ویکی شیعه:قهوه‌خانه/گوناگون/بایگانی ۲

از ویکی شیعه

ویکی‌شیعه:قهوه‌خانه/الگو قهوه‌خانه

پیشنهاد

عده ای از دوستان متولی این کار باشند که هر روز قسمت آمار را بررسی کنند و مدخل هایی که بازدید زیادی دارند و ناقص هستند را به سایر دوستان معرفی کنند تا آنها کامل شوند. برای نمونه مدخل شیعه (تا امروز) در رتبه نهم بازدیدها قرار دارد در حالی که الگوی "درحال ویرایش" دارد کسی که به این مدخل مراجعه کند و این الگو را ببیند از خواندن آن منصرف می شود یا اطمینان به نوشته های این مدخل نخواهد داشت. برای گروه ویکی شیعه که یک و نیم سال است که فعالیت می کند مناسب نیست که این مدخل ناقص باشد. باید تکمیل این مدخل و مدخل هایی شبیه این(مثل مدخل توحید)، در اولویت قرار بگیرد.--Mahboobi (بحث) ‏۳۰ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۳۲ (IRST)

نظرخواهی از دوستان

منابع برخی از مدخل ها مثل تابلو عصر عاشورا، سید حسن نصرالله، سید عباس موسوی و ... سایت های اینترنتی هستند. این نوع مدخل ها طبعا قسمت منابع نخواهند داشت و اگر منابع داشته باشند، معرفی همان سایت هایی است که در پانویس آمده است و به نوعی ما آن سایت ها را در ویکی شیعه تبلیغ می کنیم. از نظر دوستان آیا اینگونه مدخل نوشتن جایز است یا نه؟--Mahboobi (بحث) ‏۲ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۵۳ (IRST)

یکی این که به نظرم بستگی به سایتش دارد دیگر این که راه حل دیگری نداریم. و در ویکی هم ارجاع به منابع اینترنتی یک مزیت محسوب می شود محمد کاظم حقانی فضل (بحث) ‏۳ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۵۰ (IRST)
به نظر بنده نداشتن منابع برای چنین موضوعاتی لزوما اشکال نیست. البته درباره نصرالله فکر میکنم منابع مکتوب و کتاب نیز باشد یا بتوان به مقالاتی که در مجلات و روزنامه ها، چاپ شده ارجاع داد که در این صورت در بخش منابع نیز باید معرفی شوند. نکته آقای محبوبی درباره تبلیغ سایت ها صحیح است و به نظرم جای تامل دارد. به نظر می رسد انتخاب سایت ها بهتر است بر اساس ضابطه ای باشد. مثلا تا جایی که ممکن است سایت رسمی و مثلا خبرگزاری باشد یا در تخصص در یک موضوع شهرت و اعتبار داشته باشد.--Kmhoseini (بحث) ‏۳ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۲۱ (IRST)
به نظر بنده تبلیغ سایت نیست. نوشتن چنین مدخل‌هایی هم نیاز است. در فضای مجازی چنین ارجاعی عادی است. حتی می‌توان گفت این ارجاع دادن، موثق بودن آن سایت را اثبات نمی‌کند. صرفا نقل قول از کسی است.--علیرضا سالوند (بحث) ‏۴ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۰۶ (IRST)
من هم با نظر Kmhoseini موافقم.--A.atashinsadaf (بحث) ‏۴ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۲۴ (IRST)
گزاره های برخی مدخلها گزاره های اخباری هستند. در مدخلهایی که موضوعشان معاصر است، سایتهای خبری یکی از منابع مهم خبری هستند و علاوه بر اینکه، لینک دهی اشکال ندارد، بلکه مطلوب هم هست. اگرچه باید در جستن منابع معتبر دقت کرد. --Sama (بحث) ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۰۴ (IRST)

مدخل تکفیر

این مدخل فقط بحث نظری کرده و به نظرم قابلیت فراوانی برای به روز سازی و معرفی جریان های تکفیری و جریان های مقابل دارد محمد کاظم حقانی فضل (بحث) ‏۳ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۵۰ (IRST)

در اولین فرصت نسبت به به روز رسانی و معرفی جریان های تکفیری با مراجعه به نرم افزاری که مرکز کامپیوتری نور تولید کرده، اقدام خواهد شد.--Mahboobi (بحث) ‏۳ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۹:۳۸ (IRST)

نظرخواهی درباره شناسه

آیا در شناسه باید از مرکب تام خبری استفاده کرد یا مرکب ناقص هم درست است؟

روش دانشنامه هایی همچون جهان اسلام و بزرگ این است که از مرکب ناقص استفاده می کنند و چندی است برخی از دوستان در ویکی شیعه نیز از این روش استفاده می کنند. آیا شما شناسه ای همچون این جمله را می پسندید؟

جَبیره، مبحثی فقهی درباره طهارت.

