سید عبدالله جزایری
اطلاعات فردی | |
---|---|
نام کامل | سید عبدالله بن نورُالدّین جزایری |
تاریخ تولد | ۱۱۰۴ق، ۱۱۱۲ق، ۱۱۱۴ق |
محل زندگی | شوشتر، اصفهان، فارس، خراسان، آذربایجان.. |
تاریخ وفات | ۱۱۷۳ق |
محل دفن | شوشتر |
شهر وفات | شوشتر |
خویشاوندان سرشناس | سید نعمتالله جزایری (جدّ)، سید نورالدین جزایری (پدر) |
اطلاعات علمی | |
استادان | سید احمد بن محمد مهدی شریف خاتون آبادی، محمد رفیع الدین گیلانی مشهدی .. |
اجازه روایت از | محمد حسین خاتون آبادی، عبدالله بن عیسی افندی، رضی الدین بن محمد عاملی مکی.. |
تألیفات | الاجازة الکبیرة، تذکره شوشتر (یا فیتاریخ تستر)، التُحفة السَنِیّة، الذخیرة الابدیة فی جوابات المسائل الاحمدیة، الذُخْرُالرائِع... |
سید عبدالله بن نورُالدّین جزایری، فقیه، محدّث، منجّم و مورّخ امامی قرن دوازدهم هجری قمری است. او به اخباریگری تمایل داشت و آثار متعددی در علوم گوناگون تالیف کرده است.
زیستنامه
جدّ او، سید نعمتالله جزایری و پدرش سید نورالدین جزایری بود. سید عبدالله در شوشتر به دنیا آمد.[۱] سال ولادت او را برخی[۲] ۱۱۰۴ق، برخی[۳] ۱۱۱۲ق و برخی[۴] ۱۱۱۴ق دانستهاند.
سید عبدالله در ۱۱۷۳ق در شوشتر درگذشت و در جوار قبر پدرش در غرفه کوچکی در ضلع شرقی حیاط مسجدجامع شوشتر به خاک سپرده شد.[۵]
تحصیلات
به گزارش برخی منابع،[۶] عبدالله از کودکی زیرنظر پدر بزرگش، سید نعمتالله، تربیت شد، ولی چنانچه عبدالله در ۷ شعبان ۱۱۱۲ق به دنیا آمده باشد، با توجه به درگذشت سید نعمتالله در ۲۳ شوال همان سال، یعنی ۷۶ روز بعد از تولد عبدالله،[۷] این گزارش نادرست مینماید، به ویژه اینکه سید نعمتالله در مسیر بازگشت از سفر مشهد و پیش از رسیدن به شوشتر فوت کرده است.[۸]
نورالدین که آثار تیزهوشی را در فرزندش عبدالله دید، از سه چهار سالگی به تعلیم او پرداخت و علوم بسیاری، از جمله ادبیات عرب، تفسیر، حدیث و فقه، را به او آموخت.[۹] گفتهاند که جزایری تا شانزده سالگی همه علوم شرعی و دینی را فراگرفت.[۱۰]
سفرهای تحصیلی
عبدالله پس از فراگیری مراحل نخست علوم دینی در زادگاهش، به اصفهان، فارس، خراسان، آذربایجان و برخی ممالک آسیای صغیر سفر کرد و از دانشمندان بسیاری بهره برد. او علاوه بر علوم ادبی و شرعی، به فراگیری علومی چون حکمت، ریاضیات، نجوم، هیئت و طب پرداخت و در آنها مهارت یافت.[۱۱] تنوع و گستردگی نوشتههای او گواه این مدعاست.
اساتید
استادان مهم جزایری، علاوه بر پدرش، عبارت بودند از:[۱۲]
- سید احمد بن محمدمهدی شریف خاتونآبادی (متوفای ۱۱۵۴ یا ۱۱۵۵ق)
- محمد رفیعالدین گیلانی مشهدی (متوفای ۱۱۶۱ق)
- یعقوب بن ابراهیم بختیاری حُوَیزی (متوفای بعد از ۱۱۵۰ق)
- نظرعلی بن محمدامین زجاج تُستَری (متوفای ۱۱۵۰ق)
- میر صدرالدین رضوی قمی (متوفای بعد از ۱۱۶۰ق)
- عبداللّه بن کرماللّه حویزی (متوفای ح ۱۱۳۱ق)
مشایخ حدیث
برخی از مشایخ حدیثی جزایری این اشخاص بودند:[۱۳]
- پدرش؛ عبدالله از او اجازهای عام داشت؛
- محمد حسین خاتون آبادی
- رضی الدین بن محمد عاملی مکی (متوفای ۱۱۶۸ق)
- نصراللّه بن حسین موسوی حائری (متوفای میان سالهای ۱۱۵۶ تا ۱۱۶۸ق)
جانشینی پدر
سید عبدالله جزایری پس از درگذشت پدرش در ۱۱۵۸ق، مناصب شرعی او را در شوشتر برعهده گرفت که از آن جمله افتاء و امامت جمعه و جماعت و نیز تدریس علوم دینی بود.[۱۴] وی حوزه درسی پر رونقی داشت و شاگردان بسیاری تربیت کرد[۱۵] که در تذکره شوشتر[۱۶] از آنان نام برده است.
