شاه سلطان حسین صفوی

مقاله قابل قبول
عدم رعایت شیوه‌نامه ارجاع
کپی‌کاری از منابع خوب
شناسه ناقص
عدم جامعیت
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از شاه‌سلطان‌حسین)
شاه سلطان حسین صفوی
آخرین پادشاه صفوی
نقاشی از شاه سلطان حسین در کتابی قدیمی
نقاشی از شاه سلطان حسین در کتابی قدیمی
اطلاعات شخصی
تولد۱۰۷۹ق
مرگ۱۱۳۷ق، کشته شده توسط محمود افغان
پدرشاه سلیمان صفوی
دیناسلام، شیعه
محل دفنقم
حکومت
سلسلهصفویان
آغاز حکومت۱۱۰۵ق
پایان حکومت۱۱۳۵ق
پس ازشاه سلیمان صفوی


سلطان حسین صفوی (۱۱۳۹ـ۱۰۷۹ق)، آخرین پادشاه صفوی و فرزند شاه سلیمان بود. نقل شده که وی فردی بخشنده، مهربان، ساده‌پوش و دل‌رحم بوده و از جنگ و خون‌ریزی دوری می‌کرد. راحت‌طلبی و ناکارآمدی سیاسی وی، در حمله محمود افغان، موجب از دست رفتن تاج و تخت سلطنت صفویان شد. اشرف افغان جانشین محمود، در سال ۱۱۳۹ق به علت حمایت سلطان عثمانی از سلطان حسین، دستور قتل حسین را داد. او را در اصفهان کشتند، سرش را برای اشرف فرستادند و پیکرش را در قم به خاک سپردند.

شروع سلطنت

شاه سلطان حسین احتمالاً در ۱۰۷۹ق زاده شد.[۱] پس از درگذشت پدرش، شاه سلیمان صفوی، اختلاف بر سر جانشینی او شدت گرفت تا سرانجام با صلاح‌دید مریم بیگم، عمه شاه سلیمان، حسین در ۱۱۰۵ق جانشین پدر شد و شیخ الاسلام محمدباقر مجلسی تاج شاهی را بر سر او گذاشت و خطابه‌ای در ضرورت رفع فسوق و مناهی ایراد کرد.[۲]نقل شده که پس از مراسم تاجگذاری شاه از محمدباقر سئوال کرد که چه خدمتی از من برای شما ساخته است و شیخ الاسلام پاسخ داد که خواهش دارد شاه کبوتر بازی ، میگساری و جنگ با طوائف و دستجات را ممنوع سازد . سلطان حسین بلافاصله با این درخواست موافقت نمود . و بی درنگ فرمان داد تمامی باده فروشی‌ها تخریب شوند . [۳]

وضعیت دربار

دربار صفوی در آن زمان از یک سو زیر نفوذ فقهاء بود و از سوی دیگر، خواجه سرایان و امیران قزلباش جبهه نیرومندی تشکیل داده بودند. با دخالت نزدیکان و اطرافیان، شاه صفوی تقریباً منزوی شد و همه کارها را وزیرانش انجام می‌دادند.[۴] [یادداشت ۱]

اوضاع مملکت

سلطان حسین در آغاز سلطنتش با شورش‌های چندی روبه رو شد، از جمله شورش میرالله (سرکرده بلوچ)، انوشه خان (والی خوارزم)، و سلیمان کرماج در کردستان و مغرب ایران که عثمانی‌ها نیز از او حمایت می‌کردند. افزون بر آن، فرج‌اللّه خان، والی خوزستان، هم نافرمانی در پیش گرفت.[۵] در ۱۱۲۲ق ازبکان به خراسان حمله کرده، و آنجا را غارت کردند.[۶] اوضاع بد سیاسی، مردم را با مشکلات زیادی مواجه کرد و به اعتراض و شورش اهالی اصفهان در ۱۱۲۷ق، به سبب بالا رفتن قیمت گندم و آرد، انجامید.[۷] اعراب سواحل خلیج فارس، پس از تسخیر بحرین و قشم و لارک، به فکر تصرف بندرعباس افتادند.[۸]

