سید هاشم میردامادی نجفآبادی: تفاوت میان نسخهها
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==نسب و خاندان== | ==نسب و خاندان== | ||
نسب سید هاشم میردامادی با ۳۰ واسطه به [[محمد دیباج]]، فرزند [[امام صادق(ع)]] میرسد. افرادی همچون [[محقق کرکی]] (م ۸۴۰ق) و [[میر محمد اشرف بن میر عبدالحسیب]](م ۱۱۴۵ق) صاحب کتاب [[فضائل السادات]] از نیاکان وی هستند. پدرش سید محمد بن سید علی است که نسبش با ۶ واسطه به [[سید احمد علوی]] میرسد.<ref> | نسب سید هاشم میردامادی با ۳۰ واسطه به [[محمد دیباج]]، فرزند [[امام صادق(ع)]] میرسد. افرادی همچون [[محقق کرکی]] (م ۸۴۰ق) و [[میر محمد اشرف بن میر عبدالحسیب]](م ۱۱۴۵ق) صاحب کتاب [[فضائل السادات]] از نیاکان وی هستند.<ref>میردامادی، سبکشناسی تفسیر در خلاصه البیان، ص۱۱۱.</ref> پدرش سید محمد بن سید علی است که نسبش با ۶ واسطه به [[سید احمد علوی]] میرسد.<ref>شریفرازی، گنجینه دانشمندان، ج۷، ص۱۷۵.</ref> | ||
نسبت نجفآبادی به دلیل انتساب وی به نجفآباد اصفهان است؛ | نسبت نجفآبادی به دلیل انتساب وی به نجفآباد اصفهان است؛ به گفته رضا استادی پدر یا برخی نیاکان وی در نجفآباد زندگی میکردند. به دلیل انتسابش به [[میرداماد]] او را میردامادی میگفتند.<ref>استادی، آیت الله حاج سید هاشم نجفآبادی میردامادی، ص۵.</ref> میرداماد سر سلسلۀ خاندان میردامادی است نسب سید هاشم با ۸ واسطه به وی میرسد. سید احمد علوی پسرخاله و داماد میرداماد است.<ref>میردامادی، جمال الدین، مقدمه بر لطائف غیبیه، ص۶-۷.</ref> | ||
[[پرونده:علمای تبعیدی از ماجرای مسجد گوهرشاد.jpg|بندانگشتی|آیت الله سیدهاشم میردامادی (نفر دوم ایستاده از چپ) به همراه برخی از علمای تبعیدی از مشهد پس از [[واقعه مسجد گوهرشاد]]]] | [[پرونده:علمای تبعیدی از ماجرای مسجد گوهرشاد.jpg|بندانگشتی|آیت الله سیدهاشم میردامادی (نفر دوم ایستاده از چپ) به همراه برخی از علمای تبعیدی از مشهد پس از [[واقعه مسجد گوهرشاد]]]] | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
* [http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1086442/ استادی، رضا، آیت الله حاج سید هاشم نجفآبادی میردامادی (صاحب تفسیر خلاصه البیان)، آینه پژوهش، مهر و آبان، شماره ۱۵۴، ۱۳۹۴ش.] | |||
* شریفرازی، محمد، گنجینه دانشمندان(ج۷)، چاپخانه پیروز قم، قم، ۱۳۵۴ش. | |||
*[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/692135 میردامادی، سید مجتبی، سبکشناسی تفسیر در خلاصه البیان: آیت الله مجاهد فقیه ربانی سید هاشم میردامادی نجف آبادی(ره)، شماره ۶۵، بهار ۱۳۸۹ش.] | *[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/692135 میردامادی، سید مجتبی، سبکشناسی تفسیر در خلاصه البیان: آیت الله مجاهد فقیه ربانی سید هاشم میردامادی نجف آبادی(ره)، شماره ۶۵، بهار ۱۳۸۹ش.] | ||
نسخهٔ ۳ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۲:۴۳
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۳۹۵ توسط کاربر:Shamsoddin برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
سید هاشم میردامادی نجفآبادی(۱۲۶۵-۱۳۳۹ش) عالم و مجتهد شیعه است که در تحولات سیاسی – اجتماعی از جمله در قیام مسجد گوهرشاد مشهد حضوری فعال داشته است. او پدر بزرگ مادری آیتالله سید علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران است.