مراودات علمی
گزارشهایی که سید عبدالله جزایری در کتابهایش از عالمان و حکیمان و ادیبان روزگار خویش فراهم آورده است، از روابط گستردهاش با آنان حکایت میکند.[۱۷]
عبداللطیف شوشتری[۱۸] درباره آشنایی سیدعبدالله با ادیان مسیحی، یهودی و زردشتی و متون دینی آنها و نیز فراگیری زبانشان به تفصیل سخن گفته است که مبالغهآمیز به نظر میرسد، چنان که گفتهاند سیدعبدالله خود نیز چنین ادعایی نکرده است.[۱۹]
نادر شاه
عبداللطیف شوشتری[۲۰] جزایری را در زمره عالمان و بزرگانی دانسته است که در ۱۱۴۸ق در جشن تاجگذاری نادرشاه در دشت مغان گرد آمدند. به گفته او، جزایری در حضور شاه خطبهای بلیغ ایراد کرد. تذکرهنویسان بعدی نیز سخن شوشتری را تکرار کردهاند.[۲۱] جزایری در تذکره شوشتر[۲۲] به شرح واقعه پرداخته، اما به حضور خود در آن جمع اشارهای نکرده است. بر این اساس، کسروی[۲۳] حضور جزایری و خطابه خواندن وی را در این مراسم نفی کرده است.
مسلک اخباریگری
جزایری در نوشتههای خود آشکارا به مشرب اخباریان تمایل نشان داده است. میرزا محمد نیشابوری، اخباری مشهور، او را در زمره منکران طریقه اجتهاد برشمرده است.[۲۴] جزایری خود در مقدمه کتاب التحفة السَنیة،[۲۵] در باب شبهات حُکمی تحریمی، به پیروی از مسلک متداول در میان اخباریان، به نفی برائت و وجوب احتیاط قائل شده است. همچنین وی در مقام استنباط، حجیت عقل را به عنوان منبعی معتبر در تشریع انکار کرده است.
با این همه، این سخن مدرّس تبریزی[۲۶] که جزایری مسلک اخباری محض داشته و منکر طریقه اجتهاد بوده است، چندان درست نیست، زیرا جزایری آرای عالمان اخباری سرسختی چون عبدالله بن صالح بحرانی را، درباره منع عمل به ظواهر کتاب و متشابه بودن کل قرآن، مبالغهآمیز شمرده است.[۲۷] به علاوه، او به مناسبت بحثی دیگر، پس از تقسیم مشرب فقهی عالمان شیعی به اصولی و اخباری، بین مجتهدان و اخباریان راهی میانه را برگزیده است.[۲۸] در مقابل، جزایری با عقاید و آموزههای صوفیان مخالفت صریح کرده است.[۲۹]
آثار
از جزایری کتابها و نوشتههای متعددی در علوم و فنون مختلف به جای مانده است. همچنین به تشویق پدرش، برشماری از کتابهای فقهی و حدیثی حاشیه یا شرح نوشته است. شمار مجموع این نوشتهها افزون بر سی اثر است.[۳۰] که از مهمترین آنها است:
- الاجازة الکبیرة
اجازه مفصّلی است که سید عبدالله در ۱۱۶۸ق آن را برای چهار تن از عالمان حویزه، به نامهای محمد بن کرم الله حویزی، ابراهیم بن خواجه عبدالله حویزی، ابراهیم بن عبدالله حویزی هَمیلی و محمد بن محمد مقیم اصفهانی غروی، نگاشته است.[۳۱]
جزایری در این اثر، علاوه بر ذکر مشایخ حدیثی و طرق روایت آنها، در فصلی مستقل به تکمیل امل الآمل حر عاملی، پرداخته و احوال عالمان از ۱۰۹۷ق به بعد را شرح کرده است.[۳۲] وی همچنین در فصلی مستقل به شرح احوال و ذکر آثار عالم اخباری مشهور، شیخ عبدالله بن صالح بحرانی، پرداخته است[۳۳]
الاجازة الکبیرة، به سبب اطلاعات گرانبهایی که درباره مشایخ حدیث و عالمان اواخر دوره صفوی (حک : ح ۹۰۶ ۱۱۳۵) دارد، محلّ توجه عالمان، محدّثان و مورخان قرار گرفته است. این اثر همچنین حاوی اطلاعات تاریخی مهمی درباره اوضاع آن روزگار و جایگاه عالمان و طلاب در میان مردم است.[۳۴] الاجازة الکبیرة، در ۱۴۰۹ق با مقدمه آیتالله نجفی مرعشی و با تحقیق و تعلیقات محمد سَمامی حائری چاپ شده است.