از آنجا که

  • اولا مخاطب ویکی شیعه با مخاطب دانشنامه جهان اسلام و بزرگ متفاوت است. و البته نوع و هدف و محتوای شناسه در ویکی شیعه با دانشنامه های مذکور متفاوت است؛
  • ثانیا استفاده از مرکب ناقص برای خواننده عمومی نامانوس است؛
  • ثالثا استفاده از مرکب ناقص این گمان را در خواننده تقویت می‌کند که گویی شناسه مدخل، تنها همین جمله ناقص است و بقیه عبارت توضیح اضافه است. بنابراین به نظر من از اینگونه جملات در شناسه کلا استفاده نکنیم.

نظر شما چیست؟ --A.atashinsadaf (بحث) ‏۶ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۳۱ (IRST)

همکار عزیز آقای آتشین صدف؛ بنده با نظر شما موافق هستم. و مخالفم که جمله به صورت مرکب ناقص نوشته شود؛ چون در این صورت خواننده به دنبال ادامه جمله است، در حالی که جمله ادامه ندارد. و به قول خودمان جمله "یصح السکوت علیه" نیست. معتقدم که جمله اول باید خیلی دقیق و فنی نوشته شود.--Mahboobi (بحث) ‏۷ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۷:۳۰ (IRST)
به نظرم هیچ لزومی ندارد که تام باشد یا ناقص. جمله باید رسا باشد. در بسیاری موارد واقعا کلمه است در آخر جمله هیچ خاصیتی ندارد. محمد کاظم حقانی فضل (بحث) ‏۷ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۱۳ (IRST)
  • در چنین مواردی باید به روش معمول مراجعه کرد. روش معمول در دانشنامه‌های لاتین و فارسی از صد سال قبل تا کنون این است که جمله بدون فعل آورده می‌شود و اندر فواید آن سخن بسیار گفته‌اند. از این فواید و توجیهات که بگذریم، باید بر روش و راه معمول و رایج رفت و نباید چیزی را اختراع کرد و روشی نو برنهاد که بعد دیگر قادر به پاسخگویی نباشیم. وقتی یک جاده را ساخته‌اند و همه دارند از آن می‌روند، نمی‌توان جاده‌ای ساخت و خلاف اجماع رفت. به هر حال، مشکلی که الان مطرح است این است که هر دو روش در ویکی شیعه استفاده شده. اگر هم روش نادرست را(که به نظر من آوردن جملۀ دارای فعل است) می‌پسندیم، باید همه مدخلها یکدست‌سازی شوند. در ضمن متفاوت بودن مخاطبان دانشنامه ویکی شیعه با دانشنامه جهان اسلام، موجب نمی‌شود که روشی نوع اختراع کنیم. من ارتباط این را نفهمیدم. حتی در کتابهای دبیرستان و راهنمایی هم از همین روش استفاده می‌شود یعنی عبارت بدون فعل. خواننده عمومی مشکلی با این روش ندارد. تمام فرهنگنامه‌ها و دایرةالمعارف‌ گونه‌ها مثل دهخدا و معین و مصاحب و غیره، عبارت بدون فعل آورده‌اند. بعضی دوستان توجیهاتی ذکر کرده‌اند که وارد نیست. دوستان عزیز بدانند که درباره این گونه مطالب و مسائل، قبل از ماها دانشمندان بزرگی بحث کرده و به این نتیجه رسیده‌اند. ویکی کلا جای نظریه‌پردازی و ارائه اختراع و ابداع نیست.--Ebrahim ahmadian ‏۸ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۵۵ (IRST)
  • در ابتدا تشکر فراوان می کنم از دوستان فاضل و ارجمندم که در این نظرخواهی لطف کرده و شرکت نمودند. درباره سخن دیوانسالار حقانی و فاضل ارجمند احمدیان عزیز باید عرض کنم:

اینکه دیگران "صد یا دویست سال پیش راهی را رفته اند و ماهم باید همان راه را برویم"، سخن عالمانه ای نیست. اولا چه بسا آنها اشتباه کرده باشند. ثانیا دانشنامه های مکتوب و تخصصی یا فرهنگ واژگان ها ویژگی های خاص خود را دارد. ویکی شیعه دانشنامه جهان اسلام یا مصاحب یا ... نیست. ویکی شیعه دانشنامه ای عمومی درباره داشته های شیعه است. چه ضرورتی دارد ما روش دانشنامه چهان اسلام یا بزرگ یا فرهنگ لغت هایی مثل دهخدا را پیش بگیریم؟!!! مگر ویکی شیعه فرهنگ لغت است؟! ویکی شیعه هویت خاص خویش را دارد. همچون دیگر ویکی ها. ما اگر بنا باشد از الگوی دانشنامه ای هم پیروی کنیم باید به ویکی پدیا نگاه کنیم نه دایرة المعارف بزرگ یا جهان اسلام یا دهخدا و...