حمله محمود افغان

در ۱۱۱۸ق قبیله غلزایی/غلجایی، یکی از طوایف قوم افغان(پشتو) در قندهار علیه گرگین خان، بیگلربیگی شهر، شورش کرده و او را کشتند.[۹] حسین صفوی در ۱۱۳۲ق برای محمود، رییس غلزایی و والی قندهار خلعت فرستاد.[۱۰][یادداشت ۲] در ۱۱۳۴ق محمود راه اصفهان را در پیش گرفت.[۱۱] سپاه او و صفویان در گُلُناباد با یکدیگر روبه رو شدند و صفویان شکست خوردند.[۱۲] اصفهان به محاصره نیروهای محمود افتاد. محاصره اصفهان حدود هفت ماه طول کشید و مردم شهر دچار قحطی و بیماری شدند.[۱۳] سلطان حسین از محمود امان خواست و در ۱۱۳۵ق تاج و تخت شاهان صفوی را به او واگذار کرد. محمود نیز پس از ازدواج با یکی از دختران او، به نام خود سکه زد و خطبه خواند.[۱۴]

سرانجام

اشرف افغان، پسر عموی محمود، در ۱۱۳۷ق، او را کشت و جانشین او شد. اشرف در ۱۱۳۹ق با رسیدن پیام سلطان عثمانی مبنی بر حمایت از شاه صفوی و بازگرداندن تاج و تخت به او، دستور قتل سلطان حسین را داد. او را در اصفهان کشتند و سرش را برای اشرف فرستادند و پیکرش در قم به خاک سپرده شد.[۱۵]

پانویس

  1. ر.ک:لاکهارت، ص۳۵، پانویس ۲
  2. نصیری، ص۱۹، متن خطابه ص۲۱ـ۲۲؛ مستوفی، ص۱۱۵
  3. لارنس لکهارت،انقراض سلسلۀ صفویه و ایام استیلای افاغنه در ایران، مترجم: مصطفی قلی‌عماد،ناشر: مروارید، ۱۳۶۴ش، ص۴۴.
  4. جملی کارری، ص۱۱۱ـ۱۱۲؛ کروسنیسکی، ج۱، ص۷۲، ۷۵
  5. نصیری، ص۵۴، ۶۵، ۸۷ـ۹۰، ۱۲۴ـ ۱۳۳، ۲۴۸ـ۲۵۳
  6. خاتون آبادی، ص۵۶۰
  7. خاتون آبادی، ص۵۶۷
  8. گاهنامه کرملیها در ایران، ج۱، ص۵۷۱؛ کروسنیسکی، ج۱، ص۲۱۸ـ۲۲۰
  9. مرعشی صفوی، ص۴، ۱۷؛ مروی، ج۱، ص۱۹؛ دوسرسو، ص۸۹ـ۹۰، ۱۱۵
  10. مرعشی صفوی، ص۵۲ـ ۵۳
  11. مستوفی، ص۱۲۷؛ حزین لاهیجی، ص۱۹۷
  12. حزین لاهیجی، ص۱۹۷؛ مرعشی صفوی، ص۵۶
  13. گیلاننتز، ص۶۷ـ ۶۸
  14. حزین لاهیجی، ص۲۰۱؛ گیلاننتز، ص۷۱، ۷۶
  15. حزین لاهیجی، ص۲۰۸؛ مستوفی، ص۱۳۶، ۱۷۱ـ۱۷۲، سال قتل شاه را ۱۱۴۱ ه.ق دانسته است؛ مروی، ج۱، ص۳۱، سال قتل او را ۱۱۳۷ ضبط کرده است

یادداشت

  1. فیدالگو، سفیر پرتغال در ایران، نوشته است که با پادشاه فقط به واسطه وزیر می‌توان گفتگو کرد و رشوه و پول در دربار ایران رواج فراوان دارد. دری افندی، سفیر عثمانی، نیز تأکید کرده است که درباریان شاه نمی‌گذارند او از حقایق آگاه شود و همه به او دروغ می‌گویند.(طاهری شهاب، ص۶۲۱ـ۶۲۲.
  2. محمود و اشرف افغان، در افغانستان به محمود و اشرف هوتکی معروف هستند

