confirmed، templateeditor
۱۱٬۶۰۱
ویرایش
(ویکی سازی) |
|||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
}} | }} | ||
'''الکَشْکول''' معروف به '''کَشْکول شیخ بهائی''' از مشهورترین تألیفات [[شیخ بهایی]] متوفای (۱۰۳۰ق) در سه جلد و به زبان عربی و فارسی است. اشعار گوناگون، فرازهایی حکیمانه و اشاره به جملات ناب و نغز حکما و | '''الکَشْکول''' معروف به '''کَشْکول شیخ بهائی''' از مشهورترین تألیفات [[شیخ بهایی]] متوفای (۱۰۳۰ق) در سه جلد و به زبان عربی و فارسی است. اشعار گوناگون، فرازهایی حکیمانه و اشاره به جملات ناب و نغز حکما و عرفا و علمای [[اخلاق]] اسلامی، [[ایران|ایرانی]] و یونانی، بخشهای مختلف کتاب را تشکیل میدهد. | ||
== درباره مؤلف == | == درباره مؤلف == | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
نویسنده کتاب خواسته است تاریخ ادب دوران پس از عصر کلاسیک و پیش از عصر جدید را در ادب عرب که کمتر مورد تحقیق قرار گرفته، تا اندازهای روشن کند.<ref>دوین جی استوارت، شیخ بهائی و «کشکول» او، ۱۳۷۰ش.</ref> | نویسنده کتاب خواسته است تاریخ ادب دوران پس از عصر کلاسیک و پیش از عصر جدید را در ادب عرب که کمتر مورد تحقیق قرار گرفته، تا اندازهای روشن کند.<ref>دوین جی استوارت، شیخ بهائی و «کشکول» او، ۱۳۷۰ش.</ref> | ||
شخ بهایی در مقدمه کشکول گفته که چون از تالیف کتاب مِخلاة(=توبره) فارغ شدم کتابی که از هر چیزی بهترین و شیرین ترینش را دربرداشت، استخاره نموده و از خداوند طلب خیر کرده و پس از آن کتاب دومی را تألیف کردم که دربردارنده مطالبی جدید باشد و چون فرصت تنظیم و دسته بندی را نیافتم به همان حال رهایش ساختم مانند ظرفی که در آن همه چیزباشد (پرارزش و کمارزش) و مانند گردنبند گرانبهایی که نخش از هم گسسته و دانههایش پخش شده به همین جهت اسمش را «کشکول» نهادم تا با نام برادرش(کتاب مِخلاة=توبره) هماهنگ باشد ...این دوکتاب را هم نشین تنهاییتان و مایه انس و آسودگی خاطر و رفیق سفر و همراه در وطن قرار بدهید که متواضعانه میآموزند و مانند گلشنی پر از گل میخرامند | شخ بهایی در مقدمه کشکول گفته که چون از تالیف کتاب مِخلاة(=توبره) فارغ شدم کتابی که از هر چیزی بهترین و شیرین ترینش را دربرداشت، استخاره نموده و از خداوند طلب خیر کرده و پس از آن کتاب دومی را تألیف کردم که دربردارنده مطالبی جدید باشد و چون فرصت تنظیم و دسته بندی را نیافتم به همان حال رهایش ساختم مانند ظرفی که در آن همه چیزباشد (پرارزش و کمارزش) و مانند گردنبند گرانبهایی که نخش از هم گسسته و دانههایش پخش شده به همین جهت اسمش را «کشکول» نهادم تا با نام برادرش(کتاب مِخلاة=توبره) هماهنگ باشد ...این دوکتاب را هم نشین تنهاییتان و مایه انس و آسودگی خاطر و رفیق سفر و همراه در وطن قرار بدهید که متواضعانه میآموزند و مانند گلشنی پر از گل میخرامند.<ref>شیخ بهایی، کشکول، ج۱، ص۲و۳، انتشارات فراهانی | ||
</ref> | </ref> | ||
== ساختار کتاب == | == ساختار کتاب == | ||
کشکول، کتابی است مفصل و بدون نظم خاص که در آن، احادیث نبوی و تفاسیر قرآنی و قواعد نحوی با داستانهای سرگرمکننده و براهین هندسی و اشعار منتخب، درهم آمیخته است. بینظمی کتاب، استفاده از آن را مشکل کرده است. در مقدمه کتاب گفته شده، شیخ بهایی وقت گردآوری مطالب مرتبشدهای را نداشته و توضیح داده که آنها را به همان حال که بوده، رها کرده است.<ref>دوین جی استوارت، شیخ بهائی و «کشکول» او، ۱۳۷۰ش.</ref>بهایی درمقدمه تصریح کرده که صفخاتی از کتاب را به صورت سفید و خالی از نوشته رها کرده تا اگر درگذر ایام مطلب جدیدی یافت ضمیمهاش کند. <ref>بهایی، کشکول، ج۱، ص۳.</ref>{{یاد|وتركت بعض صفحاته على بياضها لأقيد ما يسنح من الشوارد في رياضها كيلا يكون به عن سعة ذلك نكول}} | کشکول، کتابی است مفصل و بدون نظم خاص که در آن، احادیث نبوی و تفاسیر قرآنی و قواعد نحوی با داستانهای سرگرمکننده و براهین هندسی و اشعار منتخب، درهم آمیخته است. بینظمی کتاب، استفاده از آن را مشکل کرده است. در مقدمه کتاب گفته شده، شیخ بهایی وقت گردآوری مطالب مرتبشدهای را نداشته و توضیح داده که آنها را به همان حال که بوده، رها کرده است.<ref>دوین جی استوارت، شیخ بهائی و «کشکول» او، ۱۳۷۰ش.</ref>بهایی درمقدمه تصریح کرده که صفخاتی از کتاب را به صورت سفید و خالی از نوشته رها کرده تا اگر درگذر ایام مطلب جدیدی یافت ضمیمهاش کند. <ref>بهایی، کشکول، ج۱، ص۳.</ref>{{یاد|وتركت بعض صفحاته على بياضها لأقيد ما يسنح من الشوارد في رياضها كيلا يكون به عن سعة ذلك نكول}} | ||