- تذکره شوشتر (یا فیتاریخ تستر)
از منابع معتبر به زبان فارسی درباره تاریخ شهر شوشتر و مشتمل بر یک مقدمه و ۴۸ فصل است. تألیف کتاب در ۱۱۶۴ق به پایان رسیده، ولی پس از آن مؤلف برخی وقایع را تا سال ۱۱۶۹ به آن افزوده است. در اوایل کتاب، وجه تسمیه شوشتر بیان شده است.[۳۵]
جزایری در تذکره شوشتر، علاوه بر بیان موقعیت جغرافیایی و آب و هوای شوشتر و نیز چگونگی معیشت اهالی آن منطقه، به ذکر مسائل سیاسی و تاریخی نیز پرداخته است؛ از اینرو، این کتاب در معرفی اواخر عهد صفویه و نیز حکومت و احوال مُشَعشَعیان، خانواده فرمانروای عرب در خوزستان (حک : ۸۴۵ -۱۱۵۰)، بسیار با اهمیت است.
بخشهای کتاب: مطالب تذکره شوشتر را میتوان به چهار بخش تقسیم کرد:
- ذکر اعتقادات افسانهای مردم شوشتر درباره شهرشان؛
- شرح موقعیت مکانی و جغرافیایی محلهها و مسجدها و زیارتگاه ها، قبور و دیگر مکانهای مذهبی، معرفی خاندانهای علمی و سادات از جمله سادات تَلْغَر و سادات مرعشی و شماری از عالمان و شاعران و رجال شوشتر، معرفی حاکمان شوشتر از ۹۳۲ تا زمان مؤلف و ذکر شرححال جدّش سید نعمتالله و پدرش سید نورالدین و نیز شرححال شاگردان آن دو و جمعی از دوستان و شاگردان خود و بیان فهرستی از تألیفات خود؛[۳۶]
- حوادث شوشتر و منطقه خوزستان از ۹۳۲ تا زمان تألیف کتاب؛
- ذکر پارهای اشعار از مؤلف و دیگر شاعران و معرفی شماری از کتابها و نسخ خطی.[۳۷]
تذکره شوشتر بارها در کلکته و تهران به چاپ رسیده است. چاپ کلکته، که نخستین چاپ آن است، مقدمهای انگلیسی در شرححال مؤلف دارد. این کتاب در ۱۳۴۸ با مقدمه سیدمحمد جزایری در تهران چاپ شد.[۳۸]
- التُحفة السَنِیة
شرح کتاب النُخبة المُحْسِنیه فیض کاشانی، که آن را به درخواست شیخ علی نجّار شوشتری (از شاگردان سید نورالدین جزایری) نوشته است. این کتاب شامل فشردهای از علم اخلاق و مسائل مهم فقهی است و در ۱۱۷۰ق تألیف آن پایان یافته است. آن را در دقت و ایجاز مانند شرح لمعه شهیدثانی دانستهاند.[۳۹] باب طهارت التحفة السنیة در تهران چاپ شده است. همچنین نسخههای خطی متعددی از آن در دسترس است.[۴۰]
- الذخیرة الابدیة فی جوابات المسائل الاحمدیة
که آن را در پاسخ به چهل پرسش سیداحمدبن مطلب مُشَعشَعی حویزی (حاکم وقت خوزستان)، در ۱۱۵۴ق، به عربی نوشته است.[۴۱] موضوع بیشتر مسائل این کتاب فقهی است و به آن الرسالة الاحمدیة هم گفته میشود. مجموعهای از رسالههای جزایری، کهشامل این اثر نیز هست، به کوشش سید محمد جزایری گردآوری شده است.[۴۲]