منابع

  • احسان اشراقی، «‌شاه سلطان حسین در تحفةالعالم »، تاریخ: نشریه گروه آموزشی تاریخ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، دوره ۱، ش ۱ (۱۳۵۵ش).
  • جووانی فرانچسکو جملی کارری، سفرنامه کارری، ترجمه عباس نخجوانی و عبدالعلی کارنگ، (تبریز) ۱۳۴۸ش.
  • محمدعلی بن ابی طالب حزین لاهیجی، تاریخ و سفرنامه حزین، چاپ علی دوانی، تهران ۱۳۷۵ش.
  • عبدالحسین خاتون آبادی، وقایع السنین و الاعوام، یا، گزارشهای سالیانه از ابتدای خلقت تا سال ۱۱۹۵ هجری، چاپ محمدباقر بهبودی، تهران ۱۳۵۲ش.
  • ژان آنتوان دوسرسو، سقوط شاه سلطان حسین، ترجمه ولی اللّه شادان، تهران ۱۳۶۴ش.
  • محمد طاهری شهاب، «‌سفارت دری افندی از طرف سلطان محمدخان غازی بدربارشاه سلطانحسین صفوی »، وحید، سال ۶، ش ۷ (تیر ۱۳۴۸ش).
  • علل برافتادن صفویان، مکافات نامه، تصحیح و تألیف رسول جعفریان، (تهران): سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۲ش
  • گریگوریو پرئیرا فیدالگو، گزارش سفیر کشور پرتغال در دربار شاه سلطان حسین صفوی، ترجمه از زبان پرتغالی و حواشی از ژان اوبن، ترجمه (به فارسی از) پروین حکمت، تهران ۱۳۵۷ش.
  • پطرس دی سرکیس گیلاننتز، سقوط اصفهان: گزارشهای گیلاننتز درباره حمله افغانان و سقوط اصفهان، ترجمه محمد مهریار، اصفهان ۱۳۷۱ ش، محمدخلیل بن داوود مرعشی صفوی، مجمع التواریخ، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران ۱۳۶۲ش.
  • محمدکاظم مروی، عالم آرای نادری، چاپ محمدامین ریاحی، تهران ۱۳۶۴ش.
  • محمدمحسن بن محمدکریم مستوفی، زبدةالتواریخ، چاپ بهروز گودرزی، تهران ۱۳۷۵ش.
  • عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران از ابتدای دوران صفویه تا پایان جنگ جهانی دوم (۱۵۰۰ـ۱۹۴۵)، تهران ۱۳۵۵ش.
  • محمدابراهیم بن زین العابدین نصیری، دستور شهریاران: سالهای ۱۱۰۵ تا ۱۱۱۰ق.
  • پادشاهی شاه سلطان حسین صفوی، چاپ محمدنادر نصیری مقدم، تهران ۱۳۷۳ش.
  • قطب الدین محمد نیریزی، رساله سیاسی در تحلیل علل سقوط دولت صفویه و راه حل بازگشت آن به قدرت، چاپ رسول جعفریان، قم ۱۳۷۱ش.
  • محمد شفیع وارد، مرآت واردات: تاریخ سقوط صفویان، پیامدهای آن و فرمانروایی ملک محمود سیستانی، چاپ منصور صفت گل، تهران ۱۳۸۳ش.
  • A Chronicle of the Carmelites in Persia and the Papal mission of the XVII th and XVIII th centuries, London: Eyre and Spottiswoode, 1939;
  • Judasz Tadeusz Krusinski, The history of the late revolutions of Persia, New York 1973;
  • Laurence Lockhart, The fall of the Safavi dynasty and the Afghan occupation of Persia, Cambridge 1958;
  • H.R. Roemer, "The Safavid Period", in The Cambridge history of Iran, vol. 6, ed. Peter Jackson and Laurence Lockhart, Cambridge 1986.

پیوند به بیرون