تکیه بکتاشیه
تکیه بَکتاشیه محل اجتماع علویان و برگزاری مراسم دراویش فرقه بکتاشیه است. اداره این تکیهها توسط بالاترین مقام در این فرقه (خلیفه) انجام میگیرد و مالکیت تکیهها نیز بر عهده مقام بابا است. بالیم سلطان با جذب حمایت دولت عثمانی تکیهها را گسترش داد؛ اما سلطان محمود عثمانی بهدلیل حمایت بکتاشیان از قیام قلندر چلبی، تکیههای آنها را تخریب و خلیفههایشان را اعدام کرد. بکتاشیان بعد از سرکوب، به سرزمینهای مصر، عراق و آلبانی مهاجرت کردند که بهدنبال این هجرت، تکیههای فراوانی در مناطق بالکان، ایجاد و باعث گسترش اسلام در این منطقه شد.
در اوایل قرن ۱۳ قمری تکیهها دوباره در مناطق تحت نفوذ دولت عثمانی گشوده شدند؛ ولی در سال ۱۳۴۲ق با تصویب قانون ممنوعیت فعالیت فرقههای صوفیه در ترکیه، تمامی تکیهها بسته و بکتاشیان به آلبانی مهاجرت کردند. در آلبانی نیز با رویکار آمدن دولت کمونیستی، تکیههای این فرقه، تخریب و خلیفههای آنها کشته و سایر بکتاشیها به آمریکا گریختند و در آنجا اولین تکیه خود را تأسیس نمودند. تکیه حاجی بکتاش ولی از کهنترین تکیههای باقیمانده از بکتاشیان در ترکیه است.
معرفی و جایگاه
تکیه بکتاشیه، محل اجتماع عمومی علویان و اقامتگاه دراویش فرقه بکتاشیه است.[۱] اولیا چَلَبی(جهانگرد) هنگام نام بردن از اقامتگاههای درویشان بکتاشی، غالباً از کلمه تکیه استفاده کرده است.[۲] در ایران نیز به خانقاه فرقههای حیدریه، قلندری و بکتاشیه تکیه میگفتند.[۳] اداره و نظارت بر امور تکیهها، توسط بالاترین مقام در این فرقه، یعنی خلیفه انجام میگیرد و مالکیت تکیهها نیز بر عهده مقام بابا است.[۴]
تکیه بکتاشیان شامل هشت خانه (آذوقهخانه، آشخانه، نانخانه، مهمانخانه، اسبخانه، باغخانه، باغ دده و بالیمخانه) در مقابل دوازده مقام موجود در میدان (سماعخانه) است.[۵] بر دیوار تکیهگاهها تبری مانند تبر ابومسلم خراسانی به نشانه بردباری و ریاضت آویخته میشود.[۶] سماعخانه (جایگاه ذکر) با لوحهایی حاوی نام ائمه اطهار (ع) تزیین شده و ورود افراد خارج از طریقت به آنجا ممنوع است.[۷] از مهمترین مراسمهای تکیه، برگزاری عزاداری در ۱۰ روز نخست محرم و خوردن غذای خاصی بهنام «عاشوره» در پایان روز دهم است.[۸]
بکتاشیه در قلمرو دولت عثمانی برای حفظ و تثبیت تکیههای خود، متمایل به مذهب عثمانی شد و دراویش خود را تابع اصول اهل سنت و جماعت کرد[۹] و با تقلید از آداب و رسوم و مبادی فکری و عقیدتی مسیحیان[۱۰] و همچنین با نفوذ در ارتش ینیچری[۱۱] باعث گسترش اسلام در بین مسیحیان و مناطق تحت نفوذ دولت عثمانی شدند.[۱۲] بعد از مهاجرت بکتاشیان به منطقه بالکان، تکیههای متعددی در این منطقه تأسیس شد[۱۳] که مهمترین آن در شهر بلاگی در کشور بوسنیوهرزگوین در کنار مزار شیخ بکتاشی به نام صاری صالتوق است.[۱۴] وجود این تکیهها در مناطق بالکان در اسلام آوردن اهالی بومی آنجا، مؤثر واقع شد.[۱۵]
تاریخچه و تحولات
ساخت تکیههای بکتاشیه از اوایل قرن هشتم قمری در قلمرو عثمانیان رایج شد.[۱۶] پادشاهان عثمانی برای پیروان فرقه بکتاشیه به عنوان طریقتی منظم و تأثیرگذار در امور سیاسی[۱۷] تکیههای فراوانی ساختند و موقوفاتی را به آنها اختصاص دادند.[۱۸] بالیم سلطان (۷۸۷-۹۲۲م) یکی از بنیانگذارن اصلی فرقه بکتاشیه[۱۹] جهت رونق دادن به تکیهها، افراد مجرد از طوایف مذهبی را در تکیهها اسکان داد[۲۰] و شرط رسیدن به مقام درویشی را در ازدواج نکردن و ارائه خدمات به تکیهها قرار داد.[۲۱]
