عبیدة بن حارث

از ویکی شیعه
عبیدة بن حارث
مشخصات فردی
نام کاملعبیدة بن حارث بن مطلب بن عبدمناف
کنیهابوحارث
محل زندگیمکه، مدینه
مهاجر/انصارمهاجر
نسب/قبیلهبنی عبدمناف
خویشاوندانپیامبر اکرم(ص)
درگذشتمدینه
مدفنصفراء ذات الاجدال
مشخصات دینی
حضور در جنگ‌هاسریه عبیدة، جنگ بدر
هجرت بهمدینه
دلیل شهرتاز شهدای جنگ بدر


عبیدة بن حارث بن مطلب پسرعمو و از اصحاب پیامبر(ص) که در جنگ بدر به شهادت رسید. آیاتی چون آیه ۱۹ و ۲۳ سوره حج، آیه ۲۳ سوره احزاب، درباره عبیده نازل شده است. پس از شهادت عبیده، پیامبر اکرم و حضرت علی چند بار از او یاد کرده‌اند.

معرفی

عُبَیدة بن حارث بن مُطلِّب پسرعموی پیامبر اکرم و از اولین کسانی که مسلمان شدند، قبل از ورود پیامبر به خانه ارقم بن ابی‌ارقم و همزمان با عثمان بن مظعون و ارقم بن ابی‌ارقم مسلمان شد و نزد پیامبر منزلتی بزرگ داشت. او به همراه دو برادرش طفیل و حصین به مدینه هجرت کرد.[۱] پیامبر بین او و بلال حبشی عقد اخوت برقرار کرد[۲] و برای گذران زندگی زمینی نیز در اطراف مدینه در اختیار او گذاشت.[۳]

کنیه عبیده ابوحارث یا ابومعاویه بوده[۴] و ده سال بزرگتر از پیامبر بود.[۵]

سریه عبیدة بن حارث بن مطلب

این سریه به فرماندهی عبیده و برای مقابله با گروهی از قریش که احتمال داده می‌شد به اطراف مدینه تجاوز کنند،[۶] در شوال سال ۱ قمری[۷] یا دوم قمری[۸] انجام شد. برخی منابع این سریه را نخستین سریه پیامبر دانسته‌اند.[۹]

جنگ بدر

عبیده در جنگ بدر در حالی که مسن‌ترین عضو سپاه مسلمانان بود،[۱۰] در رکاب پیامبر حاضر شد. او یک شتر آورده بود که به‌همراه دو برادرش و نیز مسطح بن اثاثه از آن استفاده می‌کردند.[۱۱] وقتی سه تن از مشرکان به نام‌های وَلید بن عتبه، عُتبه و شیبه، پسران ربیعه، به میدان آمده و مبارز طلبیدند، حمزه، علی بن ابی‌طالب و عبیده به‌دستور پیامبر برای مبارزه با آنها روانه میدان شدند و چون آنها روی خود را پوشانده بودند مشرکان گفتند خود را معرفی کنید تا اگر همتای ما بودید با شما نبرد کنیم. وقتی حمزه همه را معرفی کرد، عتبه گفت: همتایان بزرگواری هستید.[۱۲] سرانجام هر سه مشرک در این نبرد تن به تن کشته شدند و عبیده که با شیبة بن ربیعه نبرد می‌کرد پایش قطع شد.[۱۳]

بنابر آنچه در روایات نقل شده است، وقتی او را با بدن زخمی نزد پیامبر بردند، پرسید: آیا من شهید نیستم؟ پیامبر جواب داد: چرا، تو شهید راه خدا می‌شوی.[۱۴] سرانجام در هنگام بازگشت سپاه مسلمانان به مدینه، عبیده در منطقه صفراء درگذشت و پیامبر او را در همان منطقه معروف به ذات‌الاجدال دفن کرد.[۱۵] وی در این زمان ۶۳ سال داشت.[۱۶]

عبیده در قرآن کریم

شأن نزول تعدادی از آیات قرآن کریم، درباره عبیده دانسته شده است؛ از جمله:

  • آیه ۱۹ سوره حج: «هَٰذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِی رَ‌بِّهِمْ ۖ فَالَّذِینَ کفَرُ‌وا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِیابٌ مِّن نَّارٍ‌ یصَبُّ مِن فَوْقِ رُ‌ءُوسِهِمُ الْحَمِیمُ؛ این دو [گروه،] دشمنان یکدیگرند که درباره پروردگارشان با هم ستیزه می‌کنند، و کسانی که کفر ورزیدند جامه‌هایی از آتش برایشان بریده شده است [و] از بالای سرشان آب جوشان ریخته می‌شود.»