از سوی دیگر دقیقا در همین دانشنامه ها وقتی جمله مرکب ناقص به کار می برند خواننده درمی یابد که شناسه همان است و بس. ولی آیا در ویکی شیعه هم شناسه همین جمله ناقص است؟؟؟!!!--A.atashinsadaf (بحث) ‏۱۱ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۴۵ (IRST)

با سلام با نظر آقای حقانی بیشتر موافقم، اما یک وحدت رویه باید داشته باشیم تا دوبارکاریی نشود، چون من خودم جمله هایی به صورت مرکب ناقص به کار بردم بعد کس دیگری آمد و به مرکب تام تغییرشان داد و دوباره دیگری به مرکب ناقص ویرایششان کرد و... بنابراین لازم است تدبیری اندیشیده شود تا از دوبار کاریی و چنین ویرایش های غیر ضروری نیز پرهیز شود.--Shamsoddin (بحث) ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۰:۵۳ (IRST)

استخاره

در مقاله استخاره در ذیل تاریخچه استخاره آمده است: «از نخستین‌ نمونه‌های‌ عمل‌ به‌ استخاره‌ در دورۀ اسلامى‌ روایتى‌ از حضرت علی (ع‌) است‌، مبنى‌ بر اینکه‌ چون‌ پیامبر (ص) وی‌ را به‌ یمن‌ فرستاد، او را بر به‌کارگیری‌ استخاره‌، آنگاه‌ که‌ تصمیم‌گیری‌ دشوار گردد، ترغیب‌ کرد.» متن عربی این حدیث چنین است:

...عَنْ أَبِيهِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (عَلَيْهِمُ السَّلَامُ)، قَالَ: بَعَثَنِي رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) عَلَى الْيَمَنِ فَقَالَ وَ هُوَ يُوصِينِي: يَا عَلِيُّ، مَا حَارَ مَنِ اسْتَخَارَ، وَ لَا نَدِمَ مَنِ اسْتَشَارَ، يَا عَلِيُّ، عَلَيْكَ بِالدَّلْجَةِ، فَإِنَّ الْأَرْضَ تُطْوَى بِاللَّيْلِ مَا لَا تُطْوَى بِالنَّهَارِ، يَا عَلِيُّ، اغْدُ عَلَى اسْمِ اللَّهِ، فَإِنَّ اللَّهَ (تَعَالَى) بَارَكَ لِأُمَّتِي فِي بُكُورِهَا.

واژه «استخار» در این عبارت به معنای استخاره امروزین ما نیست بلکه به معنای طلب خیر کردن است و نه «به‌کارگیری‌ استخاره‌، آنگاه‌ که‌ تصمیم‌گیری‌ دشوار گردد،». طلب خیر از خدا نیز در همه حال شایسته است و نه اینکه هنگام دشواری تصمیم گیری لذا چنین چیزی در متن عربی نیست نه بکارگیری و نه استخاره هنگام دشواری تصمیم گیری!

هرچند چنین ترجمه ای (یا بهتر است بگوییم تفسیری) از حدیث مذکور در دائره المعارف بزرگ اسلامی آمده است ولی از دوستان توقع می رود در موارد مشکوک منابع اصلی را ملاحظه نمایند.--Fouladi (بحث) ‏۶ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۵۰ (IRST)

معرفی یک الگوی کاربردی مناسب برای صفحات بحث

لطفاً کاربران محترم جهت آگاهی دادن آسانتر پاسخ بحثها در صفحات بحث یکدیگر، صحفه الگو:بازبحث را ببینند. کاربرد آن در همان صفحه به قدر بسنده روشن شده است.--Fouladi (بحث) ‏۷ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۴۱ (IRST)

جستارهای وابسته

قرار بر این است که جستارهای وابسته زمانی در مدخلی لینک شود که در آن مدخل، جستارهایی که قرار است لینک شوند نیامده باشند.

