پرش به محتوا

حسنعلی نخودکی اصفهانی

مقاله قابل قبول
شناسه ناقص
از ویکی شیعه
اطلاعات فردی
نام کاملشیخ حسنعلی مقدادی اصفهانی (نخودکی)
تاریخ تولد۱۲۷۹ق
محل زندگیاصفهان، شهرضا، نجف، مشهد
تاریخ وفات۱۷ شعبان ۱۳۶۱ق/ ۸ شهریور ۱۳۲۱ش
محل دفنمشهد
شهر وفاتمشهد
اطلاعات علمی
استادانجهانگیرخان قشقایی، میرزا حبیب الله رشتی، سید محمد فشارکی اصفهانی، سید محمد کاظم طباطبائی یزدی، محمدحسن مامقانی
شاگردانمحمدحسین خراسانی، محمود حلبی، محمد احمدآبادی، سید علی رضوی، و در عرفان
سید شهاب الدین مرعشی نجفی و غلامرضا عرفانیان یزدی در حدیث
محل تحصیلاصفهان، نجف


حسنعلی مقدادی اصفهانی (۱۲۷۹-۱۳۶۱ق)، مشهور به نخودکی اصفهانی، عالم و عارف امامی، مشهور به داشتن کرامت و استجابت دعا.

وی از محضر جهانگیرخان قشقایی، آخوند ملا محمد کاشی و سید محمد کاظم طباطبائی یزدی بهره برد و پس از آن، تهذیب نفس و ریاضت‌های شرعی را با نظر شخصیت‌هایی چون سید جعفر حسینی قزوینی و سید مرتضی کشمیری در پیش گرفت.

او در کنار فلسفه، فقه، اصول، تفسیر و ریاضی، بر علوم غریبه هم تسلط داشت. وی صوفی‌مسلک بود و اعتقاد داشت صورت کامل تصوف در اسلام به ظهور رسیده است.

زندگی‌نامه

محل قبر نخودکی مشهد صحن عتیق

حسنعلی مقدادی در ۱۵ ذی‌القعده ۱۲۷۹ق/۱۲۴۲ش در اصفهان به دنیا آمد. شهرت وی به نخودکی در اواخر عمر، به سبب اقامتش در نخودک، یکی از روستاهای اطراف مشهد بود.[۱] پدر او، علی اکبر مقدادی، فردی عامی و از کاسبان اصفهان و متصف به زهد و پارسایی بود.[۲] وی همچنین مرید محمدصادق تخت پولادی، از مشایخ سلسله چشتیه، و مشهور به استجابت دعا و کرامت بود.[۳]

نخودکی در ۱۷ شعبان ۱۳۶۱ق (۸ شهریور، ۱۳۲۱ش)[۴] در ۸۲ سالگی در گذشت. پیکر وی با حضور بسیاری از اهالی مشهد تشییع و در صحن عتیق حرم امام رضا(ع) به خاک سپرده شد.[۵] نخودکی گفته بود در زمان حیات خود، هنگامی که در یکی از حجره‌های صحن عتیق رضوی مشغول عبادت بود، کرامت و لطف ویژه امام رضا(ع) به زائران خود را شهود کرده و وصیت کرد در همان مکان (صحن عتیق یا انقلاب جنب ایوان عباسی واقع در شمال صحن) که امام را شهود کرده بود زیر پای زائران دفن شود.[۶][یادداشت ۱]

تربیت

پدر حسن‌علی، وی را نزد مرشد خود برد و از او خواست تا تربیت و مراقبت از وی را برعهده بگیرد. حسنعلی از هفت سالگی تا یازده سالگی زیر نظر محمدصادق تخت ‎پولادی(درگذشت:۱۲۹۰ق.) به ریاضت شرعی مشغول شد.[۷] در ۱۲۹۰ق محمدصادق تخت‌‎پولادی درگذشت و حسنعلی ۳ سال دیگر نیز به ریاضت پرداخت، چنان‎که شب‌ها تا صبح بیدار می‌ماند و هر روز، روزه می‌گرفت. پس از آن برای بهره بردن از محضر سید جعفر حسینی قزوینی (درگذشت: ۱۲۹۸ق.)[یادداشت ۲] به شهرضا رفت.[۸]