نفوذ بکتاشیان در نیروی نظامی یِنیچِری (از ارکان مهم نیروی نظامی امپراتوری عثمانی ۱۲۴۱ق) و شورش آنها علیه دولت عثمانی در سال ۱۲۴۱ق[۲۲] باعث شد سلطان محمود دوم (۱۷۸۹-۱۸۳۹م)، تکیههای بکتاشیان را ویران و خلیفههای آنان را اعدام یا تبعید کند[۲۳] که به «واقعه خیریه» معروف شد.[۲۴] پس از این سرکوب، بکتاشیان به سرزمینهای شام، مصر، عراق و بهویژه به آلبانی در منطقه بالکان عزیمت کردند.[۲۵]
در زمان سلطان عبدالعزیز عثمانی (۱۲۹۳ق) تکایای فرقه بکتاشیه دوباره در ترکیه رواج یافتند؛[۲۶] تا اینکه در زمان ریاست جمهوری آتاتورک (۱۸۸۱-۱۹۳۸م) در ترکیه بهدنبال ممنوعیت فعالیت فرقههای صوفیه در سال ۱۳۰۳ش، فرقه بکتاشیه تکیههای خود را از آناطولی به آلبانی انتقال دادند.[۲۷] با ممنوع شدن فعالیت این فرقه در آلبانی توسط انور خوجه در سال ۱۳۶۳ق، پنجاه تکیه بکتاشی، تخریب و پنج تن از خلیفههای بکتاشی اعدام[۲۸] و سایر بکتاشیها به امریکا مهاجرت کردند که در سال ۱۳۷۱ق، آلبانیاییها اولین تکیه خود را در میشیگان آمریکا تأسیس نمودند.[۲۹] با سقوط نظام کمونیستی در آلبانی در سال ۱۴۰۹ق، تکایای بکتاشیه دوباره فعالیتهای خود را در آن کشور از سر گرفتند[۳۰] تکیههای بکتاشیه امروزه در مصر و آلبانی دایر است.[۳۱]
برخی از تکیههای بکتاشیه
گفته شده کهنترین تکیه بکتاشی باقیمانده، در بخش قیرشهر استان آنکارا است که بههنگام وفات حاجی بکتاش ولی تکیه سادهای آنجا وجود داشته است.[۳۲] سلطان بایزید اول (۸۰۵ق) گنبدی سُربی بر بالای مزار حاجی بکتاش ساخته و سلطان مراد دوم (۸۵۵ق) خانقاه و مسجدی در جوار آن بنا کرد.[۳۳]
• تکیه بکتاشی در شمال مسجد الرأس واقع در ضلع غربی حرم امام علی(ع) که بعدها در طرح توسعه و بازسازی صحن حرم امام علی (ع) تخریب شد و به جای آن مهمانسرا بنا کردند.[۳۴]
• تکیه «عبدالمومن بابا» در کربلا در حرم امام حسین(ع) از سمت شرق باب القبله قرار داشت. درویشان ساکن در آن، مسئول روشنایی بقعه بودند[۳۵] که در اواخر دوره عثمانى به تكيه نقشبنديه تغییر نام داده شد و در جريان توسعه صحن آستان در دوره اخير، از بين رفت.[۳۶]
• تکیه غسالخانه در قبرستان قتلگاه واقع در زاویه شمالی در حرم امام رضا(ع)[۳۷] که در سال ۱۳۰۹ش بهدستور رضاخان تخریب و قسمت وسیعی از آن ضمیمه فلکه حرم و مابقی اراضی درختکاری و به باغ رضوان نامگذاری شد.[۳۸]
• تکیه «قصرالعین» در ناحیهای بنام المُقَطَّم قاهره در مصر که هم اکنون پابرجاست.[۳۹]
پانویس
- ↑ پیرزاده نائینی، سفرنامه حاجی پیرزاده، ۱۳۴۳ش، ج۲، ص۱۲۰.
- ↑ چلبی، اولیا چلبی سیاحت نامسی، ۱۳۱۴ق، ج۱، ص ۲۲۰؛ ج۲، ص۱۷ و ۱۳۳؛ ج۳، ص۴۴۹.
- ↑ مدرسی چهاردهی، خاکسار و اهل حق، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۱۸۵.
- ↑ p166، Birge، the Bektashi Order of Dervishes, 1994
- ↑ سبحانی و انصاری، «حاجی بکتاش ولی و طریقه بکتاشیه»، ص۵۰۵ و۵۴۶.
- ↑ امینی، صوفیگری، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۸.