اگر این مداخل در ناوبری مربوطه آمده باشد آیا باز هم در جستارهای وابسته باید ذکر شود؟ --Shamsoddin (بحث) ‏۷ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۳۳ (IRST)

مسئله ای است که باید سیاست گذاری شود.--Mahboobi (بحث) ‏۸ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۵۷ (IRST)

تناسب در حجم مقالات

در تالیف مقالات باید حجم آنها را با توجه به اهمیت آنها با یکدیگر سنجید. مقاله‌ای که اهمیت آن برای ویکی شیعه اندک است نباید حجم آن نسبت به مقاله ای که اهمیت افزونتری دارد، بیشتر باشد. نفس بیشتر بودن یا کمتر بودن حجم هم گویای معنا است. به عبارت دیگر، معنای اهمیت را برای خواننده القا میکند. به نظر می رسد که این کار بر عهده سرویراستار است. البته میدانم که اینجا ویکی شیعه است و همه باید سرویراستار و به تعبیر جناب موسوی مدیر باشند، اما این کاری است که تا کنون انجام و حجم مقالات نسبت به یکدیگر سنجیده نشده است.--Ebrahim ahmadian ‏۸ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۴۰ (IRST)

پیوند به ویکی فقه

بعضی از دوستان در قسمت پیوند به بیرونِ مدخلی که می نویسند آن مدخل را به ویکی فقه هم پیوند می دهند. در حالی که هر دو ما از یک منبع استفاده کرده ایم. برای نمونه ویکی فقه، مقاله ای را از دانشنامه جهان اسلام اخذ کرده و ما هم از این دانشنامه اخذ نموده ایم. بالفرض که ویکی فقه مطلب بیشتری از آنچه که ما نوشته ایم داشته باشد ـ که نوعا این طور نیست ـ دوستان توجه داشته باشند که ویکی فقه این کار را نمی کند. یعنی مدخل هایی را که می نویسند به ویکی شیعه پیوند نمی دهد، پس لزومی ندارد مدخل هایی را که می نویسیم به ویکی فقه پیوند دهیم.--Mahboobi (بحث) ‏۸ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۵۳ (IRST)

ارتباط مدخل بلخ با ویکی شیعه؟

ارتباط مدخل بلخ با ویکی شیعه چیست؟ اگر ارتباطی دارد، باید وجه ارتباط در مقالۀ آن برجسته شود. به فرض هم که اندک ارتباطی داشته باشد، نباید چنین مفصل به آن پرداخت. مقالاتی که ارتباط اندکی با ویکی شیعه دارند، در صورت لزوم به ذکر در ویکی، باید مختصر بیایند. مقاله بلخ نباید به اندازه مقاله کوفه یا قم یا نجف و یا حتی حجیم‌تر از آنها باشد. به هر حال، اینک که این مقاله نوشته شده، خوب و بلکه لازم است به وضعیت شیعیان در این شهر پرداخت. آیا بلخ شیعه دارد؟ آیا حسینیه دارد؟ آیا عزاداری به رسم شیعه دارد؟ اینها مطالب مهمی است که در مقاله نیست و می‌تواند وجود این مدخل را توجیه کند و نیز وجود ویکی شیعه را؛ یعنی نشان دهد که ویکی شیعه چیزی بر معلومات موجود در نت افزوده است. برای این کار می‌توان با سازمانهایی مثل ارتباطات اسلامی و وزارت خارجه تماس گرفت. می‌توان از طلاب افغانستان کمک گرفت. به نظرم این گونه مطالب می‌تواند وجه امتیاز و از محاسن ویکی شیعه باشد. تحقیقات میدانی را در این گونه مدخلها می‌توان راه داد. --Ebrahim ahmadian ‏۸ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۳۶ (IRST)

مشکل شناسه‌ها

برخی مدخلها شناسه مناسب ندارند مثلا خود مدخل تعریف نشده بلکه نویسنده مقاله مسئله پیرامونی آن را شرح کرده. از جمله در مدخل اهل حدود، اصلا تعریف نشده که اهل حدود یعنی کسانی که حد شرعی بر آنان واجب شده و نویسنده مستقیم رفته است سر مسئله ای که در این باره میان متکلمان مطرح است. این مشکل را با اضافه کردن چند کلمه حل کردم. به تاریخچه مدخل نگاه کنید. یا به مدخل اعاده معدوم بنگرید که عینا چنین است بدون تعریف از خود اعاده معدوم: «اِعاده مَعْدوم، مفهومی فلسفی و کلامی است که به خاطر ارتباط آن با مباحث معاد و معاد جسمانی مورد بحث میان متکلمان و فلاسفه بوده است؛ چرا که بنا بر اصل معاد، انسان باید در عالم آخرت بازگردانده شود تا سزای نیک و بد اعمال خویش را ببیند. از آن جا که بدن انسان نیز بخشی از اوست، بنا بر این، بدن نیز باید در قیامت بازگردانده شود. آنچه در این باره مورد بحث بوده است، ایجاد دوباره چیزی است که زمانی معدوم شده است. برخی از متکلمان با استناد به آیاتی از قرآن کریم [۱] اعاده معدوم را از مظاهر قدرت خداوند شمرده و گفته‌اند خداوندی که بر آفرینش نخستین چیزی قادر بوده است، به طریق اولی می‌تواند پس از نابود ساختن آن، دوباره عین آن را به عرصه هستی درآورد.[۲]»(شناسه‌ای مختصر فعلا برای این مدخل گذاشته شد. برای اطلاع از وضعیت قبلی به تاریخچه آن مراجعه کنید.)