فعالیت‌های علمی

نخودکی تا سال ۱۳۱۱ق در کنار تهذیب نفس، به آموختن علوم دینی و ادبی، منطق، فلسفه، فقه، اصول و ریاضی، در حوزه علمیه اصفهان،[۹] حوزه علمیه مشهد و حوزه علمیه نجف پرداخت.[۱۰] او در نجف به دیدار عالم و زاهد، سید مرتضی کشمیری، رفت و مدت‌ها با او ارتباط داشت و در تهذیب نفس، از راهنمایی‌های وی بهره برد.[۱۱]

نخودکی از ۱۳۱۱ تا ۱۳۱۴ق در مشهد اقامت گزید و به ریاضتهای شرعی پرداخت و از درس استادانی همچون محمدعلی خراسانی(مشهور به حاجی فاضل)، سیدعلی حائری یزدی، سید حسین طباطبایی قمی و عبدالرحمن مدرس استفاده کرد.[۱۲] وی در ۱۳۱۹ قمری به شیراز سفر کرد و در آنجا به فراگرفتن طب و آموختن کتاب قانون نزد میرزا جعفر طبیب پرداخت.[۱۳]

نخودکی در رمضان همان سال به بوشهر و از آنجا، از طریق دریا، به مکه رفت.[۱۴] وی چند بار دیگر نیز به نجف و اصفهان سفر کرد[۱۵] و سرانجام در ۱۳۲۹ق به مشهد رفت و تا پایان عمر در آنجا ماند.[۱۶]

اساتید

از اساتید مشهور نخودکی می‌توان به افراد زیر اشاره کرد:

تدریس

نخودکی در مشهد بیشتر اوقات خویش را به عبادت، ریاضت، اعتکاف و زیارت قبور عرفا، مانند ابوعلی فارمَدی(درگذشت:۴۷۷ق)، شیخ محمد کارَندِهی (مشهور به پیر پالان‌دوز) (درگذشت:۱۰۳۷ق) و شیخ محمد مؤمن (درگذشت:۹۰۴ق.) گذراند. وی با وجود عبادت بسیار، گاه در فقه و اصول و ریاضیات، کتاب‌هایی چون شرح لمعه، معالم‌ الدین و خلاصة الحساب اثر(شیخ بهایی) را تدریس می‌کرد.[۱۸]

علوم غریبه

گفته شده است نخودکی به علوم غریبه نیز مسلط بود و در این رشته شاگردانی داشت.[۱۹] پاره‌ای از اوقاتِ او نیز صرف پاسخگویی به سؤالات طالبان سیر و سلوک و دادن دعا و دوا به گرفتاران و بیمارانی می‌شد که از شهرهای دور و نزدیک به او مراجعه می‌کردند.[۲۰]

شاگردان و مریدان

برخی از شاگردان و مریدان نخودکی عبارتند از: فرزندش علی مقدادی اصفهانی، عبدالنبی خراسانی، ذبیح‌الله امیر شهیدی، محمدحسین خراسانی، محمود حلبی، محمد احمدآبادی (مشهور به طبیب‌زاده)، سید علی رضوی، و ابوالحسن حافظیان.[۲۱]

سید شهاب الدین مرعشی نجفی و غلامرضا عرفانیان یزدی نیز ازشاگردان وی در حدیث و از جمله کسانی بودند که از او اجازۀ نقل حدیث گرفتند.[۲۲]

آثار

تصویر روی جلد کتاب نشان از بی نشانها

آثار نخودکی را فرزند وی، مقدادی اصفهانی، در کتابی به نام نشان از بی نشان‌ها، در دو مجلد، به چاپ رسانده، که مشتمل است بر تعلیقه‌ای بر کتاب تذکرة المتقین اثر شیخ محمد بهاری، نامه‌هایی به برخی از مریدان، تقریر برخی از مجالس وی و رساله‌هایی با موضوع‌های بیشتر عرفانی و اخلاقی همچون توحید، ولایت و محبت اهل بیت(ع)، عشق و محبت، زهد و پارسایی، حقوق مسلمانان بر یکدیگر، دعا و شرایط استجابت آن، و اخلاص.[۲۳]