این آیه درباره نبرد عبیده، حمزه بن عبدالمُطَّلِب و علی(ع) نازل شده است.[۱۷]

  • آیه ۲۳ سوره احزاب: «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ ۖ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ ۖ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا؛ از میان مؤمنان مردانی‌اند که به آنچه با خدا عهد بستند، صادقانه وفا کردند. برخی از آنان به شهادت رسیدند و برخی از آنها در [همین] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند.»

به گفته ملا فتح‌الله کاشانی (درگذشت ۹۸۸ق) در تفسیر منهج الصادقین، جمهور مفسران و محدثان برآنند که این آیه در شأن امام علی(ع)، حمزه، جعفر بن ابی‌طالب و عبیدة بن حارث نازل شده است.[۱۸]

  • آیه ۲۸ سوره ص: «أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ کالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْض؛ یا [مگر] کسانی را که گرویده و کارهای شایسته کرده‌اند، چون مفسدان در زمین می‌گردانیم، یا پرهیزگاران را چون پلیدکاران قرار می‌دهیم؟»

از ابن‌عباس نقل شده این آیه درباره علی، حمزه و عبیدة بن حارث نازل شده است.[۱۹]

  • آیه ۲۳ سوره حج: «إِنَّ اللَّهَ یدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِ‌ی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ‌ یحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ‌ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا ۖ وَلِبَاسُهُمْ فِیهَا حَرِ‌یرٌ‌؛ خدا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند در باغ‌هایی وارد می‌سازد که از زیر [درختان‌] آن نهرها روان است و در آنجا با دستبندهایی از طلا و مروارید آراسته می‌شوند، و لباس‌شان در آنجا از پرنیان است.»

از مجاهد نقل شده است که این آیه درباره علی، حمزه و عبیدة بن حارث نازل شده است.[۲۰]

عبیده در کلام پیامبر

  • نقل شده است که وقتی پیامبر به‌همراه جمعی از اصحاب از منطقه‌ای که مدفن عبیده بود گذر می‌کرد، فرمود: من بوی مشک از این فضا می‌شنوم. چون علت آن را پرسیدند، فرمود: اینجا قبر ابومعاویه است.[۲۱]
  • در جنگ خندق پیامبر حضرت علی را به مصاف دشمن فرستاد و چون مدتی تأخیر کردند، دست به دعا برداشت و گفت: خدایا در جنگ بدر عبیده را از من گرفتی و در جنگ احد حمزه را، امروز علی را از من مگیر و تنهایم مگذار.[۲۲]

عبیده در کلام علی(ع)

مورخان گفته‌اند که وقتی از علی بن ابیطالب درباره تفسیر آیه شریفه:

«رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ، فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ(احزاب۲۳)»
 (از میان مؤمنان مردانی‌اند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند. برخی از آنان به شهادت رسیدند و برخی از آنها در [همین‌] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند.)

پرسیدند، در جواب گفت: خدایا ببخش! این آیه درباره من، حمزه و پسرعمویم عبیدة بن حارث، نازل شده است. پسرعمویم عبیده در جنگ بدر به عهد خود وفا کرد و عمویم حمزه در جنگ احد، اما من منتظرم که شقی‌ترین فرد امت موی صورتم را با خون سرم خضاب کند. این عهدی است که حبیبم ابوالقاسم با من کرده است.[۲۳]

همچنین حضرت علی(ع) در نامه‌ای به معاویه نوشت که هر گاه جنگ اوج می‌گرفت و مردم از ترس عقب می‌رفتند، پیامبر خویشان خود را جلو می‌فرستاد و با آنها مردم را از شمشیرها حفظ می‌کرد. از این رو عبیده در بدر و حمزه در احد و جعفر در موته کشته شدند.[۲۴]

خاندان

سخیلة، مادر عبیده، از قبیله بنی‌ثقیف بود.[۲۵] زَینَب بنت خُزَیمَة همسر عبیده بود و وقتی شوهرش به شهادت رسید، زینب با پیامبر ازدواج کرد. وی پیش از عبیده نیز در نکاح طفیل، برادر عبیده بوده است.[۲۶]

نقل شده است که عبیده پسرانی به نام‌های معاویه، عون، منقذ، حارث، محمد و ابراهیم داشت[۲۷] و با این حال برخی نیز گفته‌اند وی پسری نداشته است.[۲۸] برخی نیز از پسری به نام هاشم یاد کرده‌اند که در شعب ابی‌طالب در کنار پیامبر بوده است.[۲۹] عبیده چند دختر نیز به اسم ریطه، خدیجه، سخیله و صفیه[۳۰] داشت که پیامبر از زمین‌های مفتوحه خیبر به آنها سهمی داد.[۳۱]