دوستان عزیز این مدخلها را دریابید و شناسه ها را اصلاح کنید. شناسه پیشانی کار ما است. خواننده باید در چند ثانیه با استفاده از شناسه عالمانه و زیرکانه شما، هم بیشترین معنا را درباره آن دریابد و هم به ادامه مطالعه علاقه مند شود. --Ebrahim ahmadian ‏۹ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۰۶ (IRST)

مدخل نشریه یالثارت الحسین

من توجیهی برای مدخل شدن این نشریه نیافتم. این نشریه تنها و تنها اسمش توجیه دارد. اگر این گونه باشد باید هر نشریه و هر مکانی که نامی شیعه بر خود دارد، مدخل شود. به نظرم باید حذف شود بخصوص که مشکلات سیاسی هم دارد و معرفی آن به صلاح نیست.--Ebrahim ahmadian ‏۱۱ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۲۴ (IRST)

  • موافقت با عدم توجیه مدخل --Sama (بحث) ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۰۰ (IRST)
  • با دیدگاه آقای احمدیان موافقم؛ به خاطر اینکه مطالب این مجله ارتباطی با این شعار نداشت. و اساسا در مورد امام حسین(ع) مطلب نمی نوشت.--Mahboobi (بحث) ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۷:۰۲ (IRST)
  • من هم موافقم. صفحه نشریه هیچ توجیهی ندارد، حتی اشاره به آن در متن مقاله یا لثارات الحسین و نیز ابهام‌زدایی هیچ توجیهی ندارد.--Kmhoseini (بحث) ‏۱۵ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۲۴ (IRST)
    • نوشته شدن این مدخل بیشتر به خاطر این مطلب بوده که این نشریه در ابتدا برای ارائه گزارش از هیئت‌های مذهبی بنا شده و بعدها تغییر کاربری پیدا کرده است. در عین حال اصراری بر بقای آن نیست.--جلال یقموری (بحث) ‏۱۷ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۰۴ (IRST)

ضرورت ایجاد صفحه؛ اصفهانی (ابهام‌زدایی)

در ویکی پدیا در مورد ضرورت ایجاد صفحه ابهام زدایی آمده است: «ابهام‌زدایی فرایندی‌است که در آن تعارضات عنوان مقاله‌ها یعنی هنگامی که یک اصطلاح دلالت بر بیش از یک موضوع تواند کرد برطرف می‌شود. ابهام‌زدایی باعث می‌شود که اصطلاح بتواند گزینه‌ای طبیعی برای عنوان بیش از یک مقاله باشد. ... از طریق ابهام‌زدایی مقاله‌های مختلف (در صفحه‌های مختلف) می‌توانند فی‌الواقع یک عنوان داشته باشند.» ویکی پدیا

با توجه به نکته فوق، زمانی ایجاد صفحه ابهام زدایی صحیح است و ضرورت دارد که کلمه ای بر بیش از چند معنا یا چند نام دلالت کند. مثل ام فروه. اما اینکه اصفهانی بودن چند عالم شیعی، مبنای ایجاد صفحه ابهام زدایی شود جای تامل وجود دارد. زیرا کسی که به دنبال نام سید ابوالحسن اصفهانی بگردد، اول نام اصفهانی را وارد نمی کند تا اصفهانی نیاز به صفحه ابهام زدایی داشته باشد. در ثانی اگر منتسب بودن به یک شهر، ملاک ایجاد صفحه ابهام زدایی باشد باید چندین صفحه ابهام زدایی به نام های تهرانی، نجفی، قمی و ... برای علما ایجاد کنیم. پس ایجاد صفحه اصفهانی (ابهام‌زدایی) خالی از اشکال نیست. و همین ایراد به طباطبائی (ابهام‌زدایی) نیز وارد است. چون زمانی که نام طباطبایی را می شنویم، علامه طباطبایی به ذهن متبادر می شود؛ نه سایر افرادی که در این ابهام زدایی آورده شده است.--Mahboobi (بحث) ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۴۷ (IRST)