نخودکی کتاب‌های ارشاد البیان و اسرارنامۀ عطار نیشابوری را تصحیح و در ۱۳۵۵ق و ۱۳۵۶ق در تهران به چاپ رساند. او همچنین کتاب ترجمه الصلاة، اثر ملا محسن فیض کاشانی، را به همراه تأویلاتی از خویش دربارۀ نماز، چاپ کرد.[۲۴]

او گاهی شعر نیز می‌سرود.[۲۵][یادداشت ۳]

آیا نخودکی به صوفیه گرایش داشت؟

از نخودکی کرامت‌های بسیاری نقل شده است.[۲۷] برخی او را قطب یا شیخ سلسله چِشتیّه [یادداشت ۴] معرفی و لقب طریقتی وی را‌ بنده‌علی دانسته‌اند. با این حال گفته‌اند او کسی را به این سلسله دعوت نکرد.[۲۸] می‌گویند او به درویشان خاکسار نیز علاقه‌مند بود و بیشتر شب‌های جمعه به تکیۀ گنبد سبز، که محل اجتماع خاکساران بود، می‌رفت و با آنان معاشرت می‌کرد.[۲۹] با این حال، برخی با استناد به سخنان و سیره نخودکی و نیز اظهارنظر برخی از علمای شیعه درباره‌اش بر این باورند که او گرایشی به صوفیه نداشته است.[۳۰]

از محمدتقی بهجت نقل شده که ظاهراً شیخ حسنعلی از آیت‌الله بروجردی تقلید می‌کرده است و پسر حسنعلی نیز گفته است: پدرم وجوه شرعی به من می‌داد و من می‌بردم و به آقای بروجردی می‌دادم.[۳۱]

تعلیمات

اساس دستورهای سلوکی نخودکی به شاگردانش عبارت بود از:

وی همچنین به بیداری در سحرها، مراقبه در طول روز و محاسبه نفس در شب بسیار توصیه می‌کرد.[۳۲]

بنا بر بعضی از نامه‌های نخودکی به شاگردانش، او اعتقاد داشته است که در زمان وی، عارف کامل و استادی که توانایی دستگیری از سالکان را داشته باشد، وجود ندارد. وی ضمناً مکرر اظهار می‌داشته است که کامل نیست و نمی‌تواند مرشد باشد و بنابراین، از سر ناچاری، برای کسانی که طالب بودند و اصرار داشتند، دستورهایی را از شخص‌‌ کاملی که موفق به درک او شده بود به طالبان می‌داد و مداومت بر آن‌ها را تا رسیدن به محضر یکی از عارفان کامل توصیه می‌کرد.[۳۳]

وی همچنین تصوف را طریق وصول الی‌ الله (راه رسیدن به خدا) می‌دانست و از این‌رو اعتقاد داشت که تصوف مخصوص ‌‌اسلام نیست و در همۀ ادیان وجود دارد و طریقۀ همۀ انبیا و اولیا بوده، ولی صورت کامل آن در اسلام به ظهور رسیده است. او همچنین ظاهر تصوف را شریعت اسلام و باطن و حقیقت آن را اتصال با ولایت، یعنی ایمان به ولایت امام علی(ع) و جانشینان وی می‌دانست.‌ بنابراین، از نظر وی قطب کسی است که رشتۀ اجازۀ وی به علی و فرزندان معصوم وی اتصال داشته باشد تا بتواند راهنمایی دیگران را بر عهده بگیرد و آنکه به ولایت متصل نیست، اگرچه ظاهر اعمالش با شرع نبوی مطابقت داشته باشد، از اسلام و تصوف بهره‌ای ندارد.[۳۴]