- الذُخْرُالرائِع
شرح کتاب فقهی مفاتیح الشرایع فیض کاشانی، که ناتمام مانده و تنها شامل یک جلد است و مقدمهای درباره درایه و اصول فقه دارد. پدر جزایری و برخی علمای دیگر بر آن تقریظ نوشتهاند.[۴۳]
- دیگرآثار
سیدعبدالله جزایری در ریاضیات و علوم و فنون وابسته به آن نیز رسالههایی نوشته و شرح یا ترجمه کرده است، از جمله:
- لُب اللُباب فی شرح صحیفة الاسطرلاب، که شرحی است بر الصحیفة الاسطرلابیة شیخ بهائی و آن را به درخواست ابراهیمبن عبدالله حویزی همیلی (شاگرد جزایری و امام جمعه حویزه) نوشته است؛[۴۴]
- کاشفة الحال فی معرفة القبلة و الزوال، درباره قبله حویزه، که آن را به درخواست سید علیخانبن سید مطلب موسوی مشعشعی حویزی (برادر سیداحمد، حاکم وقت خوزستان) نوشته است؛[۴۵]
- طلسم سلطانی، که ترجمه کتاب غایة الحکیم مجریطی (متوفی ۳۹۵) در هیئت، ستارهشناسی و طلسمهاست، با اضافاتی از خود وی. این ترجمه به خواست ابوصالح سلطان تُرشیزی، وکیل مالیه خوزستان، در ۱۱۵۷ق در یک مقدمه و سه فصل تدوین شده است.[۴۶]
جزایری بر برخی کتابهای حدیث، رجال، فقه و ریاضی حواشیزده و رسالههای متعددی نوشته است، از جمله:[۴۷]
- حاشیه بر مسالک الافهام شهید ثانی،
- نقدالرجال تفرشی،
- خلاصة الحساب شیخ بهایی
- تألیف رساله جوائز السلطان والحکام
جزایری شعر نیز میسرود و فقیر تخلص میکرد. دیوان شعرش افزون بر پانصد بیت دارد.[۴۸] علاوه بر آن، وی در پارهای از کتابهای خود، اشعار فارسی و عربی خود را آورده است.[۴۹]
پانویس
- ↑ محمد جزایری، ج ۱، ص۲۹.
- ↑ رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج۳، ص۲۴۳؛ آقا بزرگ طهرانی، ۱۳۷۲ش، ص۴۵۶.
- ↑ رجوع کنید به عبدالله جزایری، ۱۴۰۹، مقدمه سَمامی حائری، ص۲۲؛ افشار سیستانی، ج۲، ص۶۰۸.
- ↑ رجوع کنید به انصاری، ص۳۷۰؛ شوشتری، ص۱۰۹؛ حِرزِالدین، ج ۲، ص۸؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج۳، ص۴۴۲، ج۹، ص۸۴۲.
- ↑ شوشتری، ص۱۱۶؛ محمد جزایری، ج ۱، ص۵۵؛ اقتداری، ج ۱، بخش ۱، ص۶۸۱.
- ↑ رجوع کنید به شوشتری، ص۱۰۹؛ افشار سیستانی، ج ۲، ص۶۰۸.
- ↑ رجوع کنید به تقیزاده، ص۱۹۴.
- ↑ رجوع کنید به شوشتری، ص۱۰۵؛ تقیزاده، ص۱۹۴.
- ↑ شوشتری، ص۱۰۹؛ امین، ج ۸، ص۸۷؛ موسوعه طبقاتالفقهاء، ج ۱۲، ص۱۹۹.
- ↑ رجوع کنید به شوشتری، ص۱۰۹؛ افشار سیستانی، ج۲، ص۶۰۸.
- ↑ شوشتری، ص۱۰۹؛ محمد جزایری، ج ۱، ص۳۰ ۳۱؛ نیز رجوع کنید به عبدالله جزایری، ۱۳۴۸ ش، ص۲۰، ۲۰۷ ۲۰۹؛ همو، ۱۴۰۹، ص۱۲۶، ۱۳۷، ۱۴۱، ۱۴۳، ۱۴۵، ۱۵۳.