خط ۴۸: | خط ۴۷: | ||
کشکول بهائی به سه جلد تقسیم شده که این تقسیم، هیچ دلالتی بر موضوع مجلدات ندارد. بر اساس تقسیمبندیهایی که محقق و مترجم این کتاب انجام داده، مطالب کتاب به بیست موضوع تقسیم میشود: | کشکول بهائی به سه جلد تقسیم شده که این تقسیم، هیچ دلالتی بر موضوع مجلدات ندارد. بر اساس تقسیمبندیهایی که محقق و مترجم این کتاب انجام داده، مطالب کتاب به بیست موضوع تقسیم میشود: | ||
{{ستون-شروع|۲}} | {{ستون-شروع|۲}} | ||
*'''سکه اول''': مناجات و تضرع | *'''سکه اول''': [[مناجات]] و تضرع | ||
*'''سکه دوم''': معارف ناب | *'''سکه دوم''': معارف ناب | ||
*'''سکه سوم''': ظرایف | *'''سکه سوم''': ظرایف | ||
خط ۷۲: | خط ۷۱: | ||
{{یاد|سانحة لو لم يأت والدي قدس الله روحه من بلاد العرب إلى ديار العجم، ولم يختلط بالملوك لكنت من أتقى الناس وأعبدهم وأزهدهم، لكنه طاب ثراه أخرجني من تلك البلاد وأقام في هذه الديار فاختلط بأهل الدنيا واكتسبت أخلاقهم الردية واتصفت بصفاتهم الدنية.ثم لم يحصل لي في الاختلاط بأهل الدنيا إلا القيل والقال والنزاع والجدال وآل الأمر إلى أن تصدى لمعارضتي كل جاهر وجسر على مباراتي كل خامل.}} | {{یاد|سانحة لو لم يأت والدي قدس الله روحه من بلاد العرب إلى ديار العجم، ولم يختلط بالملوك لكنت من أتقى الناس وأعبدهم وأزهدهم، لكنه طاب ثراه أخرجني من تلك البلاد وأقام في هذه الديار فاختلط بأهل الدنيا واكتسبت أخلاقهم الردية واتصفت بصفاتهم الدنية.ثم لم يحصل لي في الاختلاط بأهل الدنيا إلا القيل والقال والنزاع والجدال وآل الأمر إلى أن تصدى لمعارضتي كل جاهر وجسر على مباراتي كل خامل.}} | ||
*نخستین مطلب کشکول درباره ایاک نعبد وایاک نستعین است که چرا به صیغه جمع آمده است. شیخ بهایی توجیه پنجم [[فخر رازی]] در تفسیر کبیرش را از بهترین توجیهات دانسته و آن این است که اگر کسی اجناسی را به دیگری بفروشد که در آن سالم و خراب وجود داشته باشد خریدار حق انتخاب سالم را ندارد و فقط میتواند یا همه را رد کند و نخرد و یا همه را قبول کند و بخرد و نمازگزار هم چون میبیند عباداتش به تنهایی خالی از نقصان و کاستی نیست عبادتش را ضمیمه عبادت دیگر عبادت کنندگان( از پیامبران و اولیا و صالحان) کرده و میگوید: (ایا ک نعبد) تا خداوند در کنار عبادتهای صحیح دیگران عبادات او را هم قبول کند. <ref> رازی، التفسیر الکبیر، ج۱، ص۲۱۳؛بهایی، کشکول، انتشارات فراهانی، ج۱، ص۳.</ref> | *نخستین مطلب کشکول درباره [[ایاک نعبد و ایاک نستعین|ایاک نعبد وایاک نستعین]] است که چرا به صیغه جمع آمده است. شیخ بهایی توجیه پنجم [[فخر رازی]] در تفسیر کبیرش را از بهترین توجیهات دانسته و آن این است که اگر کسی اجناسی را به دیگری بفروشد که در آن سالم و خراب وجود داشته باشد خریدار حق انتخاب سالم را ندارد و فقط میتواند یا همه را رد کند و نخرد و یا همه را قبول کند و بخرد و نمازگزار هم چون میبیند عباداتش به تنهایی خالی از نقصان و کاستی نیست عبادتش را ضمیمه عبادت دیگر عبادت کنندگان( از پیامبران و اولیا و صالحان) کرده و میگوید: (ایا ک نعبد) تا خداوند در کنار عبادتهای صحیح دیگران عبادات او را هم قبول کند. <ref> رازی، التفسیر الکبیر، ج۱، ص۲۱۳؛بهایی، کشکول، انتشارات فراهانی، ج۱، ص۳.</ref> | ||
* پایان بخش کشکول شیخ هم این رباعی است که درباره جایگاه و جاودانگی نامش به عنوان نویسنده کتاب کشکول است: | * پایان بخش کشکول شیخ هم این رباعی است که درباره جایگاه و جاودانگی نامش به عنوان نویسنده کتاب کشکول است: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} |