفکر، ۱۴۲۰ق.
- جرجانی، حسین بن حسن، جلاء الاذهان و جلاء الاحزان، تهران،دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ش.
- رازی، فخر الدین، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، دمشق، دار العلم، ۱۴۱۲ق.
- زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت، دار الکتب العربی، ۱۴۰۷ق.
- سیوطی، جلالالدین، الدر المنثور، قم، مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
- شبّر، سید عبدالله، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دار البلاغة، ۱۴۱۲ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، تهران، دانشگاه تهران و مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۷۷ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
- طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۱۲ق.
- طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران، مرتضوی، ۱۳۷۵ش.
- طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- قرشی، سید علیٔاکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ش.
- مراغی، احمد بن مصطفی، تفسیر المراغی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- مصطفوی، حسن، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۴ش.
- ↑ قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۱۸۴.
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات، ۱۴۱۲ق، ص۲۵۴؛طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۶۴۳ و ج۴، ص۴۹۲؛ شیخ طوسی، التبیان، بیتا، ج۱۰، ص۲۴۴؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۳۰، ص۹؛ مراغی، تفسیر المراغی، بیتا، ج۳۰، ص۱۳؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۱۵۰.
- ↑ جرجانی، جلاء الاذهان، ۱۳۷۷ش، ج۸، ص۱۵۴.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۳۲۰.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۸، ص۲۲۱.
- ↑ رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۳۱، ص۱۷.
- ↑ ابن جوزی، زاد المسیر، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۳۴۳.
- ↑ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۹، ص۴۶.
- ↑ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۹، ص۵۶؛ ابن هائم، التبیان، ۱۴۲۳ق، ص۳۲۲؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۱۰، ص۳۷؛ شبّر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۲ق، ص۵۳۲.
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات، ۱۴۱۲ق، ص۲۵۵؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۵۳۱؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۹۱؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۲، ص۳۱۳.
- ↑ اندلسی، المحرّر الوجیز، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۲۳۶؛ اندلسی، البحر المحیط، ۱۴۲۰ق، ج۸، ص۱۳۸؛ طبرسی، جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۱۶۳.
- ↑ شیخ طوسی، التبیان، بیتا، ج۸، ص۳۷ و ج۱۰، ص۱۱۷؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۲، ص۳۱۳.
- ↑ مصطفوی، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ۱۳۶۰ش، ج۲، ص۲۸۷.
- ↑ مصطفوی، التحقيق، ۱۳۶۰ش، ج۲، ص۲۸۸.