- ↑ پیرزاده نائینی، سفرنامه حاجی پیرزاده، ج۲، ص۱۲۳.
- ↑ گولپینارلی، تصوف در یكصد پرسش و پاسخ، ۱۳۹۲ش، ص۵۳۲ـ۵۳۱.
- ↑ براون، از سعدی تا جامی، ۱۳۳۹ش، ص۵۱۶.
- ↑ زرینکوب، ارزش میراث صوفیه، ۱۳۹۴ش، ص۸۴.
- ↑ کارا مصطفی، تاریخ کهن قلندریه، ۱۳۹۵ش، ص۱۸۱.
- ↑ الشیبی، تشیع و تصوف تا آغاز سده دوازدهم هجری، ۱۳۸۷ش، ص۳۵۹.
- ↑ لویزن، میراث تصوف،۱۳۸۴ش، ج۱، ص۲۷۵.
- ↑ امامی خوئی، ترکان، اسلام و علویگری بکتاشیگری در آناتولی، ۱۳۹۱ش، ص۱۴۲.
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، ج۳، ص۶۵۱.
- ↑ رفیق، رافضیگری و بکتاشیگری، ص۶۷.
- ↑ نفیسی، سرچشمه تصوف در ایران، ۱۳۸۳ش، ص۲۱۰.
- ↑ پورگشتال، تاریخ امپراتوری عثمانی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۱۴۷.
- ↑ سامی، قاموس الاعلام،۱۳۰۶ش، ج۲، ص۱۳۳۲.
- ↑ زرینکوب، ارزش میراث صوفیه، ۱۳۹۴ش، ص۹۷.
- ↑ سبحانی و انصاری، «حاجی بکتاش ولی و طریقت بکتاشیه»، ص۵۲۷ و ۵۲۹.
- ↑ گودین، تاریخ معماری عثمانی، ۱۳۸۸ش، ص۶۲۷.
- ↑ جی شاو، تاریخ امپراتوری عثمانی و ترکیه جدید، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص ۵۴.
- ↑ جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۶.
- ↑ لاپیدوس، تاریخ جوامع اسلامی، ۱۳۸۱ش، ص۴۳۹.
- ↑ سبحانی و انصاری، «حاجی بکتاش ولی و طریقت بکتاشیه»، ص۵۱۱.
- ↑ سبحانی و انصاری، «حاجی بکتاش ولی و طریقت بکتاشیه»، ص۵۱۱.
- ↑ ورتوک، اسلام در اروپا سیاستهای دین و امت، ۱۳۸۰ش، ص۹۴.
- ↑ غلامی، تاریخ اسلام در آلبانی، ۱۳۸۵ش، ص۷۳.
- ↑ معاونت بینالمللی سازمان فرهنگ و ارتباطات، مسلمانان اروپا و آمریکا، ۱۳۸۶ش، ص ۱۰۷.
- ↑ سری بابا، الرساله الاحمدیه، ص۶.
- ↑ توفیق سبحانی و قاسم انصاری، حاجی بکتاش ولی و طریقت بکتاشیه، ص۵۲۵.
- ↑ توفیق سبحانی و قاسم انصاری، حاجی بکتاش ولی و طریقت بکتاشیه، ص۵۲۵.
- ↑ علوی، راهنماى مصور سفر زيارتى عراق، ۱۳۹۶ش، ص۱۲۰.
- ↑ کوپریلی، ریشههای افسانههای مربوط به بکتاش ولی، ۱۳۶۴ش، ص۹۷.
- ↑ آل طعمه، تاريخ مرقد الحسين والعباس(ع)، ۱۴۱۶ق، ص۱۷۱
- ↑ اعتمادالسلطنه، مطلع الشمس، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۴۱۷.
- ↑ مؤتمن، تاریخ آستان قدس، ۱۳۸۶ش، ص۲۱۵.
- ↑ دایرةالمعارف فارسی (مصاحب)، انتشارات موسسه فرانکلین، ج۱، ص۴۳۶.
منابع
- آل طعمه، سلمان هادی، تاريخ مرقد الحسين و العباس(ع)، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۶ق.
- الشیبی، کامل مصطفی، تشیع و تصوف تا آغاز سده دوازدهم هجری، ترجمه: ذکاوتی قراگزلو، تهران، ۱۳۸۷ش.
- اعتمادالسلطنه، محمدحسن خان، مطلع الشمس، به اهتمام: تیمور برهان لیمودهی، تهران، فرهنگ سرا، ۱۳۶۲ش.
- امامی خوئی، محمدتقی، ترکان، اسلام و علویگری بکتاشیگری در آناتولی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۹۱ش.
- براون، ادوارد، از سعدی تا جامی، ترجمه: علی اصغر حکمت، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۳۹ش.