  • مخالفت با عدم ضرورت صفحه ابهام زدایی: اتفاقا ضرورت دارد. مثلا تفاوت میان میرزا مهدی اصفهانی و محمدحسین اصفهانی در چیست؟ بحث هم مکان بودن نیست. فامیل اینها اصفهانی است نه محل تولدشان. اصلا بحث اصفهانی بودنشان نیست. بحث این است که همه اینها به اصفهانی شناخته میشوند. اتفاقا در همان ویکی پدیا هم اصفهانی(ابهام زدایی) داریم. جالب اینکه افراد اینجا با آنجا همپوشانی دارد. با توجیه شما، هیچ ابهام زدایی ضرورتی ندارد. مثلا درباره طباطبایی سید محمد طباطبایی مشروطه هست. بحث تبادر نیست. بالاخره امکان اشتباه هست. جایی که امکان اشتباه باشد، باید ابهام زدایی کرد. البته نه هر امکانی. --Sama (بحث) ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۵۸ (IRST)
  • با سلام در مورد ابهام‌زدایی زیاده‌روی دیده می‌شود، مثلا در مورد خوانساری تنها کسانی که به خوانساری مشهورند که چندین نف بیشتر نیستند، باید در ابهام زدایی باشند نه هر کسی که فامیلش خوانساری است؟ --Shamsoddin (بحث) ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۲۶ (IRST)
در ویکی پدیا زمانی که نام طباطبایی را جستجو می کنیم به صفحه "سادات" منتقل می شویم یا زمانی که قمی را جستجو می کنیم به صفحه شیخ عباس قمی می رسیم. ویکی پدیا برای طباطبایی و قمی صفحه ابهام زدایی درست نکرده تا اسم علمایی که به طباطبایی مشهور یا به قم منتسب هستند را در آن ردیف کند.
آیت الله بروجردی به طباطبایی مشهور نیست تا اسم او را در صفحه ابهام زدایی طباطبایی بیارویم. و در صفحه ابهام زدایی خوانساری نیز ذکر آقا جمال خوانساری، سید احمد خوانساری و سید محمد تقی خوانساری کفایت می کند و دیگر نیازی به این نیست که تمام علمای اهل خوانسار ذکر شود.
اگر این شیوه درست است باید برای نام خانوادگی تمام عالمان و برای شهری که به آنجا منتسب هستند صفحه ابهام زدایی درست شود. برای نمونه باید برای خامنه ای صفحه ابهام زدایی درست کنیم چون شخصی به نام جعفر خامنه ای نیز در تاریخ داریم. در حالی که در خود ویکی پدیا زمانی که خامنه ای را جستجو می کنیم به صفحه آیت الله خامنه ای می رسیم نه به صفحه ابهام زدایی.--Mahboobi (بحث) ‏۲۵ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۰:۵۹ (IRST)


ضرورت نتیجه‌گیری از نظر خواهی‌های قهوه خانه

لازم است از بحث‌ها و نظرهایی که در قهوه‌خانه داده می‌شود، نتیجه‌ای گرفته شود تا بر اساس آن در موارد لازم عمل شود و الا صرف اینکه کاربران در قهوه خانه بحث کنند و نتیجه‌ای گرفته نشود، جالب نیست.

در مواردی دیده می شود که بحثی بین کاربران صورت گرفته و مخالفان و موافقان نظر خود را داده اند، اما در عین حال در آن قضیه وحدت رویه‌ای وجود ندارد(یعین نتیجه ای گرفته نشده است)، و خیلی وقت‌ها دوبار کاری‌ها و ویرایش‌های کاربران ناشی از عدم تصمیم گیری است و این صرف اینکه مشارکت را بالا می برد اثر دیگری ندارد.--Shamsoddin (بحث) ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۴۲ (IRST)

مشکلی که وجود دارد این است که فقط چهار یا پنج نفر هستند که به این صفحه سر زده و نظر می دهند. باید اکثر دوستان رای خود را اعلام کنند، اتفاق نظری حاصل شده تا مبنای تصمیم گیری شود.--Mahboobi (بحث) ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۷:۰۲ (IRST)
به نظرم کسی که بخش را ایجاد کند، در انتهای بخش ابتدا یک جمع بندی بگذارد. مثلا ادله مخالفین این است ادله موافقین آن است و اگر نتیجه ای هم بود بنویسد. به دیگری واگذارش نکند. --Sama (بحث) ‏۱۵ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۷:۵۵ (IRST)
با آقای شمس الدین موافقم. مسئله خلاصه کردن اختلافات و مباحث نیست. مسئله نتیجه عملی و استخراج دستورالعمل از مباحث است که نیاز به تعریف ساز و کاری دارد. اگر قرار باشد همه بحث بکنند و آخر هم کار خودشان را بکنند که بحث کردن فایده‌ای ندارد.
مدیریت فکری بکند لطفا! --Kmhoseini (بحث) ‏۱۵ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۱۹ (IRST)
به نظرم همین که دوستان زحمت کشیده، در این صفحه می‌نویسند، در نهایت اثر خود را می‌گذارد. بنابرین، بنویسید که خداوند با نویسندگان است. --Ebrahim ahmadian ‏۱۵ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۴۵ (IRST)
من سخنم این بود که مسئولیت نتیجه گیری و جمع بندی را خود نویسنده بحث به عهده بگیرد، نه اینکه واگذارش کند به دیگری. بحث خلاصه بندی و ... نیست. بعد آن میشود تصمیم گرفت تصویب شود یا نه. یعنی خود صاحب بحث به دنبال اتمامش باشد. --Sama (بحث) ‏۱۵ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۳۱ (IRST)