نقدها

زندگانی نخودکی و کرامات و حوادث منسوب به او مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است. برخی از نقدها بر مبنای انکار هر گونه حادثه و کرامت از سوی انسان‌های عادی و غیرمعصوم است و برخی از آنها مصداقی است.[۳۵] البته برخی بر این باورند با اینکه وجود داستان‌هایی درباره عبادت‌های طولانی و تهجدهای شگفت‌آور وی نقل شده است او هرگز از مسیر شرع خارج نشد و ریاضتهایش همگی بر مبنای توصیه‌های معصومان(ع) و اولیای الهی بوده است.[۳۶] برخی نیز گفته‌اند: عارف نبايد از نزولِ مشيّتِ حقّ در همه مراتب ظهور با اختلاف مظاهر به امر ديگری بپردازد و خود را در دسترس عوام‌الناس قرار دهد و به ميل و دلخواه مردم كه با عقول ضعيفه و ناقصه خود كه چه بسا خلاف مشيّت و مصلحت حكيمانه حضرت حقّ است و حَدِّ يَقِفی(انتهایی) ندارد حركت كند. این گونه نقدها بیشتر متوجه این بخش از زندگانی نخودکی است که وی غالباً با کار و توصیه ساده‌ای و یا خوراکی بسیار کمی مانند قند یا کشمش تلاش برای شفای بیماران داشته است.[۳۷] البته برخی بر این باورند که نخودکی خود نیز از پاره‌ای از کارهایش مانند تلاش برای شفای بیماران مخصوصاً در سال‌های پایانی عمر پشیمان بوده است.[۳۸]

تک‌نگاری

نشان از بی نشان‌ها، علی مقدادی اصفهانی پیرامون زندگی و شیوه عرفانی پدرش حسنعلی نخودکی اصفهانی، انتشارات جمهوری، ۱۳۸۷ش