- ↑ رجوع کنید به عبدالله جزایری، ۱۳۴۸ ش، ص۱۶۳؛ همو، ۱۴۰۹، ص۱۲۶ ۱۲۸، ۱۴۱-۱۴۲، ۱۴۹، ۱۸۲، ۱۹۱؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۱، ص۲۷۱، ج ۶، ص۶۳، ۱۹۵، ج ۱۱، ص۱۷۴، ج ۱۵، ص۷۱.
- ↑ رجوع کنید به عبدالله جزایری، ۱۴۰۹، ص۵۹ ۶۰، ۸۳، ۹۵-۹۷؛ محمد جزایری، ج ۱، ص۴۱.
- ↑ شوشتری، ص۱۰۹؛ محمد جزایری، ج ۱، ص۲۸، ۳۰، ۳۲.
- ↑ محمد جزایری، ج ۱، ص۴۵.
- ↑ تذکره شوشتر، ص۱۶۹-۱۷۶.
- ↑ برای نمونه رجوع کنید به ۱۴۰۹، ص۱۲۶، ۱۲۹، ۱۳۷ ۱۳۸، ۱۴۱، ۱۴۳، ۱۴۸۱۴۹، ۱۵۳، ۱۸۴، ۱۹۱؛ ۱۴۲۰، ص۳۸۴۲، ۵۵.
- ↑ عبداللطیف شوشتری، ص۱۱۲۱۱۳.
- ↑ رجوع کنید به کسروی، ص۲۵۹-۲۶۰.
- ↑ عبداللطیف شوشتری، ص۱۱۲.
- ↑ رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، ۱۳۷۲ ش، ص۴۵۶؛ محمد جزایری، ج ۱، ص۳۱۳۲؛ موسوعه طبقات الفقهاء، ج ۱۲، ص۲۰۰.
- ↑ تذکره شوشتر، ص۱۲۰-۱۲۱.
- ↑ کسروی، ص۲۶۰.
- ↑ رجوع کنید به خوانساری، ج ۴، ص۲۵۸.
- ↑ جزایری، ص۴۶، ۱۴.
- ↑ مدرّس تبریزی، ریحانة الادب، ج ۳، ص۱۱۵.
- ↑ رجوع کنید به جزایری، ۱۴۰۹، ص۲۰۳.
- ↑ رجوع کنید به جزایری، ۱۴۰۹، ص۱۹۴ ۱۹۵؛ همو، ۱۳۴۸ ش، ص۱۷۳-۱۷۴؛ محمد جزایری، ج ۱، ص۳۱.
- ↑ رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، ۱۳۷۲ ش، ص۴۵۷؛ نیز برای نمونه رجوع کنید به عبدالله جزایری، ۱۴۰۹، ص۱۲۹.
- ↑ رجوع کنید به عبدالله جزایری، ۱۴۰۹، ص۵۰-۵۱، ۵۳-۵۴؛ امین، ج ۸، ص۸۷؛ افشار سیستانی، ج ۲، ص۶۰۹.
- ↑ رجوع کنید به عبدالله جزایری، ۱۴۰۹، ص۳۴، ۲۱۱-۲۱۲، ۲۱۵.
- ↑ رجوع کنید به عبدالله جزایری، ۱۴۰۹، ص۱۱۷ ۱۱۸، ۱۲۰۱۹۳.
- ↑ رجوع کنید به عبدالله جزایری، ۱۴۰۹، ص۲۰۰-۲۱۰.
- ↑ رجوع کنید به عبدالله جزایری، ۱۴۰۹، ص۱۹۵-۱۹۹؛ مجلسی، ج ۱۰۲، ص۳۳-۳۴.
- ↑ رجوع کنید به عبدالله جزایری، ۱۳۴۸ ش، ص۳۴؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۳، ص۲۴۳-۲۴۴.
- ↑ رجوع کنید به عبدالله جزایری، ۱۳۴۸ ش، جاهای متعدد؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۳، ص۲۴۴-۲۴۵.
- ↑ برای نمونه رجوع کنید به عبدالله جزایری، ۱۳۴۸ ش، ص۵۰؛ نیز رجوع کنید به کسروی، ص۲۵۷.
- ↑ رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۳، ص۲۴۳، ج ۹، ص۸۴۲؛ همو، ۱۳۷۲ ش، ص۴۵۷.
- ↑ رجوع کنید به عبدالله جزایری، التحفة السنیة، ص۳۶۸؛ همو، ۱۳۴۸ ش، ص۷۹؛ همو، ۱۴۰۹، ص۵۶؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۳، ص۴۴۲-۴۴۳.