نسب و خاندان
نسب سید هاشم میردامادی با ۳۰ واسطه به محمد دیباج، فرزند امام صادق(ع) میرسد. افرادی همچون محقق کرکی (م ۸۴۰ق) و میر محمد اشرف بن میر عبدالحسیب(م ۱۱۴۵ق) صاحب کتاب فضائل السادات از نیاکان وی هستند.[۱] پدرش سید محمد بن سید علی است که نسبش با ۶ واسطه به سید احمد علوی میرسد.[۲]
نسبت نجفآبادی به دلیل انتساب وی به نجفآباد اصفهان است؛ به گفته رضا استادی پدر یا برخی نیاکان وی در نجفآباد زندگی میکردند. به دلیل انتسابش به میرداماد او را میردامادی میگفتند.[۳] میرداماد سر سلسلۀ خاندان میردامادی است نسب سید هاشم با ۸ واسطه به وی میرسد. سید احمد علوی پسرخاله و داماد میرداماد است.[۴]
فرزندان
سید هاشم چهار پسر داشت که از میان آنان سید حسن به اجتهاد رسید. سید حسین نیز استاد دانشگاه الهیات مشهد بود. آیت الله سید جواد خامنهای پدر آیت الله سید علی خامنهای، آیت الله واعظزاده خراسانی و سید عباس صدر ایازی از دامادهای او بودند.[۵]
زندگینامه
سید هاشم در سال ۱۳۰۳ق در نجف متولد شد، در دو سالگی پدرش درگذشت. او درباره دوران کودکی خود از علاقه زیادش به مجالس علما و رجال علمی یاد میکند و به این شاره میکند که بیشتر وقتش در جلسات شخصیتهای بزرگ و مراجع وقت نجف میگذشته است. با این حال در این دوران مادر او به دلیل فقدان پدر و سختی معاش اصرار به پیگیری کسب و کار و امرار معاش داشته است.[۶]
فعالیت علمی
میردامادی از درس فقه و اصول اساتیدی همچون محمدکاظم خراسانی، میرزا محمد تقی شیرازی، میرزا حسین نایینی استفاده کرد. او همچنین در اخلاق و عرفان از سید احمد کربلایی، سید مرتضی کشمیری، میرزا جواد ملکی تبریزی بهره برد.
آثار
از سید هاشم میردامادی آثار زیر به جا مانده است:
- رسالهای در رجعت
- ترجمه کتاب سیف الامة و برهان الملة اثر ملا احمد نراقی
- جزوههایی در سیر و سلوک؛ ظاهرا این جزوهها یادداشتهای درس سید علی قاضی طباطبایی است.
- شرح حال بزرگانی از علما که به حضور امام زمان رسیدهاند.
- تقریراتی از فقه آخوند خراسانی و مباحث الفاظ میرزای نایینی.
- خلاصة البیان؛ که تفسیر همه سورههای قرآن را در بر دارد.
مبارزات سیاسی
سید هاشم میردامادی از مبارزان شناخته شده دوران پهلوی اول به شمار میرود. نقش او در قیام گوهرشاد قابل توجه است. او از روحانیونی است که در کنار برخی دیگر از علمای مشهد خواستار آزادی آیتالله سید حسین قمی و موقوف شدن بیحجابی و کلاه پهلوی شدند. امضاکنندگان آن نامه سید یونس اردبیلی، شیخ هاشم قزوینی، سید هاشم نجفآبادی، سید عبدالله شیرازی، سید علیاکبر خویی پدر آیتالله ابوالقاسم خویی – حاج میرزا حبیب ملکی و سید علی سیستانی و شیخ آقا بزرگ شاهرودی بودند. سید هاشم نجف آبادی پس از واقعه قیام گوهرشاد بازداشت و ابتدا به قزوین و سپس به سمنان تبعید شد.[۷] در بهار سال ۱۳۹۴ش همایش بزرگداشتی برای او برگزار شد. آیت الله خامنهای رهبر ایران پیامی به این همایش صادر کرد.
پانویس
منابع
- استادی، رضا، آیت الله حاج سید هاشم نجفآبادی میردامادی (صاحب تفسیر خلاصه البیان)، آینه پژوهش، مهر و آبان، شماره ۱۵۴، ۱۳۹۴ش.
- شریفرازی، محمد، گنجینه دانشمندان(ج۷)، چاپخانه پیروز قم، قم، ۱۳۵۴ش.
- میردامادی، سید مجتبی، سبکشناسی تفسیر در خلاصه البیان: آیت الله مجاهد فقیه ربانی سید هاشم میردامادی نجف آبادی(ره)، شماره ۶۵، بهار ۱۳۸۹ش.
- ↑ میردامادی، سبکشناسی تفسیر در خلاصه البیان، ص۱۱۱.
- ↑ شریفرازی، گنجینه دانشمندان، ج۷، ص۱۷۵.
- ↑ استادی، آیت الله حاج سید هاشم نجفآبادی میردامادی، ص۵.
- ↑ میردامادی، جمال الدین، مقدمه بر لطائف غیبیه، ص۶-۷.
- ↑ میردامادی، مجتبی، مسجد، سال یازدهم،مهر و آبان ۱۳۸۱ شماره ۶۴.
- ↑ میردامادی، مجتبی، مسجد، سال یازدهم، مهر و آبان ۱۳۸۱شماره ۶۴.
- ↑ قیام مسجد گوهرشاد به روایت اسناد و خاطرات، تدوین داود قاسمپور، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۶، صص ۸۳-۸۰ و ۶۰