فضولی یک دوستدار تاریخ

برخی (البته بلانسبت ویکی‌شیعه نویسان عزیز) فکر می‌کنند تاریخ نگاری یعنی اینکه داستانی را بازگو کنیم و آن را به کتاب‌های پیشتر چاپ شده ارجاع دهیم. از همین رو است که بخصوص اهل کلام و فلسفه و عقاید، دستی هم در تاریخ نگاری دارند و برای روشن شدن حقایق، تاریخ می‌نویسند، بی آنکه از اساس چیزی را به نام «روش تاریخی» به رسمیت بشناسند. به نظر اینان و بیشترینه باسوادان وطنی، تاریخ که دیگر روش ندارد؛ مطالبی را از منابع قدیمی جمع می‌کنیم و به هم می‌چسبانیم. آنهایی را که دوست نداریم هم می‌اندازیم دور. بعضی فکر می‌کنند حتی تاریخ نگاران قدیم مانند طبری و یعقوبی و دیگران چند کتاب در خانه پدربزرگشان بوده و آنها هم آمده‌اند و از روی آن‌ها کپی کرده‌اند و کتاب خودشان را نوشته‌اند. امروز هم که تکلیف روشن است. کلمه مورد نظر را می‌فرستیم به دل نرم‌افزارها و اولین - یا بنا بر نیازمان مفصل ترین یا کوتاه ترین - مطلبی که پیدا شد کپی کرده و در مقاله جای‌گذاری می‌کنیم و می‌شویم‌ نویسنده تاریخ.

حالا از من کمترین - که فقط این را می‌دانم که از روش تاریخی چیزی نمی‌دانم- بشنوید که والله تاریخ نگاری بر خلاف ظاهرش بسیار پیچیده‌تر از این‌ها است. پر از روش است و پر از نکته‌های ریز و درشت. ابتدایی ترین و اساسی‌ترین مسئله‌اش هم منبع شناسی است. هر منبعی تاریخی نیست. هر منبعی معتبر نیست. وقتی یک منبع را در یک پاورقی ذکر می‌کنیم کلی حرف زده‌ایم؛ از خیلی چیزها اطلاع داده‌ایم. باید تقدم و تاخر منابع را شناخت. اعتبار آن‌ها را دانست و نسبتشان را با هم بررسی کرد.

نمی‌گویم همه این‌ها را درباره مقالات ویکی شیعه رعایت کنیم. اما حداقل:

  • از ساده‌اندیشی درباره تاریخ و تاریخ‌نگاری دست برداریم.
  • به اصول تاریخ نگاری پایبند باشیم و ادبیات تاریخ نگاران را بشناسیم.
  • حدود دخالت عقاید در تاریخ را بدانیم و به گفتمان رایج بین متخصصان احترام بگذاریم (البته حوزویان معمولا خودشان در همه علوم گفتمان‌سازند)
  • سعی کنیم درباره منابع تاریخی مطالعه کنیم و حداقل‌هایی درباره اعتبار منابع بدانیم. حداقل در یک موضوع منابع اصلی را از فرعی تشخیص دهیم.
  • اگر نمی‌خواهیم و تخصصمان چیز دیگری است و حالش را نداریم که الفبای یک علم را یادبگیریم به تخصص خودمان بپردازیم و وارد تاریخ نگاری نشویم یا مثلا به جای اینکه برای نشان دادن اتقان نوشته‌ خود به منابع عربی قدیمی و به نظر خودمان دست اول ارجاع دهیم، به منابع و پژوهش‌های دست دوم و تحقیق‌ها و مقالات معاصر ارجاع دهیم و خلاصه‌ای از پژوهش دیگران را در مقاله بنویسیم که حتما فایده‌اش بیشتر از آشفته بازاری است که با ارجاع به منابع به اصطلاح دست اول برای خودمان و خواننده ایجاد می‌کنیم.