پانویس

  1. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص۱۴ـ ۱۵، ص۸۰ـ۸۱، پانویس ۱؛ آشتیانی،در حکمت و معرفت، ص‌‌۱۳۶.
  2. امامی خویی، مرآةالشرق، ۱۳۸۵ش، ۱۴۲۵ق، ج‌۲، ص‌‌۹۶۵؛ مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، تهران ۱۳۸۲، ۱۳۷۸ش، ج‌۱، ص۱۴؛ قس: رازی، گنجینۀ دانشمندان، قم ۱۳۵۴ش، ج‌۷، ص‌‌۱۱۱؛ مرعشی، المسلسلات فی الاجازات، قم ۱۴۱۶ق، ج‌۲، ص‌‌۳۰۷؛ امینی، معجم رجال الفکر و الادب فی النجف خلال الف عام، نجف ۱۹۹۲م.۱۴۱۳ق، ج‌۳، ص‌‌۱۲۲۸، که از پدر نخودکی با عنوان آخوند و ملا یاد کرده‌اند
  3. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، تهران ۱۳۸۲، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۱۴؛ همایی، تاریخ اصفهان: مجلد ابنیه و عمارات فصل تکایا و مقابر، چاپ ماهدخت بانو همایی، تهران ۱۳۸۱ش، ص‌‌۱۲۱؛ مدرسی چهاردهی، سلسله های صوفیۀ ایران، تهران ۱۳۶۰ش، ص‌‌۱۸۲؛
  4. حائری، روزشمار شمسی، ۱۳۸۶ش، ص۳۹۴.
  5. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص‌‌۳۴ ـ ۳۵؛ رازی، گنجینۀ دانشمندان، قم ۱۳۵۴ش، ج‌۷، ص‌‌۱۱۲؛ امینی، معجم رجال الفکر و الادب فی النجف خلال الف عام، نجف ۱۹۹۲م.۱۴۱۳ق، ج‌۳، ص‌‌۱۲۲۸ ـ ۱۲۲۹؛ قس: بلاغی، کتاب مقالات الحنفاء فی مقامات شمس العرفاء، تهران ۱۳۲۷ش، ص‌‌۲۱۷، که به اشتباه سال درگذشت وی را ۱۳۶۵شمسی نوشته است.
  6. فرهنگ نیوز
  7. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص۱۵ ـ ۱۶
  8. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، تهران ۱۳۸۲، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۱۵ـ۱۶، ۱۸؛ رازی، گنجینۀ دانشمندان، قم ۱۳۵۴ش، ج‌۷، ص‌‌۱۱۲؛ قس: مهدوی، تذکرةالقبور، اصفهان ۱۳۴۸ش، ص‌‌۱۸۴، که حسینی قزوینی را از مریدان محمدجواد سَرجوئی بیدآبادی دانسته است؛ نیز قس: بلاغی، کتاب مقالات الحنفاء فی مقامات شمس العرفاء، تهران ۱۳۲۷ش، ص‌‌۲۱۷، که او را از مریدان عارفی به نام رستم از نعمت اللهیه خوانده است.
  9. امامی خویی، مرآةالشرق، ج‌۲، ص‌‌۹۶۵؛ مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، تهران ۱۳۸۲، ۱۳۷۸ش، ج‌۱، ص‌‌۱۶ـ ۱۷؛ رازی، گنجینۀ دانشمندان، قم ۱۳۵۴ش، ج‌۷، ص‌‌۱۱۲؛ مرعشی، المسلسلات فی الاجازات، ج‌۲، ص‌‌۳۰۷
  10. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص‌‌۱۷، ۲۰ ـ ۲۱؛ امینی، معجم رجال الفکر و الادب فی النجف خلال الف عام، ج‌۳، ص‌‌۱۲۲۸ ـ ۱۲۲۹؛ مرعشی، المسلسلات فی الاجازات، ج‌۲، ص‌‌۳۰۷
  11. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، تهران ۱۳۸۲، ۱۳۷۸ش، ج‌۱، ص‌‌۱۷
  12. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، تهران ۱۳۸۲، ۱۳۷۸ش، ص‌‌۱۷ـ ۱۸، ۲۱
  13. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ص‌‌۲۲
  14. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ص‌‌۲۳
  15. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ص‌‌۲۲
  16. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، تهران ۱۳۸۲، ۱۳۷۸ش، ص‌‌۲۳ ـ ۲۴
  17. سایت شخصیت نگار.
  18. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، تهران ۱۳۸۲، ۱۳۷۸ش، ص‌‌۲۴ ـ ۲۵؛ آشتیانی، در حکمت و معرفت، مجموعۀ مقاله‌ها و مصاحبه‌های حکمی معرفتی استاد سیدجلال الدین آشتیانی، چاپ حسن جمشیدی، تهران ۱۳۸۵ش، ص۱۳۶ ؛ مرعشی، المسلسلات فی الاجازات، قم ۱۴۱۶ق، ج‌۲، ص‌‌۳۰۷
  19. ابطحی، پرواز روح، قم ۱۳۷۶ش، ص‌‌۲۴۳ ـ ۲۴۴
  20. عبدالرحمن مدرس، تاریخ علماء خراسان، چاپ محمدباقر ساعدی خراسانی، مشهد ۱۳۴۱ش، ص‌‌۲۵۲ ـ ۲۵۳
  21. بلاغی، کتاب مقالات الحنفاء فی مقامات شمس العرفاء، تهران ۱۳۲۷ش، ص‌‌۲۲۰ ـ ۲۲۱؛ ابن بابویه، فضائل الاشهر الثلاثة، مقدمۀ عرفانیان، چاپ غلامرضا عرفانیان، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲، ص‌‌۱۴۹ـ۱۵۰؛ هاشمی خراسانی، مرآة الحجة، مشهد ۱۴۰۰ق، ص‌‌۳، ۱۱، ۳۳؛ ابوالحسن حافظیان، شرح و تفسیر لوح محفوظ، مقدمۀ حکیمی، تهران ۱۳۸۶ش، ص‌‌۱۳؛ مدرس گیلانی، منتخب معجم الحکماء، حاشیه و ذیل صدوقی سها، چاپ منوچهر صدوقی‌سها، تهران ۱۳۸۴ش، ص‌‌۲۵ ـ ۲۶
  22. حسین‌بن سعید کوفی، کتاب الزهد، مقدمۀ عرفانیان، چاپ ، قم ۱۳۹۹ش، ص‌‌۴۲؛ مرعشی، المسلسلات فی الاجازات، قم ۱۴۱۶ق، ج‌۲، ص‌‌۳۰۷
  23. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، تهران ۱۳۸۲، ۱۳۷۸ش، ج‌۱، ص‌‌۱۱۷ـ۱۶۶، ۱۶۸ـ ۴۹۳، ۵۰۴ـ ۵۹۳
  24. آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج‌۹، قسم ۳، ص‌‌۷۳۰، ج‌۱۱، ص‌‌۵۷؛ عبدالرحمن مدرس، تاریخ علماء خراسان، ص‌‌۲۵۲ ـ ۲۵۳؛ مهدوی، تذکرةالقبور، ص ۱۸۴؛ قس مدرسی چهاردهی، سلسله های صوفیۀ ایران، ص‌‌۱۸۳، که گفته نخودکی منطق الطیر را با حذف منقبت‌های خلفای سه‌گانه به چاپ رساند؛ قس امینی، معجم رجال الفکر و الادب فی النجف خلال الف عام، ج‌۳، ص‌‌۱۲۲۹؛ مرعشی، المسلسلات فی الاجازات، ج‌۲، ص‌‌۳۰۷، که به اشتباه ترجمۀ کتاب الصلاة را به نخودکی نسبت داده‌اند.
  25. برای نمونه‌های شعر وی هاشمی خراسانی، مرآة الحجة، ص‌‌۱۱؛ مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، تهران ۱۳۸۲، ۱۳۷۸ش، ج‌۲، ص‌‌۱۸۶
  26. https://www.nabavi.co/blog/2484
  27. برای نمونه، مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص‌‌۴۹ به بعد
  28. مدرسی چهاردهی، سلسله های صوفیۀ ایران، ص ۱۸۳؛ آشتیانی، در حکمت و معرفت، ص ۱۳۶؛ قس بلاغی، کتاب مقالات الحنفاء فی مقامات شمس العرفاء، ۲۲۰ ـ ۲۲۱، که ‌بنا بر نقلی او را از فقرای ذهبیه دانسته است.
  29. مدرسی چهاردهی، سلسله های صوفیۀ ایران، ص ۱۸۳؛ مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص‌‌۲۵
  30. «حضرت آیت الله حسنعلی اصفهانی و صوفیه»، ذکر مبارک.
  31. شبیری زنجانی، جرعه‌ای از دریا، موسسه کتاب شناسی شیعه، ج۲، ص۵۸۲.
  32. برای نمونه مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج‌۱، ص‌‌۱۴۱ـ۱۴۲، ۱۴۵، ۱۴۷ ـ ۱۴۸
  33. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ص‌‌۱۳۴، ۱۳۹ـ۱۴۰، ۱۴۲، ۱۴۴ـ۱۴۶، ۱۵۳
  34. مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ص۲۶۳، ۲۵۶ـ۲۶۶
  35. «رکوع نماز آیت الله نخودکی یک شب طول کشید»، خبرگزاری رسمی حوزه.
  36. «ناشنیده‌هایی از خدمات اجتماعی «شیخ حسنعلی نخودکی»»، روزنامه خراسان.
  37. « اصول تربیتی و مِنهاج و مبنای ايشان در مسائل مختلف»، متقین.
  38. «راز پشیمانی مرحوم نخودکی از شفای مریض‌ها»، مشرق.