پانویس

  1. ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۱۰۲۰.
  2. البلاذری، انساب الأشراف، ۱۹۵۹، ج۱، ص۲۷۰.
  3. البلاذری، انساب الأشراف، ۱۹۵۹، ج۹، ص۳۹۰.
  4. ابن‌اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹، ج۳، ص۴۴۹.
  5. ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۱۰۲۰.
  6. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۶۹.
  7. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۴۰۲.
  8. ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۱۰۲۰.
  9. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۵۴؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۶۹.
  10. ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۱۰۲۱.
  11. واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۴.
  12. ابن‌سعد بصری، الطبقات الکبری، ۱۴۱۴، ج۳، ص۳۷.
  13. ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۱۰۲۱.
  14. مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین(علیه‌السلام)، ۱۳۸۶، ج۹، ص۱۱۷.
  15. بلاذری، انساب الأشراف، ۱۹۵۹، ج۱، ص۲۹۵.
  16. ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۱۰۲۱.
  17. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵، ج۷، ص۱۳۹.
  18. کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۳۶ش، ج۷، ص۲۷۲.
  19. حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۲، ص۱۷۱.
  20. استرآبادی، فوحات القدس، ۱۳۹۰، ج۱، ص۱۰۸.
  21. ابن‌اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹، ج۳، ص۴۵۰.
  22. ساعدی، فضائل پنج تن(ع) در صحاح ششگانه اهل سنت، ۱۳۷۴، ج۲، ص۴۶۶.
  23. العصامی، سمط النجوم العوالی فی انباء الاوائل و التوالی، ۱۴۱۹، ج۳، ص۱۹؛ هیثمی، الصواعق المحرقه، تهران، ج۱، بخش۱، ص۱۶۳.
  24. شیخی، پیامبر اعظم(ص) از نگاه قرآن و اهل بیت، ۱۳۸۶، ص۱۸۹.
  25. البلاذری، احمد، انساب الأشراف، ۱۹۵۹، ج۹، ص۳۸۹.
  26. ابن‌حجر العسقلانی، الإصابة فی تمییز الصحابة، ۱۴۱۵، ج۸، ص۱۵۸.
  27. البلاذری، احمد، انساب الأشراف، ۱۹۵۹، ج۹، ص۳۸۹.
  28. ابن‌حجر العسقلانی، الإصابة فی تمییز الصحابة، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۳۰.
  29. هاشمی خویی، منهاج البراعه، ج۱۷، ص۳۶۶.
  30. البلاذری، احمد، انساب الأشراف، ۱۹۵۹، ج۹، ص۳۸۹.
  31. ابن‌اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹، ج۶، ص۴۱۸.

منابع

  • ابن‌الأثیر، عزالدین، أسد الغابة فی معرفة الصحابة، بیروت،‌ دار الفکر، چ۱، ۱۴۰۹.
  • ابن‌حجر العسقلانی، احمد، الإصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، چ۱، ۱۴۱۵.
  • ابن‌سعد بصری، محمد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، چ۱، ۱۴۱۴ق.
  • ابن‌عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، ۱۹۹۲م/۱۴۱۲ق.
  • استرآبادی، یوسف بن محمد، فوحات القدس، قم، حبیب، ۱۳۹۰ش.
  • العصامی، سمط النجوم العوالی فی انباء الاوائل و التوالی، بیروت، دارالکتب العلمیه، چ۱، ۱۴۱۹ق.
  • بلاذری، احمد، انساب الأشراف، تحقیق محمد حمیدالله، مصر،‌ دار المعارف، ۱۹۵۹م.
  • حسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تهران، مؤسسه طبع و نشر وزارت ارشاد، چ۱، ۱۴۱۱ق.
  • ساعدی، محمدباقر، فضائل پنج تن(ع) در صحاح ششگانه اهل‌سنت، قم، فیروزآبادی، چ۱، ۱۳۷۴ش.
  • شیخی، حمیدرضا، پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم از نگاه قرآن و اهل بیت، قم،‌ دار الحدیث، چ۳، ۱۳۸۶ش.
  • طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، چ۱، ۱۴۱۵ق.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۹۶۷م/۱۳۸۷ق.
  • کاشانی، ملا فتح‌الله، منهج الصادقین فی الزام المخالفین، تهران، کتابفروشی محمدحسن علمی، ۱۳۳۶ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین(علیه‌السلام)، قم، ۱۳۸۶ش.
  • واقدی، محمد بن عمر، المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسة الأعلمی، چ۳، ۱۴۰۹ق.
  • هیثمی، احمد بن حجر، الصواعق المحرقه فی الردع علی اهل البدع و الزندقه، تهران، بی‌نا.
  • یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دارصادر، بی‌تا.