- ↑ رجوع کنید به محمد جزایری، ج ۱، ص۳۴؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۳، ص۴۴۳.
- ↑ محمد جزایری، ج ۱، ص۳۸؛ قس امین، ج ۸، ص۸۷؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۱۰، ص۱۲.
- ↑ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۲، ص۷۶، ج ۲۰، ص۱۱۴؛ محمد جزایری، همانجا.
- ↑ رجوع کنید به عبدالله جزایری، ۱۴۰۹، ص۵۳؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۹، ص۶۸۷-۶۸۸، ج ۱۰، ص۸.
- ↑ عبدالله جزایری، ۱۴۰۹، همانجا؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۱۳، ص۳۴۴-۳۴۵، ج ۱۵، ص۱۶، ج ۱۸، ص۲۹۰.
- ↑ عبدالله جزایری، ۱۴۰۹، ص۵۲؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۱۷، ص۴۵، ۲۴۱-۲۴۲.
- ↑ رجوع کنید به عبدالله جزایری، ۱۳۴۸ ش، ص۷۹؛ همو، ۱۴۰۹، ص۵۳؛ آقا بزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۱۵، ص۱۷۷ ۱۷۸.
- ↑ رجوع کنید به عبدالله جزایری، ۱۴۰۹، ص۵۶؛ آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۵، ص۲۸۶، ج ۶، ص۱۹۹، ۲۲۸، ج ۷، ص۹۷، ج ۲۰، ص۱۱۴.
- ↑ رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، ۱۴۰۳، ج ۹، ص۶۹۵، ۸۴۲.
- ↑ برای نمونه رجوع کنید به عبدالله جزایری، ۱۳۴۸ ش، ص۱۵۴ ۱۵۷، ۱۷۴، ۱۷۸، ۲۰۵-۲۰۷، ۲۱۶-۲۱۷؛ برای دیگر آثار جزایری رجوع کنید به همان، ص۷۸-۷۹؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج ۱۲، ص۲۰۱.
منابع
- احمد اقتداری، دیار شهریاران، [ تهران ] ۱۳۵۳۱۳۵۴ ش؛
- احمد کسروی، کاروند کسروی، چاپ یحیی ذکاء، تهران ۱۳۵۲ ش؛
- امین؛
- ایرج افشار سیستانی، خوزستان و تمدن دیرینه آن، تهران ۱۳۷۳ ش؛
- خوانساری؛
- عبداللطیفبن ابیطالب شوشتری، تحفة العالم؛ و ذیلالتحفة، چاپ صمد موحد، تهران ۱۳۶۳ ش؛
- عبدالله بن نورالدین جزایری، الاجازة الکبیرة، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹؛
- مجلسی؛
- محمد تقیزاده، شوشتر درگذر تاریخ: از عهد باستان تا انقلاب اسلامی، قم ۱۳۷۸ ش؛
- محمد جزایری، شجره مبارکه، یا، برگی از تاریخ خوزستان: در بیان انساب و احوال سادات نوریه (خاندان جزائری) و بزرگان خوزستان، ج ۱، [ اهواز ? ۱۳۹۷ ]؛
- محمد حرزالدین، معارفالرجال فی تراجم العلماء و الادباء، قم ۱۴۰۵؛
- محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، تهران ۱۳۷۴ ش؛ موسوعة طبقاتالفقهاء، اشراف جعفر سبحانی، قم: مؤسسة الامام الصادق، ۱۴۱۸۱۴۲۴.
- محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
- مرتضیبن محمدامین انصاری، رسائل فقهیة، قم ۱۴۱۴؛
- همو، التحفة السنیة فی شرح نخبة المحسنیة، نسخه خطی کتابخانه آستان قدس رضوی،ش ۲۲۶۹؛
- همو، تذییل سلافة العصر، چاپ هادی بالیل موسوی، قم ۱۴۲۰؛
- همو، طبقات اعلامالشیعة: الکواکب المنتشرة فیالقرنالثانی بعدالعشرة، چاپ علینقی منزوی، تهران ۱۳۷۲ ش؛
- همو، کتاب تذکره شوشتر، اهواز: کتابفروشی صافی، [ بیتا. ]، چاپ افست تهران ۱۳۴۸ ش؛
پیوند به بیرون
- منبع مقاله : دانشنامه جهان اسلام