یادداشت

  1. برخی برای وی کرامت دیگری نقل کرده‌اند که وصیت کرده بود قبرش ده متر پایین‌تر از صحن باشد و سال‌ها بعد که در صحن گودبرداری انجام شد به قبر ایشان آسیبی نرسید و راز وصیت ایشان روشن گشت. در منابع معتبر، منبعی برای این ادعا نقل نشده است.(شیعه نیوز)
  2. گویا از مجذوبان سالک بود،
  3. مجتنب الحیوان والاحوال/ والخَلق والدنیا و الاموال/ نباشد نکوتر به عهد جوانی/ چو بیداری وچشمِ تر تا توانی/ کناره گزیدن ز حیوان نفست/ مجرد زخَلق و جدا از امانی.[۲۶]
  4. چِشتیه، سلسله‌ای‌ معروف‌ از صوفیان‌ مسلمان‌ شبه‌قاره‌، منسوب‌ به‌ چِشت‌ است.این‌ سلسله‌ دنباله سلسله اَدْهَمیّه‌، منسوب‌ به‌ ابراهیم بن ادهم، است‌ که‌ در زمان‌ ابواسحاق‌ شامی‌ (از مشایخ‌ بزرگ‌ صوفیه‌ در اواخر سده سوم‌ و اوایل‌ سده چهارم‌ قمری) به‌ چشتیه‌ معروف‌ شد