--Kmhoseini (بحث) ‏۱۵ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۱۰ (IRST)--Kmhoseini (بحث) ‏۱۵ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۱۰ (IRST)

احسنت! جناب محمدحسینی. --Ebrahim ahmadian ‏۱۶ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۵۷ (IRST)
  • مطلب قابل تاملی است و البته برای یک نوشته در حد ویکی کمی سخت‌گیرانه.--جلال یقموری (بحث) ‏۱۷ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۲۶ (IRST)

برچسب‌ها

دوستان گرامی در به‌کار بردن برچسب‌ها بیشتر دقت کنند. مثلا صرف این که یک مقاله از روی یک منبع نوشته شده دلیل نمی‌شود که بخواهیم الگوی (نیازمند منابع بیشتر) را برای آن به کار ببریم، بلکه قبل از به کار بردن الگو بهتر است به منبع مذکور مراجعه کنیم. ای بسا منبع مورد نظر کتابی باشد که خودش بسیاری از منابع را دیده و به آن ها ارجاع داده باشد.--جلال یقموری (بحث) ‏۲۰ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۶:۵۸ (IRST)

اینکه فقط یک کتاب، منبع برای ایجاد مدخلی در ویکی باشد به این دلیل که «ای بسا منبع مورد نظر کتابی باشد که خودش بسیاری از منابع را دیده و به آن ها ارجاع داده باشد.» به نظر می آید قابل خدشه باشد. چون اولا این احتمال نیز وجود دارد که شخص اشتباهاتی داشته یا نظر شخصی خود را در موضوع داخل کرده باشد. ثانیا اگر این روش را قبول کنیم، نباید در مورد موضوعی پژوهش نمود چون درباره همه موضوعات تحقیق صورت گرفته است و ما با رجوع به آنها می توانیم مدخل بنویسیم و این، کار ما را بسیار راحت می کند و می شویم ویکی فقه. ثالثا: این روش با روح مقاله نویسی که در آن ارجاع به منابع متعدد شرط است، در تناقض می باشد.
همکاران عزیز می توانند با دیدن مدخل های فتوت، سوده دختر زمعة بن قیس، سید شهاب الدین مرعشی نجفی نظر خود را بیان کنند که آیا این روش را قبول دارند یا نه.--Mahboobi (بحث) ‏۲۴ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۷:۳۵ (IRST)

استاد ؟؟؟ فرشچیان

لقب استاد بر نام محمود فرشچیان که در موارد زیادی در مقالات و نیز در نگاره برگزیده استفاده شده، زاید و بر خلاف روش‌های مرسوم علمی و نیز مغایر با شیوه نامه ویکی پدیا است. افزون بر آن در بسیاری از موارد تنها عبارت استاد فرشچیان آمده که به دلیل ذکر نشدن نام کوچک، نادرست است.--Kmhoseini (بحث) ‏۲۲ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۳۷ (IRST)

شیوه ارجاع

دوستان گرامی لطف کنید در پانویس و منابع به نکات زیر توجه کنید:

  1. گاهی در پانویس به یک منبع ارجاع داده می‌شود اما در قسمت منابع نمی‌آید. در چنین حالتی افزودن آن اثر به منابع بسیار دشوار است؛ چرا که معلوم نیست از کدام چاپ استفاده شده است و گوناگونی در نشر، اختلاف در صفحات را به دنبال دارد. پس وقتی یک مدخل را تکمیل کردید، بخش پانویس را با بخش منابع تطبیق دهید تا منبعی از قلم نیفتد.
  2. وقتی منبعی را می‌آورید، مشخصات کتاب‌شناختی آن را به صورت کامل بیاورید.
  3. لطفا شیوه ارجاع به منابع را رعایت کنید. اگر تنبلی گذاشت می‌توانید برای دیدن شیوه‌نامه به این صفحه مراجعه کنید: ویکی‌شیعه:شیوه ارجاع به منابع وگرنه خلاصه ارجاع در پانویس چنین است: نام خانوادگی مؤلف، نام اثر، جلد، صفحه.
  4. برای ارجاع می‌توانیم به کتابخانه‌های دیجیتالی موجود در فضای اینترنت هم لینک بدهیم. این کار موجب می‌شود مخاطب بدون هیچ دشواری و وقفه‌ای منبع را ببیند. به نظر من باید در ویکی به این سو حرکت کنیم و بیشتر ارجاعات ما چنین باشد.--علیرضا سالوند (بحث) ‏۲۷ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۲۷ (IRST)

آیا انعکاس تصویر بازیگران تلویزیون در ویکی شیعه درست است؟

این که در برخی مدخلهای معرفی شخصیتهای تاریخی، تصویر فلان بازیگر را که در فلان فیلم در نقش او بازی کرده است، منعکس کنیم، به نظرم درست نیست و این علل مختلفی دارد. پایین آوردن سطح و شأن ویکی شیعه و بازاری کردن آن، یکی از علل نادرستی است. علت دیگر ایجاد ذهنیت در خواننده مقاله است؛ ذهنیتی که مبنا و پشتوانه علمی و تاریخی ندارد. در ذهن خواننده باید تصویری از شخصیت فرد مورد نظر پدید بیاید که در مقاله بیان شده. اگر تصویر یک بازیگر را در مقاله منعکس کنید، خواه ناخواه برای او تصویر سازی ذهنی کرده ایم. علل دیگری هم هست که بماند.--Ebrahim ahmadian ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۵۱ (IRST)