- پیرزاده نائینی، محمدعلی، سفرنامه حاجی پیرزاده، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۴۳ش.
- جی شاو، استانفورد، و شاو، ازل کورال، تاریخ امپراطوری عثمانی و ترکیه جدید، ترجمه: محمود رمضانزاده، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، ۱۳۷۰ش.
- چلبی، اولبا، اولیا چلی سیاحت نامسی، طابعی احمد جودت، معارف نظارت جلیله سنک رخصتله ابلکی طبعی، چاپ اول، سعاده اقدام مطبعه سی ۱۳۱۴ق.
- رسول جعفریان، اطلس شیعه، تهران، سازمان جغرافیای نیروهای مسلح، ۱۳۸۷ش.
- رفیق، احمد، رافضیگری و بکتاشیگری، ترجمه: توفیق سبحانی، تهران، معارف، ۱۳۷۲ش.
- زرینکوب، عبدالحسین، ارزش میراث صوفیه، تهران، امیرکبیر، ۱۳۹۴ش.
- سامی، شمس الدین، قاموس الاعلام، استانبول، مهران، ۱۳۰۶ش.
- سبحانی، توفیق، و قاسم انصاری، «حاجی بکتاش و طریقت بکتاشیه»، نشریه دانشگاه ادبیات و علوم انسانی، تبریز، شماره ۱۲۰، زمستان ۱۳۵۵ش.
- سری بابا، احمد، الرساله الاحمدیه فی تاریخ الاطریقه العلیه البکتاشیه، بیروت، مطبعه الشرق، ۱۹۳۹م.
- شیروانی، زین العابدین، بستان السیاحه، تهران، نشر سنایی، بیتا.
- علوی، سیداحمد، راهنماى مصور سفر زيارتى عراق، تهران، نشر معروف، ۱۳۹۶ش،
- غلامی، داود، تاریخ اسلام در آلبانی، بالکان در آیینه فرهنگ، زیرنظر: ابوالحسن خلج منفرد، تهران، انتشارات بین المللی الهدی، ۱۳۸۵ش.
- کارامصطفی، احمد آزاد تارگون، تاریخ کهن قلندریه، ترجمه مرضیه سلیمانی، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۹۵ش.
- کوپریلی، محمد فواد، ریشههای افسانههای مربوط به بکتاش ولی، ترجمه محمدتقی امامی، تهران، گستره تاریخ و ادبیات، ۱۳۶۴ش.
- گودین، گادفری،تاریخ معماری عثمانی، ترجمه: اردشیر اشراقی، تهران، فرهنگستان هنر، ۱۳۸۸ش.
- گولپینارلی، عبدالباقی، تصوف در یكصد پرسش و پاسخ، ترجمه: توفیق هاشمپور سبحانی، تهران، نشر گستره، ۱۳۹۲ش.
- لاپیدوس، ایرام، تاریخ جوامع اسلامی، ترجمه: علی بختیاریزاده، تهران، اطلاعات، ۱۳۸۱ش.
- لویزن، لئونارد، میرات تصوف، ترجمه: مجدالدین کیوانی، تهران، نشر مرکز، ۱۳۸۴ش.
- مدرسی چهاردهی، نورالدین، خاکسار و اهل حق، تهران، اشراقی، ۱۳۹۲ش.
- معاونت بين المللی سازمان فرهنگ و ارتباطات، مسلمانان اروپا و آمريكا، تهران، انتشارات بين المللی الهدی، ۱۳۸۶ش.
- ملازاده، کاظم، و مریم محمّدی، مدارس و بناهای مذهبی (تکّیه، حسینیّه، خانقاه، قدمگاه، مدرسه، مصلی)، دایرة المعارف بناهای تاریخی ایران در دوره اسلامی، تهران، نشر سوره مهر (پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی)، ۱۳۸۱ش.
- موسوی بجنوردی، سیّد محمّدکاظم، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۷۸ش.
- مؤتمن، علی، تاریخ آستان قدس، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، ۱۳۸۶ش.
- نفیسی، سعید، سرچشمه تصوف در ایران، به اهتمام عبدالکریم جربزهدار، تهران، اساطیر مرکز بین الملل گفتگو تمدنها، ۱۳۸۳ش.
- ورتوک، استیون و سری پیچ، اسلام در اروپا سیاستهای دین و امت، ترجمه کاووس سید امامی، تهران، مرکز بازشناسی اسلام و ایران، ۱۳۸۰ش.
- هامر پورگشتال، یوزف فون، تاریخ امپراطوری عثمانی، مترجم: میرزا زکی علی آبادی، تهران، اساطیر، ۱۳۸۷ش.
Birge, J. K., the Bektashi Order of Dervishes, Luzac Oriental، London, 1994.