منابع

  • جلال‌الدین آشتیانی، در حکمت و معرفت مجموعۀ مقاله‌ها و مصاحبه‌های حکمی معرفتی استاد سیدجلال الدین آشتیانی، چاپ حسن جمشیدی، تهران ۱۳۸۵ش.
  • آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، بیروت دارالاضواء، ۱۴۰۳ق، ۱۹۸۳م.
  • شبیری زنجانی، سید موسی، جرعه‌ای از دریا، ج۲، قم: مؤسسه کتاب شناسی شیعه، ۱۳۹۴ش.
  • حسن ابطحی، پرواز روح، قم ۱۳۷۶ش.
  • محمد بن علی ابن بابویه، فضائل الاشهر الثلاثة، چاپ غلامرضا عرفانیان، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
  • لوح فشردۀ اهل بیت
  • محمدامین امامی خویی، مرآةالشرق: موسوعة تراجم اعلام الشیعة الامامیة فی القرنی الثالث عشر و الرابع عشر، چاپ علی صدرائی خویی، قم ۱۴۲۷/۲۰۰۶
  • امینی، محمدهادی، معجم رجال الفکر و الادب فی النجف خلال الف عام، نجف ۱۹۹۲م.۱۴۱۳ق.
  • عبدالحجت بلاغی، کتاب مقالات الحنفاء فی مقامات شمس العرفاء، تهران ۱۳۲۷ش.
  • ابوالحسن حافظیان، شرح و تفسیر لوح محفوظ، تهران ۱۳۸۶ش.
  • محمد شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، قم ۱۳۵۴ش.
  • عبدالرحمن مدرس، تاریخ علماء خراسان، چاپ محمدباقر ساعدی خراسانی، مشهد ۱۳۴۱ش
  • علی‌بن محمد علوی، المجدی فی انساب الطالبیین، چاپ احمد مهدوی دامغانی، قم ۱۴۰۹ق.
  • حسین بن سعید کوفی، کتاب الزهد، چاپ غلامرضا عرفانیان، قم ۱۳۹۹ش.
  • مرتضی مدرس‌گیلانی، منتخب معجم‌الحکماء، چاپ منوچهر صدوقی‌سها، تهران ۱۳۸۴ش.
  • نورالدین مدرسی چهاردهی، سلسله‌های صوفیۀ ایران، تهران ۱۳۶۰ش.
  • محمود مرعشی، المسلسلات فی الاجازات، قم ۱۴۱۶ق.
  • علی مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشان‌ها، ج نشان از بی نشان‌ها، ج۱ و۲، تهران ۱۳۸۲، ۱۳۷۸ش.
  • مصلح الدین مهدوی، تذکرةالقبور یا دانشمندان و بزرگان اصفهان، اصفهان ۱۳۴۸ش.
  • حجت هاشمی خراسانی، کتاب مرآة الحجة شرح حال حجت هاشمی خراسانی، مشهد ۱۴۰۰ق.
  • جلال الدین همایی، تاریخ اصفهان: مجلد ابنیه و عمارات فصل تکایا و مقابر، چاپ ماهدخت بانو همایی، تهران ۱۳۸۱ش.
  • حائری، علی، روزشمار شمسی، قم، مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، ۱۳۸۶ش.
  • «حضرت آیت الله حسنعلی اصفهانی و صوفیه»، ذکر مبارک، تاریخ بازدید: ۱۶ مرداد ۱۴۰۳ش.

پیوند به بیرون